رویکردی بر جایگزینی اهداء عضو در قصاص در نظام حقوقی ایران
محورهای موضوعی : فقه و مبانی حقوقعباس دهقانی 1 , علیرضا عسگری 2
1 - دبیر اموزش و پرورش
2 - استادیار دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد قم واحد پردیسان
کلید واژه: اعدام, مرگ مغزی, مجرم, اهداء عضو, پیوند عضو, قصاص نفس,
چکیده مقاله :
اهدای عضو و پیوند اعضاء را میتوان در زمره محسناتی برشمرد که با تدبیر برخی از فقها و مراجع، وجاهت شرعی یافته و عملی مقبول و پسندیده انگاشته شده است. با نظر برخی از فقها می توان قصاص نفس را با بهره گیری از شیوه هایی که کمترین میزان رنج را به بزهکار تحمیل می نماید اجرا نمود. با توجه به برخی استدلال ها و استنباط های فقهی و حقوقی مسئله اهدای عضو مورد تایید بوده و سالیانه افراد بسیاری اعضای خود را به نیازمندان اهدا می نمایند. بنابراین نباید مسئله اهدا و البته قصاص از طریق اهدا را که با رضایت جانی صورت می گیرد با مثله کردن وی یکسان دانست. مسئله اهداء اعضاء بدن انسان هایی که اصطلاحاً مرگ مغزی شده و بدلیل اختلال عصبی هیچ ارتباطی بین مغز و اعضاء آنان وجود ندارد، به بیماران نیازمند؛ پیوند عضو، به امری مرسوم تبدیل شده است. لیکن این امر کفاف تامین تمام نیازمندی های پیوند اعضاء را نمی دهد. از طرف دیگر افرادی که به علت بزه اجتماعی با حکم شرع و قانون، صلاحیت زندگی در اجتماع را ندارند و در شرف اعدام قرار می گیرند، بدون جبران خسارات می بایست مرگی سخت را تجربه کنند.
Organ donation and organ transplantation can be counted among the benefits that have been considered as an accepted and desirable practice with the help of some jurists and authorities. According to some jurists, self-retribution can be carried out using methods that cause the least amount of suffering to the offender. According to some jurisprudential and legal arguments and inferences, the issue of organ donation has been approved and many people donate their organs to the needy every year. Therefore, the issue of donation and of course retribution through donation, which takes place with the consent of a person, should not be equated with mutilation. The issue of donating the body parts of people who are so-called brain dead and there is no connection between their brain and their organs due to neurological disorder, to the needy patients; Organ transplantation has become a common practice. But this is not enough to meet all the needs of the members. On the other hand, people who are not qualified to live in the community due to social misdeeds and are about to be executed, they must experience a hard death without compensation.
_||_