بررسی و تحلیل استعارة مفهومی عواطف در اشعار احمد شاملو (با تکیه بر عشق، امید و ناامیدی و خشم)
محورهای موضوعی : ادبیات فارسیآزیتا مرادی 1 , منصوره تدینی 2 , مسعود پاکدل 3 , سیما منصوری 4
1 - دانشجوی دکتری رشتة زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز، ایران.
4 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز، ایران.
کلید واژه: استعارة مفهومی, عواطف, احمد شاملو, عشق, امید و ناامیدی,
چکیده مقاله :
نظریة نوین استعاره در پرتو دانش معناشناسی شناختی، استعاره را از زاویة متفاوتی تفسیر میکند. این نظریه که توسط جانسون و لیکاف مطرحشده است، کمابیش با بخشی از گفتههای ارسطو دربارة استعاره مطابقت دارد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی استعارههای مفهومی عواطف (عشق، امید و ناامیدی و خشم) در اشعار احمد شاملو پرداختهشده است. نتایج نشان میدهد که یکی از مهمترین حوزههای هدف در شعر شاملو احساسات و عواطف هستند که عشق، امید و ناامیدی و خشم از پربسامدترین آنهاست. شاملو برای بیان هرکدام از این عواطف، از حوزههای مبدائی چون ساختمان، نور، گرما، فضا، گیاهان، موجودات زنده (پرنده و حیوانات)، آب، موسیقی، خوراکی، تجارت، درمان، نیرو، انواع مزهها (تلخ و شیرین و ... )، کلید، جادو، کیمیا، ابزار، راز، اشیاء (آینه، زنجیر و ... ) بهره برده است. در میان این عواطف، عشق بیشترین موارد را به خود اختصاص داده است. شاملو هرچند در بسیاری از حوزههای مبدأ از مواردی آشنا استفاده کرده است، لیکن نگاشتها (عبارات و اشعار) او بهگونهای است که تناظرات جدیدی را در حوزة استعارة مفهومی ایجاد کرده است. او در حوزة مبدأ نیز تا حدودی نوآور است و از زاویة فردی و شخصی خود به عواطف مینگرد و آنها را جسمیسازی میکند.
The new theory of metaphor interprets metaphor from a different angle in the light of cognitive semantics. This theory, proposed by Johnson and Lakoff, is more or less in line with some of Aristotle's statements about metaphor. In the present study, using the descriptive-analytical method, the conceptual metaphors of emotions (love, hope, despair, and anger) in the poems of Ahmad Shamlou have been investigated. The results show that one of the most important target areas in Shamul's poetry are "feelings and emotions", of which love, hope, despair, and anger are the most frequent. In order to express each of these emotions, from the primary areas such as building, light, heat, space, plants, living beings (birds and animals), water, music, food, business, treatment, power, all kinds of tastes (bitter and Shirin, etc.), keys, magic, alchemy, tools, secrets, objects (mirror, chains, etc.) have been used. Among these emotions, "love" has the most cases. Although Shamlou has used familiar things in many fields of origin, his mappings (phrases and poems) are such that he has created new correspondences in the field of conceptual metaphor. The domains that Shamlu used to materialize love are water and its metaphors (sea, river, spring, thirst, dew, river), light and its metaphors (fire, morning, sun, moon, star, dawn, flame, light), animals (horse, bird, butterfly, bee), plant and its metaphors (grass, tree, forest, branch), secret, key, music, nutrition , power, tool, peak, mirror, building, madness, travel, business and therapy.
_||_