خطبۀالبیان و شطحیات عارفان
محورهای موضوعی : مسیحیت
1 - ندارد
کلید واژه: علی(ع), خبطۀالبیان, شطح, فنا, تصوف, محو, سکر,
چکیده مقاله :
خطبۀالبیان نام یکی از خطبه های منسوب به مولا علی (ع) است که درباره صحت انتساب آن به امام در طول تاریخ دیدگاه های مختلفی وجود داشته است . در این خطبه کلماتآغاز می شود و به شرح حال ایشان به اَنَا مسجعی بر زبان حضرت جاری شده که با ضمیرعنوان ولی و انسان کامل در حالت فنای فی الله اشاره دارد . از این رو، این خطبه بهشطحیات اهل تصوف شباهت دارد و همواره از یک سو مورد توجه صوفیان و فرقه هایشیعه و باطنیه، و از سوی دیگر، مورد مخالفت مخالفان تصوف بوده است ، که صحتانتساب آن را رد کرده اند. در این مقاله ابتدا کتاب شناسی خطبه با تقسیم بندی نوع شناسانۀآن معرفی می شود و سپس نسخه شناسی شروح آن از نظر می گذرد . پس از آن، تحلیلتاریخی و نسبت آن با شطحیان اهل تصوف مورد کنکاش قرار می گیرد . برای تحقق اینامر، معانی مختلف شطح از م نظر تصوف، و پیشینۀ شطح گویی در اسلام بررسی شده ودیدگاه روزبهان بقلی و برخی از شارحان این خطبه، نظیر میرشریف نقطوی، دهدارشیرازی،عبدالصمد همدانی، راز ذهبی، میرزای قمی و ... نیز آمده است . در پایان با استناد به نظراتافراد یاد شده خبطۀالبیان به مثابۀ شطح شمرده می شود
"Khutbah al-Bayān" is a sermon ascribed to Imam Alī which consistsof a group of rhythmical sentences which begin with the pronoun "I". Itdescribes Imam Alī as a Perfect Man, who is ready to annihilate in God(fanā’). Since "Khutbah al-Bayān" is similar to the Sufis' ecstaticutterances (shaths), it has been welcomed by the followers of theesoteric sects of Islam, some groups of Shi‘ites and Sufis. On the otherhand, there are some other Muslims, specially the opponents of theSufis, who do not recognize in the originality and authority of thissermon. Therefore, there have been diverse viewpoints about "Khutbahal-Bayān" in the Muslim world.This essay begins with a bibliographical account of the "Khutbahal-Bayān" in accordance with typological divisions; it then, surveys thedifferent versions of the sermon and finally deals with the history of the"Khutbah" and its relation with the shaths. In doing so, this essay triesto explain the multiple meanings of the shaths and observe thebackground of this concept in Sufism. Therefore the viewpoints ofRūzbihān Baqlī other of the exegetes of the "Khutbah" such asMīrsharīf Nuqtawī, Dihdār Shīrāzī, ‘Abd al-Samad Hamadānī, RāzDhahabī and Mīrzā Qumī are mentioned. Finally, this essay comes tothis conclusion that "Khutbah al-Bayān" could be treated as a shath.