Evaluation of Indigenous Knowledge for Sustainable Economic Development of Rural Areas (Study Area; Farmahin Farahan)
Subject Areas : Geography and Rural PlanningReza Vashegani Farahani 1 , Alireza Abbasi Semnani 2 , Farideh Asadian 3
1 - Department of Rural Planning, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran, Iran
2 - Department of Geography, Farabi University,Tehran, Iran
3 - -
Keywords: Development, knowledge, indigenous knowledge, Arak,
Abstract :
The goal of this study is to support indigenous knowledge for the economic development of the village and the use of power and participation of the people, management and technical and local capacities. The research method is applied in terms of purpose and analytical and survey methodology with questionnaire tools. The statistical population is used by rural geography experts in Farmahin. The results show that in the components related to indigenous knowledge, the participatory component is lower. This means that this component does not have the desired limit. The level of significance obtained indicates that the mean obtained is lower than the desired mean and the indigenous knowledge in Farmihan is not in a good condition. There is the most correlation between the components of supervision and co-existence and the least correlation between participation and co-existence in the indigenous knowledge of the region, so the research hypothesis is rejected.
آئیژ, ع., فرزاد میرزایی, ق., & سباء, د. (1394). جایگاه دانش بومی در مدیریت مخاطرات طبیعی در روستاها (مطالعه موردی: دهستان شیزر، شهرستان هرسین). جغرافیا و مخاطرات محیطی، 4(13)، 23-39.
بوذرجمهری, خ., & رکن الدین افتخاری, ع. (1384). تحلیل جایگاه دانش بومی در توسعه پایدار روستایی. مدرس علوم انساني،9(38)، 17-46.
بوذررجمهری, خ., صادقلو, ط., & خواجه, م. (1397). نقش دانش بومی روستاییان در کاهش آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان جیرفت. مهندسی جغرافیایی سرزمین, 3(2), 17-32.
بوزرجمهری, خ., اسماعیلی, آ., & رومیانی, ا. (1396). نقش دانش بومی روستاییان در زیستپذیری مناطق روستایی مورد شناسی: روستاهای دوین و توکور شهرستان شیروان. جغرافیا و آمایش شهری منطقه ای, 24(7), 93-110.
بوزرجمهری, خ., معصومیجشنی, م., & جهانتیغ, ح. (1395). نقش دانش بومی و سنتهای محلی زنان در تولید و مدیریت فرآوردههای دامی (مطالعه موردی: روستای ابونصر، شهرستان بوانات). دانشهای بومی ایران, 6(3), 91-120.
پاپزن, ع., حسینی, س. م., ازکیا, م., & عمادی, م. ح. (1386). تدوین مدل مفهومی حاصل از تلفیق دانش بومی و رسمیبا استفاده از نظریه بنیانی به منظور دستیابی به رهیافت ترویجی مناسب مطالعه موردی منطقه بیلوار شهرستان کرمانشاه. اقتصاد کشاورزی و توسعه, 58(15), 151-176.
پوراحمد, ا. (1393). قابلیت سنجی تحلیل خدمات شهری با استفاده از تکنیک VIKOR (مطالعه موردی شهر بناب). برنامه ریزی فضایی, 4(2), 1-16.
جمعهپور, م., & میرلطفی, م. (1391). نقش دانش بومی و کارکرد نظام سنتی مدیریت مشارکتی منابع آب در معیشت پایداری روستایی مورد مطالعه گروههای بزرگ کاری لایروبی کانالهای آبیری (حشر)در سیستان. علوم اجتماعی(دانشگاه علامه طباطبائی), 56, 1-34.
جواد, ب., & مهرشاد طولابی, ن. (1395). اثرات دانش بومی بر توسعه دهستان میانکوه شرقی با تأکید بر اقتصاد دامداری. اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 5(18)، 165-187.
حسنی, س. ق. (1398). جایگاه کشاورزی سنتی و مدرن در پایداری اجتماعات روستایی با توجه به معرفی نظریه شبکه روستایی "rural web". پژوهشهای روستایی, 37(10), 9-19.
حیدریمکرر, ح., & هدایتیامین, خ. (1393). بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات با تأکید بر نقش معتمدان محلی (مطالعه موردی: دهستان بنجار). برنامهریزی فضایی (جغرافیا), 13(4), 17-36.
رضوانی, م. ر., قدیریمعصوم, م., کوچکی, م., ساعی, ا., & تازیکبیارجمندی, ا. (1393). تحلیل فضایی و اثرات بیمه اجتماعی روستاییان بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان دوستان، شهرستان بدره). مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقه ای, 21(6), 1-20.
رکنالدینافتخاری, ع., & بهزادنسب, ج. ع. (1383). (با تأکید بر برنامهریزی توسعه روستایی) برنامهریزی ارتباطی، رویکردی انتقادی به نظریه برنامهریزی. مدرس علوم انسانی, 32(8), 1-22.
سجاسی قیداری, ح., & فعال جلالی, ا. (1397). سنجش آگاهی و رفتار زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان زنگلانلو). برنامه ريزي فضايي، 8(1)، 29-50.
عباسی, ا. (1380). دگرگونی اندیشه در جهان: کاربرد اجتماعی و فرهنگی دانش بومی در توسعه پایدار. علوم اجتماعی(دانشگاه علامه طباطبائی), 15-16(1), 101-146.
عربخانی, ا., سیدمیرزایی, س. م., & کلدی, ع. (1398). تدوین مدل مفهومی توانمندسازی زنان روستایی با استفاده از نظریه داده بنیان (مورد مطالعه: دهستان عشق آباد شهرستان نیشابور). مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان, 13(51)، 89-116.
عربیون, ا. (1385). دانش بومی: ضرورتی در فرآیند توسعه و ترویج. روستا و توسعه، 9(1)، 81-136.
عزمی, آ., میرزاییقلعه, ف., & درویشی, س. (1394). جایگاه دانش بومی در مدیریت مخاطرات طبیعی در روستاها (مطالعه موردی: دهستان شیزر، شهرستان هرسین). جغرافیا و مخاطرات محیطی, 13(4), 23-40.
علیایی, م. ص., & کریمیان, ح. ا. (1390). بررسی رویکرد برنامههای توسعه روستایی در ایران با تاکید بر نقش و جایگاه دانش بومی. مطالعات توسعه اجتماعی ایران, 11(3), 85-101.
مرادی, م. (1393). کارکرد تلفیقی دانش بومی و نوین و نقش آن در توسعه ی روستایی؛ (مطالعه ی موردی: نواحی روستایی شهرستان بیرجند). پژوهش و برنامهریزی روستایی, 7(3), 54-64.
وثوقی, م., & حبیبی, س. (1393). دانش بومی، گامی به سوی بومی سازی توسعه روستایی و توانمندسازی روستاییان. مطالعات توسعه اجتماعي – فرهنگي، 2(4)، 9-26.
وثوقی, م., حسنزادهطلوتی, ز., & حبیبی, س. (1393). ضرورت توجه به دانش بومی در برنامههای توسعه روستایی با تاکید بر توسعه مشارکتی. علوم اجتماعی (دانشگاه آزاد شوشتر), 26(8), 33-56.
Breidlid, A. (2009). Culture, indigenous knowledge systems and sustainable development: A critical view of education in an African context. International Journal of Educational Development, 29(2), 140-148.
Chowdhooree, I. (2019). Indigenous knowledge for enhancing community resilience: An experience from the south-western coastal region of Bangladesh. International Journal of Disaster Risk Reduction, 40, 101259.
Eyong, C. T. (2007). Indigenous knowledge and sustainable development in Africa: Case study on Central Africa. Indigenous knowledge systems and development: Relevance for Africa, 121-139.
Juanwen, Y., Quanxin, W., & Jinlong, L. (2012). Understanding indigenous knowledge in sustainable management of natural resources in China: Taking two villages from Guizhou Province as a case. Forest policy and economics, 22, 47-52.
Maila, W. (2007). Indigenous knowledge and sustainable development: investigating the link. Indilinga African Journal of Indigenous Knowledge Systems, 6(1), 76-84.
Ng’asike, J. T. (2019). Indigenous knowledge practices for sustainable lifelong education in pastoralist communities of Kenya. International review of education, 65(1), 19-46.
17
فصلنامه جغرافیایی سرزمین، علمی – پژوهشی، سال بیست و یکم، شماره 81، بهار 1403
ارزیابی دانش بومی جهت توسعه اقتصادی پایدار مناطق روستایی (منطقه مورد مطالعه؛ فرمهین فراهان)
رضا واشقانیفراهانی1، علیرضا عباسیسمنانی21، فریده اسدیان3
1. دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامهریزی روستایی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2. مسئول مکاتبات، استادیار، گروه جغرافیا، دانشگاه فارابی،تهران، ایران
3. استادیار، گروه جغرافیا، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
تاریخ دریافت مقاله: 20/11/1401 تاریخ پذیرش مقاله: 03/02/1402
چکيده
دانش بومی با دانش دانشگاهی و مؤسسات تحقیقاتی متفاوت است. دانش بومی بسیط و ساده است. دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قوم است که باورها، ارزشها، و آگاهیهای محلی آنان را در برمیگیرد و حاصل قرنها آزمون وخطا در محیط طبیعی است. افزایش وابستگی به دانش رسمی، فنّاوریای وارداتی، عدم توجه به دانش و مهارت بومی، عدم موفقیت در بهبود وضعیت جامعه روستایی و شکست برنامههای توسعه در روستاها و نحوه نگرش به توسعه روستایی و راهبردها اتخاذشده، نشان میدهد که در اغلب دیدگاهها و روشها فقدان نگرش سیستمی و یکپارچه به مقوله توسعه از عوامل اصلی عدم موفقیت راهبردهای توسعه روستایی بوده است. بر این اساس هدف تاثیر دانش بومی در توسعه یافتگی، می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری مورد استفاده کارشناسان جغرافیای روستایی در شهر فرمهین می باشند. نتایج نشان می دهد از طریق اولین رگرسیون متغیرهای بین دانش بومی و مشارکتی، نهادی، قانونی، ساختار اجتماعی و اقتصادی اثر بخشی به دست می آید. هر سه متغیر وارد معادله رگرسیون شدند و متغیرهای پیشگویی معناداری نیز هستند مقادیر بتا استاندارد شده ضرایب رگرسیون استاندارد شده را بین متغیر دانش بومی و پنج متغیر دیگر نشان می دهد(یعنی بتای مربوط به اجتماعی 0.643، قانونی 0.324، نهادی 0.119، اثربخشی 0.245 و مشارکتی 0.429 شده است.
کليد واژهها: توسعه یافتگی، دانش، دانش بومی، اراک.
مقدمه
توسعه روستایی؛ بهعنوان یک مفهوم و ایده نوعی عمران و بهبود سطح زندگی روستاییان است که شامل توسعه منابع طبیعی با تأکید بر بخش کشاورزی و فعالیتهای مرتبط با آن توسعه صنایع روستایی، توسعه و تجهیز منابع انسانی در راستای بهسازی زندگی روستایی میشود(حسنی, 1398). توسعه پایدارروستایی؛ فرآیندی همهجانبه، موزون و درونزا است که در چارچوب آن ظرفیتها و تواناییهای اجتماعات روستایی برای رفع نیازهای اساسی مادی، معنوی و کنترل مؤثر بر نیروهای شکلدهنده نظام سکونت محلی اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و سرزمینی رشد و تعالی مییابد(عربخانی, سیدمیرزایی, & کلدی, 1398). برای داشتن توسعه پایدار اقتصادی و بالاخص توسعه مناطق روستایی داشت دانش بومی یکی از ابزارهای عصر دانایی محور محسوب می گردد(رضوانی, قدیریمعصوم, کوچکی, ساعی, & تازیکبیارجمندی, 1393). توسعه پایدار امکان شکل گیري فرایند هـاي رشـد و توسـعه اقتصـادي و در نتیجه عدالت را منجر میشود (پوراحمد، 1393: 8). دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قوم است که باورها، ارزشها، و آگاهیهای محلی آنان را در برمیگیرد و حاصل قرنها آزمون وخطا در محیط طبیعی است(حیدریمکرر & هدایتیامین, 1393)، غالباً بهصورت شفاهی سینهبهسینه از نسلی به نسل بعد منتقل میشود(رکنالدینافتخاری & بهزادنسب, 1383).
مهمترین ویژگی دانش بومی عبارت است از: بر پایه تجربه استوار است، در طول قرنها باکار بر روی آن مورد آزمون قرارگرفته و جنبه کاربردی پیداکرده است، با محیط و فرهنگ بومی سازگار است، پویا و در حال دگرگونی است(خدیچه، بوزرجمهری, اسماعیلی, & رومیانی, 1396).
مساله مهمی که نیاز دانش بومی را در توسعه اقتصادی روستاها مبرم می سازد مباحث مختلفی را در بر می گیرد: توان اکولوژیکی، توجه به روند محیط زیست خاکها، جنگلها، منابع آبی و سایر منابع طبیعی، لحاظ داشتن شرایط فرهنگی و اجتماعی، برنامهریزیهای «بالا به پایین» مدیریت منابع طبیعی در سطوح محلی که غالباً با شکست روبهرو شده است و طرحهای توسعه اغلب به نفع گروههای ثروتمند و کشاورزان پر منبع بوده است(Juanwen, Quanxin, & Jinlong, 2012; Maila, 2007).
بر این اساس مهمترین اهداف تحقیق عبارتند از: حمایت از دانش بومی در جهت توسعه اقتصادی روستا، استفاده از قدرت و مشارکت مردم، مدیریت و ظرفیتهای فنی و محلی، سازمانهای نهادی و قانونی، استفاده از فرهنگ و دانش بومی در جهت مهارت دانش بومی کشاورزان.
فرضیههای تحقیق عبارتند از:
· متغیرهای نهادی و قانونی تاثیر بیشتری بر دانش بومی دارند.
· روند پیش بینی ماغیر مشارکت پذیری برای متغیر دانش بومی بیشتر از سایر متغیرها است.
در پیشنیه تحقیق پژوهشهای داخلی و خارجی متعددی انجام گرفته است:
علیایی و کریمیان (۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی رویکرد برنامههای توسعه روستایی در ایران با تأکید بر نقش و جایگاه دانش بومی پرداختند. نتایج تحقیق نشان میدهد که در برنامههای مذکور به دانش و مشارکت مردم روستاها که ذینفع کنندگان اصلی این برنامهها هستند اهمیتی داده نشده است، عموماً برنامهها برگرفته از الگوهای و غیر بومی و بدون توجه به خواست و نظر مردم بوده و اجرای این برنامهها جامعه روستایی ایران را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخته است. به هر حال برای این که برنامههای توسعه روستایی با موفقیتهایی همراه باشد، ضروری است مسئولین برنامهریزی روستایی بر اساس فرهنگ و بینش مردم جامعه روستایی نسبت به برنامهریزی روستایی اقدام نمایند(علیایی & کریمیان, 1390). عزمی(1394)، در مقاله جایگاه دانش بومی در مدیریت مخاطرات طبیعی در روستاها، نتایج حاصل از آزمون نشان می دهد که تفاوت معنی داری بـین اثربخـشی دانـش بومی و نوین در کاهش آسیب پذیری مخاطرات طبیعی وجود دارد و دانش بومی سهم بیـشتری در مدیریت مخاطرات طبیعی در نواحی روستایی داشته است(عزمی, میرزاییقلعه, & درویشی, 1394). بوزرجمهری، و همکاران (1395)، در مقاله نقش دانش بومی و سنتهای محلی زنان در تولید و مدیریت فرآوردههای دامی، نتایج تحقیق حاکی از وجود دانش بومی و سنتهای محلی غنی در بین زنان روستای منطقه است که ناشی از وجود نظام سنتی شیردوشی (دون) و مکانیسم مدیریت شیر و فراوردههای لبنی است. نظام دون یک نهاد اجتماعی سنتی برای اعضایی است که به صورت مشارکتی در تولید فراوردههای دامی فعالیت میکنند. این نظام سنتی در ایجاد پیوند اجتماعی قوی بین زنان دامدار موثر بوده و علاوه بر ایجاد تسهیلات در فرایند تولید و مدیریت فراوردههای لبنی، در افزایش کیفی و کمی تولیدات دامی نیز تاثیر داشته است(خدیجه، بوزرجمهری, معصومیجشنی, & جهانتیغ, 1395).
- بذرافشان و همکاران (1395): در مقاله اثرات دانش بومی بر توسعه دهستان میانکوه شرقی با تاکید بر اقتصاد، نتایج نشان می دهد، میزان بهره گیری، اعتماد و آشنایی به دانش بومی از سوی دامدارن در سطح مطلوبی قرار دارد. در رابطه با تاثیر دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی، می توان گفت که دانش بومی اثرات مثبت و معنی داری بر کلیه ابعاد مورد نظر داشته است(جواد & مهرشاد طولابی, 1395).
بوزرجمهری، و همکاران (1396)، در مقاله نقش دانش بومی روستاییان در زیستپذیری مناطق روستایی، به این نتیجه رسیده اند که دانش بومی توانسته در زیستپذیری مناطق روستایی، ضمن تعادل و پایداری مسائل زیستمحیطی، زمینه را برای مشارکتهای جمعی درجهت ارتقاء کیفیت زندگی و زیستپذیری در منطقه فراهم کند(خدیچه، بوزرجمهری et al., 1396).
افزایش وابستگی به دانش رسمی، فنّاوریای وارداتی، عدم توجه به دانش و مهارت بومی، عدم موفقیت در بهبود وضعیت جامعه روستایی و شکست برنامههای توسعه در روستاها و نحوه نگرش به توسعه روستایی و راهبردها اتخاذشده(اسداله، 1397)، نشان میدهد که در اغلب دیدگاهها و روشها فقدان نگرش سیستمی و یکپارچه به مقوله توسعه از عوامل اصلی عدم موفقیت راهبردهای توسعه روستایی بوده است (بوذرجمهری، 1397)، لذا در همین راستا تلاش میشود با توجه به شرایط مکانی و زمانی روستا همچنین خلاءهای موجود و استفاده از دانش بومی بتوانیم گامی در جهت توسعه اقتصادی، افزایش بازده کشاورزی، تأمین نیازهای اساسی، توجه به عرصههای طبیعی، افزایش جمعیت در روستا به فرآیند توسعه اقتصادی پایدار دست پیدا کنیم(مرادی, 1393).
چارچوب نظری و ادبیات تحقیق
برای توصیف دانش اقوام روستایی که از بطن محیط زیست ایشان برخاسته است، از واژههایی مانند دانش سنتی، دانش فنی بومی، دانش روستایی، علم قومی (یاعلم مردمی) استفاده شده است(سجاسی قیداری & فعال جلالی, 1397). این دانش در زمینههای مختلف مانند زبان، اطلاعات گیاه شناسی و جانورشناسی و نیز مهارتها و حرفههای دستی و کشاورزی یک قوم که همگی زاییده تلاش انسان در محیط زیست اوست، جلوه گر میشود(خدیچه، بوزرجمهری et al., 1396). این معلومات شامل مجموعه ای از بهترین و سودمندترین و سازگارترین شیوههای بهره برداری و زندگی در محیط خاص خود است که از راههای شفاهی و تجربی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد (پاپزن, حسینی, ازکیا, & عمادی, 1386). نقش دانش بومی، در ایجاد فرهنگ و جامعه منحصر به فرد است. این دانش بستری است برای تصمیم گیری محلی در مورد کشاورزی، بهداشت، آماده سازی مواد غذایی، آموزش، مدیریت منابع طبیعی و هر نوع فعالیت دیگری که در جوامع روستایی صورت می گیرد(آئیژ, فرزاد میرزایی, & سباء, 1394).
دانش بومی اصطلاحا به دانشی گفته میشود که از حوزه جغرافیایی خاصی سرچشمه گرفته و به طور طبیعی تولید شده باشد (1987,Chambers).
کلمه بومی در «دانش بومی» که به معنی «سنتی» و «محلی» است این دانش را از معلوماتی که در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و بخش خصوصی عرضه میشود متمایز می کند(بوذررجمهری, صادقلو, & خواجه, 1397). دانش بومی در بر گیرنده دانش هر جامعه محلی یا بومی است و شامل تعاریف و رده بندیهایی است که اعضای آن برای توضیح پدیدههای فیزیکی / طبیعی و اجتماعی به کار می گیرند(جمعهپور & میرلطفی, 1391). تعاریفی که کشاورزان بومی برای شناسایی انواع خاک، انواع محصولات و شرایط ایده آل برای پرورش آنان و نیز شیوههای تشخیص، درمان یا پیشگیری از امراض انسان و دام دارند. دانش بومی خلاف باور حاکم، پویا و متحول است(خدیجه، بوزرجمهری et al., 1395).
ویژگیهای دانش بومی
دانش بومیبا دانش دانشگاهی و مؤسسات تحقیقاتی متفاوت است. بستری است برای تصمیم گیری محلی در مورد کشاورزی، بهداشت، آموزش، آمادهسازی مواد غذایی، مدیریت منابع طبیعی و هر نوع فعالیت روستایی دیگر(Breidlid, 2009; عزمی et al., 1394). از طریق دهان به دهان و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. نه تنها برای فرهنگ خودی، بلکه برای دانشمندان و طراحان برنامههای روستایی مهم است. دانش بومی بسیط و ساده است. هر دانش بومی موفق می تواند مورد استفاده جوامع دیگری که شرایط بوم شناسی زراعي مشابهی دارند قرار گیرد. آشنایی و شناخت دانش بومی به عاملان تغییر کمک می کند(عربیون, 1385).
دانش بومی، «کل نگر» است. دانش بومیبا حواس پنجگانه و نیروی الهام کسب میشود و به وحدت معلومات می انجامد اما دانش رسمی سمعی بصری و جزءنگر است(منصور وثوقی & حبیبی, 1393).
دانش بومی شفاهی است. دانش بومی عملی است. درباره آن می توان نوشت و توصیفش کرد، اما آموزش و آموختن آن از طریق کتاب و مجله ممکن نیست. تنها راه فراگیری دانش بومی مشاهده نزدیک و پیروی از استاد است(مرادی, 1393). دانش بومی محلی است. دانش بومیان در چارچوب محیطی و اقلیمی خود پدید آمده است. دانش بومی مؤثر در یک منطقه جغرافیایی لزوما در همه جا کارگر نیست. دانش بومی مردمی است. در حالی که تأكید دانش رسمی بر صرفه جویی در وقت و حذف نفرات و نیز انحصار دانش در دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی است، دانش بومی پذیرا، مشوق و نیازمند به مشارکت هر چه بیشتر مردم در یادگیری، اشاعه و افزودن به آن است(منصور وثوقی, حسنزادهطلوتی, & حبیبی, 1393). به علاوه در فرهنگهای شفاهی، علم را از عالم نمی توان جدا کرد و در کتاب و یا رایانه گنجاند. در دانش بومی تک تک افراد مهماند. دانش بومی به سرعت در حال نابودی است. با مرگ هر پیر بومی گنجینه عظیمی از دانش بومی از میان می رود. با چیرگی فرهنگ کتبی بر جهان از تعداد این پاسداران فرهنگ شفاهی به تدریج کاسته شده است. هر اقدامی برای گردآوری دانش بومی اضطراری است(عباسی, 1380).
همانطور که از اسم این دانش پیداست، حاصل فعالیتهای علمی در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی است و از اصول خاصی که به روش علمی " تعلق دارد، تبعیت میکند. دانش مذکور کمتر متأثر از ارزشها و اعتقادات بوده و با هدف کنترل طبیعت و بهمنظور بسط دانش بشری، در مراکز علمی تولید میشود و جنبههای تجربی آن بسیار قوی است، زیرا فلسفه فکری پشتیبان آن مبتنی بر این دیدگاه است که فقط واقعیات عینی و محسوس قابلقبولاند(پاپزن et al., 1386). نباید به دنبال تعارض و تناقض بین این دو دانش بود. بلکه حتماً ضروری است ببینیم چگونه این دو را باهم میتوان تلفیق کرد و از برکات توأمان کردن آنها بهره برد. زیرا در حقیقت بین دو دانش هم پوشانیهای زیادی وجود دارد و خیلی مشکل است که این دو را از یکدیگر تمیز داد. در یک پروژه توسعه، این مهم نیست که یک فعالیت یا کار حقیقت، ریشه در دانش بومی دارد یا حاصل ترکیب شدن بادانش رسمی است، مهم این است که بهجای نگاه به فنآوریها و راهحلهای آنها از طریق جامعه بیرونی، ما ابتدا به آنچه در محل وجود دارد توجه کنیم و از هر دانشی که میتواند مؤثر واقع شود، استفاده نماییم.
جدول 1 - تمایزات عمومی دانش بومی و دانش بینالملل از جنبه روششناختی
زمینه مقایسه | دانش بومی | دانش علمی |
نوع رابطه | تابع | مسلط |
شیوه فکری | حسی، شهودی، کلنگر، حوزه تمرکز بر مطالعه کشف رابطه اجزای طبیعت قرار دارد | تحلیلی، جزء نگر، حوزه تمرکز بر مطالعه اجزای طبیعت قرار دارد |
ارتباطات | ذهنی گرا، شفاهی، کمتر مدون و غالبأ بهطور شفاهی منتقل میشود | عینی گرا، مکتوب علاوه بر آنکه نزد دانشمندان است، از طریق کتابها، فیلم و نوار منعکس میشود |
آموزش و یادگیری | بر اساس مشاهده و تجربه از طریق حواس پنجگانه کسب میشود و با روشهای متعدد انجام میگیرد | تعلیم و تعلم معمولاً جدا از مفاهیم کاربردی است از طریق سمعی و بصری و باروش واحد انجام میگیرد |
تأثیر پذیری | آرام، غیر قطعی | سریع و قاطع |
تولید اطلاعات | بر اساس مشاهدات شخصی، آزمونوخطا وترکیب واقعیتها انجام میگیرد، از ابزار و تجهیزات محلی استفاده میشود، دادهها توسط استفاده کنندگان منبع، تولید میشود | بر اساس آزمایشگری و سیستماتیکی و تجمع سنجیده واقعیتهاست، دادهها توسط کادر متخصص تحقیق و تولید میگردد و از ابزار و تجهیزات آزمایشگاهی بهره میگیرد |
نوع دادهها | کیفی، طولانی مدت و محلی | کمی، آماری، کوتاه مدت و اجرا در ناحیهای وسیع |
طبقهبندی | اکولوژیکی، از یک نقطه به نقطه دیگر متفاوت است | عمومی و سلسله مراتبی و اصول آن برای مناطق وسیعتر توصیه میشود |
تبین و توجیه و فرضیه سازی | غالباً معنوی و اخلاقی و فرضیه سازی و آزمون آنها عمدتاً توسط خبرگان محلی انجام میگیرد و به دنبال تبیین معلول و پاسخگویی به چگونگیها؟ | غالباً قانونی و مکانیستی، فرضیه سازی و آزمون آن عمدتاً باصاحبنظران و متخصصان است به دنبال تبیین علت و پاسخگویی به ”چراها”؟ |
مأخذ:(بوذرجمهری & رکن الدین افتخاری, 1384)
کاربرد دانش بومی در توسعه پایدار
در حالی که واژههای مختلفی برای شناساندن دانش بومی بهکاررفته است ولی همه آنها بر مفهوم مشابهی دلالت دارند. اصطلاح دانش روستائیان میتواند بهعنوان عبارتی مناسب برای معرفی دانش بومی به کار رود، زیرا این دانش اکتسابی که روستائیان طی سالیان متمادی کسب کردهاند، دلالت دارد(Eyong, 2007; Juanwen et al., 2012). نقش دانش بومی در توسعه پایدار روستایی را اینچنین میتوان خلاصه کرد:
1- مکمل دانش رسمی: با توجه به وضعیت فعلی دنیا در بسیاری از موارد باید راهحلها را در آمیزه ایی از دانش بومی و دانش رسمی جستجو کرد زیرا با توجه به ابعاد نیازهای کنونی جمعیت دنیا و آسیبپذیری منابع طبیعی باقی مانده هیچیک از دو دانش بهتنهایی قادر به برآوردن نیازها نیستند.
۲- کاربرد در توسعه پایدار روستایی: این دانش بیانگر کنش و واکنشهای انسان با طبیعت است و این که تمام نمایی از ویژگیهای اقلیمی و خصوصیات طبیعت گیاهی و جانوری یک منطقه است که از آن مهمتر، روابط متقابل آنها باهم و با انسان را ارائه میدهند.
۳- حفاظت از محیطزیست: حفظ و نگهداری منابع طبیعی از افتخارات پیشینه سنتی روستائیان است. شیوههای بومی برای مدیریت منابع طبیعی الگوی مناسبی در توسعه پایدار محسوب میشود.
4- امنیت غذایی و کاهش فقر: دانش بومی، نقش عمدهای در رفع نیازهای اقتصادی و اجتماعی افراد مختلف دارد. بررسیهای مختلف نشان داده است که نظامهای بومی مبنایی برای امنیت غذایی میباشند.
5- خوداتکایی محلی و ملی: در رویکردهای توسعه درونزا به اصل خوداتکایی در کشورهای درحالتوسعه توجه شده است که مبتنی بر توانها، مهارتها، دانشها و امکانات محلی است.
6- جلب مشارکت مردمی: موفقیت طرحهای توسعه پایدار درگرو مشارکت بومیان در کلیه مراحل ازجمله طراحی، برنامهریزی، اجرا و ارزیابی طرحهاست و ضرورت مشارکت بومیان و استفاده از دانش بومی آنان را اجتنابناپذیر میکند.
۷- نیاز شناسی: شناسایی نیازهای توسعه پایدار باید از دیدگاه بومیان و از طریق ارتباط مؤثر و با استفاده از دانش بومی آنان انجام گیرد که در این پارادایم به آن توجه میشود.
۸- هویت ملی و اعتلای فرهنگی: از جنبه ملی، دانش بومی هر منطقه در حکم فرهنگ است و عامل اصلی شاخص تحول فکری و اجتماعی مردم آن منطقه است.
9- کاربرد در کشورهای صنعتی و پیشرفته: در کشورهای صنعتی، روشهای بومی براثر تسلط کامل دانش رسمی در فرایند تولید، کاملاً فراموششده است. دستیابی به اهداف توسعه پایدار در این کشورها برای واردات روشهای بومی مناسب از دیگر کشورها ضروری است(بوذرجمهری و رکن الدین افتخاری, 1384).
قلمرو جغرافیایی تحقیق
فرمهین شهر در ۴۵ کیلومتری شمال مرکز استان یعنی شهر اراک و نیز در ۴۵ کیلومتری جنوب مرکز شهرستان (تفرش) جای گرفتهاست. این شهر مرکزشهرستان فراهان است. شهر فرمهین از ترکیب دو پارچه روستای قدیمی و چند شهرک اقماری تشکیل شدهاست. این دو روستا شامل فرمهین و شاهآباد بودهاست که به دلیل نزدیکی به همدیگر مرز بین آنها را نمیتوان شناخت. خود این بخش اکنون شامل دو بخش دیگر میباشد: بافت قدیم و بافت جدید. بافت قدیم شامل ساختمانهای کاهگلی است که در حال تخریب هستند و بافت جدید که در حال ساخت و ظهور ساختمانهای جدید است. فرمهین از همه سو با باغهایی از انګور و درختان سیب وسنجد و زرد آلو احاطه شدهاست سفید آب -و باغها از این جملهاند شهرکهای مهم تشکیل دهنده فرمهین عبارتند از:شهید بهشتی، ولایت، امام رضا، اسلام شهر، اسلام آباد. فراهان از توابع استان مرکزی با دو بخش، دو شهر، بیش از یکصد روستا و ۳۱ هزار نفر جمعیت (هرچند قبلاً دارای جمعیتی بیشتر بوده از شمالِ شهراراک تا مناطقی از شهرستان آشتیان و تفرش را در بر میگیرد و از غرب تا مرز استان همدان نیز میرسد. بیش از دویست روستای کوچک و بزرگ در فراهانِ بزرگ وجود دارد که در دشت فراهان و کوههای اطراف پراکندهاندکه در گذشته جمعیت زیادی داشته است.
شکل 1 - قلمروجغرافیایی تحقیق
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و ماهیت تحلیل و اکتشافی دارد. همچنین از نظر نوع دادهها این پژوهش از نوع پژوهش کمی است، دادههای کمی از راه پرسشنامه جمعآوری میشود. طبق بررسیهای انجام گرفته و تکمیل پرسشنامه توسط 200 نفر از مردم روستا دادههای حاصل از پرسشنامه به شرح زیر میباشد. در این پژوهش جامعه آماری مناطق روستایی شهرستان فرمهین و اطلاعات توصیفی مربوط به آنها خواهد بود و برای رسیدن به اهداف تحقیق از ابزار اندازه گیری و تحلیل یافتهها با توجه به ماهیت روش تحقیق استفاده خواهد شد. روش نمونهگیری پژوهش حاضر روش تصادفی ساده خواهد بود که با تهیه پرسش نامه از طریق روش کوکران و مصاحبه با اهالی فرمهین و تحقیقات محلی صورت خواهد گرفت. جمعآوري دادهها مورد نیاز پژوهش در قالب موارد زیر بوده است:
مطالعه اسنادي و کتابخانه اي: در این شیوه اطلاعات و آمارهاي موجود در مورد مداخلات صورت گرفته در روستای فراهان اخذ شد. اطلاعات مربوط به آمارهاي جمعیتی مرکزآمار، اطلاعات ودادههاي مربوط به منطقه مورد مطالعه، طرح مطالعه یافته، پروژهها اجرا شده، از جمله این دادهها هستند.
پرسشنامه: اطلاعات مربوط به دانش بومی، ساختار اجتماعی و اقتصادی، اثربخشی ساختار نهادی، قانونی با طرح و تکمیل پرسشنامهها در جامعه مورد مورد مطالعه حاصل شده است.
مصاحبه: در پاره اي موراد جهت شناخت و درك عمیق تر مسائل از بعد مدیریتی، و اقتصادی و توسعه یافتگی اقدام به مصاحبه با ساکنان روستا شده است.
مؤلفهها، متغیرها و نماگرهاي حاصل شده از مدل مفهومی بصورت پرسش نامه ساکنان روستا در اختیار 200 نفر قرار داده شد. متغیرها رتبه بندي شده میانگین گیري شده و مؤلفهها، نماگرهای کمتر به دلیل روایی پایین آن پژوهش کنار گذاشته شدند.
براي پایایی نیز از روش پیش آزمون و سپس ضریب آلفاي کرونباخ استفاده شده که مقدار بدست آمده در پرسش نامه براي مؤلفه مشارکتی 0.88، و اجتماعی 0.87 قانونی 0.86 نهادی، 0.72 و اثربخشی 0.88، بدست امده است. از این رو با توجه به ضریب بدست آمده می توان گفت که ابزار سنجش (پرسش نامه) از پایایی مناسب برخوردار میباشد.
یافتهها
فرضیه اول
در این تحقیق از 20 متغیر در قالب 5 مؤلفه مشارکتی، اجتماعی، قانونی، نهادی، و اثربخشی استفاده گردیده است. جدول 2 متغیرها و مولفههای به کار رفته در تحقیق و آمار توصیفی هر کدام از متغیرها را نشان میدهد.
جدول 2 - آمار توصیفی متغیرهای تحقیق
مؤلفه | متغیرها | میانگین |
مشارکتی پذیری | x1 مشاركت اجتماعي و فني | 3.54 |
x2 لزوم وجود تشكلهاي زنان و مردان و جوانان | 3.7 | |
x3 مشاركت مردم در كارهاي ترويجي | 3.66 | |
x4 مشاركت در فرايند تصميم، اجرا و ارزشيابي | 3.93 | |
x5 همکاری و تعاون و مشارکت | 4.02 | |
قانونی | x6 مدیریت بین نهادی و درون نهادی در سازمانهای شهری و ذیمدخل | 3.35 |
x7 عدم تعریف دقیق جایگاه برنامههای دانش بومی | 3.28 | |
x8 انسجام قانونی در ساختار سازمانی و نهادی | 3.21 | |
نهادی | x9 برنامهها و سازمانهای ذی مدخل در دانش بومی | 3.27 |
x10 تنوع بین نهادهای حاکمیتی با نهادهای عمومی-خصوصی | 3.18 | |
x11 نظام مدیریتی در چارچوب دانش بومی | 3.28 | |
x12 ذينفعان و ذينفوذان در فرايند تصميم گيري و تصميم سازي دانش بومی | 3.56 | |
x13 تعامل نهادهای محلی با نهادهاي ملي در دانش بومی | 3.59 | |
اثر بخشی و کارایی | x14 رضایت شهروندان از طرحها و برنامههای دانش بومی در فراهان | 3.59 |
x15 کارآمدی برنامهها در رفع معضلات اجتماعات شهری و روستایی | 3.32 | |
x16 اثربخشی طرحها و برنامههای پیاده شده | 3.59 | |
ساختار اجتماعی و اقتصادی | x17 انسجام اجتماعی حفظ فرهنگ بومی | 3.72 |
x18 استقلال و خودکفایی در دانش بومی | 3.77 | |
x19 افزایش اشتغال | 3.58 | |
x20 افزایش ریسک پذیری شاغلان و روستاییان | 3.33 |
جدول 2 نشان میدهد که بیشترین میانگین مربوط به متغیر همکاری، تعاون و مشارکت که از متوسط میانگین بالاتر بوده که در افزایش و توسعه دانش بومی در توسهه اقتصادی بسیار اهمیت دارد.
فرضیه دوم
در فرضیه دوم و جهت تایید یا رد از آزمون تحلیل مسیر استفاده می کنیم. تکنیک تحلیل مسیر بر پایه مجموعه ای از تحلیل رگرسیون چندگانه و بر اساس فرضیات ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته استوار است. این روش بر استفاده از نمودار تصویری که به دیاگرام مسیر معروف است تأکید خاص دارد. این دیاگرام به منظور بیان تصویری روابط بين مجموعه متغیرهای موردنظر در تحلیل مسیر به کار می رود. در این روش روابط بین متغیرها و تأثیرات آنها باید توسط فلشهای جهتدار مشخص شوند.
عمدهترین مفروضات در تحلیل مسیر
1- روابط بین متغیرهای موجود در مدل خطی، جمع پذير و علی هستند و روابط انحنایی و تعاملی ملحوظ نمی گردند.
۲- متغیرهای باقیمانده با همدیگر و با متغیرهایی که قبل از آن در مدل قرار گرفته اند همبسته نیستند.
۳- جریان علیت در دستگاه یک طرفه است و علیت متقابل بین متغیرها ملحوظ نمیشود.
در این روش ما 5 متغیر را مورد بررسی قرار می دهیم، اجتماعی، قانونی، نهادی، اثربخشی و ساختار اجتماعی اقتصای و حاصل جمعآین 5 متغیر که دانش بومی است. در مرحله اول دانش بومی به عنوان متغیر وابسته و 5 متغیر دیگر به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته میشود.
با توجه به نتایج متغیر اجتماعی با بتای 0.643 بیشترین میزان تأثیر را بر متغیر دانش بومی دارد. بر اساس این نتیجه یک انحراف استاندارد در متغیر اجتماعی، میزان دانش بومی را به میزان 0.643 انحراف استاندارد افزایش میدهد، برعکس کاهش یک انحراف استاندارد در متغیر اجتماعی، موجب کاهش آن در متغیر دانش بومی میشود. (جدول 3، شکل 2).
جدول 3 - بررسی رابطه هویت با متغیرهای تحقيق
Model | Unstandardized Coefficients | Standardized Coefficients | T | Sig | ||||||||
B | Std. Error | Beta | ||||||||||
(Constant) | 0.369 | 0.042 |
| 7.42 | 0.000 | |||||||
اجتماعي | 0.655 | 0.550 | 0.643 | 11.834 | 0.000 | |||||||
قانوني | 0.305 | 0.063 | 0.324 | 4.827 | 0.000 | |||||||
نهادي | 0.452 | 0.028 | 0.119 | 7.726 | 0.000 | |||||||
اثربخشي | 0.521 | 0.048 | 0.245 | 6.214 | 0.000 | |||||||
مشاركتی | 0.632 | 0.024 | 0.429 | 6.541 | 0.000 |
شکل 2 - نمودار ترسیمی برای متغیر وابسته دانش بومی
در مرحله دوم متغیر اجتماعی به صورت متغیر وابسته در نظر گرفته میشود و 4 متغیر قانونی، نهادی، اثربخشی و مشارکتی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته میشوند. جدول 4 ضرایب بتا را که با استفاده از روش رگرسیون به شیوه Enter محاسبه شده را نشان می دهد.
جدول 4 - بررسی رابطه متغیر اجتماعی با متغیرهای قانونی، نهادی، اثربخشی و مشارکتی
Model | Unstandardized Coefficients | Standardized Coefficients | T | Sig | ||||||||
B | Std. Error | Beta | ||||||||||
(Constant) | 0.111 | 0.047 |
| 2.359 | 0.019 | |||||||
قانوني | 0.181 | 0.070 | 0.196 | 2.859 | 0.10 | |||||||
نهادي | 0.193 | 0.084 | 0.190 | 2.292 | 0.023 | |||||||
اثربخشي | 0.187 | 0.056 | 0.205 | 3.334 | 0.001 | |||||||
مشاركتی | 0.338 | 0.057 | 0.344 | 5.885 | 0.000 |
شکل 3 - نمودار ترسیمی رگرسیون متغیرهای قانونی، نهادی، اثربخشی و مشارکتی
بر اساس جدول خروجی 5 عامل نهادی با بنای 0.658 بیشترین تأثیر را در متغیر قانونی دارد. همچنین بتای اثربخشی و مشارکتی به ترتیب برابر 0.183 و 0.287 میباشد.
جدول 5 - بررسی رابطه متغیر نهادی، اثربخشی و مشارکتی
Model | Unstandardized Coefficients | Standardized Coefficients | T | Sig | ||||||||
B | Std. Error | Beta | ||||||||||
(Constant) | 0.065- | 0.048 |
| 1.366- | 0.173 | |||||||
نهادي | 0.721 | 0.068 | 0.658 | 10.550 | 0.000 | |||||||
اثربخشي | 0.082- | 0.057 | 0.183 | 1.444- | 0.150 | |||||||
مشاركتی | 0.306 | 0.054 | 0.287 | 5.635 | 0.000 |
شکل 4 - نمودار ترسیمی رگرسیون نهادی، اثربخشی و مشارکتی
متغیر اثربخشی و مشارکتی را به صورت متغیر وابسته و متغیر قانونی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته میشوند. جدول 6 ضرایب بتا را که با استفاده از روش رگرسیون به شيوه Enter محاسبه شده را نشان می دهد.
جدول 6 - بررسی رابطه متغیر اثربخشی و مشارکتی
Model | Unstandardized Coefficients | Standardized Coefficients | T | Sig | |||||||
B | Std. Error | Beta | |||||||||
(Constant) | 0.051 | 0.050 |
| 1.024 | 0.307 | ||||||
اثربخشي | 0.314 | 0.052 | 0.323 | 6.052 | 0.000 | ||||||
مشاركتی | 0.480 | 0.048 | 0.532 | 9.979 | 0.000 |
شکل 5 - نمودار ترسیمی برای متغیر وابسته نهادی
در مرحله آخر متغیر مشارکتی را به صورت متغیر وابسته و متغیر اثربخشی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته میشوند. جدول 7 ضرایب بتا را که با استفاده از روش رگرسیون به شيوه Enter محاسبه شده را نشان می دهد.
جدول 7 - بررسی رابطه متغیر مشارکتی با متغیرهای اثربخشی
Model | Unstandardized Coefficients | Standardized Coefficients | T | Sig | ||||||||
B | Std. Error | Beta | ||||||||||
(Constant) | 0.382 | 0.068 |
| 5.628 | 0.000 | |||||||
مشارکتی | 0.417 | 0.070 | 0.387 | 5.920 | 0.000 |
بر اساس جدول خروجی 7 عامل کارکردی مربوط کننده با بتای 0.387 بیشترین تأثیر را در متغیر مشارکتی دارد که بر اساس ضرایب رگرسیون استانداردشده، است.
شکل 6 - نمودار ترسیمی برای متغیر وابسته اثربخشی
نتیجهگیری
با توجه به وضعیت فعلی دنیا، در بسیاری از موارد باید راهحلها را در آمیزهای از دانش بومی و دانش رسمی جستجو کرد؛ زیرا با توجه به ابعاد نیازهای کنونی جمعیت دنیا و آسیبپذیری منابع طبیعی باقیمانده، هیچیک از دو دانش بهتنهایی قادر به برآوردن نیازها نیستند(Ng’asike, 2019). دانش بومی و دانش رسمی ازنظر قدرت و ضعف، مکمل یکدیگرند؛ بهطوریکه از تلفیق این دو دانش میتوان به موفقیتهایی دست پیدا کرد که برای هیچکدام بهتنهایی امکانپذیر نیست. بین دانش بومی و علمی، نقاط مشترک زیادی وجود دارد و تشخیص و تفکیک آنها از یکدیگر کار مشکلی است؛ زیرا دانش بومی در طول زمان تغییر میکند و درک این که یک فناوری در حقیقت بومی است یا از بیرون گرفته و سازگار شده و یا آمیزهای محلی است، کار دشواری است. اما برای طرحهای توسعه مهم نیست که دانش بومی واقعة بومی است یا با سایر دانشهای محلی در آمیخته است(Chowdhooree, 2019). مهم این است که بهجای توجه و تأکید تنها بر تکنیکها و راهحلهای بیرونی، ابتدا به دانشها و امکاناتی که در جامعه وجود دارد؛ توجه شود؛ سپس مؤثرترین آنها با یکدیگر تلفیق دادهشده و بهکاربرده شوند. با مطالعه دانش بومی و شناختشناسی اکولوژیکی، اطلاعات زیادی از ویژگیهای طبیعی و محیط جغرافیایی منطقه که معمولاً غیر مکتوب و شفاهی است، مستندسازی، ارزیابی و اشاعه میشود. با در اختیار داشتن این اطلاعات ارزشمند میتوان طبیعت و روابط اجزای آن را پیشبینی کرد و هوشمندانه از نیروهای نهفته در آن بهره برد؛ بهنحویکه هم تعادل بین مجموعه موجود حفظ شود و هم نیازهای جامعه انسانی ساکنان فعلی کره زمین و همنسلهای آینده تأمین شود. از سوی دیگر علاوه بر اطلاعات ارزشمند نهفته در دانش بومی، با شناختشناسی بومیان، رابطه بین کارشناسان بیرونیها و مردم محلی تقویت میشود.
در این تحقیق 20 متغیر احصا گردید که با استفاده از آزمونهای آماری میانگین و تحلیل مسیر به بررسی دانش بومی و توسعه یافتگی پرداخته شد.
از طریق اولین رگرسیون متغیرهای بین دانش بومی و مشارکتی، نهادی، قانونی، ساختار اجتماعی و اقتصادی اثر بخشی به دست می آید. هر سه متغیر وارد معادله رگرسیون شدند و متغیرهای پیشگویی معناداری نیز هستند مقادیر بتا استاندارد شده ضرایب رگرسیون استاندارد شده را بین متغیر دانش بومی و پنج متغیر دیگر نشان می دهد(یعنی بتای مربوط به اجتماعی 0.643، قانونی 0.324، نهادی 0.119، اثربخشی 0.245 و مشارکتی 0.429 شده است). در رگرسیون بعدی ضرایب مسیر متغیرهای قانونی، نهادی، اثربخش، و مشارکتی به دست می آید. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد که متغیر اجتماعی اثرات مستقیمی بر متغیر دانش بومی دارند پیشبینی ضرایب رگرسیون این نشان می دهد که هر چه متغیرهای اجتماعی و مشارکتی موافق باشند دانش بومی تاثیر بیشتری در توسعه یافتگی اقتصادی خواهد داشت.
منابع
آئیژ, ع., فرزاد میرزایی, ق., & سباء, د. (1394). جایگاه دانش بومی در مدیریت مخاطرات طبیعی در روستاها (مطالعه موردی: دهستان شیزر، شهرستان هرسین). جغرافیا و مخاطرات محیطی، 4(13)، 23-39.
بوذرجمهری, خ., & رکن الدین افتخاری, ع. (1384). تحلیل جایگاه دانش بومی در توسعه پایدار روستایی. مدرس علوم انساني،9(38)، 17-46.
بوذررجمهری, خ., صادقلو, ط., & خواجه, م. (1397). نقش دانش بومی روستاییان در کاهش آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان جیرفت. مهندسی جغرافیایی سرزمین, 3(2), 17-32.
بوزرجمهری, خ., اسماعیلی, آ., & رومیانی, ا. (1396). نقش دانش بومی روستاییان در زیستپذیری مناطق روستایی مورد شناسی: روستاهای دوین و توکور شهرستان شیروان. جغرافیا و آمایش شهری منطقه ای, 24(7), 93-110.
بوزرجمهری, خ., معصومیجشنی, م., & جهانتیغ, ح. (1395). نقش دانش بومی و سنتهای محلی زنان در تولید و مدیریت فرآوردههای دامی (مطالعه موردی: روستای ابونصر، شهرستان بوانات). دانشهای بومی ایران, 6(3), 91-120.
پاپزن, ع., حسینی, س. م., ازکیا, م., & عمادی, م. ح. (1386). تدوین مدل مفهومی حاصل از تلفیق دانش بومی و رسمیبا استفاده از نظریه بنیانی به منظور دستیابی به رهیافت ترویجی مناسب مطالعه موردی منطقه بیلوار شهرستان کرمانشاه. اقتصاد کشاورزی و توسعه, 58(15), 151-176.
پوراحمد, ا. (1393). قابلیت سنجی تحلیل خدمات شهری با استفاده از تکنیک VIKOR (مطالعه موردی شهر بناب). برنامه ریزی فضایی, 4(2), 1-16.
جمعهپور, م., & میرلطفی, م. (1391). نقش دانش بومی و کارکرد نظام سنتی مدیریت مشارکتی منابع آب در معیشت پایداری روستایی مورد مطالعه گروههای بزرگ کاری لایروبی کانالهای آبیری (حشر)در سیستان. علوم اجتماعی(دانشگاه علامه طباطبائی), 56, 1-34.
جواد, ب., & مهرشاد طولابی, ن. (1395). اثرات دانش بومی بر توسعه دهستان میانکوه شرقی با تأکید بر اقتصاد دامداری. اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 5(18)، 165-187.
حسنی, س. ق. (1398). جایگاه کشاورزی سنتی و مدرن در پایداری اجتماعات روستایی با توجه به معرفی نظریه شبکه روستایی "rural web". پژوهشهای روستایی, 37(10), 9-19.
حیدریمکرر, ح., & هدایتیامین, خ. (1393). بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات با تأکید بر نقش معتمدان محلی (مطالعه موردی: دهستان بنجار). برنامهریزی فضایی (جغرافیا), 13(4), 17-36.
رضوانی, م. ر., قدیریمعصوم, م., کوچکی, م., ساعی, ا., & تازیکبیارجمندی, ا. (1393). تحلیل فضایی و اثرات بیمه اجتماعی روستاییان بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان دوستان، شهرستان بدره). مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقه ای, 21(6), 1-20.
رکنالدینافتخاری, ع., & بهزادنسب, ج. ع. (1383). (با تأکید بر برنامهریزی توسعه روستایی) برنامهریزی ارتباطی، رویکردی انتقادی به نظریه برنامهریزی. مدرس علوم انسانی, 32(8), 1-22.
سجاسی قیداری, ح., & فعال جلالی, ا. (1397). سنجش آگاهی و رفتار زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان زنگلانلو). برنامه ريزي فضايي، 8(1)، 29-50.
عباسی, ا. (1380). دگرگونی اندیشه در جهان: کاربرد اجتماعی و فرهنگی دانش بومی در توسعه پایدار. علوم اجتماعی(دانشگاه علامه طباطبائی), 15-16(1), 101-146.
عربخانی, ا., سیدمیرزایی, س. م., & کلدی, ع. (1398). تدوین مدل مفهومی توانمندسازی زنان روستایی با استفاده از نظریه داده بنیان (مورد مطالعه: دهستان عشق آباد شهرستان نیشابور). مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان, 13(51)، 89-116.
عربیون, ا. (1385). دانش بومی: ضرورتی در فرآیند توسعه و ترویج. روستا و توسعه، 9(1)، 81-136.
عزمی, آ., میرزاییقلعه, ف., & درویشی, س. (1394). جایگاه دانش بومی در مدیریت مخاطرات طبیعی در روستاها (مطالعه موردی: دهستان شیزر، شهرستان هرسین). جغرافیا و مخاطرات محیطی, 13(4), 23-40.
علیایی, م. ص., & کریمیان, ح. ا. (1390). بررسی رویکرد برنامههای توسعه روستایی در ایران با تاکید بر نقش و جایگاه دانش بومی. مطالعات توسعه اجتماعی ایران, 11(3), 85-101.
مرادی, م. (1393). کارکرد تلفیقی دانش بومی و نوین و نقش آن در توسعه ی روستایی؛ (مطالعه ی موردی: نواحی روستایی شهرستان بیرجند). پژوهش و برنامهریزی روستایی, 7(3), 54-64.
وثوقی, م., & حبیبی, س. (1393). دانش بومی، گامی به سوی بومی سازی توسعه روستایی و توانمندسازی روستاییان. مطالعات توسعه اجتماعي – فرهنگي، 2(4)، 9-26.
وثوقی, م., حسنزادهطلوتی, ز., & حبیبی, س. (1393). ضرورت توجه به دانش بومی در برنامههای توسعه روستایی با تاکید بر توسعه مشارکتی. علوم اجتماعی (دانشگاه آزاد شوشتر), 26(8), 33-56.
Breidlid, A. (2009). Culture, indigenous knowledge systems and sustainable development: A critical view of education in an African context. International Journal of Educational Development, 29(2), 140-148.
Chowdhooree, I. (2019). Indigenous knowledge for enhancing community resilience: An experience from the south-western coastal region of Bangladesh. International Journal of Disaster Risk Reduction, 40, 101259.
Eyong, C. T. (2007). Indigenous knowledge and sustainable development in Africa: Case study on Central Africa. Indigenous knowledge systems and development: Relevance for Africa, 121-139.
Juanwen, Y., Quanxin, W., & Jinlong, L. (2012). Understanding indigenous knowledge in sustainable management of natural resources in China: Taking two villages from Guizhou Province as a case. Forest policy and economics, 22, 47-52.
Maila, W. (2007). Indigenous knowledge and sustainable development: investigating the link. Indilinga African Journal of Indigenous Knowledge Systems, 6(1), 76-84.
Ng’asike, J. T. (2019). Indigenous knowledge practices for sustainable lifelong education in pastoralist communities of Kenya. International review of education, 65(1), 19-46.
Evaluation of Indigenous Knowledge for Sustainable Economic Development of Rural Areas (Study Area; Farhamin Farahan)
Reza vashegani farahani 1, Alireza Abbasi Semnani 2*, Farideh Asadian 3
1. Department of Geography and Rural Planning, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran, Iran
2. In charge of correspondence, Assistant Professor, Farabe Science and Technology University, Tehran, Iran
3. Assistant Professor, Department of Geography, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran, Iran
Abstract
Indigenous knowledge is different from academic knowledge and research institutes. Indigenous knowledge is simple and straightforward. Indigenous knowledge is part of the national capital of any nation, encompassing their local beliefs, values, and consciousness, and is the result of centuries of trial and error in the natural environment. Increasing dependence on formal knowledge, imported technologies, lack of attention to indigenous knowledge and skills, failure to improve the situation of rural society and failure of rural development programs and attitudes towards rural development and strategies adopted, show that in most views and methods lack of attitude Systematic and integrated development has been one of the main factors in the failure of rural development strategies. Accordingly, the goal is the impact of indigenous knowledge on development. The research method is applied in terms of purpose and analytical and survey methodology with questionnaire tools. The statistical population is used by rural geography experts in Farmahin. The results show that through the first regression, the variables between indigenous and participatory knowledge, institutional, legal, social and economic structure are obtained effectively. All three variables entered the regression equation and the prediction variables are also significant. The standardized beta values show the standardized regression coefficients between the native knowledge variable and the other five variables (ie social-related beta 0.643, legal 0.324, institutional 0.119, effectiveness 0.245 and The contribution is 0.429.
Keywords: Development, Knowledge, Indigenous knowledge, Arak.
[1] *نویسنده عهده دار مکاتبات: a.abbasi1353@gmail.com