مدیریت مصرف حاملهای انرژی و میزان انتشار آلایندهها با استفاده از مدل Leap در شهرک صنعتی لیا در استان قزوین
محورهای موضوعی : مدیریت ، برنامه ریزی و آموزش محیط زیست
محمدسعید محمدی
1
,
سید مصطفی خضری
2
,
علیرضا وفایی نژاد
3
1 - دانشجوی دکتری تخصصی گروه مدیریت محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه مهندسی محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران *(مسوول مکاتبات)
3 - دانشکده مهندسی عمران ، آب و محیط زیست ، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
کلید واژه: حاملهای انرژی, تحلیل سناریو, مدل Leap, صنایع کشور, انتشار گازهای گلخانهای,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: توسعه صنعتی- اقتصادی در کشورهای در حال توسعه نیاز مضاعفی در دسترسی بیشتر به حاملهای انرژی در مقایسه با کشورهای توسعه یافته ایجاد کرده است. علاوه بر آن ارتقاء استانداردهای زندگی در جوامع در حال توسعه، در دهههای اخیر باعث افزایش تقاضای حاملهای انرژی در جهت دسترسی به امکانات و رفاه بیشتر را به دنبال داشته است. در این مطالعه تاثیر اعمال سیاستهای مختلف به منظور کاهش انتشار آلاینده های هوا (دی اکسید کربن) و صرفهجوئی انرژی در صنایع ایران توسط مدل برنامهریزی انرژی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. روش بررسی: ابتدا مقادیر ورودی منابع انرژی مختلف همچون گاز، برق و سوخت فسیلی در فرآیند تولید صنایع مورد بررسی قرار گرفت ،سپس عوامل موثر در تولید گازهای گلخانهای در صنایع شناسائی گردید، پس از آن روند گذشته و وضعیت فعلی صنایع ایران و سیاستهای دولت برای کاهش انتشار دیاکسیدکربن در این برنامه ریزی لحاظ شد و همچنین توسعه فناوریهای جدید بهره وری انرژی در صنایع به منظور برآورد کاهش تقاضای انرژی مورد مطالعه قرار گرفت. در راستای این هدف، میزان انتشار گازهای گلخانهای در یک سناریوی پایه منطبق بر ادامه روند موجود در صنایع کنونی و همچنین تعیین تقاضای فعلی و آینده صنایع ایران در طی سالهای 2019 تا 2035 مورد بررسی قرار گرفت.. یافته ها: با در نظر گرفتن تولیدات فعلی و آینده در صنایع کشور میزان انرژی و انتشار دیاکسیدکربن در صنایع کشور توسط مدل Leap در سناریوی پایه تعیین گردید. سپس چهار سناریوی جایگزین فناوری های صرفهجوئی انرژی و کاهش انتشار دیاکسیدکربن شامل توسعه صنایع و ظرفیت سازی، افزایش احتمالی قیمت سوخت و برق، اجرای استانداردهای مصرف سوخت و بهره گیری از فناوری های CHP برای یک دوره 15 ساله مورد بررسی قرار گرفت .یافته ها حاکی از آن بود که اعمال توام این سیاست ها منجر به کاهش بیشتری در انتشار گاز co2 معادل خواهد شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که میزان انتشار کل co2 در شهر صنعتی لیا قزوین در سال مطالعه(1399) معادل صنعت از 61 میلیون تن درسناریوی پایه، به 53 میلیون تن( معادل 15 درصد کاهش) در سناریوی کاهش انتشار در سال 2035 میرسد. در صورتی که در اثر اعمال سیاست تغییر سوخت، میزان انتشار دیاکسیدکربن معادل کل به 58 میلیون تن کاهش یافته (معادل 5 درصد کاهش) و اعمال سیاست بهرهوری انرژی منجر به انتشار 55 میلیون تن (معادل 9/10درصد کاهش) co2 معادل تا سال 2035 میگردد.
Background and Objective: Industrial-economic development in developing countries has created a double need for greater access to energy carriers compared to developed countries. In addition, improving living standards in developing societies in recent decades has led to an increase in the demand for energy carriers for access to greater facilities and amenities. In this study, the effect of applying different policies to reduce carbon dioxide emissions and energy savings in Iranian industries has been investigated and evaluated by the energy planning model. Material and Methodology: First the input values of various energy sources such as gas, electricity and fossil fuels in the industrial production process were investigated. Then, the factors affecting the production of greenhouse gases in industries were identified, then the past trend and the current state of Iranian industries and government policies to reduce carbon dioxide emissions as well as the development of new energy efficiency technologies in industry were used to estimate energy demand. In line with this goal, the amount of greenhouse gas emissions in a baseline scenario in accordance with the continuation of the current trend (BAU) in current industries and also to determine the current and future demand of Iranian industries during the years 2019 to 2035 has been studied. Findings: four alternative scenarios of energy saving technologies and reduction of carbon dioxide emissions were considered, including industry development and capacity building, possible increase in fuel and electricity prices, implementation of fuel consumption standards, and use of CHP technologies for a period of 15 years. Therefore, the combined implementation of these two policies will lead to a reduction of 8 million tons of emissions (equivalent to a 13% reduction in emissions) equivalent to total CO2. Discussion and Conclusion: The results show that the total CO2 emissions equivalent to the industry will increase from 61 million tons in the baseline scenario to 53 million tons in the 2035 emission reduction scenario. However, due to the implementation of the fuel change policy, the total amount of carbon dioxide emissions has been reduced to 58 million tons (equivalent to 4.9% reduction) and also the implementation of energy efficiency policy has led to the emission of 55 million tons (equivalent to 9.8% reduction) equivalent CO2 will run until 2035.
_||_