طراحی مدل توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا
محورهای موضوعی : مدیریت فرهنگیآنتونیا شرکاء 1 , هادی خانیکی 2 , عباسعلی قیومی 3
1 -
2 -
3 -
کلید واژه: "ایران و ایتالیا", "دیپلماسی فرهنگی", "اشتراکات فرهنگی", "قابلیت های فرهنگی", "ظرفیت های فرهنگی",
چکیده مقاله :
هدف از این پژوهش توصیفی و کاربردی ارائۀ مدلی برای توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا است. جهت دستیابی به مولفههای موثر بر آن، در دو مرحله ، نظر کارشناسی 29 نفر از خبرهگان امور فرهنگی در حوزۀ ایران و ایتالیا شامل دیپلمات، سفیر، استاد دانشگاه و فعال فرهنگی- استخراج شد و سپس از ایشان خواسته شد به سوالهای پرسشنامهای براساس سه حوزۀ قابلیتها و ظرفیتها و اشتراکات فرهنگی در شرایط موجود و مطلوب پاسخ دهند. در حوزۀ قابلیتها مولفهها و شاخصهایی چون ارزشهای معنوی، مبانی قانونی، همکاری سازمانهای مردم نهاد، سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی، نقش سفارتخانهها و عضویت در سازمانهای بینالمللی مد نظر قرار گرفت. در حوزۀ ظرفیتها محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای، آموزش فرهنگ و زبان، میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و کتابخانهای، نمایشگاهها و جشنوارهها، شبکهسازی اجتماعی و تالارهای گفتگوی مجازی، مراکز علمی و پژوهشی و ورزش؛ و در اشتراکات: جغرافیای فرهنگی، قرابتهای تمدنی و تاریخی، گفتمانهای صلحطلب و منافع مشترک. پس از دستیابی به اتفاقنظر مطلوب و تجزیه و تحلیل اطلاعات، نتایج ذیل بهدست آمد: در شرایط موجود تنها حوزهای که بر توسعه دیپلماسی فرهنگی دو کشور موثر بوده، حوزۀ اشتراکات فرهنگی است. این در حالیست که در شرایط مطلوب، دو حوزۀ دیگر یعنی قابلیت ها و ظرفیتهای فرهنگی، نیز حائز اهمیت هستند و از همینرو در تدوین مدل توسعه دیپلماسی ایران در رابطه با ایتالیا باید مدنظر قرار بگیرند.
This descriptive and applied research was conducted with the aim of designig a model for the development of cultural diplomacy between Iran and Italy. In order to achieve the effective components, the opinion of 29 cultural affairs experts in Iran and Italy - including diplomats, ambassadors, university professors and cultural activists - was extracted in two rounds and then they were asked to answer the questionnaire’s questions based on the three areas of capabilities and capacities and common cultural areas in the existing and desirable conditions. In the area of capabilities, indicators such as spiritual values, legal foundations, cooperation of NGOs, formal policy-making and cultural planning, considering the role of embassies and membership in international organizations. In the field of capacities were considered items as cultural, artistic and media products, culture and language education, cultural heritage, art, tourism and library, exhibitions and festivals, social networking and virtual forums, scientific and research centers and sports; And in common areas: cultural geography, civilizational and historical affinities, pacifist discourses and common values. After reaching the desired consensus and analyzing the information, the following results were obtained: In the current situation, the only area that has been effective in the development of cultural diplomacy between the two countries is cultural commonalities. But in favorable conditions, the two other areas, cultural capabilities and capacities, are also important, and therefore should be considered in formulating a model for the development of Iranian diplomacy in relation to Italy.
_||_
طراحی مدل توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا
چکیده
مقدمه و هدف پژوهش: در این تحقیق کوشش شده مدلی برای توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا طراحی شود. ایتالیا کشوریست که در طول تاریخ همواره روابط حسنهای با ایران داشته و یافتن قابلیتها، ظرفیتها و اشتراکات فرهنگی موثر بر دیپلماسی فرهنگی این دو کشور میتواند در توسعۀ آن موثر باشد. هدف این است که پس از شناسایی مولفهها و شاخصهای دیپلماسی فرهنگی در سه حوزۀ فوق و وزندهی و تعیین اولویتها، مدلی طراحی کنیم که به بهبود و گسترش روابط فرهنگی ایران و ایتالیا در دنیای امروز بیانجامد.
روش پژوهش: این پژوهش دارای رویکرد کیفی و توصیفی و تحلیلی است و از نوع زمینهای (پیمایشی) محسوب میشود. ابتدا با روش دلفی در دو مرحله ، نظر کارشناسی 29 نفر از خبرهگان امور فرهنگی در حوزۀ ایران و ایتالیا – شامل دیپلمات، سفیر، استاد دانشگاه و فعال فرهنگی- را استخراج کرده و در خصوص حوزههای مؤثر بر توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا – قابلیتها، ظرفیتها و اشتراکات - از آنها خواسته شد سوالهای پرسشنامه را در شرایط موجود و مطلوب در قالب طیف لیکرت (میزان تاثیرگذاری) پاسخ دهند. پس از بازگشت پاسخ ها، دستیابی به اتفاق نظر مطلوب و امکان تجزیه و تحلیل و طراحی مدل فراهم شد.
یافتهها: در حوزۀ قابلیت ها: ارزش های معنوی و اخلاقی، اصول و مبانی قانونی، همکاری سازمانهای مردم نهاد و مدنی، سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی و نقش سفارتخانه ها، عضویت در سازمانهای بینالمللی؛ در حوزۀ ظرفیت ها: خدمات و محصولات فرهنگی هنری و رسانه ای و ارتباطات، آموزش فرهنگ و زبان، میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و کتابخانه ای، برگزاري نمايشگاه ها و جشنواره هاي مختلف هنری و فرهنگی، شبکه سازی اجتماعی و تالارهای گفتگوی مجازی، مراکز علمی و پژوهشی و دانشگاهی و ورزش؛ و در حوزۀ اشتراکات: جغرافیای فرهنگی، قرابت های تمدنی و تاریخی، گفتمان های عدالت محور و صلح طلب و منافع مشترک ملی و بینالمللی بهعنوان عوامل موثر بر توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا معرفی شدند.
نتیجه گیری: نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که در شرایط موجود تنها حوزهای که بر توسعۀ دیپلماسی فرهنگی دو کشور موثر بوده، حوزۀ اشتراکات فرهنگی است. این در حالیست که در شرایط مطلوب، دو حوزۀ دیگر یعنی قابلیتها و ظرفیتهای فرهنگی، نیز حائز اهمیت هستند و از همین رو در تدوین مدل توسعه دیپلماسی ایران در رابطه با ایتالیا باید مدنظر قرار بگیرند.
واژگان کلیدی: دیپلماسی فرهنگی، اشتراکات فرهنگی، ظرفیت های فرهنگی، قابلیت های فرهنگی، ایران و ایتالیا
مقدمه
در دنیای امروز از سویی تمایل به حذف مرزها و نزدیکی بین ملتها وجود دارد و از سوی دیگر فرهنگهایی هستند که نمیخواهند در فرهنگهای دیگر ذوب شوند. در چنین چشماندازی یافتن راههای ارتباطی بین مردمانی که بر هویت اصیل خود پای میفشارند، میتواند رمز موفقیت هر کشوری باشد چراکه در پرتو وحدت است که کثرت آرا به یک فرصت برای غنای تمدن بشری تبدیل میشود وگرنه کثرتی که سبب نزاع و اختلاف و جنگ شود، جز فلاکت و آوارگی، ارمغانی نخواهد داشت. اینجاست که اهمیت مفاهیمی چون سیاست خارجی، دیپلماسی و ارتباطات فرهنگی آشکار میشود. اگر ملاحظات سیاسی، اقتصادی و امنیتی سه حوزه سنتی، اساسی و مسلم در عرصه بین المللی است، در دنیای متکثر و جهانی شدۀ امروز، فرهنگ (و مؤلفه های فرهنگی) رکن چهارم سیاست خارجی را تشکیل می دهد که در بسیاری از مواقع لایه های زیرین سه حوزه دیگر نیز منبعث از آن می شود. اگر کنفرانس جهانی سیاستهای فرهنگی در مکزیکوسیتی، چهل سال پیش، بر اهمیت نقش فرهنگ و آموزش، امکان و فرصت گفتگو ، همکاری نزدیکتر میان ملتها، احترام حقوق دیگران و تحقق آزادیهای اساسی انسان را در رسیدن به توسعه و صلح تاکید کرد (سلیمی، 1389؛ صالحی امیری، محمدی، 1392)، امروزه وجود تهدیدهای زیستمحیطی و امنیتی، رشد جمعیت و کمبود منابع طبیعی، سرعت دگرگونیها، توسعۀ شبکه های مجازی و شیوع بیماری کشنده و جهانگیر کورنا، فرصتی برای تامل و تعمق در جهت حل مشکلات باقی نگذاشته و دولتها بیش از پیش بر این امر واقف هستند که جز با تعامل و ارتباطات سازنده نخواهند توانست به مصاف معضلاتی بروند که با گذر از مرزهای داخلی، ماهیتی فرامرزی و جهانی یافتهاند. یکی از راههای نزدیکی ملتها و کشورهای دور (بهلحاظ سیر تاریخی، مسافت جغرافیایی و گرایش مذهبی) اما نزدیک از نظر تشابهات فرهنگی و غنای تمدنی، ارایه مدلی برای توسعۀ دیپلماسی فرهنگیست که جز با شناسایی قابلیت ها و ظرفیت ها و اشتراکات فرهنگی کشورها و وزنی که مولفه ها و شاخص های آنها در وضعیت کنونی و در وضعیت مطلوب دارند، فراهم نمیشود.
ضرورت و اهمیت تحقیق
در شرایطی که ایران بیش از هر زمان دیگری از سوی جامعه بینالمللی و علیالخصوص آمریکا و اروپا در مظان اتهامهای مختلف و در معرض سوءتفاهم های مزمن، ریشه دار و بهظاهر لاینحلی است، گزینۀ فرهنگی – در کنار دو رکن دیگر در روابط بین الملل یعنی سیاست و تجارت – در دیپلماسی عمومی با غرب میتواند فرصت بینظیری را در اختیار دولتمان بگذارد تا چون برونرفتی از گره کور پرونده هستهای و تصور نقض حقوق بشر و فقدان دموکراسی و آزادی در ایران عمل نماید و به کاهش سوءاستفاده و جهل و ترس در روابط دو کشور، تهدید و توسل به استراتژیِ درگیری نظامی و لحن خصمانه و آمرانه در روابط رسمی دیپلماتیک بیانجامد. در پرتو تامین منافع ملی ما در چهارچوب منافع بینالمللی، فرصتهای فرهنگی، آموزشی، علمی، هنری، و ... بیشتری نیز برای پیشرفت دولت و ملت ایجاد خواهد شد. ایتالیا از کشورهایی در اتحادیه اروپاست که سنتی دیرینه در روابط حسنه با ایران دارد. وجود مشابهتهای فرهنگی، تعلق داشتن هردو کشور به تمدنی چندهزار ساله (تمدن ایران و روم باستان)، نقش دین و خانواده به عنوان دو نهاد اساسیِ قوامبخش جامعه، ریشه مشترک زبانی که هردو زیرشاخه زبانهای هندواروپایی هستند، و علائق مشترک هنری و ادبی سبب شده که رابطۀ این دو کشور ولو در برهههایی از تاریخ که روابط پرتنشی با غرب وجود داشته، به دور از تشنج باشد و حتی ایتالیا بهعنوان یکی از هفت کشور صنعتی جهان و از مهمترین اعضای اتحادیه اروپا، نقشی تعدیل کننده در صحنه بینالمللی ایفا نماید. از این روی ارائۀ مدلی برای ارتقاء دیپلماسی فرهنگی ایران با ایتالیا، میتواند راهکارهایی را برای دست اندرکاران دیپلماسی فرهنگی و مشخصا بخشهای فرهنگی سفارتخانه های ج. ا. ایران در خارج از کشور فراهم آورد تا نسبت به کاهش تنشهای ناشی از عدم تفاهم و شرایط ملتهب حاکم بر منطقه خاورمیانه اقدام نمایند و دررابطه با ساماندهی سیاستگذاری فرهنگی در روابط بینالملل همت گمارند.
بیان مساله
جی. ام. میچل متفکر و نویسندۀ انگلیسی، تفاوتی اصولی میان روابط فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی قائل است. از نظر او، دیپلماسی فرهنگی، عرصۀ ارائۀ فرهنگ کشورها در قالبهای رسمی (معاهدات دو یا چندجانبه) است و یا به واسطۀ آن، دولت ها اجازۀ چنین فعالیتی را بهطرف مقابل میدهند؛ اما روابط فرهنگی، در عرصهای بسیار گستردهتر، شامل فعالیتهای فرهنگی و تأثیر مؤسسات و نهادهای خصوصی، مردمنهاد و غیردولتی بر یکدیگر نیز میشود. پس دیپلماسی فرهنگی عمدتاً از سوی دولتها ـ در قالب قراردادها و کنوانسیونهای بینالمللی و وظایف درنظر گرفته شده برای رایزنیهای فرهنگی سفارتخانهها ـ اعمال میشود، شأن قانونی و رسمی دارد و یکی از شروط تحقق آن بهنحو احسن، بهکارگیری دیپلماتهای خلاق، کاردان و متخصص در دستگاه دیپلماسی فرهنگی است؛ اما روابط فرهنگی در مفهوم عام، عرصۀ فعالیت بازیگران غیررسمی ـ همچون نهادهای مدنی (ارگانهای نیمهرسمی)، جنبشهای اجتماعی، افکار عمومی، اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی (چون شخصیتهای برجسته فرهنگی و مذهبی، اندیشمندان، هنرمندان، نویسندگان و کلاً نخبگان)، همچنین "NGO"ها (سمنها یا همان سازمانهای غیردولتی) فعال در زمینههای فرهنگ و ادیان و حقوق بشر است. اصلیترین عرصهها و تجلیات روابط فرهنگی بینالمللی میان ملتها عبارتند از: اطلاعات و کتاب؛ مبادله افراد میان اعضای یک جامعه (مانند رفت و آمد دانشجویان، استادان و متخصصان و همچنین گسترش توریسم که موجب تماس بیشتر افراد جوامع با یکدیگر و تأثیرپذیری فرهنگی آنها از یکدیگر است)؛ زبان و آموزش زبان (شامل آموزش زبان در قالب انجمنهای فرهنگی یا با تشکیل کرسیهای زبانآموزی در موسسات آموزش عالی)؛ هنرها (که از دید میچل برای سیاستمداران، دیپلماتها و روزنامهنگاران، اصلیترین تجلی حیات فرهنگی یک ملت هستند و عبارتند از موسیقی، تئاتر، رقص، اپرا، فیلم، ویدئو، فولکلور، تلویزیون، نمایشگاه نقاشی، عکاسی، گرافیک و...)، فعالیتهای علمی ـ آموزشی (مانند ایجاد مدارس و دانشگاههای بزرگ و مبادلۀ استاد و دانشجو و مبادلات علم و تکنولوژی)، و در نهایت، رسانههای جهانی و فناوریهای نوین ارتباطات (ماهوارهها و شبکههای رادیو/ تلویزیونی و تکنولوژیهای اطلاعاتی مانند رسانههای مجازی و اینترنت، که در کنار رسانههای سنتی مکتوب چون مطبوعات و کتاب، امکان مبادله فرهنگی گستردهای را فراهم میآورند). مجموعهای که عرصههای سیاسی و اقتصادی را نیز تحتتأثیر قرار داده و باعث شده که مرزهای فرهنگی کشورها از بین رفته و مفهوم جغرافیای اجتماعی دچار تغییر و تحوّل اساسی گردد. (راسل و دیگران، 2013).
مسأله ایناست: در دنیای متکثر امروز چه مدلی میتواند دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا را توسعه ببخشد؟ و اصولا این دو کشور چه قابلیتها ، ظرفیتها و اشتراکات فرهنگی، با چه مولفهها و شاخص هایی، دارند که میتوانند در رونق دیپلماسی فرهنگی فیمابین موثر باشند؟ در این تحقیق در پی آنیم که پس از بررسی سه حوزۀ فوق، عناصر هر حوزه را شناسایی نماییم و سپس با وزندهی به هریک از حوزهها و مولفهها اندازهگیری وضعیت موجود دیپلماسی فرهنگی از نظر کارشناسان و مدیران فرهنگی، شناسایی و تبیین وضعیت مطلوب (بهلحاظ کیفیِ) دیپلماسی فرهنگی از نظر نخبگان، تاثیر مولفهها را بر یکدیگر و در نهایت بر توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا بسنجیم و در نهایت به ارائه مدلی برای توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا همت گماریم.
در اين راه ضمن بررسی مولفههای دیپلماسی غیررسمی و ارتباطات فرهنگی، اهمیت ویژهای به دیپلماسی رسمی در حوزۀ فرهنگ میدهیم. زیرا بر این باوریم که دولتها و حکومتها با بودجههای فرهنگی و اختیارات رسمی، میتوانند نقش مهمی در ایجاد تعاملات مؤثرتر و جهتدهی بهینه به برنامههای فرهنگی خود در خارج از کشور ایفا نمایند و از این رو نهتنها طراحان خوبی برای ترویج و اشاعه فرهنگ کشور متبوعه خود هستند بلکه قادرند مجریان کارآمد برنامههای مدون فرهنگی نیز باشند.
پیشران ها |
پیشران ها |
پیشران ها |
-
شکل شمارۀ 1 : الگوی اولیه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا
ادبیات تحقیق
فرهنگ
در اینجا برای پرهیز از اطالۀ کلام در باب فرهنگ – که تعاریف بیشماری از آن شده -، به تعریف یونسکو از فرهنگ در کنفرانس جهانی مکزیکوسیتی در سال 1982 بسنده میکنیم: « فرهنگ کلیتی است ترکیب یافته از خصوصیات متفاوت روحی، مادی، فکری و احساسی که شاخصۀ یک جامعه یا یک گروه است و نه تنها هنرها و نوشتارها، بلکه حالات زندگی، حقوق بنیادی انسان، نظامهای ارزشی، سنتها و باورها را در بر میگیرد و به انسان امکان عکسالعمل نشاندادن در مقابل خود را میدهد و او را بهطور مشخص انسانی کرده و به او حیات عقلانی، قضاوت نقادانه و احساس تعهد اخلاقی میبخشد تا توان بروز خود را پیدا کند» (صالحی امیری و محمدی، 1389). اما فرهنگ را از منظری دیگر به "فرهنگ مادي" و "فرهنگ معنوي" نیز بخشبندي كردهاند. فرهنگ مادي را شامل همۀ وسايل و ابزارهاي مادي و آنچه به دست بشر از ماده طبيعي ساخته ميشود و شيوهها و فرآيندهاي ساخت و ساز آنها ميدانند، و فرهنگ معنوي را شامل ارزشها، ديدها و باورها، انديشهها، علوم و فنون، دين، آداب و سنتها، علوم و فلسفه و ادبيات و هنر و همۀ فراوردههاي ذهني انسان. (آشوري، 1379) و نیز میتوان فرهنگ را در چارچوبی اجتماعی بهمعنای روش زندگی و شیوه متمایز معنادهی به زندگی در نظر گرفت. و بدینسان از قالب هنرها، صنایع و محصولات فرهنگی فراتر رفت و آن را به سطح حقوق و آزادیها، فعالیتهای مدنی، ارزشها، بینشها و نگرشها برد (اشتریان، 1386) . از آنجاییکه در این تحقیق در پی دستیابی به شاخصهایی ملموس و عینی برای مفهوم ظاهرا انتزاعی فرهنگ هستیم و از طرفی هر دو کشور ایران و ایتالیا پیشینهای کهن در تاریخ بشریت دارند، بنابراین یافتن قرابت مفاهیم فرهنگ (که وجههای معنوی دارد) و تمدن (بهعنوان جنبۀ مادی فرهنگ) از اهمیت ویژهای برخوردار است چراکه ما را در تبیین شاخصهای مادی فرهنگ دو کشور یاری میکند.
دیپلماسی
دیپلماسی عبارت است از مجموعه تدابیر و اعمالی که عمدتا با استفاده از طرق مسالمتآمیز برای حصول حداکثر توافق و تفاهم در میان انبوه اختلافهای صحنه روابط بینالملل، برای حفظ منافع ملی و اجرای سیاست خارجی، بهکار گرفته میشود. (پوراحمدی، 1388: 237) بسیاری بر این باورند که دامنۀ دیپلماسی، همۀ فعالیتها و عرصههای سیاسی را تا آنجایی که جنگ و نبرد مسلحانهای بهوقوع نپیوسته است، در بر میگیرد، هرچند این نظر نیز وجود دارد که حتی در زمانه و بحبوحۀ جنگ هم دیپلماسی، تعطیلیبردار نبوده و ناگزیر از پیگیری است. همچنین دیپلماسی، تنها در موارد کاملاً مسالمتآمیز کاربرد ندارد، بلکه در مقابل غیردوستانی نیز که تنشهایی در روابط با آنها وجود داشته باشد نیز کاربردهایی دارد؛ چنانکه ریچارد آرمیتاژ معاون اسبق وزارت امور خارجه ایالات متحده معتقد است دیپلماسی، منحصر به گفتوگو با دوستان نیست، بلکه اگر توانستید با افرادی صحبت کنید که دوست نیستند، این نشانۀ قدرت شماست. حتی کشورها و دولتهای ایدئولوژیک و یا آنهاییکه در دورانی از انزوای سیاسی مدتی از نظام بینالملل فاصله گرفته بودند، نیز بعدها بدین عرصه بازگشتهاند (صالحی امیری، 1392).
دیپلماسی فرهنگی
اگر دیپلماسی را فن مدیریت تعامل با جهان خارج از سوی دولت ها بدانیم، ابزارها و مکانیسمهای متعددی برای اعمال این مدیریت می توان بکار گرفت. از آنجا که ملاحظات سیاسی، اقتصادی و امنیتی بهطور سنتی سه حوزۀ بنیادین را در مباحث سیاست خارجی تشکیل میدهند، لذا در عرف نظام بینالملل، سیاست خارجی کشورها با هدف تأمین منافع ملی کشور در سه حوزۀ فوقالذکر طراحی و با مکانیسمها و ابزارهایی از همین سه جنس اجرا میشوند. با این همه به باور بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران علم روابط بینالملل، فرهنگ و مؤلفههای فرهنگی رکن چهارم سیاست خارجی را تشکیل میدهد که در بسیاری از مواقع لایههای زیرین سه حوزۀ دیگر را نیز پوشش می دهند.. دیپلماسی فرهنگی آنگاه معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا میکند که کشوری برای انتقال غنای نهفته در فرهنگ و تمدن خود با استفاده از مکانیسمها و ابزارهایی از همان جنس، به معرفی و انتقال آن به سایر ملل پرداخته و آن را در سیاست خارجی خود لحاظ نماید (حسنخانی، 1386). امروزه دیپلماسی فرهنگی از مفهوم سنتی پروپاگاندای سیاسی فاصله گرفته، و در جایگاه قدرت نرم (که اول بار توسط جوزف نای در آغاز هزارۀ سوم عنوان و با هدف ترویج دموکراسی در سیاست خارجی آمریکا بهکار رفت) به یکی از موثرترین و مهمترین ابزار در استراتژی سیاست خارجی هر حکومتی تبدیل شده که مدعیِ داشتن نقشی معنادار در تظام روابط بینالملل نوین است. امروزه با همه گیری ویروس کرونا فرهنگ و ساز و کارهای سیاست های فرهنگی دستخوش دگرگونی های معناداری شده اند. گرایش هایی چون دیجیتالی شدن ارتباطات جهانی و فرهنگ های ملی، تحول در فضاهای فرهنگی، نظام نوین بصری و ارزشی، جهانی سازی، همکاری های بین المللی، تعامل بین صنایع و آموزش برخط اهمیت خود را در شرایط کنونی نشان داده اند. تاثیر فناوری های نوین در تمامی حوزه های زندگی رو به افزایش است و به گواه تاریخ، ذره ای از اهمیت فرهنگ به مثابۀ ابزار قدرت نرم کاسته نشده است. علیایحال برای آنکه دیپلماسی فرهنگی اثربخش باقی بماند، بهرهبرداری از آخرین ابزارها و توجه به گرایشهای جاری، امری حیاتی و اساسی است. (گومنیوک و دیگران، 2021)
اما نسبت دیپلماسی فرهنگی با دیپلماسی عمومی چیست؟ در دیپلماسی عمومی تعریف شفافی از بازیگران وجود دارد: دولت ها؛ و محرکۀ اصلی منافع راهبردی حکومتهاست. در حالیکه در دیپلماسی فرهنگی، بازیگران، تعریف چندان واضحی ندارند آنچه مسلم است دیپلماسی فرهنگی پیوند محکمتری با جامعۀ مدنی دارد. اگر در برخی کشورها چون ایالات متحدۀ آمریکا، دیپلماسی فرهنگی بیشتر در بستر دیپلماسی عمومی یا برنامههای ارتباطات بینالمللی تعریف میشود، در برنامههای اروپا دیپلماسی فرهنگی با موضوعات متنوع دیگری از اقتصاد و مدیریت کسب و کار گرفته تا هنر و فرهنگ گره خورده است. (ایزرنیا، لامونیکا، 2019)
ماسیمو بِرِی ـوزیر سابق میراث فرهنگی و جهانگردی ایتالیا که در سال 2013 سفری به ایران داشتـ، در تعریف دیپلماسی فرهنگی مینویسد: «منظور از دیپلماسی فرهنگی عزم به سپردن نقشی بسیار اساسی [در روابط بین دو کشور] به عرصۀ فرهنگ بهمثابه اهرمی برای برقراری گفتمان و ایجاد فرصتهای جدید است البته با به رسمیت شناختن هویت هریک از کشورها...» ( از متن سخنرانی بری که در تاریخ 12 مارس 2015 با عنوان «محوريت ديپلماسي فرهنگي در روابط ايران و ايتاليا» در محل موسسۀ دایرۀ المعارف ایتالیا با حضور وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی ج.ا.ایران برگزار شد.
در دنیای امروز، دیپلماسی فرهنگی ترکیبی از کنش فرهنگی با در نظر گرفتن سیاستهای داخلی و سیاستهای خارجی از یک سو و استفادۀ ابزاری از فرهنگ و ضوابط فرهنگی در پیشبرد سیاستهای خارجی از سوی دیگر است. بهکارگیری هوشمندانه از ابزار لازم بهمنظور نفوذ فرهنگی در فعالیتهای دیپلماتیک حکومتها با هدف پشت سر گذاشتن موانع فرهنگی و نیل به تفاهم متقابل، صلح و ثبات جهانی، استفاده بهینه از ظرفیتهای فرهنگی، هنری و آموزشی، امکان تامین منافع ملی و گسترش آنها در صحنۀ بینالمللی را فراهم میسازد. (گومنیوک و دیگران، 2021)
مجریان دیپلماسی فرهنگی
«نهادهای بینالمللی فرهنگی»، به عنوان شبکهای بینالمللی که میکوشند سیاستهای فرهنگی کشورها را با شاخصهای فرهنگی جهان از جمله در قالب کنوانسیونهای فرهنگی سازگار کنند. از مهمترین سازمانهای فرهنگی بینالمللی میتوان از یونسکو UNESCO (حفظ تفاوتها و رعایت حقوق بشر و حفظ و صیانت میراث بشری)، ایسیسکو ISISCO (حفظ میراث فرهنگی و گسترش تبادل فرهنگی بین کشورهای اسلامی) و اکو ECO (ایجاد ارتباط، گسترش و همگرایی بیشتر بین کشورهای منطقه جغرافیای تمدنی فرهنگ ایرانی و اسلامی) نام برد.
«نهادهای رسمی فرهنگی»، که عرصۀ عملکرد دولتها در قالبهای رسمی بهوسیلۀ قراردادها، تفاهمنامهها، معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی در زمینۀ فرهنگ و روابط فرهنگی هستند و با بهکارگیری ساختار سازمانی علمی و «دیپلماتهای خلاق، کاردان و متخصص در دستگاه دیپلماسی فرهنگی» عمل میکنند. این نهادها ممکن است فعالیتهای رسمی خود را در قالب انجمنهای دوستی، خانههای فرهنگ، همایشهای فرهنگی، نمایشگاههای بینالمللی در زمینۀ هنر و ادبیات، جشنوارههای سینمایی و کنسرتهای موسیقی طی تشریفات خاصی انجام دهند (حقیقی، 1386). هدف نهایی، تحكيم و گسترش روابط دوستانۀ ملتها با يكديگر و پيشبرد اهداف مشترك در زمينههاي فرهنگي ، علمي ، فني، ادبي، هنري، اقتصادي، اجتماعي و ورزشي است. بهعنوان یک نمونه موفق می توان به انجمن دوستی ایران و ایتالیا اشاره کرد که تحت نظر وزارت امور خارجه ایران شکل گرفته و خواه در تهران و خواه در رم (با عنوان انجمن "الف") از طریق بخش فرهنگی سفارت ج. ا. ایران در رم فعالیت میکند و مهمترین انجمن دوستی بین دو کشور بهشمار میرود.
«نهادهای عمومی فرهنگی» سمنها یا همان سازمانهای مردمنهادِ غیردولتی NGOها، نهادهایی هستند که فعالیتهای خود را برای تداوم وضع موجود یا تغییر و تحوّل موردنظر، با محوریت فرهنگ دنبال میکنند. این سازمانها از آن روی غیردولتی نامیده میشوند که نه بخشی از حکومت هستند و نه از سوی دولت تأمین میشوند، بلکه نوعاً مستقل از دولتها عمل میکنند و عموماً غیرمالی بوده و در قالب گروههای مدافع اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و زیستمحیطی فعالیت میکنند و فعالیتشان اساسا انساندوستانه و مشارکتجویانه است. (طبرسا, 1382)
«نهادهای مدنی فرهنگی»، مجموعه نهادها، انجمنها و تشکیلات اجتماعی/ فرهنگییی هستند که وابسته به قدرت سیاسی و دولت نیستند، ولی نقش تعیینکنندهای در صورتبندی قدرت سیاسی دارند. این نهادها در درون خود به امورشان سر و سامان میدهند و منافع اعضای خود را پاس میدارند. در عصر حاضر، حکومتها بیشتر نقش سیاستگذار و ناظر را ایفا میکنند و فعالیتهای اجرایی در اختیار مردم در قالب نهادهای مدنی است (صالحی امیری، محمدی، 1392). مشخصۀ اصلی این نهادها، غیردولتی بودن آنان و عدم وابستگی تشکیلاتی و مالی به حاکمیت سیاسی و ارگانهای دولتی کشور است. نهادهای مدنی را میتوان به دو دستۀ احزاب و انجمنهای صنفی دستهبندی کرد.
حوزهها و شاخصهای دیپلماسی فرهنگی
در شرایط کنونی جهانی، شاخصهای دیپلماسی فرهنگی [ تعیینشده توسط نهادها و مراکز تصمیمگیری ج. ا. ایران مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ] را میتوان بهشرح ذیل فهرست کرد:
1) حوزه چاپ و نشر کتاب و نشریات ادواری
2) حوزههای مربوط به کتابخانههای عمومی مراکز و مجتمعهای فرهنگی و هنری و ...
3) حوزه سینما و عکاسی
4) حوزههای تئاتر و هنرهای نمایشی
5) حوزه موسیقی
6) حوزه هنرهای تجسمی
7) حوزه فعالیتهای فرهنگی و تبیین دینی
8) حوزه ورزش و تربیت بدنی
9) حوزه رسانههای جمعی سمعی و بصری
10) حوزه میراث فرهنگی
11) حوزه گردشگری
12) فعالیتهای مرتبط با طبیعت (صالحی امیری، 1395)
اما سازمان علمی فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) نیز شاخصهای فرهنگی را به شرح زیر تعیین کرده است:
1 - مؤلفه حقوق فرهنگی و آزادی فرهنگی
2 - مؤلفه اقتصاد و تجارت فرهنگ شامل صادرات تولیدات فرهنگی
3 - مؤلفه سیاستهای عمومی و سیاست گزاری فرهنگی، ابزارها، تنبیهها و تشویقهای دولتها در دو سطح ملی و بینالمللی
4 - مؤلفه آموزش، پژوهش و انتشارات شامل آموزش زبان، ترجمه، آموزشهای عمومی (سوادآموزی) و غیره.
5 - مؤلفه روابط رسمی (روابط دیپلماتیک و فعالیتهای رسمی از سوی نهادهای رسمی)
6 - مؤلفه متغیرهای اساسی فرهنگ چون ارزشها، هنجارها، مقررات و قواعد مربوط به آزادی بیان و شمار نهادهای مدنی.
7 - مؤلفه متغیرهای ارتباطات اجتماعی (مهاجرت، جهانگردی و رسانههای گروهی) (اشتریان, 1386)
اگر فرض را بر این بگذاریم که هر چه ارتباطات انسانی و اجتماعی افزایش یابد، بهطریق اولی ارتباطات بینالمللی فرهنگی توسعه مییابد، پس ارتباطات اجتماعی نشانگر ارتقاء فرهنگ هستند. شاخصهای مؤلفه متغیرهای ارتباطات اجتماعی بهشرح زیر میباشند: مهاجرت، جهانگردان، ارتباطات و فنآوریهای جدید، تکنولوژی ارتباطات در خدمت رسانههای گروهی که امکان ایجاد ارتباط در سطح گسترده و از راه دور را فراهم میکنند. مهمترین ابزار این مولفه، فنآوری های جدید جمعی – اعم از نوشتاری و سمعی و بصری و دیجیتال - است که در دو شاخۀ عمدۀ ارتباطی و اطلاعاتی وظیفۀ اشاعۀ اخبار و انتشار اطلاعات را به عموم مردم و آگاهیسازی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی ملل بهعهده دارند. رسانههای جمعی امروزه شامل موارد ذیل است: شبکههای اطلاعاتی سنتی چون خبرگزاریها، رادیو و تلویزیون و رسانههای کاغذی مانند روزنامه و مجله؛ شبکههای اطلاعاتی مدرن چون ماهواره و اینترنت و پایگاه (سایت)های خبری و غیره؛ شبکههای ارتباطی مدرن وانواع تالارهای گفتگو مانند رسانههای مجازی با برد بالا و هزینه پایین و اثرگذاری وسیع بر افکار عمومی (فیسبوک، اینستاگرام، تلگرام، توییتر و...) ؛ و امکانات مدرن دیجیتالی چون استارت آپهای نوپا با هدف هماهنگ شدن با دگرگونیهای پرشتاب جهانی (نرمافزارهای تخفیفان، اسنپ، آپارات، دیجیکالا و...)
شکل شمارۀ 3 ـ ابعاد و شاخصهای ارتباطات بینالمللی فرهنگی ـ گزارش جهانی فرهنگ یونسکو 2000 1
ظرفیتهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
ظرفیت فرهنگی، ناشی از غنای فرهنگی و داشتن تکیهگاه تمدنی در یک جامعه است که هرچقدر بیشتر و محکمتر باشد، به هژمونی، برتری و فخر فرهنگی آن کشور و در نتیجه قابلیت گسترش و اشاعۀ فرهنگ آن در سطح جهان منجر میشود.
ج.ا.ایران دارای ظرفیتهای بالای فرهنگی در سطح ملی و مذهبی است که در دیپلماسی عمومی قابل بهرهبرداری است.
برخی از این ظرفیتها عبارتند از:
1) زبان فارسی
یکی از شگفتیهای تاریخ ایران این است که زبان فارسی با تکیه بر پیشینهای دو هزار ساله، بیش از هزار سال مستمر است که حامل اسطورهها، ادبیات پهلوانی و ظرایف و دقایق فرهنگ ایرانی است. پروفسور فضلالله رضا، استاد فرهیخته ایرانی، میگوید: «فرهنگ ملی ما فرهنگی است که با گذشته پیوستگی دلانگیز دارد و حوادث روزگار و فراز و نشیب تاریخ آن را نگسلانیده است. اهمیت زبان فارسی و شعر و ادب در سرنوشت ما و در وحدت ما، بیش از اهمیت زبان و ادب در سرنوشت مردمان فرهنگهای دیگر است.» (گلشن پژوه, 1387) بنابراین میتوان از زبان فارسی بهعنوان یک سرمایۀ ملی، برای جذب دیگر ملل استفاده نمود.
2) میراث غنی تمدنی
ایران از دیرباز خاستگاه تمدنی مهمی در جهان بوده و از اینروی مهد تمدن تلقی میشود. بسیاری از مهمترین میراث فرهنگی و تاریخی بشریت در ایران متمرکز شده و این میتواند شأنی فراملی به کشوری دهد که پرچمدار تمدنی فاخر و دیرینهای آموزنده و پربار است. ظرفیتی که – در قالب پایگاههای باستانشناسی و معماری و مرمت، میراث موزهای و کتابخانهای، صنعت گردشگری و جاذبههای توریستی، و مطالعات علمی و پژوهشی - قطعا باید سرلوحۀ سیاستگذاران فرهنگی ما قرار بگیرد که در طراحی الگوهای دیپلماسی و روابط فرهنگی با دیگر کشورها، از آن بهنحو احسن بهرهبرداری نمایند.
3) موقعیت ژئوپولیتیک یا جغرافیایی/ سیاسی
ایران نهتنها سنتِ قرار گرفتن در نقطهای مهم از جادۀ ابریشم را در تاریخ چند صد سالۀ خود دارد، بلکه امروزه نیز از آن روی که در موقعیت حساس استراتژیک بین تمدن هندوپاکستانی در جنوبشرق، تمدن عرب در جنوب و جنوبغرب، تمدن ترک و آذری در شمالغرب و شمال شرق قرار دارد، جایگاه مهمی در موازنۀ قدرت منطقه دارد و در میان همسایگان خود به مثابۀ نقطۀ ثقل است. ایران در کنار رژیم صهیونیستی، عربستان و ترکیه از قدرتهای مهم نظامی در منطقۀ خاور نزدیک شمرده میشود، و بهلحاظ فرهنگی نیز وزنهای در منطقه است که میتواند از این ظرفیت بالقوه جهت گسترش ارتباطات فرهنگی در سطح جهانی بهره ببرد.
4) دین اسلام
دین اسلام از ارکان ج.ا.ایران است و از آنجا که دیپلماسی فرهنگی ایران در گستره روابط خارجی نیز از طریق فعالیتهای فرهنگی در خارج از کشور اهتمام به نشر و ترویج چهره صلحطلبی دین اسلام می پردازد، لذا ترویج درک متقابل و همکاریهای فرهنگی تاثیر قدرتمندی بر ارتقاء صلح و همبستگی میان ملتها خواهد گذارد. (وزین: 1397) که این مهم میتواند به کاهش تعارضات با دیگر کشورها بینجامد. یکی از این اقدامات، فعالیتهای مشترک انجمنهای دوستی ایران با کشورهای همسایه است که منجر به برجسته شدن ارزشهای سیاسی مشترک نظیر امنیت منطقهای، گفتگوی مشترک سیاسی برای پیشبرد توسعه اقتصادی منطقه، اهمیت دادن به حمایت از امت اسلامی در برابر دشمنان خارجی، اهتمام به امور مردم فلسطین، تقویت گفتمان مقاومت و غیره میشود. (قربی، 1398) البته توسعه روابط فرهنگی با کشورهای غیرمسلمان غربی جزو اولویتهای اصلی فرهنگی ایران نیست اما قطعا میتواند چون حلقۀ گمشدهای عمل کند که به تحکیم روابط ایران با دنیا کمک کند.
مهمترین نهادهای متولی دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران
از بین نهادهای متولی دیپلماسی فرهنگی، 6 نهاد بهدلیل حوزه فعالیت، میزان بودجه، گستردگی نیروی انسانی و تشکیلات اداری از اهمیت ویژهای برخوردارند که عبارتند از:
1. شورای عالی انقلاب فرهنگی
2. وزارت امور خارجه
3. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
4. سازمان صدا و سیما
5. وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
6. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
جهت معرفی ابعاد فعالیت این نهادها، یک نمونه را مورد بررسی قرار میدهیم: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. این نهاد در عین حالیکه زیرمجموعۀ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، فعالیتهای خود را تحت نظر نهاد مقام معظم رهبری انجام میدهد که مسئول انتصاب اعضای شورای مرکزی آن نیز است. هدف اصلی این سازمان – که جایگاه آن بیشباهت به بریتیش کانسیل در انگلیس و موسسات کنفسیوس در چین و گوته در آلمان نیست - عمدتا ترویج آرمانهای انقلاب و تحکیم وحدت اسلامی و تقویت روابط بین کشورهای مسلمان است. یکی از مهمترین وظایف این نهاد ، تعیین مشاوران فرهنگی برای نمایندگی های ج. ا. در خارج از کشور است که بعضا بهطور مستقل عمل میکنند و برخی دیگر با همکاری سفارتخانه های ایران در خارج (که تحتپوشش وزارت امور خارجه هستند) و هم از این جهت در خارج از کشور به عنوان مهمترین نمایندگان "جنگ نرم" تلقی میشوند. موسسه انتشاراتی بینالمللی الهدی یکی از موسسات وابسته به این سازمان است که وظیفه نشر ادبیات ج. ا. و فرهنگ ایرانی و تبلیغ ارزشهای انقلاب اسلامی را به 25 زبان – و از جمله ایتالیایی – در سرتاسر دنیا بهعهده دارد. (وستنیج، 2015)
ظرفیتهای فرهنگی جمهوری ایتالیا
ایتالیا نیز چون ایران به تمدنی کهن تعلق دارد و مهد هنر و معماری جهان است. تاریخ روم باستان به پیش از میلاد مسیح باز میگردد و قدمتی چند هزارساله دارد. معماری در ایتالیا بسیار ریشهدار و متنوع است و سبکها و دستاوردهای آن درطول تاریخ، نه تنها در سرتاسر دنیا زبانزد است، بلکه بر معماران و طراحان اقصی نقاط جهان نیز تأثیرگذاشته است. همچنین هنرهای تجسمی ایتالیا بخش مهمی از تاریخ هنر غرب است. هنر روم باستان تحتتأثیر یونان بوده و در عینحال ویژگیهایی مختص به خود دارد. عصر طلایی نقاشی و مجسمهسازی ایتالیا دورۀ رنسانس است. جوتو، لئوناردو داوینچی، میکلآنژ، رافائل، بوتیچلی، تیتزیانو، و چندین و چند هنرمند دیگر با مطالعه و کاربستِ آناتومی و نسبت اندام انسان و نیز قوانین پرسپکتیو، موجب اعتلای بیسابقهی هنر نقاشی در دنیا شدند. ایتالیا در تئاتر و ادبیات و موسیقی و مد و طراحی و هنر آشپزی نیز سرآمد است. همچنین پیشینهای پربار در حفظ و مرمت آثار باستانی دارد و تجربیات خود را در این زمینه در اختیار میراثداران تمدنهای کهن قرار میدهد.
برای ایتالیاییها، تبلیغ فرهنگ این کشور در خارج از مرزها، نهتنها بهمعنای پویایی هنرمندی ایتالیاییها در خارج از کشور و اعتبارسازی برای آنها است، بلکه بهطور مشخصتری فراهم آورندۀ قلمرو اقتصادی بزرگتر و نفوذ تجاری شرکتها و تولید کنندههای این کشور در جهان است. (خرازی محمد وندی، 1388)
در حالحاضر ایتالیا تعداد 83 انجمن فرهنگی در سرتاسر دنیا دارد که تحتنظر دفاتر نمایندگی کنسولی ایتالیا در کشورهای مختلف، وظیفۀ اشاعه فرهنگ و زبان ایتالیایی را بهعهده دارند. منشاء حقوقی این انجمنهای فرهنگی ایتالیا IIC به تدبیر قانونی سال 1926 باز میگردد؛ یعنی به دوران فاشیسم. این انجمن ها رسما هدفِ گسترش فرهنگ ایتالیایی در خارج از کشور و توسعۀ روابط فکری و فرهنگی با دیگر کشورها را دنبال میکردند و البته هدف نفوذ فرهنگی در این کشورها نیز کتمان نمیشد. ( لیزن، 2005)
با عنایت به مطالب فوق ، اکنون میتوان دریافت از چه رو سیاست فرهنگی خارجی ایتالیا، به دلایل تاریخی، همواره توسط وزارتخانهای هدایت میشده است که اهداف مشخص سیاسی دارد. امروز که ویژگی صد در صد پروپاگاندایی و تبلیغاتی فاشیستی از میان رفته ، سیاست فرهنگی خارجی ایتالیا به منظر گستردهتری وارد شده و میکوشد در چهارچوب روابط با سایر دولتها، میان مردمان کشورها شناخت و همکاریهای متقابل ایجاد کند. در دهکده جهانی امروز هم، بهواقع تقابل و رویارویی با «دیگری» امری اجتنابناپذیر است و از این منظر تبادل و بده بستان فرهنگ در تمام سطوح ، به عنصری راهبردی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شدهاست. برنامههای همکاری فنی و فرهنگی با کشورهای درحالتوسعه و همچنین توسعهیافته، میتوانند ملتی را بهسوی بالندگی ببرند و پیشزمینهای نیز برای سایر تبادلات و بدهبستان های اقتصادی باشند. بر اساس این چشمانداز، فرهنگ به ابزاری بسیار مفید برای ایجاد تسهیلات مثلا در صادرات کالاهای ایتالیایی یا افزایش توریسم تبدیل میشود. این نشان میدهد که ایتالیا با آگاهی از در هم تنیدگی روابط فرهنگی با روابط سیاسی و اقتصادی، به نقش اساسی آن در مذاکرات و مناسبات دیپلماتیک اهمیت میدهد. (لیزن، 2005) لیکن انتقادات شدیدی نیز بر فعالیتهای هدفمند و برنامهریزیشده صرفا برای ارتقاء فرهنگی وجود دارد. نظیر انتقاد الساندرو کاررا که معتقد است نظارت دولتی بر صدور عناصر فرهنگی نظیر هنر و فکر، تبادل فرهنگی را از بار دموکراتیک خارج نموده و تابع مصالح دولتی میسازد. ( کاررا، 2002 )
مهمترین نهادهای متولی فعالیتهای فرهنگی جمهوری ایتالیا
1. وزارت امور خارجه
2. اداره کل گسترش همکاریهای فرهنگی که «کمیسیون ملی ارتقای گسترش فرهنگ ایتالیایی در خارج از کشور» نیز وابسته به این اداره است.
3. اداره کل ارتقاء نظام کشور که از سال 2010 جایگزین اداره کل گسترش همکاریهای فرهنگی شده است.
4. «واحد همکاریهای علمی و تکنولوژیکی دوجانبه و چندجانبه» که وظیفۀ گسترش علم و فناوری ایتالیا را در خارج از کشور، از طریق برنامههای همکاری دوجانبه و نیز از طریق شبکۀ وابستگان علمی اعزامی به نمایندگیهای دیپلماتیک در خارج از کشور، بهعهده دارد.
در سایت وزارت امور خارجه ایتالیا، در ذیل «دیپلماسی فرهنگی»، کمو بیش برنامههایی درج شدهاند که توسط دفاتر موجود در اداره کل گسترش همکاریها پیگیری میشوند و عبارتند از:
ـ همکاریهای فرهنگی: همکاری فعالانۀ وزارت امور خارجه با مؤسسات و سازمانهای بینالمللی، بالاخص آنها که بخشی از خانوادۀ سازمان ملل محسوب میشوند، و مهمتر از همه یونسکو.
ـ پیگیری فعالیت انجمنهای فرهنگی ایتالیا: که چنانکه گفته شد، محل اشاعه و معرفی فرهنگ و زبان ایتالیا و تلاقی و گفتمان میان روشنفکران و هنرمندان هستند.
ـ مأموریتهای باستانشناسی: تربیت مرمتگران محلی و همچنین انتقال فنآوریهای حوزۀ باستانشناسی، مرمت و حفظ میراث فرهنگی به سایر کشورها، در جهت ایجاد یک گفتمان بینفرهنگی و اجرای سیاستهای توسعۀ این اعمال.
ـ احیا و مرمت آثار هنری: آثاری که در طول زمان بهطور غیرقانونی از ایتالیا خارج شدهاند. در این راستا وزارت امور خارجه، با همکاری و هماهنگیِ وزارت میراث و فعالیتهای فرهنگی، ابزارهای حقوقی و سازمانیای پیشبینی کرده تا در برابر این پدیده ایستادگی شود.
ـ ارتقاء زبان ایتالیایی
ـ رسیدگی به امور مدارس ایتالیایی در خارج از کشور
ـ دانشگاهها
ـ مبادلۀ جوانان
ـ کلکسیون آثار هنری فارنزینا (یا همان وزارت امور خارجه ایتالیا)
وظایف هشت دفتر فرهنگی وابسته به ادارۀ کل ارتقاء نظام کشور، در راستای دیپلماسی فرهنگی وزارت امور خارجه ایتالیا هستند.
دیپلماسی فرهنگی ایتالیا: فرصت ها و تهدیدها
طی تحقیقی که اخیرا توسط دانشگاه اوکراین صورت پذیرفته نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای ((SWOT دیپلماسی فرهنگی ایتالیا بهصورت ذیل جمعبندی شده است:
نقاط قوت: ایتالیا کشوریست با میراث فرهنگی غنی که سهم مهمی در میراث جهانی (موسیقی، هنر و معماری) داشته و نیز ارتقاء صنایع نوین و پیشرفته (صنعت مُد، طراحی، معماری، مهندسی و تکنولوژی برتر)؛ همچنین ایتالیا از نظر جاذبههای جهانگردی، مقتم سوم را در اروپا دارد و رشد توریسم فرهنگی از نقاط قوت آن است.
نقاط ضعف: ناکارآمدی دولت در ارزیابی پتانسیل های فرهنگی این کشورِ غنی و بودجۀ اندکی که دولت به حوزۀ فرهنگ اختصاص میدهد.
فرصت ها: موفقیت اکسپوی جهانی که در سال 2015 در شهر میلان برگزار شد، فرصتی بینظیر بود که نه تنها در سطح ملی مورد استقبال قرار گرفت بلکه به پلتفرمی برای تبادلات فرهنگی بینالمللی تبدیل شد و باعث رونق هر چه بیشتر " قدرت نرم" در ایتالیا شد.
تهدیدها: فقدان رویکردی راهبردی به دیپلماسی فرهنگی و " قدرت نرم" در سطح کلان. (گومنیوک و دیگران، 2021)
چنانکه ملاحظه میشود عمدۀ نقاط قوت و فرصتهای کشور ایتالیا در حوزۀ ظرفیتهای فرهنگی؛ و نقاط ضعف و تهدیدهای آن از محلِ قابلیتهای فرهنگی است که باید موردتوجه دولت قرار بگیرد.
ارتباطات فرهنگی ایران و ایتالیا
قدمت روابط ایران و ایتالیا به دوره ناصرالدین شاه برمیگردد. ناصرالدین شاه طی سفر خود به اروپا در ساردنیا [جزیرهای در جنوب ایتالیا] توقف کرد و در آنجا یک موافقتنامۀ تجاری به امضا رساند. مدتی بعد، قرارداد مودت بین دو کشور منعقد شد. پس از انقلاب، ایتالیا جزو اولین کشورهایی بود که همکاری خود را با ایران آغاز کرد. بنا به دلایل خاص روانی با توجه به نظامی که در ایتالیا حاکم است، ایران همواره تحت هر شرایطی توانسته به همکاری خود با ایتالیا تداوم بخشد. (سیدعلوی، بهجت، 1393)
در دوران معاصر، در مقدمۀ توافقنامۀ همکاریهای فرهنگی که (بر اساس توافقنامۀ پیشین مورخ 28 آذر 1337) بین دو کشور ج. ا. ایران و ج. ایتالیا در تاریخ 11 اسفند 1378 یعنی در آغاز هزارۀ سوم میلادی در شهر رم بسته شد و به امضای معاونین وزارت خارجه دو کشور رسید، ضمن اظهار امیدواری نسبت به تحکیم روابط فرهنگی، علمی و فنی، با استناد به همایش «چهار تمدن باستانی» (تهران، 13-14 آذر 1378) و علایق مشترکی که بین دو کشور وجود دارد، برای سال های (1379-1383) در رابطه با اجرای برنامههای فرهنگی مشترک با محوریت موارد ذیل توافق شد:
1- همکاری های بین دانشگاهی و در خصوص آموزش زبان
2- فرهنگ و هنر (موسیقی، تئاتر، سینما، جشنوارهها، رویدادهای فرهنگی و نمایشگاهها)
3- آرشیوها، موزهها، کتابخانهها و حوزۀ چاپ و نشر
4- میراث فرهنگی (حفظ و مرمت آثار باستانشناسی و حوزۀ پژوهش)
5- بورسهای تحصیلی
6- همکاریهای علمی و تکنولوژیکی
7- همکاری در حوزۀ رادیو و تلویزیون و جریان اطلاعات
8- ورزش و گردشگری
9- برگزاری سمینارها، سمپوزیومها و میزگردهای مشترک،
(1378، از متن ایتالیایی برنامه اجرایی تفاهم نامه فرهنگی ایران و ایتالیا 2000-2004)
پیشینۀ تحقیق
در مرور پیشینۀ تحقیق، پژوهشی با عنوان «دیپلماسی فرهنگی به مثابۀ دستورالعمل و عمل: مفاهیم، آموزش و مهارتها» مورد بررسی قرار گرفت که با همکاری گروه علوم اجتماعی، سیاسی و شناختی دانشگاه سیینا در ایتالیا و مشارکت شبکه اروپایی موسسات فرهنگی اتحادیه اروپا (EUNIC Global) در نوامبر 2016 انجام پذیرفته، و ضمن بررسی ظرفیتهای کنونی دیپلماسی فرهنگی و آموزشِ آن، توصیههایی جهت گسترش مهارتها و قابلیتهای دیپلماسی فرهنگی در آینده ارائه شده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و روش دلفی، از طریق مصاحبه عمیق و تحقیقات میدانی با 160 نفر از دستاندرکاران و پژوهشگران حوزه، به سه زبان انگلیسی، چینی و روسی تدوین شده و یکی از یافتههای آن معرفی تعداد 45 نهاد شامل 30 دانشگاه و 15 موسسه بینالمللی در 10 کشور مختلف بوده که در حوزۀ دیپلماسی فرهنگی و عمومی تعداد 44 برنامۀ مختلف اعم از پژوهش و رسالۀ دانشگاهی ارائه داده اند. این تحقیق نشان میدهد که ارتباطات استراتژیک (بهمیزان 77%)، روابط عمومی (75%)، برندسازی کشور (72%)، مدیریت فرهنگی (72%)، روابط فرهنگی (63%)، و پروپاگاندا (3/0%) جزو ابزار دیپلماسی فرهنگی در دنیای امروز، و وزارت امور خارجه بههمراه وزارت فرهنگ مهمترین بازیگران آن هستند. دیپلماسی فرهنگی بهدلیل ماهیت در حال دگردیسی خود، بیش از پیش به مطالعات عملیاتی نیاز دارد: یا همان دانش عملی. و نکاتی که سیاستگذاران و مجریان فرهنگی باید مدنظر قرار دهند، عبارتند از تنوع و انعطاف پذیری در روابط بین بازیگران فرهنگی و دولت ها؛ صداقت و راستی در معرفی محصولات فرهنگی و هنری؛ رویکرد مبتنی بر یافتن شرکای فرهنگی در دیگر کشورها؛ جهانگراییمحوری با هدف رسیدن به درکی مشترک از فرهنگ ها و تنوعات و تفاوتها. این تحقیق همچنین بر اهمیت تشکیل کارگروه ها و هماندیشیهای فرهنگی بین صاحبان سرمایه، فعالان فرهنگی و دانشگاهیان به منظور تبادل تجربیات و دانش و ارائۀ برنامههای مبسوط آموزشی تاکید میورزد. (ایزرنیا، لامونیکا، 2016).
رسالۀ دکترایی با عنوان «ایتالیا و اروپای شرقی: دیپلماسی فرهنگی و تبلیغات سیاسی 43 ـ 1918» که در سال 2003 توسط استفانو سانتورو در رشتۀ اَشکال ارتباطات در دانش تاریخی در دانشگاه تریِسته نوشته شده، با مطالعات کتابخانهای و تحلیل محتوا، به بررسی روشهای پیادهسازی دیپلماسی فرهنگی آگاهانهای در حمایت از سیاست اقتدارگرایانۀ فاشیستی در اروپای شرقی میپردازد. سانتورو نتیجهگیری میکند که این نوع دیپلماسی فرهنگی - اگرچه با تبلیغات کلاسیک سیاسی تفاوت داشت – اما بیش از آنکه یک ظرفیت فرهنگی بالقوه باشد، «پروپاگاندا»یی در راستای ترویج سیاست های فاشیستی بیش نبود که با اشاعۀ کلیشههای اسطورهای مانند خاستگاه مشترک لاتین و رومی (اشتراکات فرهنگی)، این تفکر را بهشکلی نامحسوس اشاعه میداد که پیرو سیاستهای امپراطوری روم باستان، تفوقطلبی ایتالیا در قبال اروپای شرقی یک امر محتوم تاریخی است. اما دیری نپایید که توهم و جاهطلبی پوشالی نظام و ضعف ساختاری حکومت در سطوح سیاسی، اقتصادی و نظامی، به شکست فاشیسم در طرح هژمونی فرهنگی ایتالیا به نفع آلمان نازی منجر شد. طرفه آنکه وجود اشتراکات فرهنگی به خودیخود منجر به توسعه دیپلماسی بین کشورها نمیشود بلکه اینکه هدف از طرح این اشتراکات رسیدن به کدام نقطۀ تلاقی باشد و چه کارکردی را در دنیای امروز ایفا نماید نیز حائز اهمیت است. (سانتورو، 2003)
در یک تحقیق دانشگاهی ایتالیایی دیگر با عنوان «دیپلماسی فرهنگی و سیاست فرهنگی» (2005 ـ 2004) توسط الیزا تورکوتی در رشتۀ علوم بینالملل و دیپلماتیک، در دانشگاه ترییسته انجام شد، محقق با رویکرد توصیفی و کیفی، به اهمیت روزافزون نقش فرهنگ در روابط بینالمللی در بستری جهانیسازیشده و در نتیجه، تثبیت الگوی حاکم فرهنگ غربی در سایۀ بازتثبیت هویتهای محلی اشاره میکند، و مینویسد: « امروزه کشوری گوی سبقت را در پیشرفت فرهنگی از دیگر کشورها میرباید که توانایی بیشتری در عملکردن در چارچوب یک سیستم بهمثابۀ اندامواره داشته باشد؛ یا به عبارتی در مدیریتِ روابط بین عناصر داخلی و خارجی، بهشکلی مؤثر و هماهنگ، قابلیت بیشتری از خود نشان دهد.» تورکوتی پس از بررسی ابزار در دسترس برای پاسخگویی به مقتضیات جدید جهانی، نتیجه میگیرد که ایتالیا در چارچوب یک سیستم، ضعیف عمل میکند. «اگرچه تکتک اقدامات انجامشده توسط بازیگران مختلف، سهمی اساسی در سیاست فرهنگی خارجی ایتالیا دارند، اما قطعاً مؤثرتر میبودند اگر متمرکز میشدند. و با اینکه وزارت امورخارجه وظیفه هماهنگسازی را بهعهده دارد، اما چندان کارآمد نیست؛ کمااینکه تنها 8/9% از بودجه سالیانه این وزارتخانه به حوزۀ فرهنگ اختصاص دارد. وضعیتی که کار نهادهای متولی فرهنگ در ایتالیا را دشوار ساخته است. » نتیجۀ معنادار دیگر، اهمیتی حاشیهای است که ایتالیا به میراث فرهنگی خود بهعنوان عامل توسعۀ اقتصادی میدهد. تورکوتی علت آن را نقش ثانویای میداند که «به وزارت میراث فرهنگی داده میشود و اینکه ارزش بالقوۀ سرمایهگذاری در فرهنگ دستکم گرفته میشود.» دستاوردی که این تحقیق میتواند برای پژوهش حاضر داشته باشد این است که قابلیتهای فرهنگی، مجاری قانونی، عضویت در سازمان های بین المللی و در نهایت سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی، آنگاه که در داخل کشور با وفاق بین سازمانها همراه نباشد، نمیتوان انتظار داشت که در روابط دیپلماتیک با سایر کشورها، اهداف فرهنگی به بار بنشینند. (تورکوتی، 2005)
در حوزۀ کشورهای منطقه، رسالۀ «دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در لبنان»، در چهار فصل، هدف عملیِ شناسایی مؤلفههای قدرت نرم ایران را دنبال میکند. امری که در صورت موفقیت، میتواند مسیر ایران را در رسیدن به اهداف چشم انداز بیست سالۀ کشور هموارتر نماید. این رساله ضمن تلاش برای ارائۀ یک چارچوب مناسب برای توصیف و تبیین دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران، نشان میدهد که این مهم بیشتر در قالب دیپلماسی فرهنگی تجلی مییابد که تاکنون توسط بازیگران دولتی و خصوصی به اجرا درآمده است. ایران، بهدلیل روابط تاریخی درازمدت با کشور لبنان – بهعنوان کشوری دوست در خاورمیانه، بهلحاظ همگرایی مذهبی و نوع ساختار سیاسی، موقعیت استراتژیک، کثرت شیعیان و نقشی که در ایجاد گروه «حزبالله» و حمایت همهجانبه از این جنبش داشته- ، موفق شده ذهنیت مثبتی از خود در بین افکار عمومی این کشور برجای بگذارد. امری که برای سایر رقبا مانند فرانسه با تجربه استعماری و آمریکا با تجربه دخالت در امور داخلی لبنان، هرگز محقق نشده است. این کشور بهعنوان پایگاه و مرکز تلاقیِ دنیای عرب با ارزشهای غربی، همواره مرکز الهامبخش اندیشههای اجتماعی و سیاسی بوده و در زمینۀ ادبیات و آموزش بر خاورمیانه تأثیرگذار است. علاوه بر این، همسویی سیاست خارجی ایران (در رابطه با همسایگان لبنان بهخصوص اسراییل)، با تمایلات قاطبۀ افکار عمومی در لبنان باعث گردیده که این کشور، دیپلماسی عمومی کارآمد و موفقی از خود ارائه نماید و موجبات افزایش قدرت نرم ایران را در منطقه فراهم آورد. این تحقیق نشان می دهد که وجود قرابتهای فرهنگی بین دو کشور، اهداف و ارزشهای مشترک، میتواند امر بهره برداری از ظرفیتهای فرهنگی را تسهیل نماید و در نتیجه به توسعه و بهبود روابط بین دو کشور بیانجامد .
حوزه ها، مولفه ها و شاخص های دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا
از برآیند مطالعات و نظرات کارشناسان و دیپلماتهای ایرانی و ایتالیایی در زمینۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا به دستهبندی های زیر رسیدیم:
حوزۀ اشتراکات فرهنگی
مولفۀ عناصر مشترک
شاخصها:
- جغرافیای فرهنگی
- قرابتهای تمدنی و تاریخی
- گفتمان های عدالت محور و صلحطلب
- منافع مشترک ملی و بینالمللی
حوزۀ قابلیتهای فرهنگی
1 - مولفۀ ارتباطات رسمیِ فرهنگی
شاخص ها:
- عضویت در سازمانهای بینالمللی چون یونسکو
- پیوستن به کنوانسیونها و توافقنامههای بینالمللی چون حق مولف
- تخصیص بودجه بخش فرهنگی سفارتخانهها در جهت ارتقاء فعالیتهای فرهنگی
- تربیت و انتخاب رایزنهای فرهنگی جسور و خلاق و ترجیحا آشنا به زبان کشور دیگر برای سفارتخانهها
2 – مولفۀ ارتباطات غیررسمیِ فرهنگی
شاخص ها:
- تشویق به فعالیتهایی برای کمک به درک، ارتقا و حمایت از حقوق بشر با برگزاری برنامههایی در سطح محلی و ملی
- اقدامات سازمان های غیردولتی و بیندولتیِ فعال از جمله در زمینۀ فرهنگ و ادیان و حقوق بشر
- فعالیتهای نهادهای مدنی و مردمنهاد (سازمانهای نیمه دولتی) چون انجمن های دوستی و انجمن های مذهبی
- آموزش بردباری در مقابل تفاوت ها به جوانان و ترغیب افکار عمومی به احترام به دگراندیشی.
- تبادل و معرفی چهره های برجستۀ فرهنگی و مذهبی در سطحِ غیردولتی به مثابۀ میانجیگران (یا واسطان) فرهنگی
-تفویض اختیارات دولت به انجمنهای غیردولتی و تشكلهای انجمنی./
حوزۀ ظرفیتهای فرهنگی
1 – مولفۀ آموزش فرهنگ و زبان
شاخص ها:
-آموزش زبان و فرهنگ مثلا با تشکیل دوره های آموزشی
- ایجاد مدارس جدید و رسیدگی به مدارس موجودِ وابسته به سفارت در خارج از کشور
- برگزاری دوره های دانش افزایی جهت روزآمد کردن اطلاعات و روش تدریس معلمان زبان
- ترجمه و انتشار کتب - اعم از آثار کلاسیک و معاصر - هم چنین در حوزۀ زبان، قرهنگ، تاریخ و جغرافیا
- همکاری و شرکت مؤلفان، مترجمان و ناشران در محافل و جوایز ادبی، و تقویت روابط میان کتابخانه ای
2 – مولفۀ مراکز علمی و پژوهشی
شاخص ها:
- ایجاد یا تقویت کرسی ها و گروههای زبان و ادبیات و مطالعات فرهنگی در دانشگاهها
- اعطای بورسهای تحصیلی جهت ادامه تحصیل دانشجویان و تکمیل تحصیلات اعضای هیات علمی
- برگزاری کنفرانسهای علمی و همایشهای بینالمللی و سمپوزیومهای دانشگاهی و ایجاد فرصت های مطالعاتی
-ایجاد توافقاتی بین وزارتخانههای ذیصلاح، جهت تسهیل در ارزشیابی مدارک دانشگاهی و بهرسمیت شناختن مدارج تحصیلی
-انعقاد تفاهمنامهها و معاهدات بیندانشگاهی جهت تبادل فعالیتهای علمی و آموزشی و انجام برنامههای مشترک پژوهشی
3 – مولفۀ تکنولوژی ارتباطات
شاخصها:
- همکاری بین روزنامهها و خبرگزاریها و سازمانهای تولید و پخش و تبادل اطلاعات، برگزاری نمایشگاهها، کنگرهها و سمینارها و چاپ نشریات عمومی و مجلات علمی
- تسهیل در امر تبادل و کار خبرنگاران مسافر یا ساکن در کشورِ مقابل جهت تهیه گزارشهای خبری و رادیو- تلویزیونی
-ایجاد شبکههای ارتباطاتی - چون کانالهای رادیویی و تلویزیونی – برونمرزی و پخش از طریق ماهواره
- ایجاد شبکههای اطلاعاتیِ اثرگذار روی افکار عمومی چون پایگاههای اینترنتی؛ و رسانههای مجازی چون فیس بوک، توییتر، واتسآپ، تالارهای گفتگو و ... با بُرد بالا و هزینه پایین
- بهرهگیری هوشمندانه از پتانسیلهای مدرن دیجیتالی چون استارتآپهای نوپا (مانند نرمافزارهای تخفیفان، اسنپ، دیجیکالا، آپارات) با هدف هماهنگ شدن با دگرگونیهای پرشتاب جهانی
4 – مولفۀ میراث فرهنگی ، هنری، گردشگری و کتابخانهای
شاخصها:
- همکاریهای متقابل در حوزۀ پژوهش، مرمت، حفظ و احیای آثار فرهنگی و هنری
- حفاظت از میراث تاریخی و بشری – مادی و غیرمادی - در چهارچوب معاهدات و تفاهمنامه های بینالمللی و جلوگیری از قاچاق آثار نفیس هنری
- آموزش علمی و تربیت فنی ِ مرمتگران محلی، و انجام ماموریتهای مشترکِ باستانشناسی در زمینۀ کاوش، مطالعه، مرمت و حفاری
- ایجاد تسهیلات و امکانات رفاهی برای گردشگران در جهت گسترش توریسم و نیز ارزشگذاری محصولات گردشگری – فرهنگی
- همکاری میان سازمان اسناد و کتابخانههای ملی ایران، ایتالیا و واتیکان جهت تبادل اطلاعات فنی – علمی و بازدیدهای مطالعاتی و تحقیقاتی.
5 – مولفۀ فرهنگ و هنر
شاخصها:
- برگزاری جشنواره ها، سمینارها، کنفرانسها ... و فراهم آوردن امکانات برای شرکت نمایندگان فرهنگی و هنری
- برپایی «هفته های فرهنگی»، نمایشگاههای هنری ، جشنوارههای سینمایی، کارگاههای آموزش هنری، اجراهای نمایشی، کنسرتهای موسیقی و غیره
- همکاری بین سازمانهای دولتی و خصوصی با هدف تولید مشترک فیلمهای کوتاه و بلند ِ مستند و داستانی، و عقد قراردادهایی جهت مرمت حلقههای فیلم قدیمی
- همکاری بین نهادهای موزهای دو کشور در زمینههایی چون امانتدهی اشیاء هنری، و انجام فعالیتهای تحقیقاتی مشترک در زمینه موزهشناسی، موزهنگاری و فهرستنگاری و غیره
6 – مولفۀ ورزش
شاخصها:
- گسترش روابط ورزشی، ایجاد تسهیلات در امر تبادل تیمهای ورزشی، هیاتها و مربیان، و تشویق به شرکت در سمینارهای ورزشی، علمی و بینالمللی
- ایجاد ارتباطات میان ارگانهای ورزشی و به ویژه کمیتههای المپیک و توسعه رشتههای مختلف ورزشیِ دو کشور
- حمایت از ورزش دانشآموزان از طریق برگزاری مسابقات دوستانه و تدارکاتی، جشنوارهها و اردوهای دانشآموزی و دعوت متقابل از معلمان تربیت بدنی و مربیان بهداشت
مدل مفهومی
شکل شماره 4 - مدل مفهومی تحقیق: توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا
روششناسی تحقیق
پژوهش حاضر بر مبنای ماهیت (روش) توصیفی و تحلیلی است و از نوع زمینهای (پیمایشی) محسوب میشود. بدیهیست این تحقیق تنها به بیان وضعیت موجود میپردازد که در اینخصوص هیچگونه پیشداوری نشده و چون هدف عمده در به کارگیری روش تحلیل محتوا و بررسی و تحلیل مولفههای فرهنگی، دستیابی به یک مدل مناسب است، روش تحلیلی برگزيده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار spss جهت انجام آمار توصیفی از قبیل میانگین، فراوانی و درصد فراوانی؛ و برای آمار استنباطی نیز از آزمون های t ، واریانس و تحلیل عاملی در جهت تدوین مدل نهایی پژوهش استفاده شد. نوع پرسشنامه "محققساخته" بود که براساس طرح تحقیق به دو زبان فارسي و ايتاليايي تهیه شد و در سه مرحله در اختیار جامعه آماری که شامل 29 نفر از بین اساتید دانشگاه و پژوهشگران در حوزه فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی، کارشناسان و افراد مجرب در این حوزه و دیپلماتها، اعم از سفرا و وابستگان فرهنگی سفارتخانهها و نمایندگیهای کنسولی دو کشور ایران و ایتالیا بودند، قرار گرفت
در مرحلۀ سوم (و آخر) از ایشان دعوت شد جهت پاسخگویی در قالب طیف لیکرت مبنی بر 1- تأثیر خیلی کم ؛ 2- تأثیرکم ؛ 3- تأثیر متوسط؛ 4- تأثیر زیاد و 5- تأثیر خیلی زیاد اقدام نمایند و پس از برگزاری دور سوم با روش دلفی و بازگشت پاسخها، دستیابی به اتفاقنظر مطلوب فراهم و دادهها وارد نرمافزار و تجزیه و تحلیل شد. برای بررسی سوالهای هر حوزه در شرایط موجود از میانگین و انحراف معیار و نمودار میلهای، برای بررسی ابعاد (حوزههای) اثرگذار بر توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران در شرایط موجود و مطلوب از دید خبرهگان ، ازآزمون t تک نمونهای، برای اولویتبندی حوزهها در شرایط موجود و مطلوب از تحلیل واریانس فریدمن، .برای بررسی میزان فاصله میان وضعیت موجود و مطلوب در دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا از آزمون t همتا، و برای تعیین روابط بین عوامل و جهت طراحی مدل توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران از روش تحلیل مسیر با نرم افزار LISREL نسخه7/8 استفاده شد. بنابراین روش تحقیق، از نوع میدانی و رجوع به خبرهگان فن و ابزار تحقیق پرسشنامه و از نظر قطعيت از نوع روشهای ترکيبي و تحقيق کمي_کيفي با روش دلفی بود.
گامهای روش تحقیق به شرح زیر بود:
گام اول: تعیین ابعاد و حوزههای اصلی
در ابتدا از طریـق مطالعـۀ کتابخانهایِ نظریه ها و پژوهـشهاي پیـشین، حوزههای موثر بر توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا با رویکرد کیفی، شناسایی و بر همین اساس نیز چارچوبی مقدماتی فراهم و سپس با روش دلفی تکمیل و نهایی شد. فرم مقدماتی دربرگیرنده حوزههای مشترک فرهنگی موثر بر توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا، در قالب سوالهای باز برای ده نفر اولیه از خبرهگان صاحبنظر حوزه فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی ارسال یا شفاها در قالب مصاحبه از ایشان پرسیده شد. سپس با توجه به ابعاد مولفههای اثرگذار برتوسعه دیپلماسی فرهنگی ایران، وزن هر شاخص اندازه گیری شد و با بیمقیاس کردن روشها در بازۀ صفر و یک، با استفاده از میانگین هندسی، وزن کل هریک از ابعاد بهدست آمد.
گام دوم: وزندهی مولفهها
ابعاد و حوزههای تعیینشده براساس نظر خبرهگان و مطالعات ادبیات موجود، به مولفههایی تقسیم شد و برای اندازهگیری اوزان هریک از مولفه ها – از جنبۀ نظری – و اهمیت آنها در شکلدهی بّعد مخصوص به خود نیز، با استفاده از روشهای وزندهی ذکرشده در گام یک، اوزان مولفهها نیز بهدست آمد.
گام سوم: وزندهی شاخصها
هر مولفه با توجه به نظر خبرهگان و ادبیات موضوع به شاخصهایی قابل اندازه گیری ) با تعریف عملیاتی)، شکسته و با بهرهگیری از جدیدترین روش متدلوژی وزندهی "ترکیبی" و روشهای وزندهی شامل روش لیکرت، روش نیمه لیکرت و روش مقایسه زوجی اوزان شاخصها نیز بهدست آمد. اینک اوزان مولفه ها، ابعاد و شاخص ها حاصل شده بود.
گام چهارم: اندازهگیریها
میزان تاثیر مولفههای فرهنگی و نیز اندازه شاخصها و نرخ اثرگذاری آنها بر توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران، با استفاده از روش نیمه متریک و لیکرت و با توجه به پرسشنامه ها در یک سازمان پایلوت اندازه گیری شد.
نتایج تحقیق
1ـ در حوزۀ ظرفیتهای فرهنگی، مولفۀ میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و کتابخانهای و شاخصهای مربوطه، بر مولفۀ فرهنگ و هنر؛ و مولفۀ مراکز علمی و پژوهشی تأثیر میگذارند. و مولفۀ ورزش، بر مولفۀ فرهنگ و هنر اثرگذار است. پس نتیجه میگیریم که هر آنچه در زمینۀ آثار باستانی و تمدنی، فعالیتهای هنری/ فرهنگی، توریسم، و میراث کتابخانهای و موزهای انجام میشود نه تنها موجب ارتقاء فرهنگ و هنر میشود بلکه باعث رونق علمی – فعالیتهای دانشگاهی و مراکز پژوهشی – نیز میشود. همچنین ارتباطات و فعالیتهای مشترک ورزشی، به توسعۀ فرهنگی کشورها میانجامند.
2ـ حوزۀ اشتراکات فرهنگی بر حوزۀ قابلیتهای فرهنگی و به طور مشخص ارتباطات رسمیِ فرهنگی تأثیر دارد که این مولفه به نوبۀ خود از دیگر مولفۀ حوزۀ قابلیتها، یعنی ارتباطات رسمیِ فرهنگی، تأثیر میپذیرد. و این بدان معناست که اگر به مولفههای مشترک فرهنگی چون -قرابت های تمدنی و تاریخی، گفتمانهای عدالتمحور و صلحطلب و منافع مشترک ملی و بینالمللی بذل توجه شود، در ارتباطات رسمی بین دو کشور (توافقنامههای رسمی، سفارتخانه ها و سازمانهای بینالمللی)، به نتایج بهتری میرسیم خصوصا اینکه ارتباطات رسمی در جای خود متاثر از ارتباطات غیررسمی (برآمده از فعالیت های سمنها، تشکلهای انجمنی و سازمانهای غیردولتی) هستند.
3ـ و باز در حوزۀ ظرفیتهای فرهنگی، مولفۀ تکنولوژی ارتباطات بر مولفۀ آموزش فرهنگ و زبان تأثیر دارند. و در باب اهمیت تکنولوژی ارتباطات کافیست اضافه کنیم که این مولفه در حوزۀ قابلیتهای فرهنگی با مولفۀ ارتباطات غیررسمیِ فرهنگی رابطه دوسویه دارد و تاثیر متقابل برهم دارند. اهمیت فنآوری اطلاعاتی و ارتباطاتی در عصر حاضر و با شیوع پاندمی کرونا ویروس بیش از پیش خود را نشان میدهد. و به یادمان میآورد که دنیای مجازی و شبکۀ اینترنت، فرصتی بینظیر برای تقویت ارتباطات بینالمللی فراهم میآورد که این میتواند هم در زمینه ترویج زبان ایتالیایی و فارسی به کشور مقابل موثر باشد، هم آموزش برخط از راه دور، هم برگزاری وبینارها (اتاقهای تعامل زنده) و هم دیگر تبادلات فرهنگی که بهنظر می رسد تا پیش از این بدون جابجایی در مکان از طریق سفر و حضور فیزیکی امکانپذیر نباشد اما امروزه به مدد تکامل فن آوری اطلاعات ممکن شده و میتواند بهعنوان پتانسیلی حیاتی در دیپلماسی فرهنگی عمل کند.
4ـ گفتنیست که تمام این عوامل، بر توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا مؤثرند.
نقش هر یک از حوزهها و مولفه های دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا را با درصد تاثیر که در توسعه آن دارد ملاحظه می کنید:
• اشتراکات فرهنگی (9%)
عناصر مشترک فرهنگی 9%
1- گفتمانهای عدالت محور و صلح طلب
2- منافع مشترک ملی و بینالمللی
3- قرابتهای تمدنی و تاریخی
4- جغرافیای فرهنگی
• ظرفیتهای فرهنگی (69%)
• میراث فرهنگی، هنری، گردشگری و کتابخانهای 22%
1 - مرمت، حفظ آثار هنری
2 - گسترش گردشگری و ارزشگذاری
3 – بهرهگیری از پتانسیلهای مدرن دیجیتالی
• تکنولوژی ارتباطات 18%
1- همکاری بین رسانهها
2- تسهیل در تبادل خبرنگاران
3- شبکههای ارتباطی (سنتی)
4- شبکههای اطلاعاتی (مجازی)
• مراکز علمی و پژوهشی 9%
1 - اعطای بورس های تحصیلی
2 - ایجاد و تقویت کرسیهای ادبیات و فرهنگ در دانشگاهها
3 - انعقادتفاهم نامهها ی بیندانشگاهی
4 - برگزاری کنفرانس های علمی و همایش های بین المللی
· قابلیتهای فرهنگی (22%)
• ارتباطات غیررسمی 16%
1- سمن ها، سازمان های غیردولتی، مردم نهاد و مدنی
2- تبادل نخبگان و اندیشمندان
3- ترغیب افکار عمومی به دگراندیشی
4- تفویض اختیارات دولت به تشکلات
• ارتباطات رسمی 6%
1- عضویت در سازمانهای بینالمللی
2- تربیت رایزن های خلاق فرهنگی
3- تخصیص بودجه بخش فرهنگی سفارتخانهها
4 - پیوستن به قراردادها و توافقنامه های جهانی
سهم عوامل مختلف در توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا
شکل شماره 5 - مدل مفهومی با وزندهی به حوزهها و مولفهها؛ و با توجه به سهم هریک در توسعۀ دیپلماسی فرهنگی ایران و ایتالیا
یکی از مهمترین یافتههای این مقاله، این است که ایران و ایتالیا با توجه به اشتراکات فرهنگیای که بهلحاظ تمدنی دارند (تعلق هر دو کشور به تمدنهای هزار سالۀ ایران باستان و روم)، وزنۀ دین بهعنوان یک ارزش ریشهدار در هر دو جامعه (شهر قم مرکز شیعیان است و واتیکان در مرکز رم مهد کاتولیکهای دنیاست)، موقعیت سوقالجیشی که از هریک از دو کشور راه عبوری برای همسایگان ضعیفتر خود به نقاط قویتر کرده (ایران گذرگاه مهمی برای عبور مردم افغانستان و پاکستان به ترکیه و اروپاست و ایتالیا ترانزیت آفریقای شمالی و کشورهای اروپای شرقی به غرب و شمال اروپا)، و حتی ریشۀ زبانی (زبانهای فارسی و ایتالیایی هردو ریشۀ هندواروپایی دارند)، بستر مناسبی برای ایجاد ارتباطات فرهنگی وسیعتر و جستجوی راهکارهایی عدالتمحور و ارزشمدار هستند که جایگزین سیاستهای غالب جنگطلبانه و خصومتآمیز باشند، اما این فقط یک امکان بالقوه است؛ چراکه بهباور خبرهگانی که در این تحقیق مشارکت کردند، تاکنون پیشرفتهای چشمگیری در حوزۀ توسعۀ دیپلماسی فرهنگی رخ نداده و در شرایط مطلوب، گسترش ارتباطات رسمی و غیررسمی فرهنگی از طریق سازمانهای بینالمللی و پیوستن به آنها، تخصیص بودجۀ بخش فرهنگی سفارتخانهها در جهت ارتقاء فعالیتهای فرهنگی، جذب مشارکت سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد و تشکلهای انجمنی؛ آموزش فرهنگ و زبان در ابعادی وسیعتر و نظاممندتر، تقویت ارتباطات بیندانشگاهی بهواسطۀ انعقاد تفاهمنامهها، به رسمیت شناختن مدارک تحصیلی دورههای برخط (آنلاین) با توجه به شرایط کرونایی، اعطای تسهیلات و بورسیههای تحصیلی و تقویت کرسیهای زبان و ادبیات و مطالعات فرهنگی؛ استفاده از امکانات تکنولوژی ارتباطات شامل انواع رسانههای گروهی و شبکههای اطلاعاتی چون رسانههای مجازی و همچنین پتانسیلهای مدرن دیجیتالی مانند استارتآپها و ایجاد تسهیلات در رفت و آمد اصحاب رسانه به دو کشور؛ برنامهریزی جهت بسط همکاریهای متقابل در حوزۀ میراث فرهنگی، هنری، گردشگری، موزهای، کتابخانهای و ورزشی، میتواند نقش مؤثری در توسعۀ دیپلماسی و ارتباطات فرهنگی بین دو کشور داشته باشد.
منابع
آشوری، داریوش، (1379)، «فرهنگ علوم انسانی»، نشر مرکز.
اژدری، ليلا، (1395)، «ارائه الگوی مطلوب استراتژی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مقایسه تطبیقی ایران و هند و ترکیه»، رساله دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران.
اشتریان، کیومرث، (1386)، «متغیرها و شاخصهای ارتباطات بینالمللی»، مجموعه مقالات همایش بین فرهنگی و سیاست خارجی: رویکرد ایرانی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
پوراحمدی، حسین، «دیپلماسی نوین: جستارهایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1388
حسنخانی، محمد، (1386)، «نقش فرهنگ و ابزارهای فرهنگی در طراحی و پیشبرد دیپلماسی( با تأکید بر سیاست ایالات متحده آمریکا)»، مقالات همایش بینفرهنگی و سیاست خارجی: رویکرد ایرانی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
حقیقی، رضا، (1386)، «فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی در آینه دیپلماسی فرهنگی اروپا در قبال ایران» , انتشارات المهدی.
خرازی محمدوندی آذر، زهرا، (1388)، «تاثیر دیپلماسی فرهنگی بر منافع ملی کشورها»، مجله مدیریت فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، شماره 6، زمستان.
دهشیری، محمدرضا، (1393)، «جهانیشدن و نظام بینالملل»، فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، دوره پنجم، شماره 14، بهار.
سلیمی، حسین، (1389)، فرهنگ گرایی، جهانیشدن و حقوق بشر، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، مرکز چاپ وزارت امور خارجه.
سیدعلوی، سیدمحمد؛ بهجت، ابوالفضل، (1393)، «بررسی سیاست های فرهنگی ایران و ایتالیا در حوزه صنایع فرهنگی، گردشگری و هنرهای نمایشی با رویکرد تطبیقی»، مجله مدیریت فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، شماره 24، تابستان.
صالحی امیری، سیدرضا، (1392)، «دیپلماسی فرهنگی و رایزن فرهنگی»، مرکز مطالعات فرهنگی – بینالمللی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
صالحی امیری، سیدرضا و محمدی، سعید، چاپ اول، 1389 چاپ سوم (و آخر) 1395، «دیپلماسی فرهنگی»، تهران: ققنوس.
طبرسا، غلامعلی، (1383)، « تبیین شاخص های مدیریت حوادث با رویکرد پیشگیری از وقوع بحران»، مجله کمال مدیریت، شماره های 4 و 5.
قربی، سید محمدجواد، (1398)، «کارکردهای انجمن های دوستی در دیپلماسی ج ا ایران»، مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سال پنجم، شماره یازدهم، تابستان.
گلشن پژوه، محمودرضا، چاپ اول 1387، چاپ چهارم (و آخر) 1394، «راهنمای سازمان های غیردولتی»، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران،
میرزابابایی، سیدابوالقاسم، (1394)، «تاملی بر تغییرات نظریههای توسعه»، گروه علوم اجتماعی اسلامی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، برگزفته
از سايت انجمن علمی دانش اجتماعی مسلمین، دانشگاه تهران، http://www. utiss. ir/2015/03/940906/ .
نراقی، یوسف، (1380)، «جامعهشناسی و توسعه»، تهران، فرزان روز.
نقیب زاده، احمد، (1381)، «تاثیر فرهنگ بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، انتشارات وزارت امور خارجه.
وزین، علیرضا، ( 1397)، «نقش دیپلماسی فرهنگی در روند صلح پایدار» دیپلماسی ایرانی، هفتم خرداد.
- Carrera, Alessandro. (2002) . Gli Strumenti istituzionali per la promozione della cultura italiana all’estero, Roma, Salerno editrice.
- Gumenyuk, Tatyana; Frotveit, Maryna; Bondar, Ihor; Horbani, Yuri; Karakoz, Olena . (2021) . Cutural Diplomacy in Modern International Relations: the Influence of Digitalization , Journal of Theoretical and Applied Information Technology, University of Kyiv, Ukraine, Vol.99. No 7, 15 April 2021 www.jatit.org
- Isernia, Pierangelo; Lamonica, Alessandro Giovanni . (2016) . Cultural Diplomacy as Discipline and Practice: Concepts, Training and Skills , University of Siena, Italy
- Lasen, Giulia. (2005) . La promozione della cultura italiana all’estero , Istituto italiano di cultura ad Amburgo, M. Sc Thesis, University of Modena e Reggio Emilia.
- Programma Esecutivo dell’Accordo di Collaborazione Culturale tra la Repubblica Italiana e la Repubblica Islamica dell’Iran per gli anni 2000 - 2004
- Russell, L. R. , Kinuthia W. L. , Lokey ـ Vega A. , Tsang ـ Kosma W. and Madathany R. (2013) . Identifying complex cultural interactions in the instructional design process: a case study of a cross ـ border, cross ـ sector training for innovation program. Education Tech Research Dev 61:707 ـ 732.
- Santoro, Stefano (2005) . L'Italia e l'Europa orientale: diplomazia culturale e propaganda 1918-1943, Edizioni FrancoAngeli, Milano, Italia.
- Torcutti, Elisa. (2005) . Diplomazia culturale e politica culturale , M. Sc Thesis, University of Trieste.
- Wastnidge, Edward. (2015) . The Modalities of Iranian Soft Power: From Cultural Diplomacy to Soft War , Politics, vol 35 (3-4), 364-377, Political Studies Association.
سایتها:
- www. esteri. it/mae/it/ministero/struttura/dgpromozionesistemapaese
- www. sistemapaese. esteri. it
- https://it. wikipedia. org/wiki/Direzione_generale_per_la_promozione_del_sistema_paese
- http://oxforddictionaries. com/definition/english/diplomacy
- www. kanoon. ir/FileRepository/Article/Attach/13911214P88je68467. pdf
- مقاله «نقش دیپلماسی فرهنگی در روند صلح پایدار» از سایت دیپلماسی ایرانی، 7 خرداد 1397
http://www. irdiplomacy. ir/fa/news/1976885
- http://www.massimobray.it/la-centralita-della-diplomazia-culturale-nelle-relazioni-tra-iran-e-italia/ ).
- سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ، اداره کل سازمان های بین المللی و موافقت نامه های فرهنگی http://dioca.icro.ir/index.aspx?siteid=450&fkeyid=&siteid=450&pageid=38364
- http://www.italiannetwork.it/news.aspx?id=13975 “CULTURA ITALIANA NEL MONDO - DIPLOMAZIA CULTURALE
- http://en.icro.ir/index.aspx?siteid=257&pageid=9292. Further information on its organisation and make up are available via its - Persian-language site: http://icro.ir/index.aspx?siteid=261&pageid=32272
[1] منبع: برگرفته از ادبیات پژوهش ـ اژدری1395.