طراحی مدل عوامل میانجی گری در انتقال باورهای کارآفرینی به دانشآموزان هنرستانهای کاردانش استان گیلان
محورهای موضوعی : برنامه درسیعزت اله مرادی 1 , اصغر نخستین گلدوست 2 , صدرالدین ستاری 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریتآموزشی،واحد اردبیل،دانشگاهآزاد اسلامی،اردبیل، ایران،
2 - استادیار،گروه علوم تربیتی،واحد اردبیل،دانشگاه آزاد اسلامی،اردبیل،ایران.*نویسنده مسئول
3 - دانشیار،گروه علوم تربیتی،واحد اردبیل،دانشگاه آزاد اسلامی،اردبیل،ایران،
کلید واژه: کارآفرینی, دانش کارآفرینی, عوامل میانجیگری, انتقال باورکارآفرینی, کاردانش,
چکیده مقاله :
هدف از تحقیق حاضر طراحی مدل عوامل میانجی گری در انتقال باورهای کارآفرینی به دانشآموزان هنرستانهای پسرانه کاردانش استان گیلان می باشد. روش پژوهش آمیخته اکتشافی بوده و بصورت کیفی و کمی به بررسی مولفه های مورد نظر پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی 34 نفر از کارشناسان فنی اداره آموزش و پرورش استان گیلان در سال تحصیلی 1400-1399 بوده که تعداد 20 نفربصورت هدفمندبعنوان نمونه انتخاب شدند و داده های مربوطه به وسیله مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و سپس در بخش کمی از 251 نفر از مدیران و هنرآموزان هنرستان ها به کمک جدول مورگان تعداد 148 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده برای جمع آوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق حاضر در بخش کیفی بصورت کدگذاری از نرم افزار (MaxQDA) و در بخش کمی بصورت معادلات ساختاری از نرم افزار (Smart PLS 2.0) استفاده شد.یافته های این تحقیق نشان داد عوامل میانجی گری شامل مولفه هایی از جمله جنسیت، سن، محتوی اجتماعی، محتوی کارآفرینی و رشته تحصیلی می تواند در انتقال الگوی باور کارآفرینی به دانش آموزان بسیار موثر واقع شوند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در جوامع کارآفرینیمحتوی اجتماعی درس برای فرد مهم است. ایجاد و تقویت ارزش ها، نگرش ها و رفتارهای کارآفرینانه، به طور کلی تحت عنوان فرهنگ سازی کسب و کار، از مولفه های اصلی رویکرد دولت ها در توسعه کارآفرینی است.
This study aims to investigate the contextual factors in transmitting entrepreneurial beliefs to students at vocational schools in Guilan province. The research method was exploratory mixed-methods and examined the desired components qualitatively and quantitatively. The statistical population of the study in the qualitative section included 34 experts from the Bureau of Education 20 of whom were purposefully selected. The data were collected using semi-structured interviews. In the quantitative section, from the population of 251 principals and craftsmen, 148 were selected following Morgan’s Table and based on simple random sampling and responded to a questionnaire. To analyze the data in the qualitative section MaxQDA Software was used. In the quantitative section, structural equation modeling was employed through Smart PLS2.0. The findings of the study showed that mediating factors such as gender, age, social and entrepreneurial content, and field of study can be very effective in transmitting the entrepreneurial belief patterns to students. The results indicate that in entrepreneurial communities, the social content of the subject is important for individuals. Creating and strengthening entrepreneurial values, attitudes and behaviors, generally understood as business culture, is one of the main components of governments' approach to entrepreneurship development.
_||_