وجوه اشتراک دیدگاه عطار با نظریات روانشناسان دربارة روش های تربیتی
محورهای موضوعی :
شاهنامه
هاجر جمالی
1
,
مهین پناهی
2
,
احمد سوری
3
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علوم انتظامی امین(نویسنده مسؤول)
2 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علوم انتظامی امین
تاریخ دریافت : 1400/08/11
تاریخ پذیرش : 1400/08/11
تاریخ انتشار : 1400/09/01
کلید واژه:
فریدالدین عطار,
منطق الطیر,
الهی نامه,
مصیبت نامه,
روش های تربیتی,
روان شناسی تربیتی,
چکیده مقاله :
در این پژوهش هدف این است که وجوه اشتراک نظریات روانشناسان تربیتی با دیدگاه عطار دربارة شیوه های تربیتی و آموزشی، جست وجو و بیان شود؛ زیرا هم روان شناسان تربیتی و هم اندیشمندان و عارفان مسلمان ازجمله عطار نیشابوری به موضوع رشد و تربیت انسان و چگونگی آن توجه داشته اند. عطار از بزرگ ترین عارفان قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است. موفقیت او در تربیت انسان های مبتدی (مریدان)، ضرورت توجه به شیوة تربیتی و آموزشی وی را آشکار می کند. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است. شیوة جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است. بدین منظور، برای دستیابی و تحلیل نتایج، از رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش شامل متن کامل کتاب های منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامة عطار نیشابوری است. پرسش اصلی پژوهش این است که کدام یک از روش های تربیتی مطرح در روان شناسی تربیتی، در این آثار به کار برده شده و هرکدام از روش های به کاررفته، به دیدگاه کدام یک از روان شناسان تربیتی نزدیک است. یافته ها نشان داد که عطار چندین قرن پیش، روش هایی برای تربیت و آموزش متربیان به کار گرفته است که امروزه در قالب نظریات جدید روانشناسی ارائه می شود. مشترکات نظریه ای بسیاری میان شیوه های تربیتی عطار و دیدگاه های امروز روان شناسان تربیتی وجود دارد. این مشترکات بین عطار و روان شناسانی مانند راجرز، مازلو، ویلیام جیمز، جان دیویی، پیاژه، برونر، بندورا، لوریا، ویگوتسکی، اریکسون، جان لاک، اسکینر، ثورندایک، گانیه و روان شناسان گشتالتی بیش از دیگران است.
چکیده انگلیسی:
The purpose of the present study is to search and express the commonalities of the theories of educational psychologists with Attar's views on educational methods. Both educational psychologists and Muslim thinkers and mystics, including Attar Neyshabouri, have paid attention to the issue of human development and how it is. Attar is one of the greatest mystics of the sixth and early seventh centuries AH. His success in educating beginners (disciples) reveals the need to pay attention to his educational method. This research is a descriptive-analytical research. The method of collecting information is library-base and documentary. In order to achieve and analyze the results, a qualitative approach and content analysis strategy have been used. The statistical population of the research includes the full text of Attar Neyshabouri's books Mantiq al-Tair, Elāhināmeh and Misbatnāmeh.The main question of the research is which of the educational methods proposed in educational psychology has been used in these works and which of the methods used by Attar is close to the point of view of the educational psychologists. The findings show that several centuries ago, Attar used the methods that are presented today in the form of new theories of psychology to train educators. There are many theoretical similarities between Attar's educational methods and the theories of today's educational psychologists. The similarities of Attar's views with psychologists such as Rogers, Maslow, William James, John Dewey, Piaget, Brunner, Bandura, Luria, Vygotsky, Erickson, John Locke, Skinner, Thorndike, Ganymede and Gestalt psychologists are more than others.Key words: Farid al-Din Attar, Mantiq al-Tair, Elāhināmeh, Misbatnāmeh, Educational Methods, Educational Psychology
منابع و مأخذ:
اسلاوین، رابرت ایی (1385)، روانشناسی تربیتی، ترجمة یحیی سیّدمحمدی، تهران: روان.
اعرافی، علیرضا و همکاران (1393)، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، ج1، تهران: سمت.
افراسیابپور، علیاکبر (1390)، روانشناسی و عرفان، تهران: خرمشهر.
باقری، خسرو (1388)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، تهران: مدرسه.
باقری، فاطمه صغری (1390)، بررسی تطبیقی فلسفة تربیتی عطار نیشابوری و افلوطین، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه مازندران، دانشکدة علوم انسانی و اجتماعی.
بهشتی، محمد و همکاران (1388)، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، ج4، تهران: سمت.
بهشتی، محمد (1390)، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، ج 5، تهران: سمت.
پارسا، محمد (1378)، روانشناسی تربیتی، چاپ پنجم، تهران: بعثت.
پناهی، مهین (1391)، «بررسی و مقایسة شیوة آموزش تفکر نزد فریدالدین عطار و متیو لیپمن»، مجله تفکر و کودک، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 2 (3)، 3‑23.
پورنامداریان، تقی (1390)، دیدار با سیمرغ، چاپ پنجم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
پیروز، غلامرضا؛ غفوری، عفتسادات (1396)، «تحلیل منطقالطیر و مصیبتنامة عطار نیشابوری براساس نظریة سازندهگرایی ویگوتسکی و برونر»، شعرپژوهی (بوستان ادب) ، سال نهم، شمارة 3 (پیاپی 33)، 19‑44.
جمالی، هاجر؛ پناهی، مهین (1400)، «بررسی روش تربیتی الگویی در مثنویهای عطار باتوجهبه نظریة یادگیری شناختی ـ اجتماعی آلبرت بندورا»، پژوهشنامه عرفان، سال دوازدهم، شمارة بیستوچهارم، 43‑68.
دبس، موریس (1368)، مراحل تربیت، ترجمة علیمحمد کاردان، تهران: دانشگاه تهران.
دوزانت، ویلیام جیمز (1337)، تاریخ تمدن، ترجمة احمد آرام و دیگران، تهران: اقبال و فرانکلین.
راجرز، ک. (1369)، گروههای رویارویی بحثی در روان درمانی گروهی، ترجمة فرهاد ماهر، تهران: رشد.
رضایی، پروین (1399)، «مصیبتنامة عطار نیشابوری؛ آمیزهای از اخلاق عملی و عرفان (باتکیهبر حکایتها)، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، سال دوازدهم، شمارة 48، 1‑35.
ریتر، هلموت (1388)، دریای جان، ترجمة عباس زریابخویی و مهرآفاق بایبوردی، تهران: الهدی.
زرینکوب، عبدالحسین (1379)، صدای بال سیمرغ، تهران: سخن.
سعدیپور، اسماعیل (1398)، روانشناسی تربیتی، تهران، ویرایش.
سیف، علیاکبر (1391)، روانشناسی تربیتی، تهران: دانشگاه پیام نور.
ــــــــــــــ (1394)، روانشناسی پرورشی نوین، تهران: دوران.
شاتو، ژان (1355). مربیان بزرگ، ترجمة غلامحسین شکوهی: دانشگاه تهران.
شریعتمداری، علی (1394)، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، تهران: امیرکبیر
عطار، فریدالدین (1393)، منطقالطیر، با تصحیح و مقدمة محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
ــــــــــــــ (1394)، الهینامه، با تصحیح و مقدمة محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
ــــــــــــــ (1395)، مصیبتنامه، با تصحیح و مقدمة محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
غفوری، عفتسادات و همکاران (1395)، «نقش عنصر گفتوگو در رابطه مرید و مراد بر مبنای نظریة سازندهگرایی در منطقالطیر»، فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی، 12، (45 )، 155‑187.
قاسمی، فاطمه (1384)، جنبههای روانشناسی در آثار غزالی، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، دانشکدة ادبیات.
کدیور، پروین (1385)، روانشناسی تربیتی، تهران: سمت.
ــــــــــــ (1388)، روانشناسی تربیتی، تهران: ارسباران.
ــــــــــــ (1389)، روانشناسی شخصیت، تهران: ویرایش.
گیج، ان. ال؛ برلاینر، دی. سی (1374)، روانشناسی تربیتی، ترجمة غلامرضا خوینژاد و همکاران، مشهد: پاژ.
لطفآبادی، حسین (1386)، روانشناسی تربیتی، تهران: سمت.
محمد حسنی صغیری، زهرا (1389)، بررسی نمودهای خودشکوفایی در منطقالطیر عطار براساس نظریه راجرز، پایاننامة کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی.
نجفی، زهره و همکاران (1394)، «بررسی دیدگاههای روانشناختی عطار براساس مکتب انسانگرایی با رویکرد میانرشتهای»، مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی:پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری، 7 (26)، 149‑168.
همتی، فاطمه؛ طالقانی، نرگس (1386)، نظریة فردمدار "خود" هستة نظری شخصیت راجرز، تهران: دانژه.
هنردوست، نرگس (1390)، بررسی مبانی آسیبشناختی روانی و رواندرمانی از دیدگاه عطار نیشابوری، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی.
Bandura, A (1982), "Self-Efficacy mechanism in human agency", American Psychologist, 37.
Jarvis ,Peter (2003), Theory and practice of learning , Psychology Press, Kogan Page Publisher.
_||_