مقایسه اثر بخشی آموزش به روش یادگیری درحد تسلط،یادگیری معنادار و یادگیری الکترونیکی بر مفاهیم پایه ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر اصفهان
محورهای موضوعی : روانشناسی
محمدرضا قاسمی
1
,
مریم چرامی
2
,
رضا احمدی
3
,
احمد غضنفری
4
1 - دانشجوی دکترای دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد، شهرکرد، ایران
2 - استادیار دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد، شهرکرد، ایران.
3 - استادیار دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد، شهرکرد، ایران.
4 - استادیار دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد، شهرکرد، ایران.
کلید واژه: یادگیری معنادار, دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی, یادگیری هوشمند, مفاهیم پایه ریاضی, واژگان کلیدی: روش یادگیری درحد تسلط,
چکیده مقاله :
چکیدههدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی آموزش به روش یادگیری درحد تسلط، یادگیری معنادار و یادگیری الکترونیکی بر مفاهیم پایه ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش نیمه تجربی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه ی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهراصفهان به تعداد تقریبا 65 هزار دانش آموز در سال تحصیلی1399-1398 بود. حجم نمونه بر اساس روش پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با کروه کنترل به تعداد 200 دانش آموز انتخاب شد که به روش نمونه گیری خوشهای مرحلهای، چهار ناحیه به طور تصادفی انتخاب شد , ودر 4 گروه 25 نفره قرار گرفتند. سه گروه یادگیری به روش درحد تسلط، معنادار و هوشمند علاوه بر اینکه در کلاسهای عادی خود مثل گروه کنترل شرکت کردند به تفکیک هرکدام مداخله خاص خود را دریافت نمودند. ابزار پژوهش امتحان مفاهیم پایه ریاضی بود. قبل و بعد از اتمام جلسات از گروه کنترل و هر 3 گروه آموزشی امتحان مفاهیم پایه ریاضی گرفته شد و بعد از دو ماه پیگیری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل از تحلیل کواریانس استفاده شد و گروه ها از نظر پس آزمون و پیگیری مقایسه شدند.
AbstractThe aim of this study was to compare the effectiveness of mastery learning, meaningful learning and e-learning on the basic mathematical concepts of second grade male students in Isfahan. The research method was quasi-experimental (pre-test, post-test and follow-up with the control group). The statistical population of this study included all second grade elementary students in Isfahan with a total number of approximately 65,000 students in the academic year 1399-1399. The sample size was selected based on pre-test, post-test and follow-up methods with a control group of 200 students. Four areas were randomly selected by stepwise cluster sampling method, and were divided into 4 groups of 25 people.The three groups of learning in a mastery, meaningful and intelligent way, in addition to participating in their normal classes such as the control group, each received their own intervention. The research tool was a test of basic mathematical concepts. Before and after the sessions, the basic math concepts test was taken from the control group and all 3 educational groups, and after two months, follow-up was performed. Analysis of covariance was used for analysis and the groups were compared in terms of post-test and follow-up.
