بررسی تأثیر احساس عدالت اجتماعی در میزان مشارکت انتخاباتی(مورد مطالعه: استان مازندران سال 1398)

محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران

عبدالله آشتیانی ¹ (دانشجوی دکتری گروه جامعه شناسی سیاسی، واحد تهران مرکزی،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
مجید رادفر ² (دانشیار گروه جامعه شناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران (نویسنده مسئول))
ابوالقاسم حیدرابادی ³ (استادیار گروه جامعه شناسی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران)

تاریخ دریافت : 1399/02/07 تاریخ پذیرش : 1399/08/03 تاریخ انتشار : 1400/09/01

کلید واژه: عدالت توزیعی, مشارکت انتخاباتی, عدالت رویه‌ای, عدالت اجتماعی,

چکیده مقاله :

مشارکت سیاسی و حضور مردم در انتخابات یکی ازعوامل مهم مشروعیت بخش برای نظام‌های سیاسی متفاوت است. عوامل متعددی می تواند در مشارکت انتخاباتی موثر باشند و بر کم و کیف آن تاثیر بگذارند. یکی از این عوامل عدالت اجتماعی است. لذا مقاله با هدف تأثیر عدالت اجتماعی بر مشارکت انتخاباتی انجام شد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و با ابزار پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری شد. جامعه آماری شامل افراد بالای 15 ساله شهرهای استان مازندران است. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران384 نفر است. یافته‌ها نشان می‌دهد میانگین مشارکت انتخاباتی بیش از حد متوسط و برابر با 2.34 است. بین عدالت اجتماعی و میزان مشارکت انتخاباتی رابطه مثبت و مستقیم با همبستگی 522/0 وجود دارد. هرچه عدالت اجتماعی بیشتر شود، میزان مشارکت انتخاباتی افزایش می یابد. همچنین می توان شاهد وجود رابطه مثبت بین مولفه های عدالت اجتماعی با مشارکت انتخاباتی بود. در بین ابعاد عدالت اجتماعی، بعد عدالت توزیعی بیشترین همبستگی را با مشارکت انتخاباتی دارد. نتیجه این که برای افزایش در مشارکت انتخاباتی در بین شهروندان مازندرانی بایستی به عدالت اجتماعی و ابعاد آن و از همه مهمتر عدالت توزیعی توجه ویژه ای نمود و شرایط را برای افزایش عدالت توزیعی در جامعه فراهم نمود.

چکیده انگلیسی:

Political participation and the presence of the people in elections are one of the most important legitimizing factors for different political systems. Numerous factors can affect the participation of the electorate and affect its performance. One of these factors is social justice. Therefore, the research was conducted with the aim of influencing social justice on electoral participation. The research method was survey and the information was collected using the questionnaire. The statistical population included people over 15 years of age in the cities of Mazandaran province. The sampling method for multi-stage clusters and sample size is 384 according to Cochran's formula.The results show that the average electoral turnout is too moderate and equal to 2.34. There is a positive and direct relationship between social justice and electoral turnout with a correlation of 0.522. As social justice increases, so does electoral participation. We can also see a positive relationship between the components of social justice and electoral participation. Among the dimensions of social justice, the distributive justice dimension has the most correlation with electoral participation. The result is that in order to increase the electoral participation among the citizens of Mazandaran, special attention should be paid to social justice and its dimensions, and most importantly, distributive justice, and conditions should be provided for increasing distributive justice in society.