امروزه اسانسهای گیاهی به عنوان جایگزین نگهدارندههای شیمیایی بیشتر مورد توجه مصرف کنندگان هستند، به علاوه تمایل مصرفکنندگان به مصرف محصولات پروبیوتیک رو به افزایش است، بنابراین تولید محصول پروبیوتیک که دارای باکتری پروبیوتیکی مقاوم و اسانسهای گیاهی بوده حائز اهمیت اس More
امروزه اسانسهای گیاهی به عنوان جایگزین نگهدارندههای شیمیایی بیشتر مورد توجه مصرف کنندگان هستند، به علاوه تمایل مصرفکنندگان به مصرف محصولات پروبیوتیک رو به افزایش است، بنابراین تولید محصول پروبیوتیک که دارای باکتری پروبیوتیکی مقاوم و اسانسهای گیاهی بوده حائز اهمیت است و سس کچاپ محصولی است که استفاده از آن بسیار رایج میباشد. حداقل غلظت بازدارندگی (Minimum Inhibitory Concentrate) اسانسهای آویشن شیرازی و رزماری بر باکتری پروبیوتیکی باسیلوس کواگولانس به روش رقیق سازی بر روی آگار تعیین شد. نمونههای سس کچاپ حاوی باکتری و هر کدام از اسانسها به طور مجزا و توام با هم تولید شد و نمونه فاقد اسانس و باکتری به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. فاکتورهای pH، اسیدیته و شمارش پروبیوتیک در فواصل زمانی 24 ساعت، 72 ساعت، یک هفته، دو هفته و یک ماه پس از تولید نمونههای در سس انجام شد و در انتها ارزیابی حسی با استفاده از آزمون هدونیک 5 امتیازی انجام گرفت. حداقل غلظت بازدارندگی اسانس آویشن شیرازی و رزماری به ترتیب، 03/0 و 3/0% حاصل شد. نتایج حاصل از آزمونهای شیمیایی و میکروبی دارای همبستگی معناداری بودند. pH در اکثر نمونهها رو به کاهش بود و شمارش میکروبی در تمام نمونهها رو به کاهش و اسیدیته افزایش یافت. در ارزیابی حسی بهترین نمونه در شاخص پذیرش کلی نمونه شاهد (فاقد باکتری و اسانس) و پس از آن تیمار دارای باکتری و اسانس آویشن شیرازی گزارش شد. اثر ضد میکروبی اسانس آویشن شیرازی بیشتر از رزماری میباشد. باکتری باسیلوس کواگولانس یک باکتری پروبیوتیکی مقاوم است اما سس کچاپ در مقایسه با سایر محصولات غذایی مثل محصولات لبنی و فرآوردههای حرارت داده شده حامل مناسبی برای باکتریهای پروبیوتیکی نمیباشد.
Manuscript profile
مطالعه تأثیر آلاینده­های زیستی با مولکول­های پروتئینی از سال­های گذشته مورد توجه بوده است. از جمله آلایندههایی که اخیراً مورد توجه محققان علوم زیستی قرار گرفته استMTBE (متیل ترشیاری بوتیل اتر) می­باشد. این ماده سبب افزایش کارایی بنزین میگردد. MTBE میت More
مطالعه تأثیر آلاینده­های زیستی با مولکول­های پروتئینی از سال­های گذشته مورد توجه بوده است. از جمله آلایندههایی که اخیراً مورد توجه محققان علوم زیستی قرار گرفته استMTBE (متیل ترشیاری بوتیل اتر) می­باشد. این ماده سبب افزایش کارایی بنزین میگردد. MTBE میتواند در طبیعت حضور داشته و به جریان خون وارد شود.با توجه به شباهت ساختاری هموگلوبین انسان و موش در این مطالعه تاثیر MTBE بر روی هموگلوبین موش به شکل invivo مورد بررسی قرار گرفته است. 3 غلظت از MTBE (200، 400 و 800 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) به موش­های تحت تیمار به صورت خوراکی منتقل شد. مطالعات اسپکتروسکوپی UV در منطقه 280 نانومتر حاکی از فشردگی و پیچیدهتر شدن بیشتر هموگلوبین­های موش­های تحت تیمار با MTBE نسبت به نمونه نرمال است. مطالعات اسپکتروسکوپی CD جهت بررسی ساختار دوم هموگلوبین تحت تاثیر MTBE انجام گردید. مطالعه حاضر تغییرات قابل ملاحظه ای در ساختار دوم را اثبات نمی کند. با توجه به بررسیهای انجام شده میتوان فشردگی بیشتر ساختار هموگلوبین در حضور غلظتهای مختلف MTBE را عنوان کرد.
Manuscript profile
دانش ما در مورد توسعه و رشدپرزهای قارچی جنین شتر یک کوهانه بسیار اندک می­باشد. بنابراین در این مطالعه چگونگی توسعه­ی پرزهای قارچی و همچنین جوانه­های چشایی آن از منظر بافتشناسی مورد مطالعه قرار گرفت که در مجموع 25 جنین شتر از هر دو جنس بررسی شدند. جنین­ه More
دانش ما در مورد توسعه و رشدپرزهای قارچی جنین شتر یک کوهانه بسیار اندک می­باشد. بنابراین در این مطالعه چگونگی توسعه­ی پرزهای قارچی و همچنین جوانه­های چشایی آن از منظر بافتشناسی مورد مطالعه قرار گرفت که در مجموع 25 جنین شتر از هر دو جنس بررسی شدند. جنین­ها به پنج گروه با سنین تقریبی 7-6 هفته، 11 هفته، 13-12 هفته، 16-15 هفته و 18-17 هفته تقسیم بندی شدند. جهت بررسی­های بافتشناسی جنین­ها، پس از ثبوت و پاساژ توسط روش رنگ­آمیزی هماتوکسیلین ـ ائوزین رنگ­آمیزی شده و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. شواهدی مبنی بر افزایش ضخامت اپیتلیوم به 4 تا 6 لایه در هفته 6-7 مشاهده گردید. در حدود هفته 11 الگوهای ابتدایی پرزهای قارچیو سلولهای عضلانی پدیدار گردید. در جنین های 12-13 هفته­ای وجود لامینا پروپریا و بافت همبند به همراه عروق خونی در زیر پرزها گواهی بر تمایز بیشتر آن­ها بود. تمایز اپیتلیوم تا هفته 16-15 یعنی در زمانی که الگوهای ابتدایی جوانه­های چشایی مشاهده گردید، ادامه یافت. در جنین 17-18 هفته ای جوانه­های چشایی به خوبی توسعه یافته و سلولهای چشایی نیز قابل تشخیص بودند. یافته­های تحقیق حاضر نشان داد که مراحل تمایز پرزهای قارچی شکل در جنین شتر یک کوهانه در یک دوره­ی 6 تا 18 هفته­ای و با ضخیم­شدگی اپیتلیوم زبان آغاز شده و در ادامه بافت همبند و عروق خونی توسعه می­یابد و در نهایت نیز تمایز سلولهای جوانه­های چشایی بر روی پرزهای قارچی صورت می­گیرد.
Manuscript profile
جنس اشریشیا دارای شش گونه است که پنج گونه از آنها با بیماری­هایی انسان در ارتباط است. از میان آنها 35% کل سپتی سمیها و بیش از 70% عفونتهای مجرای ادراری و اکثر عفونتهای روده­ای، آبسه، پنومونی و مننژیت را می­توان نام برد. در این میان اشریشیاکلی از نظر بالین More
جنس اشریشیا دارای شش گونه است که پنج گونه از آنها با بیماری­هایی انسان در ارتباط است. از میان آنها 35% کل سپتی سمیها و بیش از 70% عفونتهای مجرای ادراری و اکثر عفونتهای روده­ای، آبسه، پنومونی و مننژیت را می­توان نام برد. در این میان اشریشیاکلی از نظر بالینی اهمیت فراوان دارد در حالی که سایر گونهها حدود 1% از موارد جدا شده بالینی را در جنس اشریشیا شامل میشوند. اشریشیا کلی از باکتریهای مولد انتروباکتین است و خوشه ژن انتروباکتین ساکن بر روی کروموزوم در باکتری اشریشیاکلی است و در شرایط کمبود و فقر آهن، باکتری اشریشیاکلی 15-10 میلی­گرم در لیتر انتروباکتین تولید میکند و با توجه به میل بالای اتصال انتروباکتین به Fe3+ آهن محیط را به دست می­آورد. هدف از پژوهش بررسی ژنهای سیدروفور مولد آنتروباکتین اشریشیاکلی جدا شده از گوشت طیور با روش Multiplex-PCR بوده است. در این مطالعه از مجموع 60 نمونه گوشت طیور جدا شده از کشتارگاههای صنعتی تهران در سال 1395، که آلوده به اشریشیاکلی با استفادهاز روشهای تفریقی مرفولوژی، کشت و بیوشیمیایی تشخیص داده شدند، در مجموع در 43 نمونه، حداقل یکی از دو ژن سیدروفوری مورد ارزیابی، مثبت تشخیص داده شدند و از ین میان در مجموع 4 نمونه از 60 نمونه تنها دارای ژن FyuA (66/6%)، دو نمونه دارای هر دو ژن FyuA, FeoB (33/3%) و 37 نمونه تنها دارای ژن FeoB (66/61%) و 17 نمونه (33/28%) فاقد هریکاز ژنهای مورد مطالعه تشخیص داده شدند.
Manuscript profile
در سالهای اخیر تمایل به استفاده از فیلمها و پوششهای خوراکی زیست تخریبپذیر در بسته بندی مواد غذایی رو به افزایش بوده است. این بستهبندیها مزایای مختلفی مانند زیست تخریبپذیری و حمل افزودنیهای غذایی مانند آنتی اکسیدانها، ترکیبات ضد میکروبی، رنگها و مواد مغذی را دا More
در سالهای اخیر تمایل به استفاده از فیلمها و پوششهای خوراکی زیست تخریبپذیر در بسته بندی مواد غذایی رو به افزایش بوده است. این بستهبندیها مزایای مختلفی مانند زیست تخریبپذیری و حمل افزودنیهای غذایی مانند آنتی اکسیدانها، ترکیبات ضد میکروبی، رنگها و مواد مغذی را دارند. هدف از این مطالعه بررسی اثر پوشش خوراکی بر پایه نشاسته همراه با عصاره چویر بر فعالیت ضد میکروبی و کیفیت فیزیکوشیمیایی فیله ماهی قزلآلای رنگین کمان در طول دوره نگهداری می باشد. عصاره چویر را در رقتهای صفر، 1، 5/1 ،2 و3 درصد به پوشش خوراکی نشاستهای اضافه گردید. تکههای ماهی قزلآلای رنگین کمان را در رقتها غوطهور ساخته و در یخچال در دمای 0C4 نگهداری شد و طی روزهای صفر، 3، 6، 9 و 12 آزمونهای میکروبی و سرمادوست، pH، هانترلب، اندیس پراکسید، روی نمونهها انجام شد. شمارش کلی میکروبی و سرمادوست نیز انجام گرفت. تجزیه شیمیایی اسانس با استفاده از دستگاه GC/MS منجر به شناسایی 9 ترکیب با مجموع 85/96% شد که شامل اوسیمن، آلفا ـ پینن، ترانس ـ بتا ـ اوسیمن و بورنیل استات بود. نتایج آزمونهای انجام گرفته بر روی پوشش خوراکی نشان داد شمارش کلی میکروبی و شمارش کپک و مخمر در نمونههای دارای عصاره چویر منفی بوده است. بررسیها نشان داد افزایش غلظت عصاره در پوشش خوراکی منجر به کاهش روند افزایشی شمارش کلی میکروبی و شمارش باکتریهای سرمادوست، در نمونه فیله ماهی قزلآلای رنگین کمان شده است. نتایج بدست آمده بیانگر خصوصیات ضد میکروبـی و آنتی اکسیدانی عصاره چویر بوده که افزودن آن به بستهبندی بر پـایه نشاسته باعث افزایش طول مدت نگهداری فیله ماهی قزلآلا با حفظ کیفیت میکروبی و فیزیکوشیمیایی میباشد بنابراین میتوان از این گیاه به عنوان نگهدارنده و جایگزینی برای نگهدارندههای شیمیایی در مواد غذایی استفاده کرد.
Manuscript profile
پیروپلاسموزیس یک بیماری تکیاختهای است که قابلیت ایجاد التهاب حاد در اسب را دارد. این بیماری توسط کنهها منتقل شده و انتشار جهانی دارد. اندازهگیری پروتئینهای فاز حاد التهابی در تشخیص التهاب حاصل از بیماری حائز اهمیت میباشد. این مطالعه به منظور بررسی سطوح سرمی آمیلوئ More
پیروپلاسموزیس یک بیماری تکیاختهای است که قابلیت ایجاد التهاب حاد در اسب را دارد. این بیماری توسط کنهها منتقل شده و انتشار جهانی دارد. اندازهگیری پروتئینهای فاز حاد التهابی در تشخیص التهاب حاصل از بیماری حائز اهمیت میباشد. این مطالعه به منظور بررسی سطوح سرمی آمیلوئید A و هاپتوگلوبین در اسبهای مبتلا به پیروپلاسموزیس و مقایسه آن با اسبهای سالم انجام گرفت. 19 راس اسب مبتلا به پیروپلاسموزیس (12 راس نر و 7راس ماده) در اسبداریهای اطراف تبریز و اردبیل در فصل تابستان شناسایی شد. از دامها بعد از اخذ تاریخچه، نمونه خون از ورید وداج اخذ و سرم جداسازی شد. همچنین از 18 راس اسب سالم (نمونه خون منفی) نیز با شرایط سنی و تغذیهای و مدیریتی یکسان به عنوان گروه سالم نمونهبرداری شدند. در هر نمونه خونی تهیه شده پس از جداسازی سرم مقادیر آمیلوئید A و هاپتوگلوبین سرم به روش ایمونواسی و کیت اختصاصی هر یک اندازهگیری شد. میانگین سطح سرمی آمیلوئید A در اسبهایمبتلا به پیروپلاسموزیس بطور غیرمعنیداری بیشتر از اسبهای سالم بود (164/0 p=). میانگین هاپتوگلوبین سرم در گروه بیمار افزایش معنیداری نشان داد (014/0 p=). در گروه بیمار جنس و سن تاثیر معنیداری در تغییرات سطوح سرمی این دو پارامتر نداشت. نتیجه نهایی اینکه در بیماری پیروپلاسموزیس در اسب مقادیر سرمی آمیلوئید A و هاپتوگلوبین افزایش مییابد و اندازهگیری آن در تشخیص و تفسیر روند التهابی این بیماری مفید خواهد بود..
Manuscript profile
یکی از شایعترین عفونتهای قارچی در انسان و حیوانات درماتوفیتوزیس میباشد. امروزه در برخی موارد بیماری، مقاومتهای دارویی و درمانی در برابر داروهای رایج مشاهده شده است لذا طراحی و استفاده از داروهای ضد قارچی جدید جهت درمان این بیماری ضروری به نظر میرسد. در این مطالعه فر More
یکی از شایعترین عفونتهای قارچی در انسان و حیوانات درماتوفیتوزیس میباشد. امروزه در برخی موارد بیماری، مقاومتهای دارویی و درمانی در برابر داروهای رایج مشاهده شده است لذا طراحی و استفاده از داروهای ضد قارچی جدید جهت درمان این بیماری ضروری به نظر میرسد. در این مطالعه فرم نانوفلوکونازول دارو طراحی و تستهای حساسیت دارویی برای گونههایی درماتوفیتی انجام شد. از بیماران مشکوک به درماتوفیتوزیس آزمایش مستقیم و کشت به عمل آمد و درماتوفیتهای جدا شده توسط تعیین توالی ژنومی ناحیهی ITS1-5.8S-ITS2 تعیین هویت شدند. تست حساسیت دارویی برای ایزولههای درماتوفیتی با پروتکل استاندارد CLSI M38-A2 انجام گردید و MIC50 و MIC90برای هر گونه محاسبه شد. 47 مورد کلنی درماتوفیت شناسایی شد که شامل 23 مورد ترایکوفایتون منتاگروفیتس، 12 مورد ترایکوفیتون وروکوزوم و 12 مورد میکروسپوروم کنیس بود. نتایج MIC50 برای ترایکوفایتون منتاگروفیتس، ترایکوفیتون وروکوزوم و میکروسپوروم کنیس به ترتیب برابر با 32، 32 و 8 میکروگرم بر میلیلیتر برای فلوکونازول و 8، 16 و 4 میکروگرم بر میلیلیتر برای نانوفلوکونازول و همچنین MIC90 برای این سه گونه به ترتیب 64، 64 و 16 میکروگرم بر میلیلیتر برای فلوکونازول و 16، 32 و 8 میکروگرم بر میلیلیتر برای نانوفلوکونازول بدست آمد. نتیجهگیری: فرم نانوفلوکونازول در مقایسه با فرم معمول فلوکونازول دارای مقادیر MIC پایین تری در برابر گونههای حیوانگرای درماتوفیت میباشد و در غلظتهای پایینتری از دارو باعث مهار رشد درماتوفیتها شد.
Manuscript profile