" بررسی اثربخشیIPM/FFS بر ابعاد زیستمحیطی واقتصادی" جوامع روستایی مطالعه موردی (شهرستان فریدونکنار استان مازندران)
محورهای موضوعی : مدیریت محیط زیستمریم هاشمی 1 , اکرم الملوک لاهیجانیان 2
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست ،واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
کلید واژه: شیوه کشاورز به کشاورز, مدیریت تلفیقی آفات, مدرسه در مزرعه, کودشیمیایی, بلاست,
چکیده مقاله :
چکیده زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی و ارزیابی دستاوردهای شالیکاران در پی اجرای IPM/FFSدر کشتبوم های زراعی برنج بر ابعاد اقتصادی و زیستمحیطی جوامعروستایی تحت پوشش پروژه توانمندسازی شالیکاران شهرستان فریدونکنار استان مازندران و اهمیت توسعه شیوه کشاورز به کشاورز در مدیریت تولید محصول سالم میپردازد. روش بررسی: در این بررسی به طور تصادفی برروی 80 نفر از شالیکاران 4 روستای سوته، فرم، حیدرکلا و رودبست از شهرستان فریدونکنار انتخاب شدند، به سه گروه از کشاورزان اجراکنندهFFS/ IPM(گروه اول)، کشاورزان تحتتاثیر (گروهدوم) و کشاورزان بدوناطلاع از این طرح (گروهسوم)، تقسیم شدند. فرضیه تحقیق بررسی رابطه معنیدار بین اجرای طرح IPM/FFS در روستا و شاخص های زیستمحیطی و اقتصادی بوده است. بر این اساس، روش توصیفی، قیاسی و همبستگی انتخاب گردید و برای آزمون فرضیه ها از شاخص های مرکزی و ضریب همبستگی پیرسون، کایاسکوئر و کروسکالوالیس استفاده شد. یافتهها: نتایج حاکی از آن است که همبستگی معنیداری بین اجرای طرح و کاهش مصرف سموم در هرسه گروه مطالعاتی وجود دارد به طوریکه میزان دفعات سمپاشی افراد در هر سه گروه نسبت به سال های پیشتر به میزان 45% ، کاهش یافته است. آمار نشان میدهد در سال87 ، در گروه اول و دوم 11 نفر به طور کامل سمپاشی نکردهاند. البته این اقدام در گروه اول کاملا اصولی و در گروه دوم غیراصولی انجامگرفته است که میتوان تفاوت عمل را در جداول آماری مشاهده کرد.اکثریت افراد در گروه سوم و دوم دو مرتبه سمپاشی کردند، به طوری که 50% افرادی که به صورت مشارکت کامل (7-6 سال) در طرح حضور دارند فقط یکبار اقدام به سمپاشی کردهاند و میزان مصرف را تا 80% تقلیل دادهاند. این درحالیاست که همین افراد در هر سه گروه در مصاحباتشان ذکرکردند در دو و سه سال قبل بیش از 3 مرتبه سمپاشی کردهاند و این میزان گاهی تا 7 مرتبه نیز میرسیده است و فقط 1 نفر از افراد گروه سوم بیش از سه مرتبه سمپاشی کردهاست و بر این اساس در هر سه گروه از نظر کاهش هزینههای خرید سموم و دستمزد کارگران سمپاش تا 70% (میزان 100 هزار تومان در هر هکتار) صرفهجویی شدهاست. همان طور که در آرژانتین و برزیل تحقیق مشابهی نشان داده که با اجرای طرح 2/1 میلیون دلار صرفهجویی در هزینههای کشت سویا و پنبه شده است (9). بحث و نتیجهگیری: نتایج این بررسی نشان میدهد، که بین اجرای طرحIPM/FFSو ارتقا آگاهی های علمی و فنی کشاورزان، کاهش مشکلات مهم گذشته، رعایت بهداشت فردی و زیستمحیطی، کاهش مصرف سموم شیمیایی، کاهش هزینهها، افزایش درآمد و تولید شالیکاران و کاهش بیماری بلاست همبستگی معنیداری وجود دارد. در حالی که همبستگی معنیدار بین اجرای طرح و اشتغالزایی، کاهش مصرف کود شیمیایی ، تهیه و استفاده از کودهای طبیعی وجود ندارد.
Background and Objective: The purpose of this study was to investigate the effect of achievements of fish farmers following the implementation of IPM/FFS in rice cultivars on the economic and environmental dimensions of rural communities covered by the plan for the empowerment of farmers in Fereydunkenar city, Mazandaran province and to evaluate the importance of developing a farmer to farmer approach in managing healthy crop production. Method: In this study, 80 farmers were selected from four sub-villages: Souteh, Form, Haydar-Kola and Roodbest villages of Fereydounkanar. They were divided into three groups: FFS/IPM implementing (first group), affected by factor (second group) and non-informed farmers (third group). This study was designed to examine the relationship between IPM / FFS implementation in rural areas and environmental and economic indicators. In this regard, descriptive, comparative and correlational methods were selected. The hypotheses were tested using central indices and Pearson correlation coefficient, Chi-square and Kruskal-Wallis tests. Findings: The results indicated that there was a significant correlation between the implementation of the plan and the reduction of the use of pesticides in all three groups, so that the rate of spraying by the farmers in all the three groups decreased by 45% as compared to the previous years. Statistics show that in 2008, 11 farmers from the first and second groups did not completely spray. Certainly, this action was completely normal in the first group and in the second group, which can be distinguished in the statistical Tables. The majority of farmers in the third and second groups sprayed twice, so that 50% of the subjects who participated fully (7- 6 years) have only sprayed once and reduced consumption by 80%. This is because the same farmers in the three groups mentioned in their interviews that they had sprayed more than three times within the two to three years ago, and this rate had sometimes increased to seven times, and only one farmer from the third group had sprayed more than three times. This showed a saving of upto 70% (100 thousand tomans per hectare) in all the three groups in terms of the cost of pesticide purchasing and the salaries of the sprayer workers. As in Argentina and Brazil, a similar study shows that the plan has resulted in savings of $ 1.2 million in soybean and cotton cultivation costs (9). Conclusion: The results of this study indicate that there is a significant correlation among the implementation of the IPM/FFS plan and improving scientific and technical knowledge of the farmers, reducing the major problems of the past, observing individual and environmental health, reducing the consumption of chemical pesticides, reducing costs, increasing the income and production of farmers, and reduction of blast disease. However, there is no significant correlation among the implementation of the plan and job creation, reduction of chemical fertilizer consumption, and production and use of natural fertilizers.
1- حیدری ،ح. ،"تجارب پروژه توانمندسازی شالیکاران در مدیریت کشتبومهای برنج استان مازندران "، 1385نشر برگ زیتون.
2- رضوانی ،ع- ایزدیار، م- فقیه ،ا. ،"راهنمای آفات،بیماریها و علفهایهرز برنج".1384 تهران،دفتر خدمات و تکنولوژی آموزشی (نشر آموزش کشاورزی).
3- حیدری ، حسین ، "راهنمای تسهیلگران برای اجرای مدرسه در مزرعه سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) "،1385، ،جلد اول ، نشر برگ زیتون.
4- هلموت. ف ، پیکالدیوید، ب. ترجمه ؛ رادنیا.حسین "آن سوی بهار خاموش" مدیریت تلفیقی آفات و ایمنی از مواد شیمیایی، 1379 ،سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، معاونت آموزش و تجهیز نیروی انسانی، نشر آموزش کشاورز .
5- Feder, G., Murgai, R., & Quizon, J. B. (2004). The acquisition and diffusion of knowledge: the case of pest management training in farmer field schools,Indonesia. Journal of Agricultural Economics,Vol 55.
6- Kenmore, P. (1996). Integrated pest management in rice.In G. Persley (Ed.), Biotechnology and integrated pest management. Wallingford, UK: CABI.
7- Plingali, pal. (1995).Impact of pesticide on farmer health and The Rice environment
8- http: // www .community ipm .org /concepts/ipmdev.html
9- http://www.elsevier.com/locate/worlddev. Tripp, R., Wijeratne, M., & Piyadasa, V. H. (2005).What should we expect from farmer field schools? A Sri Lanka case study. World Development, Vol 33.
_||_