بررسی زوال کلان ساختارها و الگوهای بلاغی در ترجمه رسانه ای و بیان راهبردها
محورهای موضوعی : مدیریت رسانه
1 - دانشگاه شهید محلاتی قم
کلید واژه: ترجمه, رسانه, کلان ساختار, الگوی بلاغی,
چکیده مقاله :
یکی از مولفه های مهم شکلی و ساختاری در نظام زبانهای مختلف دنیا الگوهای بلاغی و مشخصه های ژانری هستند که کلان ساختار های گفتمان های مختلف را تشکیل می دهند و نقش مهمی در ایجاد معنا و انتقال پیام ارتباطی بر عهده دارند. عدم آشنایی مترجمان متون تخصصی با این ویژگی های ژانری و الگوهای بلاغی، باعث زوال ساختار کلان متن ها و الگوهای بلاغی متون و در نتیجه نقص در ترجمه می شود. یکی از بخشهای مهمی که بروز این نقص آسیبهای فراوانی را به دنبال دارد، ترجمه متون مطبوعاتی و رسانه ای است. به همین دلیل، تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیل ژانر و با بهره گیری از چارچوب نظری سویلز (1990) و جارجوب نظری سه بعدی هالیدی (1997) ، تعداد20 نمونه از اخبار سیاسی و اقتصادی ترجمه شده در خبرگزاری مهر ایران ، که به روش نمونه برداری تصادفی انتخاب شده بودند، را مورد تحلیل ژانر قرار داد و زوال کلان ساختارها و الگوهای بلاغی در ترجمه فارسی این نمونه ها مورد برسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بخش های مهمی از الگوهای بلاغی و ساختارهای کلان تاثیرگذار معنایی در هنگام ترجمه از انگلیسی به فارسی از بین می روند و موجب نقص در ترجمه می شوند. این نقص به دلیل عدم آشنایی مترجمان ایرانی با الگوهای بلاغی متون اصلی تخصصی است. از اینرو در این تحقیق با در نظرگرفتن مبانی نظری و عملی ترجمه وآموزه های تدریس زبان دوم، راهبردهایی برای برون رفت از این مشکل پیشنهاد شده است.
Rhetorical conventions and genre features are among those formal and structural elements in world wide language systems which play a critical role in creating meaning and transfer of communicative message. Unfamiliarity of the translators of texts with specific purpose result in ignoring these conventions and features in target text which brings about a deficient translation. One of those professional settings in which this failure shows itself is journalism and media. Therefore the current research was an attempt to investigate different dimensions of this failure by genre analysis of a sample of media corpus translated by Iranians in Mehr News Agency. To this aim,the researcher adopted the Swalsian model of genre analysis (1990) and that of Halliday (1997). The findings submitted proofs on this deficiency and failure in translation.The results showed that some rhetorical conventions and Macro-structures of source text which carry function of the texts are missed in the in the translated texts in the target language.For the same reason,the researcher has employed theoretical and practical foundations of translation and those of second and foreign language teaching to offer approaches and solutions to this problem. These findings have implications for language teachers and learners, news translators, journalist and those who are involved in curriculum development of English for specific purposes.
_||_
بررسی زوال کلان ساختارها و الگوهای بلاغی در ترجمه رسانه ای و بیان راهبردها
چکیده:
یکی از مولفه های مهم شکلی و ساختاری در نظام زبانهای مختلف دنیا الگوهای بلاغی و مشخصه های ژانری هستند که کلان ساختار های گفتمان های مختلف را تشکیل می دهند و نقش مهمی در ایجاد معنا و انتقال پیام ارتباطی بر عهده دارند. عدم آشنایی مترجمان متون تخصصی با این ویژگی های ژانری و الگوهای بلاغی، باعث زوال ساختار کلان متن ها و الگوهای بلاغی متون و در نتیجه نقص در ترجمه می شود. یکی از بخشهای مهمی که بروز این نقص آسیبهای فراوانی را به دنبال دارد، ترجمه متون مطبوعاتی و رسانه ای است. به همین دلیل، تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیل ژانر و با بهره گیری از چارچوب نظری سویلز (1990) و جارجوب نظری سه بعدی هالیدی (1997) ، تعداد20 نمونه از اخبار سیاسی و اقتصادی ترجمه شده در خبرگزاری مهر ایران ، که به روش نمونه برداری تصادفی انتخاب شده بودند، را مورد تحلیل ژانر قرار داد و زوال کلان ساختارها و الگوهای بلاغی در ترجمه فارسی این نمونه ها مورد برسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بخش های مهمی از الگوهای بلاغی و ساختارهای کلان تاثیرگذار معنایی در هنگام ترجمه از انگلیسی به فارسی از بین می روند و موجب نقص در ترجمه می شوند. این نقص به دلیل عدم آشنایی مترجمان ایرانی با الگوهای بلاغی متون اصلی تخصصی است. از اینرو در این تحقیق با در نظرگرفتن مبانی نظری و عملی ترجمه وآموزه های تدریس زبان دوم، راهبردهایی برای برون رفت از این مشکل پیشنهاد شده است.
کلمات کلیدی: الگوی بلاغی، ترجمه، کلان ساختار، خبر
مقدمه:
رویکردهای زبانشناسانه به ترجمه، اصل ترجمه را بر مفاهیم زبانشناسی استوار می دانند به طوری که فرایند ترجمه را جایگزینی یک شکل متنی با یک شکل متنی معادل در زبان هدف می دانند که مبتنی بر نظامهای زبانی مبداء و مقصد است (پیم،2012). این رویکرد به ترجمه دارای شدت و ضعف در چشم انداز است. در نگاه افراطی تر ، برابری ارزش بین مبداء و مقصد در حیطه زبانشناختی است که اغلب حوزه ترجمه لفظ به لفظ را شامل می شود اما در نگاه معدل تر، برابری ارزش به صورت پویا و دینامیک مطرح شده است و اغلب ترجمه معنا محور را در بر می گیرد( همان، ص 32). این دو نوع نگاه قطب های متضاد یک پیوستارند که در بین آنها ده ها نگاه و رویکرد بینابینی به ترجمه وجود دارد . علیرغم تکثر در مبانی نظری و عملی ترجمه، برخی موارد مربوط به ترجمه مورد غفلت واقع شده اند که از آن جمله می توان به ترجمه ویژگی های ژانری، کلان ساختارها و الگوهای بلاغی اشاره کرد. در سالهای اخیر مطالعات فراوانی در مورد ارزشیابی ترجمه و بررسی صحت و دقت آن انجام گرفته است و در برخی موارد علیرغم ذهنی بودن ماهیت ترجمه و ارزشیابی آن ، معیارهای و مقیاسهای عینی و مرتبطی برای این مهم ارائه شده است که دارای پایایی و روایی قابل قبولی است اما مانند دیگر مبانی تئوریک ترجمه ، از سنجش برخی جنبه های مهم تاثیر گذار مانند کلان ساختارها و الگوهای بلاغی در ترجمه عاجز بوده اند.
بر اساس کوزمین (2005)، ترجمه هنر مبتنی بر علم است. به عبارت دیگر ترجمه علاوه بر اینکه نیاز به آموزش و مبانی نظری و گزاره های عملی دارد، در برخی مواقع در برگیرنده مولفه هایی است که برگردان آنها به زبان هدف هنرمندی خاصی می خواهد و مرتبط با خلاقیت مترجم است. اما هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مولفه هایی است که جزء گزاره ها و مبانی نظری ترجمه است و زبانشناسی کاربردی به آن توجه زیادی کرده است ولی در ترجمه به صورت عملی مورد غفلت قرار گرفته است. الگوهای بلاغی مرسوم سازمان دهی کلام و کلان ساختارهای مربوط به سازمان دهی گفتمان و ژانر از جمله این موارد هستند که نقش آنها در نگهداری معنا و پیام و هدف ارتباطی گاهی از ریزساختارهایی مانند واژه، سمانتیک و پراگماتیک فراتر می رود (باتیا، 2004). این نقص در ترجمه با اهداف وِیژه مانند ترجمه متون مطبوعاتی نمود بیشتری پیدا می کند زیرا وقتی مترجم در چنین محیط حرفه ای قرار می گیرد، به دلیل عینی نبودن نسبی این کلان ساختارها و الگوهای قرارداری مرسوم با پیچیدگی های متفاوتی روبرو می شود و در اغلب مواقع به دلیل نقص در مبانی تئوریک و عملی ترجمه، از ترجمه این فرامتن ها غافل می شود که باعث آسیب های معنایی و ساختاری به ترجمه می شود و ممکن است خطا در انتقال پیام را به دنبال داشته باشد ( کوی و ژآئو، 2014). برای مثال مشاهده شده است که مترجمان ایرانی در ژانر مطبوعاتی اغلب با کلان ساختارها و الگوهای بلاغی متون خبری مرتبط با رویکردهای سازمانی، موضع سیاسی و الگوهای حرفه ای ژانر خبر مربوط به خبرگزاری های انگلیسی زبان آشنایی ندارند و اغلب الگوها و ساختارهایی را که انگلیسی زبان ها برای تحقق بخشیدن به معنا استفاده می کنند نادیده می گیرند.
بنابراین تحقیق حاضر تلاشی است تا با بررسی ترجمه فارسی اخبار اقتصادی و سیاسی اتخاذ شده از رسانه های انگلیسی زبان، میزان توجه مترجمان خبر ایرانی با کلان ساختارها و الگوهای بلاغی متون انگلیسی و برگردان آنها به زبان فارسی را مورد بررسی قرار دهد و راهکارهای مرتبط برای جلوگیری از این خطا را بیان کند. بر اساس یافته های شافنر و منبت (2010) عدم کفایت دانش نظری ترجمه در این حیطه و عدم وجود آموزه های عملی برای ترجمه ویژگی های ژانری و الگوهای مرسوم بلاغی باعث بروز مشکلات فراوانی در این زمینه شده است.
پیشینه تحقیق:
کانر (1996) بر این عقیده است که اهمیت تحقیق درباره الگوهای بلاغی و کلان ساختارهای متن از نقاط عطف مهم در پیشینه زبانشناسی کاربردی است و موجب ارتقاء کیفیت نوشتار در محیط های یادگیری زبان به ویژه بافت های انگلیسی با اهداف ویژه شده است. تحقیق در باره کلان ساختارها و الگوهای بلاغی نوشتار نقطه عطفی در توجه به فرایندهای دخیل در تولید متن بود که بجای نگاه صرف به ویژگی های مکانیکی محصول تولید شده، به فرایندهای تحت تولید متن و نوع ارتباط آن با بافت سیاسی و اجتماعی و اهداف ارتباطی مترتب بر آن بافت توجه می نمود ( کاپلان،2010ص 100).
هینکل (2004) بر این عقیده است که قبل از سال 1980 به کلان ساختارها و اهمیت معناسازی آنها در متون توجه نمی شد و بررسی الگوهای بلاغی تنها در تحلیل ادبی متون خلاصه می شد. همچنین ژانک (2008) بر این عقیده است که قبل از تحلیل ژانر و نهادینه شدن نظریه های مرتبط با تحلیل کلان ساختارها و الگوهای بلاغی، تحقیق های معطوف به تحلیل متون، بیشتر به ویژگی های زبانشناختی متون، بررسی راهبردهای نوشتار و تولید متن و در بهترین حالت به برخی ویژگیهای اجتماعی زبان هدف نوشتار بسنده می کرد. این در حالی است که پیشتر هایلند (2003) نیز علاوه بر انتقاد از نقاط ضعف موجود در این رویکرد سنتی تحلیل متون، در تحقیقات خود به اهمیت کلان ساختارها در انتقال معنا تاکید فراوانی نموده بود و الگوهای بلاغی و کلان ساختارهای متن را یک شبکه نظام یافته معنایی می دانست که دانش و پیام را به صورت طرحواره ای1 انتقال می دهند.
سویلز (1990) از اولین محققانی بود که به صورت نظری یک مدل تحلیل ژانر متشکل از گام، حرکت و زیرگام ارایه داد که به کمک این مدل تشخیص الگوهای بلاغی در متون مختلف به صورت علمی و قابل فهم میسر بود. سیر تحقیقات سویلز از سال 1981 تا 2004 ادامه پیدا کرد. پس از آن محققان دیگری این مدل را تعمیم و توسعه دادند و در برخی مواقع مدلهایی مشابه یا موازی اما با ویژگی های متمایز ارایه کردند که از آن جمله می توان باتیا (1998) و دودلی- ایوانز (1999) اشاره کرد. اما آنچه که در انگلیسی با اهداف ویژه و در ژانرهای تخصصی ( مانند ژورنالیسم) اهمیت پیدا کرد تطبیق تطبیق نظام های قراردادی یک حیطه یا ژانر خاص با اهداف ارتباطی در یک بافت سیاسی واجتماعی خاص بود. بر اساس شهزاد (2011) تحقیقات بعدی به تحلیل متون و ژانر در این زمینه بیشتر معطوف به کشف الگوهای بلاغی و کلان ساختارها و اهمیت انها در انتقال معانی و پیام بود. یکی از حیطه های که اهمیت این الگوهای بلاغی در آن نادیده گرفته شده است، حیطه ترجمه است. به همین دلیل تحقیق حاضر تلاشی است تا با بهره گیری از مبانی نظری ذکره شده، زوال الگوهای بلاغی و کلان ساختارها را در ترجمه رسانه ای بررسی کرده و چگونگی تاثیر آن در عدم انتقال صحیح و کامل پیام را بیان کند.
الگوهای بلاغی در متن:
بررسی الگوهای بلاغی و ویژگیهای ژانری یک شاخه از زبانشناسی کاربردی است که به بررسی رابطه های محکم بین زبان و فرهنگ غالب بر گفتمان نوشتاری یا گفتاری یک زبان می پردازد. این در شرایطی است که در ژانرهای تخصصی مانند خبر این این رابطه بین فرهنگ و زبان پیچیده تر می شود و مولفه های دیگری مانند ماموریت سازمانی بنگاه خبرپراکنی ، موضع سیاسی، اقتصادی و یا ایدئولوژیک و الگوهای مرسوم سازمان بندی گفتمان به این پیچیدگی اضافه می شوند. این مولفه ها باعث شکل گیری ترجیحات نوشتاری و کنوانسیونهایی در کلان ساختارهای متن می شود که هم بر معنا و هم بر شکل متن تاثیر می گذارند. این ترجیحات نوشتاری از طریق الگوهای بلاغی و شیوه چینش و سازمان دهی ایده ها در متن محقق می شوند و لی تشخیص آنها نیازمند دانش پیچیده زبانی و آشنایی کامل با ژانر زبان هدف است. بر اساس کوشینن (2011)، گزارشهای خبری منبعی غنی از الگوهای بلاغی و ویژگیهای ژانری هستند که به کمک آنها موضع سیاسی، ماموریت سازمانی، شیوه کنترل و اقناع مخاطب و دیگر موارد تاثیر گذار بر پیام ارتباطی عینیت می یابند.
بررسی مقابله ای الگوهای بلاغی و کلان ساختارهای ژانری از سه دهه قبل توسط کاپلان (1996) مطرح شد و تاکید آن در ابتدا بر روی متونی بود که به زبان دوم نگارش می شدند. وی در تحقیقات خود دریافته بود که فرهنگهای مختلف برای برای سازمان بخشیدن به گفتمان از الگوهای متفاوتی استفاده می کنند. خلا تئوریکی که باعث بروز این شاخه جدید از تحقیق شد این بود که زبان آموزان اغلب در حین نگارش به زبان خارجی یا زبان دوم الگوهای بلاغی زبان مادری خود را استفاده می کردند که در بسیاری از موارد باعث قطع ارتباط و عدم درک از متن نگارش شده می شد (وایت، 2001). بر همین اساس تلاشها برای آگاهی بخشی نویسندگان و زبان آموزان از این ویژگی های تاثیرگذار زبانشناختی آغاز شد تا آنها را از این خطای بزرگ مصون دارند. این در حالی است که الگوهای بلاغی و کلان ساختاری هر زبان مربوط به همان زبان است و یا ژانر گفتاری و نوشتاری است و عدم درک صحیح از این موضوع باعث شکست ارتباط و عدم انتقال پیام می شود (کانر، 2002). در محیط های تخصصی زبان دوم این اهمیت دو چندان می شود زیرا لزوم آشنایی با الگوهای بلاغی و کلان ساختاری زبان دوم از یک طرف و لزوم آشنایی با الگوهای بلاغی و کلان ساختاری آن ژانر تخصصی از سوی دیگر، مترجم را با پیچیدگی های فراوانی روبرو می سازد.
در سال 1981 نیز جان سویلز رویکرد جدیدی از بررسی مقابله ای الگوهای بلاغی به نام تحلیل مقابله ای ژانر را ارئه کرد و برای تحقق این مهم برای اولین بار برای مشخص کردن کلان ساختارها و الگوهای بلاغی در متون انگلیسی با اهداف ویژه یک روش تحلیلی را ارائه کرد. سویلز (1981) علاوه بر روشمند کردن مقایسه ای الگوهای بلاغی در متون، حرکت ها 2 و گام هایی3 را که به کمک آنها هدف ارتباطی یک گفتمان عینیت می یابد را مشخص کرده و با بررسی کردن ویزگی های اجتماعی-فرهنگی موثر بر متن پا را از بررسی زبانشناسانه محض الگوهای بلاغی فراتر نهاده است. به تاسی از سویلز، ون دیک (1988) مطالعات فراوانی را در زمینه گفتمان های متفاوت ژآنر مطبوعاتی و ژورنالیستی انجام داد و علاوه بر مشخص کردن الگوهای بلاغی و فرامتن ها، ویژگی های متنیتی آنها را شناسایی و ارائه کرد.
مطالعات مربوط به این حوزه توسط محققان دیگری مانند باهاتیا (2004) ادامه یافت و رویکردی جدیدتری برای تحلیل ژآنر و الگوهای بلاغی متون ارائه شد. در زمینه بررسی الگوهای بلاغی در ژانر ها و سیاق های مختلف مطبوعاتی، تحقیقات فراوانی در ایران در یک دهه اخیر انجام شده است که از آن جمله می توان به ریاضی و عصار (2001)، بنیادی (2010) اشاره کرد.
علیرغم این پیشرفتهای نظری و وروش شناسانه، در رویکردهای متفاوت به ترجمه متون و مبانی نظری ترجمه توجه چندانی به کلان ساختارها، فرامتن ها و الگوهای بلاغی نشده است و ترجمه فرم از زبان هدف به زبان مقصد در سطح اجزاء متشکله جمله و عبارت4 و ریز ساختارها باقی مانده است. برای مثال، به نظر می رسد الگوهای بلاغی و کلان ساختارها در ترجمه متون خبری توسط مترجمان خبر ایرانی تشخیص داده نمی شوند و اغلب زوال آنها در معادل فارسی اخبار انگلیسی ترجمه شده باعث بروز آسیب های ساختاری و معنایی و در برخی مواقع تغییر ماهیت خبر می شوند.
کوی (2010) بر این عقیده است که آشنایی با دانش ژانری و نوع شناسی متون و سازمانهای بلاغی گفتمان ها باعث می شود تا کاربران زبان دوم هم به صورت عملی و هم به صورت نظری منتفع شوند زیرا در اغلب مواقع ساختار ژانری و سازمان متن هدف بسیار قراردادی5 بوده و دارای سازمان ها و الگوهای ساختاری از پیش تعریف شده است و مترجمان در صورت عدم وجود این مبانی نظری و عملی در ترجمه دچار اشتباه می شوند. ترجمه و برگردان کلان ساختارها و الگوهای ساختاری و بلاغی از مهم ترین شاخصه های تعیین کیفیت و صحت ترجمه است ( همان).
این در شرایطی است که پیشتر از این ریس (2000) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده بود که آشنایی با نوع شناسی متون یک نکته کلیدی در فرایند ترجمه است و عدم شناخت صحیح از نوع متن و ساختارهای کلان متنی باعث نارسایی در ترجمه می شود. همچنین در سال 1990، هتیم و ماسون در تحقیقات خود به نتیجه مشابهی رسییده بودند به طوریکه آنها به این نتیجه رسیدند که عدم شناخت و تشخیص ساختارهای کلان متنی و الگوهای بلاغی به مثابه عدم شناخت کارکردهای ارتباطی متن است زیرا اهداف ارتباطی و پیام اصلی متون اغلب توسط ساختارهای کلان و الگوهای بلاغی تعیین می شوند و عدم آشنایی با آنها باعث اشتباه در ترجمه در سطح معنا و شکل می شود.
روش تحقیق :
نتیجه همه مطالعات در تحلیل ژانر و الگوهای بلاغی و ساختارهای کلان متنی از سویلز (1990) تا هایلند (2010) و همچنین تحقیقات انجام شده در سالهای اخیر نشان می دهند که گفتمان ها و متن ها بر اساس نوع خاصی از استفاده زبانی سازمان بندی می شوند که باعث تمایز ساختاری و معنایی آنها از هم می شود و همین تفاوت باعث می شود که یک ژانر از ژانر دیگر کاملا متفاوت و دارای ساختار کلان و الگوی بلاغی متمایز باشد. بر اساس هایلند (2010)، آن چه که در تعیین نوع ژانر و تحلیل ژانر اهمیت دارد، تعیین ویژگی های بلاغی و الگوهای بلاغی هر متن است که متناسب با بافتی که متن در آن استفاده ی شود ، معنی خاص و پیام ارتباطی خاص متناسب با آن بافت را متبادر و القاء میکند.
بنابراین تحقیق حاضر تلاشی است تا با استفاده از چارچوب نظری سویلز (1990) که بر پایه تحلیل گام ها و حرکت های ساختاری متن استوار است ، به بررسی زوال ساختارهای کلان و الگوهای بلاغی فرامتنی در اخبار سیاسی و اقتصادی ترجمه شده از انگلیسی به فارسی در خبرگزاری مهر تهران بپردازد و راهبردهای متناسب با آن را ارائه کند.
جمع آوری داده و ابزار:
از آنجایی که تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی به شمار می رود، بر اساس مک کی و گس (2006)، با استفاده از شیوه های نمونه برداری کیفی، خبرگزاری مهر به عنوان جامعه آماری در دسترس و فراهم کننده غنی ترین داده ها انتخاب شد و نمونه های مورد نیاز به شیوه نمونه برداری تصادفی6 انتخاب شدند. بدین ترتیب، تعداد 60 عنوان از اخبار سیاسی و اقتصادی رسانه های انگلیسی زبان که توسط مترجمان خبر سرویسهای سیاسی و اقتصادی این خبرگزاری به فارسی برگردانده شده بودند انتخاب شدند و مورد بررسی و تحلیل اولیه قرار گرفتند. در گام بعدی 10 خبر اقتصادی و 10 خبر سیاسی برای مراحل بعدی تحقیق و تحلیل بیشتر به همراه متن کامل انگلیسی آنان به صورت نمونه برداری غیر تصادفی در دسترس7 انتخاب شدند و بر اساس مدل تحلیلی گام و حرکت سویلز (1990) تحلیل و بررسی شدند. برای متجانس کردن اخبار سیاسی با همدیگر از یکطرف و اخبار اقتصادی از طرف دیگر از مدل نظری سه جزیی هالیدی (1997) استفاده شد که شامل زمینه8 ، مد9 و فهوا10 بود . سپس همه گام ها و حرکت های کلان ساختاری و الگوهای بلاغی در متن های انگلیسی و فارسی شناسایی شدند .
نتایج:
استفاده از چارچوب نظری سویلز (1990) برای تحلیل اخبار انگلیسی نشان داد که این اخبار از شش حرکت اصلی تشکیل شده اند که عبارتند از عنوان، مقدمه، موضوع اصلی، تز اصلی ، تحلیل و جهت گیری که بر اساس آنها ساختار همه گزارشهای خبری انگلیسی سیاسی و اقتصادی سازمان می یابد. این ساختار یک ساختار از پیش تعیین شده است که بر اساس اهداف و ماموریت سازمانی خبرگزاری های انگلیسی زبان، موضع سیاسی و اقتصادی و مشی حرفه ای آنان از قبل تعیین می شود. بر اساس تحلیل حاضر بر اساس نوع کارکرد هر یک از این حرکت ها، می توان آنها را به صورت مفهومی و ساختاری از هم تمیز داد. جدول زیر نشان دهنده الگوهای بلاغی و کلان اخبار انگلیسی است که بر اساس تعریف و فراوانی آنها در زیر جدول زیر آمده اند.
جدول 1: الگوهای بلاغی و کلان ساختار متون خبری انگلیسی بررسی شده
حرکت ها |
تعریف | فراوانی (درصد) | |
اخبار سیاسی | اخبار اقتصادی | ||
عنوان | محوری را مشخص می کند که موضوع متن حول ان محور استوار است | 100 | 100 |
مقدمه | قسمتی از متن است که ذهن مخاطب را برای انچه که در ادامه متن می آید اماده می کند | 90 | 95 |
موضوع اصلی | موضوع محوری است که مساله اصلی خبر است | 90 | 90 |
هدف اصلی | قسمتی از متن است که موضع ( سیاسی، اقتصادی، سازمانی و یا حرفه ای) نگارنده خبر را درباره موضوع اصلی بیان می کند | 85 | 80 |
تحلیل | آن قسمت از متن است که از طریق گام های (ریز حرکت های) متفاوت مانند تاریخجه، بحث، تحلیل کارشناسان، گزارشهای دیگر و ..... اطلاعات بیشتری را در مورد موضوع اصلی در اختیار مخاطب قرار می دهد. | 75 | 85 |
جهت دهنده | بیان دیگری از هدف اصلی است که با الفاظ و کلمات دیگری مخاطب را در جهت حرکت چهارم (هدف اصلی) اقناء می کند. | 80 | 80 |
ترجمه فارسی همین اخبار که توسط مترجمان خبر در یک خبرگزاری به فارسی برگردانده شده بودند به کمک چارچوب نظری سویلز تحلیل شد ولی نتایج متفاوتی حاصل شد که در جدول زیر آمده است.
جدول 2: الگوهای بلاغی و کلان ساختار متون خبری ترجمه شده
حرکت ها |
تعریف | فراوانی (درصد) | |
اخبار سیاسی | اخبار اقتصادی | ||
عنوان | موضوع اصلی و مهم ترین موضوع خبر است که توسط یک عبارت یا جمله اظهاری بیان می شود | 100 | 100 |
چکیده خبر | همان عنوان خبر است که به صورت یک جمله کامل و یا یک جمله مرکب بیان می شود و جزئیات بیشتری از خبر را بیان می کند | 100 | 100 |
مقدمه | همان چکیده خبر است که در ان به مکان، زمان و انجام دهنده خبر و جزئیات بیشتری نسبت به چکیده ارائه می شود. | 100 | 100 |
بدنه خبر | قسمتی از متن خبر است که موضوعات مرتبط با خبر را بر اساس اهمیت و یا تاریخ رخداد و یا یک رده بندی دیگر از بالا به پایین چینش می کنند. | 100 | 100 |
تحلیل | تحلیل کارشناسان مختلف را بر اساس موافق/ مخالف و یا یم دسته بندی دیگر بدون اتخاذ هیچ موضعی و یا رویکرد جانبدارانه ای بعد از بدنه خبر می اورند | 30 | 35 |
نتیجه گیری | ارائه یک نتیجه گیری از تمام مباحث ارایه شده به صورت یک جمله اظهاری است | 25 | 10 |
نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد که الگوهای بلاغی متون انگلیسی پس از ترجمه شدن به زبان فارسی کاملا تغییر می کنند به طوریکه دو ژانر کاملا متفاوت را تشکیل می دهند. این در شرایطی است که الگوهای بلاغی و حرکت های ژانری تشکیل دهنده یک گفتمان، از اجزاء اصلی زبانی آن گفتمان به شمار می روند و زوال هر کدام از این حرکت ها تاثیرات عمیقی بر شکل و معنی آن گفتمان بر جای می گذارد. برای مثال در متون خبری انگلیسی زوال حرکت چهارم (هدف اصلی)، مهم ترین مولفه انتقال معنا در اخبار انگلیسی که همان هدف سازمانی، موضع سیاسی و یا رویکرد سازمانی است را از بین می برد. عدم تشخیص این حرکت ها توسط مترجم باعث زوال الگوهای بلاغی، زوال بخش مهم و تاثیر گذاری از معنا و در نهایت تغییر کلان ساختار گفتمان می شود که باعث می شود قسمتی از معنا از زبان مقصد به زبان مبداء منتقل نشود و شکل (کلان ساختار) گفتمان نیز ناقص انتقال یابد و یا به کلی تغییر کند.
همچنین نتایج این بررسی ها نشان داد که مترجمان خبر ایرانی با الگوهای بلاغی و کلان ساختارهای متون انگلیسی که به ژانر خبر انگلیسی هویت می دهند، آشنایی ندارند و دانش زبانی کافی برای تشخیص آنها در متن خبر را ندارند. بنابراین انها ترجمه اخبار خود را بر اساس شیوه چینش سخت خبر و به صورت هرم وارونه سازمان دهی می کنند و قادر به شناساسی و ترجمه هدف اصلی متن که مهم ترین حرکت ژانری در نگارش گزارشهای خبری و یا همان نرم خبر است نیستند. این نقص دانش زبانی در ترجمه باعث زوال الگوهای بلاغی و حرکت های ژانری از زبان مبدأ به زبان مقصد می شود و باعث دگردیسی ساختاری و ژانری همان متن از یک زبان به زیان دیگر می شود.
بحث ونتیجه گیری و بیان راهبردها:
نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ویژگی های ژانری و الگوهای بلاغی متون اخبار انگلیسی هنگام برگردان به فارسی دچار زوال می شوند که باعث می شود بخش مهمی از معنا و ساختار انتقال پیدا نکند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که عدم تشخیص این الگوهای بلاغی و ویژگیهای ژانری و حرکت ها و گام هایی که تشکیل دهنده کلان ساختار متون انگلیسی هستند باعث بروز این نقص در ترجمه شده است. در چنین شرایطی مترجمان ایرانی عمده توجه خود را معطوف ویژگی های اطلاع رسانی خبر و توالی اهمیت گزاره های خبری می کنند و عناصر خبری را بدون توجه به الگوهای بلاغی و ویژگیهای ژانری بر اساس اهمیت ( هرم وارونه) و یا دیگر شیوه های کلاسیک خبرنویسی سازمان دهی می کنند. به همین دلیل در اغلب مواقع مهم ترین هدف ارتباطی متن که همان موضع رسانه ای و رویکرد سازمانی نگارنده خبر است و از طریق حرکت چهارم (هدف اصلی) تحقق می یابد نادیده گرفته می شود. نتایج تحقیقات بدست آمده توسط پاک (1998) نیز پیشتر نشان داده بود که چنین حرکت ژانری از حرکت های اجباری در نگارش سرمقاله های خبری است و عدم توجه به آن باعث بروز مشکلات معنایی و ساختاری ویران کننده می شود.
یک تحقیق که در دانشگاه بیرمنگام رابطه بین کارکرد ارتباطی و ویژگی های زبانشناختی متون مختلف را بررسی می کرد نشان داد که بین کارکرد ارتباطی متون دانشگاهی و ساختار زبانشناختی نگارش آنها یک رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد به گونه ای که هر کارکرد ارتباطی توسط نوع خاصی از ساختارهای زبانشناسی و الگوهای بلاغی تحقق می باید و این الگوهای بلاغی و ساختارها سازنده ژانرها و زیر-ژانرهای گوناگون هستند که توجه به آنها یک فاکتور بسیار کلیدی در نگارش متون است ( یاکوب، 2013). این یافته ها با نتایج حاصل از تحقیق حاضر تناظر دارد. همچنین در یک تحقیق دیگر که در ایران توسط عادل نیا و صالحی (2016) انجام گرفت، نتایج مشابهی حاصل شد. نتایج این تحقیق که به بررسی تاثیرآگاهی از اصول ژانر بر مهارت قرائت و درک مطلب دانش آموزان یادگیرنده زبان دوم می پرداخت نشان داد که آگاهی از اصول ژانر باعث افزایش معنادار توانش زبانی یادگیرندگان می شود و بر نمره قرائت و درک مطلب آنان نیز تاثیر زیادی دارد.
در یک تحقیق با رویکرد مشابه که در مالزی توسط آذر و هاشیم (2017) انجام گرفت، نتایج حاصله قرابت زیادی با یافته های تحقیق حاضر داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که ساختارهای کلان سازماندهی متن و ساختار شماتیک مقاله های علمی تاثیر فراوانی بر دسته بندی ژانری و کارکردی این نوع از مقالات دارد به گونه ای که در ژانر مقالات پژوهشی به واسطه همین تفاوتهای ساختاری، زیر- ژانرهای متفاوتی را ایجاد کرده است که هر کدام کارکرد ارتباطی گوناگونی دارد.
از آنجایی که اهمیت این دانش ژانری و الگوهای بلاغی در نگارش و ترجمه متون در محیط های حرفه ای مانند خبرگزاری ها مضاعف است، تحقیق حاضر تلاش کرده است تا با بهره گیری از نتایج تحقیق و آموزه های بدست آمده از زبان دوم، راهبردهایی را به شرح زیر ارائه کند.
ارائه تکالیف ژانر- محور به زبان آموزان و دانشجویان مترجمی یکی از راهبردهایی است که می تواند علاوه بر درگیر کردن آنان در فرایند ترجمه ، اگاهی زبان آموزان را نسبت به ویژگی های زبانی مرتبط با متون مبداء و مقصد به صورت مقابله ای افزایش دهد. ارائه این تکالیف باید بر اساس توالی ها و روشهای تدریس باشد به طوری که هر تکلیف شامل مرحله های پیش- تکلیف، تکلیف و پسا- تکلیف باشد. در مرحله پیش- تکلیف هدف از ارائه تکلیف و وظایف مترجم به زبان آموز گوشزد می شود و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم آموزش های زبانی و فرا زبانی لازم در خصوص الگوهای بلاغی و ژانری به دانش آموزان ارائه می شود. در گام تکلیف نیز ترجمه توسط زبان آموز انجام می شود. در گام پسا- نکلیف نیز صحت برگردان الگوهای بلاغی و دیگر مولفه های زبانی توسط معلم بررسی می شود و بازخوردهای لازم توسط معلم ارائه می شود. بر اساس یافته های آوریا (2006)، تکالیف ترجمه ای می تواند یک ابزار آموزشی مناسب برای آموزش ژانر و الگوهای بلاغی متن و دانش زبانی مرنبط با آن باشد. چنین تکالیفی علاوه بر آشنا کردن زبان آموزان با الگوهای بلاغی به صورت مقابله ای بین زبان هدف و زبان مقصد باعث آشنا کردن آنان با تغییرات زبانشناختی در گفتمان های نوشتاری و گفتاری گوناگون می شوند ( آلکسیوا، 2010 و باسیلوف، 2008).
یکی دیگر از راهبردهایی که به مترجمان کمک می کند تا از پس مولفه های پیچیده ژانری در ترجمه برآیند، ارائه واحدهای درسی ترجمه با اهداف ویژه است که بر اساس پروژه های نیازسنجی، اهداف آموزشی و پیش نیازهای زبانشناختی ان از قبل مشخص شده باشد. در این روش محتوای زبانی، نیازهای آموزشی و اهداف ترمی و شیوه های ارزشیابی حول محور ترجمه طراحی می شوند. در این روش از فرایند ترجمه برای آموزش ترجمه و آموزش تفاوتهای موجود درالگوهای بلاغی- اجتماعی و ساختارهای زبانی متون مختلف استفاده می شود. بر اساس لمک (1993) استفاده از ترجمه برای آموزش الگوهای بلاغی و دیگر مولفه های زبانی کمک می کند تا مترجم بتواند الگوهای ساختاری و ژانری ای را که بر اساس آنها اطلاعات فنی متون تخصصی سازمان یافته اند شناسایی کرده و ساختارهای بلاغی آنان را تشخیص دهند. همچنین مترجمان می توانند به کمک این روش می توانند همه ویژگی های زبان مبداء را در تمام سطوح شکلی زبان تحلیل کرده و به کمک آن سختی های احتمالی را که در ترجمه متون با ان روبرو می شوند شناسایی کرده و برای عبور از آنها تمهیدات راهبردی اتخاذ کنند (ولکووا، 2014) .
راهبرد پایانی که پیشنهاد می شود استفاده از کلاسهای عرضی کوتاه مدت برای مترجمان شاغل در محیطهای حرفه ای گوناگون ( مانند ترجمه خبر) است که طی آن منابع راهبردی که نویسندگان و گویندگان متون زبان اصلی برای سازمان دهی منطقی گفتمان خود استفاده می کنند در اختیار مترجمان قرار گیرد. به عبارت دیگر آموزش مترجمان توسط الگوهای پیش ساخته بلاغی متون تخصصی متفاوت می تواند یک راهبرد میانبر برای آموزش این دسته از مولفه های زبانشناختی در متون زبان اصلی باشد. آشنا کردن مترجمان خبر با شیوه نامه های11 نگارش خبر نیز می تواند کمک فزاینده ای در این مسیر باشد.
منابع:
Adelnia, R & Salehi, H (2016). Effects of using tenets of genre analysis on Iranian pre-intermediate EFL learners' reading comprehension. International journal of foreign language teaching & research. 4(14), 35-45
Azar, A & Hashim, A (2017). Analyzing the macro-organization structures of the review article genre in applied linguistics. Issues in Language Studies, 6 (1), 1-28
Bhatia, V. K. (1998).Generic Conflicts in Academic Discourse. Genre Studies in English for Specific Purpose.15-28
Bhatia, V. K. (2004). Worlds of written discourse: A genre-based view. London: Continuum International.
Bhatia, V.K. (2008). Genre analysis, ESP and professional practice. English for Specific Purposes 27: 161-174.
Bonyadi, A. (2010). The rhetorical properties of the schematic structures of newspaper editorials: A comparative study of English and Persian editorials. Discourse and Communication, 4(4) 323-42
Choi, J (2010). A Study on English-Korean Translation of Conjunctive Adjuncts. PhD dissertation. Pusan: Pusan National University.
Connor, U. (1996). Contrastive rhetoric: Cross-cultural aspects of second-language writing. Cambridge, UK: Cambridge University Press
Connor, U. (2002). New directions in contrastive rhetoric. TESOL Quarterly, 36(4), 493-510.
Cui, Y & Zhao, Y (2104). Translation of rhetorical figures in the advertising discourse: a case study. International Journal of Society, Culture & Language, 2(2), 57- 67
Hatim, B & Mason,I (1992). Discourse and the Translator. Third impression. London and New York: Longman Group Ltd.
Hinkel, E. (2004). Teaching academic ESL writing. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates
Hyland, K. (2003). Second language writing. Cambridge, UK: Cambridge University Press.
Hyland, Ken, (2010). Genre Analysis. In: Kirsten Malmkjær, ed, The Routledge Linguistics Encyclopedia. third edition edn. London and New York: Routledge, pp. 210-212.
Kaplan, R. B. (1966). Cultural thought patterns in inter-cultural education. Language learning, 16 (1), 1-20.
Kaplan, R. B. (Ed.) (2010). The Oxford handbook of applied linguistics (2nd ed.). Oxford, UK: Oxford University Press.
Koskinen, K (2011). Institutional translation. Handbook of Translation Studies: volume 2. Amsterdam: John Benjamins Publishing Company, pp. 54-60.
Kuz’min, S. (2005). Idiomatic heskiy perevods russkogo yazyka na angliyskiy. (Idiomatic translation from Russian into English). Moscow: Flinta
Pym, A. (2010). Exploring Translation Theories. London and New York: Routledge
Pak, C (1996). A comparative applied genre analysis of newspaper editorials. Phd thesis, Michigan University, Michigan, United States.
Reiss, (2000). Translation Criticism: The Potentials and Limitations: Categories and Criteria for Translation Quality Assessment. Manchester: St. Jerome.
Riazi, A. M. & Assar, F. (2001). A Text Analysis of Persian Newspapers Editorials. Journal of Social Sciences and Humanities of Shiraz University.
Schäffner, C & Bassnett, S. (2010). Politics, Media and Translation-Exploring Synergies. In: Christina Schäffner and Susan Bassnett, eds, Political Discourse, Media and Translation. Newcastle upon Tyne: Cambridge Scholars Publishing, pp. 1-29.
Shehzad, W. (2011). outlining purposes, stating the nature of the present research. Journal of technical writing and communication. 41(2). 139-160
Swales, J.M. (1981). Aspects of article introductions. ESP Monograph No.1, Language Studies Unit: Aston University.
Swales, John M. (1990) Genre Analysis: English in academic and research settings. Cambridge, New York, Port Chester, Melbourne, Sydney: Cambridge University Press
Van Dijk, T. A (1988) . News as Discourse. Hillsdale, NJ: Erlbaum.
White, R. (2001). Closing the gap between intercultural and business communication skills. University of Reading, Department of Applied Linguistics
Yaakob, S (2013). A genre analysis and corpus-based study of university lecture introductions. Published PhD thesis, Birmingham University.
[1] Schematic
[2] Moves
[3] Steps
[4] Constituent
[5] Conventional
[6] Random Sampling
[7] Convenience Sampling
[8] Field
[9] Mode
[10] Tenor
[11] Style Books