تبیین اصول ومعیار های طراحی مدارس مهارت محور
محورهای موضوعی :فاطمه ابراهیمی بادشتیانی، 1 , آویده طلایی 2 , فرح حبیب 3
1 - دانشکده هنر و معماری ،واحد تهران غرب ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران
2 - گروه معماری ،واحد تهران غرب،دانشگاه آزاد اسلامی ،تهران ، ایران
3 - ریاست دانشگاه آزاد پردیس
کلید واژه: آموزش از ارکان اساسی در نظام کشورها محسوب میشود. در کشورهای توسعهیافته مدارس با تنوع و اهداف آموزشی متنوع شکل میگیرند, اما آنچه در کشور عزیزمان به چشم میآید, بهرهمندی از سیستمهای آموزش سنتی است که باتوجه به پیشرفت کشور و تقاضای افراد دیگر به مانند سابق مقبولیت آموزشی را ندارند. مدارس مهارت محور, مدارسی هستند که بر تربیت و تعلیم دانشآموز بر مبنای تواناییهایش استوار است.آنچه امروز در هر جامعهای ضروری به نظر میرسد, خلق سیستم آموزشی است که افراد بر مبنای تواناییها و مهارتهایشان آموزش ببینند لذا هدف اصلی پژوهش, تبیین اصول و چارچوب مفهومی طراحی فضاهای آموزشی و پرورشی مهارت محور میباشد, که در راستای آن فرد بتواند در محیطی مناسب پرورش یابد و استعدادهایش را کشف کند. پژوهش حاضر از نظر هدف, کاربردی است و روش تحقیق این پژوهش آمیخته میباشد, همچنین ماهیت دادهها اکتشافی پیمایشی همبستگی و از منظر استدلال در دستهی پژوهشهای استقرایی درنظرگرفته میشود, در راستای تبیین اهداف خویش در بخش کیفی با بهرهمندی از روش داده بنیاد و در بخش کمی جامعه خود را با روش معادلات ساختاری انجام دادهاست. جامعهی آماری شامل 15 نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها, مصاحبه نیمه سازمانیافته است.پس از کدگذاری باز و محوری مشخص شد ابعاد و مقولههای اصلی مورد بحث در این پژوهش شامل عرصه, سازماندهی و تنوع, فضای اجتماعی و امنیت و فرهنگ میباشند.نرم افزارهای تحلیلی شامل لیرزل و اس.پی. اس. اس خواهد بود. بر اساس تحلیلها میتوان چنین نمود که الگوی مدرسه مهارت محور میتواند, راهکاری مناسب جهت ارتقاء کیفی نظام آموزشی باشد.طراحی فضاهای آموزشی و پرورشی مهارت محور باید به مواردی مانند مکانیابی مناسب, تنوع فضایی, رعایت نیازهای دانشآموزان, ایجاد انگیزش و هماهنگی با فناوری, تشکیل گروههای مهارتی, و ایجاد امنیت شغلی توجه داشته باشد.,
چکیده مقاله :
آموزش از ارکان اساسی در نظام کشورها محسوب میشود. در کشورهای توسعهیافته مدارس با تنوع و اهداف آموزشی متنوع شکل میگیرند، اما آنچه در کشور عزیزمان به چشم میآید، بهرهمندی از سیستمهای آموزش سنتی است که باتوجه به پیشرفت کشور و تقاضای افراد دیگر به مانند سابق مقبولیت آموزشی را ندارند. مدارس مهارت محور، مدارسی هستند که بر تربیت و تعلیم دانشآموز بر مبنای تواناییهایش استوار است.آنچه امروز در هر جامعهای ضروری به نظر میرسد، خلق سیستم آموزشی است که افراد بر مبنای تواناییها و مهارتهایشان آموزش ببینند لذا هدف اصلی پژوهش، تبیین اصول و چارچوب مفهومی طراحی فضاهای آموزشی و پرورشی مهارت محور میباشد، که در راستای آن فرد بتواند در محیطی مناسب پرورش یابد و استعدادهایش را کشف کند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و روش تحقیق این پژوهش آمیخته میباشد، همچنین ماهیت دادهها اکتشافی پیمایشی همبستگی و از منظر استدلال در دستهی پژوهشهای استقرایی درنظرگرفته میشود، در راستای تبیین اهداف خویش در بخش کیفی با بهرهمندی از روش داده بنیاد و در بخش کمی جامعه خود را با روش معادلات ساختاری انجام دادهاست. جامعهی آماری شامل 15 نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه سازمانیافته است.پس از کدگذاری باز و محوری مشخص شد ابعاد و مقولههای اصلی مورد بحث در این پژوهش شامل عرصه، سازماندهی و تنوع، فضای اجتماعی و امنیت و فرهنگ میباشند.نرم افزارهای تحلیلی شامل لیرزل و اس.پی. اس. اس خواهد بود. بر اساس تحلیلها میتوان چنین نمود که الگوی مدرسه مهارت محور میتواند، راهکاری مناسب جهت ارتقاء کیفی نظام آموزشی باشد.طراحی فضاهای آموزشی و پرورشی مهارت محور باید به مواردی مانند مکانیابی مناسب، تنوع فضایی، رعایت نیازهای دانشآموزان، ایجاد انگیزش و هماهنگی با فناوری، تشکیل گروههای مهارتی، و ایجاد امنیت شغلی توجه داشته باشد.
Introduction: Education is a fundamental pillar in national systems. In developed countries, schools vary in diversity and educational objectives, but what stands out in our beloved country is the reliance on traditional education systems that, given the country's progress and people's demands, no longer hold the same educational appeal. Skill-based schools are those that focus on educating students based on their abilities and skills. The main purpose of the research is to explain the principles and conceptual framework of the design of skill-oriented educational and training spaces. The research method is considered in terms of purpose, application, and mixed research method, from the nature of exploratory-survey-correlation data and from the perspective of inductive reasoning. which has been done with two qualitative statistical communities using the foundation data method and a quantitative community using the structural equation method. The sample size was 15 experts who were selected with a purposeful method and according to the principle of theoretical saturation. The data collection tool is a semi-structured interview. After open and central coding, it was determined that the dimensions and categories of the arena are organization and diversity, social space, comfort and culture according to the theoretical and practical bases, the relationships between the drawn identification categories and the native skill-based model have finally been drawn in 4 main axes, 9 sub-categories and 56 measures have been determined based on statistical analysis for a quantitative . Methodology: This study is applied in terms of purpose, utilizing a mixed research method. The nature of the data is exploratory, correlational, and deductive in the category of inductive research. The qualitative aspect of the research was conducted using grounded theory, while the quantitative aspect employed structural equation modeling. The statistical population consisted of 15 experts selected purposively following theoretical saturation principles. Data collection tools included semi-structured interviews. Results: After coding and thematic analysis, the main dimensions and topics discussed in this research include the field, organization and diversity, social environment, security and culture. Analytical software such as LIRZAL and SPSS will be used. Based on the analysis, it can be concluded that the skill-based school model can be a suitable solution for improving the quality of the educational system.
1)افلاکی فرد، ح، بزم، ق، 1397، تاثیرگذاری فضای آموزشی در شادی و یادگیری دانش آموزان.
2)پارکینز و همکاران ،2021، بررسی نقش کیفیت بصری و ادارکی و استانداردهای مدارس بر یادگیری دانش آموزان کالیفرنیا.
3)تاری وردی، ح و م، دقیق احمدی، 1395، نقش طراحی و عوامل فیزیکی محیطی موثر در افزایش یادگیری دانش آموزان در یک دبیرستان دخترانه.
4) رجایی، ن و سیف، م، 1401، نقش فضای فیزیکی و کالبدی مدارس برانگیزش و یادگیری دانش آموزان.
5)شاکری،م ، مصطفی، ا، مهوش، م، 1400، تاثیر کیفیت محیط های دانشگاهی بر ارتقاء مشارکت در فرایند یادگیری، مورد مطالعاتی"
6) شاهوارپور نجف آبادی، د، 1401، تاملی بر جایگاه فضای کالبدی آموزش بر افزایش یادگیری دانش آموزان.
7)طبیب زاده، ک و همکاران، 1399، بررسی معماری فضاهای آموزشی با تأکید بر ارتقاء کیفیتهای فضایی مدارس دخترانه متوسطه دوم شیراز.
8) فرود ،ح، رهبری منش ، ک، خوانساری،ش و سلطان زاده ، ح، 1400، تبیین اصول طراحی محیطی مؤثر بر یادگیری دانش آموزان در مدارس ابتدایی (مطالعه موردی: مدارس ابتدایی شهر رشت).
9)کلارکویست، 2020، عوامل موثر بر فضای آموزشی و یادگیری و مهارت آموزی.
10)موحدی، ی، 1398، تاثیر طراحی بهینه فضای آموزشی بر ارتقای خلاقیت.
11)نظرپور، م، احمد، ح، سرمدی، م، 1399، تحلیل و بررسی پیکربندی معماری فضاهای آموزشی مدارس ایرانی ـ اسلامی: مقایسه تطبیقی فضای عمومی و آموزشی در مدارس ایرانی اسلامی و مدلهای چیدمانی معاصر.
12)وزیری، آ، رهبری منش، ک، 1401، تبیین تأثیر فضای کالبدی و معماری مدارس بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان )مطالعه موردی:دانش آموزان مدارس مقطع اول متوسطه شهر قزوین(
Baird, G., Gray, J., Daish, J., and Kernohan, D. 1996. Building Evaluation Techniques. New York: McGraw Hill.
David, T. 1982. Functional dimensions of classroom environments. In J.C. Baird and A.Lutkas (eds.), Mind Child Architecture. Hanover, NH:University Press of New England.
Freidman, A., Zimring, C., and Zube, E. 1978. Environmental Design Evaluation. New York: Plenum.
Greenfield, T. 1991. Re forming and re valuing educational administration: Whence and when cometh the phoenix? Educational Management and Administration. 19(4),200 & No.173:217.
Grosvenor, I., Lawn, M., and Rousmaniere, K. 1999. Silences and Images: The Social History of the Classroom. New York: Peter Lang.
Halstead, H. 1992. Designing facilities for a new generation of schools. Educational Technology, October, pp.46 48.
Kowalski, T.J. 1997. School reform, community education, and the problem of institutional change. Community Education Journal XXV, No.3 & 4: 5 8.
Lackney, J. 1999. Twelve Design Principles. Presentation at CEFPI Conference Workshop. Minneapolis, MN.
Leithwood, K., Jantzi D., and A. Fernandez. 1994. Tranformational leadership and teachers' commitment to change. In J. Murphy and K.S. Louis (eds.), Reshaping the Principalship (pp. 77 98). Thousand Oaks, CA: Corwin.
Markus, T. 1993. Buildings and Power. New York: Roultedge.
Marshak, D. 1996. The emotional experience of school change: Resistance, loss, and grief. NASSP Bulletin 80(577), 72 & No.173:77.
McDonald, J.P. 1996. Redesigning Schools: Lessons for the 21st Century. San Francisco: Jossey Bass.
Owens, R.G. 1995. Organizational Behavior in Education. Boston: Allyn and Bacon.
Prestine, N.A. and C. Bowen. 1993. Benchmarks of change: Assessing essential school restructuring efforts. Educational Evaluation and Policy Analysis. 15(3), 298 & No.173:319
Sanoff, H. 1994. School Design. New York: John Wiley and Sons.
Sergiovanni, T.J.1994. Building Community in Schools. San Francisco: Jossey Bass.
Trimble, K. 1996. Building a learning community. Equity and Excellence in Education.29 (1), 37 & No.173:40