بررسی ابعاد حقوقی چالشهای ژئوپولیتیک-محیط زیستی آلودگیهای دریایی خلیج فارس و دریای عمان
محورهای موضوعی : حقوق محیط زیست
سونا قاسمی
1
(
دکتری حقوق محیط زیست دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم وتحقیقات تهران.
)
سیدعباس پورهاشمی
2
(
عضو هیات علمی و رئیس موسسه تخصصی حقوق بین الملل کانادا، تورنتو، کانادا. *(مسوول مکاتبات)
)
علی زارع
3
(
استادیار، دانشکده حقوق، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
)
پروین فرشچی
4
(
استادیار، گروه حقوق محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
)
داوود هرمیداس باوند
5
(
استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، ایران.
)
کلید واژه: خلیج فارس, دریای عمان, ژئوپلیتیک, آلودگی دریایی, حقوق بین الملل محیط زیست,
چکیده مقاله :
منابع آلودگی دریای خلیج فارس و دریای عمان گسترده و متنوع است. آلودگی های نفتی، جوی، تردد کشتی ها ، فعالیتهای اکتشافی در بستر دریا، تخلیه پسماندها و دفع زباله های شهری،ایجاد جزایر مصنوعی،ورود پساب شور دستگاه های آب شیرین کن و غیره مهمترین منابع آلودگی شناخته شده این منطقه به شمار می آید. با این همه، رژیم حقوقی حاکم در نظام عرفی و قراردادی موجود توان مقابله با گستردگی آلودگی های موجود را ندارد. چالش های سیاسی، رقابتهای منطقه ای و خلأهای حقوقی اعم از منطقه ای و جهانی منجر به عدم همکاری موثر برای مقابله با آلودگی دریایی شده است. پژوهش حاضر با روش استقرایی و تحلیلی به واکاوی این موضوع پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلأهای موجود اعم از حقوقی و اجرایی، در مبارزه با آلودگی خلیج فارس، رفتار بازیگران سیاسی را تحت تأثیر قرار داده است و ضرورت همکاری بین المللی به منظور جبران خلأهای حقوقی و اجرایی اجتناب ناپذیر است.
The sources of pollutions in the Persian Gulf and the Gulf of Oman are very widespread and various. Oil and atmospheric pollutions, ships traffic, discovering activities through the seabed, waste offloading; municipal waste disposal, constructing artificial islands, discharging saline wastewater of desalination machines, etc. are the most important recognized sources of pollution in the region. However, the dominating legal system of the present common and conventional law cannot confront these various and widespread pollutions. Political challenges, regional competitions, and legal gaps (regional or international) have led to non-cooperation in confronting sea pollution. The present study, using an analytical and inductive method, focused on this issue. The results showed that the gaps in combating the Persian Gulf pollution have impacted on the behavior of political stakeholders and that the international cooperation is a must for filling the legal and administrative gaps.
_||_