نقش بافت در معناآفرینی آیات متشابه با تکیه بر نظریه فرث
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات قرآنیزهره قربانی مادوانی 1 , بهناز خواجه محمد ابادی 2 , ریحانه علوی طبائی 3
1 - دانشگاه علامه طباطبائی
2 - دانشگاه علامه طباطبائی
3 - دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: تشابه لفظی, نظریۀ فرث, بافت, آیات متشابه, همنشینی,
چکیده مقاله :
بنابر ضرورت فهم معنا در تحلیل عبارات و بهمنظور فهم صحیح سخنان گوینده، توجه به بافت یکی از ضروریترین مباحث در معناشناسی است؛ ازاینرو زبانشناسان در مطالعاتِ معنیشناسی از دو منظر به بافت توجه میکنند. دستۀ اول معتقدند معنی جمله، جدا از هر بافتی قابل تعیین است و دسته دوم مانند فرث به نظریۀ بافتِ موقعیتی اعتقاد دارند. وی معتقد است تمامی عناصر تشکیلدهندۀ کلام از جمله شخصیت گوینده و شنونده و محیط اجتماعی و غیره باید بررسی شود تا بدین طریق بتوان به فهم و درک درست از عبارت رسید. بدین منظور مقالۀ حاضر سعی دارد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به کمک نظریۀ فرث نقش بافت در کاربرد حروف جر و میزان اهمیت آن را در معناآفرینی، میان برخی آیات متشابه مورد کنکاش قرار دهد. بعد از تحلیلهای صورتگرفته این نتیجه حاصل شد آیات متشابهی که تنها تفاوت آنها در حرف جر است، معنایی متفاوت ایفاء کردهاند که متأثر از سیاق و بافت آیات است؛ بهگونهای که بهطور مثال حرف علی و إلی با دو سیاق جدا ومعنای متفاوت اما در دو آیۀ مشابه قرار گرفتهاند و نیز حرف باء و لام بههمین شکل است.
Due to the necessity of understanding the meaning in the analysis of phrases and in order to correctly understand the words of the speaker, paying attention to the context is one of the most essential topics in semantics; Therefore, linguists in semantic studies pay attention to context from two perspectives. The first group believes that the meaning of a sentence can be determined separately from any context, and the second group, like Firth, believes in the theory of situational context. He believes that all the constituent elements of speech, including the personality of the speaker and the listener and the social environment, etc. should be examined in order to reach a correct understanding of the phrase. For this purpose, the present article tries to investigate the role of texture in the use of prepositions and its importance in creating meaning in some similar verses by using descriptive-analytical method and with the help of Firth theory. It was concluded that similar verses, in which only the preposition is different, have played a different meaning, which is influenced by the context and texture of the verses. For example, the letters (Ali) and (Eli) are in two separate contexts with different meanings but in two similar verses. Also, the letters (Ba) and (Lam) are the same.