تحلیل محتوای کتاب تاریخ معاصر ایران در دوره ی متوسطه
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشپروین غیاثی 1 , حجت اله فانی 2 , زهرا اباذری 3 , رزاق خواجه زاده 4
1 - استادیار و عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورودشت،گروه علوم تربیتی
2 - استادیار و عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت،گروه علوم تربیتی
3 - استادیار و عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
4 - کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرودشت
کلید واژه: دوره متوسطه, تفکر انتقادی, تحلیل محتوا, تاریخ معاصر ایران,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتاب تاریخ معاصر ایران از بعد تفکر انتقادی انجام شده است. برای انتخاب مؤلفههای تفکر انتقادی از روش توصیفی و برای تجزیه و تحلیل محتوای کتاب از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعهی آماری در این پژوهش، محتوای کتاب درسی تاریخ معاصر ایران شامل 2818 جمله بوده که بهدلیل محدود بودن جامعهی آماری، نمونهی آماری نیز همان جامعهی آماری میباشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاههی تحلیل محتوای کتاب درسیِ تاریخ معاصر ایران بوده که بر اساس مبانی نظری تهیه و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی تایید شده است. واحد تحلیل نیز جملات مندرج در متن کتاب درسی تاریخ معاصر ایران بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که درمجموع، در محتوای کتاب درسی تاریخ معاصر ایران 63/34% جملهها با تفکر انتقادی ارتباط داشته که از این میزان 14/22% به بعد شناختی، 88/6% به بعد عاطفی و 61/5% به بعد عملکردی اختصاص دارد. نتایج یافتهها حاکی از آن است که درصد توزیع مؤلفههای تفکر انتقادی در محتوای کتاب درسی تناسب نداشته است، همچنین میزان توجه به بعد شناختی، حدود سه برابرِ میزان توجه به بعد عاطفی و بعد عملکردی بوده که این وضعیت متناسب با آموزش تفکر انتقادی نمیباشد.
This study was carried out to analyze the content of Iran’s Contemporary History textbook concerning critical thinking. A use was made of a descriptive method to determine the indices of critical thinking and content analysis was used to analyze the textbook content. The sample of the study consisted of 2818 sentences (i.e., the whole population) extracted from Iran’s Contemporary History textbook. The data collection instrument was a content analysis checklist of Iran’s Contemporary History textbook developed based on the theoretical framework whose validity was approved by the specialists of education. The unit of analysis was the sentences cited in Iran’ Contemporary History textbook. The results showed that 34.63% of sentences in the content of the textbook was related to critical thinking; out of which, 22.14% of sentences pertained to Cognitive indexes, %6.88 to Affective indexes, and 5.61% to Psycho-motor indexes. The results showed that the distribution of critical thinking indexes were imbalanced in the textbook content. Moreover, Cognitive component was attended three times more than Affective and Psycho-motor components. This is not appropriate for teaching critical thinking.