نگاره زن اشکانی بر روی آثار و یافتههای باستان شناسی
محورهای موضوعی : تاریخ و باستان شناسیسارا ذوالفقاری 1 , بهمن فیروزمندی 2 , یعقوب محمدی فر 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه باستانشناسی دوران تاریخی، تهران، ایران.
2 - دانشگاه تهران، گروه باستانشناسی، تهران، ایران.
3 - دانشگاه بوعلی سینا همدان، گروه باستانشناسی، همدان، ایران.
کلید واژه: آثار باستان شناسی, زن اشکانی, نگاره,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش بررسی حضور، نمایش و جایگاه زن به مفهوم وسیع آن بر روی آثار و مواد فرهنگی باستانشناختی برجای مانده از دوران اشکانیان میباشد. جامعه پژوهش شامل نقش و نگار زنان بر روی آثار دوران اشکانی است. نمونه نگاره های زن بر اساس شواهد باستانشناختی میباشد. طرح تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر پایه تطبیق دادهها بهصورت کیفی است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و موزهای با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال انجام شدهاست. نتایج نشان میدهند که در این دوره بیشتر از ادوار پیشین به شمایل نگاری زنان توجه شده و نسبت به دورههای قبل از خود به کلی متفاوت است. محصولات هنری به شدت التقاطی هستند و هیچ سبک خاصی در آنها به چشم نمیخورد. نوع پوشش رایج زنان دوره اشکانی در مناطق مختلف متفاوت است. وجود آثار بهجا مانده از نگاره زنان و ملکهها بر روی سکهها، نقوشبرجسته، سردیسها، نیمتنهها، پیکرکها، مجسمهها، نقاشیهایدیواری، آرایههای معماری، زینتآلات، ظروف و ریتونها بیانگر نقش و حضور سیاسی و اجتماعی زنان در این دوره میباشد. از سویی دیگر مقایسه آنها با دورههای مختلف راه را برای شناخت هر چه بیشتر بافت اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی در دوره اشکانی هموار میکند.
The research intenteded to study the woman presence, expostion and status in extenended concept on the ancient relics in Parthian era. Thes research univers was women portraits on the ancient relics from the Parthian era. The sample included the woman image of the archaeological evidences. The method was a descriptive-analytical study based on qualitve data comparing. Data collection was done through library, musem printed and digital reffrences. The results indicated that comparing to the prvious era more consideration was taken to the woman portrait and the Parthian presentation of the female was completely different from the preceding periods. The artistic objects were highly eclectic and did not follow a certain style. The clothing customary style of women differed in different regions on Parthian era. The queens and women figures and portraits on the Parthian ancient relics embodied in forms of heads, busts, figurines, statues, murals, coins, architectural decorations, ornaments, dishes and raytheon illustrated the women political and social role and presence on the mentioned era. In addtiona, comparing the above mentioned ancient relics with other different periods archologics would led to more recognition of the social, cultural, religious and political context of the Parthian era.
- اینورنیزی، آنتونیو. (2001). هنر دورهّ پارت. 7000 سال هنر ایران. فردریش زایپل. ترجمه فرانک بحرالعلومی.(1380). تهران: موزه ملی ایران.
- آزاد، حسن. (1366). پشت پردههای حرمسرا (گوشههای از تاریخ اجتماعی ایران). چاپ چهارم، تهران: انتشارات دیبا.
- آلتهایم، فرانس. (1971). نوشتههایی در باب تاریخ و فرهنگ اشکانیان. ترجمة هوشنگ صادقی. (1388). تهران: پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور.
- بروسیوس، ماریا. (2006). ایران باستان. ترجمه عیسی عبدی. (1392). تهران: نشر ماهی.
- پوربهمن، فریدون. (1996). پوشاک در ایران باستان. ترجمه هاجر ضیاءسیکارودی. (1390). تهران: انتشارات امیرکبیر.
- پیرنیا، حسن(مشیرالدوله). (1362). تاریخ ایران باستان. جلد2و8. تهران: دنیای کتاب.
- حجازی، بنفشه. ( 1385). زن در تاریخ، جایگاه زن در ایران باستان. چاپ اول، تهران: انتشارات قصیده سرا.
- خانمرادی، مژگان، فیروزمندی، بهمن .(1393). درآمدی بر شناخت زنان ایران در عصر اشکانی. مجله زن در فرهنگ و هنر، 6(2)، 249-264.
- دیاکونوف، م. م.( 1972). اشکانیان. ترجمه کریم کشاورز. (1351). تهران: پیام.
- دیمز، اورلی.(2001). تندیسگری و شمایلنگاری در ایران پیش از اسلام. ترجمه علی اکبر وحدتی. (1388).تهران: نشر ماهی.
- ذوالفقاری، سارا.(1391). نگاره زن پارتی بر روی آثار و یافتههای باستانشناسی. پایاننامه کارشناسیارشد، رشته باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز. منتشر نشده.
- ذوالفقاری، سارا، فیروزمندی، بهمن.(1394). بررسی و معرفی پیکرکهای انسانی اشکانی موجود در موزه آثار باستانی"لایدن" هلند. مجله پژوهشهای باستانشناسی ایران، 8(5)، 78-67.
- رایس، تامارا تالبوت. (1965). هنرهای باستانی آسیای مرکزی تا دوره اسلامی، ترجمه رقیه بهزادی. (1372). تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- رجبی، پرویز. ( 1385). هزارههای گمشده. جلد 4، تهران: انتشارات توس.
- رحیمیفر، محسن.(1384). بررسی جایگاه زن در عهد باستان. تاریخپژوهی، 7، (24 و 25)، 55-77.
- رحیمیفر، مهناز. (1376). تحقیق و مطالعه پیرامون پیکرههای گلی شوش در دوران تاریخی (بویژه هخامنشی، پارت، ساسانی). پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته باستانشناسی، دانشگاه تهران.
- عنبرسوز، مریم.( 1390). زن در ایران باستان، بررسی حضور سیاسی، فرهنگی زن از ظهور زردتشت تا ظهور اسلام. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات.
- فاروقی، فواد.(1363). مروری بر سرنوشت انسان در تاریخ ایران. چاپ اول، تهران: موسسهُ مطبوعاتی عطایی.
- کاتالوگ موزه ملی ایران.( 1378). ایران و یونان. گفتگویی میان تمدنها.
- کالج، مالکوم.(1976). اشکانیان (پارتیان). ترجمه مسعود رجبنیا. ( 1388). تهران: انتشارات هیرمند.
- گریشمن، رومن. (1962). هنر ایران در دوره پارت و ساسانی. ترجمه بهرام فروهشی.(1350). تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
- محمدیفر، یعقوب.( 1387). باستان شناسی و هنر اشکانی. تهران: انتشارات سمت.
- وبسایت موزه بریتانیا: www.thebritishmuseum.ac.uk.
- وبسایت موزه لوور فرانسه: www.louvre.fr.
- ورجاوند، پرویز. (1352). سیری در هنر ایران در دوران اشکانی. مجله هنر و مردم. شماره 136و137.
- Amiet.(2001). La sculpture susienne, a L'epoquer de L'empire Parthe.
- Bigwood,J.M.(2008). Some Parthian Queens in Greek and Babylonian Documents. Iranica Antiqua, 236- 274.
- Bigwood,J.M.(2004). Queen Mousa, Mother and Wife of king Phraataces of Parthia: Re-evaluathion of Evidence.Mouesion,Vol.4, 35-70.
- Brosius, Maria.(2010). Women In Pre-Islamic Persia. Encyclopedia Iranica
- Colledge. (1976).The art of palmyra
- Colledge. (1977). Parthian art. London, paul Elek.
- Curtis, John .(2000).Mesopotamia & Iran in the Pathian & Sasanian Periods.
- Downey,S.(1986). History of Art in Iran IV. Parthian,dans. Encyclopedia fasc,3:297-301.
- Ghirshman, R. (1972). Masjid- i Solaiman. Iran ,10, 171.
- Ghirshman, R. (1962).Parthes et Sassannichees. Iran. Paris.
- Ghirshman, R. (1976).Les Terrasses Sacrśes de Masjid- I Solaiman et Bard – éNechandeh. MDP, 45.
- Gregoratti, Leonardo. (2015). The kings of Parthia and Persia: Some considerations on the "Iranic" identity in the Parthian Empire. Dabirjournal,1(1),14-16.
- Gregoratti, Leonardo. (2012). Parthian Women in Flavious Josephus. In Martina Hirscchberger, judisch-hellenistische literature in Ihrem interkulkontext. Peter Lang Verlay, 183-192.
- Hopkins, C. (1939). VI. Temple of Zeus Kyrios. IX. Minor finds in the excavations at Dura_Europos Preliminary report of the seventh and eighth seasons of work, 284-306 et. 370-388.NewHaven. Yale University Press.
- Inrernizzi, Antonio. (2001). Arsacid Dynastic Art. Partica, 3: 135- 157.
- Ingen, W. Von. (1939). Figurines from Seleucia on the Tigris. The university of Michigan.
- Irene, St .(1983) .The Anatolian civilizations.Vol. 2,Turkish Ministry of culture and tourism.Istanbul.
- Mackay, D. (1949). The Jewellery of Palmyra and Its Significance. Iraq, 11(2): (Autumn, 1949): 160-187.
- Sarkhosh, Vesta. (1994). More Parthian finds from ancient Elymais in southwestern Iran.Iranica.
-Sarkhosh, Vesta. (2017). The Parthian haute-couture at Palmyra. SDI.DAN.H,4.9.Positions and Professions in Palmyra.The Royal Danish Academy of Sciences and Letter. chapter4: 52-67.
- Sarkhosh, Vesta. (2001). Parthian Belts and Belt Plaques. Iranica Antiqua, 4:299-327.
- Strugnell, E. (2008). The Mousa, Roman Queen of Parthia. Iranica Antiqua, VOL.XLIII: 275-298.
- Von der osten, H.H. (1956). Die welt der Perser. Stuttgart.
_||_