Investigating public beliefs and beliefs related to animals and the aesthetics of their images in Khamse Nezami
Subject Areas :Ashraf Naji 1 , reza fahimi 2 , RAHIM TAHER 3
1 - 3.Department of Persian Literature, college of human science, Saveh Branch, Islamic Azad University, Saveh, Iran.
2 -
3 - گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی،واحد ساوه،دانشگاه آزاد اسلامی،ساوه،ایران
Keywords: Keywords: Beliefs and convictions, aesthetics, animals, Nezami Ganjavi, Khamse. ,
Abstract :
Beliefs and beliefs are a part of people's public culture, which includes superstitions, medical, astronomical beliefs, beliefs related to animals, etc. , and a significant part of poets' works are dedicated to beliefs related to animals. Nezami is one of these poets who has reflected these beliefs in his Panjganj. He has used the elements of fantasy to make these beliefs attractive and beautiful. Therefore, in this research, the folk beliefs of animals; That is, animals and together with the elements effective in the beauty related to the images of these animals, are examined in Khamse Nezami. The working method in this research is descriptive and analytical based on library studies. The results show that under the influence of the culture of his era, Nezami was aware of the beliefs related to animals and used many animals and birds as the basis for creating various themes. In addition, he used simile, metaphor, irony, and allegory to make these beliefs more beautiful
الف) کتاب¬ها:
قرآن کریم
آریانپور، منوچهر، فرهنگ انگلیسی به فارسی، چاپ ششم، تهران: انتشارات جهانرایانه، 1385.
ابن¬سینا، حسین¬بن¬عبدالله، قانون در طب، ترجمۀ عبدالرحمن شرفکندی هه¬ژار، چاپ اول، تهران: انتشارات سروش، 1363.
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، الجماهر فی معرفه الجواهر، چاپ اول، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1375.
پارسا، محمد، زمینۀ روانشناسی نوین، چاپ اول، تهران: انتشارات بعثت، 1383.
ثروتیان، بهروز، بیان در شعر فارسی، چاپ دوم، تهران: انتشارات برگ، 1379.
جاحظ، عمروبنبحر، الحیوان، الطبعه الثانی، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1424ق.
جمعی از نویسندگان، روایت پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، چاپ اول، تهران: مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی تهران، 1367.
حسینی، محمد مؤمن، تحفه حکیم مؤمن یا تحفهالمؤمنین، مقدمۀ دکتر محمود نجمآبادی، چاپ دوم، تهران: کتابفروشی مصطفوی، 1373.
دمیری، کمال الدین محمدبنموسی، حیاه الحیوان الکبری، الطبعه الثانی، قم: منشورات الرضی، 1366.
دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، چاپ دوم، تهران: دانشگاه تهران، 1377.
روشبلاو، آن ماری؛ بورفیون، اُدیل، روانشناسی اجتماعی، ترجمۀ سیدمحمد دادگران، چاپ دوم، تهران: انتشارات مروارید، 1371.
ریچاردز، آی. آ، فلسفۀ بلاغت، ترجمۀ علی محمدی آسیابادی، چاپ اول، تهران: نشر قطره، 1382.
زرین کوب، عبدالحسین، شعر بیدروغ شعر بینقاب، چاپ اول، تهران: انتشارات علمی، 1363.
شفیعی کدکنی، محمدرضا، صور خیال در شعر فارسی، چاپ هشتم، . تهران: انتشارات آگاه، 1380.
شمیسا، سیروس، بیان، چاپ چهارم، تهران: انتشارات فردوس، 1376.
ــــــــــــــ، فرهنگ اشارات ادبیات فارسی، چاپ اول، تهران: انتشارات فردوس، 1377.
طبریآملی، محمدبنجریر، تاریخ بلعمی، چاپ اول، تهران: انتشارات هرمس، 1387.
طوسی، محمدبنمحمد (خواجه نصیرالدین)، تنسوخنامۀ ایلخانی، چاپ اول، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1348.
طوسی، محمدبنمحمودبناحمد، عجایب المخلوقات، به اهتمام منوچهر ستوده، چاپ اول، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1345.
عطار نیشابوری، فریدالدین محمد. منطقالطیر، تصحیح صادق گوهرین. تهران: علمی و فرهنگی، 1371.
فرنبغدادگی، بندهش، گزارش مهرداد بهار، چاپ اول، تهران: انتشارات توس، 1369.
قزوینی، زکریابنمحمدبنمحمود، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، تصحیح نصرالله سبوحی، چاپ اول، تهران: کتابخانۀ مرکزی ناصر خسرو، بیتا.
گلی، احمد، بلاغت فارسی (معانی و بیان)، چاپ دوم، تبریز: انتشارات آیدین، 1388.
ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، چاپ اول، تبریز: مؤسسۀ تاریخ و فرهنگ ایران، 1355.
ماهیار، عباس، شرح مشکلات خاقانی، پنجنوش سلامت، دفتر چهارم، چاپ اول، کرج: انتشارات جام گل، 1384.
معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، چاپ پنجم، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1362.
نظامی گنجوی، الیاسبنیوسف، هفت پیکر، شرح و تصحیح حسن وحید دستگردی، به کوشش سعید حمیدیان، چاپ چهارم، تهران: نشر قطره، 1380الف.
ـــــــــــــــــــــــ، شرفنامه، شرح و تصحیح حسن وحید دستگردی، به کوشش سعید حمیدیان، چاپ چهارم، تهران: نشر قطره، 1381.
ــــــــــــــــــــ، خسرو و شیرین، شرح و تصحیح حسن وحید دستگردی، به کوشش سعید حمیدیان، چاپ ششم، تهران: نشر قطره، 1384.
ـــــــــــــــــــــ، اقبالنامه، شرح و تصحیح حسن وحید دستگردی، به کوشش سعید حمیدیان، چاپ ششم، تهران: نشر قطره، 1385.
ــــــــــــــــــــ، لیلی و مجنون، شرح و تصحیح حسن وحید دستگردی، به کوشش سعید حمیدیان. تهران: نشر قطره، 1389.
ــــــــــــــــــــ، مخزنالأسرار، شرح و تصحیح حسن وحید دستگردی، به کوشش سعید حمیدیان، چاپ پنجم، تهران: نشر قطره، 1380ب.
ــــــــــــــــــــ.، شرفنامه، تصحیح و شرح بهروز ثروتیان، چاپ اول، تهران: توس، 1368.
ــــــــــــــــــ، مخزنالأسرار، تصحیح و شرح بهروز ثروتیان، چاپ اول، تهران: انتشارات برگ، 1370.
ـــــــــــــــــــ، لیلی و مجنون، تصحیح و شرح بهروز ثروتیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس، 1366.
ولك، رنه، تاریخ نقد جدید، ترجمة سعید ارباب شیرانی، چاپ دوم، تهران: انتشارات نیلوفر، 1377.
هدایت، صادق، فرهنگ عامیانۀ مردم ایران، چاپ دوم. تهران: نشر چشمه، 1378.
ـــــــــــــ، نیرنگستان، چاپ دوم، تهران: انتشارات جاویدان، 1356.
هروی، ابومنصور، الابنیه عن الحقایق الأدویه، تصحیح احمد بهمنیار، به کوشش محبوبی اردکانی، چاپ دوم، تهران: دانشگاه تهران، 1371.
همدانی، محمدبنمحمود، عجایبنامه، ویرایش جعفر مدرس صادقی، چاپ اول، تهران: نشر مرکز، 1375.
ب) مقالات:
امیری خراسانی، احمد، «باورهای خرافی مردم اکراین»، مجلۀ مطالعات ایرانی، سال 2، شمارۀ 3، 1382، صص 22ـ1.
زنگانه، حسین؛ مهركی، ایرج، «خاقانی و باورهای عامیانه دربارۀ جانوران»، فصلنامه تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)، دورۀ 12، شمارۀ 44، 1399، صص 161-127.
شیری، قهرمان، «تمثیل و تصویری نو از كاركردها و انواع آن»، نشریۀ كاوشنامه زبان و ادبیات فارسی، سال 11، شمارة 20، 1389، صص 54 ـ 33
بررسی باورها و اعتقادات عامۀ مربوط به
جانوران و زیباییشناسی تصاویر آنان در خمسۀ نظامی
چکیده
باورها و اعتقادات، بخشی از فرهنگ عامۀ مردم است که باورهای خرافی، طبی، نجومی، باورهای مربوط به جانوران و... را در بر میگیرد. بخش قابلِتوجهی از آثار شعرا به باورهای مربوط به جانوران اختصاص یافته است. نظامی از این دسته شاعران است که در خمسۀ وی، این باورها را منعکس نموده است. وی برای زیبا نمودن و جذابیت این باورها، از عناصر صور خیال بهره برده است. از همین رو در این پژوهش باورهای عامیانۀ جانوران؛ یعنی حیوانات و بههمراه عناصر مؤثر در زیبایی مربوط به تصاویر این جانوران، در خمسۀ نظامی بررسی میشود. روش کار در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بر اساس مطالعات کتابخانهای است. نتایج نشان میدهد که نظامی تحتتأثیر فرهنگ عصر خویش از باورهای مربوط به جانوران آگاهی داشته و بسیاری از حیوانات و پرندگان را دستمایۀ خلق مضامین متنوع قرار داده است. ضمن اینکه از تشبیه، استعاره، کنایه و تمثیل در زیباتر نمودن این باورها بهره جسته است.
واژگان کلیدی: باورها و اعتقادات، زیباییشناسی، جانوران، نظامی گنجوی، خمسه.
مقدمه
باور از (Belief) انگلیسی گرفته شده به معنی عقیده و باور است. (ر.ک: آریانپور، 1385: ج2/ 201) در تعریفی ساده باورها و عقاید، اندیشههایی است که انسان به حقانیت و درستی آن اعتقاد کامل دارد. (ر.ک: پارسا، 1383: 31)
2) به عقیدۀ کرچ (Kerch) و کرچفیلد (Kerchfield) «باور، سازمانی باثبات از ادراک و شناختی نسبی دربارۀ جنبۀ خاصی از دنیای یک فرد است. برای مثال، اعتقاد به بابانوئل که مفاهیم گوناگون آمیختهای همچون: جنبۀ جسمانی، لباس و نوع پوشش، جنبۀ کارکردی آن را دربر میگیرد. در مفهوم وسیعتر، باورها دربرگیرندۀ شناخت یا دانستهها، عقاید یا آیین است.» (روشبلاو و بورفیون، 1371: 124) فولکلورشناسان بر این عقیدهاند که پیدایش باورها از نیاز طبیعی انسان به دانستن علل حوادث و پدیدههای طبیعی به وجود میآید. چراکه مردم هر سرزمینی به دنیای اطراف خود و موجودات آن مینگرند و دربارۀ آنها برداشتهایی میکنند.
نظامی شاعر توانای قرن ششم است که نظم داستانهای بزمی و غنایی را به حدّ اعلای خود رساند. یکی از عوامل زیبایی و جذابیت خمسه، توجه به عناصر فرهنگ عامه و انعکاس آن در این اثر است. انواع عقاید و باورها همچون: باورهای اسطورهای و افسانهای، مذهبی، خرافی، طبی، باورهای مربوط به جانوران و آداب و رسوم و آیینهای گوناگونی چون ازدواج، پادشاهی، مرگ و سوگواری و... در منظومۀ وی مایۀ خلق تصاویر زیبا گردیده است.
ازآنجاییکه اوج توجه به فرهنگ و باورهای عامه در آثار شاعران سبک آذربایجانی و سبک هندی بوده، و نیز با توجه به اینکه نظامی از شاعران برجستۀ سبک آذربایجانی بوده، جستار حاضر به بررسی یکی از باورهای عامیانه یعنی اعتقادات مربوط به جانوران در خمسه نظامی اختصاص یافته است و هدف نگارندگان پاسخ به این پرسشهاست:
- میزان انعکاس باورهای مربوط به جانوران در خمسۀ نظامی چه اندازه است؟
- نظامی با استفاده از کدامیک از عناصر زیباییشناسانه در تصویرسازی این جانوران بهره برده است؟
پیشینۀ تحقیق
با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی که بهطور اختصاصی به باورهای عامه دربارۀ جانوران در خمسۀ نظامی بپردازد، یافت نشده است، لذا به چند نمونه از پژوهشهایی که مرتبط با این موضوع هستند و به باورهای جانوری پرداختهاند، اشاره میشود: حسین زنگانه و ایرج مهرکی (1399) در مقالۀ «خاقانی و باورهای عامیانه دربارۀ جانوران»، به بررسی باورهای عامه در دیوان خاقانی پرداختند و به این نتیجه رسیدند که باورها و الفاظ عامیانه در قصاید خاقانی جایگاهی ویژه دارند و میتوان آنها را در پنج دستۀ چشمزخم، تعویذها، فالگیری و پیشگویی، سحر و جادو و پری جای داد؛ اصغر نوذری در مقالۀ «بازتاب باورهای مردمی دربارۀ جانوران در دیوان صائب تبریزی»، به شناخت باورهای جانوران در دیوان صائب تبریزی پرداخته است و این باورها را در دو بخش پرندگان و حیوانات بررسی نموده است؛ حسین اتحادی (1400)، در پژوهش «ارتباط تصاویر حیوانی با عاطفه، روحیات و باورهای خاقانی»، جایگاه جانوران را در دیوان خاقانی بررسی نمود و دریافت که استفادۀ شاعر از تصاویر جانوران قالبی نیست، بلکه برای برخی حیوانات همچون فیل و سگ و شیر اوصاف تازهای در نظر گرفته است که سبب برجسته شدن مضامین وی شده است؛ سلیمان اسکندریراد (1392)، در مقالۀ «جانوران در باور و اساطیر ایران باستان»، به بررسی سرآغاز جانوران از دریچۀ باورهای اساطیری ایرانیان باستان پرداخت و نتیجه گرفت که ایرانیان باستان به تبع یک باور عام که هستی و تمام تغییرات آن را تابع کنشهای دو نیروی نیکی و بدی در برابر هم تصویر میکرد، پیدایش جانوران را نمودی از خواست هرمزد برای آفرینش جهانی روشن، زیبا و سودمند میدانستند.
روش تحقیق
این مقاله جزء تحقیقات توصیفی ـ مقایسهای است. گردآوری دادههای تحقیق با روش مطالعۀ کتابخانهای و با بررسی اسناد و مدارک علمی انجام شده است. تجزیهوتحلیل اطلاعات و دادهها در این پژوهش به صورت کیفی صورت گرفته است؛ یعنی مبتنیبر توصیف و تطبیق با ارائه آمار و جدول است.
بحث و بررسی
بخش قابلِتوجهی از باورهای عوام در خمسۀ نظامی به باورهای جانوران اختصاص یافته است که بسیار جالب و متنوع است. در این بخش نخست مهمترین باورهای مربوط به حیوانات و پرندگان بررسی میشوند، سپس به مبحث زیباییشناسی پرداخته میشود:
باورهای مربوط به جانوران
آهو
آهو جانوری است نشخوارکننده و دوندهای بسیار چابک و سریع است که دست و پای بلند و چشمانی زیبا دارد. مشک نافۀ آهو معروف است. به گفتۀ سیروس شمیسا از هر علفی که آهو میخورد مشک به وجود نمیآید، بلکه زمانی که این حیوان لاله و سنبل چرا کند، ناف وی تبدیل به مشک میشود. (ر.ک: شمیسا، 1377: 70) در بیت زیر، نظامی خوردن قرنفل را علت پرورش نافه در ناف آهو میداند:
چو آهو به چین مشک پرورده بود |
| قرنفل به هندوستان خورده بود |
وحید دستگردی در حاشیۀ شرفنامه دراینباره مینویسد که آهوان مشکپرور چین بهخاطر زیاد خوردن گیاه قرنفل در بیابان چین در نافه مشک میپرورند. بیت در وصف کید هندو است؛ یعنی از گیسوی مشکین مانند آهوی چین مشکپرور بود، ولی قرنفل را در چین نخورده بود، بلکه در هندوستان خورده بود. (ر.ک: نظامی، 1381: 362)
اژدها
اژدها جانوری اسطورهای و شبیه سوسماری عظیمالجثه است که دو بال دارد و از دهانش آتش بیرون میآید و نگهبان گنجهای زیرِ زمین بوده است. (ر.ک: یاحقی، 1369: 75) از باورهای اشارهشده از سوی نظامی به این جانور میتوان موارد زیر را برشمرد:
الف) اژدها حارس و نگهبان گنجهاست. در لغتنامۀ دهخدا نیز به این باور اشاره شده که اژدها گنجهای زیرِ زمین را پاس میداشته است. (ر.ک: دهخدا، 1377: ذیل واژه) نظامی در بیت زیر با بهکارگیری این باور میگوید: چون اژدها نگهبان گنج دنیاست، بنابراین گنج تو را به اژدهای بلا تسلیم میکند، درحالیکه رنج خزانهدار راحتهاست.
حارسی اژدرها گنج راست |
| خازنی راحتها رنج راست |
ب) اژدهای هفتسر: اژدهای هفتسر در افسانهها معروف است. نظامی هم در هفت پیکر از این موجود سخن گفته است:
اژدهایی چهار پای و دو پر |
| وین عجبتر که هفت بودش سر |
ج) اژدها مردمخوار است.
به مردم کشی اژدها پیکرم |
| نه مردم کشم، بلکه مردم خورم |
د) ارتباط ماه و اژدها: عوام معتقدند، علت خسوف ماه این است که اژدها او را میگیرد؛ بنابراین برای دفع آن، بر پشت بام میروند و بر طشت مسین میکوبند تا اژدها بترسد و ماه را رها کند. در کتاب «فرهنگ عامیانۀ مردم ایران» به این باور عوام اشاره شده است: «ماه یا خورشید که میگیرد، برای این است که اژدها آن را در دهان خودش میگیرد و برای اینکه اژدها بترسد و آن را قی بکند، باید آنشبازی بکنند، ساز بزنند، تیر خالی بکنند، تشت بزنند، آن وقت اژدها میترسد و آن را رها میکند.» (هدایت، 1378: 141)
مه به آواز طشت رسته ز میغ دید دودی چو اژدهای سیاه |
| نه به طشت تهی به طشت و به تیغ ســــر بــــرآورده در گرفتـن ماه |
اسب
اسب جزء جانوران پنجگانه نامبردهشده در اساطیر است و از 252 نوع گوسفندی است که از منی گاو یکتاآفریده به وجود آمدند، زمانی که آن گاو از تاخت اهریمن کشته شد. (ر.ک: روایت پهلوی، 1367: 5-54) و مانند تمام جانوران پنجگانۀ مقدس حقوقی دارد که زیر پا گذاشتن آن گناهی است که توبه را در پی دارد. یکی از اسبهای خاص در پنجگنج نظامی شبدیز است. بنابه اشاره نظامی این اسب از مادیانی در کمر کوه و از سنگی سیاه به وجود آمده است:
که زیر دامن این دیر غاریست |
| در و سنگی سیه گوئی سواری است |
(نظامی، 1384: 152-153)
در خمسۀ نظامی به این باور اشاره شده است که اسب در هند عمری کوتاه دارد و زود هلاک میشود:
سه چیز است کان در سه آرامگاه |
| بود هر سه کم عمر و گردد تباه |
(نظامی، 1381: 366)
افعی
افعی جانوری است از خانواده مارها که بدنی ضخیم و دمی کوتاه و سری پهن و مثلثی شکل دارد. (ر.ک: لطیفی، 1364: 199) قزوینی آن را از خبیثترین و بدترین مارها دانسته است. (ر.ک: قزوینی، 1361: 384) یکی از باورهای موجود دربارۀ این جانور این است که برق موجود در سنگ زمرد، چشم مار، افعی و اژدها را کور میکند. البته ابوریحان بیرونی این مطلب را تجربه کرد و بر وی معلوم گشت که بیاساس است. (ر.ک: ابوریحان بیرونی، 1375: 96) نظامی در بیت زیر از منظومۀ خسرو و شیرین ضمن اشاره به باور افعی و زمرد و به کار بردن چهار استعارۀ زیبای عقیق، الماس، زمرد و افعی، میگوید: (شیرین) پس از گفتن این سخن عقیق لب را با الماس دندان گزید و زمرد رخسار خویش را با افعی گیسوان پوشاند.
وزین پس بر عقیق الماس میداشت |
| زمرد را به افعی پاس میداشت دیـــده چو افعی به زمرد سپرد |
همچنین مطابق نظر قدما، سوسن کشندۀ افعی است. (مخزن الأسرار، 53) نظامی در بیت زیر به این باور اشاره میکند. وحید دستگردی در حاشیۀ مخزن الأسرار در معنی این بیت میگوید: نمایش سبزه باغ، چشم بیننده را مانند چشم نرگس روشن میکرد و گیاه آن باغ مانند، سوسن افعی بود. (ر.ک: نظامی، 1380ب: 54)
سرمۀ بیننده چو نرگس نماش |
| سوسن افعی چو زمرد گیاش |
جغد
این پرنده مرغی است به نحوست مشهور و اسم فارسی آن بوم است و در روز قوۀ بصر ندارد. (ر.ک: دهخدا، 1377: ذیل واژه) طبق باور عوام جغد شوم است و در ویرانهها نگهبان گنجهاست. به گفتۀ شمیسا، اعراب بر این باور بودند که بعد از مرگ انسانها روح وی بهصورت جغد از جمجمه بیرون میآید. (ر.ک: شمیسا، 1377: 310)
جغد که شوم است به افسانه در |
| بلبل گنج است به ویرانه در |
ازآنجاییکه گنج در ویرانه است و جغد نیز در آنجا زندگی میکند، لذا نظامی در این بیت جغد را بلبل گنج در ویرانه خوانده است.
خرگوش
طبق عقیدۀ قدما، چشمان خرگوش موقع خواب باز است. همدانی در کتاب «عجایبنامه» (ر.ک: همدانی، 1375: 245) و جاحظ در کتاب «الحیوان» به این باور اشاره کرده است. (ر.ک: جاحظ، 1424ق: ج6/ 118) در بیت زیر خواب خرگوشی، کنایه از غفلت و بیخبری است.
خواب خرگوش من نهفته بود |
| خصم را بیند ار چه خفته بود |
نظامی از زبان اسکندر میگوید: خواب من مانند خواب خرگوش پنهانی است و در موقع خواب هم دشمن را میبینم؛ زیرا خرگوش هم وقتی میخوابد، چشمانش باز است.
خروس
خروس مرغی لطیف و رعنا است. تاج و گوشواره و لحیه (ریش) دارد. شجاع و غیور است و بخشنده؛ زیرا مادهاش را بسیار دوست دارد و هنگام دانه خوردن او را بر خود مقدم میدارد. شبها کم میخوابد و طبع وی پراضطراب میباشد. (ر.ک: طوسی، 1345: 24-523) از باورهای مردم دربارۀ این پرنده که نظامی هم بدان اشاره کرده سه مورد زیر است:
الف) خروس سپید عرشی: بنابه تفسیر طبری پیامبر(ص) در شب معراج در آسمان چهارم مرغی سپید مانند خروس میبیند که پای او بر روی طبقۀ هفتم زمین و سر او بر روی طبقۀ هفتم آسمان بود. جبرئیل به پیامبر میگوید که این خروس سپید است که هرگاه بانگ زند، همۀ خروسهای زمین با او همصدا شوند. پیامبر هم فرمود که این خروس سپید دوست من است. (ر.ک: یاحقی، 1369: 179) نظامی در خمسه به خروس سپید عرشی اشاره کرده است.
... همانا که آن مرغ عرشی منم |
| که هر بامدادی نوائی زنم |
ب) از دیگر باورها در باب این پرنده این است که غول و دیو از بانگ خروس میگریزند. در تاریخ بلعمی نیز به این امر اشاره شده است که عجم خروس، بهویژه خروس سفید و بانگ بهوقت او را نیکو دارند و معتقدند دیوان به خانهای که خروس در آن باشد، وارد نمیشوند. (ر.ک: طبریآملی، 1387: ج1/ 177)
شنیدمگر به شب دیوی زند راه |
| خـــــروس خـــانه بــردارد علیالله |
ج) عوام بر این باورند که خروس بیمحل شوم است و باید سرش را برید تا آن شومی رفع شود. نظامی نیز در شرفنامه به این باور اشاره کرده است.
خروسی که بیگه نوا برکشید |
| سرش را پگه باز باید برید |
هدایت معتقد است که باید چنین خروسی را کشت یا به دیگری بخشید. در غیر این صورت صاحبش میمیرد. (ر.ک: هدایت، 1356: 93)
روباه
جانوری از خانوادۀ سگسانان، پستاندار، وحشی و گوشتخوار است. پوستی نرم، پرمو و دمی بزرگ و انبوه دارد و به رنگهای سرخ و سیاه و خاکستری و زرد وجود دارد. (ر.ک: دهخدا، 1377: ذیل واژه) در باورهای مردم روباه مکار و حیلهگر است. نظامی نیز از این باور در خسرو و شیرین استفاده کرده و گفته است: مانند شیران با چنگ و دندان بجنگ و مانند روباه مکر و فریب در پیش نگیر.
چو شیران ز سرپنجه بگشای چنگ |
|
چـــو روبه میارای خود را به رنگ |
در بیت زیر نیز دنبه پروردن کنایه از حیله به کار بردن است. وحید دستگردی در حاشیۀ شرفنامه دربارۀ مأخذ کنایۀ ذکرشده مینویسد: صیادان قدیم دنبه را بهگونهای در تله قرار میدادند تا با آن شکار را بفریبند.
چو شیران به پرخاش خو کردهام |
| نه چون روبهان دنبه پروردهام |
سمندر
جانور معروفی است که در آتش نمیسوزد و گفته شده که در آتش متکون میشود و وقتی از آتش بیرون میآید میمیرد و آن را سامندر نیز گفتهاند. (ر.ک: هدایت، 1356: 132) نظامی در بیت زیر به کهن بودن سمندر و راه رفتن وی در آتش اشاره میکند.
سمنــــــدر چو پروانه آتشرو است |
| ولیک این کهن لنگ و آن خوشرو است |
بهروز ثروتیان در شرح این بیت مینویسد: سمندر مانند پروانه به سوی آتش میرود، با این تفاوت که پروانه در آتش میسوزد، ولی سمندر در آتش خوش میرود. بهنظر ثروتیان این تمثیلی است از اینکه همه میمیرند، ولی فقرا آسانتر از اغنیا جهان را ترک میکنند. (ر.ک: ثروتیان، 1368: 679)
شیر
متنوعترین باورهای حیوانات در خمسه مربوط به شیر است که در ذیل به باورهایی که نظامی دربارۀ شیر آورده اشاره میشود:
الف) شیر سلطان جنگل است. کمالالدین دمیری دراینباره میگوید: از اشرف حیوانات وحشی است و بهخاطر قدرت و شجاعت و بیرحمی و جسور بودن و بدخویی، نسبت به آنها حالت سلطان دارد. (ر.ک: دمیری، 1366: ج1/ 3)
دد و دام را شیر از آن است شاه |
| که مهماننواز است در صیدگاه |
ب) بسیار شجاع است و این برجستهترین ویژگی شیر است و ازاینرو در ادبیات فارسی شیر بهعنوان صفت برای دلیران و پهلوانان به کار رفته است.
شه شیردل، خسرو پیلتن |
| دران داوری گفت با خویشتن |
ج) شیر از آتش میترسد: با آنکه شیر مظهر شجاعت است، نقطهضعفی دارد، اینکه از آتش میترسد.
کرد ازان شیر آتشین بیشه |
| همچو شیران ز آتش اندیشه |
د) تلخی گوشت شیر: قدما بر این باور بودند که گوشت شیر تلخمزه است، به همین دلیل دیگر حیوانات او را نمیخورند.
شیر مگر تلخ بدان گشت خود |
| کز پس مرگش نخورد دام و دد |
هـ) شیوۀ شیر در شکار گوزن: وحیددستگردی در حاشیۀ مخزن الأسرار مینویسد: یکی از باورها دربارۀ شیر در شکار گوزن این است که بر اطراف چشمۀ آب از لعاب بدبوی دهان خود میریزد و در گوشهای کمین میکند. گوزن تشنه برای خوردن آب میرسد، ولی چون سیراب شود، بوی گند دهان او را استشمام میکند، از کار میافتد، پس شیر از کمین جسته و حیوان را شکار میکند. (ر.ک: نظامی، 1380ب: 113)
شیر تنید است در این ره لعاب |
| سر چو گوزنان چه نهی سوی آب |
طاووس
طاووس پرندهای است معروف از پرندگان بلاد عجم. این پرنده در میان سایر پرندگان، مانند اسب است بین سایر چارپایان ازحیث ارجمندی و زیبائی. صفات عفت، خودپسندی، تکبر، در پر خویش به شگفتی نگریستن، از دم خویش طاق بستن بهویژه هنگامی که جفت وی ناظر و متوجه به سوی اوست، همه در وی جمع میباشد. (ر.ک: دمیری، 1366: ج1/ 650) طبق باور عامه طاووس پرندۀ بهشتی است. (ر.ک: ماسه، 1355: ج1/ 343) و با همۀ زیبایی این پرنده را به فال بد میگیرند؛ زیرا طاووس سبب ورود ابلیس به بهشت و فریب دادن آدم و حوا شد. (ر.ک: یاحقی، 1369: 293)
چو طاووس بهشت آید پدیدار |
| به جای حلقه دربانی کند مار |
فیل
جانوری بزرگ که اصلش از هندوستان است. این حیوان عزیزالنفس است و کبر و نخوت دارد و لجاجت و کینهورزی او معروف است. (ر.ک: طوسی، 1345: 545)
الف) فیل و یاد هندوستان: عوام بر این باورند که «فیل همیشه از هندوستان یاد میکند؛ برای همین باید دائم بر سر او با کلنگ یا چکش بزنند.» (هدایت: 1356: 102) نظامی به این باور اشاره کرده است:
هندو ز چه مغز پیل خارد؟ |
| تا هندوستان به یاد نارد |
ثروتیان در شرح این بیت مینویسد: هنگام راندن فیل مدام با تبری بر سر او میکوبند تا یاد هندوستان نکند. ای مجنون! تو نیز مدام بر سر خود بکوب تا لیلی را به یاد نیاوری. در این بیت مثل «یاد هندوستان کردن» کنایه از «نافرمانی کردن» است. (ر.ک: نظامی، 1366: 119)
ب) کم بودن عمر فیل در پارس: عمر فیل در سرزمین پارس کم است. (ذ. ک: نظامی، 1381: 366) و این به احتمال زیاد بهدلیل شرایط آبوهوایی منطقۀ پارس است.
کژدم (عقرب)
کژدم که به عربی آن را عقرب خوانند، جانوری گزنده از ردۀ عنکبوتیان است.
الف) بر طبق باور عامه کژدم چشم و گوش ندارد و بدون چشم خلق شده است. (ر.ک: شمیسا، 1377: 834)
ولیکن چو عقرب به هنگام هوش |
| نه سوراخ چشم و نه سوراخ گوش |
نظامی در این بیت میگوید آشنایانی که خویی بیگانه دارند، موقع خشم، مانند کژدم نه گوششان میشنود و نه چشمشان میبیند و فقط نیش میزنند. شاعر در این بیت با توجه به این باور بیدادگری کینهورزان را بسیار زیبا بازگو میکند.
ب) کرفس و کژدمزده: هرچند برخی از گیاهان خاصیت درمانی دارند، اما مصرف آنها در مواقع خاص و با بیماریهایی که سازگاری ندارد، نتیجهای نامطلوب به دنبال دارد و حتی گاهی سبب مرگ میشود. کرفس از این گیاهان است. ابنسینا دربارۀ این گیاه میگوید: «از ترههای بستانی معروف و جزء سبزیهای خوردنی است و انواع و اقسام دارد. ریشه و برگ و میوه و تخم آن خاصیت دارویی دارد. اطبای قدیم آن را مسکن درد و معرق (عرقآور) و معالج سرفه و تنگی نفس دانستهاند و بعضی نیز گفتهاند، وقتی که بیم گزش کژدم باشد نباید خورد، که اگر عقرب کرفس خورده کارش به دشواری میکشد.» (ابنسینا، 1363: 191) هروی نیز معتقد است خوردن کرفس قبل و بعداز گزیدن عقرب و جانوران زهردار باعث سرعت تأثیر سم میگردد. (ر.ک: هروی، 1371: 262)
[1] . گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران
Email: Naji.ashraf@stu.iau-saveh.ac.ir
[2] . گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران (نویسنده مسؤول)
Email: fahimi@iau-saveh.ac.ir
[3] . گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران
Email: Drtaher2022@iau-saveh.ac.ir
تاریخ ارسال: 06/08/1402 | تاریخ پذیرش: 20/03/1403 |