تدوین روند اجرای نظام مدیریت دانش در بخش بازاریابی بین المللی صنعت نفت
محورهای موضوعی : آینده پژوهیبهروز نعمتی 1 , حسین وظیغه دوست 2 , کریم حمدی 3
1 - گروه مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 - گروه مدیریت بازرگانی،واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،ایران
3 - گروه مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
کلید واژه: کلیدواژگان: بازاریابی بین المللی, الویت بندی مولفه های زیرساخت اجرای مدیریت دانش, نظام مدیریت دانش صنعت نفت,
چکیده مقاله :
چکیده هدف مقاله حاضر تدوین روند اجرای نظام مدیریت دانش در بخش بازاریابی بینالمللی صنعت نفت است. برای این منظور در بخش کیفی از پارادایم تفسیری، رویکرد کیفی و استراتژی داده بنیاد(گرند تئوری) استفاده شده است. دادههای بخش کیفی توسط مصاحبه با 12 خبره (اساتید بازاریابی و خبرگان متخصص این حوزه در صنعت نفت) بدست آمده است. به منظور دسترسی به خبرگان از روش نمونهگیری هدفمند و تاکتیک تحلیل محتوای پنهان برای تجزیه و تحلیل مصاحبههای عمیق استفاده شده است و از نرم افزار مکس کیودا 2018 برای کدگذاری استفاده شده است. یافتهها و نتایج پژوهشها نشان میدهد که: خـلق دانش، جذب دانـش، سازماندهی دانش، ذخیره دانش، اشاعه دانش، کاربرد دانش، چشمانداز دانش، و در نهایت برنامهریزی دانش مولفههای اجرای نظام مدیریت دانش در بخش بازاریابی بینالمللی صنعت نفت هستند. در بخش کمی نیز از پارادیم فرااثبات گرا، رویکرد کمی و استراتژی توصیفی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بین کارکنان، مدیران و متخصصان وزارت نفت توزیع شد و و از نرم افزار SPSS برای تحلیل عاملی اکتشافی و از نرم افزار PLS برای تجزیه و تحلیل فرضیات استفاده شده است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد که سه مولفه ی: سازمان دهی دانش، ذخیره دانش و جذب دانش به ترتیب دارای اولویت اول تا سوم برای اجرای نظام مدیریت دانش در بخش بازاریابی بینالمللی صنعت نفت هستند. کلیدواژگان: بازاریابی بین المللی، الویت بندی مولفه های زیرساخت اجرای مدیریت دانش، نظام مدیریت دانش صنعت نفت،
Abstract The purpose of this article is to compilation the process of implementing the knowledge management system in the international marketing department of the oil industry. For this purpose, in the qualitative part, the interpretive paradigm, qualitative approach and data strategy of the foundation (Grand Theory) have been used. Qualitative data were obtained through interviews with 12 experts (marketing professors and experts in this field in the oil industry). In order to reach the experts, purposeful sampling method and hidden content analysis tactics have been used to analyze in-depth interviews and Max Kyoda 2018 software has been used for coding. Findings and research results show that: knowledge creation, knowledge acquisition, knowledge organization, knowledge storage, knowledge dissemination, knowledge application, knowledge perspective, and finally knowledge planning components of knowledge management system implementation in the international marketing department of industry are oil. In the quantitative part, the meta-positivist paradigm, quantitative approach and descriptive strategy are used. To collecting data, a questionnaire was distributed among employees, managers and experts of the Ministry of Oil and SPSS software was used for exploratory factor analysis and PLS software was used to analyze hypotheses. Findings and results show that the three components: knowledge organization, knowledge storage and knowledge acquisition have the first to third priority for the implementation of knowledge management system in the international marketing of the oil industry. Keywords: International Marketing, Prioritization of Knowledge Management Infrastructure Components, Oil Industry Knowledge Management System