تحلیل کمیت زمان در منظومۀ بهمن نامه بر اساس نظریات ژرار ژنت
محورهای موضوعی : زبان و ادبیات فارسیزهره اسماعیل زاده 1 , محمد مهدی اسماعیلی 2 , لطیفه سلامت باویل 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه: روایتشناسی, زمان روایت, زمان پریشی, نظریات ژنت, بهمن نامه.,
چکیده مقاله :
کمیت زمان یکی از مؤلفههای اساسی و بنیادی در خلق هر اثر روایی و داستانی است و بدون حضور این کمیت، شکلگیری هر روایت و رویدادی غیرممکن است. در بررسی زمان روایت با مؤلفههای تابع زمان، فشردهسازی و یا کشآمدگی روایت، مکثها و شتابهای مثبت و منفی روبهرو میشویم. در فیزیک مدرن، درک زمان منوط به حرکت است و در نظریۀ نسبیت خاص انیشتین، رویدادها در وضعیتی خاص میتواند از گذشته به حال و از حال به آینده منتقل شود. در روایتشناسی، به دو نوع زمان قائل شدهاند: زمان گاهشمارانه (زمان تقویمی) و زمان روایی (زمانی بدون توجه به زمان خطی و طبیعی). در منظومۀ بهمننامه با بهرهگیری از عناصر گاهشمارانه و زمان روایی، میتوان پرسشهایی مطرح کرد، از جمله: خالق منظومۀ بهمننامه چگونه از عنصر زمان برای پیشبرد روایت بهره برده است؟ سرعت نقل روایات در این منظومه چگونه است و تقدم و تأخر زمانی (زمانپریشی) در این منظومهها چه جایگاهی دارد؟ آیا مؤلف بیشتر به آشفتگیهای زمانی گذشتهنگر نظر داشته یا آیندهنگر؟ در این پژوهش علاوه بر پاسخ تحلیلی به پرسشهای فوق، به بررسی ناهمخوانی میان زمان روایت و زمان تقویمی که باعث پیدایش ناپیوستگی و گسستهای زمانی در طول داستان شده، پرداخته شده است.
The quantity of time is one of the fundamental components in the creation of any narrative and fictional work, and without the presence of this quantity, the formation of any narrative and event is impossible. In examining narrative time, we face the components of the function of time, compression or stretching of the narrative, pauses, and positive and negative accelerations. In modern physics, the understanding of time depends on movement, and in Einstein's theory of special relativity, events can be transferred from the past to the present and from the present to the future. In narratology, two types of time are considered: chronological time (calendar time) and narrative time (time regardless of linear and natural time). Questions are raised in Bahmannameh system by using the elements of chronological time and narrative time. Including: How did the creator of Bahmannameh system use the element of time to advance the narrative? and what is the speed of narrating narrations in this system, and what is the position of time advance and delay (lapse of time) in these systems? Does the author have a more retrospective or forward-looking perspective on time disturbances? In this research, in addition to the analytical answer to the above questions, the inconsistency between the narrative time and the calendar time, which caused discontinuity and time breaks throughout the story, will be investigated.
ابن ابی الخیر، ایرانشاه (1370). بهمن نامه. تهران: علمی و فرهنگی.
احمدی، بابک (۱۳۷۸). ساختار و تفسیر متن.تهران، نشر مرکز.
برتنس، هانس (1384). مبانی نظریۀ ادبی. ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی. تهران: ماهی.
شمیسا، سیروس (1372). کلیات سبکشناسی. تهران: فردوسی.
صفا، ذبیح الله (1363). حماسه نویسی در ایران. ویرایش چهارم. تهران: امیرکبیر.
فردوسی، ابوالقاسم (1375). شاهنامه. ويرايش سوم. تهران: امیرکبیر.
مارتین، والاس (1386). نظریههای روایی. ترجمۀ محمد شهبا. تهران: هرمس.
نولدکه، تئودور (1394). حماسه ملی ایران. ترجمه علوی بزرگ. تهران: نگاه معاصر.
بهرامیان، زهرا؛ علويمقدم، مهيار؛ كاويان، فيروزه (۱۳۹۶). بررسی زمانبندی نظریه زمان در روایت ژرار ژنت در رمان جای خالی سلوچ. دو فصلنامه روایت شناسی. 1 (۲)، 1-25.
طاهری، محبوبه و همکاران (۱۳۹۲). بررسی زمان بندی روایت در اکسیر التواریخ بر پایه نظریات ژرار ژنت. دوفصلنامه علمی تاریخ نگری و تاریخ نگاری دانشگاه الزهرا (س). 30 (25)، 123-146.
Genette, G. (2000). Order in Narrative, in Narrative Reader, Martin macquillan. London and New York: Routledge.
Rimmon Kenan, Sh. (2002). Narrative Fiction. London and New York: Routledge.