پیش بینی بازاریابی کار آفرینانه بواسطه برنامه ریزی استراتژیک (به انضمام مطالعه موردی)
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشیجلال عبدی هولایی 1 , سعید صفاریان همدانی 2 , رضا یوسفی سعیدآبادی 3 , محمد تقی پور 4
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
2 - گروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
3 - مدیرگروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
4 - دانشگاه آزاد اسلامی- واحد علوم و تحقیقات- باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان
کلید واژه: بازاریابی کار آفرینانه, برنامه ریزی استراتژیک, بانک صادرات, بازاریابی کار آفرینانه بانک صادرات,
چکیده مقاله :
این پژوهش به بررسی رابطه برنامه ریزی استراتژیک با بازاریابی کار آفرینانه در بانک صادرات منطقه شمال تهران پرداخته است. روش تحقیق از نظر ماهیت روشجمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است،و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شاغل در بائک صادرات منطقه شمال تهران به تعداد 1200 نفر در پنج حوزه و شش شعبه ممتاز است، که 350 نفر زن، و 850 نفر مرد می باشند. برای تعیین حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان ، تعداد 291 نفر تعیین ، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت، 85 زن و 206 مرد به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه برنامه ریزی استراتژیک بر مبنای مدل برایسون (1999)، پرسشنامه بازاریابی کارآفرینانه فیور و همکاران (2013) است. هر دو پرسشنامه استاندارد بوده و از روایی محتوایی برخوردارند. پایایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه برنامه ریزی استراتژیک 72/0 و پرسشنامه بازاریابی کارآفرینانه به میزان 87/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نشان داد رابطه همبستگی معنی داری بین برنامه ریزی استراتژیک با چهار مولفه بازاریابی کارآفرینانه شامل فرصت هشیاری(69/0)، نوآوری معطوف به مصرف کننده (82/0)، ایجاد ارزش (51/0)، و مدیریت ریسک (90/0) وجود دارد. مدیریت ریسک و فرصت هشیاری از مولفه های بازاریابی کارافرینانه در بانک صادرات منطقه شمال تهران (آماره 4.105 t = ، با مقدار 0.012= Sig. ؛ آماره 2.023 t = ، با مقدار 0.037 = Sig.) بیشترین تاثیر را از یرنامه ریزی استراتژیک می پذیرد. و کمترین تاثیر مربوط به مولفه ایجاد ارزش با (آماره 1.545- t = ، با مقدار 0.280 = Sig) می باشد.
The present study was conducted to investigate "Strategic planning relationship with entrepreneurial marketing in Saderat Bank OF North Tehran (SBNT). The present study is based on the nature of the method of collecting descriptive information of correlation type, and is objective in terms of purpose. The statistical population consisted of all personnel employed in (SBNT). with 1200people in five domains and six major branches, with 350women and 850men. To determine the sample size of employees, the Krejcy and Morgan tables were used. Sample size was determined by 291 people. The data gathering tool was two strategic planning questionnaires based on the Barson model (1999), Fior et al. (2013) entrepreneurship marketing inventory. Both questionnaires are standard and have adequate content validity. Reliability was obtained by using Cronbach's alpha for strategic planning questionnaire (0.72) and entrepreneurial marketing questionnaire (0.87). Data analysis using SPSS software showed that there was a significant correlation between strategic planning with four components of consciousness (0.69), consumer-oriented innovation (0.82), value creation (0.51), risk management (0.90). "Risk Management" and "Opportunity of Consciousness" of the entrepreneurial marketing components in the (SBNT) with (t =4.0105 & Sig. = 0.012; t = 2.023 &Sig=0.037). Accepts the impact of strategic planning and the least effect on the component of "value creation" with (t =1.545 & Sig.=0.280).
_||_