مطالعۀ تجربی رابطه بین فضاهای سکونتی اقشار کمدرآمد و افزایش حس دلبستگی به مکان (مطالعۀ موردی: مسکن مهر لپوئی)
المیرا اردکانی
1
(
گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
)
باقر کریمی
2
(
استادیار گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
)
جمال الدین مهدی نژاد درزی
3
(
دانشگاه رجایی
)
کلید واژه: ", , ", , ", فضاهایی سکونتی", اقشار کمدرآمد", حس دلبستگی, مکان", مسکن مهر",
چکیده مقاله :
در ایران با اعمال سیاستهای توسعه مسکن برای اقشار کمدرآمد جامعه، موضوع مسکن مهر در دستور کار دولت قرار گرفت. در این راستا همواره کیفیت محیطی مجتمعهای مسکونی برای قشر کمدرآمد به دلیل افزایش تقاضا از عوامل چالش برانگیز بشمار میرود. امروزه با ارتقاء نیازهای بشری، افزایش حس دلبستگی و همچنین شناسایی معیارهای تأثیرگذار در آفرینش حس دلبستگی به مکان به منظور انجام فعالیتهای انسانی و حضور مؤثر افراد در فضاهای سکونتی ضرورت مییابد. در این میان، توجه طراحان به عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به فضا از دریچه معماری، میتواند نقشی اساسی در بهبود کیفیت زندگی اقشار کمدرآمد در فضاهای سکونتی مسکن مهر ایفا نماید. هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط موجود مابین فضاهای سکونتی اقشار کمدرآمد و چگونگی افزایش حس دلبستگی به مکان (مطالعه موردی: مسکن مهر لپوئی) میباشد. حجم نمونه مطالعاتی در این پژوهش توصیفی- پیمایشی با استفاده از فرمول کوکران 247 نفر از ساکنین مستقر در 5525 واحد محاسبه شده است. در این پژوهش جهت بررسی وضعیت فضاهای مسکونی اقشار کمدرآمد و حس دلبستگی به مکان از پرسشنامه محقق ساخت استفاده گردید. همچنین جهت تجزیه و تحلیل دادههای استخراج شده از پرسشنامه از روش ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تیتک نمونه، تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر و رگرسیون و همچنین نرمافزارهای SPSS و AMOS در نسخه 23 استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داده است به غیر از معیار کالبدی، کلیه معیارهای اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و اقتصادی، به عنوان پیشبینی کننده مثبت و معنادار در خلق حس دلبستگی به مکان در مسکن مهر لپوئی به شمار میروند. نمونه پژوهش حاکی از سطح پایین میانگین معیارهای اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و اقتصادی میباشد. لازم به ذکر است با توجه به تفاوت معنادار مابین معیارها براساس مقدارF ، بالاترین میانگین، مربوط به معیار زیرساختی و پایینترین میانگین، مربوط به معیار فرهنگی می باشد.
چکیده انگلیسی :
In Iran, with housing development policies for the low-income sections of the society, the issue of Mehr housing was placed on the agenda of the government. In this regard, the environmental quality of residential complexes is always considered a challenging factor for the low-income group due to the increase in demand. Nowadays, with the improvement of human needs, it becomes necessary to increase the sense of attachment and also to identify the effective criteria for creating a sense of place's attachment to carry out human activities and the effective presence of people in residential spaces. So, designers' attention to the effective factors in creating attachment to the space through the lens of architecture can play a fundamental role in improving the quality of life of low-income groups in the residential spaces of Mehr housing. The general purpose of this research is to investigate the existing relationship between the residential spaces of the low-income strata and how to increase the sense of attachment to the place (case study: Mehr Lepoi housing).The study sample size in this descriptive survey research was calculated using Cochran's formula of 247 residents of 5525 units. In this research, the researcher's questionnaire was used to investigate the condition of low-income residential spaces and the sense of attachment to the place. Also, to analyze the data extracted from the questionnaire, Pearson's correlation coefficient method, t-test of samples, analysis of variance of repeated measurements, and regression, as well as SPSS and AMOS software in version 23, was used. The findings of the research have shown that except for physical criteria, all social, cultural, infrastructural, and economic criteria are considered positive and meaningful predictors of creating a sense of attachment to the place in Mehr Lepoi housing. The research sample indicates a low average level of social, cultural, physical, and economic criteria. It should be noted that according to the significant difference between the criteria based on the F value, the highest average is related to the infrastructure criteria, and the lowest average is related to the cultural criteria