بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش (مطالعه موردی: اداره کل استاندارد گیلان)
محورهای موضوعی : مدیریت فرهنگیهستی خرم خواه 1 , شهرام هاشم نیا 2 , سید جواد پیمان 3
1 - مسئول مکاتبات
2 - ندارد
3 - ندارد
کلید واژه: فرهنگ سازمانی, درگیر شدن در کار, سازگاری, انطباقپذیری, مأموریت و مدیریت دانش,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف پژوهش:هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش است. در این پژوهش، مؤلفههای فرهنگ سازمانی، درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباقپذیری و مأموریت میباشند که رابطه آنها با مدیریت دانش بررسی میشود. روش پژوهش:تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری دادهها، توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی به شمار میآید. جامعه آماری تحقیق، کلیه کارکنان اداره کل استاندارد گیلان که درگیر در فعالیتهای دانشی سازمان هستند، میباشد. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 63 نفر به دست آمد و پرسشنامهای (با ضریب آلفای کرونباخ=868/0)در اختیار اعضای نمونه آماری قرار گرفت. پس از جمعآوری پرسشنامهها، تجزیه و تحلیل دادههای کمی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام شد. یافتهها: یافتههای تحقیق حاکی از آن بود که هر یک از مؤلفههای فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش رابطه بالایی دارند و رابطه انطباقپذیری با مدیریت دانش بیشتر و قویتر است. نتیجهگیری: با توجه به اینکه در نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری، ضرایب همبستگی تحقیق مقداری مثبت میباشد، بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، بین چهار ویژگی فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباقپذیری و مأموریت) و مدیریت دانش رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی وجود دارد؛ ولی رابطه و تأثیر ویژگی انطباقپذیری با مدیریت دانش بیشتر و قویتر است. بنابراین با حمایت و توسعه بیشتر ویژگیهای فرهنگ سازمانی در سازمان میتوان به اجرای بهتر مدیریت دانش دست یافت.
Introduction: The main objective of the present paper is to examine the effect of organizational culture on knowledge management. Hence, it considers job involvement, consistency, adaptation and mission as main components of organizational culture and investigates their relationship to knowledge management. Methodology: The present descriptive, field study is an applied research the population of which is composed of all employees of Standard Administration of Guilan Province involved organizational knowledge activities. The sample size was determined to be 63 individuals using Cochran's formula. And a questionnaire (with Cronbach's Alpha coefficient = 0.868) was distributed among the sample population. After questionnaires were collected, obtained data was analyzed by SPSS statistical software. Findings: Research findings indicated that all components of organizational culture are highly related to knowledge management with "adaptation" having the strongest relation. Conclusion: Based on positive value of correlation coefficients obtained through statistical analysis it can be concluded that there is a positive and significant relationship between organizational culture and knowledge management. There is also a direct, positive and significant relationship between knowledge management and the four aspects of organizational culture (job involvement, consistency, adaptability and commission).“Adaptability” is the highest and the most powerful relationship with (and effect on) knowledge management. Therefore, an improvement in knowledge management can be achieved through supporting and developing different aspects of organizational culture.