In this paper we compare a set of different standard GARCH models with a group ofMarkov Regime-Switching GARCH (MRS-GARCH) in terms of their ability to forecastthe petroleum futures markets volatility at horizons that range from one day to onemonth. To take into account More
In this paper we compare a set of different standard GARCH models with a group ofMarkov Regime-Switching GARCH (MRS-GARCH) in terms of their ability to forecastthe petroleum futures markets volatility at horizons that range from one day to onemonth. To take into account the excessive persistence usually found in GARCH modelsthat implies too smooth and too high volatility forecasts, MRS-GARCH models, wherethe parameters are allowed to switch between a low and a high volatility regime, areanalyzed. Both gaussian and fat-tailed conditional distributions for the residuals areassumed, and the degrees of freedom can also be state-dependent to capture possibletime-varying kurtosis. The forecasting performances of the competing models areevaluated with statistical loss functions. Under statistical losses, we use both tests ofequal predictive ability of the Diebold-Mariano-type and test of superior predictiveability, such as Whites Reality Check and Hansens SPA test. The empirical analysisdemonstrates that MRS-GARCH models do really outperform all standard GARCHmodels in forecasting volatility at shorter horizons according to a broad set of statisticalloss functions. At longer horizons standard asymmetric GARCH models fare the best.All this tests reject the presence of a better model than the MRS-GARCH-t in thisresearch
Manuscript profile
آزمایشی به منظور بررسی اثر جنس و دو نوع جیره غذایی حاوی یونیفرم بر عملکرد رشد و خصوصیات لاشه در گوسفندان مغانی انجام گرفت. 30 رأس بره مغانی (15 نر و 15 ماده) به طور تصادفی در 30 قفس انفرادی توزیع شدند. گروه جنسی شامل 5 رأس حیوان و با سه جیره غذایی شامل جیره پایه بدون مک More
آزمایشی به منظور بررسی اثر جنس و دو نوع جیره غذایی حاوی یونیفرم بر عملکرد رشد و خصوصیات لاشه در گوسفندان مغانی انجام گرفت. 30 رأس بره مغانی (15 نر و 15 ماده) به طور تصادفی در 30 قفس انفرادی توزیع شدند. گروه جنسی شامل 5 رأس حیوان و با سه جیره غذایی شامل جیره پایه بدون مکمل، جیره پایه بعلاوه 25 میلی­گرم در کیلوگرم موننسین و جیره پایه بعلاوه 25 گرم در کیلوگرم لاسالوسید تغذیه شدند. برهها بعد از یک دوره پروار 134 روزه توزین و برای تعیین خصوصیات لاشه مورد کشتار قرار گرفتند. میانگین وزن لاشه به طور معنیداری متأثر از جنس بود (01/0>P)، اما تحت تأثیر نوع جیره غذایی قرار نگرفت. جنس حیوان و نوع جیره غذایی اثر معنیداری بر میانگین وزن روزانه حیوان نداشت(05/0<P). بره­های تغذیه شده با جیره حاوی موننسین دارای کمترین مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی بوده و تفاوت معنیداری با بره­های تغذیه شده با سایر گروه­های غذایی داشتند. میانگین چربی داخلی در بره­های ماده به طور معنیداری بیشتر از بره­های نر بود (01/0>P). وزن دنبه کاهش معنیداری در گروه­های مصرف کننده­ یونیفرها نسبت به گروه شاهد داشت (05/0>P). نرها نسبت به مادهها عملکرد رشد بالاتری به علت وجود احشاء داخلی سنگین­تر و قطعات لاشه با ارزش بالا داشتند. جیره حاوی موننسین می­تواند به عنوان یک افزودنی غذایی مفید برای بهبود بازده غذایی و کاهش چربی داخلی و اجزای زاید لاشه مورد استفاده قرار گیرد.
Manuscript profile
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر نژاد، جنس و محل نمونه برداری بر ترکیب اسیدهای چرب در چربی دنبه و احشایی در پنج گروه برههای خالص و آمیخته حاصل از سه نژاد ایرانی انجام شد. محتوای اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع در این دو منبع چربی قابل جدا شدن از لاشه (دنبه و احشایی) به طور More
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر نژاد، جنس و محل نمونه برداری بر ترکیب اسیدهای چرب در چربی دنبه و احشایی در پنج گروه برههای خالص و آمیخته حاصل از سه نژاد ایرانی انجام شد. محتوای اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع در این دو منبع چربی قابل جدا شدن از لاشه (دنبه و احشایی) به طور ویژه بررسی شد. تمامی برهها در شرایط یکسان تغذیه و پروار شدند. تفاوت آماری معنیداری در دوسطح 5 درصد و 1 درصد در نسبت برخی از اسیدهای چرب در بین نژادها، دو جنس و محل نمونه برداری مشاهده شد. مقادیر اسیدهای چرب غیراشباع (USF) در چربی دنبه بسیار بیشتر از چربی احشایی بود (01/0P<). علاوه بر این، تفاوت معنیداری از لحاظ مجموع کل اسیدهای چرب اشباع (SFA) در بین چربی احشایی و دنبه مشاهده نشد (05/0P>) و همچنین این دومنبع چربی تحت تأثیر جنس قرار نگرفتند (05/0P>). نتایج نشان داد که میزان SFA در برههای نژاد زل × زندی، شال × شال و زندی × زندی بیشتر از USF می باشد (05/0P<). در تمامی پنج گروه ژنتیکی مورد مطالعه بیشتر محتوای اسیدهای چرب اشباع (SFA) متشکل از پالمتیک اسید (C16:0) و استئاریک اسید (C18:0) و همچنین، پالمیتو لئیک (C16:1 n7)، اولئیک (C18:1) و لینولنیک اسید (C18:2 n6) بخش اعظمی از مجموع اسیدهای چرب غیر اشباع را تشکیل میدادند. به طورکلی، محتوای کلیSFA و USF به طور معنیداری تحت تأثیر محل نمونه برداری قرار گرفت (01/0P<).
Manuscript profile