تأثیر هوش تجاری بر عملکرد مالی با نقش میانجیگری ارزش برند و خلاقیت (مورد مطالعه بانکهای خصوصی استان خوزستان)
محورهای موضوعی : مدیریت بازاریابیهاشم رشیدی چقاخور 1 , علی رضاییان 2
1 - کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
2 - استادیار، گروه مدیریت، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
کلید واژه: ارزش برند, عملکرد مالی, هوش تجاری, خلاقیت, بانکهای خصوصی استان خوزستان,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر، با هدف تأثیر هوش تجاری بر عملکرد مالی با نقش میانجیگری ارزش برند و خلاقیت بانکهای خصوصی استان خوزستان انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان بانکهای خصوصی استان خوزستان را تشکیل میدهند که تعداد 1000 نفر از کارکنان به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 287 نفر از کارکنان انتخاب شد؛ و با استفاده از روش تصادفی ساده میباشد؛ و پرسشنامههای استاندارد عملکرد مالی (قرانفله و همکاران، 2010)، پرسشنامه هوش تجاری (پوپوویج و همکاران، 2020)، پرسشنامه ترزش برند (سین و ورما، 2017) و پرسشنامه خلاقیت (دوریجی و همکاران، 2001) روی آنان به اجرا در آمد؛ و با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه عملکرد مالی (0/86)، پرسشنامه هوش تجاری (0/85)، پرسشنامه ارزش ویژه برند (0/85) و پرسشنامه خلاقیت (0/86) به دست آمد. دادههای جمعآوری شده با استفاده نرمافزار spss نسخه24 و از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و برای معادلات ساختاری از نرمافزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد. هوش تجاری بر عملکرد مالی بانکهای خصوصی تأثیر دارد. همچنین هوش تجاری با نقش میانجی ارزش ویژه برند و خلاقیت بر عملکرد مالی بانکهای خصوصی استان خوزستان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
The present study was conducted with the aim of the effect of business intelligence on financial performance with the mediating role of brand value and creativity of private banks in Khuzestan province. The research was applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method. The statistical population in this study consists of all employees of private banks in Khuzestan province that 1000 employees were considered as the statistical population and the sample size was selected using the Cochran's formula of 287 employees; And is simple using the random method; And standard financial performance questionnaires of Qaranfleh et al. (2010), Popovij et al. (2020) business intelligence questionnaire, Sin and Verma brand sharpening questionnaire (2017) and Doriji et al. (2001) creativity questionnaire were performed on them; Using Cronbach's alpha test, the reliability of financial performance questionnaire (0.86), business intelligence questionnaire (0.85), brand equity questionnaire (0.85) and creativity questionnaire (0.86) were obtained. The collected data were analyzed using SPSS software version 24 and from descriptive statistics (mean, standard deviation, etc.) and for structural equations from AMOS software, the results showed. Business intelligence affects the financial performance of private banks. Also, business intelligence with the mediating role of brand equity and creativity has a positive and significant effect on the financial performance of private banks in Khuzestan province.
احمدزاده، م. (1399). "مسئولیتپذیری اجتماعی بر قصد خرید با نقش میانجی ارزش برند و شهرت سازمانی در بانک صادرات تهران"، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیک.
حسنی جعفرآباد، ا. و نشاط، م.ع. (1395). "رابطه بین هوش تجاری و عملکرد سازمانی"، پنجمین کنفرانس بینالمللی حسابداری و مدیریت با رویکرد علوم پژوهشی نوین، تهران، شرکت ارتباط ارغوان ایرانیان.
زارعی, ب. و زارعی، ژ. (1397). "اثر هوش تجاری بر عملکرد مالی بانکهای ایران (با تأکید بر شاخصهای سلامت مالی بانکها)"، فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، دوره 7، شماره 25، صص. 111-130.
صدیقی، م. (۱۳۹۷). "بررسی نقش هوش تجاری در افزایش عملکرد سازمان از دیدگاه مدیران حسابداری سازمانها"، کنفرانس ملی چشماندازهایهای نوین در حسابداری، مدیریت و کارآفرینی، کرج، دانشگاه جامع علمی کاربردی سازمان همیاری شهرداریها.
طلوعی، م. و الوندی، م. (1393). "هوش تجاری و تأثیر آن در بهبود عملکرد سازمان"، سومین همایش ملی سالیانه علوم مدیریت نوین، گرگان، انجمن علمی و حرفهای مدیران و حسابداران گلستان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول.
علیپور، م. (1399). "تأثیر هوش تجاری بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی قابلیتهای بازاریابی در اداره تدارکات شرکت ملی نفت خیز جنوب"، پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
کدیور، ر. (1398). "کاربرد هوش تجاری در ارزیابی چند بعدی عملکرد سازمان و پرسنل"، هفتمین همایش ارزیابی عملکرد، تهران - دانشگاه الزهرا، مرکز توسعه آموزشهای مدیریت آزما پارسیان.
مجدطاهری، م.، جلالی فراهانی، ک. و هاشمزاده خوراسگانی، غ. (1395). "اثر هوش تجاری بر چابکی و عملکرد سازمان از طریق تکنولوژیهای نوین در صنعت بانکداری مورد مطالعه: بانک کشاورزی"، نخستین کنفرانس بینالمللی پارادیمهای نوین مدیریت هوشمندی تجاری و سازمانی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
موغلی، ع. و حسامی، ف. (1397). "راهنمای تدوین اصل مقاله تأثیر هوش تجاری بر عملکرد بازرگانی"، دومین کنفرانس بینالمللی نوآوری و تحقیق در علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اجتماعی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی.
نریمسا، ا. (1396). "بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمان با نقش میانجیگری مدیریت دانش کارکنان زندان شهرستان اهواز"، پایاننامه کارشناسی ارشد علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه.
Kumar, M. (2018). “Strategic Orientations, Marketing Capabilities and Innovation Patterns and Performance of Large and Small Organizations”, Procedia Technology, Vol. 16, PP. 145-163.
Morgan, K. & Zawiyah, M. (2018). “Market Orientation, Marketing Capabilities and Organizational Performance”, 18 th International Strategic Management Conference.
Popovic, A,. Puklavec, B. & Oliveira, T. (2020). “Justifying Business Intelligence Systems Adoption in Smes: Impact of Systems Use on Firm Performance”, Industrial Management & Data Systems, Vol. 25(37), PP. 561-579.
Smranova, L., Zerbini, F., Golfetto, F. & Gibbert, M. (2019). “Direct and Indirect Impact of Marketing Capabilities on Organizational Performance”, Procedia Computer Science, Vol. 189, PP. 896-913.
Sung, S. & Choi, J. (2020). “Effects ofteam Knowledge Management on the Creativity Andfinancial Performance of Organizational Teams”, Organizational Behavior and Human Decision Processes, Vol. 118(26), PP. 4-13.
Theodosio, M. & Cater, T. (2017). “The Impact of Marketing Capabilities on Organizational Performance”, Industrial Marketing Management, Vol. 79(29), PP. 856-869.
_||_احمدزاده، م. (1399). "مسئولیتپذیری اجتماعی بر قصد خرید با نقش میانجی ارزش برند و شهرت سازمانی در بانک صادرات تهران"، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیک.
حسنی جعفرآباد، ا. و نشاط، م.ع. (1395). "رابطه بین هوش تجاری و عملکرد سازمانی"، پنجمین کنفرانس بینالمللی حسابداری و مدیریت با رویکرد علوم پژوهشی نوین، تهران، شرکت ارتباط ارغوان ایرانیان.
زارعی, ب. و زارعی، ژ. (1397). "اثر هوش تجاری بر عملکرد مالی بانکهای ایران (با تأکید بر شاخصهای سلامت مالی بانکها)"، فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، دوره 7، شماره 25، صص. 111-130.
صدیقی، م. (۱۳۹۷). "بررسی نقش هوش تجاری در افزایش عملکرد سازمان از دیدگاه مدیران حسابداری سازمانها"، کنفرانس ملی چشماندازهایهای نوین در حسابداری، مدیریت و کارآفرینی، کرج، دانشگاه جامع علمی کاربردی سازمان همیاری شهرداریها.
طلوعی، م. و الوندی، م. (1393). "هوش تجاری و تأثیر آن در بهبود عملکرد سازمان"، سومین همایش ملی سالیانه علوم مدیریت نوین، گرگان، انجمن علمی و حرفهای مدیران و حسابداران گلستان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول.
علیپور، م. (1399). "تأثیر هوش تجاری بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی قابلیتهای بازاریابی در اداره تدارکات شرکت ملی نفت خیز جنوب"، پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
کدیور، ر. (1398). "کاربرد هوش تجاری در ارزیابی چند بعدی عملکرد سازمان و پرسنل"، هفتمین همایش ارزیابی عملکرد، تهران - دانشگاه الزهرا، مرکز توسعه آموزشهای مدیریت آزما پارسیان.
مجدطاهری، م.، جلالی فراهانی، ک. و هاشمزاده خوراسگانی، غ. (1395). "اثر هوش تجاری بر چابکی و عملکرد سازمان از طریق تکنولوژیهای نوین در صنعت بانکداری مورد مطالعه: بانک کشاورزی"، نخستین کنفرانس بینالمللی پارادیمهای نوین مدیریت هوشمندی تجاری و سازمانی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
موغلی، ع. و حسامی، ف. (1397). "راهنمای تدوین اصل مقاله تأثیر هوش تجاری بر عملکرد بازرگانی"، دومین کنفرانس بینالمللی نوآوری و تحقیق در علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اجتماعی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی.
نریمسا، ا. (1396). "بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمان با نقش میانجیگری مدیریت دانش کارکنان زندان شهرستان اهواز"، پایاننامه کارشناسی ارشد علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه.
Kumar, M. (2018). “Strategic Orientations, Marketing Capabilities and Innovation Patterns and Performance of Large and Small Organizations”, Procedia Technology, Vol. 16, PP. 145-163.
Morgan, K. & Zawiyah, M. (2018). “Market Orientation, Marketing Capabilities and Organizational Performance”, 18 th International Strategic Management Conference.
Popovic, A,. Puklavec, B. & Oliveira, T. (2020). “Justifying Business Intelligence Systems Adoption in Smes: Impact of Systems Use on Firm Performance”, Industrial Management & Data Systems, Vol. 25(37), PP. 561-579.
Smranova, L., Zerbini, F., Golfetto, F. & Gibbert, M. (2019). “Direct and Indirect Impact of Marketing Capabilities on Organizational Performance”, Procedia Computer Science, Vol. 189, PP. 896-913.
Sung, S. & Choi, J. (2020). “Effects ofteam Knowledge Management on the Creativity Andfinancial Performance of Organizational Teams”, Organizational Behavior and Human Decision Processes, Vol. 118(26), PP. 4-13.
Theodosio, M. & Cater, T. (2017). “The Impact of Marketing Capabilities on Organizational Performance”, Industrial Marketing Management, Vol. 79(29), PP. 856-869.
تاثیر هوش تجاری بر عملکرد مالی با نقش میانجیگری ارزش برند و خلاقیت (مورد مطالعه بانک های خصوصی استان خوزستان)
هاشم رشیدی چقاخور*
گروه مدیریت کسب و کار، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
خوزستان- اهواز- کوی مجاهد- خیابان یاور 1- پلاک 37
Email: parsa_gh28@yahoo.com
Tel:09357811083
علی رضاییان
استادیار گروه مدیریت، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
خوزستان- اهواز- کوی مجاهد- خیابان یاور 1- پلاک 37
The effect of business intelligence on financial performance with the role of mediating brand value and creativity (Case study of private banks in Khuzestan province)
Hashem Rashidi Chaghakhor *
Department of Business Management, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
Email: parsa_gh28@yahoo.com
Tel:09357811083
Ali Rezaeian
Assistant Professor of Management, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
تاثیر هوش تجاری بر عملکرد مالی با نقش میانجیگری ارزش برند و خلاقیت (مورد مطالعه بانک های خصوصی استان خوزستان)
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف تاثیر هوش تجاری بر عملکرد مالی با نقش میانجیگری ارزش برند و خلاقیت بانکهای خصوصی استان خوزستان انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان بانکهای خصوصی استان خوزستان را تشکیل میدهند که تعداد 1000 نفر از کارکنان به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 287 نفر از کارکنان انتخاب شد؛ و با استفاده از روش تصادفی ساده میباشد؛ و پرسشنامه های استاندارد عملکرد مالی قرانفله و همکاران (2010)، پرسشنامه هوش تجاری پوپوویج و همکاران (2020)، پرسشنامه ترزش برند سین و ورما (2017) و پرسشنامه خلاقیت دوریجی و همکاران (2001) روی آنان به اجرا در آمد؛ و با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه عملکرد مالی ( 86/0)، پرسشنامه هوش تجاری (85/0)، پرسشنامه ارزش ویژه برند (85/0) و پرسشنامه خلاقیت (86/0) به دست آمد. داده های جمعآوری شده با استفاده نرم افزار spss نسخه24 و از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و برای معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد. هوش تجاری بر عملکرد مالی بانک های خصوصی تاثیر دارد. همچنین هوش تجاری با نقش میانجی ارزش ویژه برند و خلاقیت بر عملکرد مالی بانکهای خصوصی استان خوزستان تاثیر مثبت و معناداری دارد.
کلیدواژه: هوش تجاری، عملکرد مالی، ارزش برند، خلاقیت، بانکهای خصوصی استان خوزستان
مقدمه
امروزه در هر سازمان یا اداره یا شرکت آنچه بیش از همه ذهن مدیران و کارکنان را به خود مشغول داشته و دارد نحوه تعامل باهم دیگر و رسیدن به اهداف سازمان که یکی از آنها بالا بردن عملکرد1 است؛ یوکل2 عملکرد را با سه بعد تبیین کرده است که عبارتنداز: بازدهی، انطباقپذیری و منابع انسانی سازمانهای موفق مشخصه عمدهای دارند که به وسیله آن از سازمانهای ناموفق متمایز میشوند؛ این مشخصه عملکرد مالی است. «عملکرد مالی» موضوعی است که از دیرباز نظر محققان و عموم مردم را به خود جلب کرده است (نریمسا، 1396).
کارشناسان بانکی و اقتصادی روشهای متفاوتی برای ارزیابی عملکرد مالی بانک ها و مقایسه کارایی آنها تعریف و پیاده سازی کرده اند از جمله این روش ها می توان به روش تحلیل پوششی داده ها3، روش مرزی تصادفی4، روش نسبت های مالی5 اشاره کرد. کمیته نظارت بر بانکداری بازل در سال 1988، معیارهای مدل کملز را برای بررسی نهادهای مالی با استفاده از نسبت های مالی پیشنهاد داد. این مدل به طور گسترده در برخی کشورها برای عملکرد مالی بنگاه های اقتصادی ازجمله بانکها مورد استفاده قرار می گیرد. بانک مرکزی آمریکا6، بانک توسعه آفریقایی7، بانک توسعه آسیایی8 و بانک جهانی9 نیز از شاخص های مذکور برای سنجش فعالیت بانک ها و مؤسسات مالی استفاده می نمایند (آرمسترانگ10، 2020).
وضعیت کنونی بانکها نشان می دهد به دلیل رویارویی با حجم زیاد داده ناشی از عملیات روزانه سیستم های عملیاتی، کارشناسان این نهادهای مالی با مشکلاتی از جمله نحوه جمع آوری، نگهداری، تحلیل و استفاده مؤثر از آن مواجه شده اند که جهت رفع این مشکل، استفاده از انبار داده واحد و، داده کاوی یا به عبارت دیگر هوش تجاری11 ضروری به نظر می رسد (محمدی و زارعی، 1399).
هوش تجاری به نوعی مدیریت کسب و کار اطلاق می شود که به منظور تشریح برنامه های کاربردی و فناوری در زمینه گرد آوری، ارائه، دسترسی، تحلیل داده ها و اطلاعات در راستای یاری رساندن به موسسات، به منظور اتخاذ بهینه تصمیمات تجاری، کار برد دارد. هوش تجاری مجموعه ای از فناوری ها و فرآیندهایی است که به افراد در تمام سطوح سازمان، اجازه دسترسی وتحلیل داده ها و در نهایت تصمیم گیری های دقیق را می دهد. هدف هوش تجاری تسهیل تصمیم گیری و تصمیم سازی براساس حقایق سازمانی می باشد. ارزیابی و اندازه گیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب میشود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است. امروزه تغییرات سریع سیاسی،اجتماعی، اقتصادی نقش دولتها را از تصدی گری مستقیم به نقشهای هدایتی و ارشادی تبدیل نموده و سبب شده است تا سازمانهای دولتی با نگاهی کاملا متفاوت با دیروز به محیط داخلی و خارجی خود نگاه کنند (حسنی جعفرآباد و نشاط، ۱۳۹۵).
براساس دیدگاه توربان، شاردا و دلن12 (2019) بانکها، از جمله نهادها و سازمان هایی هستند که با استفاده از این فناوری میتوانند با جمعآوری و پالایش دادههای حاصل از تراکنشهای مالی روزانه ، تحلیل و بازیابی اطلاعات، فرآیند تصمیمگیری برای مدیران را آسان و کارآمد سازند. به طوری که حتی با استفاده از هوش تجاری میتوانند با ایجاد درکی صاحی از وضعیت فعلی بانک، چشم انداز آتی را ترسیم نموده و در ارائه دیدگاه بلندمدت و استراتژیک به مدیران بانکها یاری رساند؛ زیرا هدف اولیه و اساسی بانک همانند سایر سازمان های انتفاعی، حداکثر کردن ثروت صاحبان آن میباشد. در راستای افزایش ثروت صاحبان سهام، بانک میتواند تصمیماتی در خصوص نحوه نخصیص داراییها، سرمایهگذاریها و توزیع تسهیلات با سررسیدهای متفاوت داشته باشد. لذا این نهاد مالی می بایست همواره عملکرد مالی خود را بررسی و زمینه بهبود و ارتقا شاخصهای آن را فراهم آورد. اتخاذ این تصمیمات نیاز به ارزیابی عملکرد مالی را با اهمیت تر ساخته تا از این طریق بانکها عملکرد خود را از لحاظ سودآوری، کفایت سرمایه، ساختار دارایی و نقدینگی نسبت به بانکهای رقیب مورد بررسی قرار داده تا بتوانند موقعیت خود را سنجیده و نسبت به بهبود و ارتقاء عملکرد خود اقدام نمایند (پوپوویچ، پوکلاوه و الیویرا13، 2020).
عوامل مختلفی روی عملکرد مالی تاثیر دارد که موفقیت مالی بانک را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بنابراین مدیران را بر آن داشته است تا به شناسایی این عوامل بپردازند یکی از این عوامل هوش تجاری است. اما این جهت گیری ها به خودی خود باعث بهبود عملکرد مالی نمیشود بلکه واسطههای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها ارزش برند14 است(کاستیگان و لواتا15، 2020).
ارزش برند، ارزشی است که مشتریان و مشتریان بالقوه از یک برند درک میکنند. ارزش برند با میزان اعتماد مشتری از یک برند اندازهگیری میشود. ارزش برند یک شرکت میتواند با مقایسه درآمد مورد انتظار آینده از یک محصول با نام تجاری با درآمد مورد انتظار آینده یک محصول بدون نام تجاری معادل با آن محاسبه شود. این تفاوت، که معمولاً همان سود حاصلهاست، به معنی میزان اعتماد مشتریان به این برند، و تمایل آنها برای پرداخت بیش از قیمت نسبت به برندهای رقیب با ادراک ارزش پایینتر است. منتها این محاسبه بر اساس تقریب است. این ارزش میتواند شامل ویژگیهای ملموس، کارکردی (مثلا قدرت پاککنندگی دوبرابر یا میزان چاقکنندگی نصف) و ویژگیهای غیر ملموس و احساسی (مانند برند از نظرافراد خوش سلیقه یا با سبک) باشد (احمدزاده، 1399).
امروزه مديران متوجه شده اند که برند و مديريت برند براي ادامه حيات کسب و کارشان بسيار لازم و ضروري است. در واقع برندها به بخش جدايي ناپذير ارزش شرکت و نيز يک دارايي استراتژيک مهم تبديل شدهاند به طوري که براي برخي از شرکتها، برند، همه دارايي آن شرکت محسوب ميشود. ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖها توجه وﻳﮋهاي را به ﺑﺮﻧﺪ و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺮﻧﺪ ﻣﻌﻄﻮف کرده اند. داﺷﺘﻦ ﺑﺮﻧﺪﻫﺎي ﻗﻮي، ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ رﻗﺎﺑﺖ ﺷﺮﻛﺖ را اﻓﺰاﻳﺶ داده و ﺑﺮ ﻣﻴﺰان ﺳﻮدآوري آن ﻧﻴﺰ ﻣﻲاﻓﺰاﻳﺪ. ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ آﻣﺎر ﺑﺮﻧﺪﻫﺎي ﺑﺮﺗﺮ ﺟﻬﺎن در سال 2011 موید اﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ است (دامانپور16، 2020).
یکی دیگر از عواملی که میتواند بر عملکرد مالی تاثیر بگذارد خلاقیت17 میباشد. خلاقیت، یک فرایند ذهنی است که از فرد معینی و در یک زمان مشخص دیده می شود؛ فرآیندی که در نتیجه آن، یک اثر جدید، اعم از ایده یا چیزی نو و متفاوت، تولید میشود. تولید جدید و متفاوت، می تواند کلامی یا غیر کلامی و عینی یا ذهنی باشد (سونگ و چوی18، 2020).
بانکهای خصوصی استان خوزستان تلاش میکند از طریق توسعه و پیاده سازی استراتژی های موثر تجاری به عملکرد عالی دست یابند و با سرمایهگذاری بر قابلیتها و منابع در دسترس از فرصتهای پیشرو بهرهبرداری کنند. کثرت اهداف مالی و استراتژیک، شرایط محیطی پیشرو، منابع و مهارتهای سازمانی، شرکت را به بکارگیری مجموعهای از رفتارهای استراتژیک سوق دهد. مورگان و همکاران19 (2019) نشان دادند که هوش تجاری و ارزش برند میتوانند به تعالی عملکرد مالی کمک کنند.
در دنیای به شدت رقابتی امروز، مدیران برای پیشبرد محصول و خدمات سازمان ها و بانک ها در میدان رقابت، نیازمند راهبردی جهت منحصربفرد شدن هستند. به سخنی دیگر، داشتن ابزاری جهت متمایز سازی سازمان و محصولات از رقبا و محصولاتشان از تکنیکها و ابزارهای حمایتگر مدیران ارشد و مدیران بانکهای خصوصی استان خوزستان جهت اخذ تصمیم به موقع و سریع در میان انبوه اطلاعات و دادههای گوناگون، سیستم هوش تجاری است. عملیاتی کردن هوش تجاری و بهرهگیری از کاربردهای آن مزایای رقابتی زیادی در بانک های خصوصی ایجاد می کند و بسترهای مناسبی را جهت پوشش چالشهای بانکی فراهم می آورد؛ از این رو، با توجه به اهمیت استفاده از هوش تجاری در نهادها و مؤسسات مالی، این مطالعه به دنبال پاسخ به این پرسش است که تا چه اندازه هوش تجاری بر عملکرد مالی با نقش میانجیگری ارزش برند و خلاقیت بانکهای خصوصی استان خوزستان تأثیر دارد؟
روش پژوهش
روش پژوهش از نوع، کاربردی از نظر هدف توصیفی و از نوع رویکرد تحقیق قیاسی میباشد. همچنین این پژوهش از نظر نوع بررسی از نوع پیمایشی، از نظر واحد تجزیهوتحلیل، فرد و از نظر افق زمانی از نوع مقطعی میباشد. دادههای تحقیق از نوع فاصلهای بوده و از پاسخهای داده شده به سؤالات پنج گزینهای لیکرت موجود در پرسشنامههای پژوهش جمعآوری شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان شعب بانکهای خصوصی استان خوزستان را تشکیل میدهند که تعداد 1000 نفر از کارکنان به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 287 نفر از کارکنان تعیین گردید که با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس انتخاب شد. بررسی برازش مدل پژوهش با کمک تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزار Amos انجام شد. جهت بررسی تاثیر هوش تجاری بر عملکرد مالی با نقش میانجیگری ارزش برند و خلاقیت (مورد مطالعه بانک های خصوصی استان خوزستان)، از پرسشنامه عملکرد مالی قرانفله و همکاران (2010)، پرسشنامه هوش تجاری پوپوویج و همکاران (2020)، پرسشنامه ارزش برند سین و ورما (2017) و پرسشنامه خلاقیت دوریجی و همکاران (2001) برای جمعآوری دادهها استفاده شد، که بر مبنای طیف لیکرت به تربیت با انتخاب گزینه خیلی کم (نمره 1) کم (نمره 2) متوسط (3) زیاد (4) خیلی زیاد (5) بود. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی صوری- محتوا استفاده میگردد که معمولا اینروش برای بررسی اجزاء تشکیلدهنده یک ابزار اندازهگیری به کار برده میشود. به این منظور پرسشنامه استانداردی تهیهشده و در اختیار استاد راهنما و سایر کارشناسان ذیربط قرارگرفته و پس از لحاظ کردن نظرهای اصلاحی، اصلاح و سپس توزیع شد. همچنین با استفاده از روایی عاملی که از طریق تحلیل عاملی تائیدی به کمک نرم افزار AMOS روایی ابزار تحقیق اثبات گردید. میزان پایایی پرسشنامه با بررسی ضریب آلفا کرونباخ تعیین شد. نتایج ضریب 85/0 تا 86/0 صدم می باشند؛ هر چقدر شاخص آلفای کرونباخ به یک نزدیک تر باشد، همبستگی درونی بین سوالات بیشتر و در نتیجه همگن تر خواهند بود. کرونباخ ضریب پایایی 45% را کم، 75% را متوسط و قابل قبول و ضریب 95% را زیاد پیشنهاد کرده و مقادیر بدست آمده بالای7/0 در این آزمون مطلوب تلقی می شوند؛ با توجه به اینکه ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه عملکرد مالی ( 88/0)، پرسشنامه هوش تجاری (85/0)، پرسشنامه ارزش ویژه برند (85/0) و پرسشنامه خلاقیت (86/0) شده است بنابراین میتوان گفت که کل پرسشنامه ها و متغیرهای آنها از پایایی مناسبی برخوردارند.
الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر در شکل (1) نمایش داده شده است
شکل 1: الگوی پیشنهادی روابط مستقیم و غیرمستقیم هوش تجاری بر عملکرد مالی
یافتههای پژوهش
در اين قسمت پژوهش به تجزيه و تحلیل توصیفی دادههای جمعیت شناختی پرداخته میشود. که در جداول (1) آورده شد.
جدول 1: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جمعیت شناختی
| گروه | فراوانی | درصد |
جنسیت | مرد | 164 | 14/57 |
زن | 123 | 86/42 | |
تحصیلات | فوق دیپلم | 48 | 72/16 |
کارشناسی | 128 | 60/44 | |
کارشناسی ارشد و بالاتر | 111 | 67/38 | |
اشتغال | زیر 5 سال | 69 | 04/24 |
بین 5 تا 10 سال | 98 | 14/34 | |
بین 11 تا 15 سال | 76 | 48/26 | |
بیش از 15 سال | 44 | 33/15 | |
سن | زیر 25 سال | 34 | 84/11 |
25 تا 34 سال | 93 | 40/32 | |
35 تا 44 سال | 109 | 98/37 | |
بیش از 45 سال | 51 | 77/17 |
با توجه به یافته های جدول 1 نشان می دهد؛ تعداد 164 نفر مرد (14/57 درصد) و تعداد 123 نفر زن (86/42 درصد) را تشکیل می دهند. تعداد 48 نفر (72/16 درصد) فوق دیپلم، تعداد 128 (60/44 درصد) کارشناسی و تعداد 111 نفر (67/38 درصد) کارشناسی ارشد و بالاتر می باشند. تعداد 69 نفر (04/24 درصد) زیر 5 سال، تعداد 98 نفر (14/34 درصد) بین 5 تا 10 سال؛ تعداد 76 نفر (48/26 درصد) بین 11 تا 15 سال، تعداد 44 نفر (33/15 درصد) بیش از 15 سال سابقه کار دارند. تعداد 34 نفر (84/11 درصد) زیر 25 سال؛ تعداد 93 نفر(40/32 درصد) بین 25 تا 34 سال، تعداد 109 نفر (98/37 درصد) بین 35 تا 44 سال و تعداد 51 نفر (77/17 درصد) بیش از 45 سال سن دارند.
در انتخاب یک آزمون آماری برای پژوهش، باید تصمیم بگیریم که آیا از آزمونهای پارامتریک استفاده کنیم یا آزمونهای ناپارامتریک. یکی از اصلیترین ملاکها برای این انتخاب، انجام آزمون کولموگروف-اسمیرنوف است.آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، نرمال بودن توزیع دادهها را نشان میدهد. نتایج این آزمون در جدول (2) آورده شده است.
جدول 2: نرمال بودن دادهها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف (K-S)
متغیرها | تعداد | مقدار k-s | سطح معناداری | نتیجه نرمال/غیرنرمال بودن توزیع |
عملکرد مالی | 287 | 098/1 | 586/0 | نرمال است |
هوش تجاری | 287 | 297/1 | 579/0 | نرمال است |
ارزش ویژه برند | 287 | 364/1 | 553/0 | نرمال است |
خلاقیت | 287 | 276/1 | 564/0 | نرمال است |
مطابق جدول (2) مشاهده میشود که مقادیر بدست آمده بیشتر از سطح معناداری 50/0 میباشد، بنابراین فرض نرمال بودن دادههای مربوط به متغیرهای تحقیق پذیرفته میشود.
1-یافتههای توصیفی
پیش از انجام تحلیلهای اصلی، چند تحلیل اولیه جهت کسب بینشهای مقدماتی در ارتباط با دادهها انجام گرفت. در این پژوهش در مجموع روابط 4 متغیر در الگوی پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای توصیفی مربوط به میانگین، انحراف معیار روی متغیرهای پژوهش در جدول (3) و ماتریس همبستگی متغیرهای الگو در جدول (4) نشان داده شدهاند.
جدول 3: یافتههای توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش برای کل آزمودنیها
عملکرد مالی | 196/13 | 962/6 | ||
هوش تجاری | 027/15 | 137/7 | ||
ارزش ویژه برند | 637/12 | 374/5 | ||
خلاقیت | 503/12 | 253/5 |
287 N=
همانگونه که مندرجات جدول (3) نشان میدهند، میانگین و انحراف معیار کل نمونه (287 نفر) در عملکرد مالی با میانگین 196/13و انحراف معیار (962/6)؛ هوش تجاری027/15 (137/7)؛ ارزش ویژه برند 637/12 (374/5)؛ خلاقیت 503/12 (253/5) می باشد.
جدول 4: ماتریس ضرایب همبستگی متغیرهای الگو
عملکرد مالی | 1 |
|
|
|
هوش تجاری | **168/0 | 1 |
|
|
ارزش ویژه برند | **144/0 | **189/0 | 1 |
|
خلاقیت | **176/0 | **137/0 | **143/0 | 1 |
01/0>P**
مندرجات جدول (4) نشان میدهند که انگاره مفروض روابط بین متغیرها منطبق با مسیرهای مورد انتظار می باشند؛ یعنی تمامی روابط در سطوح معنیداری 01/0 معنیدار بودهاند. این تحلیلهای همبستگی، بینشی در ارتباط با روابط دو متغیری بین متغیرهای پژوهش را فراهم آوردهاند. جهت آزمودن همزمان انگاره روابط مفروض در پژوهش حاضر، روش تحلیل مسیر اعمال گردیده است.
2-تحلیل عوامل تاییدی
پیش از ارزیابی الگوی ساختاری به منظور نشان دادن سنجش صحت تدوین پرسشنامه، بر روی متغیرهای پژوهش، تحلیل عوامل تاییدی انجام شد. متغیرهای ارائه شده در این پژوهش شامل سه متغیر میباشند که با استفاده از پرسشنامه مورد سنجش قرار میگیرند. شکل (2) الگوی تحلیل عاملی عوامل مربوط به پرسشنامه پژوهش حاضر و جدول (5) شاخصهای برازندگی الگو را نشان میدهد. نتایج الگوی تحلیل عوامل تاییدی نشان دهنده برازش منطقی و قابل قبول میباشد. همچنین شاخصهای جدول (5) نشان میدهد که این عوامل از برازش نسبتا قابل قبولی برخوردارند.
گویه | عملکرد مالی | هوش تجاری | ارزش ویژه برند | خلاقیت |
Q1 | 887/0 |
|
|
|
Q2 | 789/0 |
|
|
|
Q3 | 658/0 |
|
|
|
Q4 | 874/0 |
|
|
|
Q5 | 851/0 |
|
|
|
Q6 |
| 638/0 |
|
|
Q7 |
| 756/0 |
|
|
Q8 |
| 274/0 |
|
|
Q9 |
| 874/0 |
|
|
Q10 |
| 752/0 |
|
|
Q11 |
| 658/0 |
|
|
Q12 |
| 631/0 |
|
|
Q13 |
| 871/0 |
|
|
Q14 |
| 691/0 |
|
|
Q15 |
|
| 764/0 |
|
Q16 |
|
| 693/0 |
|
Q17 |
|
| 235/0 |
|
Q18 |
|
| 687/0 |
|
Q19 |
|
| 745/0 |
|
Q20 |
|
| 685/0 |
|
Q21 |
|
|
| 635/0 |
Q22 |
|
|
| 679/0 |
Q23 |
|
|
| 274/0 |
Q24 |
|
|
| 745/0 |
Q25 |
|
|
| 745/0 |
Q26 |
|
|
| 678/0 |
با توجه به قرار گرفتن 23 سوال از 26 سوال مطرح شده در بازه مورد قبول واقع شده اند. بنابراین و با در نظر گرفت این خروجی از نرم افزار می توان اذعان نمود 96 درصد ضرایب بار عاملی بالای 4/0 می باشند و این نشان مناسب بودن معیار این مدل دارد.
3-یافتههای اصلی
به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی، روش تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفت. تمامی تحلیلها با استفاده از نرمافزارهای SPSS ویراست 26 و AMOS ویراست 20 انجام گرفت.
جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از روش تحلیل مسیر بر اساس نرمافزار AMOS ویراست 20 با برآورد حداکثر درستنمایی استفاده گردید.
ابتدایی ترین معیار برای سنجش رابطه ی بین سازه ها در مدل، اعداد معناداری t است. در صورتی که مقدار این اعداد از 96/1 بیشتر شود، نشان از صحت رابطه بین سازه ها و در نتیجه تایید فرضیه های پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد است.
همانگونه که در شکل (3) نشان داده می شود مقدار ضرایب t به این صورت است که از 96/1 باید بیشتر باشد تا بتوان در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودن آن را تائید سازد. در مدل پایین مقدار t در سازه بیشتر از 96/1 می باشد که نشان از این است که رابطه معناداری مدل ساختاری تائید میشود و از 96/1 بیشتر می باشد.
معیاری است برای متصل کردن بخش اندازهگیری و بخش ساختاری مدل سازی معادلات ساختاری به کار میرود و نشان از تاثیری دارد که یک متغیر برون زا بر یک متغیر درون زا میگذارد. نکته ضروری در اینجا این است که R2 تنها برای سازههای درون زا (عملکرد مالی) مدل محاسبه میگردد و در مورد سازههای برون زا مقدار این معیار صفر است. هر چه مقدار R2 مربوط به سازههای درون زا یک مدل بیشتر باشد نشان از برازش مدل است. سه مقدار 18/0، 31/0 و 65/0 را به عنوان ضعیف، متوسط و قوی بودن مدل را تعیین میکند.
متغیر | R2 | مصبولیت | قدرت |
عملکرد مالی | 659/0 | بیش از 50/0 | قوی |
با توجه یه جدول 6 نشان از برازش قابل قبول مدل دارد.
634/5 |
376/4 |
891/6 |
434/5 |
319/4 |
شکل 3: مدل در حالت معناداری اعداد
همانگونه که در شکل (3) نشان داده میشود همه مقادیر بیشتر از 96/1 می باشد، بنابراین با اطمینان 95 درصد فرضیهها تایید میباشند.
709/0 |
638/0 |
759/0 |
614/0 |
697/0 |
شکل 4: مدل اصلي در حالت ضريب مسیر
رواﯾﯽ ﻫﻤﮕﺮا: ﻣﻌﯿﺎري اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮاي ﺑﺮازش ﻣﺪلﻫﺎي اﻧﺪازهﮔﯿﺮي در روش ﻣﺪل ﺳﺎزي ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎري ﺑﮑﺎر ﺑﺮده ﻣﯽﺷﻮد. معیاری که برای مطلوب بودن AVE نمایش داده میشود، مساوی و بالاتر از 5/0 میباشد. در جدول (7) نتایج خروجی از مدل برای AVE نشان داده میشود.
جدول 7: نتایج میانگین واریانس استخراج شده (AVE) سازههای مدل
متغیر | عملکرد مالی | هوش تجاری | ارزش ویژه برند | خلاقیت |
AVE | 664/0 | 641/0 | 597/0 | 621/0 |
همانطور که ملاحظه میشود نتایج جدول (7) نمایانگر مناسب بودن معیار روایی همگرا میباشد.
رواﯾﯽ واﮔﺮا: ﺟﻬﺖ ﺑﺮرﺳﯽ رواﯾﯽ واﮔﺮاي ﻣﺪل اﻧﺪازهﮔﯿﺮي، از ﻣﻌﯿﺎر ﻓﻮرﻧﻞ- ﻻرﮐﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ. روایی واگرا وقتی در سطح قابل قبولی است که میزان AVE ﺑﺮاي ﻫﺮ ﺳﺎزه ﺑﯿﺸﺘﺮ از وارﯾﺎﻧﺲ اﺷﺘﺮاﮐﯽ ﺑﯿﻦ آن ﺳﺎزه و ﺳﺎزهﻫﺎي دﯾﮕﺮ در ﻣﺪل ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ به دست آمده از همبستگیها و جذر AVE که بر روی قطر جدول (8) قرا داده شده میتوان روایی واگرای مدل در سطح سازه را از نظر معیار فورنل-لارکر نتیجه گرفت.
جدول 8: ﻣﺎﺗﺮﯾﺲ ﺳﻨﺠﺶ رواﯾﯽ واﮔﺮا ﺑﻪ روش ﻓﻮرﻧﻞ و ﻻرﮐﺮ
متغیر | عملکرد مالی | هوش تجاری | ارزش ویژه برند | خلاقیت |
عملکرد مالی | 834/0 | - | - | - |
هوش تجاری | 817/0 | 684/0 | - | - |
ارزش ویژه برند | 735/0 | 678/0 | 634/0 | - |
خلاقیت | 749/0 | 635/0 | 627/0 | 618/0 |
برازندگی الگوی پیشنهادی بر اساس سنجههای برازندگی ارزیابی گردید. پس از تحلیل اولیه، مشخص گردید تحلیل داده ها نشان داد که مقادیر شاخصهای برازندگی از برازش خوب الگوی اولیه با دادهها حکایت دارند. برازش الگوی نهایی با دادهها بر اساس شاخصهای برازندگی در جدول (9) نشان داده شده است. از برنامه ماکرو آزمون پریچر و هِیز (2015) بر روی نرمافزارSPSS نسخه 26 نیز برای تعیین معنیداری مسیرهای غیر مستقیم متغیر مستقل بر متغیر وابسته از طریق متغیر میانجی گیری استفاده گردید.
جدول 9: برازش الگوهای پیشنهادی و نهایی با دادهها بر اساس شاخصهای برازندگی
شاخصهای برازندگی الگو |
|
|
| IFI | TLI | CFI | NFI | RMSEA | RMR |
الگوی نهایی | 89/4 | 3 | 63/1 | 96/0 | 92/0 | 93/0 | 91/0 | 0028/0 | 039/0 |
مقدار مجاز | 90/0> | 90/0> | 3> | 90/0> | 90/0> | 90/0> | 90/0> | 1/0> | نزدیک به صفر |
همانگونه که مندرجات جدول (9) نشان میدهند الگوی نهایی از برازش خوبی برخوردار است. چرا که نسبت بین کای دو به درجه آزادی در بازه بین یک و سه قرار دارد که مقدار قابل قبول است. در این مدل، شاخص IFI، TLI ،CFI،NFI، همگی بالاتر از 90 درصد که همگی مقادیر مطلوبی می باشند. مقدار RMSEA نیز 0028/0 است که در محدوده مجاز قرار دارد. مقدار RMR نیز نزدیک به صفر بوده و در محدوده استاندار قرار دارد.
جدول (10) مسیرها و ضرایب استاندارد آنها را در الگوی پیشنهادی بر اساس خروجی نرمافزار AMOS ویراست 20 نشان میدهد.
جدول 10: الگوی ساختاری: مسیرها و ضرایب استاندارد آنها در الگوی پیشنهادی
مسیر | β | صریب معناداری(T) | سطح معنیداری | رد یا تایید فرضیهها |
هوش تجاری ← عملکرد مالی | 759/0 | 891/6 | 0001/0 | تایید شد |
هوش تجاری ← ارزش ویژه برند | 638/0 | 376/4 | 0001/0 | تایید شد |
هوش تجاری ← خلاقیت | 614/0 | 319/4 | 0001/0 | تایید شد |
ارزش ویژه برند ← عملکرد مالی | 709/0 | 634/5 | 0001/0 | تایید شد |
خلاقیت ← عملکرد مالی | 697/0 | 434/5 | 0001/0 | تایید شد |
ارزش ویژه برند تاثیر بین هوش تجاری ← عملکرد مالی | 896/0 | 839/6 | 0001/0 | تایید شد |
خلاقیت تاثیر بین هوش تجاری ← عملکرد مالی | 834/0 | 637/6 | 0001/0 | تایید شد |
فرضیه اصلی: هوش تجاری با نقش میانجیگری ارزش ویژه برند و خلاقیت بر عملکرد مالی بانک های خصوصی استان خوزستان تأثیر دارد.
یافته های جدول (10) حاکی از معنیداری این اثر واسطهای است. حد پایین فاصله اطمینان 005/0 و حد بالای آن 030/0 میباشد. سطح اطمینان برای این فاصله اطمینان 95 و تعداد نمونهگیری مجدد بوت استراپ 1000 است. با توجه به اینکه صفر بیرون از این دو فاصله اطمینان قرار میگیرد این رابطه واسطه ای معنیدار میباشد؛ بنابراین فرضیه اصلی مورد تایید واقع میگردد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی ( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو می باشد. دسترسی به اطلاعات دقیق و به موقع، به منزله ثروت مهمی برای بانکهای خصوصی استان خوزستان است. هنگامی که سیستمهای هوش تجاری به درستی و صحیح طراحی میشوند و از سوی دیگر اطلاعات، توانایی تصمیم سازی دارند، سازمان می تواند عملکرد خود را بهبود دهد و با ایجاد تصمیمات صحیح رضایت خاطر را به دنبال خواهد داشت و پیش از آنکه فرصت ها توسط چشمان ریزبین و دقیق رقبا شناسایی شوند و فرصت رشد و ترقی از سازمان گرفته شود، آنها را به دست آورد که البته این اهداف صرفا با اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند توسط سیستم هوش تجاری امکان پذیر است.
در بانکهای مختلف با ابعاد و زمینههای کاری متفاوت ممکن است با مشکلات متفاوتی در امر استفاده بهینه از داده های موجود در سیتم هایی از قبیل: پرسنلی، حقوق و... مواجه شوند. در شرکت دادهها در منابع مختلفی قرار دارند و یکپارچه نمودن آنها برای بدست آوردن گزارشات تحلیلی هزینه بر و زمانگیر می باشد. نرم افزارهای عملیاتی میتوانند گزارشاتی را تا سطح مدیران میانی فراهم آورند؛ کمتر دیده شده است که مدیران ارشد از این سیستم به عنوان منبع تصمیمسازی استفاده نمایند. هزینه های تولید هوش تجاری، مزایای بسیار مفیدی به دنبال دارد از جمله افزایش درآمد، به دست آوردن فرصتهای رقابتی جدید، دستیابی به زمان بیشتر برای بازاریابی، افزایش رضایت مشتریان از طریق سیستم ارتباط با مشتری، اتوماسیون فرایندهای دستی، افزایش سرعت و چابکی سازمان، کاهش هزینه ها و تصمیم گیری برای سازمان است.
فرضیه اول فرعی: هوش تجاری بر عملکرد مالی بانک های خصوصی استان خوزستان تأثیر دارد.
بر اساس جدول (10) و با تکیه بر قواعد آماری و مقدار بتا (759/0) و با توجه به اینکه مقدار 891/6 T= بیشتر از 96/1 می باشد و همچنین با توجه به اینکه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 و قرار گرفتن این مقادیر در بازه های مقبول، شواهدی برای رد فرضیه صفر وچود ندارد لذا فرضیه اول فرعی رد نمی شود. بر این اساس می توان اذعان نمود که هوش تجاری بر عملکرد مالی تأثیر معناداری دارد. با توجه به مقدار بتا و مثبت بودن آن می توان مثبت بودن این تاثیر را تائید نمود. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو میباشد. فناوریهای نوین با سرعتی سرسام آور در حال پیشرفت هستند، به طوی که جوامع به صورت عام و بازار به طور خاص با شتابی وصف ناپذیر به دنبال ترفندهایی میگردند که بقایشان را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین کنند. سازمانها باید بپذیرند که فلسفه حیاتشان تغییر کرده است و دیگر زنده بودن به معنای رسیدن به وضعیت مطلوب نیست و باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند، هوش تجاری یکی از این ابزارها میباشد. هوش تجاری این است كه به شركت كمك كند كه عملكرد خود را بهبود بخشد و مزیت رقابتی خود را در بازار ارتقاء دهد. هوش تجاری از طریق این ارزیابی كه آیا فعالیتها و عملکرد ها به واقع منجر به پیشروی شركت ها به سوی اهدافشان می شود یا خیر در اتخاذ تصمیمات بهتر یاری میدهد. هم اكنون مدیران بازرگانی برای اتخاذ تصمیمات بهتر، به حقایق مفید و مرتبط دم دستشان نیاز دارند، اما اغلب فاصله و شكاف عمیقی بین اطلاعات مورد نیاز مدیران بازرگانی و حجم عظیم دادههایی كه واحد تجاری در عملیات هر روزه اش گردآوری میكند وجود دارد. واحدهای تجاری برای پر كردن این شكاف، سرمایهگذاری كافی برای توسعه و رشد سیستمهای هوش تجاری انجام می دهند تا داده های خام ثبت شده را به اطلاعات مفید تبدیل كنند. مؤثرترین كار سیستم BI تدارك امكان دسترسی ها و پردازش حجم عظیمی، از دادهها و تحویل زیر مجموعههای مرتبط، به صورت و آنی به مدیران بانکها است آن هم در شكلی كه آنها میتوانند به راحتی بازگو كنند. تصمیمگیری و تحلیل مبتنی بر واقعیت هوش تجاری در حال اثرگذاری در تمامی سازمانها و به طور اساسی است، چرا كه ما در جهانی زندگی میكنیم كه به طور فزایندهای در حال اشباع شدن از اطلاعات است و فناوری برای تسهیل این امر نیز در دسترس است.
فرضیه دوم فرعی: هوش تجاری بر ارزش ویژه برند بانک های خصوصی استان خوزستان تأثیر دارد.
بر اساس جدول (10) و با تکیه بر قواعد آماری و مقدار بتا (638/0) و با توجه به اینکه مقدار 376/4 T= بیشتر از 96/1 می باشد و همچنین با توجه به اینکه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 و قرار گرفتن این مقادیر در بازههای مقبول، شواهدی برای رد فرضیه صفر وجود ندارد لذا فرضیه دوم فرعی رد نمی شود. بر این اساس می توان اذعان نمود که هوش تجاری بر ارزش ویژه برند تأثیر معناداری دارد. با توجه به مقدار بتا و مثبت بودن آن می توان مثبت بودن این تاثیر را تائید نمود. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو می باشد.
بانکها به خصوص، بانکهای خصوصی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻮﺳﻌﻪ و ارﺗﻘﺎي ﺑﺎزار ﺧﻮد روي هوش تجاری خود ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاري ﮐﻨﺪ؛ ﭼﺮا ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﻬﺮه ﮔﯿﺮي از ﻫﻮش تجاری ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺤﯿﻂ ﭘﺮ ﭼﺎﻟﺶ رﻗﺎﺑﺖ را ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ اﺑﺰارﻫﺎ و ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎي ﺧﺎص و ﮐﺴﺐ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺗﺤﻠﯿﻞ و ﺑﺎ اﺗﺨﺎذ راﻫﺒﺮد ﻫﺎي رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﯾﮏ ﮔﺎم ﺟﻠﻮﺗﺮ از رﻗﺒﺎ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﻫﻮش ﺗﺠﺎري، اﻃﻼﻋﺎت و ﺗﺤﻠﯿﻞﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي و ﻣﺎﻟﯽ دﻗﯿﻘﯽ از ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن، ﺑﺎزار و ﻣﺤﯿﻂ داﺧﻠﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ دﺳﺖ آورد و ﺑﺎ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮيﻫﺎي درﺳﺖ ﺿﻤﻦ ﺗﻮﺳﻌﻪ رواﺑﻂ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺑﺮ ارزش اﻓﺰوده ﺧﺪﻣﺎت و ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺧﻮد ﻧﯿﺰ ﺑﯿﻔﺰاﯾﺪ. در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن اﮔﺮ از ﻇﺮﻓﯿﺖﻫﺎي ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻬﺮه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد و ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽﻫﺎي ﻓﮑﺮي ﺧﻮد را در ﺟﻬﺖ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺴﯿﺞ و ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﻨﺪ، آن وﻗﺖ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪي ﮐﺎﻣﻞ و اﺷﺮاف ﺑﺮ ﻣﺤﯿﻂ داﺧﻞ و ﺧﺎرج، ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺟﺪﯾﺪ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺳﺎزي ﮐﺮده و ﺗﻮان و ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻫﺎي ﺧﻮد را در ﺑﺎزار ارﺗﻘﺎ دﻫﺪ.
فرضیه سوم فرعی: هوش تجاری بر خلاقیت بانک های خصوصی استان خوزستان تأثیر دارد.
بر اساس جدول (10) و با تکیه بر قواعد آماری و مقدار بتا (614/0) و با توجه به اینکه مقدار 319/4 T= بیشتر از 96/1 می باشد و همچنین با توجه به اینکه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 و قرار گرفتن این مقادیر در بازه های مقبول، شواهدی برای رد فرضیه صفر وچود ندارد لذا فرضیه سوم فرعی رد نمی شود. بر این اساس می توان اذعان نمود که هوش تجاری بر خلاقیت تأثیر معناداری دارد. با توجه به مقدار بتا و مثبت بودن آن می توان مثبت بودن این تاثیر را تائید نمود. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو میباشد. از آنجایی که محیط کسب و کار به سرعت در حال تغییر است و فرایندهای کسب و کار در حال پیچیدهتر شدن هستند، برای مدیران بسیار مشکل خواهد بود تا درک جامع و کاملی از محیط کسب و کارشان داشته باشند. عواملی از جمله جهانی شدن، مقررات زدایی، ترکیب و ادغام، رقابت و نوآوری در فن آوری، شرکت ها را وا داشته تا درباره استراتژی کسب و کار خود تجدید نظر کنند. در این میان بسیاری از شرکت های بزرگ به هوش تجاری متوسل شده اند تا به آنها در درک و کنترل فرایندهای کسب وکار به منظور دستیابی به مزیت رقابتی کمک کند. هوش تجای روش بهبود عملکرد کسب و کارها از طریق ارائه کمک های بسیار مهم در تصمیمگیرندگان اجرایی است که آنها را قادر میسازد به اطلاعات علمی دست یابند. امروزه، با کوتاهتر شدن چرخه عمر محصولات و فناوری بکارگرفته شده در آنها، مقوله نوآوری اهمیت روزافزونی در تجارت پیدا کرده است، یکی از اصول ایجاد یک محیط نوآورانه، شناخت بازار و آگاهی از محدوده وسیع فرصتهای ممکن و همچنین آگاهی از نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان میباشد. هوش تجاری و هوش رقابتی با قابلیتهای فراوانی که دارند، اطلاعات زیادی در این زمینهها برای سازمان فراهم میکنند. از طرفی رقابت پذیری یک سازمان عامل دیگری است که در ایجاد یک محیط نوآورانه نقش مهمی ایفا میکند، در واقع میتوان بیان نمود که نوآور بودن یک سازمان بدون رقابت پذیری آن بیمعناست.
فرضیه چهارم فرعی: ارزش ویژه برند بر عملکرد مالی بانک های خصوصی استان خوزستان تأثیر دارد.
بر اساس جدول (10) و با تکیه بر قواعد آماری و مقدار بتا (709/0) و با توجه به اینکه مقدار 634/5 T= بیشتر از 96/1 می باشد و همچنین با توجه به اینکه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 و قرار گرفتن این مقادیر در بازه های مقبول، شواهدی برای رد فرضیه صفر وجود ندارد لذا فرضیه چهارم فرعی رد نمی شود. بر این اساس می توان اذعان نمود که ارزش ویژه برند بر عملکرد مالی تأثیر معناداری دارد. با توجه به مقدار بتا و مثبت بودن آن می توان مثبت بودن این تاثیر را تائید نمود. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو می باشد. امروزه نام تجاری یا برند به عنوان یک ارزش یا دارایی برای شرکتها محسوب میشود. در خصوص ارزش ویژه برند دو دیدگاه مبتنی بر مشتری و مبتنی بر شاخصهای مالی وجود دارد و از طرف دیگر مسولیت پذیری اجتماعی می تواند با تاثیر گذاری بر دیدگاه مشتریان ارزش ویژه برند را ارتقاء دهد. در عصر حاضر بررسی عملکرد مالی از اهمیت ویژهای برخودار بوده و مدیران و راهبران بانکها بر اساس آن برنامه و راهبردهای آینده بانک را مشخص می نمایند. عملکرد به عنوان معیاری مناسب و کارا برای ارزیابی عملکرد مالی می باشد. اهمیت عملکرد برای بانکها باعث میشود که هر عامل موثر بر آن نیز اهمیت یابد. دستيابي به عملکرد بالاتر هدفي است که بانکها براي رسيدن به آن به اقدامات مختلفي روي ميآورند. قابليتها نقش مهمي در ايجاد مزيت رقابتي براي بانکها ايفا مي کنند و از جمله اين قابليتها مي توان به بازاريابي، نوآوري و يادگيري اشاره کرد. در پژوهش رضایی دولت آبادی و باقری (1399) بیان نموده اند. یک برند مکانیسمی است که سازمانها را درجهت رسیدن به مزیت رقابتی یاری مینمایند. ارزش ویژه برند که از سال 1980 تبدیل به یک مفهوم بازاریابی شد، ارزش افزودهای است که به واسطه نام برند برای سازمان ایجاد میشود. ارزش ویژه برند وقتی به طور صحیح و موضوعی مورد ارزیابی قرار میگیرد، استاندارد مناسبی برای اندازهگیری تأثیر مداوم تصمیمات بازاریابی میباشد. ساخت ارزش ویژه برند، هدف ارزشمندی در بازاریابی است، زیرا ضامن موفقیتها و درامدهاست. موفقیت شرکتها در گرو اتخاذ تدابیری است که به ارتقاء برند آنها کمک میکند. از اینرو ضروری است که پیش از هر گونه اقدامی، نسبت به عوامل مؤثر در موفقیت برند آگاهی وجود داشته باشد تا در تعیین استراتژیها و عملکرد شرکت موفقیت حاصل شود.
فرضیه پنجم فرعی: خلاقیت بر عملکرد مالی بانک های خصوصی استان خوزستان تأثیر دارد.
بر اساس جدول (10) و با تکیه بر قواعد آماری و مقدار بتا (697/0) و با توجه به اینکه مقدار 434/5 T= بیشتر از 96/1 می باشد و همچنین با توجه به اینکه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 و قرار گرفتن این مقادیر در بازه های مقبول، شواهدی برای رد فرضیه صفر وچود ندارد لذا فرضیه پنجم فرعی رد نمیشود. بر این اساس می توان اذعان نمود که خلاقیت بر عملکرد مالی تأثیر معناداری دارد. با توجه به مقدار بتا و مثبت بودن آن میتوان مثبت بودن این تاثیر را تائید نمود. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو می باشد. وجود خلاقیت و نوآوری تاثیر مهمی بر عملکرد مالی و اقتصادی بانک ها و شرکت ها داشته است. از طرفی مدیریان بانک ها برای دستیابی به عملکرد مالی و اقتصادی بهتر و نیز حفظ موقعیت رقابتی بانک و شرکت باید چالش های نوآوری و خلاقیت را مدنظر قرار دهند؛ زیرا این چالش ها به ویژه چالش های دانش و بازار از مهمترین عواملی اند که در صورت افزایش آنها در شرکت موجب ضعف عملکرد مالی و همچنین موجب شدن بانک یا شرکت از بازار رقابتی میشوند.
فرضیه ششم فرعی: هوش تجاری با نقش میانجیگری ارزش ویژه برند بر عملکرد مالی تأثیر دارد.
یافته ها حاکی از معنیداری این اثر واسطهای است. حد پایین فاصله اطمینان 007/0 و حد بالای آن 034/0 میباشد. سطح اطمینان برای این فاصله اطمینان 95 و تعداد نمونهگیری مجدد بوت استراپ 1000 است. با توجه به اینکه صفر بیرون از این دو فاصله اطمینان قرار میگیرد این رابطه واسطه ای معنیدار میباشد؛ بنابراین فرضیه ششم مورد تایید واقع می گردد. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو می باشد. بازار بسیار پویا، تغییرات دائم تقاضاهای مشتریان، رقابت شدید، لزوم کنترل دقیق و مدیریت ریسک تنها برخی از ویژگیهای فضای کسب و کاری است که بانکها همواره با آن مواجه هستند. دادهکاوی و بازیابی دانش بخشهای مهمی از هوش تجاری هستند که با تجزیه وتحلیل آماری پیچیده، کشف روابط بین دادهها و پیشبینی روند رفتاری سیستمهای مؤسسات مالی میتواند بسیاری از چالشهایی که بخشهای مختلف بانکها با آن مواجه هستند را پوشش دهد. کلید موفقیت تجاری برای بسیاری از بانکها، استفاده صحیح از دادهها جهت اخذ تصمیمات بهتر، سریعتر و بدون نقص میباشد. بانکها برای رسیدن به این هدف نیازمند استفاده از ابزارهای قوی و کارآمد مانند هوش تجاری بهعنوان کاتالیزور مثبت هستند که میتواند این مؤسسات را در مکانیزه نمودن وظایف تحلیل، تصمیمسازی، تدوین استراتژی و پیشبینی یاری رساند. بهعبارتی، هدف استفاده از هوش تجاری در این نهادها، گردآوری، پردازش و تحلیل حجم وسیعی از دادهها و تبدیل آنها به ارزش تجاری مؤثر در تصمیمگیری از طریق ایجاد بستر گزارشات هوشمند تحلیلی است.
فرضیه هفتم فرعی: هوش تجاری با نقش میانجیگری خلاقیت بر عملکرد مالی تأثیر دارد.
یافته ها حاکی از معنیداری این اثر واسطهای است. حد پایین فاصله اطمینان 006/0 و حد بالای آن 032/0 میباشد. سطح اطمینان برای این فاصله اطمینان 95 و تعداد نمونهگیری مجدد بوت استراپ 1000 است. با توجه به اینکه صفر بیرون از این دو فاصله اطمینان قرار میگیرد این رابطه واسطه ای معنیدار میباشد؛ بنابراین فرضیه هفتم مورد تایید واقع می گردد. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش کدیور(1398)؛ صدیقی (1397)؛ موغلی و حسامی( ۱۳۹۷)؛ بذرافشان و سلیمی (1396)؛ حسنی جعفرآباد و نشاط( ۱۳۹۵)؛ طلوعی و الوندی( ۱۳۹۳)؛ خیری و روشنی (1392)؛ حاجی پور و همکاران (1391)؛ پوپوویچ و همکاران (2020)؛ سونگ و چوی (2020)؛ اسمرانوا و همکاران (2019) و مورگان و همکاران (2018) همسو می باشد. هوش تجاری در بانکها میتواند کاهش هزینهها را به دنبال داشته باشد که این نتیجه نیز مطابق با مطالعات پانجا و پائول (2020) و گرینبام (2019) بوده که معتقد هستند نرم افزار هوش تجاری به صنعت بانکداری اجازه میدهد تا این مؤسسات مالی با تحلیل سود و زیان ازجمله تجزیه وتحلیل فروش خدمات، مدیریت کمپین، تجزیه وتحلیل بخش بازار و تجزیه وتحلیل ریسک بتوانند درآمد را با به حداکثر رسانند و در عین حال، هزینه ها را با مدیریت ریسک و جلوگیری از کلاهبرداری و همچنین ارتقا بهرهوری عملیاتی کاهش دهند.
با توجه به نتايج ياد شده پيشنهادهاي كاربردي زير میتوانند اثربخش واقع شوند:
1- همانگونه که هوش تجاری با نقش میانجی گری ارزش ویژه برند و خلاقیت بر عملکرد مالی تأثیر دارد. میتوان پیشنهاد نمود که بازده دارایی، بازده سرمایه، نسبت وام به دارایی و نسبت هزینه به درآمد به عنوان نمایندهای از شاخصهای سلامت مالی بانکها برای بیان عملکرد مالی بانکها مورد استفاده قرار گیرد.
2-همانگونه که هوش تجاری بر عملکرد مالی تأثیر دارد. میتوان پیشنهاد نمود که در بانک ﻳﻚ واﺣﺪ ﻫﻮش تجاری ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻨﻈﻢ فعالیتﻫﺎي رﻗﺒﺎ و ارزﻳﺎﺑﻲ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي بانکشان در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ رﻗﺒﺎ اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻨﺪ.
3-همانگونه که هوش تجاری بر ارزش ویژه برند تأثیر دارد. میتوان پیشنهاد نمود که ﻣﺪﻳﺮان ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎزارﮔﺮاﻳﻲ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻢ و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪه رﻗﺎﺑﺖ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟـﻪ ﻗﺮار دﻫﻨﺪ، ﺑﺎزارﮔﺮاﻳﻲ ﻣﻴﺰان ﺳﻬﻢ ﺑﺎزار و رﺿﺎﻳﺖ ﻣﺸﺘﺮي را ﺑﻪ ﻣﻴﺰان زﻳﺎدي ﺗﺤـﺖ ﺗـﺎﺛﻴﺮ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ. رﻗﻴﺐ ﻳﻜﻲ از اﺑﻌﺎد ﺑﺎزارﮔﺮاﻳﻲ، رقیب گرایی می باشد ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻮش تجاری و رقابتی ﺳﺎزﻣﺎن در ارﺗﺒﺎط ﻣﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﻌﻨﻲ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻫﻮش تجاری می تواند رقیب گرایی و در ﻧﺘﻴﺠـﻪ ﺑﺎزارﮔﺮاﻳﻲ را در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﺜﺒﺖ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ.
4-همانگونه که هوش تجاری بر خلاقیت تأثیر دارد. میتوان پیشنهاد نمود که ﺑﺎ در نظر گرفتن تاثیرات زیاد قابلیت های ترفیعات فروش، برنامه ریزی راهبردی بازاریابی، اجرا و کنترل برنامه های بازرایابی و تحقیقات بازار بر عملکرد سازمان، به مدیران توصیه می شود در برنامه های خود به این قابلیت ها توجه ویژه ای داشته باشند. همچنین با دادن اختیارات کافی به بخش بازاریابی و برنامه ریزان آن، زمینه مناسب برای ایده های خلاقانه و عملیاتی کرئن آنها فراهم گردیده و پشتیبانی شوند.
5-همانگونه که ارزش ویژه برند بر عملکرد مالی تأثیر دارد. میتوان پیشنهاد نمود که ارزش ویژه برند باید به عنوان یک شاخص کلیدی برای بیان سلامت برند، مورد توجه قرار گیرد و نظارت آن نیز، گامی ضروری در مدیریت مؤثر برند باشد.
6-همانگونه که خلاقیت بر عملکرد مالی تأثیر دارد. میتوان پیشنهاد نمود که نوآوری در خدمات و ارائه محصولات جدید، بالابردن خلاقیت کارکنان و مشارکت دادن کارکنان خلاق در تصمیم گیری و خلق محصولات و خدمات مورد نیاز می باشد.
منابع
-احمدزاده، م (1399). مسئولیت پذیری اجتماعی بر قصد خرید با نقش میانجی ارزش برند و شهرت سازمانی در بانک صادرات تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیک.
-حسنی جعفرآباد، ا. و نشاط، م.ع (1395)، رابطه بین هوش تجاری و عملکرد سازمانی، پنجمین کنفرانس بین المللی حسابداری و مدیریت با رویکرد علوم پژوهشی نوین، تهران، شرکت ارتباط ارغوان ایرانیان
زارعی, ب, زارعی, ژ (1397). اثر هوش تجاری بر عملکرد مالی بانکهای ایران (با تأکید بر شاخصهای سلامت مالی بانکها). فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، 7(25)، 111-130
-صدیقی، م ( ۱۳۹۷). بررسی نقش هوش تجاری در افزایش عملکرد سازمان از دیدگاه مدیران حسابداری سازمانها، کنفرانس ملی چشم اندازهای های نوین در حسابداری، مدیریت و کارآفرینی، کرج، دانشگاه جامع علمی کاربردی سازمان همیاری شهرداری ها.
-طلوعی، م. و الوندی، م (1393). هوش تجاری و تاثیر آن در بهبود عملکرد سازمان، سومین همایش ملی سالیانه علوم مدیریت نوین، گرگان، انجمن علمی و حرفه ای مدیران وحسابداران گلستان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول.
-علی پور، م. (1399). تاثیر هوش تجاری بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی قابلیت های بازاریابی در اداره تدارکات شرکت ملی نفت خیز جنوب. پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
-کدیور، ر (1398). کاربرد هوش تجاری در ارزیابی چند بعدی عملکرد سازمان و پرسنل، هفتمین همایش ارزیابی عملکرد، تهران - دانشگاه الزهرا، مرکز توسعه آموزش های مدیریت آزما پارسیان.
-مجدطاهری، م. جلالی فراهانی، ک، و هاشم زاده خوراسگانی، غ (1395)، اثر هوش تجاری بر چابکی و عملکرد سازمان از طریق تکنولوژی های نوین در صنعت بانکداری مورد مطالعه: بانک کشاورزی، نخستین کنفرانس بین المللی پارادیم های نوین مدیریت هوشمندی تجاری و سازمانی، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
- موغلی، ع. و حسامی، ف (1397). راهنمای تدوین اصل مقاله تاثیر هوش تجاری بر عملکرد بازرگانی، دومین کنفرانس بین المللی نوآوری و تحقیق در علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اجتماعی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی.
-نریمسا، ا (1396)، بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمان با نقش میانجیگری مدیریت دانش کارکنان زندان شهرستان اهواز، پایاننامه کارشناسی ارشد علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه.
-Kumar,M. (2018) Strategic Orientations, Marketing Capabilities and Innovation Patterns and Performance of Large and Small Organizations. Procedia Technology 16 ( 2018 ) 145 – 163.
-Morgan , K. Zawiyah, M. (2018) Market Orientation, Marketing Capabilities and Organizational Performance. 18th International Strategic Management Conference 2018
- Popovic, A,. Puklavec, B. & Oliveira,T. (2020). Justifying business intelligence systems adoption in SMEs: Impact of systems use on firm performance. Industrial Management & Data Systems, 25(37), PP:561-579.
- Smranova,L. Zerbini, F., Golfetto, F., & Gibbert, M. (2019) Direct and Indirect Impact of Marketing Capabilities on Organizational Performance. Procedia Computer Science 189 (2019) 896–913.
-Sung, S,. & Choi, J.(2020). Effects ofteam knowledge management on the creativity andfinancial performance of organizational teams. Organizational Behavior and Human Decision Processes, Volume 118(26), PP: 4–13
-Theodosio,M. Cater,T. (2017) The impact of marketing capabilities on organizational performance. Industrial Marketing Management, 79(29), 856−869.
The effect of business intelligence on financial performance with the role of mediating brand value and creativity (Case study of private banks in Khuzestan province)
Abstract
The present study was conducted with the aim of the effect of business intelligence on financial performance with the mediating role of brand value and creativity of private banks in Khuzestan province. The research was applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method. The statistical population in this study consists of all employees of private banks in Khuzestan province that 1000 employees were considered as the statistical population and the sample size was selected using the Cochran's formula of 287 employees; And is simple using the random method; And standard financial performance questionnaires of Qaranfleh et al. (2010), Popovij et al. (2020) business intelligence questionnaire, Sin and Verma brand sharpening questionnaire (2017) and Doriji et al. (2001) creativity questionnaire were performed on them; Using Cronbach's alpha test, the reliability of financial performance questionnaire (0.86), business intelligence questionnaire (0.85), brand equity questionnaire (0.85) and creativity questionnaire (0.86) were obtained. The collected data were analyzed using SPSS software version 24 and from descriptive statistics (mean, standard deviation, etc.) and for structural equations from AMOS software, the results showed. Business intelligence affects the financial performance of private banks. Also, business intelligence with the mediating role of brand equity and creativity has a positive and significant effect on the financial performance of private banks in Khuzestan province.
Keywords: Business Intelligence, Financial Performance, Brand Value, Creativity, Private Banks of Khuzestan Province
[1] - Performance
[2] -Y ucal
[3] Data Envelopment Analysis
[4] Stochastic Frontier Analysis
[5] Financial Ratios
[6] Federal Reserve
[7] African Development Bank
[8] Asian Development Bank
[9] World Bank
[10] Armstrong
[11] Business Intelligence
[12] Turban, Sharda and my heart
[13] Popovic, Puklavec & Oliveira
[14] brand value
[15] Costigan and Lovata
[16] Damanpour
[17] Creativity
[18] Sung & Choi
[19] - Morgan et al