بررسی تأثیر توسعه بر هویتجمعی کُردها (مطالعهای جامعهشناختی از تأثیرات توسعه اقتصادی-اجتماعی بر هویتقومی در شهرستان مهاباد )
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانحسن رشیدی 1 , مصطفی ازکیا 2 , منصور وثوقی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم و تحقیقات
2 - استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
3 - استاد دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
کلید واژه: "هویتقومی", "شهرستان مهاباد", "بحران هویت", "نوسعه ناموزون", "نظریه زمینهای",
چکیده مقاله :
جهان معاصر تغییرات اساسی را در عرصههای مختلف اجتماعی-اقتصادی ایجاد کردهاست ولی در عین بروز شواهد مدرنیته، عناصر هویتهای سنتی و محلی نیز تداوم یافته است به صورتیکه همزیستی و استمرار اجزای هویت جمعی در کنار عناصر جهانی واقعیت اجتماعی نوینی را خلق کردهاست هر چند میی توان اذعان نمود که این وضعیت تا حد زیادی بیانگر نظریات پساتوسعه است.تحقیق حاضر در پی پاسخ به سؤالاتی در ارتباط با "چگونگی تأثیرات توسعه بر هویتجمعی" است و با توجه به ماهیت روششناختی مورد استفاده به تبیین علل و عوامل، زمینهها و شرایط، راهبردها و پیامدهای این تأثیر میپردازد و از روش نظریهیبنیانی با مصاحبههای عمیق و مشارکتهای میدانی در بین ساکنین شهرستان مهاباد استفاده کردهاست.میتوان گفت که توسعه در لوای نوسازی و پروژههای اقتصادی و تکنولوژیک به صورت سطحی همه جوانب زندگی فردی و اجتماعی را تغییردادهاست و موجد بحرانهایی بر اجزای هویتقومی-کُردی شدهاست و "تضعیف هویتقومی" در ابعاد مختلف اقتصادی، زبانی، دینی، سبک زندگی و... به علت "شکلگیری آگاهیهای کاذب یا ناقص" از آن عناصر چون: عقلانیت، دموکراسی، علم و ... "، میتوان اذعان کرد که در حین "ظهور برخی عناصر مدرنیته"، "توسعه ناموزوون و نابرابر" ایجاد شده است و از جانب دیگر "فرصتهای نوینی برای هویتقومی-کُردی" مهیا شده است و " جایگاه کُردها" در منطقه ارتقاء یافتهاست. در نهایت مقوله مرکزی تحقیق حول "بروز توسعه ناهمگون در حین بحران در هویت قومی-کُردی" شکل گرفته است و نظریه زمینهای "توسعه نامتوازن، نابرابر و شکل نوین هویتقومی-کُردی " بروز کردهاست.
The contemporary world has created major changes in the various socio-economic fields , But occurrence of modernity, traditional and local identities elements have been continued, If coexist and continuity of the collective identity to created a new social, It can be said that this situation is largely represent theories of post-development.This study seeks to answer questions related to “ The impact of development on” and Based on the nature of the methodology used ( Grounded Theory ) To explain the causes, context, strategies and deals with the consequences of the impact. And the method of grounded theory with field-depth interviews and contributions among residents of the city of Mahabad has used.It can be determined that economic and technological development projects and modernization of all aspects of individual and social life has changed, And has established crisis-Kurdish ethnic identity And "weakening of ethnic identity" in various aspects of economic, linguistic, religious, lifestyle … , Due to "the formation of false or incomplete knowledge" The elements such as: rationality, democracy, science …, It can be acknowledged that while "the emergence of some elements of modernity", "uneven and unequal development" has been created. And on the other "new opportunities for ethnic-Kurdish identity" is prepared . And "position, the Kurds" was promoted in the region The central issue revolves around research “ Creating uneven development during the crisis in ethnic-Kurdish “ It's formed. Grounded theory "uneven development, new forms of inequality and ethnic-Kurdish identity" of Kurdish.
_||_
بررسی تأثیر توسعه بر هویتجمعی کُردها
(مطالعهای جامعهشناختی از تأثیرات توسعه اقتصادی-اجتماعی بر هویتقومی در شهرستان مهاباد )
چکیده:
جهان معاصر تغییرات اساسی را در عرصههای مختلف اجتماعی-اقتصادی ایجاد کردهاست ولی در عین بروز شواهد مدرنیته، عناصر هویتهای سنتی و محلی نیز تداوم یافته است به صورتیکه همزیستی و استمرار اجزای هویت جمعی در کنار عناصر جهاني واقعیت اجتماعی نوینی را خلق کردهاست هر چند میی توان اذعان نمود که این وضعیت تا حد زیادی بیانگر نظریات پساتوسعه است.
تحقیق حاضر در پی پاسخ به سؤالاتی در ارتباط با "چگونگی تأثیرات توسعه بر هویتجمعی" است و با توجه به ماهیت روششناختی مورد استفاده به تبیین علل و عوامل، زمینهها و شرایط، راهبردها و پیامدهای این تأثیر میپردازد و از روش نظریهیبنیانی با مصاحبههای عمیق و مشارکتهای میدانی در بین ساکنین شهرستان مهاباد استفاده کردهاست.
میتوان گفت که توسعه در لوای نوسازی و پروژههای اقتصادی و تکنولوژیک به صورت سطحی همه جوانب زندگی فردی و اجتماعی را تغییردادهاست و موجد بحرانهایی بر اجزای هویتقومی-کُردی شدهاست و "تضعیف هویتقومی" در ابعاد مختلف اقتصادی، زبانی، دینی، سبک زندگی و... به علت "شکلگیری آگاهیهای کاذب یا ناقص" از آن عناصر چون: عقلانیت، دموکراسی، علم و ... "، میتوان اذعان کرد که در حین "ظهور برخی عناصر مدرنیته"، "توسعه ناموزوون و نابرابر" ایجاد شده است و از جانب دیگر "فرصتهای نوینی برای هویتقومی-کُردی" مهیا شده است و " جایگاه کُردها" در منطقه ارتقاء یافتهاست. در نهایت مقوله مرکزی تحقیق حول "بروز توسعه ناهمگون در حین بحران در هویت قومی-کُردی" شکل گرفته است و نظریه زمینهای "توسعه نامتوازن، نابرابر و شکل نوین هویتقومی-کُردی " بروز کردهاست.
کلید واژگان: هویتقومی، بحران هویت، نوسعه ناموزون، شهرستان مهاباد، نظریه زمینهای
مقدمه:
توسعهیافتگی1 چنان فراگردی جامع که در گروه دگرگونیهای بنیادین در ساخت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، به عنوان راهبرد و الگویی برای رفاه و بهروزی مطرح میشود. توسعه در کشورهای جهان سوم با داعیههای نوسازی و با انجام پروژههایی منشأ تغییرات بنیادین در این کشورها گشتهاست.( ازکیا و دیگران، ۱۳۹۲: ۸-۷ ) با توجه به اینکه جهاني شدن در درجه نخست پديدهاي فرهنگي است، که بستري براي جهاني شدن فرهنگهاي خاص، بومي و محلي شدن عناصر فرهنگ جهاني فراهم ميکند.( رابرستون، ۱۹۹۵: ۴۳ ) و «نيروهاي ادغامگر و همگوني آفرين، مکمل نيروهاي تفاوتزا و جداييناپذيرند.» ( رابرستون و لنچر، ۱۹۸۵: ۱۰۵-۱۰۳ )، این تغییرات اجتماعی با عنوان توسعهی اجتماعی- اقتصادی2 در ایران معاصر از جانب دولتها، با اجرای طرحهای توسعهی و به شیوهی مرکز محور با اجرا و نظارت رسمی همراه بودهاست که علیالخصوص از دورهی پهلوی شروع گردید و امروزه نیز در جریان است، از جانب دیگر با گسترش روز افزون رسانهها و ارتباطات، حوزهی عمومی پذیرای نوسازی و عناصر مدرنیته شدهاست، « توسعه در اغلب کشورهای جهان سوم و از جمله در ایران و جامعه کُردی فراز و فرودها و تاریخچهای را در بر گرفتهاست، و التزامات و موانع مختص با شرایط اجتماعی و فرهنگی خویش را در بین این اجتماع داراست، يكي از راههاي تقويت توسعه مناطق كُردنشين توجه به این است كه چه گونه مي توانند مقاومت اجتماعي كُردي را به جاي اينكه به نيرويي پرهزينه و ضدتوسعه بدل شود، به نيرويي سازنده و توسعه يابنده تبديل كنند. (جلايي پور، ۱۳۸۵: ۱۰۴-۱۰۳ )
این تحقیق با روش کیفی ( تحقیقزمینهای3 ) در شهرستان مهاباد انجام شده است، تحقیق کیفی سعی دارد تعبیر و تفسیر معانی که انسانها در موقعیتهای طبیعی و عادی به زندگی خود و حوادث میبخشند را ارائه دهد. (فلیک، 1387 : 420 )، در نظریه زمینهای با گردآوری و تحلیل نظاممند دادهها نظریه تولید میشود؛ نطریهزمینهای در طول تحقیق رشد میکند و از رهگذر تعامل مستمر بین گردآوری و تحلیل دادهها حاصل میشود. (Strauss & Corbin, 1998: 273)
جامعهي مورد مطالعه واجد سنتهاي تاريخي شکلدهنده هويت قومي خود است که با ورود عناصر توسعه اقتصادی-اجتماعی به شهرستان مورد مطالعه، ایجاد هويت به شکل نوینی را رقم زدهاست و تغييراتي قابل توجه بر ساختار هويت قومي سنتی ایجاد کردهاست. به طوري که در تأیید اندیشمندانی چون لانگمن ( ۲۰۰۳: ۴ )، رابرستون ( ۱۹۹۲: ۱۲۲-۱۲۰ )، کسیو ( ۲۰۰۸: ۴۵ ) و وینکن و استر ( ۱۹۹۲: ۳۴ ) میتوان گفت که برخلاف گذشته، افراد امروزه در جستجوي منابع هويتساز محدود به يک محيط فرهنگي نيستند و منابع هويتبخش دچار ساختارزدايي و محليزدايي شدهاند. در چنین وضعی فرد درگیر در یک تقابل معنایی از هویت سنتی و بومی و هویت غربی و غیر خودی شده و وضعی پیش میآید که فرد خود را جزئی از دیگری میانگارد که شالوده ساز بحران هویت میگردد؛ هر چند شاهد «تعاملاتي نيتمند» و همچنین «بازآفرینیهای نوین ارزشهای سنتی» هستیم و نه تنها تصور زوال سنتها و هويتهاي محلي در فرايند جهاني شدن صحیح نبوده بلکه هنوز سنتهاي جامعه مورد مطالعه داراي کارکرد هويتسازي و هويتبخشي ميباشند.
ادبیات تحقیق و پیشینه
ادبیات نظری موجود
بر اساس مبانی تئوریک مورد اتکای این تحقیق سرمايهداري و نوسازي واجد تولد و همزيستي تاريخياند اما ابعاد مثبت سنت را نيز لحاظ میکند. ( Moles, 1999: 6 ) بر این اساس هر چند عامل اساسي رشد سرمايهداري، مدرنيت و توسعه اجتماعي ـ اقتصادي در رويكرد نوسازي تكنولوژي است، ولی اين شاخص در امتداد ساير شاخصهاي ديگر عمل ميكند. ( Alan: 1999: 1) در این ارتباط نظريهپردازاني مثل خوندکر4 ( 2005: 11 ) و رودمتودوف5 ( 2003: 37، 2005: 113 ) معتقدند که در حقيقت جهان-محلي شدن معطوف به امکان همزيستي و ديالکتيک عناصر جهاني و محلي است؛ ديالکتيک جهاني-محلي فرصتهاي فراواني را دراختيار جوامع محلي در راستاي بازسازي هويت سنتيشان بر اساس تلفيقي از عناصر جهاني و محلي قرار داده است. بر همين اساس، امروزه ميتوان از هويتهاي چند بعدي بهجاي يک هويت واحد و منسجم سخن گفت. 1985: 103–105 ) ( Robertson & Lechner, بدینگونه گرایش به رویکرد ترکیبی از سوی نظریهپردازانی از جمله فدرستون ( 1990: 18، 1995: 15 )، خوندکر ( 2004: 2 و 2005: 11 ) ( 2003: 37، 2005: 113 ) در راستای ارائه رویکردی تلفیقی ( از نقش عناصر محلی و جهانی ) در تغییرات اجتماعی بیان شدهاست.
پس از جنگ جهانی دوم6 اندیشههای پساساختارگرایانه و پسامدرنیسم مطرح و گسترش یافت که حاصل رنجش بیش از حد از توسعه و شکافهایی در مبانی فکری مدرنیستی توسعه بود. از طرف اندیشمندانی چند درباره پساتوسعه نظریهپردازی شدهاست (Escobar, 1992, 1995; Ferguson, 1990; Kothari, 1988; O’Connor, M & Arnoux, R, 1993; Rahnema, 1997; Rist, 1990 ;Sachs, 1992; Seabrook, 1993) و علل حمله به توسعه و برنامههای آنرا اینگونه بیان کردهاند: الف) علاقه به جایگزینهایی برای توسعه ب) علاقه به دانش محلی و بومی ج) موضعی انتقادی نسبت به گفتمان علمی ایجاد شده د) دفاع و ارتقاء موضعی جنبشهای مردمی کثرت گرا.» (215: 1995, Escobar) و از نظر آنها توسعه بدان نیاتی که داشتهاست دست نیافتهاست و میتوان گفت « توسعه یک مفهوم خودسرانهاست که ریشه در یک فراروایت دارد و به نوبه خود منافع دست اندرکاران آن را برآورد میکند. (Rapley, 2004: 350) که از طرف غرب تحمیل7 شدهاست و در جهت همگن کردن فرهنگی8 است. (1985Constantino,) و به صورت دین جدید غرب درآمدهاست. (1990rist, ) که از نتایج آن تخریب محیط زیست است (199۲Sachs,) و بنیادهای اقتصادی آن که ذاتی جریان مسلط توسعه بودهاست فرضی بسیار تقلیل گرایانهاست.
مطالعات دیگران
در این بخش میتوان به تحقیقات زیر اشاره نمود:
هراتی ( 1388) در تحقیق " تأملّی در تأثیر توسعه بر هویت فرهنگی" استدلال کردهاند که توسعه با الگوی برونزا، به دلیل ناهمگونی ارزشها و فرهنگ آن با هویت فرهنگ کشورهای واردکننده الگوی توسعه، چالشهای هویتی را در فرآیند توسعه ایجاد نموده است و این چالشها به بستری برای تبدیل شدن به بحران هویت تبدیل شدهاند.
رسالهی دکتری احمدرش (1391) با عنوان « تحلیل جامعه شناختی پیامدهای ورود عناصر مدرن ( نوسازی ) به کردستان ( مورد مطالعه؛ جامعه روستایی موکریان ) با روش گراندت تئوری در روستاهای موکریان انجام شدهاست، نتایج آن حاکی از وقوع تغییرات متعدد و متنوع "ذهنی– عینی" در "زیست-جهان" فرد کُرد است از زمینهها و شرایط بارز مورد اشاره در آن تحقیق "قرارگرفتن در نوار مرزی و مجاورت با دو کشور عراق و ترکیه"، "شرایط تاریخی، سیاسی و فرهنگی خاص منطقه"، "باورها و ارزشهای معنوی و مذهبی"، "ارتباط و پیوندهای اجتماعی" و "سبک زندگی" بودهاست، از نتایج آن رساله "ایجاد برخی سنتهای امروزی و نوین" از یک طرف و "امروزی و نوین شدن برخی سنتهای قدیمی" از طرف دیگر است.
رساله عبدالهي (1392) با عنوان "مطالعه و بررسي جامعهشناختي زمينههاي فرهنگي- اجتماعي جهان- محلي شدن و پيامدهاي آن بر روي هويت قومي در کردستان ايران بعد از انقلاب اسلامي ( مطالعهيموردي: منطقهيهورامان تخت)"، با نگرشی جامعهشناختی و به روش کیفی انجام شدهاست و از نتایج آن موارد زیر است: "روابط متقابل و روزافزونِ عناصر محلي و جهاني"، "مواجه شدن الگوهاي فرهنگي و هويتي با چالش" و "ارزشهاي مورد تهديد، تبعيض و مقاومت توسط فرايند ملي و جهاني"، همچنین نتایج آن رساله بر "بازانديشي در هويت سنتي، درعين مشروعيت بخشي به رفتارهاي بازانديشانه"، "بازسازي صنايع محلي"، "بازپيکربندي سنت"، "هويت پيوندي" و همچنین"تأثیرپذیری مؤلفههاي هويت قومي از ارزشهاي جهاني"
روششناسی
پژوهش کیفی از دادههای مختلفی استفاده میکند و « علاوه بر مستندسازی تجربه فردی، ایدئولوژی و ذهنیت، میتوان با آنها اطلاعاتی درباره ساختارهای اجتماعی، جنبشها و نهادهای اجتماعی به دست آورد.» ( Frozoni, 1998: 517 ) به علاوه « ابزارهای لازم را برای توجه به معنا، قدرت و تعامل در حیاتاجتماعی فراهم میکند و به سوژههای مورد بررسی در پژوهشها قدرت عاملیت بیشتری میبخشد.»(ذکایی، ۱۳۸۱: ۱ ) در پژوهش حاضر رویکرد اصلی نظریه زمینهای است و از فنون مصاحبههای نیمهباز و عمیق استفاده شدهاست. جامعه آماری شهرستان مهاباد است و با استفاده از نمونهگیری هدفمند، روستاها و مناطق شهری انتخاب گردید و افراد با استفاده از فن گلوله برفی، به عنوان جمعیت نمونه، مورد بررسی قرار گرفتهاست. و بر اساس فلیک ( ۱۳۸۷: ۴۱۰ ) جهت افزایش اعتبار، "باورپذیر کردن گزینشی" صورت گرفته است و بر این اساس با نقل قولهایی قابل قبول، متنها مستدل شدهاست؛ و سنجش اعتبار9 و پایایی10 در پژوهشهای کیفی از روش زاویهبندی11 استفاده شدهاست. پرسشنامههای باز با ۱۵ پرسش طراحی گردیدهاست و از پاسخگویان خواستهشد که نظرهای خود را درباره تأثیر توسعه اقتصادی – اجتماعی بر هویتقومی-کُردی بیان کنند. حدود ۳۵ پرسشنامه ( حضوری و غیرحضوری) در اختیار نخبگان محلی قرار گرفت و پرسشنامهی نهایی دارای ۱۳ سؤال یوده و در ۵ حوزه با بیش از ۲۰۰ نفر و گروه مشارکت کننده مطالعه صورت گرفتهاست.
جامعه مورد مطالعه
زيستگاه كُردها بخشي از ايران زمين سابق است كه بين چند كشور تقسيم شدهاست. (جلايي پور، ۱۳۸۵: ۸۳ ) و اغلب در چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه زندگی میکنند. کُردهای ایران در سراسر کشور پخش هستند ولی كردستان، كرمانشاه، آذربايجان غربي و ايلام، مهم ترين استانهاي كُردنشين هستند. (بهتويي، ۱۳۸۵ :۱ ) مهمترین شهر مناطق واقع بین مرز عثمانی و رود جغتو شهر مهاباد12 است که مرکز سیاسی و تجاری تمامی ناحیهاست. ( دمورگان، ۱۳۳۹: ۳۲، کوچرا، ۱۳۷۳: ۲۲۰ و بلو، ۱۳۷۹: ۵۵ )، با اینکه این شهرستان امروزه دارای توابع زیر(جدول ۱) است ولی هر چه به گذشته بر میگردیم حوزه تابعهی آن گستردهتر بوده است13 .
جدول (۱ ) شهرستان مهاباد و توابع
نام(شهر،بخش،دهستان) | مساحت(کیلومتر مربع) | تعداد روستا | نام مرکز |
خلیفان | 044/1302 | 110 | خلیفان |
کانی بازار | 947/617 | 43 | کیتکه |
منگور شرقی | 097/684 | 67 | عبدا... کرده |
مرکزی | 539/1289/539 | 80 | مهاباد |
آختاچی غربی | 210/485 | 36 | قره بلاغ |
مکریان شرقی | 279/316 | 18 | گوک تپه |
مکریان غربی | 054/488 | 26 | دریاس |
کل شهرستان | 583/2591 | 190 | مهاباد |
مأخذ :نشریات مرکز آمار ایران
یافتههای پژوهش
تحقیق با روش نظریهبنیانی و با استفاده از مصاحبههای باز و به صورت عمیق بودهاست، پس از بررسیهای اولیه، از پاسخگویان خواستهشد، نظرهای خود را درباره تأثیر توسعه اقتصادی – اجتماعی بر هویتقومی-کُردی بیان کنند که در ۵ حوزه مورد مطالعه قرار گرفت:
جدول شماره ( ۲) تعداد مفاهیم، مقولات جزء و عمده به تفکیک ابعاد پنجگانه مورد مطالعه
ردیف | حوزه مورد مطالعه | تعداد مفاهیم استخراج شده | تعداد مقولات جزء استخراج شده | مقولات عمده ادغام شده |
1 | سلطه هویت غربی بر عناصر هویت قومی | 190 | 60 | 7 |
2 | بحرانهای هویتی | 433 | 137 | 9 |
3 | تحقق شواهد توسعه | 136 | 43 | 9 |
4 | تجلی متفاوت عناصر توسعه | 61 | 19 | 8 |
5 | تقویت هویت قومی | 63 | 20 | 4 |
| جمع | 883 | 279 | 37 |
مصاحبههای آغازین با صاحبنظران و مطلعین حوزههای مورد مطالعه و مشارکت ( فردی و گروهی14 ) به بحث و نظر گذاشتهشد و مقولههای آغازین پدیدارشدند و پس از کدگذاری جملات و پاراگرافها و تحلیل خط به خط و با استفاده از رویه طرح پرسش و مقایسه کردن و مراجعه مکرر به دادهها، دادههای خام به مفاهیم تبدیل شدند.
فرایند مفهوم سازی15
کار مراجعه به میدان، انجام مصاحبهها و تحلیل همزمان آنها تا آخرین مراحل تحقیق به طور مداوم و مستمر در جریان بوده و بر اساس آن گزارش نهایی16 تدوین شدهاست. پس از تدقیق بر حوزههای مورد بررسی17 مقولههای ادغام شده مربوط به هر حوزه مشخص شدهاست:
جدول (۳) مقولات عمدهاستخراج شده به تفکیک ابعاد شرایطی، تعاملی و پیامدی
ردیف | حوزه مورد مطالعه | مقولات جزء | مقولات عمده | نوع مقوله ( زمینه ای، تعاملی، پیامدی) | |||
۱ | عناصر هویتقومی
| جهانی شدن ( کلان شدن ... ) هویتقومی ( غلبه هویت غربی و تضعیف هویتقومی) | تضعیف عناصر هویتقومی | زمینه ای | |||
بیگانگی از فرهنگ قومی و غلبه هویت غربی | پیامدی | ||||||
کمرنگ شدن سبک زندگی قومی (غربی شدن ) | پیامدی | ||||||
ناآگاهی به هویتقومی | پیامدی | ||||||
کم اهمیت شدن بنیانهای خانواده | زمینه ای | ||||||
تضعیف اقتصاد قومی | تعاملی | ||||||
تضعیف زبان قومی | پیامدی | ||||||
۲ | بحرانهای هویتی | بحران در عرصههای اقتصادی | هویت بحرانی | پیامدی | |||
بحران در ایفای نقش دولت | تعاملی | ||||||
افول اخلاقیات و معنویت | زمینه ای | ||||||
بحران در خانواده | پیامدی | ||||||
کم شدن روابط اجتماعی | تعاملی | ||||||
اضمحلال ارزشها | پیامدی | ||||||
اختلال در روابط دولت و قومیتها ( مردم ) | تعاملی | ||||||
بحران هویتقومی | پیامدی | ||||||
مهاجرت بی رویه و حاشیه نشینی | تعاملی | ||||||
۳ | تحقق عناصر توسعه | عمران و آبادانی | بروز شواهد توسعه ( مدرنیزاسیون یا مدرنیته | پیامدی | |||
ترقی اقتصادی، تکنولوژی، اشتغال و درآمد | پیامدی | ||||||
تغییر سبک زندگی ( غربی شدن خوراک،پوشاک و ... ) | پیامدی | ||||||
مدرن شدن و گسترش حمل و نقل و ارتباطات | تعاملی | ||||||
حضور اجتماعی زنان | زمینه ای | ||||||
کاهش جمعیت | پیامدی | ||||||
گسترش رسانهها و ارتباطات | پیامدی | ||||||
ارتقاء توجه به حقوق کودکان … | پیامدی | ||||||
تمایل به پیشرفت و موفقیت … | زمینه ای | ||||||
۴ | تجلی متفاوت عناصر توسعه | ناآگاهی به دموکراسی | بومی شدن توسعه | تعاملی | |||
عدم آگاهی صحیح از دین | تعاملی | ||||||
ضعف دولت (عدم استفاده دولت از امکانات و مقدورات توسعه) | زمینه ای | ||||||
منازعه نخبگان قومی | تعاملی | ||||||
ناکارآمدی خانواده | زمینه ای | ||||||
سبک زندگی نامتناسب یا متعارض با توسعه | پیامدی | ||||||
بروز اشکال ناقص و نامتناسب توسعه | پیامدی | ||||||
کم شدن عقلانیت، علم و آگاهی | پیامدی | ||||||
۵ | تقویت هویتقومی | تقویت عناصر ( زبان، .... ) هویتقومی | توسعه بستری برای تقویت | پیامدی | |||
ارتقاء آگاهی قومی | پیامدی | ||||||
جهانی شدن و فرصت برای هویتقومی | زمینه ای | ||||||
ارتقاء جایگاه کردها در منطقهُ | زمینه ای |
کدگذاری محوری:
پس از جمعآوری مفاهیم و دستهبندی و جمعبندی آنها مفاهیم زیادی استخراج شد که با مراجعه مجدد، بازبینی، به بحث گذاشتن آنها در بحثهای گروهی و مراجعه مجدد به مطلعین و متخصصین مصاحبهشده مفاهیم نهایی استخراج شده و در این مرحله زیرمقولهها و مقولهها مشخص گردید؛ « در این مرحله سعی خواهیم کرد تا مفاهیم و مقولات اولیه به دست آمده در مرحله کدگذاری باز را بار دیگر و با استفاده از یک مدل پارادایمی دوباره در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار دهیم. در این مرحله نیز دو استراتژی "سؤال کردن" و "مقایسه کردن"را به طور منظم مورد استفاده قرار دادهایم. مجموعهای ازمفاهیم، زیرمقولات، خصیصهها و مقولات، خروجی مرحله کدگذاری بازاست. ارتباط میان هر مقوله با زیرمقولههایش (نه ارتباط میان مقولهها) در مرحله کدگذاریمحوری18 صورت میگیرد.» (ذکائی، 1381: 63 ) و بر اساس الگوی پارادایم ( اشتراوس، کوربین، 1385: 97 )؛ شرایط علی19، پدیده یا مقوله محوری20، زمینه یا شرایط مداخلهگر21، شرایط میانجی22، راهبردهای کنش23 و پیامدها24 به صورت گرافیکی نمایش داده میشود.
کدگذاری انتخابی25:
این کدبندي آخرين مرحله از کدگذاري در نظريهي بنياني است که بر اساس کدگذاری باز و محوری صورت میگیرد. « در اين مرحله کار کدبندي به پايان رسيده و علاوه بر مقولهي هسته، مقوله جديدي ساخته نخواهد شد. هدف اساسي از اين مرحله تفسير آنچه که منجر به ظهور مقولهي هسته شدهاست، ميباشد. بدين منظور تشريح و تفسير اين بخش از نظريهي زمينهاي در چارچوب يک «خط داستاني»26 و با محوريت «مقولهي هسته»27 صورت گرفتهاست. ( اشتراوس و کوربین، ۱۳۸۵ :۱۱۸ ، جونس و الونی، ۲۰۱۱: ۱۰۲ )
نمودار شماره ( ۱ ) مدل نهایی پارادایمی تأثیر توسعه بر هویتقومی
شرایط علی مربوط به مقوله مرکزی
بر این اساس "توسعه اقتصادی – اجتماعی" بسیاری از عناصر هویتقومی-کُردی را تغییر دادهاست و بحرانهایی نیز در عرصهی هویتقومی-کُردی ایجاد شدهاست که با توجه به نمودار شماره (۱) شرح آن در زیر میآید:
برخی مفاهیم استخراجی همچون" شرایط جدید منطقهای و بین المللی کُردها"، شکلگیری"هویت مقاومت28" بر بنیان "زمینهی تاریخی،اجتماعی و سیاسی"، جامعه مورد مطالعه و " تضادها و تفاوتهای هویتقومی-کُردی با الزامات تحقق توسعه" بر عدم انطباق و امکان اجرای پروژههای توسعه اشاره دارند، همچنین "عدم آگاهی صحیح به توسعه" و بایستههای آن همچون "عقلانیت مادیاندیش و محاسبهگرانه"، " نبود روحیهی مشارکت و دموکراسی " از علل مبنایی است که نیاز به جامعهپذیری، آگاهیبخش و فرهنگ سازی از کودکی دارد. مفاهیم کلانی همچون "توسعه یکجانبه، برونزا و ... " قابل انطباق به مجموعهای از شرایط است که مشارکت کنندگان جهت اشاره به اشکال ناقص، ناکارآمد، معیوب و... از پروژ ههای توسعه به کار بردهاند و آن حاکی از تلاشهایی ناکارآمد است که جهت نیل به توسعه در ایران و با تأکید بر شهرستان مهاباد صورت گرفتهاست. پروسهی تاریخی غلبهی هویت غربی با هدایت تکنولوژی رسانهای، داستانی است که در کشورهای جهان سوم و منجمله جامعه مورد مطالعه در جریان است .
در حالی که توسعه با اهدافی غایی همچون تقویت بنیانهای مردمی مشارکت اجتماعی و دخالت هر چه بیشتر آنها در سرنوشت خویش صورت میگیرد در شرایط نوین دولتها "ابزارهای بیشتری برای سلطه" و کنترل یافتهاند و تواناییهای آنها در جهت ایجاد محدودیت، هدایت، برنامهریزی و... ارتقاء یافتهاست، از علل تأثیرات توسعه بر هویتقومی در جامعه مورد مطالعه "تغییرات بنیادینی" است که جوانب ارزشی هویتقومی به خود دیدهاست و با امعان نظر به جمعیت جوان جامعه و جذبههای فرهنگ غالب پدیدهها و مسائل عدیدهای چون "خودباختگی فرهنگی"، "کمرنگ شدن دینداری"، " افراطی گری دینی" و "تغییرات خانواده و ناهمخوانی تربیتی" بروز نمودهاست.
زمینه
کُردنشین بودن، سنی مذهب بودن، مرکزیت شهری، اداری و فرهنگی شکل گرفته در طول تاریخ برای مجموعهای از شهرها و روستاهای همجوارِ واقع در جنوب استان آذربایجان غربی و شمال استان کردستان و حتی مناطقی هممرز در کشورهای عراق و ترکیه که دارای فرهنگ، زبان و هویت مشترک با جامعه مورد مطالعهاند در کنار جایگاه فرهنگی-اقتصادی در قطببندی توسعه کشور در برنامهریزیهای توسعه اقتصادی-اجتماعی و شکلگیری سازمانها و ارگانهایی چون صدا وسیما، کشت و صنعت، پتروشیمی و ... همچون بستری انسجام بخش و هویت زا در تحقق پدیدهی مورد مطالعه نقشآفرینی کردهاست.
پدیده: بروز توسعه ناهمگون در حین بحران در هویت قومی-کُردی
می توان گفت که جامعهی ایران طی نیم قرن گذشته از نظر سبک زندگی و ارزشهای فرهنگی دستخوش تغییرات مهمی شدهاست که با بهره از امکانات رسانهای، ارتباطاتی و شبکههای مجازی بر بستر اینترنت رویکردهای نوینی را در تجزیه تحلیل پدیدههای اجتماعی- اقتصادی ایجاب میکند.
معیارهای زیر را میتوان برای تعیین مقوله هستهای بیان کرد: الف) مرکزیت یک مقوله نسبت به مقولات دیگر ب) فراوانی وقوع آن مقوله در دادهها پ) جامعیت و سهولت ربط آن به سایر مقولهها ت) روشنی دلالتهای آن برای یک نظریه عامتر ث) حرکت آن به سمت قدرت نظریهها هنگامی که جزئیات مقوله آشکار میشود ج) اجازه برای حداکثر تنوع برحسب ابعاد، ویژگیها، شرایط، پیامدها و استراتژیها (ازکیا و همکاران، ۱۳۹۰: ۱۳۲) با توجه به مشخصات پیشگفته برای مقوله اصلی، به نظر میرسد مقوله اصلی این تحقیق که زمینه ساز ارایه نظریه " بروز توسعه ناهمگون در حین بحران در هویت قومی-کُردی" شدهاست، دارای ویژگیهای مورد اشاره میباشد. لذا، با توجه به یافتههای تحقیق، میتوان از وقوع پدیدهی "دگرگونیهای اجتماعی- اقتصادی" که در این تحقیق با عنوان توسعه مشخص شدهاست و با تدقیق در کم و کیف آنها، سطحی بودن این دگرگونیها را نمایان میسازد، به علاوه تغییرات اساسی را بر شاخصههای هویتقومی-کُردی ایجاد کردهاست به نوعی که میتوان شاهد فضای اجتماعی- زیستی و ارزشهای اجتماعی نوین بود.
شرایط مداخلهگر کنش:
« شرایط مداخلهگر در کنار عوامل در تأثیر توسعه بر هویتقومی قرار دارند که این شرایط عناصری مناسب یا نامناسب هستند و اثر یا اثرات یک یا چند عامل تغییر را فعالتر یا کندتر، شدیدتر یا ضعیف تر میکنند، در واقع بستر و مبنای پذیرش یا عدم پذیرش یک یا چند عامل تغییر هستند.» ( طالب، ۱۳۸۴: ۶۵ ) که برخی از آنها در زیر آمده است:
"افول ارزشهای سنتی" و "اهمیت ارزشهای غربی" وضعیت ذهنی غالب بر سپهر اجتماعی در جامعه مورد مطالعهاست و "ورود تکنولوژیهای جدید" با هدایتگری رسانهها و ارتباطات نوین، بازار قدیم را به حاشیه راندهاست و مبادله و مصرف کالای وارداتی و غیر بومی-غیرسنتی را از طریق بازارچههای کالای خارجی پر رونق کردهاست. به علاوه عدم آموزش و کارآمدی معلمان و اساتید باتوجه به نیازهای جوانان و پدیدههای فکری-اجتماعی چون "اعتقاد ناصحیح به مفاهیم مدرن" چون: دموکراسی، مشارکت و... که در قالب مفهوم "تشکیک در توسعه" استخراج شدهاست. از جانب دیگر نقش آفرینی ساختارهای اجتماعی در جهت تقویت موارد فوقالذکر قرار گرفتهاست و همان طور که قواعد و منابع در جریان تولید و باز تولید کنش اجتماعی ساخته و پرداخته میشوند. ( ریتزر،۱۳۸۸: ۶۰۳-۶۰۲ و لسکی ویکس، ۲۰۰۴: ۲۴ ) کنش فردی در این راستا به تداوم پروسهی فوقالذکر مؤثر افتادهاست.
راهبردهای تعاملی کنش
در عین حال که "مقبولیت عناصر هویتقومی در بین جوانان" کاهش یافتهاست و از جمله اینکه از" زبان کُردی" اصیل کمتر بهره گرفته میشود، عرصههای اقتصادی "عقلانی و حسابگرانه" تر شدهاند و به نوعی "ارجحیت ارزشی هویت غربی" مشهود است و در عین حال "بحران هویتقومی"، "افول اخلاقیات و معنویت" ، "بحران در خانواده و روابط اجتماعی"، "اختلال در روابط دولت و قومیتها" و "مهاجرت بی رویه و حاشیه نشینی" مواجه هستیم.
با توجه به ماهیت توسعه و خاستگاه فکری-فلسفیِ غربی آن پدیدههای "فردگرایی، مادی گرایی، عقلانی شدن و محاسبهگری مادیاندیشانه " در بین کنشگران رو به فزونی است و بر این اساس همه عرصههای زندگی متحول گردیدهاست و از شکل سنتی- قومیتی و کُردی فاصله گرفتهاند و یا قالب و شکل نوینی گرفتهاست بر این اساس شاخصههایی چون توجه به "کیفیت بیشترتغذیه و خوراک"، "تفریح و سرگرمی"، "رفاه، پزشکی و بهداشت" بر "سبک زندگی" عمومیت یافتهاست. بستر متحول و متلون رسانهها تنوع و تکثر در نگرشهای و بینشها را ممکن کردهاست و به نوعی ارتقاء آگاهیهای عمومی را در پی داشتهاست و هر چند "تعامل بین فرهنگی" بیشتر شدهاست ولی این پدیده با وضعیت تعاملی پذیرش بیشتر همراهاست. در ارتباط با دین "تضعیف دین" با راهبردهایی همچون "ادا نکردن واجبات دینی همچون نماز و روزه، زکات و... " و یا اشکال و افعال التقاطی دینی همراهاست.
از دیگر راهبردهای مورد اشاره انجام کنشهایی است که با "ارتقای آگاهی تاریخی، قومی و زبانی" به صورتی متمایز از شکل سنتی صورت میگیرد. "جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ و سیاست" با بهره از رسانهها و تمایلات و انگیزههای هدایت شدهی ناشی از آن تعلقات کنشها بایسته را از جانبی و رویههای کنشی عادت شده ریشهدار در هویتقومی-کُردی را ایجاد کردهاست.
در حالت کلی میتوان اذعان نمود که اغلب پدیدهها در عین حفظ بنیانهای هویتقومی-کُردی در برخی از موارد " تطبیق"، "همسان سازی"، " تقلید"، "تغییر سبک انجام" و... به عنوان راهبردهایی در تلاقی سنتها و پدیدهها نوین، توسط کنشگران مورد مطالعه بهکار میروند و میتوان اذعان داشت که نوسازی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فکری با حفظ سنتها و فرهنگ و هویت صورت گرفتهاست که ماحصل آن در اغلب موارد پدیدههای تلفیقی و ترکیبی جدیدی است که بیانگر هر دو فضای اجتماعی است.
پیامدهای به کارگیری راهبردها:
پیامد نهایی را میتوان با عنوان تضعیف هویتقومی-کُردی بیان نمود و به عبارتی پذیرش تغییرات به صورت سطحی و در عین حال تلاش نافرجام برای حفاظت هویتی ملموس است بهطورمثال "کم شدن زمان انجام مراسمات" منجر به "کاهش ارتباطات اجتماعی" و در نتیجه "پایین آمدن اعتماد اجتماعی" و در نهایت "کاهش سرمایه اجتماعی" شدهاست ولی انجام و اجرای مراسمات هنوز تداوم یافتهاست. با توجه به الزامات فرهنگ سرمایهداری "نگرشها و کنشهای مادینگرانه" تمام جوانب زندگی افراد مورد مطالعه را در بر گرفتهاست و مسائلی چون "نیازهای مادی سیری ناپذیر"، "چشم هم چشمی"، "مصرف گرایی"، "رفاه جویی و تن پروری"، "مدرک گرایی"، "مفاسد اقتصادی" و ... بیشتر شدهاست.
در ارتباط با پدیده محوری "بروز توسعه در عین بحران هویت" میتوان گفت که از جانبی در جامعه مورد مطالعه تغییراتی مبتنی بر پیامدهای توسعه اقتصادی-اجتماعی ایجاد شدهاست هرچند کارآمدی، مهارت، تخصص فنی و علمی آنها در سطوح نازلی قرار دارد و از جانب دیگر پیامدهایی مرتبط با بحرانهای هویتی را در پی داشتهاست و کنشگران با تعارضات و دوگانکیهای رفتاری در امورات روزمره مواجهاند. بدینگونه پدیده"جهانی شدن هویت" و تغییرات هویتقومی ناشی از توسعه مورد بحث در این تحقیق، "بیگانگی از فرهنگ قومی-کُردی" یا "غلبه فرهنگ و هویت غربی"، "تضعیف اقتصاد قومی"، "تضعیف زبان قومی"، "غربی شدن سبک زندگی" یا "کمرنگ شدن سبک زندگی قومی-کُردی" مطابق جدول ( ۶) را در پی داشتهاست.
بحث و نتیجهگیری و بیان نظریه بنیانی
کنشگران مورد مطالعه در هر یک از حوزههای مورد مطالعه و تحت تاثیر شرایط زمینهای، شرایط علی و شرایط تسهیلگر، راهبردهای متعدد و متنوعی را اتخاذ نمودهاند که منجر به پیامدهایی در جامعه مورد مطالعه شدهاست.
نمودار شماره ( ۲ ) مولفههای زمینهساز نظریه زمینهای تحقیق
همانطورکه در نمودار شماره ( ۲ ) نیز آمدهاست، مجموعهای از تغییرات به وجود آمده در نتیجه ورود عناصر توسعه به جامعه مورد مطالعه، ما را به ارائه نظریه زمینهای " نظریه زمینهای "توسعه نامتوازن، نابرابر و شکل نوین هویتقومی-کُردی " رهنمون شدهاست.
با اینکه نتایج دادههای این تحقیق انواع بروندادهایی از وضعیت عناصر هویتقومی-کُردی در طیفی از تضعیف تا تقویت بدست میدهد به عنوان نمونه میتوان در ارتباط با زبان کُردی به عنوان مهمترین مؤلفهی هویت کُردی شاهد کاربرد، ارزشمندی عامه و تعلقات کمتری بود در عین حال شاهد پویایی زبان کُردی و تلاش کنشگران فرهنگی برای احیاء و تقویت آن وجود دارد این موضوع در زمینهی آداب و رسوم کُردی وجههای دیگرگونه دارد بدین صورت که این آداب و رسوم به شکل گذشته و سنتی خود تغییر ماهیت دادهاست و به صورتی امروزی و منطبق با نیازها، واقعیات اجتماعی عملی میشوند. در ارتباط با عناصر هویتقومی آداب و رسوم، سپهرمردمی جامعه مورد مطالعه واجد تصوری منفعلانه و تسلیمی از جانب کنشگران بوده و ادراکی از رو به ضعف نهادن نمادهای هویتقومی-کُردی ( کُرد بودن) که در بین آنها با عنوان کُردایهتی29 یادمیشود قابل لمس است. که در این تحقیق ذیل حوزه "سلطه هویت غربی بر عناصر هویتقومی" اشاره شده است که خود موجد حوزه"بروز بحران هویتی" در این تحقیق است و بیشترین اشارات در عرصههای مختلف اجتماعی را داراست.30
تغییرات اجتماعی، مدرنیزاسیون، نوسازی و رشد از مقولههایی بودهاند که در بیش از یک سدهی اخیر در ارتباط با توسعه قابلیت طرح مییابند و از طرف اندیشمندان و محققین از آن با مفاهیم تجدد، صنعتیشدن و پیشرفت نیز یادکردهاند و اشاره به رواج پدیدههایی چون شهرنشيني، فردگرايي، محاسبهگری، مادیاندیشی و مصرفگرايي دارد که بر بستر تغییر سبک زندگی و اقتضائات منطقه ای و جهانی استوار است و بدینسان آبادانی، معماری، فناوریها، مشاغل، سبک زندگی، ارتباطات، مشارکت اجتماعی، ارتقاء جایگاه زنان و کودکان را در پی داشته است ولی به صورتی نابرابر و ناموزون شکل گرفتهاست؛ تفاوتهای فرهنگی، اقتضائات بومی- محلی به عینیاتی اجتماعی بدل شده است که لازمه توسعه است و باید با فرهنگ و هویت اجتماعی تناسب و تناسخ داشتهباشد، چنانکه اندیشمندان پساتوسعه اظهار میدارند که « ظهور رنجش بیش از حد از توسعه بروز ویرانهای از این چشم انداز فکری و ایجاد شکافهایی که شروع به فرو ریختن کردهاست را موجب شدهاست.» ( ساچس، ۱۹۹۲، راهنما، ۱۹۹۷ و اسکوبار، ۱۹۹۲، ۱۹۸۵ ) و برخی « هدف واقعی توسعه را گسترش کنترل دولتهای متحد جهان غرب به کشورهای در حال توسعه » ( رشیدی، ۲۰۱۴ ) ذکر کردهاند و از نتایج این تحقیق نیز بروز پیامدهای توسعه اقتصادی-اجتماعی به شکل متفاوت است که حکایت از تناسب توسعه با هویت جمعی دارد.
هر چند شواهد زیادی حاکی از تضعیف هویت قومی و غلبه هویت بیرونی است ولی شواهدی نیز بر حوزه "توسعه بستری برای تقویت هویتقومی" اشاره دارند و در ریشهیابی آن میتوان به عوامل متعددی اشاره نمود چنان است؛ نیاز ابرقدرتها در منطقه، شیوه تعامل دولتهای مرکزی با قومیتها و نقش احزاب و تشکلهای فعال، باید گفت که تفاوتهای فرهنگی، وجود ریشههای تاریخی هویتی کُردها و دارا بودن ساختار جمعیتی جوان از شرایط دخیل در تقویت عناصر هویتقومی-کُردی در شهرستان مهاباداست. البته نظریات اخیر این حوزه بر توجه به لازمههای محلی، منطقهای و بومی در این ارتباط تأکید دارند و در این ارتباط لازم به ذکر است که مردم این شهرستان واجد پیشینهای در دفاع از فرهنگ سنتی، ارزشهای اجتماعی و هویتقومی-کُردی ( زبان، دین، و ... ) که بعضاً به شکل فعالیتهای قومگرایانه و هویتطلبانه نیز ظاهر شدهاست و پدیدههایی نیز حاکی از تقویت عناصر هویتقومی ( زبان، پوشاک، خوراک و .... )، ارتقاء آگاهی قومی، جهانی شدن هویتقومی و ارتقاء جایگاه کردها در منطقه را نیز شاهد هستیم.
منابع
منابع فارسی
۱. ازکیا، مصطفی، دانشمهر، حسین و احمدرش، رشید (۱۳۹۲). توسعه و مناقشات پارادایمی جدید ( ج ۱ )، تهران: کیهان
۲. احمدرش، رشید (1391). سنت و مدرنیته در کردستان (مطالعهای جامعهشناختی از ورود عناصر مدرنیته به موکریان). رساله دکتری، دانشگاه تهران.
۳. ازكيا، مصطفي و ديگران ( ۱۳۸۹ )، نظريههاي اجتماعي معاصر با رويكرد توسعه، تهران: انتشارات علمي.
۴. ازكيا، مصطفي؛ ايماني جاجرمي، حسين ( ۱۳۹۰ ) روشهاي كاربردي تحقيق، كاربرد نظريه مبنايي، تهران، انتشارات كيهان.
۵. اشتراوس، آنسلم و کوربین، جولیت ( ۱۳۸۵ ) ، اصول روش تحقیق کیفی: نظریه مبنایی، رویهها و شیوهها، ترجمه بیوک محمدی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
۶. ایمان، محمد تقی و محمدپور، احمد ( ۱۳۸۹ )، فرایند و پیامدهای نوسازی و تغییروتحولات اجتماعی، مطالعه موردی شهرستانسردشت، نامه انسانشناسی، دوره اول، شماره ۵، صص ۷۸-۵۸
۷. بلو ، ژویس (1379). بررسي جامعه شناختي و تاريخي مسئلۀ كٌرد، ترجمهی پرويز اميني. تهران: نشر.
۸. بهتویی، حیدر ( ۱۳۸۵ ). کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین، تهران: گستره.
۹. جلایي پور، حميدرضا ( ۱۳۸۵) ، فراز و فرود جنبش كردي ۱۳۵۷-۱۳۶۷، فصلنامه مطالعات ملي، سال هفتم، شماره 26، صص ۱۰۹-۸۱.
۱۰. دمورگان، ژاک (۱۳۳۹). جغرافیای غرب ایران، ترجمه کاظم ودیعی، ج دوم، تبریز: چاپخانه شفق تبریز.
۱۱. ذکائی، محمدسعید، (۱۳۸۱)، نظریه و روش در تحقیقات کیفی، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره ۷، ۵۶-۶۲.
۱۲. طالب، مهدی و عنبری، موسی (۱۳۸۴ )، جامعهشناسی روستایی ابعاد تغییر و توسعه در جامعه روستایی ایران، دانشگاه تهران.
۱۳. ریتزر، جورج ( ۱۳۸۸)، نظریههای جامعه شناسی در دوران معاصر ،محسن ثلاثی، تهران:انتشارات علمی.
۱۴. عبدالهی، عادل (۱۳۹۲). مطالعه و بررسي جامعهشناختي زمينههاي فرهنگي- اجتماعي جهان- محلي شدن و پيامدهاي آن بر روي هويت قومي در کردستان ايران بعد از انقلاب اسلامي(مطالعهي موردي: منطقهي هورامانِ تخت). رسالهی دکتری جامعهشناسی، دانشکدهی علوم اجتماعی و انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
۱۵. فلیک، اوه (۱۳۸۷)، درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمه هادی جلیلی، تهران: نشر نی.
۱۶. کاستلز مانوئل (۱۳۸۳)، عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ: قدرت هویت، مترجم: احد علیقلیان و افشین خاکباز. تهران: طرح نو.
۱۷. کوچرا، کریس (1373). جنبش ملی کرد. ترجمه ابراهیم یونسی. تهران: آگاه.
۱۸. محمدپور، احمد، رضایی، مهدی، پرتویی، لطیف ، صادقی، رسول (1۳87) ، سنت، نوسازی و خانواده: مطالعهی تغییرات خانواده در میان ایلات منگور و گورک شهرستان مهاباد، مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه.
۱۹. هراتی، محمد جواد (1388). تأملی در تأثیر توسعه بر هویت فرهنگی، راهبرد توسعه. شماره 19.
منابع انگلیسی
.۲۰ Alan, Carter (1999). "The Nation-State and Underdevelopment",Third World Quarterly,Vol 16,Issue 4.
21. Escobar, A. (1995). Encountering Development: The Making and Unmaking of the Third World. Princeton, NJ: Princeton University Press.
22. Escobar, A. (1992). ‘Reflections on ‘Development’: Grassroots Approaches and Alternative Politics in the Third World’, Futures 24(5): 411-436.
23. Featherstone, M. (1990). Global culture: Nationalism, globalization and modernity (Vol. 2). Sage.
24. Fronzosi, R. (1998). Narrative Analysis for Why (and how) Sociologists, 24.
25 .Jones, M., & Alony, I. (2011). Guiding the use of grounded theory in doctoral studies–An example from the Australian film industry.
26. Khondker, H. H. (2005). Globalisation to glocalisation: A conceptual exploration. Intellectual Discourse, 13(2).
26. Khondker, H. H. (2004). Glocalization as globalization: Evolution of a sociological concept. Bangladesh E-Journal of Sociology, 1(2), 1–9.
27. Kothari, R. 1988. Rethinking Development: In Search of Humane Alternatives. Delhi:Ajanta.
28. O’Connor, M & Arnoux, R (1993) Translators’ introduction, in: S Latouche, In the Wake of Affluent Society: An Exploration of Post-Development (London: Zed Books).
29. Langman, L. (2003). Culture, Identity and Hegemony: The Body in a Global Age. Current Sociology, 51(3), 223–247.
30. Leskiewicz, Max(2004): "Towards an Ontological Revival of Legal Theory, partII: Methldological Ethics , Bourdieu, Giddens and De Certeau", at: http://www . alpsa.net/ documents/ Leskiewics Ontology II-000.pdf.
31 Minorsky,V. (1957) Mongol Place-Names in Mukri Kurdistan, Bulletin of the School of Oriental and African Studies, London, vol.XIX
32. Moles, David (1999),”Dependencia and Modernization”, In Pieterse, J. (1996). Globalisation and culture: Three paradigms. Economic and Political Weekly, 31(23), 1389–1393.
33. Rahnema, M. & Bawtree, V (eds). (1997). The Post-Development Reader. London: Zed.
34. Rapely,John (2004) Development studies and the post development critique : progress in development studies, Progress in development studies, ( 350-354)
35. Rashidi, hassan (2014). Post-Development, An Approach To Development Failure,Advances in Environmental Biology, 8(6) Special
36. Robertson, R. & Lechner, F. (1985). Modernization, globalization and the problem of culture in world-systems theory. Theory, Culture & Society, 2(3), 103–117.
37. Robertson, R. (1992). Globalization: Social theory and global culture (Vol. 16). Sage.
38. Robertson, R. (1995). Glocalization: Time-space and homogeneity-heterogeneity. Global Modernities, 25–44.
39. Roudometof, V. (2003). Glocalization, Space, and Modernity 1. The European Legacy, 8(1), 37–60.
40. Roudometof, V. (2005). Transnationalism, Cosmopolitanism and Glocalization. Current Sociology, 53(1), 113–135.
41. Robertson, R. (1995). Glocalization: Time-space and homogeneity-heterogeneity. Global Modernities, 25–44.
42. Robertson, R., & Lechner, F. (1985). Modernization, globalization and the problem of culture in world-systems theory. Theory, Culture & Society, 2(3), 103–117.
43. Ritzer, G. (2003). Rethinking globalization : Glocalization / grobalization and something / nothing . Sociological Theory, 21(3), 193–209.
44. Sachs, W. 1992. The Development Dictionary: A Guide to Knowlege as Power. London:Zed
45. Rist, G. 1990. Development as the new religion of the West, Quid Pro Quo 1; 2: 5-8.
46. Seabrook, J. 1994. Victims of Development, Resistance and Alternatives. London: Verso.
47. Strauss, A. and Corbin, J. (1998) Basics of Qualitative • Research: Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory, Thousand Oaks: Sage Publications.
48. Vinken, H. & Ester, P. (1992). Modernization and value shifts. A cross-cultural and longitudinal analysis of adolescents’ basic values. Adolescence, Careers, and Cultures. Berlin/New York: Walter de Gruyter.
49. Xue, C. (2008). A Review of Tomlinson’s Views on Cultural Globalization. Asian Social Science, 4(6), P.112
Study the effects of collective identity among the Kurds
(Sociological study of the impact of development on Ethnic identity in the city of Mahabad)
Abstract:
The contemporary world has created major changes in the various socio-economic fields , But occurrence of modernity, traditional and local identities elements have been continued, If coexist and continuity of the collective identity to created a new social, It can be said that this situation is largely represent theories of post-development.
This study seeks to answer questions related to “ The impact of development on” and Based on the nature of the methodology used ( Grounded Theory ) To explain the causes, context, strategies and deals with the consequences of the impact. And the method of grounded theory with field-depth interviews and contributions among residents of the city of Mahabad has used.
It can be determined that economic and technological development projects and modernization of all aspects of individual and social life has changed, And has established crisis-Kurdish ethnic identity And "weakening of ethnic identity" in various aspects of economic, linguistic, religious, lifestyle … , Due to "the formation of false or incomplete knowledge"
The elements such as: rationality, democracy, science …, It can be acknowledged that while "the emergence of some elements of modernity", "uneven and unequal development" has been created. And on the other "new opportunities for ethnic-Kurdish identity" is prepared . And "position, the Kurds" was promoted in the region The central issue revolves around research “ Creating uneven development during the crisis in ethnic-Kurdish “ It's formed. Grounded theory "uneven development, new forms of inequality and ethnic-Kurdish identity" of Kurdish.
Keywords:
ethnic identity, identity crisis, unequal development, city of Mahabad, grounded theory
[1] - Development
[2] - Socio-Economic Development
[3] - Grounded Theory
[4] - Khondker
[5] - Roudometof
[6] - Pos World War 2
[7] - Westernization
[8] - homogenization
[9] - Validity
[10] - Reliability
[11] -زاویهبندی ( Trangulation ) یکی از محبوبترین راهبردهای اعتبارسنجی در پژوهش کیفی محسوب میشود که همگرایی مبتنی بر یافتهای خاص با استفاده از انواع متفاوت روشها، نظریهها، رویکردها، پژوهشگران و منابع اطلاعاتی است. ( ایمان و محمدپور،۱۳۸۹: ۶۹ )
[12] - در آن زمان ساوجبلاغ نام داشتهاست.
[13] - شامل بخشها و شهرهای مرکزی، بوکان، نقده، اشنویه، مرحمتآباد، شاهیندژ، تکاب، سقز، بانه، سردشت، خانه ( مینورسکی، ۱۹۵۷ )
[14] - Focouse Group
[15] - Conceptualization
[16] - پس از پیاده کردن نوارهای ضبط شده که در بسیاری از موارد با استفاده از گوشی همراه و ضبط صدا و تصویر، صورت گرفتهاست و تبدیل صدا به متن و سپس ترجمه آن از زبان کُردی به زبان فارسی انجام شدهاست.
[17] - برگزاری مصاحبهها و مراجعه به میدان، تا زمان نگارش مطالب به صورت مداوم و بر حسب نیاز و برای رفع ابهامها ادامه یافت. در واقع، رفت و برگشت به میدان تا آخرین لحظهها ادامه یافت.
[18] - Axial Coding
[19] - Causal Conditions
[20] - Core Category
[21] - Intervening Conditions
[22] - Context Conditions
[23] - Strategies
[24] - Consequences
[25] - Selective Coding
[26] -Story Line
[27] -Core Category
[28] - به تعبیری که کاستلز(۱۳۸۳) به کارمیبرد و متوجهی هویتهای جمعی است که سرکوب شدهاند یا نادیده گرفته میشوند.
[29] - کوردایهتی اصطلاحی است رایج در بین کُردها که به تلاشها، اندیشهها و جهتگیریهایی اشاره دارد که یک کنشگر کُرد در راستای حفظ، دفاع، تقویت و ... کنشها و پدیدههایی و کنشهایی انجام میدهد که به عنوان شاخصه هویت کُردها شناسایی شدهاست.
[30] - که از آن جمله میتوان به مواردی زیر مستخرج از دادههای این تحقیق اشاره نمود: همچون " اقتصاد"، " اخلاقیات و معنویت"، " خانواده"، " روابط اجتماعی"، "ارزشها"، " روابط دولت و قومیتها"و ...