رویکرد ابوالمفضل شیبانی به حدیث
محورهای موضوعی : تاریخ حدیثمحمد تقی ذاکری 1 , نعمت الله صفری فروشانی 2
1 - دانشآموخته دکتری تاریخ اهل بیت (ع)، مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره وتمدن اسلامی، جامعة المصطفی العالمیة، قم، ایران.
2 - استاد گروه تاریخ، جامعة المصطفی العالمیة، قم، ایران.
کلید واژه: ابوالمفضل شیبانی, میراث حدیثی, رویکرد دوگانه,
چکیده مقاله :
ابوالمفضل شیبانی (د 387ق) محدثی امامی مذهب است که روایات پرشماری از او در منابع مختلف باقی مانده، اما شیوۀ وی در تحمل حدیث تا کنون کمتر کاویده شده است. با همۀ تلاشی که ابوالمفضل برای دریافت و انتقال میراث حدیثی داشته است محدثان و تراجمنگاران متقدم شیعه و عامۀ مسلمانان او را به گونههای مختلفی از جعل و سرقت در حدیث متهم کردهاند. میدانیم او در انتقال میراث حدیثی امامیه و زیدیه تلاشهای بسیاری نموده، و بسیاری از آثار و روایات مهم شیعی به وساطت وی نقل شده است. اهمیت میراث وی حتی سبب شده است محدثان عامۀ مسلمانان هم از روایات وی چشمپوشی ننمایند. براینپایه، بررسی رویکرد ابوالمفضل شیبانی به نقل روایات ضروری است. این مطالعه با همین هدف صورت میپذیرد. میخواهیم با مطالعۀ شواهدی از روایات ابوالمفضل دریابیم آیا برپایۀ روایات خودِ ابوالمفضل میتوان دربارۀ اتهامی که محدثان متوجه وی کردهاند قضاوتی داشت یا نه. نیز، میخواهیم بدانیم تصرفات احتمالی وی در روایات از چه نوع و تا چه میزان، و سبب این تصرفاتِ احتمالی چه بوده است؛ آیا احیاناً وی از جریانهای فکری غلات که در زمان حیات وی فعال بودهاند متأثر بود یا تحت تأثیر عوامل دیگر چنین میکرد. فرضیۀ این مطالعه آن است که ابوالمفضل با آگاهی از دخل و تصرفات جریانهای رقیب امامیه در نقل احادیث گاه به مقابلهبهمثل با آنها پرداخته است.
Abulmufḍal Sheibāni (d. 387 AH) is an Imami narrator whose numerous narrations have remained in various sources, but his method of gaining Hadith has been less explored so far. Despite all the efforts made by Abulmufḍal to receive and transmit the Hadith heritage, the early Shiite and Muslim narrators and translators have accused him of various forms of forgery and theft in the Hadith. We know that he has made many efforts in transmitting the Hadith heritage of the Imams and Zaydis, and many important Shiite works and narrations have been narrated through him. The importance of his legacy has even caused the popular Muslim narrators not to ignore his narrations. Accordingly, it is necessary to study the approach of Abulmufḍal Sheibāni to narrate Hadiths. This study is done for the same purpose. By studying the evidence from the narrations of Abulmufḍal, we want to find out whether it is possible to make a judgment based on the narrations of Abulmufḍal,himself about the accusation leveled against him by the narrators. Also, we want to know what kind and to what extent his possible additions in the narrations, and what was the reason for these possible insertions; Was he possibly influenced by the currents of thought of the Qulāts that were active during his lifetime, or was he influenced by other factors? The hypothesis of this study is that Abulmufḍal,, aware of the interference and insertions of rival sects in the narration of Hadiths, has sometimes done such changes in Hadith as a retaliation.
_||_