رابطه تعارض کار-خانواده و خودکارآمدی با خستگی عاطفی، با میانجیگری هوش هیجانی در کارمندان واحد بازرگانی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)
محورهای موضوعی : روان سنجیمهسا حاجی حسینی مسگر 1 , فاطمه مسعودی همت آبادی 2 , فرحناز کیان ارثی 3
1 - گروه روانشناسی تربیتی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - گروه روانشناسی تربیتی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - استادیار دانشگاه سمنان
کلید واژه: تعارض کار, خانواده , خستگی عاطفی, خودکارآمدی, هوش هیجانی,
چکیده مقاله :
نهاد خانواده از مهمترین نهادهای اجتماعی است که مهمترین تکیه گاه و محور زندگی اجتماعی می باشد و در همه ی ادوار و جوامع پذیرفته شده و توسعه یافته است و از جمله عوامل موثر در ایجاد تمدن و فرهنگ بشری و رشد و شکوفایی استعدادهای آدمی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تعارض کار-خانواده و خودکارآمدی با خستگی عاطفی، با میانجیگری هوش هیجانی در کارمندان واحد بازرگانی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) بود. 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه استاندارد تعارض کار-خانواده کارلسون، خودکارآمدی عمومی شرر، فرسودگی شغلی مسلش و هوش هیجانی سیبریا شرینگ را تکمیل نمودند. داده های حاصله با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعارض کار-خانواده و خودکارآمدی به واسطه هوش هیجانی با خستگی عاطفی رابطه دارند و این رابطه به صورت مستقیم و غیر مستقیم، معنادار می باشد. بین تعارض کار-خانواده با خستگی عاطفی رابطه مثبت معنادار و بین تعارض کار-خانواده با خودکارآمدی و هوش هیجانی رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین خودکارآمدی و هوش هیجانی با خستگی عاطفی رابطه منفی معنادار و بین خودکارآمدی و هوش هیجانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. (01/0>p). با توجه به ارتباط معنادار و منفی متغیرهای خودکارآمدی و هوش هیجانی با خستگی عاطفی و تعارض کار-خانواده، لازم است زمینه مناسب برای آشنایی کارکنان با مدیریت علمی تعارض کار-خانواده و آموزش و ارتقاء سطح این متغیرهای شخصیتی در کارکنان، از طرف سازمان ها مورد حمایت قرار گیرد..
The institution of the family is one of the most important social institutions that is the most important pillar and axis of social life and has been accepted and developed in all eras and societies and is one of the effective factors in creating human civilization and culture and the growth and flourishing of human talents. The aim of this study was to investigate the relationship between work-family conflict and self-efficacy with emotional exhaustion, mediating emotional intelligence in employees of The Islamic Republic of Iran Airlines Trading Unit (HOMA). 200 patients were selected by simple random sampling and completed the standard questionnaire of Carlson's work-family conflict, Scherer's general self-efficacy, machine burnout and emotional intelligence of Sibria Shering. The obtained data were analyzed using Pearson correlation and path analysis. The results showed that work-family conflict and self-efficacy through emotional intelligence are related to emotional exhaustion and this relationship is directly and indirectly significant. There was a significant positive relationship between work-family conflict and emotional exhaustion and there was a significant negative relationship between work-family conflict with self-efficacy and emotional intelligence. There was a significant negative relationship between self-efficacy and emotional intelligence with emotional exhaustion and there was a significant positive relationship between self-efficacy and emotional intelligence. (01/0>p). Considering the significant and negative relationship between self-efficacy and emotional intelligence variables with emotional exhaustion and work-family conflict, it is necessary to support the organizations to familiarize employees with scientific management of work-family conflict and to educate and promote the level of these personality variables in employees.