امنیت نوین؛ مفهومی بیناپارادایمی «مطالعه موردی؛ رویکرد امنیتی ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد»
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریسید عبدالعلی قوام 1 , مهدی وحیدی 2
1 - ندارد
2 - ندارد
کلید واژه: امنیت ملی, امنیت بینالمللی, رئالیسم, لیبرالیسم, سازه انگاری, خودیاری, امنیت بینالاذهانی, امنیت تکپارادایمی, امنیت بیناپارادایمی,
چکیده مقاله :
در این مقاله با بررسی گفتمانی، تاریخی، تحلیلی و پارادایمی مفهوم امنیت به دنبال آشکار کردن بخشهای پنهان این مفهوم در روابط بینالملل هستیم و با ارایه توضیحات مبسوطی از تحولات مفهوم امنیت در دوران قبل و بعد از جنگ سرد، تحول نگرش تاریخی-تحلیلی به مفهوم امنیت از امنیت ملی تا امنیت بینالمللی را بررسی کردهایم. از سوی دیگر، با نگاهی جزءنگرانه به تحول پارادایمی امنیت (رئالیسم، لیبرالیسم، سازهانگاری) سعی در تئوریزه کردن عینی و ذهنی امنیت نمودیم، در این میان کوشیدیم که این تحول مفهومی امنیت را در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا نمایان سازیم. در تحلیل نهایی، نتیجهای جز این بر ما میسر نگشت که جهت تجزیه و تحلیل مفهوم امنیت در حال حاضر با توجه به گستردگی این مفهوم، نیازمند یک مطالعه بیناپارادایمی و در نظر گرفتن چارچوبهای هستیشناسی، معرفت شناختی و گفتمان محور امنیت در حاشیه هر تحلیل و نگرش امنیتی هستیم.
In the present article we have made a discourse, historical, analytic and paradigm analysis on the concept of security in order to remove its ambiguities in international relations. We have also investigated the transition of historical view point regarding the concept of national and international security through extensive accounts of the transitions of the security concept dated back to the cold war era. Besides, after careful consideration of security paradigm transition ( realism, liberalism, constructivism), we attempted to theorize security both subjectively and objectively in a way to present its conceptual transition in U.S. foreign policy. Underlining the extensive concept of security, the results indicated a need for an inter paradigm study in terms of ontology, epistemnlogy and discourse regarding any analysis and investigation in the area of security.