تبیین مؤلفه های انسان شناسی مساکن تاریخی منطقه هشت تبریز
محورهای موضوعی : معماری و شهرسازی و سکونتگاههای انسانیاعظم مسعودی گوگانی 1 , خسرو افضلیان 2 , محسن طبسی 3 , هادی سروری 4 , مهدی صحراگرد 5
1 - دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
2 - استادیار،گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
3 - دانشیار، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
4 - استادیار، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
5 - استادیار، گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
کلید واژه: خوانش, انسان شناسی, نور و رنگ, مساکن تاریخی,
چکیده مقاله :
مقدمه: محور اصلی این پژوهش به روش ایجاد و پیشرفت معماری بر اساس کیفیت هایی که تحت تاثیر نور و رنگ رابطه با فضا و نحوه زندگی انسان را ارج می نهد، به جای استفاده از کمیت هایی مانند ابعاد و اندازه می پردازد. نور رنگارنگ طبیعی چگونه در بهبود عملکرد روان شناختی مسکن تأثیر دارد؟ چه راهی وجود دارد که به کاهش استرس افراد کمک شود؟ به نظر می رسد استفاده از شیشه های رنگارنگ در مساکن می تواند از نظر روانی و انسانی تأثیر مثبت بگذارد. همچنین استفاده از شیشه های رنگارنگ در محل سکونت، می توانند باعث کاهش استرس و اضطراب ناشی از محیط خارجی شوند.هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مؤلفههای انسان شناسی مساکن بافت تاریخی با رویکردی تحلیلی در سه محله محدوده باروی تبریز؛ مقصودیه، سرخاب و ششگلان با مفاهیم ارزشمند انسان شناسی و روانشناسی نور و رنگ دوره دوم قاجار تبریز صورت گرفته است. روششناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. رویکرد پژوهش، رویکرد ترکیبی با استراتژی متوالی (کیفی – کمّی) است. دادههای لازم با ابزار پرسشنامهء محققساخته، مشاهده و مصاحبههای نیمه ساختیافته بدست آمد. جامعهء آماری پژوهش، منطقه 8 شهری تبریز بوده که 123 نفر ساکن داشتند و به صورت تمامشماری مورد پرسشگری قرار گرفتند. تحلیل داده ها با بهرهگیری از روش تحلیل عاملی صورت گرفت.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، خانه های تاریخی شهر تبریز می باشد.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که، سطح نورگذر (72 درصد) تاج ارسی به ترتیب از بیشتر به کمتر با رنگ های قرمز (14درصد)، آبی (12درصد)، سبز (5/11درصد) و زرد (5/4 درصد)، از قسمت بالا به سمت پایین پوشیده شده است ولی همنشینی رنگ قرمز در کنار سایر رنگها تا حد زیادی اثرات این رنگ را متعادل کرده است. پیمایش ساکنان و متخصصان و یافته های تحلیل عامل تاییدی بدین ترتیب بوده است که هدف از سازماندهی فضاهایی مانند طنبی، سه دری، پنج دری و دودری در خانه های قاجاری تبریز و نیز عناصری چون ارسی و آیینه کاری ها به تبعیت از ویژگی های نور و رنگ ازقبیل هویت نمادین نور، معناداری، هیجان انگیزی، تداوم بصری، تنوع فضایی، چشم انداز و... بوده است.نتایج: در نتیجه ویژگیهای مهم نور و رنگ به روش تحلیل عاملی در 6 عامل خوانایی با سهم 869/12، مطلوبیت 8/11، دلپذیری 4/11، روح و حالت 7/10، تطبیق و انعطاف پذیری 9/9 و تعامل 3/6 در فضاهای داخلی خانه های تاریخی مورد اکتشاف قرار گرفته و به صورت مدل پیشنهادی ارائه گردیدند.
Introduction: The main axis of this research deals with the method of creating and developing architecture based on the qualities that respect the relationship with space and the way of human life under the influence of light and color, instead of using criteria such as dimensions and size. How does natural colored light affect improving the psychological performance of housing? What are some ways to help reduce people's stress? It seems that the use of colored glass in homes can have a positive effect on people and psychology. Also, the use of colored glass in the residence can reduce stress and anxiety caused by the external environment.Research Aim: The current research aims to explain the anthropological components of historical buildings with an analytical approach in three neighborhoods of Tabriz's barou area; Maghsodieh, Sorkhab, and Sheshgolan with the valuable concepts of anthropology and psychology of light and color of the second Qajar period of Tabriz.Methodology: The present research was done with the descriptive-analytical method. The research approach is a combined approach with a sequential strategy (qualitative-quantitative). Necessary data were obtained with the researcher-made questionnaire, observation, and semi-structured interviews. The statistical population of the research was the 8th urban area of Tabriz, which had 123 residents and was questioned as a whole. Data analysis was done using the factor analysis method.Studied Areas: The geographical scope of this research is the historical houses of Tabriz city.Results: The findings indicate that the transmissive surface (72%) of the sash crown is in order from more to less with red (14%), blue (12%), green (11.5%), and yellow (4.5%) colors. %), it is covered from the top to the bottom, but the combination of red color with other colors has balanced the effects of this color to a great extent. The survey of residents and experts and the findings of the analysis of the confirmatory factor have been such that the purpose of organizing spaces such as two-door, three-door, five-door, and two-door in the Qajar houses of Tabriz as well as elements such as sashes and mirrors according to the characteristics of light and Color has been the symbolic identity of light, meaning, excitement, visual continuity, spatial diversity, landscape, etc.Conclusion: As a result, the important characteristics of light and color by the method of factor analysis in 6 readability factors with a share of 12.869, desirability 11.8, pleasantness 11.4, spirit and mood 10.7, adaptability and flexibility 9.9 and interaction 6.3 The interior spaces of historical houses were explored and presented in the form of proposed models.
آرنهایم، رودلف . (1386). هنر و دیدن. ترجمه: مجید اخگر، تهران: انتشارات سمت.
اسمعیلی سنگری و حسین، عمرانی، بهروز. (1393). تاریخ و معماری خانههای تبریز قدیم. انتشارات فروزش.
براند فری، هیلد. (1383)، طراحی شهری بهسوی یک شکل پایدارتر شهر. ترجمه: حسین، بحرینی. تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
بهزادفر، مصطفی و قاضیزاده، سیده نسا. (1390). حس رضایت از فضای باز مسکونی. نشریه هنرهای زیبا، 3(45)، 24-15.
بنتلی، ایین. (1985). محیطهای پاسخده: کتابی راهنما برای طراحان. ترجمه: مصطفی، بهزادفر. (1395). تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران.
بهمنش راد،جواد. (1389). درجستجوی هویت شهری تبریز. تهران: مرکز مطالعاتی شهرسازی و معماری.
تانگه،کنزو. (2006). عملکرد،بافت، نماد. به نقل از کتاب:کنزو تانگه 1969-1946) (کتاب اصلی در سال 1966 منتشر شده است.)
جلیلی، محمد؛ عینی فر، عایرضا و طلیسچی علیرضا. (1393). فضای باز مجموعههای مسکونی و پاسخ دهی محیطی. مجله معماری و شهرسازی، 18(4)، 68-57.
چشمه سهرابی، مظفر؛ رحیم سلمانی، آرزو و رحیم سلیمانی، آسیه. (1390). تاثیر رنگ در معماری فضای داخلی کتابخانههای دانشگاهی. 14(1)، 70-39.
حاجی قاسمی، کامبیز. (1383). دفتر پانزدهم گنجنامه (خانهها-بخش اول). تهران: انتشارات روزنه.
حاجی قاسمی، کامبیز. (1383). دفتر شانزدهم گنجنامه (خانهها-بخش دوم). تهران: انتشارات روزنه.
دلاور، علی. (1399). روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: ویرایش.
ذبیحی، حسین؛ حبیب، فرح و رهبری منش، کمال. (1390). بررسی رابطه بین میزان رضایت از مجتمعهای مسکونی و تأثیر مجتمعهای مسکونی بر روابط انسان. نشریهی هویت شهر، 5(8)، 118-103.
راپاپورت، آموس. (1392). انسان شناسی مسکن. ترجمه خسرو افضلیان. مشهد: کتابکده کسری.
رفیعیان، مجتبی؛ وعسگری، علی و عسگری زاده، زهرا. (1388). سنجش میزان رضایتمندی سکونتی ساکنان. پژوهشهای جغرافیای انسانی، 67، 68-53.
روشن فکر جورشری، سبحان و مولائی هشجین، نصرالله. (2). تحلیل عوامل موثر محیطی در ایجاد حس امنیت در شهر رشت (مطالعه موردی: مجتمعهای مسکونی آزاد گان و پردیسان). مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 21(1)، انتشار انلاین.
زوی، برونو. (1395). چگونه به معماری بنگریم. ترجمه فریده گرمان، تهران: شهیدی.
شریف، حمیدرضا و همکاران. (1395). بررسی عوامل تعیین کننده در تبیین مفهوم کیفیت روشنایی محیط. پنجمین کنگره بین المللی عمران، معماری و توسعه شهری.
شفیع پور، آسیه. (1385). ارسی در معماری سنتی ایران. مجله هنر، 68، 183-164.
عینی فر، علیرضا. (1380). عوامل انسانی - محیطی موثر در طراحی مجتمعهای مسکونی. نشریه هنرهای زیبا، 8، 118-109.
فروید، زیگموند. (1930). بی آرامی در فرهنگ فرانکفورت1970. ترجمه: جعفر، تهران: انتشارات بنفشه.
کاکاوند، الهام؛ براتی، ناصر و امین زاده گوهر ریزی، بهنام. (1392). سنجش تطبیقی تصویر ذهنی شهروند و شهر ساز به مفهوم کیفیت محیط شهری. نشریهی باغ نظر، 25(10)، 112- 101.
گروتر یورگ کورت. (2009). زیبایی شناسی در معماری. ترجمه: جهانشاه پاکزاد،1397(کتاب اصلی در سال 1388 منتشر شده است).
لوکوربوزیه. (1969). نگاهی به یک معماری. برلین، مترجم: محمد رضا جودت (1397)، تهران: انتشارات آرمان شهر
لویدرایت، فرانک. (1951). کاتالوگ نمایشگاهی در فلورانس. نقل شده از معماری انسانی، برلین، مترجم: زهرا رضوی.
محسنیان راد، مهدی. (1392). ارتباط شناسی. تهران: انتشارات سروش.
مقدم درودخانی، احمد؛ رشیدکلویر، حجت الله؛ کریمی آذری، امیررضا و اکبری، حسن. (1402). عناصر هویتساز پایدار مساکن بومی با تأکید بر رویکرد ضرباهنگکاوی (مطالعه موردی: شهر تالش). مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 18(4)، انتشارات آنلاین.
مولایی هشجین، مهسا؛ کریمی آذری، امیررضا؛ کریمی، باقر و مهدی نژاد، جمال الدین. (1400). تحلیل و ارزیابی شاخصهای کالبدی موثر بر سرزندگی (مطالعه موردی: مجتمعهای مسکونی شهر رشت). مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 16(1)،138-125.
واگنر، اتو. (1895). هنر و معماری زمان ما. وین 1979، ترجمه: مهرجویا، تهران: انتشارات سپیده.
ویتروویوس. (1981). ده کتاب در مورد معماری. ترجمه: ریما فیاض، تهران: انتشارات دانشگاه هنر.
Abdi, H. (2003). Factor rotations in factor analysis. Encyclopedia of social sciences research methods. in: Lewis-Beck M. , Bryman, A. , FutingT. (Eds.), Thousand Oaks (CA): Sage.
Botta, M. (2010). environment The meaning of the 'built and natural,Vortrag in La Sarraz, 1978, quoted in: Work. Construction and Residence, 1(1), 82-97.
Cook, P., & Klatz, H. (2010). Contrasting Architecture", Zurich, 1974. Original title: conversation with architecture New York 1973.
Desprès, C. (2004). The Meaning of Home. Architectural and Planning Research, 8, 96-115.
Gehl, J. (1987). Life Between Buildings.(2015) New York: Van Nostrand Reinhold.
Goodey, B. (2016). Two Gentlemen in Verona: The Qualities of Urban Design, Streetwise, 4(2), 3-5.
Grandjean, E. (2013). Ergonomics of the Home. (Original work published 1973)
Hall, Edward-T. (2017). The Language of Space. Düsseldorf, 1976.
Hulain, H. (2004). Absolute Architecture, quoted in The Twentieth Century Architecture Manifesto. Braunschweig (Original work published in 1962).
Jacobs, A., Appleyard, D. (2010). Toward an Urban Design Manifesto. JAPA, 53(1), 112-120.
Jalili, Touraj, et al. (2016). The role of color in the body of the kindergarten and… Science and Technology Research, Berlin, Germany, 3(3), 2-10.
Koivumaa, H., Koskenvuo, M., Honkanen, RJ., Viinamaki, H., Heikkila, K., & Kaprio J. (2004). Life dissatisfaction and subsequent work disability in an 11-year follow-up. Psychol Med, 34(2), 8-221.
Koseoglu, E., & Onder, DE .(2011). Subjective and objective dimensions of spatial legibility. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 4(30), 1191-1195.
Lynch, K. (2018). A Theory of Good City Form. Cambridge, Mass: MIT Press.
Naseri, GH., & Tamizi, M. (2011). Assessing the Function of Architectural and Light of Function the Assessing and Light and Engineering, 2(5), 232-234.
Norberg Schultz, C. (2013). The Spirit of Place in Architecture. Stuttgart.
Purdihimi, Sh. (2011). Effect of daylight on humans, 46, Spring, 6-74.
Rossi, A. (1973). Urban Architecture. (2018), Cambridge, Mass: MIT Press
Tibbalds, F. (2003). Planning and Urban Design: Tibbalds offers the Prince his Ten Commandments. ThePlanner, 74(12), P1.
Watson, D., Clark, L.A., Tellegen, A. (2016). Development and validation of brief measures. Journal of Personality and Social Psychology, 54(6), 1063-1070
Yeung, K.Y., & Ruzzo, W.L. (2001). Principal component analysis for clustering gene expression data. Bioinformatics, 17(9), 889-895
_||_