تحلیل تطبیقی تمثیلهای حیوانات و گیاهان در ابیاتی از ادبیات عامیانهی استان کهگیلویه و بویراحمد
محورهای موضوعی : تمثیل در زبان و ادب فارسی
سید برزو جمالیان زاده
1
,
سارا وثوقیان منش
2
1 - استادیار زبان و ادبیّات فارسی، گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی 889-14665 تهران، ایران.
2 - زبان و ادبیات فارسی،علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج-ایران
کلید واژه: استان کهگیلویه و بویراحمد, اشعار لری, تمثیل, فابل, طبیعت.,
چکیده مقاله :
این پژوهش به تحلیل کاربرد و کارکرد تمثیل (Metaphor) در منظومه شعری عامیانه (ترانهها و اشعار شفاهی) مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، با تمرکز ویژه بر مفاهیم برگرفته از طبیعت، میپردازد. ادبیات شفاهی این منطقه سرشار از تصاویر بکر کوه، رودخانه، درختان بلوط و حیوانات است که بهعنوان بستری غنی برای انتقال مفاهیم اجتماعی، اخلاقی و عاطفی عمل میکنند. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی و دستهبندی تمثیلهای رایج طبیعتمحور و تبیین نقش آنها در بازتاب جهانبینی، ارزشها و باورهای مردم محلی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از روش گردآوری میدانی و بررسی متون جمعآوریشده، به واکاوی ساختار، عناصر و عمق معنایی این تمثیلها پرداختهشده است. یافتهها نشان میدهند که عناصر طبیعی نهتنها بهعنوان تشبیهات ساده، بلکه بهعنوان پایههای اصلی یک جهانبینی تمثیلی در این گویش به کار میروند؛ بهطوریکه بلوط نماد استقامت، رودخانه نماد گذر عمر و بهار نماد امید میشوند. این تمثیلها، زبانی قدرتمند برای انتقال مضامین پیچیده اجتماعی به شکلی ملموس و قابلدرک در فرهنگ لری فراهم آوردهاند.
This study analyzes the use and function of allegory (metaphor) in the folk poetry (songs and oral narratives) of the people of Kohgiluyeh and Boyer‑Ahmad Province, with a particular focus on motifs derived from nature. The oral literature of this region abounds with vivid imagery of mountains, rivers, oak trees, and animals, which serve as a fertile ground for conveying social, moral, and emotional meanings. The main objective of this research is to identify and categorize the common nature‑based allegories and to explain their role in reflecting the worldview, values, and beliefs of the local people.
Adopting a descriptive‑analytical method, and drawing upon field data and collected oral texts, the study explores the structure, components, and semantic depth of these allegories. The findings indicate that natural elements are not used as simple similes but rather as the core foundations of an allegorical worldview expressed in the local dialect. For instance, the oak tree symbolizes endurance, the river signifies the passage of time, and spring represents hope. These allegories provide a powerful linguistic vehicle for conveying complex social themes in a tangible and accessible form within Luri culture.
جمالیانزاده، سید برزو، (1395). رساله دکتری، گردآوری و بررسی ادبیات غنایی در استان کهگیلویه و بویراحمد. استادان راهنما: محمدحسین کرمی، جلیل نظری، دانشگاه شیراز.
2. حسینی، ساعد (1381). بخشی از شعر، موسیقی و ادبیّات شفاهی کهگیلویه و بویراحمد. یاسوج: فاطمیه.
3. داد، سیما (1383). فرهنگ اصطلاحات ادبی. تهران: مروارید.
4. داوری، فریدون (1384). پایاننامهی کارشناسی ارشد، بررسی یک سده شعر و شاعری در استان کهگیلویه و بویراحمد. استاد راهنما: دکتر رادمنش، دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد.
5. طاهری بویراحمدی، سیمین (1384). فرهنگ شفاهی مردم منطقهی کهگیلویه و بویراحمد. یاسوج: موسسهی انتشاراتی ساورز.
6. عمرانی، ابراهیم (1381). برداشتی از لالاییهای ایران: به همراه مجموعهای از لالاییهای کرمان، خراسان، فارس، مازندران و آذربایجان. تهران: پیوند نو.
7. غفاری، یعقوب (1362). نمونهای از اشعار محلّی استان کهگیلویه و بویراحمد. یاسوج: امیر.
8. لیکاف، جورج و مارک جانسون (1396)استعاره هایی که با آن زندگی می کنیم،تهران، نشرآگاه.
9. مجیدی کرایی، نورمحمد (1381). مردم و سرزمین کهگیلویه و بویراحمد. تهران: بازتاب اندیشه.
10 محمدی، محمدهادی، قایینی، زهره (1382). تاریخ ادبیات کودکان ایران: ادبیات شفاهی و دوران باستان. تهران: چیستا.
11. هدایت، صادق (1385). فرهنگ شفاهی مردم ایران. تهران: چشمه.
