بررسی تطبیقی روش قرآن کریم و عهدین در تهذیب نفس از رذیلت حسد
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات قرآنیژاله انظاری 1 , راضیه شیرینی 2 , عسکر بابازاده 3
1 - دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی خوی.
2 - استادیار گروه معارف دانشگاه آزاد اسلامی واحد سلماس،سلماس ،ایران
3 - دانشیار زبانو ادبیات عربی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم قم
کلید واژه: قرآن, تهذیب نفس, رذائل اخلاقی, حسد, عهدین,
چکیده مقاله :
تهذیب نفس، یکی از ابزارهای است که زندگی انسان را در ابعاد مختلف اعتقادی و عملی متحول و به آن شکل الهی میبخشد. انسان باید با رذیلتها مبارزه کرده و نفس را برای رشد فضایل اخلاقی آماده نماید. در مقاله حاضر با روش تطبیقی به بررسی روش قرآن و عهدین در تهذیب نفس از رذیله حسد پرداخته میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهدکه قرآن و عهدین در مورد لزوم زدودن حسد در کلیات اخلاقی با هم همسو میباشند ولی در قرآن این موضوع بهصورت جامع هماهنگ با تمام ابعاد زندگی انسان و منطبق با خواستههای فطری او جهت نیل به سعادت دنیا و آخرت طراحی شده، راهکار قرآن کریم برای از بین بردن حسد، توصیه به معرفت توحیدی ، شناخت بیماری حسد و پیشگیری از ابتلا به آن است، در مرحله بعدی در صورت ابتلا به حسد و بروز این بیماری ، نخستین گام شناخت خداوند و معرفت زایی است، این معرفت چندین لایه را شامل میشود: باور به عطایای الهی، اعتقاد به شر و سرانجام پلیدی این بیماری، باورمندی و توجه به علم و حکمت خداوند، افزایش روحیه قناعت، طلب فضیلت و اصلاح آخرت است که برای مبارزه با حسد پیش بینی شده است، اما در عهدین در این حد کامل و جامع بیان نشده است و تنها راهکار عهدین برای از بین بردن حسد، تشویق بر قناعت، خواندن دعا، کتاب مقدس برای مبارزه با حسادت است.
Self-purification is one of the tools that transforms human life in various doctrinal and practical dimensions and gives it a divine and divine form. Man must fight against his inner and carnal desires and moral vices such as hypocrisy, jealousy, stinginess, hypocrisy, etc. and prepare the soul for the growth and development of moral virtues, because good behaviors can lead humanity and society to perfection. Give prosperity and salvation. Questions in this regard have always occupied the minds of believers as to the place of these moral vices among the various religions? And have the heavenly religions introduced the same methods in this regard to get rid of moral vices or not? The present article tries to examine the moral vices, especially the vices of jealousy, and the methods of eliminating it from the perspective of the Qur'an and the Testaments through the method of comparative study. The main purpose is to answer how to eliminate the vices of jealousy in the instructive anecdotes of the Qur'an and the Testaments. The main conclusion of the article is that the teachings of the Abrahamic religions about the need to eliminate the moral depravity of jealousy in the Qur'an and the covenants in moral generalities are consistent, with the difference that in the Holy Qur'an this issue is accurate, comprehensive and complete, but in The Abrahamic religions are not expressed in such a complete and comprehensive way.
بررسی تطبیقی روش قرآن کریم و عهدین در تهذیب نفس از رذیلت حسد
چکیده
تهذیب نفس، یکی از ابزارهای است که زندگی انسان را در ابعاد مختلف اعتقادی و عملی متحول و به آن شکل الهی میبخشد. انسان باید با رذیلتها مبارزه کرده و نفس را برای رشد فضایل اخلاقی آماده نماید. در مقاله حاضر با روش تطبیقی به بررسی روش قرآن و عهدین در تهذیب نفس از رذیله حسد پرداخته میشود.. یافتههای تحقیق نشان میدهد که قرآن و عهدین در مورد لزوم زدودن حسد در کليات اخلاقی با هم همسو میباشند ولی در قرآن این موضوع بهصورت جامع هماهنگ با تمام ابعاد زندگی انسان و منطبق با خواستههای فطری او جهت نیل به سعادت دنیا و آخرت طراحی شده، راهکار قرآن کریم برای از بین بردن حسد، توصیه به معرفت توحیدی ، شناخت بیماری حسد و پیشگیری از ابتلا به آن است، در مرحله بعدی در صورت ابتلا به حسد و بروز این بیماری ، نخستین گام شناخت خداوند و معرفت زایی است، این معرفت چندین لایه را شامل میشود: باور به عطایای الهی، اعتقاد به شر و سرانجام پلیدی این بیماری، باورمندی و توجه به علم و حکمت خداوند، افزایش روحیه قناعت، طلب فضیلت و اصلاح آخرت است که برای مبارزه با حسد پیش بینی شده است، اما در عهدین در این حد کامل و جامع بیان نشده است ، و تنها راهکار عهدین برای از بین بردن حسد، تشویق بر قناعت، خواندن دعا، کتاب مقدس برای مبارزه با حسادت است.
کلید واژگان: تهذیب نفس، رذایل اخلاقی، حسد، قرآن، عهدین
1- طرح مسئلهمساله
تهذیب نفس در میان ادیان، از آنجا که موجب رشد، سعادت، تکامل و خوشبختی انسانهاانسان ها را در دنیا و آخرت میشود، از همینرو در میان ادیان مورد توجه بوده و در پی دارد، بنیان زمینهساز گسترش همه مفاهیم اخلاقی دیگر است.؛ از طرف دیگر یکی از مهمترین اهداف از ارسال بعثت انبیا و ائمه معصومین (ص) توسط خداوند و نزول کتب آسمانی، تعلیم راه و روش تهذیب نفس به انسان ها بوده است؛ و به همین دلیل پیامبران در دوره حیاتشان میکوشیدندمی کوشیدند تا انسانهاانسان ها را از راه تهذیب نفس به سعادت و کمال برسانند. و پس از پیامبران ائمه نیز در طول حیات خویش تمام تلاششان بر این امر بوده که جامعه انسانی و بشریت را از رذائل اخلاقی و نفسانی برهانند و به حقیقت و کمال برسانند.
هر دو متن دینی قرآن و انجیل عهدین بر تشبّه انسان به خداوند و الگو قرار دادن افعال او در آراستگی اخلاقی تأکید دارند.، در بخش نمونههانمونه ها و مصادیق ارزشهاارزشها و ضد ارزشهاارزشها اخلاقی نیز همین توافق و هماهنگی وجود دارد، این نوشتار مقاله با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی از نوع بررسی تطبیقی میان ادیان آسمانیقرآن و عهدین می باشد و در پی بررسی تطبیقی روش قرآن کریم و عهدین در تهذیب نفس است که انسانها در پرتو تهذیب نفس میتوانند بر رذائلی چون حسد فائق آیند و در رشد و تعالی خویش تلاش کنند. در این نوشتار مقاله با مراجعه به متن اصلي منـابع دسـته اول در ادیان اسلام و مسیحیتقرآن و عهدین، میزان انعکاس اصل تهذیب نفس از رذایلرذائل اخلاقی در این ادیان دو دین الهی را با توجه به کتاب هاي مقدسشان مورد کاوش قرار داده و از میان رذایلرذائل گسترده مانندمانند: خودخواهی، پیروی از هوای نفس، خودبینی، کبر، نخوت، دروغ، حسد، بخل، حب دنیا، غیبت، تهمت، ریا و هر گناه و نافرمانیاینافرمانی ای که خدای متعال نسبت به آن غضب مینمایدمی نماید، روشهایروش های تهذیب رذیلت اخلاقی حسد را بهطوربه طور خاص و بهصورتبه صورت تطبیقـي در کتابهایکتـاب هـای قرآن کریم و عهدین مورد بررسـي قـرار داده میشود. ایم، لذا در این مقاله به دنبال پاسخ به دو سؤال اصلي هستیم: نگاه قران و عهدین نسبت به حسد چگونه است؟ روشهایروش های ارائهارایه شده قرآن و عهدین درباره زدودن این رذیله چگونه است؟
2- پیشینه :
بررسی تطبیقی جایگاه فضایل و رذایلرذائل اخلاقی در ادیان پیشینه بسیار دارد و نگارنده در این مسئله بهطوربه طور ویژه به روش زدودن رذیلت حسد پرداخته، بدین منظور ابتدا نظریات و آراء مختلف در روشهایروش های زدودن رذایلرذائل اخلاقی در قرآن و عهدین مورد بررسی قرارگرفته، سپس پاسخ صحیح مسئله و بیان روشهایروش های زدودن رذیلت حسد مطرح گردیده است، صادق نیا (1382) در پایاننامهپایان نامه خود با عنوان «جايگاه شريعت در عهدين و قرآن» ، و شمس (1378) در پایاننامهپایان نامه خود با عنوان «علم و قدرت خداوند در قرآن و عهدين» و رضائیان (1379) در پایاننامهایپایان نامه ای تحت عنوان «سعادت و شقاوت از دیدگاه قرآن و عهدین»، به مطالعات تطبیقی موضوعات قرآن و عهدینی پرداختهاندپرداخته اند. ولی به مطالعه تطبیقی در زمینه زدودن رذیلتهایرذیلت های اخلاقی و رذیلت حسد نپرداختهاندنپرداخته اند، همچنین تا به حالبحال نگارشهایینگارش هایی نیز در زمینه رذیلت حسد صورت گرفته است، بهعنوانبه عنوان نمونه مقاله در «حسرت و حسادت در فرهنگ اخلاقيات و فلسفه اسلامي» از ضعاف بن آرون (1996) و مقاله «بازشناسیباز شناسی نقش حسد در روح و راههایراه های پیشگیری و درمان آن» از زمانی (1389) و سید محمد حسین علم الهدی در مقاله «تحلیل روش قرآان کریم در درمان حسد» (1394)، به این موضوع پرداختهاندپرداخته اند، اما در این مقالات نیز بررسی مقایسه ایتطبیقی در مورد زدودن رذیلت حسد بین بین قرآن و عهدین صورت نگرفته است.، در نتیجه با توجه به این پیشینههاپیشینه ها تاکنون مطالعهیمطالعه ی نظاممندینظام مندی در مورد روشهایروش های زدودن رذیلت اخلاقی حسد در قرآن و عهدين منتشر نشده است و غالب کارهای تطبيقی که در مورد قرآن و عهدين صورت گرفته است در حوزهیحوزه ی کلام و تاريخ بوده است؛ ، بنابراین مقاله حاضر با تکیه بر آیات کریمه قرآن و مطالب عهدین و روش تفسیر موضوعی و معناشناسی و با هدف استخراج و شناسایی روشهایروش های قرآنی و عهدین در تهذیب نفس، آنهاآنها را مورد بحث قرار داده است.، منبع اصلی تحقیق در بخش قرآن در این مقاله، خود قرآن بوده است و از تفاسیر گوناگون نیز بهره برده شده و در بخش عهدين نيز منبع اساسی واصلی، خود عهد جديد و عهد قديم می باشد.
3- مفهوم رذایلمعنای لغوی و اصطلاحی رذائل اخلاقی
در لسان العرب معنای لغوی رذیلت چنین آمده: «الرَّذْل والرَّذِيل والأَرذل: الدُّون من الناس، وقيل: الدُّون في مَنْظَره وحالاته، وقيل: هو الدُّون الخَسيس، وقيل: هو الرَّديء من كل شيء.» رذیله از نظر لغوی به معنای رذیلت پَست و حقیر ذکر شده است. ، هرچه کمتر از مردم باشد، و گفته شد: از نظر و موقعیت آن کمتر است، آن رذیل است، و از همه چیز بدتر است.(ابن منظور، 1414، ص 612ص612) در مفردات، رَذیلَه، عمل یا حرکت پست و ناپسند- صفت پست و ناپسند- فرومایگی و پستی (ضد فَضِیله) (جمع: رَذائل) آمده است. ((راغب اصفهانی، 1404، ص 76ص76) در اللغة العربية المعاصر، رذیله چیزی ناپسند است، پست، شخص منزجر، زشت و مستحق تحقیر است (است(مختار عمر، 1429، ص 628ص628) و در قاموس محیط، رذیله به معنای، شریر، بدجنس، حیوان صفت آمده است. (فیروزآبادی( فیروز آبادی، 1412، ص 65ص65)
و در علم اخلاق، معنای اصطلاحی رذايل اخلاقیرذیله به هر فعل و صفتي گفته میشودمی شود كه مانع از صعود انسان به در مراتب كمال می شودشده و سد راه رسيدن فرد به سعادت و خوشــبختی میشود او می شود.؛ از جمله رذایل اخلاقی مانند تكبر، حسد، بخل، دنیادوستیدنیا دوستی، نفاق و امثال آن است. (سادات، 1373 ، ص 33ص33) در تعریف دیگری آمده که رذایلرذائل اخلاقی، حجابهای ظلمانی و پردههای تاریکی است که انسان را از درک حقایق و بهرهمندیبهره مندی از فیوضات و معارف معنوی بازداشته، مانع کسب فضایل و برخورداری از نفحات رحمانی و اشراقات قدسی میشود. ((ابن عاشور، بیتابی تا، ج 12ج12، ص 285ص285) بنابراین هر انسانی باید برای رسیدن به رشد و سعادت و کمال معنوی با هوای نفسش مبارزه کند و برای از بین بردن رذیلتهای اخلاقی با این صفات بد مبارزه کند تا شیطان لعین نتوان بر او غلبه کند. ((آلوسی، 1415، ج 10ج10، ص 321ص321)
بنابراین با توجه تعریف پیشگفته، رذایل اخلاقی از سنخ افعال بوده که موجب میشود انسانها در نگاه دیگران خار و پست شده و از طرف دیگر نتواند مراتب کمال معنوی را طی نماید.
4- مفهوم معنای لغوی و اصطلاحی حسد:
حسد، در علم اخلاق بدین صورت تعریف شده است: آرزو کردن زوال نعمت (نعمتخواه نعمت شرعی یا نعمت دنیایی) از کسی است که استحقاق آن را دارد و چهبساچه بسا با تلاش برای از بین بردن آن نعمت نیز همراه باشد. ((راغب اصفهانی، 1404، ص 234ص234؛ ابن اثیر، 1367، ج 1، ص 383؛ نووی، 1379، ص 466) و همچنین به معنای آرزوی ادامه یافتن فقدان نعمت، فقر، نقص و مانند آن، برای دیگری ان نیز ذکر شده است (است(آلوسی، 1415، ج 16ج16، ص 507ص507) ابن الاثیر می گوید: حسد این است که مردی برادر خود را در نعمتی ببیند و آرزو کند که از او دور شود و بدون او برای او باشد. (ابن اثیر، 1367، ج1، ص383). النووی فرمود: حسد آرزو است که نعمت صاحبش برطرف شود، خواه نعمت شرعی باشد یا دنیایی.(نووی، 1379، ص466)و سید قطب در تفسیر فی ظلال در تعریف حسد چنین آمده: اینحسد را یک احساس روانی در مورد لطف خدا بر برخی از بندگانش تعریف کرده است؛ که است در حالی کهفرد آرزوی نابودی آن را دارند. و این که آیا این غبطه با تلاش برای از بین بردن فیض تحت تأثیر نفرت و عصبانیت این احساس را دنبال می کند یا در حد عاطفه روانی متوقف می شود، شر می تواند این احساس را دنبال کند. (قطب، 1394، ج 6ج6، ص 4008ص4008)
در واقع، حسد روحیه خواری و خود کم بینی است که فرد حسود در خود میبینیدمی بینید که به دنبال آن آرزو میکندمی کند که نعمت واقعی یا خیالی را که فرد دیگر دارد، نداشته باشد، حال چه آن نعمت واقعی یا خیالی را خود داشته باشد و یا نداشته باشد یا به او برسد یا نرسد . (( خمینی، 1371، ص 105، نراقی، بیتابی تا، ص 347، غزالی، 1377، ج 2، ص 126) حقیقت این است که حسادت کینهایکینه ای نسبت به حسودان است و این ناشی از لطفی است که خداوند به حسادت شوندگان داده است. ، نفرت از کسی که لطف دارد، نه نفرت از لطف (البطاوی، 1398، ص 2ص2). .
حسد از امراض نفسانیه و بدترین رذایلرذائل و خبیثترینخبیث ترین آنهاآنها استمی باشد. «حسد داشتن صاحب خود را به عذاب در دنیا گرفتار می کند، و به عقاب عقبی مبتلا می کند، زیرا حسود در دنیا از حزن و الم و غم و غصه لحظه ای خالی نیست، زیرا او هر نعمتی از کسی دید متالم شده و از انجا که نعمت خدا به بندگانش بی نهایت است و هرگز منقطع نمی شود پس حسود پیوسته متألممتالم و محزون است و اصلاًاصلا به محسود ضرری نمیرسدنمی رسد و حتی ثواب و حسنات وی زیاد هم میشودمی شود» (نراقی، بیتابی تا، ص 362ص362)
5- لزوم تهذیب نفس و لزوم آن طبق آیات قرآن و روایات
تهذیب نفس مسئلهایمساله ای است که در آیات قرآن و روایات بدان بسیار تأکیدتاکید شده است و بهعنوانبه عنوان وظیفه بزرگ الهی از آن یاد شده است، زیرا که تهذیب نفس در انسان وی را به سعادت و رستگاری و خوشبختی میرساندمی رساند. بهعنوانو آنچه مهم است و در گام اول بدان تاکید شده است زدودن نفس از رذائل و صفات پست است و در این صورت است که انسان می تواند در مسیر موفقیت و خوشبختی گام بردارد و بتواند به کمالات عالیه انسانی دست یابد، به عنوان مثال همان طور که در سوره اعلی شاهد آن هستیم خداوند پس از یازده قسم چنین فرموده است: «قَد اَفلحَ مَن تَزَکَّی» مسلماً رستگار میشودمی شود کسی که خود را تزکیه کند (کند(اعلی، آیه 14) بنابراین یگانه راه رستگاری انسان در گرو تهذیب و تزکیه نفس او از رذیلت و صفات ناپسند است و خلاف این راه برای انسان شکست و بدبختی را به همراه دارد.
تهذیب نفس از جمله اهداف پیامبران و انبیاست و به قدری دارای اهمیت است که هر انسان عاقلی که مایل است سعادت را به دست آورد آن را می خواهد، اگر تهذیب از صفات درندگان و بهایم و خوی های حیوانی و شیطانی اهمیت نداشت، خداوند در موارد مختلف آن را بر تعلیم مقدم نمی کرد، چنانچه در قرآن فرموده: اول تزکیه سپس تعلیم: «یَتّلو عَلَیکُم آیَاتِنَا وَیُزَکیکُم وَیُعَلَمُکُم الّکِتَابَ وَالّحِکمَة وَیُعَلَمُکُم مَا لَم تَکُّونوا تَعلَمُونَ؛ رسول فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزکیه کند و حکمت و کتاب بیاموزد و آنچه را نمیدانستیدنمی دانستید به شما یاد دهد» (بقره /آیه 151)
چنان که مشاهده میشودمی شود در این آیاتی که بیان گردیدآیه خداوند تهذیب نفس را برای کسب فضایل و ملکات انسانی و زدودن رذیلت و صفات ناپسند در انسان مقدم دانسته است، با اینکه اگر بخواهیم از نظر طبیعی در نظر بگیریم تعلیم بر تزکیه اولویت دارد و مقدم است؛ اما بدین سبب که هدف نهایی تربیت است، خداوند در بسیاری از موارد تهذیب را بر تعلیم مقدم آورده است. ((مکارم شیرازی، 1382، ج 1ج1، ص 510ص510)
بنابراین تهذیب نفس، خارج کردن نفس از هواهای نفسانی و سلطه شیاطین است.، به همین جهت حضرت علی (ع) می فرماید: آگاه باشید که جهاد با نفس متاعی است که به وسیله آن بهشت خریداری می شود، پس هر کسی که خودسازی کند و با نفس خود به جهاد برخیزد بر او تسلط خواهد یافت و بهشت، بهترین و بیشترین پاداشی است برای آن کس که قدر آن را بداند، أَلاَ وَ إِنَّ الْجِهَادَ ثَمَنُ اَلْجَنَّةِ فَمَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ مَلَكَهَا وَ هِيَ أَكْرَمُ ثَوَابِ اللَّهِ لِمَنْ عَرَفَهَا (کلینی، 1381، ص12) آنچه به اين مجاهده ويژگي فوق العاده مي دهد دائمي بودن آن است و اينكه انسان هميشه بايد مترصد دامهای شيطان و نفس اماره باشد حضرت علي (ع) مي فرمود: «حتی يك لحظه مسامحه و سهل انگاری در مورد نفوس خود نكنيد كه اين سهل انگاريها در مورد نفس، شما را به راههای تاريكی می كشاند» (سیدرضی، 1366، ص85، خطبه260)
6- لزوم تهذیب نفس در عهدین و لزوم آن طبق اسناد و شواهد عهدین
مسیحیت نیز همانند دیگر اديان الهی در جهت هدايت پيروان خود، آنان را از گرفتاري و سقوط در پرتگاه رذايل اخلاقي بيم میدهد و در شناساندن آن به مؤمنان تلاش میکند، به همین دلیل کتاب مقدس به تهذیب و تنبیه نفس توصیه میکند و آن را راهی برای تسلط بر نفس میداند. نظام اخلاقي اناجيل اربعه خلقت را نتيجه يک سرنوشت كور و تاريک نمیداندنمی داند، بلكه بهعنوانبه عنوان عملكرد يک خالق دورانديش معرفی میکندمی كند، که در آن زندگی جاودانه، «خدا كســانی را كه بــه فرزند او ايمان بياورند، نجــات دهد و زندگی جاوید نصيبشان كند» (يوحنا: 3 :63)، دیدار خداوند، «خوشا به حال پاکدلانپاک دلان؛ زيرا خدا را خواهند ديد» (متي: 5 :8)، پاداش آسمانی، «بلي شــاد و مسرور باشيد؛ زيرا در آسمان پاداش بزرگي در انتظارتان خواهد بود» (لوقا: 6 :23) همه این موارد میتوانندمی توانند بهعنوانبه عنوان مصادیق رسیدن به ملکوت و وصول به امر الاهی باشند.، همچنين مخاطب فقرات اناجيل شــخص يا گروه خاصي نيســت و هدف نهايی كمال و ســعادت در آنهاآن ها مجموعه خلقت هســتی است و نهایتاًنهايتا هدف نهايی اين نظام، كه با وجود خدا در ارتباط است، دارای جنبهایجنبه اي مذهبی و معنوی است نه دنيوی؛ زيرا اين هدف نهايي كه با سعادت توأم است از سوي خدا تعيين شده و انسان را با او پيوند میدهدمي دهد. ((قنبری، 1380، ص 155ص155)
بیشترین بشارتی که در تعالیم عیسی، به نیکوکاران، مؤمنانمومنان، ایثارگران، محبت کنندگان، سخاوتمندان، دوســتان خدا و مسيح داده میشودمي شــود، «ملكوت الهي» است. مسيح به صراحت میفرمایدمي فرمايد: «خوشــا به حال آنــان كه نياز خود را به خدا احســاس میکنندمي كنند؛ زيرا ملكوت آسمان از ايشان است» (متي: 5 :3.)( اين بشــارت در بســياري از فقرات ديگر (از جمله: متي: 4 :17؛ لوقا: 12:13؛ متي: 10:5؛ متي: 19:5؛ متي:5 :20؛ متي: 14 :41؛ مرقس: 10 :15؛ متي: 14 :43؛ لوقا: 18 :25؛ مرقس 24:10؛ لوقا: 6 :20) ) بيان شده است.
مسیحیت نیز همانند دیگر اديان الهی در جهت هدايت پيروان خود، آنان را از گرفتاري و سقوط در پرتگاه رذايل اخلاقي بيم مي دهد و در شناساندن آن به مؤمنان تلاش مي كند، به همین دلیل کتاب مقدس به تهذیب و تنبیه نفس توصیه میکند و آن را راهی برای تسلط بر نفس میداند، در کتاب مقدس، خداوند ایوب را با ریاضت و سختی میآزماید و در نهایت او به یک مرد کامل تبدیل میشود، خدا به ارمیا دستور ریاضت داد تا بر خودش تسلط یابد تا مبادا در گناهان مردمان فاسد شریک شود، رهبانیت قوانین ریاضتی زیادی دارد مثل روزه، دعا و عبادت، گیاهخواریگیاه خواری، گوشهنشینی، دوری از لذایذ دنیوی و... به همین دلایل راهبان خود را در سختی قرار میدهند تا مبادا در گناه بیفتند حتی بعضی از فرقههای رهبانی مثل اپوسدئی1 برای ریاضت از زنجیر استفاده میکنند و یا بعضی از رهبانان از شلاق یا ترکه استفاده میکنند. ((فعالی، 1386، ص 25ص25-80)
از برخی از عبارات کتاب مقدس اهمیت تهذیب نفس استفاده میشود. در برخی موارد تهذیب نفس حیات و عدم آن، گمراهی معرفی شده است. (امثال 10: 17) از نظر کتاب مقدس هر فردی که تهذیب نفس را رها کند، خواهد مُرد و جان خود را حقیر شمرده است و در مقابل هر کس که تهذیب نفس کند، عقل را به دست آورده است. (امثال 15: 10و 32) در برخی عبارات ذکر شده که بهترین زمان برای رها شدن از یوغها جوانی است. (مراثی 3: 27) در عبارت دیگری آمده که «خود را در این امر، ریاضت میدهم تا پیوسته ضمیر خود را بهسوی خدا و مردم بیلغزش نگاه دارم.» (اعمال 24: 16) این عبارات و عبارات دیگر از عهدین (اول قرنتیان 9: 25و 27؛ اول تسالونیکیان 5: 14؛ عبرانیان 12: 11) نشان از اهمیت و جایگاه تهذیب نفس است.
در اینجا به ذکر آیات کتاب مقدس درباره ریاضت و تهذیب می پردازیم:
کسی که تأدیب را نگاه دارد در طریق حیات است، اما کسی که تنبیه را ترک نماید گمراه میشود. (امثال10: 17)
برای هر که طریق را ترک نماید تأدیب سخت است، و هر که از تنبیه نفرت کند خواهد مُرد.
هر که تأدیب را ترک نماید، جان خود را حقیر میشمارد، اما هر که تنبیه را بشنود عقل را تحصیل مینماید. (امثال15: 10و32)
ضربهای سخت از بدی طاهر میکند و تازیانهها به عمق دل فرو میرود. (امثال20: 30)
خداوند به من چنین گفت: بندها و یوغها برای خود بساز و آنها را بر گردن خود بگذار. (ارمیا27: 2)
برای انسان نیکو است که یوغ را در جوانی خود بردارد. (مراثی3: 27)
و خود را در این امر، ریاضت میدهم تا پیوسته ضمیر خود را به سوی خدا و مردم بیلغزش نگاه دارم. (اعمال24: 16)
و هر که ورزش کند در هر چیز ریاضت میکشد؛ اما ایشان تا تاج فانی را بیابند لکن ما تاج غیرفانی را.
بلکه تن خود را زبون میسازم و آن را در بندگی میدارم، مبادا چون دیگران را وعظ نمودم، خود محروم شوم. (اول قرنتیان9: 25و27)
لیکن ای برادران، از شما استدعا داریم که سرکشان را تنبیه نمایید و کوتاهدلان را دلداری دهید و ضعفا را حمایت کنید و با جمیع مردم تحمل کنید. (اول تسالونیکیان5: 14)
لکن هر تأدیب در حال، نه از خوشیها بلکه از دردها می نماید، اما در آخر میوه عدالت سلامتی را برای آنانی که از آن ریاضت یافتهاند بار میآورد. (عبرانیان12: 11)
7- راهکارهای قرآن در تهذیب نفس از رذیلهت حسد در قرآن (راهکار قرآن در دوری از حسد)
حسود چشم دیدن برتری دیگری را ندارد و همواره خواهان آن است که محسود علیه نعمتی را نداشته باشد یا اگر دارد از دست بدهد. بدترین حالت حسادت آن است که این رذیلت در روح و روان شخص رسوخ نماید و تنها به آرزو محدود نشود؛ چرا که هرگاه از دایره نیت و آرزو بیرون آید، تبدیل به فعل و عمل میشود و اقداماتی را نیز برای تحقق خواسته خویش انجام میدهد. بهطور کلی دو نوع راهکار برای درمان حسد از نظر قرآن میتواند ذکر کرد. یکی راهکارهای شناختی و دیگری راهکارهای عملی تهذیب نفس از حسد است. در ادامه به بررسی این راهکارها پرداخته میشود.
7-1- راهکارهای شناختی تهذیب نفس از حسد
در قرآن کریم، برای جبران ضعف شناختى انسانها که منجر به حسادت میشود راههای متعددى وجود دارد، این روشها که قرآن متذکر شده عبارتاند از:
1-7-17-1-1- ) شناخت حسد
اگر هر انسانی نسبت به کارهایی که انجام میدهد شناخت کافی داشته باشد، میتواند نسبت به انجام یا عدم انجام آن کار بهتر تصمیم بگیرد. خداوند راجع به حسادت برخی از افراد نسبت به همراهان پیامبر (ص) قبل از فتح خیبر چنین میفرماید: «قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَليلاً» (الفتح: 15)؛ خداوند در این آیه عده از افراد را که قبل از صلح حدیبیه به خاطر حسادت همراه پیامبر (ص) نشدند را از شرکت در فتح خیبر منع کرده است. همچنین «ريشه تمام بدبختىهاى آنها جهل و نادانى و بیخبری ذکر شده است كه هميشه دامنگیر آنها بوده است. جهل در مورد خداوند و عدم معرفت مقام پيامبر ص و بیخبری از سرنوشت انسانها و عدم توجه به ناپايدارى ثروت دنيا است.» (مکارم شیرازی، ج 22، ص 59)
شخص حسود بايد روى دو چيز اندیشه کند، يكى پيامدها و آثار ويرانگر حسد از نظر روح و جسم و ديگر ريشهها و انگيزههاى پيدايش حسد. فرد حسود بايد بينديشد كه اين بيمارى اخلاقى بهزودی جسم او را بيمار مىكند، مانند خوره روح او را مىپوساند و مىخورد و از بين مىبرد، خواب و آرامش را از او سلب مىكند و هالهاى از غم و اندوه هميشه اطراف قلب او را گرفته است و از آن بدتر اينكه مطرود درگاه خدا مىشود و به سرنوشتى همچون ابليس و قابيل گرفتار مىآيد و تازه با همه اینها نيز نمىتواند به مقصود خود يعنى زوال نعمت محسود برسد. بیشک مرور بر اين آثار و پيامدها و بررسى مكرّر احاديث نابى كه در اين زمينه آمده، تأثير بسيار مثبتى در درمان اين بيمارى اخلاقى دارد. (مکارم شیرازی، 1377، ج 2، ص 47)
با تامل و تدبر در آیات متوجه می شویم که یکی از ریشه های کفر، حسادت است. همین عامل موجب بسیاری از گناهان، قتلها، کینهها، دشمنیها است، حسد به معناى آرزوى ادامه یافتن فقدان نعمت، نقص، فقر و مانند آن براى دیگران است .(آلوسی، 1415: ج16، ص507)
حسادت موجب قتل هابیل(مائده/ آیات ۲۷ تا ۳۰) و توطئه علیه یوسف(ع) شد. از حسادت یک امر باطنی و درونی می باشد و به سهولت شناخته نمیشود. امام صادق(ع) میفرماید: «قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: وَلِلحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَغتابُ إِذا غابَ وَیَتَمَلَّقُ إِذا شَهِدَ وَیَشمَتُ بِالمُصیبَهِ؛ لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غیبت مى کند، روبه رو تملّق مىگوید و از گرفتارى دیگران شاد مىشود». (شیخ صدوق، 1374: ص121)
بنابراین اگر هر فردی نسبت کاری که انجام میدهد، شناخت کافی داشته باشد، میتواند نسبت به آن کار بهتر تصمیم بگیرد. فرد حسود نیز زمانی که بهطور کامل حسد را شناخت راحتتر میتواند آن را ترک نماید و خودش در برای زندگیاش بیشتر تلاش کند تا به موفقیت برسد و موفقیتهای دیگران تأثیری روی زندگی او نخواهد گذاشت.
حسود تا به مقصود خویش نرسد آرام نمیگیرد. از این رو، هم آرامش خود را از دست میدهد و هم دیگران را مورد آزار قرار میدهد. امام على (ع) میفرماید: « اَلحَسَدُ عَیبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ فادِحٌ لایَشفى صاحِبَهُ إِلاّ بُلوغُ آمالِهِ فیمَن یَحسِدُهُ؛ حسادت عیبى رسوا و بخلى سهمگین است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گیرد» (تمیمی آمدی، 1381: ج2، ص164، ح2205)
آن حضرت هم چنین میفرماید: «اَلحَسودُ سَریعُ الوَثبَهِ، بَطى ءُ العَطفَهِ؛ حسود زود خشمگین مىشود و دیر کینه از دلش مىرود». (مجلسی، 1397: ج73، ص256، ح29)
آن حضرت درباره تاثیر منفی بر جسم و روح خود حسود میفرماید: « اَلحَسَدُ لایَجلِبُ إِلاّ مَضَرَّهً وَغَیظا یوهِنُ قَلبَکَ وَیَمرِضُ جِسمَکَ؛ حسادت نتیجهاى جز زیان و ناراحتى که دلت را سست و تنت را بیمار مىگرداند به بار نمىآورد» (مجلسی، 1397: ج73، ص256، ح29)
7-1-2- 1-7-3) اندیشیدن در عاقبت رذیله حسد
تفکر در عواقبی که رذایلرذائل اخلاقی با خود به دنبال دارند، از اصلیترین عوامل بازدارنده انسان از ابتلای به آنهاآنها و یا عادتِ به آنهاستآنهاست. از جمله راهکارهای قرآن در دوری از رذیلت حسد این است که حسود بداند حسد خسران دنیا و عقبی را برایش به ارمغان میآورد. ، از طرف دیگر بداند کههمچنین با حسد از زیّ اولیاء خدا خارج شده و با شیطان و کفار هم مسلک گشته است، . چه اینکه اولیاء خدااولیاءخدا بندگان او را دوست دارند و ابلیس و کفار پیوسته برای مؤمنینمومنین آرزوی بلاء میکنند و زوال نعمت آنهاآنها را خواستارند. خدای تعالی میفرماید: «اِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ اِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِها؛ اگراگر نیکی به شما برسد آنهاآنها را ناراحت میکندمی کند و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد خوشحال میشوندمی شوند» (آلعمرانآل عمران/ آیه 120)
از جمله آثار شوم حسد که در قرآن به آن اشاره شده، قتلهاقتلها و جنایتها است، چنان که در داستان هابیل و قابیل قابل ملاحظه است.: در آیه شریفه آمده: «و اتل نبأ ابنی آدم بالحقّ اذا قرّباً قرباناً…». ((سوره مائده، آیهآیه 27)
جنایت بعدی مربوط به داستان حضرت یوسف (ع) است؛ آنگاه که برادران او از روی حسد تصمیم به قتل او گرفتند و او را در چاهی افکندند. (به خاطر بیاور) زمانی)زمانی که یوسف به پدرش گفت: «پدرم، من در خواب دیدم که یازده ستاره و ماه و خورشید در برابر من سجده میکنندمی کنند» گفت: فرزندم، خواب خود را برای برادرانت بازگو نکن که برای تو نقشه خطرناک میکشندمی کشند، زیرا که شیطان دشمن آشکار انسان است. ((یوسف/ آیه 4و 5و5)
در قرآن کریم آیات دیگری راجع به حسد قوم یهود نسبت به مسلمانان و پیامبر اسلام وجود دارد که حاکی از خطری است که از این ناحیه ایشان را تهدید میکردهمی کرده است و آن این است که حسد نابود کننده ایمان و آفت دین و نابود کننده نیکیها و رسیدن به کفر و تفکرات کفرآمیزکفر آمیز است که خدای متعال برای دفع آن میفرمایدمی فرماید: «« وَ مِنْ شَرِّ حَاسِد اِذَا حَسَدَ، بگو: به خدا پناه میبرممى برم از شر حسود هنگامى که حسد بورزد». (فلق/ آیه 5)
داستان هابیل و قابیل و برادران یوسف و قوم یهود و داستانهای عبرتآموزعبرت آموز دیگر داستانهاییداستان هایی است که در قرآن بیان شده که عاقبت شوم حسادت را بیان میکنندمی کنند و اندیشیدن در عاقبتعاقیبت این رذیله از عوامل بازدارنده این رذیلت در انسان است.
7-1-3- 1-7-4) توجه بهشناخت عطایای الهی:
از دیگر راهکارهای مبارزه با حسد، توجه شناخت به عطایای الهی در زندگی است.، چنانچه خداوند متعال در قرآن میفرمایدمی فرماید: ««أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً»ام یحسدون الناس علی ما ءاتـهم الله من فضله فقد ءاتینا ءال ابرهیم الکتـب والحکمة وءاتینـهم ملکـا عظیمـا، یا اینکه نسبت به مردم و بر آنچه خداوند از فضلش به آنان بخشیده، حسد می ورزد؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آنها قرار دادیم.» (نسا/ آیه 54) این آیه میفرمایدمی فرماید: چرا از اعطای چنین منصبی به پیامبر اسلام (ص) و خاندان بنیهاشمبنی هاشم تعجب و وحشت میکنیدمی کنید و حسد میورزیدمی ورزید؛ در حالی که خداوند به شما و دودمان آل ابراهیم، کتاب آسمانی و حکمت و دانش و حکومت پهناوری (پهناوری(همچون حکومت موسی و سلیمان و داود) داد؛ ، اما متأسفانهمتاسفانه شما مردم ناخلف آن سرمایههایسرمایه های معنوی و مادی پر ارزش را بر اثر شرارت و قساوت از دست دادید. ( فقد ءاتینا ءال ابرهیم الکتـب والحکمة وءاتینـهم ملکـا عظیمـا)(مکارم شیرازی، 1382: ج 3ج3، ص 420ص420)
حسادت دشمن لطف خداست، حسود از سرنوشت عصبانی است. ابن مسعود رضی الله عنه گفت: آیا با لطف خدا دشمنی نمیکنینمی کنی؟ گفته شد: چه کسی با لطف خدا دشمنی میکندمی کند؟ فرمود: کسانى که مردم را نسبت به آنچه خدا به آنهاآنها ارزانی داشته حسادت میکنندمی کنند. ((قرطبی، 1368، ج 1ج1، ص 1409ص1409)
1-7-57-1-4- ) توجه و شناخت نسبت به علم و حکمت خدا:
نگرش بعدی، نگرش به تفاوت هاى موجود در جهان آفرینش است. بنابراین از دیگر راههایراه های مبارزه با حسد، از دیدگاه قرآن کریم، توجه و شناخت نسبت به علم و حکمت خدا است. در برترین ها و تفاوت هاست، چنانچه میفرمایدمی فرماید: «« وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ...»، برترینهاییبرترین هایی را که خدا برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید، مردان نصیبی از آنچه به دست میآورندمی آورند دارند ، و زنان نیز نصیبی (و نباید حقوق هیچ یک پایمال گردد) ...» (نسا/آیه 32)
خداوند انسانهاانسان ها را از جهت درجات، مختلف قرار داده و به صفات خاصی مانند (زیرکی، شجاعت، علو همت، قاطعیت عزم و ...) آنهاآنها را در جامعه متفاوت نموده و در نتیجه افراد بالاتر، افراد زیردست را مسخر و تحت فرمان خود در میآورندمی آورند و به خدمت خود میگیرندمی گیرند و اساس زندگی اجتماعی بر همین اصل استوار است. ((طباطبایی، 1374: ج 18ج18، ص 149ص149)
بنابراین اگر فرد حسود نسبت به کارهای خداوند شناخت کافی داشته باشد و بتواند علیم و حکیم بودن خداوند را خود درک نماید، دیگر گرفتار حسادت نخواهد شد.
7-2- راهکارهای عملی تهذیب نفس از حسد
حسود چشم دیدن برتری دیگری را ندارد و همواره خواهان آن است که محسود علیه نعمتی را نداشته باشد یا اگر دارد از دست بدهد. بدترین حالت حسادت آن است که این رذیلت در روح و روان شخص رسوخ نماید و تنها به آرزو محدود نشود؛ چرا که هرگاه از دایره نیت و آرزو بیرون آید، تبدیل به فعل و عمل میشود و اقداماتی را نیز برای تحقق خواسته خویش انجام میدهد. بر اساس آیه 5 سوره فلق، حسود نهتنهانه تنها آرزوی زوال نعمت از دیگری میکند، بلکه با فعل خود بر آن است تا این زوال تحقق یابد. از اینرواین رو حسادت فعلی و عملی بسیار خطرناکتر معرفی شده است. بر این اساس خداوند با آوردن فعل ماضی حسادت («اذا حسد») و پناه جستن از آن به خداوند، میخواهد نشان دهد که چگونه حسادت عملی میتواند شدیدتر و زیانبارترزیانبارتر باشد. ((فلق/ آیات 1 و 5؛ ابن عاشور، بیتا، ج30، جزء30، ص630)
آیاتی که در قرآن به عنوان ادله اثبات حسد بیان شده است عبارتند از: « وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ» (بقره، آیه 109) بسیاری از اهل کتاب آرزو دارند که شما را از ایمان به کفر برگردانند به سبب رشک و حسدی که در نفس خود بر ایمان شما برند. و یا در آیه دیگر آمده « أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِ...»، بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده حسد می ورزند.(نسا، آیه 54)، همچنین در آیه دیگر بیم شر حسود آمده، «وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»، و از شر هر حسود، آنگاه که حسد می ورزد.(فلق، آیه 5)، زیرا حسود کسی است که آرزوی از بین رفتن نعمت برادر خود را دارد و تلاش خود را برای رفع آن در صورت توانایی انجام میدهدمی دهد، زیرا او در تلاش برای رساندن آسیب و شر و جلوگیری از خیر است. ((البطاوی، 1398، ص 10ص10)
در ادامه به بررسی راهکارهای عملی تهذیب نفس از رذیله اخلاقی حسد پرداخته میشود.
همچنین از دیگر ویژگی های حسود در این آیه آمده: « إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ»، اگر به شما خوشی رسد آنان را بدحال می کند.(آل عمران، آیه 120) در آیه دیگر می خوانیم: « وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ»، آرزو نکنید آن چیزهایی را که بدانها خدا بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری داده است، (نسا، آیه 32) این آرزو حرام ممكن است به دلیل حسادت كسی باشد كه مطلوب فضیلت است، گرچه لطف در دست خدا باشد. (جابرین، بی تا، ص4)
چنانچه در قرآن کریم مشاهده می شود، محل بروز بیماری های نفسانی، روح انسان است، زیرا همان طور که انسان دارای سلامت جسمی به بیماری جسمی دچار شده و اختلال در جسم باعث بروز اختلال در روح وی می شود، انسان به سلامت و بیماری روحی هم دچار می شود و اختلال در روح باعث ایجاد بیماری روحی در وی می شود، در قرآن این روح دارای شان الهی بیان شده: «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی» (حجر/آیه 29) بنابراین توحید اولین قدم در درمان بیماری های روحی است، و عبودیت، ریشه درمان بیماری های نفسانی است،
آنچه قرآن به طور جامع به آن می پردازد، فطرت وجودی انسان و حالات مختلف روان و علت های بیماری های نفسانی و انحراف انسان و راهکارهای معالجه نفس و تهذیب نفس از رذائل اخلاقی، که در کامل کردن انسان و هماهنگ کردن شخصیت وجودی انسان تاثیر به سزا دارد، علامه طباطبایی در این باره مى نویسد: قرآن شفاست و شفا از مرض است.(طباطبایی، 1374، ج 13، ص 250) در قرآن کریم، برای جبران ضعف شناختى انسانها که منجر به حسادت مى شود راه هاى متعددى وجود دارد، این روش ها که قرآن متذکر شده عبارتند از:
7-2-1- تقویت1-7-2) پیشگیری از حسد ایمان نسبت به خداوند
با توجه به اينكه ريشه تمام ارزشهایارزشهاى اخلاقى ايمان به خداست و از ديدگاه اسلام تا كارى به انگيزه ايمان انجام نگيرد ارزشمند نخواهد بود و با توجّه به اينكه داشتن ايمان متوقفمتوقّف بر معرفت و شناخت است. تا آنجا كه نقص و كمال معرفت بالطّبع در نقص و كمال ايمان دقيقاً مؤثّر است و هر چه شناخت انسان زندهتر و عمیقترعميقتر باشد ايمان وى نيز به همان نسبت مىتواند زندهتر و عمیقترعميقتر گردد.، نتيجه طبيعى اين دو مقدّمه آن است كه علم و معرفت نسبت به متعلّق ايمان در زمره اصول و ريشههاى ارزشهایارزشهاى اخلاقى شمرده شود.. و همانطور كه ايمان يك حقيقت تشكيكى داراى شدّت و ضعف است ولى هر چه زندهتر و قوىتر باشد انسان را وادار به حركت و تلاش بيشتر و نظم رفتارى دقيقتر كرده و نهايتاً در ارتباط با فوز و فلاح و سعادت ابدى انسان ارزشهاى والاترى مىآفريند علم و معرفت نيز به همان نسبت داراى شدّت و ضعف است و هر چه كاملتر باشد از طريق تأثير در ايمان، ارزش والاترى مىآفريند و تأثير عميقترى در وصول انسان به سعادت جاوداني اش و رسيدن به اصيلترين ارزش و كمال در زندگاني اش را دارد. در نتيجه انسان براى رسيدن به سعادت والاتر بايد ايمانش را قوى تر كند و براى تقويت بيشتر ايمان لازم است هر چه بيشتر بر شناخت و معرفت خويش بيفزايد البته به عنوان شرط لازم در كنار شرايط ديگر.
(مصباح یزدی، 1383: ج 1 ج 1، بخش دوم)
از نظر معنوى حسد نشانه كمبود شخصيت و نادانى و کوتاهفکری و ضعف و نقص ايمان است، زيرا حسود در واقع خود را ناتوانتر از آن مىبيند كه به مقام محسود و بالاتر از آن برسد و لذا سعى مىكند محسود را به عقب برگرداند، بهعلاوه او عملاً به حكمت خداوند كه بخشنده اصلى اين نعمتها است معترض است و نسبت به اعطاى نعمت به افراد از طرف خداوند ايراد دارد. (مکارم شیرازی، 1374، ج 3، ص 424)
در زمینه رابطه ایمان و حسد، امیرالمؤمنین على بن ابيطالب عليه السّلام میفرماید: «لاَ تُحَاسَدُوا فَإِنَّ اَلْحَسَدَ يَأْكُلُ اَلْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ اَلنَّارُ اَلْحَطَب» (حرانی، 1404، صص 151-150)؛ بر یکدیگر حسد مورزید همانا حسد ایمان را میخورد چنانکه آتش هیزم را.
وقتى ايمان انسان زياد گشت و به حدى از كمال رسيد كه مقام پروردگارش و موقعيت خود را شناخت و فهميد كه تمامى امور به دست خداى سبحان است، در اين موقع بر خود حق و واجب مىداند كه بر او توكل كرده و تابع اراده او شود و او را در تمامى مهمات زندگى خود وكيل خود گرفته به آنچه كه او در مسير زندگیاش مقدر مىكند رضا داده و بر طبق شرايع و احكامش عمل كند، اوامر و نواهيش را بكار میبندد. (طباطبایی، 1417، ج 9، ص 11)
بنابراین فرد حسود میبایست ایمان خودش را نسبت به خداوند افزایش دهد تا بتواند در تمام مراحل زندگی به دور از هر گونه حسادتی قدم بردارد.
و سراسر قرآن کریم انسان را به تعمیق شناخت خداوند راهنمایی میکند و این شناخت زمینه رذائل اخلاقی از جمله حسد را از بین می برد چنانچه می فرماید : « ما عندکم ینفد و ما عندالله باق» (نحل/آیه 96) در این آیه دلیل این برتری را چنین بیان میکند: «آنچه نزد شماست سر انجام فانی و نابود میشود، اما آنچه نزد خداست باقی و جاودان میماند».
بیایید و سرمایههای خود را برای خدا و در راه خدا و جلب رضای او به کار اندازید تا مصداق «عِنْدَ اللَّهِ» گردد، و به مقتضای «ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» باقی و برقرار شوید. امام علی عليه السلام می فرمایند: « احْتَرِسوا مِن سَوْرَةِ الجَمْدِ و الحِقْدِ و الغَضَبِ و الحَسَدِ ، و أعِدّوا لكُلِّ شَيءٍ مِن ذلكَ عُدَّةً تُجاهِدونَهُ بِها ، مِن الفِكْرِ في العاقِبَةِ ، و مَنْعِ الرَّذيلَةِ ، و طَلَبِ الفَضيلَةِ ، و صَلاحِ الآخِرَةِ ، و لُزومِ الحِلْمِ » (تمیمی آمدی، 1381: ص2565) از حدّت بخل و كينه توزى و خشم و حسادت بپرهيزيد و براى مبارزه با هر يك از آنها جنگ افزارى مانند انديشيدن در عاقبت آنها ، مبارزه با رذيلت و طلب فضيلت و اصلاح كار آخرت و لزوم بردبارى و گذشت فراهم آوريد .
معرفت و شناخت از یک سو و اطاعت از فرامین و دستورات الهی از سوی دیگر در پیشگیری از حسد موثر می باشد.
1-7-67-2-2- )افزایش روحیه قناعت:
افزایش روحیه قناعت برای مبارزه با رذیله حسد از جمله راهکارهای دیگر قرآن کریم است. در قرآن حیات دنیا بهعنوانبه عنوان متاع غرور و فریب معرفی شده است : «« وما الحیوه الدنیا الا متاع الغرور» (حدید/ آیه 20) جمله «دنیا متاع غرور است» مفهومش این است که دنیا وسیله و ابزاری است براى فریبکارى، فریب دادن خویشتن ، و هم فریب دیگران است. و البته این در مورد کسانى است که دنیا را هدف نهائى قرار میدهندمى دهند و به آن دل میبندندمى بندند ، و آخرین آرزویشان وصول به آن است، ؛ اما اگر مواهب این جهان مادى وسیلهایوسیله اى براى وصول به ارزشهایارزشهاى والاى انسانى و سعادت جاودان باشد هرگز دنیا نیست، بلکه مزرعه آخرت ، و پلى براى رسیدن به آن هدفهایهدفهاى بزرگ است. ((مکارم شیرازی، 1382: ج 5ج5، ص 105ص105)
در ذیل همین آیه امام سجّاد (علیه السلام) میفرمایند می فرمایند : علامت کسانی که در دنیا زاهد و پارسایند ... نمیشنوید که خداوند اعلام نموده دنیا بیارزش است و کامل نیست. (( مجلسی، 1397: ج 75ج75، ص 128ص128 و حرانی، 1382: ص 272ص272)
و هم چنین، پیامبر عظیم الشان اسلام میفرمایندمی فرمایند : «احمقترین مردم آن کس است که به دنبال دنیا بیفتد» (مجلسی، 1397: ج 74ج74، ص 94 و ج 74ج74، ص 94ص94 و طبرسی، 1370: ص 446ص446)
منظور از قانع بودن به مقدار کفایت این است که حداقل لازم زندگى را داشته باشد، زیرا بالاتر از آن خالى از مسئولیت نیست و کمتر از آن خالى از ذلت..
قانع بودن به مقدار کفایت بهقدریبه قدرى اهمیت دارد که در حدیث معروفى از پیغمبر اکرم (صلیاللهاکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که با یارانش از بیابانى میگذشتمى گذشت، ساربانى در آنجا بود، حضرت براى رفع عطش یا براى نیاز به غذا مقدارى شیر از او طلب کردند (البته در برابر وجه) و او بخل ورزید و گفت: آنچه از شیر در پستان و یا در ظرفهاستظرف هاست همه براى صبحانه و شام قبیله است و به دیگرى نمیرسدنمى رسد. پیامبر در حق او دعا کرد: خداوندا مال و فرزندانش را افزایش ده. بعداًبعدا به چوپان دیگرى رسید و همین درخواست را نمود. چوپان نهتنهانه تنها شیرى را که در ظرف داشت بلکه آنچه در پستان گوسفند بود را نیز دوشید و بهعنوانبه عنوان هدیه، با احترام به نزد پیامبر آورد و به آن حضرت تقدیم کرد. پیغمبر در حق او نیز دعا کرد؛ ولى چنین عرضه داشت: «اللّهُمَّ ارْزُقْهُ الْکَفافِ؛ خداوندا به حد کفاف به او مرحمت کن» بعضى از یاران تعجب کردند که چگونه در حق آن بخیل پیغمبر اکرم دعاى فزونى مال و فرزند کرد ولى درباره این مؤمن سخاوتمند دعایى کمتر از آن فرمود. از این مطلب سؤال کردند و پیامبر در جواب فرمود: «إِنَّ مَا قَلَّ وَکَفَى خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ وَأَلْهَى; مقدار کم که براى زندگانى انسان کافى باشد بهتر از مقدار فراوانى است که آدمى را از خدا غافل سازد». (( کلینی، 1381: ج 22، ص 140ص 140، ح 4ح 4)
بنابراین زمانی که روحیه قناعت در فردی وجود داشته باشد، نسبت به آنچه دیگران دارند حسادت نمیورزد و سعی میکند داشتههای خود را فزونی بخشد.
در حکمت 44 نهج البلاغه امام علی علیه السلام می فرمایند :
«طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ، وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ، وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ. و درود خدا بر او، فرمود: خوشا به حال كسى كه به ياد معاد باشد، براى حسابرسى قيامت كار كند، با قناعت زندگى كند، و از خدا راضى باشد».
1-7-7) 7-2-3- طلب فضیلت:
درخواست از فضل خدا، راه بهرهمندیبهره مندی از عطایای الهی و نجات از حسادت به دیگران است. «ولا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نصیب مما اکتسبن وسـلوا الله من فضله ان الله کان بکل شیء علیما»، برتریهاییبرتری هایی را که خدا برای برخی از شما بر برخی دیگر قرار داده آرزو نکنید (نکنید(این تفاوتهاتفاوت ها طبیعی و حقوقی برای حفظ نظام زندگی شما، بر طبق عدالت است) مردان نصیبی از آنچه به دست میآورندمی آورند دارند و زنان نیز نصیبی از فضل و رحمت و برکت خدا، برای رفع تنگناها طلب کنید ، و خداوند بر همه چیز داناست.» (نسا/ آیه 32)
«وسئلوا الله من فضله ان الله کان بکل شی ء علیما»، «اگر در خواستی دارید از فضل خدا طلب کنید که او به همه چیز داناست» » یعنی بهجایبه جای حسد ورزیدن به دیگران و کینه داشتن سعی کنید با تلاش خود از خدا و فضل او مدد بجویید و خود را بینیازبی سازیدنیازسازید، چون خداوند نسبت به تفاوتهایتفاوتهای بین شما و آنچه در باطن دارید آگاه است و هرگز نسبت به مصالح جاهل نیست و در حکمش خطا نمیکندنمی کند. (طباطبایی، 1374: ج 4ج4، ص 531ص531)
در دعای مکارم اخلاق میخوانیممی خوانیم که :
الهی عنایت کن که بهجایبه جای آنچه شیطان در دلم میافکند از آرزوی باطل و بدگمانی و حسد، یاد عظمت تو کنم (آیتی، 1395: دعای 22)
بنابراین از جمله روشهایروش های تهذیب نفس از رذیلت حسد از نظر قرآن، طلب فضیلت است، چنانچه در قرآن میفرمایدمی فرماید: بهترین کسی را که مورد غبطه قرار گیرد کسی میداند که به دستور خداوند در کار خیر سبقت میجوید. ((بقره/ آیه 148آیه148؛ مائده/ آیه 48آیه48)
1-7-8) اصلاح آخرت:
ما به عنوان موجودی جاودانه و ابدی نیاز به سرمایههای ابدی داریم تا بتوانیم بعد از تولد به برزخ، زندگی سعادتمندانهای را آغاز کنیم، از جمله راهکارهای تهذیب نفس از رذیله حسد از دیدگاه قرآن، توجه به معاد و نعمت ها و درجات والاى پرهیزگاران در قیامت و آخرت است؛ زیرا آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مى دارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله مى فرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ»، چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده ایم [ براى امتحان ]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور».(حجر/ آیه88) اگر آدمى به حقیقت، معناى «و رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى » «و [ بدان که]روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است»، (طه/ آیه131) را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخوردارى هاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت.
8- راهکارهای عهدین در تهذیب نفس از رذیلهت حسد در عهدین:
در آموزههایآموزه های عهدین مشاهده میشودمی شود که وقتی کلمه «حسادت» را به کار برده میشود می بریم، در واقع این مفهوم را میرساندمی رسانیم که به چیزی که دیگری دارد و فردما نداردیم رشک میورزدمی ورزیم. این نوع رشک، گناه است و خصلت یک مسیحی نیست؛ و. و نشان میدهدمی دهد که فردما هنوز توسط امیال خودشمان کنترل میشودمی شویم.
«چون شما هنوز هم نفسانی هستید. وقتی حسادت و نزاع در میان شما هست، آیا این نشان نمیدهد كه نفسانی هستید و مثل سایر مردم رفتار میکنید؟»(اول قرنتیان 3: 3)
«خودپسند نباشیم و یكدیگر را نرنجانیم و بر یكدیگر حسادت نورزیم.»(غلاطیان 5: 26)
در آیه دیگری چنین آمده: «به خاطر مردم شریر خود را ناراحت نکن و بر آنها حسادت مکن.»(مزامیر، 37: 1)
روش و راهکارهایی که در عهدین برای مبارزه با رذیلت حسد بیان شده عبارتاندعبارتند از:
8-1- راهکارهای شناختی تهذیب نفس از حسد
در عهدین به یک راهکار شناخت جهت تهذیب نفس از حسد یاد شده است. در ادامه به بررسی آن پرداخته میشود.
8-1-1- تفکر در عاقبت شوم حسد
تفکر در عواقبی که رذیلت حسد با خود به دنبال دارد، از جمله عوامل بازدارنده انسان از ابتلای به این رذیلت است. از جمله راهکارهای عهدین در دوری از رذیلت حسد این است که حسود بداند حسد چه عواقب شومی را برایش به ارمغان میآورد: «آرامش فکری به بدن سلامتی میبخشد، ولی حسادت استخوان را میپوساند». (امثال، 14: 30) همچنین در عاقبت حاسدت آمده: «چون هر جا حسد و خودخواهی هست در آنجا بینظمی و شرارت است»(یعقوب، 3: 16) در عبارت دیگری آمده است: «ای برادران پشت سر دیگران از آنها شکایت نکنید، مبادا خود شما محکوم شوید-چون داور عادل آماده داوری است.»(یعقوب، 5: 9) همچنین در عبارت دیگری آمده است: «بنابراین شما باید همه نوع بغض و کینه و فریب و ریاکاری و حسادت و بدگویی را از خود دور سازید.»(پطرس اول، 2: 1)
8-1-2- راهکارهای عملی تهذیب نفس از حسد
در کتاب مقدس نیز چندین راهکار عملی برای تهذیب نفس از حسد ذکر شده است. در ادامه به بررسی آنها پرداخته میشود.
1-8-1) 8-1- داشتن محبت نسبت به دیگران خدا:
کتاب مقدس به ما میگویدمی گوید باید نوع کامل محبتی که خدا برایمان دارد را داشته باشیم ، تا از رذایلرذائل اخلاقی در امان بمانیم. در عبارتی میخوانیم:
«محبّت بردبار و مهربان است، در محبّت حسادت و خودبینی و تكبّر نیست.» (اول قرنتیان 13: 4) همچنین جای دیگری آمده:
«محبّت رفتار ناشایسته ندارد، خودخواه نیست، خشمگین نمیشود و كینه به دل نمیگیرد.»(اول قرنتیان 13: 5)
در این عبارات، محبت بهعنوان عامل جلوگیری از حسادت معرفی شده است. در واقع میتوان گفت زمانی که فردی محبت دیگران را در دل داشته باشد، این امر مانع از بروز حسادت در او نسبت به آنها میشود.
1-8-2)8-2- تمرکز بر خدا و عدم تمرکز بر امیال:
در عهدین حسادت در شمار رذیلتهاییرذیلت هایی آمده که دچار شدن به آن دوری از خدا را به همراه دارد. از همین رو و برای درمان آن تمرکز بر خدا بهعنوان راهکار معرفی شده است. در عبارتی آمده بیان شده: «اعمال طبیعت نفسانی آشکارند: زنا، ناپاکی، هرزگی، بتپرستیبت پرستی، افسونگری، دشمنی، ستیزهجوییستیزه جویی، رشک، خشم، خودخواهی، اختلافات، دستهبندیدسته بندی، حسادت، مستی، عیاشی و امثال اینهااینها، اکنون مانند گذشته به شما میگوییممی گوییم: کسانی که چنین اعمال را بجا آورند در پادشاهی خدا نصیبی نخواهند داشت». ((غلاطیان 5: 19-21)
در این عبارت فرد حسود، از قلمرو پادشاهی خداوند خارج میشود. در واقع در این عبارت بیان شده که چنین فردی مورد توجه خداوند نیست.
در کتاب مقدس در عبارت دیگری بیان شده: ««کسی که خودپسند و بی فهم است و تمایل ناسالمی به مجادله و منازعه بر سر کلمات دارد. این، باعث حسادت، دستهبندیدسته بندی، توهین و بدگمانی و مباحثات دائمی در بین اشخاص میشودمی شود ، که در افکار خود فاسد و از حقیقت دور هستند، آنهاآنها گمان میکنندمی کنند که خداپرستی وسیلهایوسیله ای برای کسب منفعت است»(تیموتائوس اول، 6: 4-5)
«هرچه بیشتر بر خودمان و امیالمان تمرکز کنیم، کمتر قادر خواهیم بود بر خدا تمرکز کنیم. وقتی که قلبمان را به روی حقیقت سخت میسازیممی سازیم، نمیتوانیمنمی توانیم به عیسی مسیح خداوند روی آوریم و بگذاریم که او ما را شفا دهد.
«زیرا ذهن این مردم كند گشته، گوشهایشانگوشهایشان سنگین شده و چشمانشان بسته است وگرنه چشمانشان میدید و گوشهایشانگوشهایشان میشنید و میفهمیدند و بازگشت میکردند و من آنان را شفا میدادم» (متّی 13: 15)
اما وقتی اجازه دهیم که روحالقدسروح القدس ما را کنترل کند، ثمره نجاتمان را در ما به بار خواهد آورد که محبت، خوشی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداریخویشتن داری است و دور شدن از همه رذایلرذائل اخلاقی از جمله حسد است.
«اما ثمرهای كه روحالقدس به بار میآورد: محبّت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خیرخواهی، وفاداری، فروتنی و خویشتنداریخویشتنداری است كه هیچ قانونی كه برخلاف چنین كارها باشد، وجود ندارد.»(غلاطیان 5: 22 - 23)
1-8-3) 8-3- تشویق بر قناعت:
حسود بودن حاکی از آن است که ما از آنچه خدا به ما داده است خشنود و راضی نیستیم. کتاب مقدس به ما میگویدمی گوید که به آنچه داریم قانع باشیم، زیرا خدا هرگز ما را تنها نخواهد گذاشت و رها نخواهد کرد. در این زمینه چنین آمده است:
«نگذارید عشق به پول، حاكم زندگی شما باشد بلكه به آنچه دارید قانع باشید؛ زیرا خدا فرموده است: «من هرگز شما را تنها نخواهم گذاشت و ترک نخواهم كرد.» (عبرانیان 13 :5)
و در فقرهایفقره اي ديگر چنين آمده است: «نمیتوانینمي تواني هم بنده خدا باشي و هم بنده پول» (متي: 6 :20)
1-8-4)8-4- خواندن دعا و کتاب مقدس:
برای مبارزه با حسادت، لازم است که بیشتر شبیه خداوندمان عیسی مسیح شویم و کمتر شبیه خودمان. ما میتوانیممی توانیم از طریق مطالعه کتاب مقدس، دعا ، و مشارکت با ایماندارانایمانداران بالغ با او آشنا شویم. وقتی یاد میگیریممی گیریم که به دیگران خدمت کنیم، آن زمان است که قلبمان شروع به تغییر خواهد کرد. در این زمینه چنین آمده است:
«در کتاب مقدس عبری، نمونههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد وقتی انسان در برابر ارادۀ الهی نافرمانی میکند، با تجربیات سختی مواجه میشود؛ . بنابراین اغلب لازم است که زدودن و پالایش صورت بگیرد». ((پاندر، 1386: ج 1 ج1، ص 67ص67)
در کتاب اِشَعیای نبی آمده است: «خطای شما در میان شما و خدای شما حایل شده است و گناهان شما روی او را از شما پوشانیده است تا نشود؛ زیرا که دستهای شما به خون و انگشتهای شما به شرارت آلوده شده است». (( ۵۹ : ۲٫۴)
1-8-5) تفکر در عاقبت شوم حسد:
تفکر در عواقبی که رذیلت حسد با خود به دنبال دارد، از جمله عوامل بازدارنده انسان از ابتلای به این رذیلت است. از جمله راهکارهای عهدین در دوری از رذیلت حسد این است که حسود بداند حسد چه عواقب شومی را برایش به ارمغان میآورد:
«آرامش فکری به بدن سلامتی می بخشد، ولی حسادت استخوان را می پوساند».(امثال، 14: 30)
همچنین در عاقبت حاسدت آمده: «چون هر جا حسد و خودخواهی هست در آنجا بی نظمی و شرارت است»(یعقوب، 3: 16)
«ای برادران پشت سر دیگران از آنها شکایت نکنید، مبادا خود شما محکوم شوید-چون داور عادل آماده داوری است.»(یعقوب، 5: 9)
«بنابراین شما باید همه نوع بغض و کینه و فریب و ریاکاری و حسادت و بدگویی را از خود دور سازید.»(پطرس اول، 2: 1)
9- مقایسه تحلیلیمقایسه تطبیقی قرآن و عهدین در تهذیب نفسنگاه ازبه حسد
اديان الهي در قرآن و عهدین در جهت هدايت پيروان خود، آنان را از گرفتاری و سقوط در پرتگاه رذایلرذائل اخلاقی بيم میدهندمی دهند و در شناساندن آن به مؤمنان تلاش میکنندمي كنند.
در قرآن و عهدین به بحث حسد اشاره شده و راهکارهایی برای تهذیبتهذب نفس از این رذیلهزذیله اخلاقی در نظر گرفته شده است. در هر دو متن راهکارهای تهذیب نفس به دو دسته راهکارهای شناختی و عملی تقسیم شده است.
در قرآن، راهکارهای شناختی تهذیب نفس از حسد چهار مورد است، در حالی که در عهدین تنها یک راهکار شناختی ذکر شده است. اندیشیدناندیشدین در عاقبت و آثار حسد وجه مشترک قرآن و عهدین در بحث تهذیب نفس از حسد است. البته لازم به ذکر است که عاقبت و آثار حسد از نظر قرآن و عهدین تا حدودی متفاوت ذکر شده است. در واقع در هر متن به فراخور شرایط مخاطبان خود به آثاری از حسد اشاره شده است.
از لحاظ راهکارهای عملی تهذیب نفس از حسد، بحث توجه به قناعت و تقویت ایمان به خداوند، مشترک است. ا به دليل گستردگی دامنة رذايل، در اين مقاله فقط به معرفي و مقايسة رذیلت حسد از آن ها در قرآن و عهدین اكتفا کردیم.
از نظر علمای علم اخلاق حسد عبارت اســت از: حسادت، تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد، یعنی حسود دوست دارد نعمتها از طرف مقابل گرفته شود، خواه آن نعمت به حسود برسد! یا نرسد، حسودان افرادی هستند که متنعم شدن دیگران هیچ ضرری برای آنها ندارد؛ ولی به علت خباثت ذاتی و بخلی که دارند، از گرفتاری دیگران شاد و از متنعم بودن آنها در عذابند، به همین خاطر از شنیدن پیشرفت دیگران ناراحت میشوند و از گرفتاری آنها خوشحال. (شبر، 1374، ص257)
اين صفت مذموم ریشه بسیاری از رذیلت های اخلاقی است چنان كه حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره میفرماید: «منشأ و ریشه رذایل حسادت است».(تمیم آمدی، 1381، ص5242) علت وجود اين صفت مذموم در انسان مانند بســياري از رذايل ديگر، ضعف مباني ايمان و معرفت االله است؛ زيرا كسي كه خدا را قادر مي داند و معتقد است كه ريشة تمامي خيرات و بركات ذات پاك ّ حق تعالي است، بايد به طور قطع به وعده هاي الهي در مورد آثار مادي و معنوي قتاعت اعتقاد داشته باشد؛ چرا كه با اين اعتقاد امكان ندارد او گرفتار اين خوي زشت شود.
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به موضوع «حسد» اشاره میفرماید؛در نکوهش حسد از نظر قرآن همین بس که خدای متعال رسولش را از شرّ حسود بر حذر میدارد و میفرماید: «وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»؛ و از شرّ حسود هنگام حسادت (به خدا پناه میبرم).» (فلق/آیه 5)
توحید و عبودیت، از دیدگاه قرآن بنیادیترینبنیادی ترین روش در روشهایروش های مبارزه با رذایلرذائل اخلاقی از جمله حسد ، و درمان این بیماری، محسوب میشودمی شود، به این صورت که توحید و عبودیت، باعث دگرگونی اساس تفکر انسان میشودمی شود و باعث از بین رفتن رذایلرذائل اخلاقی شده، همان گونه که مهمترینمهمترین انگیزه رعایت اخلاق را برای رسیدن به همه خیرات در انسان زنده میکندمی کند، احتجاج قرآن بر توحید عبودی آن است که تنها کسی که سزاوار پرستش و خضوع و اطاعت است که خالق انسان و پرورش دهنده استعدادها مالک مرگ و حیات و نفع و ضرر او باشد. بندگی را میتوانمی توان روح لازم در کالبد صفات و رفتارهای اخلاقی دانست که منجر به تحقق اخلاق در صورت عالی میشودمی شود و آن را از سطح امر و نهیهاینهی های خشک فراتر میبردمی برد و به آن عمق و جان تازهایتازه ای میدهدمی دهد، در این الگو، مؤلفههایمولفه های ایمان و عبودت، راهبردی بنیادین در اصلاح نفس و تهذیبتهدیب آن دارد. راهکار قرآن کریم برای از بین بردن حسد، توصیه به توحید و معرفت خداوند است، شناخت بیماری حسد و پیشگیری از ابتلا به آن است، در مرحله بعدی در صورت ابتلا به حسد و بروز این بیماری نفسانی، نخستین گام شناخت خداوند و معرفت زایی است، این معرفت چندین لایه را شامل میشودمی شود: باور به عطایای الهی ، و اعتقاد به شر و سرانجام پلیدی این بیماری و باورمندی و توجه به علم و حکمت خداوند و مرحله بعد افزایش روحیه قناعت، طلب فضیلت و اصلاح آخرت از مواردی است که در آموزههایآموزه های دینی برای پرورش اراده و مبارزه با حسد پیشبینیپیش بینی شده است.
کتاب مقدس به تهذیب نفس توصیه میکند و آن را راهی برای تسلط بر نفس میداند، هدف نهايي در کتاب مقدس كمال و ســعادت مجموعه خلقت هســتی است و نهایتاًنهايتا هدف نهايي اين نظام، كه با وجود خدا در ارتباط است، داراي جنبهایجنبه اي مذهبی و معنوی است نه دنيوی؛ زيرا اين هدف نهايي كه با سعادت توأم است از سوي خدا تعيين شده و انسان را با او پيوند میدهدمي دهد، به همین دلیل مسیحیت نیز همانند دیگر اديان الهي در جهت هدايت پيروان خود، آنان را از گرفتاري از رذايل اخلاقي بيم میدهدمي دهد و در شناساندن آن به مؤمنان تلاش میکندمي كند، از جمله رذیلتهایرذیلت های اخلاقی که مسیح (ع) پیروان خود را از شر و گرفتاری آن بیم میدهدمی دهد رذیلت حسد است، راهکارها و روشهایروش های مبارزه با رذیلت حسد در عهدین این طور معرفی شده است که کتاب مقدس به ما میگویدمی گوید نخست باید نوع کامل محبتی که خدا برایمان دارد را داشته باشیم ، تا از حسد و دیگر رذایلرذائل اخلاقی در امان بمانیم، برای اینکه قلبمان را برای شناخت حقیقت نرم کنیم تا میتوانیممی توانیم کمتر بر خودمان و امیالمان تمرکز کنیم ، و هر چه بیشتر بر خدا تمرکز کنیم تا بتوانیم به عیسی مسیح خداوند روی آوریم و بگذاریم که او ما را از شر حسد شفا دهد ، و همچنین تشویق بر قناعت و خواندن دعا و کتاب مقدس برای مبارزه با حسادت، لازم است که بیشتر شبیه خداوندمان عیسی مسیح شویم و کمتر شبیه خودمان.
تعاليم عيسي مسيح در اناجيل اربعه بيشتر جنبه اخلاقی دارد تا بيان احكام شرعي، لذا به وفور در باب رذایلرذائل اخلاقی سخن گفته و به پرهیز از آن توصيه كرده است؛ اما قرآن کریم آموزههایآموزه های اخلاقی خود را در كنار اعتقادات اصولی و احكام فقهی در اوج زيبايی و تناسب بيان میکندمي كند.
نتیجهگیرینتیجه گیری
متون دینی در میان منابع قابل استفاده برای شناخت پیروان ادیان به دلیل اینکه دارای قداست هستند و در ایجاد همگرایی و یا واگرایی تأثیر مهمی داشته و نسبت به رفتار و کنشهایکنش های دینی دینداراندینداران از وضوح و خلوص بیشتری بهرهمندندبهره مندند، از جایگاه ویژهایویژه ای برخوردارند. ازاز اینرواین رو برای آشنایی بهتر از باورها و آموزههایآموزه های دینی یک دین اهمیت بیشتری دارند، آنچه در این پژوهش هدف بود مقایسه تطبیقی بین قرآن و عهدین بود، در این پژوهش از بررســی جایگاه رذایلرذائل اخلاقی در نظامهاینظام هــای اخلاقی قرآن كريم و عهدین و نيز مقايســه روشهایروش های تهذیب نفس از رذایلرذائل مطرحشدهمطرح شده بهطوربه طور خاص رذیلت حسد در آنهاآن ها اين نتايج حاصل شد:
در قرآن و عهدین بر شناخت رذایلرذائل و دوري از آنهاآن ها تأكيد میشودمي شود، اشــتراكات اخلاقی موجود در اناجيل اربعه و قرآن كريم نشانگر صدور آموزههایآموزه های اخلاقی آنهاآن هــا از منبعی واحد اســت؛ . اما تفاوتهاییتفاوت هايی در بيان رذایلرذائل اخلاقی آموزههایآموزه های اخلاقــی اين متون به چشــم میخوردمى خورد كه جامعيت قرآن كريــم و برتری تعاليم آن را به اثبات میرساندمي رساند.
از جمله نتایج این مقاله، دستیابی به آيات قرآن در كم و كيف بيان رذیلت حسد و معرفي اين رذيلت اخلاقی است. فراوانی امثال و حكايات و تشــبيهات قرآن، بيان جزئيات و جنبههایجنبه هاي مختلف اين رذيلت اعم از: سرچشمه و مبدأ، آثار و نتايج آن و عواقب و سرانجام حسودان و نظاير آن سند اين ادعاست.
در بيشتر موارد، چنان كه در مقایسههامقايسه ها ديده میشودمی شود، تعاليم قرآن كريم از نظر بيان و معرفي رذیلت اخلاقی حسد، ریشهیابیريشــه يابی و تحليل و تجزيه مطالب، به كار بردن صناعات ادبي بهجابه جا و مناسب، اشاره به وقايع تاريخی مرتبط با اين موضوع، تبيين و تشريح دقيق جنبههایجنبه هــای مختلف این رذيلت ، و تعيين تكليف برای پيروانــش بر اناجيل اربعه برتری دارد.
لازم به ذكر است كه در اكثر موارد، عبارتهاعبارت ها و آيات مربوط به رذیلتهارذيلت ها و بنیانهایبنيان هاي ارزش اخلاقي بســيار بيشــتر از فقرات اناجيل اربعه است؛ به تعبير ديگر برتری آيات قرآن يا برتری عددی آن غيرقابل انكار اســت؛ بهطوریبه طوری كه در برابر فقره حسد، تعداد بسیاری آيه قرار میگیردمي گيرد، اما در عهدین نیز شاهد تأکیدتاکید بر شناخت رذایلرذائل و تأکیدتاکید بر دوری آنهاآنها هستیم و از جمله رذیلتهاییرذیلت هایی که با بیان نمونههاینمونه های ذکر شده به دوری از آنهاآنها تأکیدتاکید شده رذیلت حسد است تا هدف نهایی در کتاب مقدس که همان کمال و سعادت است حاصل گردد.
منابع:
1- قرآن کریم
2- کتاب مقدس (عهدین)، ترجمه تفسیري انجمن کتاب مقدس
3- آیتی، عبدالحمید (1395)، ترجمه صحیفه سجادیه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
4- آلوسی، محمود بن عبدالله (1415ق)، روح المعانی، بیروت: ناشر دارناشردار الکتب العلمية.
5- ابنعاشور، محمدطاهر (بیتابی تا)، تفسير التحريروالتنوير، تونس: مؤسسهمؤسسة التاريخ العربي.
6- ابن اثیر، مبارک بن محمد (1367)، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، قم: مؤسسه مطبوعاتی.
7- ابن فارس، ابي الحسين (1442)، المعجم المقاييس اللغة، بيروت: دار احياء التراث العربي.
8- امینی، ابراهیم (1367)، خودسازی تزکیه و تهذیب نفس، قم: شفق، چاپ اعتماد.
9- البطاوی، رضا (1398)، حسد فی الاسلام، نشر بطاوی.
10- انجیل لوقا چه میگوید (1364)، تهران: کانون یوحناي رسول
11- انجیل مرقس چه میگوید (بیتابی تا)، تهران: کانون یوحناي رسول
12- تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد (محمد(1381)، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ترجمه مصطفی درایتی، تهران: ضریح آفتاب
13- جابرین، عبد الله بن عبد الرحمن بن (بیتابن(بی تا)، الحسد، بی جا: نشر سلمان بن عبدالقادر ابوزید.
14- حرانی، ابومحمد (1382)، تحف العقول، ترجمه صادق حسنزاده، قم: انتشارات آل علی (ع).
15- دهخدا، علي اكبر (1377) لغت نامه دهخدا، تهران: دانشگاه تهران.
16- راغب اصفهانی، حسن بن محمد (1404ق)، مفردات راغب، بی نا، مصر: چاپ دوم.
17- رامپوری، غیاثالدینمحمد، منصور ثروت (1388)، غیاث اللغات، تهران، انتشارات امیرکبیر.
18- سادات، محمدعلي (1373)، اخلاق اسلامي، تهران: ايران.
19- سید قطب (1394)، تفسیر فی ظلال القرآن، مترجم، مصطفی خرم دل، تهران: احسان.
20- شبر، عبدالله (1374)، اخلاق، مترجم محمدرضا جباران، قم: هجرت.
21- شاه جهانی، محمد (1363)، منتخب اللغات عربی، تهران: انتشارات حوزه علمیه اسلامی.
22- شیخ صدوق (1374)، خصال ، مترجم محمدباقر کمرهای، تهران: کتابچی.
23- طباطبایی، سید محمدحسین (1374)، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم.
24- طباطبایى بروجردى، سیدحسین (1410ق)، جامع احادیث الشیعه، قم: الطباطبایى البروجردى.
25- طبرسی، حسن بن فضل (1370)، مکارمالاخلاق، قم: الشريف الرضي.
26- علم الهدی، سیدمحمدحسین (1394)، «تحلیل)تحلیل روش قران کریم در درمان حسد»(، فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهش نامه اخلاق، صفحات 67-82، سال هشتم، شماره 37.
27- عميد، حسن (1377)، فرهنگ فارسي عميد، تهران: اميركبير.
28- غزالی، محمدبنمحمد (محمد(1377)، کیمیای سعادت، تهران: گنجینه.
29- فیروزآبادی، محمد بن يعقوب (1412)، القاموس المحيط، بيروت: دارالحياء التراث العربي.
30- قرطبی، محمد بن احمد (احمد(1368)، الجامع الاحکام القرآن، تهران: انتشارات ناصرخسرو.
31- قمی، شیخ عباس (1380)، مفاتیح الجنان، مناجات خمس عشر، تهران: انتشارات علامه.
32- کلینی، محمد بن یعقوب (1381)، الکافی، ج 5ج5 ، تهران: اسوه.
33- لیثى واسطى، على بن محمد (1376)، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق حسین حسنى بیرجندى، قم: دارالحدیث.
34- مجلسی، محمدباقر (1397ق)، بحارالانوار، تهران: دارالکتب االسلامیه.
35- محمـدي ري شـهري، محمـد (1378)، میـزان الحکمـه، ترجمـه حمیدرضـا شـیخی، تهـران: دارالحدیث.
36- مختار عمر، احمد (احمد(1429)، معجم اللغة العربية المعاصره، القاهرة: عالم الكتب.
37- مصباح، مجتبی (1378)، فلسفه اخلاق، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس سره.
38- مصباح یزدی، محمدتقی (1383)، اخلاق در قرآن، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (خمینی(ره).
39- مکارم شیرازی، ناصر (ناصر(1382)، تفسیر نمونه، قم: دارالکتب الاسلامی، گوهر اندیشه.
40- نراقي، ملااحمد (بیتابی تا)، معراج السعادة، قم: علمیة اسلاميه.
41- نراقی، ملامهدی (1424ق)، جامع السعادت، قم: موسسه اسماعیلیان.
42- نووی، یحیی بن شرف (1379)، ریاض الصالحین، تهران: نشر احسان.
43- همیسه، عبدالحمید (1430)، ایاک و الحسد، بی جا.
A comparative study of the method of the Holy Quran and the Testaments in purifying the soul from the vices of jealousy
Review:
Self-purification is one of the tools that transforms human life in various doctrinal and practical dimensions and gives it a divine and divine form. Man must fight against his inner and carnal desires and moral vices such as hypocrisy, jealousy, stinginess, hypocrisy, etc. and prepare the soul for the growth and development of moral virtues, because good behaviors can lead humanity and society to perfection.. , Give prosperity and salvation. Questions in this regard have always occupied the minds of believers as to the place of these moral vices among the various religions? And have the heavenly religions introduced the same methods in this regard to get rid of moral vices or not? The present article tries to examine the moral vices, especially the vices of jealousy, and the methods of eliminating it from the perspective of the Qur'an and the Testaments through the method of comparative study. The main purpose is to answer how to eliminate the vices of jealousy in the instructive anecdotes of the Qur'an and the Testaments. The main conclusion of the article is that the teachings of the Abrahamic religions about the need to eliminate the moral depravity of jealousy in the Qur'an and the covenants in moral generalities are consistent, with the difference that in the Holy Qur'an this issue is accurate, comprehensive and complete, but in The Abrahamic religions are not expressed in such a complete and comprehensive way.
[1] . Opus Dei