رابطۀ مؤلفههای فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیهنشین
محورهای موضوعی : مطالعات جامعه شناختی شهری
علی جعفری
1
(
استادیار پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول).
)
بهنام حسن زاده
2
(
دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران
)
کلید واژه: کیفیت زندگی, واژههای کلیدی: مؤلفه های فرهنگی, شکوفایی شهر, مناطق حاشیه نشین,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین است. روش پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوۀ گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعۀ آماری این پژوهش تمامی شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق حاشیهنشین شهر اردبیل میباشند. برای نمونهگیری از شیوۀ نمونهگیری چندمرحلهای و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد نمونۀ آماری برابر 384 نفر برآورد گردید. برای تحلیل اطلاعات از نرمافزار Spss و برای تحلیل فرضیات از آزمونهای پیرسون، رگرسیون و t تک نمونهای استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت مؤلفههای شکوفایی شهر (بهرهوری، کیفیت زندگی، زیرساختها، پایداری محیطی و دربرگیرندگی و شمول اجتماعی) کمتر از حد متوسط است. همچنین بین مؤلفههای فرهنگی و شکوفایی شهر رابطۀ معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که متغیر ارزشها و باورها با بیشترین میزان تأثیر با بتای (70/0)، الگوهای انگیزشی (32/0)، سبک زندگی (24/0) و تحمل ابهام با کمترین میزان تأثیر با بتای (16/0) متغیر شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیهنشین شهر اردبیل را پیشبینی می کنند.
The purpose of this study is to investigate the relationship between the cultural components and the prosperity of the city with an emphasis on marginalized areas. In terms of research purpose, it is applied and in terms of data collection method is survey. The statistical population of this study is all citizens over 18 years old living in the suburbs of Ardabil. The method used for sampling was multi-stage sampling. Cochran's formula was used to determine the sample size, according to which the number of statistical samples was equal to 384. was used and SPSS software was used to analyze the information and Pearson, regression and one-sample t-tests were used to analyze the hypotheses. The results showed that there is a significant relationship between the cultural components and the prosperity of the city. The results showed that the status of the components of the city's prosperity (productivity, quality of life, infrastructure, environmental sustainability and social inclusion) is below average. Also the variables of values and beliefs with the highest impact with beta (0.70), motivational patterns (0.32), lifestyle (0.24) and ambiguity tolerance with the least impact with beta (0.16) They predict the prosperity of the city with an emphasis on the suburbs of Ardabil..
_||_