طراحی و تبیین مدل هوش بازاریابی مبتنی بر توسعه محصولات جدید در صنعت خودرو ایران
محورهای موضوعی : بازاریابی
نیکا حبیبی
1
,
اعظم رحیمی نیک
2
,
فریده حق شناس کاشانی
3
1 - گروه مدیریت بازرگانی ، واحد تهران مرکزی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران،ایران
2 - استادیار گروه مدیریت بازرگانی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه مدیریت بازرگانی،واحد تهران مرکزی،دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،ایران
کلید واژه: توسعه محصول جدید, هوش بازاریابی, داده بنیاد, خودروسازی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل هوش بازاریابی مبتنی بر توسعه محصول جدید در صنعت خودروسازی ایران و شناسایی روابط بین مولفهها، پیشایندها و پیامدهای مدل انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته – طرح اکتشافی، در مرحله کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و در مرحله کمی توصیفی پیمایشی میباشد. روش نمونه گیری در مرحله کیفی هدفمند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده و نهایتاً 15 مصاحبه عمقی انجام شده است. تعداد نمونهها در مرحله کمی 385 نفر بوده است نتایج کدگذاری دادهها در مرحله کیفی منجر به ایجاد مدل پارادایمی گردید و جهت قسمت کمی تحقیق از یک مدل فرایندی استفاده گردید که در این مدل 12 بعد بر اساس استنباط محقق مشتمل بر مدیریت ارتباط با مشتری، فرایند تحقیقات بازاریابی، نیاز مدیران به داشبوردهای مدیریتی، هوش بازاریابی، بازارگرایی مدیریت، فناوری اطلاعات، ارزیابی تدوین نقشه راه ویژگیهای محصول، سفارشیسازی محصولات و خدمات بر اساس ذایقه مشتری، ارزیابی فرایند توسعه محصول جدید و متغیر وابسته نهایی شامل کاهش ضایعات توسعه محصول جدید، رضایت مشتری، رقابتپذیری هستند. نتایج حاکی از تایید 16 فرضیه تحقیق که بیانگر اینکه بین مولفهها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
The aim of the current research is to design a marketing intelligence model based on new product development in Iran's automotive industry and to identify the relationships between the components, antecedents and consequences of the model. The current research method is of mixed type - exploratory design, in the qualitative stage based on the foundational data theory and in the quantitative stage descriptive survey. The sampling method was purposeful in the qualitative stage and continued until theoretical saturation was reached and finally 15 in-depth interviews were conducted. The number of samples in the quantitative stage was 385. The results of data coding in the qualitative stage led to the creation of a paradigmatic model, and for the quantitative part of the research, a process model was used. , marketing intelligence, market orientation of management, information technology, evaluation of development of roadmap of product features, customization of products and services based on customer taste, evaluation of new product development process and the final dependent variable include reduction of new product development waste, customer satisfaction, competitiveness. . The results indicate the confirmation of 16 research hypotheses, which indicate that there is a positive and significant relationship between the components.
