گسترش تنش و گذار از موازنه گرایی راهبردی ترکیه در خاورمیانه
محورهای موضوعی : روابط بین المللابراهیم متقی 1 , فاطمه نکولعلآزاد 2 , امیر رمضانی 3
1 - استاد دانشگاه تهران
2 - دانشجوی دکترای روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
3 - دانشجوی دکترای روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
کلید واژه: ترکیه, منطقهای, توازن هوشمند خاورمیانه, سیاست امنیتی, موازنه گرایی,
چکیده مقاله :
چکیده سیاست خارجی ترکیه در سالهای 2014 تا 2016 در فرایند عثمانگرایی جدید قرار گرفت؛ یعنی حوزههای جداشده از امپراتوری عثمانی در سال 1919 و براساس معاهده سِوْر بخشی از حوزه خارج نزدیک ترکیه خواهد بود. براساس چنین نگرشی، رهبران سیاسی جدید ترکیه گرایش به مذهبگرایی را با الگوهای کنش راهبردی جدید در مقابله با ایران پیوند دادند. در این فرایند، داود اوغلو و اردوغان از فضای موازنهگرایی راهبردی خارج شدند و برای تأثیرگذاری در حوزه خارج نزدیک، به جهان عرب گرایش پیدا کردند. گذار از موازنه گرایی را می توان انعکاس ظهور سازوکارهای مربوط به نوعثمان گرایی دانست. نوعثمان گرایی با واقعیت های مربوط به خلافت و گروه های خلافت گرا پیوند پیدا کرده است. اگرچه داود اوغلو نظریه عمق راهبردی، موقعیت ترکیه در صحنه بینالمللی را ارائه کرد؛ اما چنین رویکردی، نتوانست در سیاست امنیتی ترکیه زمینه های مربوط به موازنه گرایی منطقه ای را ایجاد کند. پیوندهای راهبردی ترکیه و عربستان روند موازنه گرایی را تحت تأثیر قرار داده است. در این مقاله نشان داده می شود که راهبرد موازنهگرایی برای به حداقلرساندن تضادهای ترکیه با محیط پیرامونی بهویژه خاورمیانه عربی و شرق مدیترانه کارکرد خود را از دست داده است. سؤال اصلی مقاله این است که: چرا موازنه گرایی راهبردی در سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه دگرگون شده است؟ فرضیه مقاله بر این موضوع تأکید دارد که: بحران های منطقه ای و شکل گیری تضادهای امنیتی جدید در خاورمیانه زمینه حمایت از خلافت گرایی منطقه ای در سیاست خارجی ترکیه را اجتناب ناپذیر ساخته است؛ در حالی که موازنهگرایی راهبردی ترکیه معطوف به گسترش الگوی تعامل همکاری ـ رقابت براساس ضرورتهای سیاست بینالملل و نیازهای راهبردی ترکیه در پیمانهای منطقهای و جهانی است.
Abstract Transition from balancing can be regarded as the advent of neo-Ottomanize strategies. Neo-Ottomanize has found new ties with the realities of Caliphate and rule-oriented groups. Since the Justice and Development Party has close ideological ties with the rule-oriented Society of the Muslim Brothers, it has exerted notable influence on the mechanisms concerning political and security roles it can play in Turkey and the Middle East. The new assessment of the elements of power and the political role played by Turkey goes back to the time when the Justice and Development Party made an attempt to follow a new model of neo-Ottomanize in the structure as well as the regional strategic goals of Turkey. Although Ahmet Davutoğlu brought forward the theory of Strategic Depth: Turkey’s Position in International Relations”, the approach could not pave the grounds for regional balancing in Turkey’s security- policies. The strategic ties of Turkey and Saudi Arabia have affected the balancing process. The present study shows the “balancing strategy” has failed in its function to minimize the contradictions between Turkey and its surrounding including the Arabic Middle East and the East Mediterranean. The key question posed by the article is “Why the strategic balancing in the Justice and Development Party’s foreign policy has undergone a change?” Our hypothesis stresses that regional crises and emergence of new security contradictions in the Middle East has made it inevitable for Turkey to support regional Caliphate in its foreign policy while Turkey’s strategic balancing is inclined towards developing the interaction-cooperation-competition model with regards to the necessities of international policies as well as the strategic necessities of Turkey in its regional and international treaties.
منابع:
داود اوغلو، احمد، (1391)، عمق راهبردی؛ موقعیت ترکیه در صحنه بینالملل، ترجمه محمدحسین نوحینژاد ممقانی، تهران، انتشارات امیرکبیر.
فولر، گراهام (1373)، قبله عالم: ژئوپلتیک ایران، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز.
کاستلز، مانوئل (1380)، عصر اطلاعات: قدرت هویت، ترجمه محمدحسن علیقلیان، تهران: انتشارات طرح نو.
کوهن، سائول برنارد (1387)، ژئوپلتیک نظام جهانی، ترجمه عباس کاردان، تهران: موسسه فرهنگی ابرار معاصر تهران.
لیتل، ریچارد و مایکل اسمیت(1389)، دیدگاههایی درباره سیاست جهان، ترجمه علیرضا طیب، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی
متقی، ابراهیم (1388)، آمریکا در برابر ایران، تهران: انتشارات مطالعات راهبردی.
هینبوش، الویشس و انوشیروان احتشامی (1382)، سیاست خارجی کشورهای خاورمیانه، ترجمه علی گلمحمدی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
متقی، ابراهیم و فاطمه نکولعل آزاد(1393)، موازنه گرایی متقارن در سیاست خارجی ترکیه؛ عبور از نقطه صفر، تهران: انتشارات صداقت
مرکز تحقیقات استراتژیک (1390)، تحولات داخلی و نقش منطقهای ترکیه، همکاریهای منطقهای گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس
حیدری، علی و رهنورد(1390) ، «نوعثمانی گرایی و سیاست خارجی خاورمیانهای ترکیه»، فصلنامه رهنامه سیاستگذاری، سال دوم، شماره دوم.
Boyd, Andrew (1998), An Atlas of World Affairs, London: Routledge.
Brain, Jenkins, (1975), Terrorism a New Conflic. Los Angles: Crescent Publication.
Hopkirk, Peter (1992), The Great Game: The Struggle for Empire in Central Asia, New York: America Inc.
Nye, Joseph S, (2008), Security andSmart Power American BehavioralScientist, 51: 1351, Originally Published Online 7 March.Oxford University Press.
Alessandri, Emiliano (2010), “Turkey's New Foreign Policy and the Future of Turkey-EU Relations”, The International Spectator, Vol. 45.
Ayoob, M. (2004), “Polotical Islam: Image and Reality”, World Policy Journal, Vol xxi, No 4.
Smith, W. (2005), “Between Allah and Ataturk: Liberal Islam in Turkey”, International Journal of Human Rights, Vol 9.
Jenkins, Gareth (August 2010), “On the Edge – The AKP Shifts Turkey's Political Compass”, Jane’s Intelligence Review.
Kelly, Robert E. (2007), "Security Theory in the New Regionalism", InternationalStudies Review, Vol. 9.
Kohen, Sami (2012), “Is Turkish Foreign Policy Too Ambitious?”, AlMonitor, available at: http://www.al-monitor.com/ pulse/ politics/2012/04/overly- ambitious.html.
Leventhal, (2004), “Who is Terrorist in U.S. Media Discourse”, www.Socalscience.com