تبیین خطمشی بازاریابی حسی به منظور تحقق حکمرانی خوب.
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتسیامک ناصری 1 , وحید آرائی 2 , مینا جمشیدی اوانکی 3
1 - دانشجوی دکترای گروه مدیریت بازرگانی و گمرک، دانشگاه آزاد اسلامی واحدتهران مرکزی، تهران، ایران
2 - عضو هیات علمی (استادیار) گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
3 - استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
کلید واژه: بازاریابی حسی, هوش هیجانی, حکمرانی خوب, خط مشی,
چکیده مقاله :
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین خطمشی بازاریابی حسی به منظور تحقق حکمرانی خوب در جامعهای از دریافتکنندگان خدمات مالی است. روش: این پژوهش در دو مرحله طراحی چارچوب مفهومی پژوهش و اعتبارسنجی چارچوب مفهومی انجام شد. در بخش اول که مرحله اولیه و سنجش کیفی است جامعه آماری پژوهش عبارت بود از اساتید، مدیران و کارشناسان در زمینه بازاریابی حسی، که تعداد 10 نفر به عنوان رستهای از افراد خبره انتخاب شدند. در بخش دوم که بخش کمی است نمونه 384 تایی از جامعه دریافتکنندگان خدمات مالی انتخاب شد. یافته: 3 بعد، 11 مؤلفه و 55 شاخص برای مدل شناسایی شد. در بین ابعاد، بعد عملکرد احساسی با بار عاملی 1.55، بعد خودکارآمدی احساسی با بار عاملی 1.27، بعد مشارکت حسی با بار عاملی 1.25 به ترتیب اعتبار بیشتری نسبت به سایر ابعاد داشته اند. نتیجه گیری: سه بعد عملکرد احساسی، خودکارآمدی احساسی و مشارکت احساسی مورد تأکید هستند. بعد عملکرد احساسی شامل 4 مؤلفه درک عواطف، کیفیت روابط عاطفی، پاسخگویی به عواطف و ایجاد انگیزش، بعد خودکارآمدی حسی دارای سه مؤلفه ظرفیت سازی، آموزش و ارتباطات، و بعد مشارکت احساسی شامل چهار بعد آگاه سازی، مهارت اجتماعی، خلق ارزش و راهبردها میباشد.
Purpose: The purpose of this research is to explain the sensory marketing policy in order to realize good governance in a society of recipients of financial services. Method: In the first part, which is the initial stage and qualitative assessment, the statistical population of the research consisted of professors, managers and experts in the field of sensory marketing, of which 10 people were selected as a series of experts. In the second part, which is a quantitative part, a sample of 384 people was selected from the community of recipients of financial services. Findings: the dimension of emotional performance with a factor load of 1.55, the dimension of emotional self-efficacy with a factor load of 1.27, and the dimension of sensory participation with a factor load of 1.25 have respectively been more valid than other dimensions. Conclusion: The dimension of emotional performance includes 4 components of understanding emotions, the quality of emotional relationships, responding to emotions and creating motivation, the dimension of sensory self-efficacy has three components of capacity-building, education and communication, and the dimension of emotional participation includes four dimensions of awareness, social skills, and value creation and strategies.