رابطه سرمایه انسانی و عملکرد شغلی (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد)
محورهای موضوعی : خطمشیگذاری عمومی در مدیریت
1 - مدرس دانشگاه
کلید واژه: ", تواناییهای شناختی", و ", تجربه", , ", سرمایه انسانی", , ", عملکرد شغلی", ,
چکیده مقاله :
یکی ازمسائل اساسی و مهم که مدیران سازمانها باآن مواجه هستند، جذب ونگهداشت سرمایه انسانی، تقویت وبهبود عملکرد آنها درجهت اثربخشی، کارایی و بهره وری بهتر ازکارکنان سازمانی خود میباشند.هدف این تحقیق تبیین رابطهی سرمایه انسانی باعملکرد شغلی است. این پژوهش برمبنای هدف از نوع کاربردی، ازحیث روش به دست آوردن دادهها از نوع توصیفی- همبستگی می باشد.جامعه آماری خود را کارمندان لیسانس به بالای دانشگاه (128 نفر) قرار دادیم.حجم نمونه وجامعهی آماری ما یکسان هستند.این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی میباشد. ابزار سنجش ما،دو پرسشنامه استاندارد سرمایهانسانی وعملکردشغلی میباشند.در این پژوهش از روش روایی صوری ومحتوایی استفاده گردید. مقدارآلفای کرونباخ بهدست آمده برای متغیر سرمایه انسانی 0.822 و عملکرد شغلی 0.908 می باشد. با استفاده از نرمافزارهای آماریSPSS22 و SmartPLS تجزیه وتحلیل دادهها انجام و بااستفاده از آزمونهایT و تحلیل مسیر فرضیهها بررسی شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد سرمایهانسانی و عملکردشغلی رابطهی معنی داری با هم دارند. ازمیان عوامل موجود در سرمایه انسانی، عوامل تواناییهای شناختیوتجربه، بیشترین رابطه را با عملکرد شغلی دارند. این پژوهش میتواند به مدیران سازمان درشناسایی ضعف ها و قوتهای ارتباطات افراد درون سازمان در جهت تقویت سرمایه انسانی کارکنان و در نتیجه بهبود عملکرد سازمان کمک نماید.
One of the important and fundamental issues facing themanagers of organizations is attracting and retaining human capital and further strengthening their effectiveness, efficiency and improvement of corporate employees.The purpose of this research is to explain the relationship between human capital and job performance.This research is a practical investigation. The used method is the descriptive- correlatire one.We set the statistical community which includes the staff of Branch with Bachelor's degree and higher, that is 128 people. This research has a major hypothesis and four sub-hypotheses.Our measurement tool is a standard human capital standard questionnaire and job performance questionnaire. In this study, face and content validity was used. The Cronbach's alpha value for the human capital variable is 0.822 and the job performance is 0.908.Data analysis was performed using SPSS22 and SmartPls software then, the hypotheses were examined using T-test and path analysis. The results of the research show that human capital and job performance have a significant relationship with each other.Of the factors in human capital the"cognitive abilities"and"experience"factors have the highest relationship with job performance.This research can help managers to identify the weaknesses and strengths of communication within the organization in order to strengthen the human capital of the employees.
_||_
رابطه سرمایه انسانی و عملکرد شغلی
(مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد)
چکیده
یکی از مسائل اساسی و مهم که مدیران سازمانها با آن مواجه هستند، جذب و نگهداشت سرمایه انسانی، تقویت و بهبود عملکرد آنها درجهت اثربخشی، کارایی و بهره وري بهتر از کارکنان سازمانی خود میباشند. هدف این تحقیق تبیین رابطهی سرمایه انسانی (دانش، تجربه، مهارتهای حرفهای و تواناییهای شناختی) با عملکرد شغلی (عملکرد وظیفهای و عملکرد زمینهای) است. این پژوهش برمبنای هدف از نوع کاربردی، از حیث روش به دست آوردن دادهها از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری خود را کارمندان لیسانس به بالای دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد یعنی 128 نفر قرار دادیم. حجم نمونه و جامعهی آماری ما یکسان هستند. این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی میباشد. ابزار سنجش ما، دو پرسشنامهی استاندارد سرمایه انسانی و عملکرد شغلی میباشند. در اين پژوهش از روش روايي صوري و محتوايي استفاده گردید. مقدار آلفای کرونباخ به دست آمده برای متغیر سرمایه انسانی 822/0 و عملکرد شغلی 908/0 می باشد. با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS22 و Smart PLS تجزیه و تحلیل دادهها انجام گرفته و سپس به بررسی فرضیهها با استفاده از آزمونهای T و تحلیل مسیر پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد سرمایه انسانی و عملکرد شغلی رابطهی معنیداری با هم دارند. از میان عوامل موجود در سرمایه انسانی، عوامل «تواناییهای شناختی» و «تجربه»، بیشترین رابطه را با عملکرد شغلی دارند. این پژوهش میتواند به مدیران سازمان در شناسایی ضعفها و قوتهاي ارتباطات افراد درون سازمان در جهت تقویت سرمایه انسانی کارکنان و در نتیجه بهبود عملکرد سازمان کمک نماید.
واژههای کلیدی: سرمایه انسانی، عملکرد شغلی، تواناییهای شناختی و تجربه.
مقدمه
با توجه به تغییرات چشمگیر در محیطهای سازمانی اجتماعی و تشدید عرصه رقابت در جهان امروزی سازمانها بیش از گذشته به دنبال جذب و از آن مهمتر حفظ و توسعه افراد برای انجام فرایندهای جاری و آتی خویش هستند. سازمانها به دنبال سرمایه جدیدی تحت عنوان سرمایه انسانی1 هستند، به جرأت میتوان گفت که سرمایه انسانی عاملی است که بیش از هر عامل دیگری بر روی رشد و بقای سازمانی تأثیرگذار است. مطالعات و بررسیهای زیادی در مورد تأثیر امکانات آموزشی بر روی رشد و یا عدم رشد اقتصاد کل کشور و جوامع صورت گرفته است (حسنعلی زاده و سعادت 1390). عملکرد انسان در درون سازمان انعکاسی از دانش، مهارت و ارزشهای او است. به همین منظور شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد کارکنان یکی از اهداف بهسازی نیروی انسانی در مدیریت بخشهای دولتی است که برای سنجش دانش، توانایی، انگیزش، رفتار شغلی و عملکردی کارکنان پایهریزی می شود (کیذوری 1392).
بیان مسئله
در محیط پیچیده و متلاطم امروزی، هدف اصلی کسب و کار، دستیابی به مزیت رقابتی برتر و بهبود عملکرد سازمانی است. کسب مزیت رقابتی به سازمان اجازه میدهد عملکرد خود را بهتر از رقبا بهبود بخشد (رادان 1 و همکاران 2009). برای این کار، سازمان به منابعی کمیاب، تقلیدناپذیر و غیرقابل جایگزینی نیاز دارد. این منابع در سه دستهی منابع ملموس، ناملموس و قابلیتهای سازمان طبقه بندی میشوند. اما مالکیت منابع به خودی خود مزیت رقابتی ایجاد نمیکند؛ بلکه ترکیب مناسب و منحصر به فرد بودن منابع است که مزیت رقابتی ایجاد میکند (آرینو2 و همکاران 2001). بهعلاوه مهمترین منابعی که می تواند برای سازمان مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند، منابع ناملموس مثل سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی است. باید توجه داشت مالکیت سرمایه ناملموسی که هم مزیت رقابتی ایجاد کرده و هم اهرمی برای افزایش عملکرد است، به سادگی میسر نیست (گریفیت3 و همکاران 2010).
در عصر فشردگی دانش و اقتصاد شبکهای، توانایی ایجاد سرمایه اجتماعی در میان شبکههای ارتیاطی حیاتی است و عاملی کلیدی برای افزایش عملکرد سازمانی محسوب میشود. نظریههای مفهومی نشان میدهد که سرمایه اجتماعی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی و موفقیت سازمان دارد؛ اما شواهد تجربی نتایج ناسازگاری از خود نشان میدهد (یانگ4 و همکاران 2011).
از سوی دیگر سازمان مورد مطالعه –دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد- در چرخه عمر سازمانی خود از مرحله رشد گذر کرده و در مرحله بلوغ میباشد و در فرایند توسعه خدمات آموزشی خود، مجبور به توسعه کیفی همراه با توسعه کمی است؛ لذا حرکت در این مسیر بدون بهرهگیري از سرمایههاي انسانی شاداب و کارآمد میسر نمیباشد. این امر در کنار ظهور رقباي متعدد که قسمت عمدهاي از سهم آموزش را در جامعه به خود اختصاص داده، لزوم توجه هر چه بیشتر این سازمان را به توسعهی سرمایههاي انسانی افزایش میدهد تا با تکیه بر آن بتواند ضمن توسعهی شبکههاي ارتباطی، زمینه جلب مشارکت و اعتماد عمومی را نیز فراهم سازد.
شواهد نشان میدهد استفاده مناسب از سرمایههای انسانی رفتار منفی کارکنان را کاهش، کیفیت کاری و همکاری کارکنان را افزایش و عملکرد شغلی را بهبود میبخشد. در مقابل، اگر سازمانی نتواند از این سرمایهها به نحو مطلوب استفاده کند، نگرش کارکنان به کار تضعیف میشود؛ حوادث حین کار و تعارض بینشخصی افزایش مییابد همچنین رضایت و عملکرد شغلی کارکنان کاهش مییابد (ماهاجان و بنسون5 2013). بنابراین سرمایههای انسانی امکان دستیابی به اهدافی را فراهم میکند که به تنهایی امکان آن میسر نیست. محققان بیان میکنند این سرمایهها راه حل بسیاری از مسائل هماهنگی، هزینههای مبادلاتی هنگفت و مسائل ارتباطات میان فردی است و میتواند کارآمدی و اثربخشی را افزایش دهد (کلوپتان6 2011). بنابراین، مسئله اصلی این است که چگونه و از طریق چه فرایندی سرمایههای انسانی به بهبود عملکرد کمک میکنند.
بلوغ و توسعه تئوري سرمایه انسانی به دو دههي اخیر برمیگردد. مطالعه و بررسی سرمایه انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی شناخت مسئولان را از این رابطه بیشتر کرده و همچنین، با بررسی وضعیت سرمایه انسانی و مؤلفههاي آن میتوان پی برد، کدام بعد از ابعاد آن در سازمان مورد مطالعه قويتر یا ضعیفتر هستند؛ از این طریق میتوان اقدام به بهبود این سرمایه نمود، که این به نوبه خود در تحقق بهتر و آسانتر اهداف و افزایش عملکرد و بهرهوری دانشگاه قطعاً مؤثر خواهد بود.
پیشینه پژوهش
در سال 1954 لوئیس مفهوم توسعه اقتصادی را همراه با تراکم نامحدود نیروی کار وارد ادبیات اقتصادی نمود. اما اصطلاح سرمایه انسانی به علت جنبههای منفی آن (که به عنوان عامل تولیدی همانند ماشینآلات و ابزاری تولیدی مورد استفاده قرار میگرفت) تا زمان سیسیل پینگو (1956) که برای اولین بار به ارائه آن پرداخت مورد مطالعه چندانی قرار نگرفت. بعد از آن استفاده از اصطلاح سرمایه انسانی در پژوهشهای جدید نئوکلاسیکها در پژوهشهای مینسر2 مشاهده شد. وی در مقالهای در مجله اقتصاد سیاسی در سال 1958 به بررسی سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و توزیع درآمدهای شخصی پرداخت سپس شولتز3 به توسعه این موضوع کمک شایانی نمود. اما باید سرمایه انسانی را مدیون تلاشهای گری بیکر4 دانست او در سال 1963 با انتشار کتابی به همین نام سرمایه انسانی را وارد ادبیات اقتصادی نمود که کتاب او مرجع استاندارد بسیاری از پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه است (حسنعلی زاده و سعادت، 1390).
مطالعات مختلف به این نتیجه رسیدند که متغیرهای سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی دارای همبستگی مثبت با عملکرد سازمانیاند (دیمو و شفرد5 2005). فلسیو، کوتو و کایادو (2014) بیان کردند که سرمایه انسانی بر عملکرد سازمانی تأثیر میگذارد. گینز و لاکوین6 (2010) بیان میکنند که همبستگی معنی داری بین سرمایههای انسانی و عملکرد کارکنان وجود دارد. آلپکان7 (2010) نیز معتقد است آن دسته از سرمایههای انسانی که بهتر آموزش دیدهاند، بهتر میتوانند به خود، سازمان و جامعه منفعت برسانند. بنابر اظهار دیویدسون و هانیگ (2003)، دانش ضمنی به دست آمده از تجربه گذشته درکسب و کار جدید، به طور ویژه، برای کارآفرینان جدید از اهمیت بالایی برخوردار است. اما سرمایه انسانی به تنهایی برای تضمین موفقیت کافی نیست. این محققان همچنین گزارش کردند تشویق دوستان و خانواده رابطه بسیار قوی با شکلگیری فعالیت کارآفرینانه دارد. براساس مطالعات و تحقیقات شولتز (1971)، ساکاموتو و پاور (1995) و وودهال (1997) تحصیلات وآموزشهای رسمی ابزارهایی مهم و لازم برای بهبود ظرفیتهای تولید یک جامعه هستند. سرمایههای انسانی با کاهش ریسک و افزایش بازدهی سرمایهگذاری، عملکرد را افزایش میدهند (فلسیو و همکاران 2014).
تورج بیگی و محمدحسن فطرس(1388) در تحقیقی با عنوان «اندازهگيري ميزان تأثير سرمايه انساني بر عملکرد سازماني صنعت بانکداري ايران: از ديدگاه داراييهاي نامشهود» به این نتایج خوبی در تأیید اثرگذاری سرمایه انسانی به عنوان یک متغیر غیرمالی بر عملکرد سازمانی به دست آوردند.
اسماعیل اسمعیلی عیان (1392) در پایاننامه کارشناسی ارشد خود بیان میکند: بین سرمایه انسانی و عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی استان آذربایجان غربی از نظر کارکنان رابطه معناداري وجود دارد.
تیمور محمدی و سیروس امیدوار (1392) بیان میکنند که با وجود سرمایهگذاريهاي عظیم بر روی سرمایه انسانی در ایران که عمدتاً توسط درآمدهاي نفتی تأمین مالی شده است، کیفیت پایین نهاده باعث کندي رشد اقتصادي شده است.
فرناز شجاآفرین و نوشین محمودپور (1393) در مقالهای نقش مدیریت تکنولوژی، تحقیق و توسعه را در راستای تبدیل منابع انسانی به سرمایه انسانی بر عملکرد سازمان در حوزه های کیفیت و نوآوری -که به عنوان مهمترین منابع در کسب مزیت رقابتی برای سازمانها مطرح بوده مورد بررسی قرار داده و تأیید نمودهاند.
مروری بر ادبیات پژوهش
برخی از پژوهشگران سرمایه انسانی معتقدند که سرمایهگذاری بر روی افراد موجب بهرهوری اقتصادی سازمانهای و جوامع خواهد شد. نقش کلیدی نیروی انسانی و سرمایه انسانی در رشد و توسعه سازمانها پیشرو در اقتصاد جهانی برای هیچکس پوشیده نیست (حسنعلیزاده و سعادت 1390).
همانطور که سازمانها نیازمند افرادی هستند که با معلومات بوده و از مهارتهای حل مسئله و توانایی تصمیم گیری اثربخش برخوردار باشند، به نظر میرسد که سرمایه انسانی منبع استراتژیک اصلی برای مزیت رقابتی پایدار در محیط به سرعت پویا و متغیر امروزی باشد (بانتیس8 و همکاران 2007؛ کمپبل9 و همکاران،2012؛ من جیستا10، 2006). با توجه به اینکه محصولات و خدمات یک شرکت، همیشه به وسیله کارکنانش فراهم میشوند، واضح است که توانایی شرکت برای تولید محصولات جدید با کارایی عملیاتی و مدیریتی بالاتر یا سطح بهرهوری و کیفیت بالاتر، ارتباط نزدیکی با سرمایه انسانی آن دارد (کابلو- مدینا11 و همکاران 2011). سرمایه انسانی جنبه مهمی از سرمایه فکری بوده و شرکتهایی که به اهمیت آن پی برده و روی کارکنان خود سرمایهگذاری کردهاند درواقع، گرایش به عملکرد عملیاتی بهتر داشتهاند (سلیم12 و همکاران 2007، وانگ13 و همکاران،2011).
تعاریف سرمایه انسانی
دایرهالمعارف علوم اجتماعي، سرمايه انساني را «ذخيره اندوخته شده از استعدادها، مهارتها و دانش ميداند که در آمد کارگر را در بازار نيروي کار افزايش ميدهد» (نقل از سلیمیفرد 1394). سرمایه انسانی عبارت است از موجودی شایستگیها، دانش، ویژگیهای فردی و اجتماعی که در تواناییهای نیروی کار انعکاس مییابد و او را قادر میسازد تا ارزش اقتصادی ایجاد کند (روشن 1391). سازمان همکاريهاي اقتصادي براي توسعه 14سرمايه انساني را در سال 1998 «دانش، مهارتها، شايستگيها و ويژگيهاي موجود در افراد که به فعاليتهاي اقتصادي مربوط باشند» تعریف میکند. (سلیمیفرد، 1394).
سرمایه انسانی عبارت است از سرمایهگذاری بر روی منابع انسانی جهت افزایش بازدهی آن ها که این هزینهها با هدف بهرهبرداری در آینده انجام خواهد شد (حسنعلیزاده و سعادت 1390). براساس نظریه سرمایه انسانی، دانش مهارتهای شناختی بیشتری برای افراد به ارمغان آورده و بنابراین، بالقوه بهرهوری وکارایی آنها را جهت توسعه فعالیتها تحریک میکند (بیکر15 1964؛ مینکر16 1974). دیویدسون و هانیگ (2003) استدلال میکنند که آموزش رسمی به نظر می رسد که عامل تعیین کننده موفقیت در فرآیند کسب وکار یا شکلگیری فعالیتها نیست. هماهنگ کردن دانش پراکنده در بین افراد یکی از تواناییهای متمایز کارآفرینان است که با دانش و مهارتهای به دست آمده از آموزش و تجربه قبلی کاری رابطه دارد. به علاوه، دریافت ریسک و فرصت تحت تأثیر توانایی انباشت دانش جدید است که به تجربه ذخایر دانش صریح کسب شده از نهادهای آموزشی و دانش ضمنی کسب شده از تجربه در یک زمینه خاص بستگی دارد (کوهن و لوینزال17 1990).
سرمایه انسانی درمطالعات متعدد به عنوان یک عامل مهم و حیاتی برای عملکرد سازمانی مورد توجه قرار میگیرد (کولومبو و گریلی18 2005، گیمنو19 و همکاران 1997). خصوصیات مرتبط با سرمایه انسانی آموزش، تجربه و دانش هستند (ریث20 و همکاران 1995)، که دسترسی به دامنه گستردهتری از فرصتها را امکان پذیر می سازد (دیویدسون و هانیگ21 2003، گیمنو و همکاران 1997). آنها معتقدند که سطح بالاتر آموزش با عملکرد رابطه مثبت دارد. دیمو و شفرد22 نیز تجربه کاری، تجربه مدیریت و تجربه قبلی کارآفرینی را با فعالیت شرکت مرتبط میدانند. هچ و ویژ23 مطرح کردند که هیچ الگوی واضحی از رفتار و گرایش شناختی وجود ندارد که موفقیت کسب و کار را تضمین کند. سالهای تجربه کاری گذشته اثر قابل توجهی بر رشد ندارد (برودرل و پریسندورفر24 2000). اما در هر حال، تجربهی گذشته مدیریت و تجربه کارآفرینی بر عملکرد اقتصادی شرکت های جدید اثر مثبت دارند (گیمنو و همکاران 1997).
شرکت ها باید به چیزی فراتر از ساختار متناسب با فعالیتهای تسهیم دانش25 توجه کنند. آنها باید درک واضحی از اثرات تسهیم دانش و سرمایه فکری26 بر عملکرد شرکت داشته باشند. زمانی که بهبود عملکرد مالی در ارجحیت باشد، مدیران باید تلاش بیشتری جهت افزایش دانش و تجربه کارکنان خود کنند تا سرمایه انسانی توسعه پیدا کند. دوم این که، شرکتها باید با احتیاط بیشتری با تسهیم دانش برخورد کنند. با توسعه تکنولوژی اطلاعات27، تسهیم دانش به فرایند توسعه و انباشت سرمایه فکری سرعت بخشیده و در نتیجه عملکرد شرکت ارتقا خواهد یافت (وانگ و همکاران 2014).
سنجش سرمایه انسانی و اهمیت آن
درک موضوع واهمیت سرمایه انسانی باعث شده اغلب کشورها تلاشهای بسیار گستردهای برای سنجش مؤثر و کارآمد سرمایههای انسانی انجام دهند تا درک صحیحی از جایگاه و وضعیت فعلی خویش در محیط های بیرونی داشته باشند و نقاط قوت و ضعف درون سازمانی خویش را شناسایی کنند از لحاظ دیگر سنجش سرمایه انسانی منبع بسیار مهمی برای تدوین و اجرای سیاستهای مربوط به منابع انسانی میباشد. فلسیو و همکاران (2014) سرمایه انسانی را شامل چهار بعد میدانند:
1.دانش28: این بعد شامل تحصیلات دانشگاهی فرد، تحصیلات دانشگاهی مدیر، آموزشهای تخصصی فرد و آموزشهای تخصصی فرد و آموزشهای تخصصی مدیر میشود.
2.تجربه29: این بعد شامل تجربهی کسب و کار، تجربهی رهبری یا مدیریت، تجربهی کار تجاری، تجربهی صنعتی و تجربهی متنوع میشود.
3. مهارتهای حرفهای30: این بعد شامل تخصص حرفهای در عرصهی فنی یا فناوری، تخصص حرفهای در مدیریت سازمان، دانش گسترده و مهارتهای ارتباطات و اطلاعات میشود.
4.توانایی های شناختی31 : این بعد شامل تصمیم گیری راهبردی در شرایط ریسک، توانایی نوآوری، ادارهی ریسک و تهدید و جستجو و اکتشاف فرصتها میشود.
در این تحقیق سرمایه انسانی با چهار بعد دانش، تجربه، مهارتهای حرفهای و تواناییهای شناختی سنجیده میشود.
عملکرد
بازنگری و ارزشیابی عملکرد فرایندی است که طی آن سرپرستان به ارزیابی و گزارشدهی در خصوص عملکرد، پیشرفتها، تواناییها، آمادگی برای موفقیتهای آتی و دیگر ویژگیهای کارکنان تحت پوشش خود میپردازند (بووی 1369، 251). عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد. بنابراین عملکرد سازمانی یک سازهی کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد (رهنورد 1387). هو32 (2008) بیان میدارد عملکرد سازمانی شاخصي است كه چگونگي تحقق اهداف يك سازمان يا مؤسسه را اندازهگيري مينمايد. سنجش و اندازهگیری کار و نتیجهی بهدست آمده از کار با مقیاس و شاخصی که بتوان کمیت و کیفیت مورد نظر را با دقت به گونهای عینی و به دور از داوریهای شخصی و ملاکهای مبهم ارزشیابی اندازهگیری کرد (مهدویان 1371، 225). اكثر محققان بر اين اعتقادند كه عملكرد شغلي يك سازه چند بعدي است و دو مورد مهم از اين ابعاد عبارتنداز: عملكرد زمينهاي و وظيفهاي.
1.عملكرد وظيفهاي33: شامل رفتارهايي ميشود كه در فعاليتهاي مربوط به تبديل و نگهداري در سازمان از قبيل توليد محصول، مديريت زيردستان، ارائه ی خدمات و فروش كالا دخالت دارند.
2.عملكرد زمينهاي34: به عنوان رفتاري تعريف ميشود كه برروي زمينهی روان شناسي، اجتماعي و سازماني كه كار انجام ميشود (از قبيل كار به صورت تعاوني با ديگران، پشتكار جهت رسيدن به اهداف مشكل، پيروي از قوانين سازمان و...) تأثير ميگذارد. در واقع عملكرد زمينهاي به آن دسته از فعاليتهاي مربوط به شغل گفته ميشود (از قبيل كار كردن سخت، كمك به ديگران) كه به صورت غيررسمي در اثربخشي سازماني تأثير دارند ولي به طور رسمي به عنوان بخشي از شغل يا وظيفه تلقي نميشوند (مورهد و گريفين 1380، 479).
رابطه مفاهیم سرمایه انسانی و عملکرد
فعالیتهای منابع انسانی به دلیل فراگیری و اهمیت بالایی که در سازمان دارند، تأثیر قابل توجهی را بر منابع سازمان بر جای میگذارند. در گذشته عمده تمرکز پژوهشگران و کارگزاران سازمانی بر سرمایههای مادی و فیزیکی سازمانها بود؛ لیکن در دهههای اخیر سرمایههای غیر مادی نیز توجه اندیشمندان علوم سازمان و مدیریت را به خود مشغول داشته است. سرمایه انسانی نهادهای است که میتواند ضمن تغییر خود، سایر نهادههای تولید را نیز دگرگون و متعادل کند و مبنایی برای نوآوری در حوزه تکنولوژی و تحقیق و توسعه سازمان را فراهم آورد و در سطح وسیع با افزایش توان رقابتی سازمان بهعنوان مؤلفهای در جهت بهبود عملکرد سازمان موجب رشد اقتصادی و سودآوری شود.
در دیدگاه مدیریت استراتژیک منابع انسانی، تمامی دانش و مهارت موجود در سازمان، استراتژیک محسوب نمیشوند. پس تعیین انواع سرمایه انسانی موجود در سازمان و اینکه چگونه میتوانند بهعنوان منبعی برای ایجاد مزیت رقابتی محسوب شوند، اولین گام در این راه است. با نگاهی مبتنی بر منابع به سازمان در مییابیم که منابع تنها زمانی برای ما ارزشمند هستند که باعث رشد کارآیی شده و امکان سرمایهگذاری در فرصتها و مقابله با تهدیدات را برای ما ایجاد کنند. پس در این نگاه، سرمایه انسانی سازمان از طریق همکاری در کاهش هزینهها یا بهبود خدمات و محصول برای مشتریان، ارزش آفرینی میکند.
روش شناسی پژوهش
در این تحقیق از روش کتابخانهای برای جمعآوری اطلاعات در مورد ادبیات، سوابق مسئله و موضوع پژوهش استفاده شده است و از روش میدانی نیز برای گردآوری اطلاعات و نظرات شخصی افراد جامعه و نمونه مورد نظر استفاده شده است. روش تحقيق مورد استفاده در اين پژوهش برمبنای هدف از نوع کاربردی و از حیث روش به دست آوردن دادهها از نوع توصيفي- همبستگی ميباشد. چون هدف محقق از انجام اين تحقيق، توصيف عيني و یافتن همبستگی بین متغیرهای هر فرضیه و تصمیمگیری در خصوص رد یا قبول آن است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد. پرسشنامهی استاندارد سرمایه انسانی از مقالهی «سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و عملکرد35» نوشته شده توسط فلسیو و همکاران (2014) گرفته شده است. از این پرسشنامه برای سنجش متغیر سرمایه انسانی استفاده شده است. برای سنجش متغیر عملکرد شغلی نیز از پرسشنامهی استاندارد عملکرد شغلی کونوی (1997) استفاده شده است.
جامعه آماری ما کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد میباشند. دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد 223 کارمند رسمی در مقاطع فوق لیسانس، لیسانس، دیپلم و زیر دیپلم دارد. از آنجایی که پاسخ دادن به سؤالات پرسشنامه کمی دشوار و تا حدودی تخصصی میباشد، پرسشنامه بین کارکنان لیسانس به بالای سازمان که جمعاً 128 نفر میباشند، با روش سرشماری پرسشنامه توزیع شد. از این تعداد پرسشنامهی توزیع شده، 109 عدد قابل استفاده بودند.
روايي ابزار
منظور از روايي اين است که مقياس و محتواي ابزار يا سؤالات مندرج در ابزار دقيقاً متغيرها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد؛ يعني اينکه هم دادههاي گردآوري شده از طريق ابزار مازاد بر نياز تحقيق نباشد و هم اينکه بخشي از دادههاي مورد نياز در رابطه با سنجش متغيرها در محتواي ابزار حذف شده باشد يا به عبارت ديگر، عين واقعيت را به خوبي نشان دهد (حافظنيا 1387، 155). به عبارت ديگر مقصود از روايي آن است که وسيلهی اندازهگيري، بتواند خصيصه و ويژگي مورد نظر را اندازه بگيرد (خاکي 1387، 288). روايي ابزار گردآوري دادههاي از جنبههاي مختلف مورد توجه قرار ميگيرد كه در اين پژوهش از روش روايي صوري و محتوايي استفاده گردید. پرسشنامه بین اساتید علم مدیریت توزیع و نظرات ایشان اعمال و پرسشنامه اصلاح گردید. روایی ابزار توسط اساتید محترم بررسي و مورد تأييد قرار گرفت.
اعتبار (پايايي)
پايايي ابزار که از آن به اعتبار، دقت و اعتمادپذيري نيز تعبير ميشود، عبارت است از اينکه اگر يک وسيله اندازهگيري که براي سنجش متغير و صفتي ساخته شده در شرايط مشابه در زمان يا مکان ديگر مورد استفاده قرار بگيرد، نتايج مشابهي از آن حاصل شود؛ به عبارت ديگر، ابزار پايا ابزاري است که از خاصيت تکرار پذيري و سنجش نتايج يکسان برخوردار باشد (حافظنيا 1387، 155). براي سنجش پايايي پرسشنامه نيز يك مرحله پيش آزمون انجام گرفت. بدين صورت كه ابتدا تعداد 30 پرسشنامه در جامعه مورد نظر به صورت تصادفی توزيع و جمع آوري گرديد و پس از واردكردن داده ها، با استفاده از نرم افزار spss ضريب پايايي (آلفاي كرونباخ) محاسبه گرديد. ضريب قابليت اعتماد نشانگر آن است كه تا چه اندازه ابزار اندازهگيري ويژگيهاي با ثبات آزمودني و يا ويژگيهاي متغير و موقتي وي را ميسنجد. دامنه ضريب قابليت اعتبار پرسشنامه از صفر (عدم ارتباط) تا 1+ (ارتباط كامل) است. مقدار آلفای بهدست آمده نباید کمتر از 7/0 باشد. در ادامه مقدار آلفاي کرونباخ براي هر يك از متغيرهاي پژوهش محاسبه شده و در جدول شماره (2) نمايش داده شده است.
جدول 2: مقدار آلفاي کرونباخ براي مؤلفهها
ابعاد | تعداد گویهها | مقدار آلفا |
سرمایه انسانی | 20 | 822/0 |
عملکرد شغلی | 13 | 908/0 |
یافتههای پژوهش
در این مقاله با بهرهگیری از تکنیکهای مناسب آماری، فرضیههای پژوهش، با توجه به دادههای جمع آوری شده توسط پرسشنامهها، مورد آزمون قرار گرفت. در ابتدا، توصیف دادههای جمعآوری شده از پرسشنامهها ارائه و سپس با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS22 و SmartPls (حداقل مربعات جزئی) تجزیه و تحلیل دادهها انجام گرفت و در ادامه به بررسی فرضیهها با استفاده از آزمونهای T و تحلیل مسیر پرداخته شد.
آمار توصیفی
از 109 نفر کل نمونه، 9/56 درصد پاسخگویان مرد و 1/43درصد زن بودند. داده ها بیانگر این است که بیشترین حجم نمونه آماری را مردان تشکیل می دهند. از تعداد 109 نفر (پرسشنامهی جمعآوری شده)، 8/12 درصد بین گروههای سنی 25 تا 35 سال، 1/43 درصد بین 35 تا 45 سال و 44 درصد در گروه سنی 45 سال و بالاتر بودند. دادهها نشان میدهد که بیشترین میانگین سنی را گروه سنی 45 سال و بالاتر تشکیل میدهند و کمترین میانگین سنی مربوط به گروه سنی 25 تا 35 سال می باشد. 2/9 درصد دارای سابقه خدمت 1 تا 10 سال، 3/41 درصد 10 تا 20 سال سابقه خدمت و 5/49 درصد20 تا 30 سال، سابقه خدمت داشته اند. دادهها نشان میدهد که بیشترین میانگین سابقه خدمت را گروه 20 تا 30 سال تشکیل میدهند و کمترین میانگین مربوط به گروه 1 تا 10 سال می باشد.
آمار استنباطی
پس از آنکه دادهها بهوسیله نمونهگیری از یک جامعه گردآوری شدند مهمترین هدف آن است که استنباطها یا نکات کلی درباره آن جامعه را از اطلاعات جزیی نهفته در دادههای نمونه استخراج کرد. این امر با استفاده از آمار استنباطی صورت میگیرد. بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش استنباط آماری از آزمونهایی مانند: آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده شده است.
آزمون نرمال بودن دادهها
درابتدا نرمال بودن داده ها را بهوسیله آزمون کلموگراف اسمیرنوف مورد آزمون قرار میدهیم. نتایج این آزمون در جدول شماره (3) آمده است. با توجه به این جدول از آنجا که سطح معناداری براي تمام متغيرهاي آزمون از 05/0 کوچکتر است لذا می توان گفت که دادهها از توزیع نرمال تبعیت نمی کند. لذا برای بررسی فرضیهها از نرم افزار آماری Smartpls به دلایل زیر استفاده می شود.
جدول3 : آزمون کلموگراف اسمیرنوف
متغیر | سطح معناداري | نتيجه |
سرمایه انسانی | 001/0 | توزيع نرمال نیست |
عملکرد شغلی | 033/0 | توزيع نرمال نیست |
1. روش PLS (حداقل مربعات جزئی) شامل مجموعه ای از رگرسیونهای متوالی OLS می باشد و ضرورتی در نرمال بودن توزیع مشاهدات وجود ندارد.
2. استفاده از روش OLS نشان از سازگاری روش حداقل مربعات جزئی با نمونه های کوچک دارد. درحالیکه در روش CBSEM مبتنی برML یا GLS حداقل 200 نمونه مورد نیاز است.
3. با توجه به اینکه در PLS فرض بر این است که تمام بلوکها ترکیباتی خطی از معرفهایشان هستند، مشکلات شایعی همچون راهحلهای ناسره و مشخص نبودن عوامل که برخی مواقع در تکنیکهای CBSEM روی میدهد، بروز نمیکند (حنفی زاده و زارع رواسان، 1391). برای بررسی فرضیههای تحقیق ابتدا متغیرهای تحقیق را ساخته و سپس مدل کلی را را در نرم افزار Smart PLS اجرا کرده و بر اساس نتایج به دست آمده از الگوریتم PLS و آزمون ضریب مسیر در مورد روابط بین متغیرها تصمیم میگیریم.
تکوین مقیاس پایایی و روایی مدل پژوهش
ابتدا به منظور بررسي برازندگی و تکوین مقیاس، پایایی و روایی مدل مفهومي تحقيق، از چند مقیاس اصلی برازش مدل با استفاده از نرم افزار SmartPLS استفاده شد که نتايج در جدول شماره (4) آمده است.
[1] Raduan et al
[2] Ariño et al
[3] Griffith et al
[4] Yang et al
[5] Mahajan & Benson
[6] Clopton
جدول4: تشریح شاخص های برازندگی(روایی و پایایی)
نوع شاخص | شرح |
ρ دیلون- گلدشتاین: سنجشپایایی بهروش PLS | با توجه به اینکه آلفای کرونباخ برآورد سختگیرانه تری از پایایی سازگاری درونی متغیرهای مکنون (آلفا) ارائه میدهد، در مدلهای مسیری PLS از یک نسخه دیگر به نام (پایایی مرکب) استفاده میشود. وقتی مقدار ρ دیلون- گلدشتاین بزرگتر از 70/0 باشد؛ آن بلوک تک بعدی است (آذر و همکاران، 1391). |
روایی همگرا36 (َAVE): | روایی همگرا به این معناست که مجموعه معرف ها، سازه اصلی را تبیین میکنند. فورنل و لارکر(1981) استفاده از متوسط واریانس استخراج شده (َAVE) را به عنوان معیاری برای اعتبار همگرا پیشنهاد میکنند (حنفی زاده و زارع رواسان 1391). |
خروجی مدل در حالت معناداری:
در حالت معناداري در سطح اطمينان 95% مي توان بر اساس مقدار t در خصوص معناداري ضرايب مسيرها تصميم گيري كرد. در صورتي كه مقدار t بزرگتر از 96/1 باشد، آن مسير معنادار و درغير اينصورت آن مسير معنادار نيست (آذر و همکاران،1391).
عملکردشغلی |
س.انسانی |
شكل 2: خروجی مدل در حالت معناداری براي فرضيه اصلی
خروجی مدل در حالت استاندارد:
خروجی خروجی مدل در حالت استاندارد شامل الگوریتم PLS می باشد که در آن ضرایب مسیرنمایش داده شده است. اعدادی که بر روی مسیر بین سازه ها با یکدیگر نمایش داده میشود، ضریب مسیر نامیده میشود. این اعداد بیانگر بتای استاندارد شده در رگرسیون یا ضریب همبستگی دو سازه است. اعداد داخل دایره نیز نشان دهنده ضریب تعیین () سازه اصلی است و مقدار آن همیشه بین صفر و یک تغییر میکند. هر چه ضریب تعیین بزرگتر باشد نشان میدهد که خط رگرسیون بهتر توانسته تغییرات متغیر وابسته را به متغیر مستقل نسبت دهد (آذر و همکاران، 1391).
|
شکل 1: مدل مفهومی تحقیق
فرضیه اصلی پژوهش
سرمایه انسانی با عملکرد شغلی کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رابطه دارد.
فرضیه های فرعی پژوهش
1)دانش با عملکرد شغلی کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رابطه دارد.
2)تجربه با عملکرد شغلی کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رابطه دارد.
3)تواناییهای شناختی با عملکرد شغلی کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رابطه دارد.
4)مهارتهای حرفهای با عملکرد شغلی کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رابطه دارد.
بررسی فرضیه اصلی تحقیق
فرضیه اصلی: بین سرمایه انسانی با عملکرد شغلی رابطه وجود دارد.
جدول 5: بررسی فرضیه اصلی اول
مسیر | آماره t | ضریب مسیر | معنی داربودن/ نبودن مسیرها |
رابطهسرمایهانسانی با عملکردشغلی | 609/4 | **317/0 | تایید(مثبت یا مستقیم) |
01/0> P ** 05/0> P *
بر اساس مدل تحليل مسير در حالت ضريب استاندارد و معناداري مدل و با توجه به اينكه مقدار آماره t در مسیر سازه-های سرمایه انسانی و عملکرد شغلی (609/4)t= بزرگتر از 576/2 ميتوان چنين بيان کرد که در سطح اطمينان 99 درصد و سطح خطای 01/0 بین سرمایه انسانی با عملکرد شغلی کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رابطه وجود دارد. همچنین مقدار ضریب مسیر به دست آمده برای سازه های سرمایه انسانی و عملکرد شغلی، برابر با (01/0 p <،317/0= r) مثبت یا مستقیم می باشد. یعنی افزایش یک واحدی در متغیر سرمایه انسانی باعث افزایش (317/0) واحدی در عملکرد شغلی میشود.
س.انسانی |
عملکردشغلی |
634/0= AVE 832/0= ρ
شكل3: خروجی مدل در حالت استاندارد براي فرضیه اصلی
خلاصه نتایج به دست آمده از تحقیق
همچنان که در جدول شماره (6) قابل مشاهده است در صورتی که مقادیر t بزرگتر از 1. 96 باشد، سطح معناداری
جدول 6: آزمون فرضیات پژوهش و یافتههای آن ها با نتایج تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی
فرضیه | مسیر | آماره (t) | ضریب مسیر (t) | آزمون فرضیات | نتایج این فرضیه با نتایج تحقیقات زیر همسوست |
اصلی | رابطه سرمایه انسانی با عملکرد شغلی | 609/4 | **317/0 | رابطه وجود دارد | ذیگلری(1390)؛ مجتهدزاده و همکاران (1389)؛ یداللهی فارسی و رضوي (1391)؛ گینز و لاکوین (2010)؛ فلسیو و همکاران (2014)؛ اسمعیلیعیان(1392)؛ شمسیگوشکی و نعمتی (1394) |
فرعی 1 | رابطه دانش با عملکرد شغلی | 728/2 | **300/0 | رابطه وجود دارد | فلسیو و همکاران (2014)، شمسی گوشکی و نعمتی(1394) |
فرعی 2 | رابطه تجربه با عملکرد شغلی | 999/4 | **437/0 | رابطه وجود دارد | فلسیو و همکاران (2014)، شمسی گوشکی و نعمتی(1394) |
فرعی 3 | رابطه مهارتهای حرفهای با عملکرد شغلی | 218/5 | **374/0 | رابطه وجود دارد | فلسیو و همکاران (2014)، شمسی گوشکی و نعمتی (1394) |
فرعی 4 | رابطه تواناییهای شناختی با عملکرد شغلی | 101/11 | **623/0 | رابطه وجود دارد | فلسیو و همکاران (2014)، شمسی گوشکی و نعمتی (1394) |
آن 05/0 میباشد. همچنین، برای مقادیر t بزرگتر از 576/2 و 29/3 سطح معناداری به ترتیب 01/0 و 001/0 میباشد (حنفیزاده و زارع رواسان 1391، 59).
نتیجهگیری و پیشنهادها
هدف این تحقیق تبیین رابطهی سرمایه انسانی (دانش، تجربه، مهارتهای حرفهای و تواناییهای شناختی) با عملکرد شغلی (عملکرد وظیفهای و عملکرد زمینهای) است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان (کارمندان لیسانس به بالای) دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد است. نتایج تحقیق نشان میدهد که سرمایه انسانی و عملکرد شغلی رابطهی معنی داری با هم دارند. از میان عوامل موجود در سرمایه انسانی، عوامل تواناییهای شناختی و تجربه، بیشترین رابطه را با عملکرد شغلی دارند.
گینز و لاکوین (2010) بیان میکنند که سرمایههای انسانی، عامل اصلی موفقیتاند و همبستگی معنی داری بین آنها و عملکرد کارکنان وجود دارد. آلپکان (2010) نیز بیان میکند آن دسته از سرمایههای انسانی که بهتر آموزش دیدهاند، تجربهی کاری بیشتری دارند و زمان، انرژی و منابع بیشتری صرف بهبود مهارتهای خود کردهاند، بهتر میتوانند به خود، سازمان و جامعه منفعت برسانند. براساس مطالعات و تحقیقات شولتز (1971)، ساکاموتو و پاور (1995) و وودهال (1997) تحصیلات وآموزشهای رسمی ابزارهایی مهم و لازم برای بهبود ظرفیتهای تولید یک جامعه هستند. آنان از سرمایه انسانی این استدلال را دارند یک جمعیت تحصیل کرده یک جمعیت مولد میباشد. از این رو، سرمایههای انسانی با کاهش ریسک و افزایش بازدهی سرمایهگذاری، عملکرد را افزایش میدهند. جدول شماره (6) نشان میدهد که نتایج این تحقیق توسط سایر تحقیقات نیز تأیید شده است.
-با توجه به نتایج آزمون فرضیههای دوم و چهارم فرعی، عوامل «تجربه» و «تواناییهای شناختی»، بیشترین رابطه را با عملکرد شغلی دارند؛ از اینرو به مدیران دانشگاه پیشنهاد میشود که با ارزش قایل شدن برای نیروهای باتجربه، عملکرد را بهبود بخشند. در این راستا هنگام تشکیل دورههای آموزش ضمن خدمت، فرصتها و تهدیدهای پیش روی دانشگاه آزاد و همچنین نوآوریها و تکنیکهای جدید را به کارکنان آموزش و یادآوری کنند؛ با این کار «تواناییهای شناختی» کارکنان و در نتیجه عملکرد آنان بهبود خواهد یافت.
-به مدیران دانشگاه پیشنهاد میشود که با بهبود تخصص حرفهای خود در مدیریت سازمان، ایجاد تجارب متنوع بهویژه تجربهی کار فنی یا کار با فناوریهای مدرن، افزایش توانمندی در جستوجو و اکتشاف فرصتها، ارتقای تحصیلات دانشگاهی کارکنان عملکرد کارکنان را بهبود بخشند.
-به مدیران دانشگاه پیشنهاد میشود که با بهبود تخصص حرفهای خود در مدیریت سازمان، ایجاد تجارب متنوع بهویژه تجربهی کار فنی یا کار با فناوریهای مدرن، افزایش توانمندی در جستجو و اکتشاف فرصتها، ارتقای تحصیلات دانشگاهی کارکنان عملکرد کارکنان را بهبود بخشند.
-برای غنای بیشتر سرمایه انسانی، پیشنهاد میشود کارکنانی را انتخاب و استخدام کنند که از مهارتهای عمومی بیشتری برخوردار باشند و با آموزشهای تخصصی مناسب و مرتبط با حیطهی کاری، آنها را اثربخشتر کنند. با این کار، سرمایههای انسانی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل میشود.
- از شاخصهاي سرمایه انسانی در سیستم هاي ارزیابی عملکرد استفاده شود.
منابع و مآخذ:
آذر، عادل؛ غلامزاده، رسول؛ قنواتي، مهدی.(1391). مدلسازي مسيري-ساختاري در مديريت كاربرد نرم افزار Smart PLS. تهران: انتشارات نگاه دانش، چاپ اول.
بووی، آنجلا ام.(1369). ترجمهی محمد صائبی. مدیریت نظامهای حقوق و دستمزد. تهران: مركز آموزش مديريت دولتي.
اسمعیلی عیان، اسماعیل.(1392). بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با سرمایه انسانی و تأثیر آنها در عملکرد کارکنان. مطالعه موردي سازمان تأمین اجتماعی در استان آذربایجان غربی. پاياننامهي كارشناسي ارشد مدیریت دولتی. دانشکده مدیریت. دانشگاه آزاد واحد مهاباد.
بیگی، تورج؛ فطرس، محمدحسن.(1388). اندازهگيري ميزان تأثير سرمايه انساني بر عملکرد سازماني صنعت بانکداري ايران: از ديدگاه داراييهاي نامشهود. مجله مدیریت صنعتی دانشکده علوم انسانی دانشگاه سنندج. 14 (10)، صص89-81.
حافظ نیا، محمدرضا.(1387). مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران: انتشارات سمت، چاپ چهاردهم.
حسنعلی زاده، ابر؛ سعادت، مهدی.(1390). آشنایی با مفاهیم سرمایه انسانی. http://system، parsiblog com.
حنفي زاده، پيام؛ زارع رواسان، احد.(1391). روش تحليل ساختارهاي چندسطحي با استفاده از نرمافزار Smart PLS. تهران : انتشارات ترمه، چاپ اول.
روشن، احمد رضا. (1391). سرمایه انسانی ستون اصلی توسعه اقتصادی، روزنامه دنیای اقتصاد. شماره 2772. بار کد خبر: DEN-519799 .
رهنورد، فرج اله .(1387). عوامل مؤثر بر ارتقای عملکرد سازمانهای بخش دولتی ایران، پژوهشنامهی علوم انسانی و اجتماعی مدیریت، 8 (4) (پیاپی 31).
سلیمی فرد، مصطفی. نقش وقف در تشکيل سرمايه انساني و اجتماعي و بسترسازي توسعه اقتصادي، وبلاگراسخون. http://rasekhoon.net/article.
شجاآفرین، فرناز؛ نوشین محمودپور.(۱۳۹۳). بررسی تأثیر مدیریت تکنولوژی و سرمایه انسانی بر عملکرد سازمان. کنفرانس بین المللی توسعه و تعالی کسب و کار. تهران: مؤسسه مدیران ایدهپرداز پایتخت ویرا.
کیذوری، امیرحسین.(1392). سيستم اثربخش ارزشيابي عملكرد كاركنان. مباني، رويكردها و روشها .رساله دکتری. دانشگاه شهيد بهشتی.
محمدی، تیمور؛ امیدوار، سیروس.(1392). اثرات متقابل سرمایه انسانی و نهادها بر فرایند رشد اقتصادي و اشارات آن براي اقتصاد ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار). 15 (1): 208-185.
مورهد، جی؛ گريفين، ک.(1380). ترجمهی سيد مهدي الواني؛ غلامرضا معمارزاده. رفتار سازماني. تهران: انتشارات مرواريد.
مهدویان، اکبر.(1371). ارزشیابی عملکرد و شایستگی مبتنی بر کار مدیران. تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی.
Abo-jarard, I. Y., Yousof, N., Nikbin, D. (2010).A Review Paper on Organizational Culture and Organizational Performance. International Journal of Business and Social Science, 1 (3), 26-46.
Alpkan, L., Bulut, C., Gunday, G., Ulusoy, G., & Kilic, K. (2010). Organizational support for intrapreneurship and its interaction with human capital to enhance innovative performance. Management decision, 48(5), 732-755.
Ariño, A., De la Torre, J., & Ring, P. S. (2001). Relational quality: managing trust in corporate alliances. IESE Business School. D/434.
Augusto Felício, J., Couto, E., & Caiado, J. (2014),"Human capital, social capital and organizational performance", Management Decision, Vol. 52 Iss 2 pp. 350 – 36.
Bates, T. (1995), “Self-employment entry across industry groups”, Journal of Business Venturing, Vol. 10, pp. 143-156.
Becker, G. (1964), Human Capital, University of Chicago Press, Chicago, IL.
Bontis, N, Seleim, A. and Ashour, A. (2007), “Human capital and organizational performance: a study of Egyptian software companies”, Management Decision, Vol. 45 No. 4, pp. 789-801.
Bruderl, J. and Preisendorfer, P. (2000), “Fast growing businesses: empirical evidence from a German study”, International Journal of Sociology, Vol. 30, pp. 45-70.
Cabello-Medina, C., Lopez-Cabrales, A. and Valle-Cabrera, R. (2011), “Leveraging the innovative performance of human capital through HRM and social capital in Spanish firms”, International Journal of Human Resource Management, Vol. 22 No. 4, pp. 807-828.
Colombo, M. and Grilli, L. (2005), “Founder’s human capital and the growth of new technology-based firms: a competence-based view”, Research Policy, Vol. 34, pp. 795-816.
Dakhli, M. & Clercg, D. (2004). Human capital, social capital, and innovation a multi-country study, Entrepreneurship & Regional Development: An International Journal, 2(16)107-128.
Davidsson, P. and Honig, B. (2003), “The role of social and human capital among nascent entrepreneurs”, Journal of Business Venturing, Vol. 18, pp. 301-331.
Dimov, D. and Shepherd, D. (2005), “Human capital theory and venture capital firms'': exploring “home runs” and “strike outs”, Journal of Business Venturing, Vol. 20, pp. 1-21.
Gates, S., & Langevin, P. (2010). Human capital measures, strategy, and performance: HR managers' perceptions. Accounting, Auditing & Accountability Journal, 23(1), 111-132.
Gimeno, J., Folta, T., Cooper, A. and Woo, C. (1997), “Survival of the fittest? Entrepreneurial human capital and the persistence of underperforming firms”, Administrative Science Quarterly, Vol. 42, pp. 750-783.
Griffith, D. A., Yalcinkaya, G., & Calantone, R. J. (2010). Do marketing capabilities consistently mediate effects of firm intangible capital on performance across institutional environments? Journal of World Business, 45(3), 217-227.
Hatch, J. and Zweig, J. (2000), “What is the stuff of an entrepreneur”, Ivey Business Journal, Vol. 65 No. 2, pp. 68-72.
Hite, J. (2005) “Evolutionary processes and paths of relationally embedded network ties in emerging entrepreneurial firms”, Entrepreneurship Theory and Practice, Vol. 29, pp. 113-144.
Ho, L. A. (2008). What Affects Organizational Performance? Industrial Management & Data Systems, 108(9).
Lochner, K., Kawachi, I. and Kennedy, B. (1999), “Social capital: a guide to its measurement” Health and Place, Vol. 5, pp. 259-270.
Longenecker, Clinton O. and Nykodym, Nick (1996). Public Sector Performance appraisal effectiveness: A Case Study, Public Personnel Management. Vol. 25. No. 2. Summer.
Mengistae, T. (2006), “Competition and entrepreneurs’ human capital in small business longevity and growth”, Journal of Development Studies, Vol. 42 No. 5, pp. 812-836.
Noe, R. A, Hollenbeck, J. R, Gerhurt, B & Wright, P. M. (2008). Human Resource Management: gaining Competitive advantage. New York: Mc GrawHill.
Portes, A. (1998), “Social capital: its origins and applications in modern sociology”, Annual Review of Sociology, Vol. 24, pp. 1-24.
Raduan, C. R., Jegak, U., Haslinda, A., & Alimin, I. I. (2009). Management, strategic management theories and the linkage with organizational competitive advantage from the resource-based view. European Journal of Social Sciences, 11(3), 402-418.
Seleim, A., Ashour, A. and Bontis, N. (2007), “Human capital and organizational performance: a study of Egyptian software companies”, Management Decision, Vol. 45 No. 4, pp. 789-801.
Wang, C. N. , Chang, Y. L. , Huang, Q. H. and Wang, C. H. (2011), “Assessment on intellectual capital management for Taiwanese pharmaceutical industry: using GRA and MPI”, African Journal of Business Management, Vol. 5 No. 7, pp. 2950-2958.
Wang, Z. N. and Wang, N. X. (2014), “Knowledge sharing, intellectual capital and firm performance Emerald Group Publishing Limited”, Management Decision Vol. 52 No. 2, 2014, pp. 230-258 .
Wide´n-Wulff, G. and Ginman, M. (2004), “Explaining knowledge sharing in organizations through the dimensions of social capital”, Journal of Information Science, Vol. 30 No. 5, pp. 448-458.
Writh, P., Smart, D. and McMahan, G. (1995), “Matches between human resources and strategy among NCAA basketball teams”, Academy Management Journal, Vol. 39, pp. 441-463.
Yang, J., Brashear Alejandro, T. G., & Boles, J. S. (2011). The role of social capital and knowledge transfer in selling center performance. Journal of Business & Industrial Marketing, 26(3), 152-161.
یادداشت ها
[1] Human capital
[2] j. Mincer
[3] Schulz
[4] Gery Becker
[5] Dimov, D. and Shepherd, D.
[6] Gates, S., & Langevin, P.
[7] Alpkan, Bulut, Gunday, Ulusoy & Kilic
[8] Bontis
[9] Campbell
[10] Mengistae
[11] Cabello-Medina
[12] Seleim
[13] Wang.
[14] Organisation for Economic Co-operation and Development )OECD)
[15] Becker
[16] Mincer
[17] Cohen and Levinthal
[18] Colombo and Grilli
[19] Gimeno
[20] Writh
[21] Davidsson and Honig
[22] Dimov and Shepherd
[23] Hatch and Zweig
[24] Bruderl and Preisendorfer
[25] Knowledge sharing
[26] Intellectual capital
[27] Information Technoology (IT)
[28] Knowledge
[29] Experience
[30] Professional proficiency
[31] Cognitive ability
[32] Ho, L. A.
[33] Task Performance
[34] Contextual Performance
[35] Human capital, social capital and organizational performance
[36] Convergent validity