مظاهر انحطاط اخلاقی پادشاهان در شاهنامۀ فردوسی
محورهای موضوعی : شاهنامه
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران
کلید واژه: پادشاهان, ادبیات تعلیمی, شاهنامۀ فردوسی, انحطاط اخلاقی,
چکیده مقاله :
یکی از محوریترین پایههای تفکر فردوسی در کنار حماسه، تعلیم است؛ چنانکه میتوان شاهنامه را کتاب تعلیم و اخلاقورزی ارباب سلوکِ ملوک خواند. بدیها و نیکیها در محتوای شعر این شاعر، نمود ویژهای دارد. بهجرئت میتوان یکی از اهداف حماسۀ فردوسی را بیان راستی و ناراستی و زشتی و پلیدی و خوبی و بدی دانست. بررسی ابعاد مختلف شاهنامه از جمله فضای اعتراضی، انتقادی و اندرزی در برابر رفتار پادشاهان، سبب شناخت بیشتر محتوای این اثر میشود. این جستار سعی دارد با مطالعۀ کتابخانهای، مظاهر رذایل اخلاقی و ناهنجاریهای معمول در رفتار پادشاهان را بهصورت توصیفیتحلیلی بررسی کند. از نتایج این پژوهش آن است که در دورههای مختلف، برخی پادشاهان دچار انحطاط اخلاقی شده و این رذایل اخلاقی به شکلهای مختلف از جمله غرور، نامردمی، زیادهخواهی، جاهطلبی، خشم، شهوت، ناپاکدینی، بدگمانی، استبداد رأی، دروغگویی، قتل، تهدید و ارعاب، پادشاهکشی و دهها خصلت زشت دیگر، در رفتار آنان جلوهگر شده است. نتیجۀ این ناراستیها عواقب وخیمی همچون ناخشنودی، فقر و فلاکت، از بین رفتن برکت، بدنامی، نابودی مُلک، ویرانی و شورش عمومی برای جامعه در پی داشته و در نهایت به سقوط حکومت منجر شده است. این رفتارها که از متن داستانهای شاهنامه استخراج شده، فضای اعتراضیـ انتقادی را در شاهنامه حاکم ساخته و با اندرزها و پندها در پایان داستانها باعث زیرساخت تعلیمی شده است.
One of the most pivotal foundations of Ferdowsi's thought along with the epic is didacticism. Because of this, Shāhnāmeh can be considered as a didactic book containing the ethics of the king's conduct. The vice and virtue in the poetry of this poet have a special manifestation. It would definitely be said that one of the main purposes of Shāhnāmeh is expressing merits and demerits, truth and falsehood, obscenity and abomination. One of the goals of Ferdowsi's epic can be boldly considered to be the expression of truth and falsehood, good and evil. Examining the various dimensions of the Shāhnāmeh, including the atmosphere of protest, criticism and advice against the behavior of the kings, leads to a better understanding of the content of this work. This study tries to study the manifestations of moral vices and common anomalies in the behavior of the kings through a descriptive-analytical research and by using library study. The results of this study show that in different periods, kings have fallen into the moral degeneration and these moral vices are in various forms such as pride, inhumanity, greed, anger, religious impurity, distrustful, authoritarianism, lying, murder, threats and intimidation, destruction of dominion, and dozens of other ugly traits are reflected in their behavior. These improbities have serious consequences such as dissatisfaction, poverty and misery, loss of blessings, notoriety, destruction, public revolt for society, and ultimately the fall of the government. These behaviors, which are extracted from the text of Shāhnāmeh stories, have created a protest and critical atmosphere in Shāhnāmeh. In addition, advice and moral lessons at the end of the stories generated a didactic infrastructure.
1. ابن عبدربه، احمد بن محمد (1353)، عقد الفرید، قاهره: المکتبة التجاری.
2. بیهقی، ابوالفضل (1368)، تاریخ بیهقی، تصحیح خطیب رهبر، تهران: انتشارات سعدی.
3. پرهام، باقر (1373)، با نگاه فردوسی: مبانی نقد خرد سیاسی در ایران، بیجا: نشر مرکز.
4. تجلیل، جلیل و همکاران (1392)، «شخصیت ضد اجتماعی افراسیاب در شاهنامۀ فردوسی»، فصلنامه بهار ادب، سال ششم، شمارۀ ۲، 111ـ130.
5. جوانشیر، ف.م (1380)، حماسه داد؛ بحثی در محتوای سیاسی شاهنامه، تهران: انتشارات جامی.
6. خلیلیجهانتیغ، مریم و دهرامی، مهدی (1390)، «ادبیات تعلیمی و تربیتی در شاهنامه»، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، سال سوم، شمارۀ 11، 41ـ58.
7. داوری، پریسا (1398)، «پیوند داد و شاهی در شاهنامه و چالشهای آن»، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، سال یازدهم، شمارۀ 42، 27ـ66.
8. رحیمی، مصطفی (1369)، تراژدی قدرت در شاهنامه، چ۱، تهران: نشر نیلوفر.
9. رزمجو، حسین (1367)، «عدالتجویی و ظلمستیزی فردوسی»، جستارهای ادبی، شمارۀ 86 و 87، 413ـ۴۳۲.
10. رستگار، نصرتالله (1384)، «مشروعیت حکومت از دیدگاه فردوسی»، مجله آیینه میراث، دورۀ جدید، سال سوم، شمارۀ ۲، 9ـ40.
11. رضابیگی، مریم و سلیمی، علی (1391)، «تأملی در نقش تعلیمی داستانهای شاهنامه»، فصلنامه تحقیقات تعلیمی و غنایی زبان و ادب فارسی، شمارۀ 13، 121ـ۱۳۶.
12. رضاقلی، علی (1384)، جامعهشناسی خودکامگی، چ12، تهران: نشر نی.
13. سجادی، سید محمدعلی (1387)، اجتماعیات در ادبیات، چ۱، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
14. سرامی، قدمعلی (1373)، از رنگ گل تا رنج خار؛ شکلشناسی قصههای شاهنامه، چ2، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
15. صفا، ذبیحالله (1357)، گنج سخن، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
16. عنصرالمعالی، کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر (1368)، قابوسنامه، تصحیح غلامحسین یوسفی، انتشارات علمی و فرهنگی.
17. فردوسی، ابوالقاسم (1379)، شاهنامۀ فردوسی، بهکوشش سعید حمیدیان، تهران: نشر قطره.
18. فرشیدورد، خسرو (1373)، درباره ادبیات و نقد ادبی، تهران: انتشارات امیرکبیر.
19. گیریشمن، رومن (1372)، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمۀ محمد معین، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
20. ناشناس (1379)، مجمل التواریخ و القصص، بهاهتمام محمدتقی بهار و همکاران، چاپ کلاله خاور.
21. ناصرخسرو، ابومعین (1362)، سفرنامه ناصرخسرو، بهکوشش نادر وزینپور، تهران: انتشارات امیرکبیر.
22. یلمهها، احمدرضا (1390)، «بررسی تطبیقی اشعار تعلیمی فردوسی و حافظ»، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، سال سوم، شمارۀ 11، 153ـ۱۷۵.
_||_