یکی از محوریترین پایههای تفکر فردوسی در کنار حماسه، تعلیم است؛ چنانکه میتوان شاهنامه را کتاب تعلیم و اخلاق‎ورزی ارباب سلوکِ ملوک خواند. بدیها و نیکیها در محتوای شعر این شاعر، نمود ویژهای دارد. بهجرئت میتوان یکی از اهداف حماسۀ فردوسی را بیان راستی و ناراستی چکیده کامل
یکی از محوریترین پایههای تفکر فردوسی در کنار حماسه، تعلیم است؛ چنانکه میتوان شاهنامه را کتاب تعلیم و اخلاق‎ورزی ارباب سلوکِ ملوک خواند. بدیها و نیکیها در محتوای شعر این شاعر، نمود ویژهای دارد. بهجرئت میتوان یکی از اهداف حماسۀ فردوسی را بیان راستی و ناراستی و زشتی و پلیدی و خوبی و بدی دانست. بررسی ابعاد مختلف شاهنامه از جمله فضای اعتراضی، انتقادی و اندرزی در برابر رفتار پادشاهان، سبب شناخت بیشتر محتوای این اثر میشود. این جستار سعی دارد با مطالعۀ کتابخانهای، مظاهر رذایل اخلاقی و ناهنجاریهای معمول در رفتار پادشاهان را بهصورت توصیفیتحلیلی بررسی کند. از نتایج این پژوهش آن است که در دورههای مختلف، برخی پادشاهان دچار انحطاط اخلاقی شده و این رذایل اخلاقی به شکلهای مختلف از جمله غرور، نامردمی، زیادهخواهی، جاهطلبی، خشم، شهوت، ناپاکدینی، بدگمانی، استبداد رأی، دروغگویی، قتل، تهدید و ارعاب، پادشاهکشی و دهها خصلت زشت دیگر، در رفتار آنان جلوهگر شده است. نتیجۀ این ناراستیها عواقب وخیمی همچون ناخشنودی، فقر و فلاکت، از بین رفتن برکت، بدنامی، نابودی مُلک، ویرانی و شورش عمومی برای جامعه در پی داشته و در نهایت به سقوط حکومت منجر شده است. این رفتارها که از متن داستانهای شاهنامه استخراج شده، فضای اعتراضیـ انتقادی را در شاهنامه حاکم ساخته و با اندرزها و پندها در پایان داستانها باعث زیرساخت تعلیمی شده است.
پرونده مقاله
وسعت اندیشه و درک صحیح آفرینندگان آثار ادبی نظیر نظامی از ویژگیهای روحی و روانی انسانها، سبب شده تا ابعاد مختلف روحی انسانها، در شخصیتهای داستانی آثار آنها انعکاس یابد. در این پژوهش، شخصیت فتنه در هفتپیکر، بر اساس تکنیک شفقتورزی به خود در حوزۀ روانشناسی مثبتگرا چکیده کامل
وسعت اندیشه و درک صحیح آفرینندگان آثار ادبی نظیر نظامی از ویژگیهای روحی و روانی انسانها، سبب شده تا ابعاد مختلف روحی انسانها، در شخصیتهای داستانی آثار آنها انعکاس یابد. در این پژوهش، شخصیت فتنه در هفتپیکر، بر اساس تکنیک شفقتورزی به خود در حوزۀ روانشناسی مثبتگرا، بهصورت توصیفی و تحلیلی بررسی شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که هدف نظامی از تغییر سرنوشت فتنه، به قصد تعلیم و نشان دادن آثار خودشفقتورزی بر زندگی و سرنوشت انسانها چه بوده است؟ نظامی چگونه فتنه، شخصیت محوری را با استفاده از مؤلفههای شفقتورزی به خود، از مرگ حتمی به دست سرهنگ خاص بهرامشاه نجات داده است؟ یافتهها نشان میدهد همۀ مؤلفههای خودشفقتورزی، از سوی نظامی در رفتار و کنشهای فتنه، کنیز بهرام گور در هفتپیکر، نمایان شده است.
پرونده مقاله
دیدگاهها و سخنان اخلاقی عطار نیشابوری در نظم و نثر فارسی، ارزشمند و درخور تأمل و پژوهش بیشتر است. بهدلیل توجه به دیدگاهها عرفانی و زبانی عطار، بررسی مباحث اخلاقی و تعلیمی آثار وی، بهخصوص مصیبتنامه، کمتر پژوهش شده است. این پژوهش به روش تحلیل محتوایی و آماری، مصیبتن چکیده کامل
دیدگاهها و سخنان اخلاقی عطار نیشابوری در نظم و نثر فارسی، ارزشمند و درخور تأمل و پژوهش بیشتر است. بهدلیل توجه به دیدگاهها عرفانی و زبانی عطار، بررسی مباحث اخلاقی و تعلیمی آثار وی، بهخصوص مصیبتنامه، کمتر پژوهش شده است. این پژوهش به روش تحلیل محتوایی و آماری، مصیبتنامه را بررسی کرده و در پی پاسخگویی به این سؤالهاست که کدام مضامین و محتواهای اخلاقی و اندرزی در نگاه عرفانی عطار در مصیبتنامه برجستهتر است؟ و آیا عرفان عطار به حکمت عملی نزدیک است؟ عطار در توجه دادن به اخلاق حسنه و انذار و نهی از رذیلهها دغدغهمند بوده است. مباحث اخلاقی و انسانساز موجود در ادبیات تعلیمی و عرفانی در سرتاسر سفر سالک فکرت (شخصیت اصلی مصیبتنامه) مکرر در این اثر عطار بازگو میشود. عطار بهخوبی، ضمن روایت تمثیل عرفانی سفر برای خودشناسی، از حکایتهای تعلیمی و اندرزی و اخلاقی غفلت نورزیده و تا حد ممکن در بخش حکایات کوتاه این منظومۀ عرفانی، جانب اخلاق و نکوداشت محاسن اخلاقی و دعوت بدانها و نکوهش رذیلههای اخلاقی و پرهیز و انذار از آنها را پیش چشم داشته است. نتیجۀ دیگر پژوهش این است که بیان اندرزها و مباحث تعلیمی بخش حکایتهای کوتاه در این چهل مقاله (منزل) معمولاً با آن بخش همسوست؛ برای مثال، حین روایت سفر سالک به نزد خاک، از خاکساری و تواضع سخن گفته است و در حین سفر نزد ابراهیم خلیل از مودت و خلّت و دوستی ورزیدن؛ نتیجۀ مهم دیگر این پژوهش این است که اکثر ابیات تعلیمی و اندرزی عطار در حکایات کوتاه بیان شده است و سخنان پیر به سالک فکرت، بیشتر جنبۀ عرفانی دارد.
پرونده مقاله
عرفان و سیاست دو مقولهای هستند که با هم نسبت دارند و بر هم تأثیر مینهند. تلفیق شخصیت شاه- حاکم با انسان کامل عرفانی، یکی از جایگاههای این اثرگذاری است. انسانها در پی پیدا کردن الگوی انسان کامل عرفانی، با نسبت دادن فره ایزدی و تأیید الهی، شاهان را نمونۀ آن الگو دانست چکیده کامل
عرفان و سیاست دو مقولهای هستند که با هم نسبت دارند و بر هم تأثیر مینهند. تلفیق شخصیت شاه- حاکم با انسان کامل عرفانی، یکی از جایگاههای این اثرگذاری است. انسانها در پی پیدا کردن الگوی انسان کامل عرفانی، با نسبت دادن فره ایزدی و تأیید الهی، شاهان را نمونۀ آن الگو دانستهاند. این الگو دارای ویژگیهایی مشابه با انسان کامل مورد نظر ادیان غیر الهی و الهی است؛ از جمله داشتن فره ایزدی، عادل، خردمند و حکیم بودن. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل-محتوا، تأثیر عرفان را در شکلگیری تصویر شاه-انسان کامل در متون تعلیمی (قابوسنامه، سیاستنامه، اخلاق ناصری، گلستان سعدی و سلوک الملوک) بررسی کرده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که نگرش عرفانی در تصویر و ترسیم شخصیت شاه- حاکم در متون غیر عرفانی (تعلیمی) نقش بسزایی داشته است. بر این اساس، ما با دو نوع نگرش روبهرو هستیم: 1. شاه-انسان کامل قابل تحقق؛ 2. شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق (ایدئال). بر اساس بررسیهای بهعملآمده شاه-انسان کامل غیر قابل تحقق، فقط در سلوک الملوک توصیف شده است.
پرونده مقاله
سبک هندی یا اصفهانی سرشار از مضامین متنوع و تصویرهای رنگارنگ است. صائب تبریزی از شاعران توانمند این سبک است که از پدیدههای مختلف طبیعی و غیرطبیعی بهعنوان بنمایه در مضمونپردازی و تصویرسازی بهره گرفته است. صائب در بسیاری از موارد، از این مضمونها و تصاویر بر اساس نقش چکیده کامل
سبک هندی یا اصفهانی سرشار از مضامین متنوع و تصویرهای رنگارنگ است. صائب تبریزی از شاعران توانمند این سبک است که از پدیدههای مختلف طبیعی و غیرطبیعی بهعنوان بنمایه در مضمونپردازی و تصویرسازی بهره گرفته است. صائب در بسیاری از موارد، از این مضمونها و تصاویر بر اساس نقش ترغیبی و اخلاقی زبان برای برانگیختن مخاطب به انجام ارزشها و ترک ضد ارزشها بهره برده است. در این مقاله که با روش تحلیل محتوا و بهصورت اسنادی انجام شده، بنمایۀ حباب در دیوان صائب بررسی و تحلیل گردیده و به این پرسش پاسخ داده شده که صائب از بنمایۀ حباب در جهت کدام یک از مضامین تعلیمی بهره برده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که صائب غیر از اهداف توصیفی و بیان موضوعهای غنایی، حکمی و... اهداف تربیتی و تعلیمی را هم مد نظر داشته است. او با استفاده از قابلیت این بنمایه در مضمونپردازی و تصویرسازی، مخاطب خود را به خاموشی، ترک هواپرستی، دوری از نخوت و تکبر، ترک پوچگویی، ترک گناهکاری و تردامنی، تکیه نکردن و دل نبستن به دنیای فانی، دل نبستن به عمر زودگذر و... دعوت کرده است.
پرونده مقاله
منتقدان در هر جامعه، از حقوقی برخوردارند که گاه این مهم نادیده گرفته میشود. شیوۀ مواجهۀ حاکمان با این گروه، سرشار از آموزههای اخلاقی و تعلیمی است که در احیاء علومالدین مورد مطالعه قرار گرفت. غزالی در این اثر، ضمن بررسی زندگی حاکمان و برشمردن فضایل و رذایل اخلاقی حاکم چکیده کامل
منتقدان در هر جامعه، از حقوقی برخوردارند که گاه این مهم نادیده گرفته میشود. شیوۀ مواجهۀ حاکمان با این گروه، سرشار از آموزههای اخلاقی و تعلیمی است که در احیاء علومالدین مورد مطالعه قرار گرفت. غزالی در این اثر، ضمن بررسی زندگی حاکمان و برشمردن فضایل و رذایل اخلاقی حاکمان دینی و غیردینی و منش و بینش آنها در مواجهه با منتقدان، به تبیین آموزههای تعلیمی پرداخته است. حاکمان دینی در این پژوهش شامل پیامبر اکرم(ص)، برخی معصومین(ع) و خلفای راشدین و حاکمان غیردینی، شامل برخی خلفای اموی و عباسی است. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیل محتوا تدوین شده، ضمن بررسی چهار ربع کتاب احیاء علومالدین، شاهد صفات نیکو و نکوهیدۀ حاکمان در مواجهه با منتقدان هستیم که واکنش حاکمان دینی و غیردینی و آموزههای اخلاقی از این مواجههها، جداگانه بررسی شده است. صفات اخلاقی نیکو شامل رعایت ادب، عفو و بخشش، صبر و بردباری، طلب هدایت، مدارا و انتقادپذیری است و صفات اخلاقی نکوهیده شامل خشم، ناشکیبایی، آزار، شکنجه و قتل میشود. موضوع این پژوهش، بهخاطر تازگی و بهروز بودن، امروزه هم میتواند مورد اقبال واقع شود و برای جامعه، کاربردی ارزنده و آموزنده داشته باشد.
پرونده مقاله
در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامهها نمود یافته است. آدابالملوکهایی همچون سیاستنامه و قابوسنامه و نصیحة الملوک نیز تحتتأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درونمایهها را در قالب چکیده کامل
در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامهها نمود یافته است. آدابالملوکهایی همچون سیاستنامه و قابوسنامه و نصیحة الملوک نیز تحتتأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درونمایهها را در قالب مفاهیم و استعارات بیان کردهاند. پژوهش حاضر به بررسی استعارههای مفهومی عدالت و ظلم از دیدگاه زبانشناسی شناختی میپردازد. در این پژوهش تلاش شده است در سه آداب الملوک نامبرده، استعارههای مفهومی عدالت و ظلم بر مبنای نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون استخراج و بر اساس روش فرکلاف، تحلیل شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بیشترین حوزههای مبدأ مربوط به طبیعت، اخلاق و خرد و دین است که از پس تمامی این استعارههای مفهومی به دو کلید مفهومی عدالت، خیر و ظلم، شر است میرسیم و در نهایت درمییابیم که بنیان اندیشگانی چنین استعارههایی، اندیشههای باستانی ایرانیان است که به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. اهمیت این مطالب در اندیشۀ دینی ایرانیان باعث راهیابی آنها به کتابهای دینی و غیر دینی از جمله اندرزنامهها و در نتیجه راهیابی به قلمرو ادبیات شد و بعدها در ادبیات دوران اسلامی به کتابهای ادبی و اخلاقی همچون سیاستنامه و قابوسنامه و نصیحة الملوک راه یافت. مفهوم عدالت و ظلم، بهعنوان یکی از مهمترین اندیشههای ایران کهن، در قالب استعارههای مفهومیای که در این پژوهش آورده شد، به حیات خود ادامه داد و درونمایۀ فرهنگی و دینی ایرانیان باستان، به نسلهای بعد منتقل شد.
پرونده مقاله