مطالعه جرم شناختی قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب سال1399
محورهای موضوعی : فقه الجزاءطالب پور مقدم 1 , سعید قماشی 2 , حسین ملتفت 3
1 - گروه حقوق، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران
2 - دانشیار، گروه حقوق، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران.
3 - گروه علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز ، اهواز، ایران
کلید واژه: جرم, جرم شناختی قانونی, مجازات و حبس تعزیری.,
چکیده مقاله :
در اغلب کشورهای دنیا، نقض قوانین و مقررات به عنوان یک ناهنجاری محسوب و موجب سرزنش اجتماعی و به دنبال آن اِعمال مجازات می شود. در اندیشه عدالت کیفری و فردی کردن مجازات ها، کیفرهای حبس نیز علاوه برارعاب، اهداف دیگری مانند اصلاح و ناتوان سازی مجرمین را بدنبال دارد. اما این مجازات ها اگرچه درموارد اندکی توانسته است هدف های نظریه اصلاح و بازپروری مجرمین را برآورده نماید، ولی در اغلب موارد موفق نبوده است. گاهی خودکیفرها نیز جرم زا بوده و موجب تکرار جرم توسط مجرمان و حتی حرفه ای شدن آنان در جامعه شده است. بعد از شکست جرم شناسی اصلاح و درمان و مشخص شدن ویژگی جرم زاییِ کیفرحبس و آسیب های ناشی از آن مانند هدر رفتن منابع مالی ومعنوی جامعه، تورم جمعیت کیفری در زندان ها، فروپاشی خانواده ها و...،و علی رغم اینکه سیاست جنایی ایران در طول دوران تقنیتی و قضایی خود بیشتر مبتنی بر کیفرگرایی بوده است؛ لیکن قانونگذار ایرانی اخیراً ضرورت را در آن دانسته است که از مجازات حبس به عنوان آخرین حربه استفاده شود. لذا به تدریج بدنبال توسعه مجازات های جایگزین بوده است. بر همین اساس دست اندرکاران نظام های کیفری دست به تخفیف مجازات زده اند.
In most of the countries of the world, violation of laws and regulations is considered as an abnormality and causes social blame followed by punishment. In the idea of criminal justice and individualization of punishments, prison sentences also pursue other goals such as reforming and incapacitating criminals in addition to intimidation. However, although these punishments have been able to meet the goals of the theory of reforming and rehabilitating criminals in a few cases, they have not been successful in most cases. Sometimes self-punishment is also a cause of crime and has caused criminals to repeat the crime and even become professionals in the society. After the failure of criminology, correction and treatment, and the identification of the criminogenic nature of penal imprisonment and the resulting damages, such as the waste of financial and moral resources of the society, the inflation of the criminal population in prisons, the collapse of families, etc., and despite the fact that the criminal policy During its legal and judicial era, Iran has been mostly based on criminalism; But the Iranian legislator has recently recognized the need to use imprisonment as a last resort. Therefore, it has been gradually looking for the development of alternative punishments. Based on this, the perpetrators of the penal system have started to reduce the punishment.