بازتعریف الگوهای طراحی مسکن معاصر بر اساس معیارهای مردم شناختی در راستای برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: خانه های شهر بم)
محورهای موضوعی : کالبدیپونه پورسیستانی 1 , مهناز محمودی زرندی 2 , جواد مداحی مشیزی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه معماری، واحد کرج ،دانشگاه آزاد اسلامی، کرج ،ایران
2 - دانشیار گروه معماری، واحد تهران شمال ،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران
3 - استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی واجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساختوسازها به سمت یکسان شدن پیشرفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به بروز مشکلاتی چون کاهش رضایتمندی، از بین رفتن هویت فرهنگی و مکانی شده است. درحالیکه توجه به معماری برخاسته از انسانشناسی، باورهای جامعه بومی و بستر شهر که در طی زمان تحت تاثیر عوامل مکانی و فرهنگی شکل ومحتوای خاصی یافته است. مقاله حاضر سعی دارد تا با ژرفکاوی کیفیت مسکن در خانههای سنتی ایران، مولفههایی در جهت تبیین راهکارهای مؤثر برای افزایش کیفیت مسکن معاصر بهدست آید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از روش تحلیل سلسلهمراتبی بهره گرفته شده و با نرمافزار اکسپرتچویس صورت گرفته و در نهایت اولویتبندی مولفه-های مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی تدوین شده است. جمعآوری اطلاعات برپایه چک لیستهایی جهت تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و از مطالعات اسنادی و کتابخانهای و تحلیل نقشهها بهره گرفته شده است. درادامه با بررسی عوامل اصلی مدلهای مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانههای معاصر شهر بم بیان گردید. سپس با تحلیل معیارها و اعمال تأثیرات شیوه زندگی، نیازهای انسان و شرایط جامعه معاصر با امتیازدهی مؤلفهها و اولویتبندی شاخصها، راهکارهایی برای بهبود جنبههای کیفی مسکن پیشنهاد گردید. براساس نتایج این پژوهش مولفههای موثر در طراحی فضاهای مسکونی، به شش دسته زیستپذیری، معناپذیری، انعطافپذیری، نظارتپذیری، رفتارپذیری و بازیپذیری طبقهبندی شد.
