ملاک دارالاسلام و دارالکفر در آثار فقهی سلفیه جهادی و فقه امامیه (مطالعه تطبیقی)
محورهای موضوعی : فقه الجهاداحسان خامنوی خیابانی 1 , سیدمحمدصادق موسوی 2 , سیدابوالقاسم نقیبی 3 , کاظم رحمان ستایش 4
1 - دانشکده الهیات و حقوق-واحد علوم و تحقیقات-دانشگاه آزاد اسلامی
2 - گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استاد فقه و حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران.
استاد فقه و حقوق ، دانشگاه شهید مطهری، تهران، ایران.
(نویسنده مسئول)
4 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه فقه و حقوق،
تهران، ایران
کلید واژه: دارالاسلام, دارالکفر, اجرای احکام اسلامی, حکومت مسلمانان, حکومت اسلامی,
چکیده مقاله :
دارالاسلام و دارالکفر ازجمله مفاهیمی است که محل اختلاف میان فقها است. عدم معیار و شاخصی روشن باعث شده تا دیدگاه فقها با یکدیگر تفاوت داشته باشد. در فقه امامیه بهطورکلی دو مبنا باعث اختلافنظر در میان فقها شده است. عدهای از فقها مرزهای جغرافیایی را ملاک و عدهای دیگر مرزهای اعتقادی را ملاک میدانند؛ اما با تتبع در آثار فقهای امامیه به نظر میرسد سه معیار الف) اکثر بودن مسلمانان، ب) اجرای احکام الهی و ج) حکومت اسلامی تعیینکننده است. از طرفی در آثار فقهی سلفیه جهادی به نظر میرسد آنچه ملاک تحقق دارالاسلام است اجرای احکام اسلامی است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به دنبال ظهور مفاهیم مختلف از قبیل ملت، کشور، دولت و با تتبع در منابع فقه امامیه و منابع فقهی سلفیه به دنبال ملاکهای دارالاسلام و پیاده کردن آثار آن است. به نظر میرسد آنچه جامع همه تعاریف و یک معیار کلی و صحیح جهت تشخیص دارالاسلام و دارالکفر باشد تشکیل حکومت اسلامی است.
"Dar al-Islam" and "Dar al-Kafr" are among the concepts that are the source of disagreement among jurists. The lack of a clear standard and index has caused the views of jurists to differ from each other. In Imami jurisprudence, generally, two bases have caused disagreements among jurists. Some jurists consider geographical borders as criteria and others consider religious borders as criteria; However, following the works of Imamiyya jurisprudence, it seems that three criteria a) the majority of Muslims, b) the implementation of divine decrees and c) the Islamic government are decisive. On the other hand, in the jurisprudential works of Jihadist Salafism, it seems that the criterion for the realization of Dar al-Islam is the implementation of Islamic rules.This research is descriptive-analytical and follows the emergence of different concepts such as nation, country, state, and follows the sources of Imamiyyah jurisprudence and Salafiyyah jurisprudence sources, looking for the criteria of Dar al-Islam and implementing its works. It seems that what is comprehensive of all definitions and a general and correct criterion for distinguishing Dar al-Islam and Dar al-Kufr is the establishment of Islamic government.