اثر تناوب زراعی بهینه بر پایداری درآمد کشاورزان : مطالعه موردی
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزیمحمد آقاپور صباغی 1 , حامد رفیعی 2
1 - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاداسلامی واحد شوشتر
2 - دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
کلید واژه: پایداری, ریسک, الگوی بهینه, مدل تارگت - موتاد,
چکیده مقاله :
یکی از مهم ترین اصول در توسعه ی پایدار زیربخش زراعت، رعایت تناوب زراعی است. لازمه ی پذیرش تناوب های زراعی از سوی کشاورزان، تأمین درآمد و کاهش ریسک های درآمدی است. با توجه به ماهیت ریسکی فعالیت های کشاورزی، در این مطالعه به تعیین تناوب بهینه در الگوی کشت شهرستان شوشتر در یک دوره ی پنج ساله با استفاده از الگوی تارگت موتاد پرداخته شد. درآمد ناخالص و میزان ریسک الگوها با تناوب های زراعی گوناگون، معیارهای تصمیم گیری انتخاب تناوب بهینه بودند. داده های مورد نیاز پژوهش از کشاورزان شهرستان شوشتر، وزرات جهاد کشاورزی استان اهواز و آمارنامه های هزینه ی تولید وزرات جهاد کشاورزی گرد آوری شد. نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت آشکار در میزان ریسک و بازده ی برنامه ای الگوها با در نظرگرفتن تناوب های گوناگون می باشد. برای نمونه، سطح بهینه ی زیرکشت گندم در حالت ریسکی و بدون تناوب تا 32367 هکتار خواهد بود در حالی که این سطوح در حالت تناوب اول و دوم و در شرایط ریسکی به ترتیب بیشینه 15270 و 4200 هکتار خواهد شد. در نهایت از بین تناوب های موجود در منطقه، تناوب بهینه زراعی با توجه به معیارهای بیان شده، انتخاب گردید.
In this study for determination of optimizing crop rotation in Shooshtar county, Traget-Motad method was used. Information is gathered from Shooshtar county’s farmers, organization and and district Agricultural Office. The results of the study showed that there was slight difference in risk and output under various alternatives. For example, optimal acreages of wheat in risky conditions and without rotation were 32367 hectares while these acreages in first and second rotation under risky conditions would be 15270 and 4200 hectares respectively. Finally, among various alternatives, optimum crop rotation was determined