تبیین الگوی مطلوب راهبردهای افزایش انگیزه خدمت در بخش عمومی : محرک بهبود محیط کسب و کار
محورهای موضوعی : مدیریت کسب و کارنقی زهی 1 , مجتبی رمضانی 2 , سیدعبداله حجتی 3 , جعفر بیک زاد 4
1 - گروه مدیریت دولتی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
2 - گروه مدیریت دولتی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران
3 - گروه مدیریت دولتی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران
4 - گروه مدیریت دولتی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران
کلید واژه: بخش عمومی, کسب و کار, تحقیق کیفی, داده بنیاد, انگیزه خدمت,
چکیده مقاله :
بهبود محیط کسب و کار یکی از مطالبات جدی از دولتها به شمار میرود و با توجه به نقشآفرینی دستگاههای اجرایی بخش عمومی در آن، انگیزه کاری کارکنان این بخش محرکی مهم بر بهبود محیط کسب و کار عمل مینماید لذا هدف از این پژوهش تبیین الگوی مطلوب برای راهبردهای افزایش PSM جهت بهبود محیط کسب و کار میباشد. در این پژوهش بنیادی از روش کیفی و رویکرد داده بنیاد استفاده شده است. شیوه و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان بوده و کارکنان بخش عمومی آذربایجانشرقی جامعه آماری آن را تشکیل میدهد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی و تعیین کفایت آن با رویکرد نمونهگیری نظری، انتخاب شدند و تا چهلمین مصاحبه (حد اشباع) مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادههای گردآوری شده با استفاده از سه مرحله همپوش کدگذاری باز (در قالب 178 کٌد)، محوری (10 مفهوم یا زیرطبقه) و انتخابی (4 طبقه یا مقوله) تحلیل گشتند. براساس الگوی تبیین شده، چهار راهبرد، معماری منابع انسانی ـ کنشهای تثبیت و ارتقای امنیت شغلی ـ چرخه احصای عوامل، بهبود عملکرد و پایش و استقرار نظام جبران خدمت و انگیزه به عنوان راهبردهای مناسب افزایش PSM برای ارتقای شاخصهای بهبود محیط کسب و کار تبیین گشتند.
The purpose of this study is to put forward the optimal model of strategies to enhance public service motivation in an attempt to improve the business environment. In this qualitative study, grounded theory approach has been adopted for the analyzing the data. The data collection instrument was semi-structured interviews with the experts and the staff of the public sectors of East Azerbaijan. the snowball sampling method was utilized and its adequacy was determined by the theoretical sampling approach. Data saturation was reached in the 40th interview (saturation limit). The collected data were analyzed using three stages of open coding (in the form of 178 codes), axial (10 concepts or subcategories) and selective (4 categories or categories). The results suggested that, four strategies, human resource architecture - actions to stabilize and promote job security - factor cycles, performance improvement, monitoring and finally the establishment of compensation and incentive system are appropriate strategies to increase PSM among the employees. The indicators of improving the business environment were explained based on the presented model.
_||_