شکل شناسی قصة عامیانة دارابنامه بیغمی
محورهای موضوعی : داستانی(با ویژگی ادبی وهنری)
زهرا کرد
1
,
رضا صادقی شهپر
2
,
شهروز جمالی
3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی،همدان، ایران
2 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران
کلید واژه: قصة عامیانه, دارابنامة بیغمی, شکل¬شناسی, عناصر روایی,
چکیده مقاله :
دارابنامه، اثر محمد بیغمی، قصهای حماسی-عیاری، متعلق به قرن نهم هجری و از جمله قصههای عامیانه است. قصّههای عامیانه برخی عناصر روایی مشترک دارند که آنها را از شکل و ساختار روایی واحد برخوردار کرده است و داستانگزاران به این الگوها پایبندند و به یاری همین عناصر و شگردها، ساختمان قصّة خود را سامان میدهند. نگارندگان در این پژوهش در پی بررسی دارابنامه از نظر شکل و عناصر روایی و پاسخ به این پرسش اصلی هستند که آیا این قصه مبتنی بر الگوی روایی و ساختاری قصههای عامیانة ایرانی است یا خیر؟ نتیجة بررسیها نشان میدهد که قصة مذکور از همان الگو پیروی کرده و از نظر شکل و ساختمان دارای همة عناصر روایی مشترک میان قصههای عامیانه است. عبارات آغازین، حضور راوی و نقّال در داستان، نامهنگاری، رؤیاپردازی، مداخلة نیروهای طبیعی و فراطبیعی در قصّه، شیوههای جنگ و شکل عاشق شدن قهرمان از جمله عناصر و شگردهایی است که در دارابنامة بیغمی مورد استفادة داستانگزار قرار گرفته و از منظر شکلشناسی آن را پیرو الگوی کلان روایی این قصهها قرار داده است؛ بهگونهای که در مقایسة آن با دیگر قصههای عامیانة ایرانی، شباهت کامل در ساختار رواییشان مشاهده میشود.
Darabnameh, by Mohammad Beighami, is an epic-romance tale, dating back to the 9th century AH, and is one of the folk tales of Persian literature. Folk tales have some common narrative elements that give them a single narrative form and structure, and storytellers adhere to these patterns and organize their story structure with the help of and based on these elements and techniques. In this study, the researchers seek to examine Darabnameh in terms of form and narrative elements and answer the main question of whether this story is based on the narrative and structural pattern of Iranian folk tales or not? The results of the studies show that the aforementioned story follows the same pattern and has all the narrative elements common to folk tales in terms of form and structure. The opening phrases, the presence of the narrator and speaker in the story, epistolary writing, dream visions, the intervention of natural and supernatural forces in the story, the methods of warship, and the way the hero falls in love are among the elements and techniques used by the storyteller in Darabanamah of Beghami, and from a morphological perspective, the author has made the tale follow the macro-narrative pattern of these stories; in such a way that when compared with other Iranian folk tales, complete similarity is observed in their narrative structure.
-افشاري، مهران و مدايني، مهدي(1377) هفت لشگر (طومار جامع نقّالان)، چاپ اول، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
-بیغمی، مولانا محمّدبن احمد(1381) دارابنامه ،2جلدی، تصحیح ذبیح¬الله صفا، چاپ دوم،تهران: علمی و فرهنگی.
- خواجوي كرماني(1370) خمسه، تصحيح سعيد نياز كرماني، چاپ اول، دانشگاه شهيد باهنر كرمان.
-ذکاوتی قراگوزلو، علیرضا(1387) قصّه¬های عامیانه ایرانی، چاپ اول، تهران: سخن.
-صادقی شهپر، رضا (1389) «نيما يوشيج و يك قصة پري وار(بررسی و مقایسة ساختاری شعر « پی دارو چوپان» با قصه¬های پری وار)»، فصلنامة جستارهای ادبی، شماره 7، ص139-159.
-محجوب، محمدجعفر(1382) ادبیات عامیانه ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری. چاپ اوّل، تهران: چشمه.
-مولوی، فؤاد (1402) «تاریخ و فرم ادبی؛ تأملی در شکل¬شناسی دارابنامة بیغمی»، مجلة جستارهای ادبی، شمارة 221، ص81-103.
-میرعابدینی، حسن(1392) تاریخ ادبیات داستانی ایران، چاپ اول، تهران: سخن.
-نظامی گنجوی، الیاس بن یوسف (1333) خسرو و شیرین، تصحیح وحید دستگردی، چاپ دوم، تهران، کتابفروشی این سینا.
-نقیب¬الممالک شیرازی، میرزا محمدعلی (1399) امیرارسلان نامدار، به ویراستاری منوچهر کریم¬زاده، چاپ دوم، تهران، طرح نو.
- هاناوی، ویلیام(1392¬) «رمانس¬های عامیانه فارسی پیش از دوره صفوی»، ترجمه ابوالفضل حرّی، کتاب ماه ادبیات. شماره¬ 193. ص11- 6.
- ________ (1392) «عناصر روایی در رمانس¬های پیش از عصر صفویه»، ترجمه ابوالفضل حرّی، کتاب ماه ادبیات. شماره¬ 194. ص23 – 17.
- ________ (1393) «ویژگی¬های رمانس¬های پیش از عصر صفوی»، ترجمه ابوالفضل حرّی، کتاب ماه ادبیات. شماره¬ 200. ص14 – 10.