The consequences of the western lifestyle and the ways to deal with it in the statements of the supreme leader of the revolution
Subject Areas : social Identity
1 - دانشگاه علامه طباطبایی
Keywords: Lifestyle, Western lifestyle, youth, statements of Supreme Leader of the Revolution.,
Abstract :
In fact, the lifestyle includes all the states of human life from birth to death, based on which a person has a special way that is either derived from a school or has happened to societies over time. Lifestyle includes many things such as food, clothing, health, housing, customs, culture and social relations and has three types of worldly lifestyle, western lifestyle and divine lifestyle. The divine lifestyle is taken from the religion of Islam and it is the best style that does not go the way of extremes or exaggerations but of moderation. But unfortunately, we are witnessing the expansion of the western lifestyle among the youth. This issue has been carefully considered by the Supreme Leader, and he has proposed consequences such as provoking conflicts among Muslims, activating evangelistic activities (Christianization), creating conflicts and differences among young people in his statements, and solutions such as loving hearts. Internationally, they have raised the necessity of controlling extremism and Islamic awakening to reduce the western lifestyle, which has been addressed in this article with a descriptive-analytical method and with library tools, with the aim of recognizing the harms and opportunities that arise from the lifestyle. Life affects the social and political system, identify and design the necessary decisions and strategies for it. One of the findings of the article is that the Islamic world needs awakening, but it faces two big obstacles: the first obstacle is the colonialists who look at them as markets and tools and do their best to divert the awakening of Muslims. They give, among other things, the strengthening of reactionary, fanatical and backward Muslims in all places, and secondly, there are autocratic rulers who acted as agents of colonialism and did not refrain from any action to stay in power, and while destroying and destroying their society and people, they tried They will be in power for a few more days.
پیامدهای سبک زندگی غربی و راه های مقابله با آن در بیانات رهبر معظم انقلاب
چکیده
سبک زندگي در واقع تمامي حالات زندگي انسان از بدو تولد تا مرگ را در بر ميگيرد که بر اساس آن انسان داراي يک شيوه خاصي ميباشد که يا برگرفته از يک مکتبي بوده يا بر جوامعي در طي زماني اين امر حادث شده است. سبک زندگی موارد زیادی از جمله خوراک، پوشاک، بهداشت، مسکن، آداب و رسوم، فرهنگ و روابط اجتماعی را در بر میگیرد و دارای سه نوع سبک زندگی تارک دنیایی، سبک زندگی غربی و سبک زندگی الهی است. سبک زندگی الهی بر گرفته از دين مبين اسلام بوده و بهترین سبکی است که نه راه افراط و نه تفریط بلکه اعتدال را طی می کند. اما متاسفانه شاهد گسترش سبک زندگی غربی در بین جوانان هستیم. این مساله توسط مقام معظم رهبری مورد دقت قرار گرفته است و ایشان پیامدهایی را مانند برانگیختن نزاع ها در میان مسلمانان، فعال سازی فعالیت های تبشیری (مسیحی سازی)، ایجاد درگیری و اختلاف میان جوانان در بیانات خود مطرح کردند و راهکارهایی از جمله تحبیب قلوب بین المللی، ضرورت کنترل افراطی گری و بیداری اسلامی را برای کاهش سبک زندگی غربی مطرح کرده اند که در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار کتابخانهای به آن پرداخته شده است با این هدف که شناخت آسیبها و فرصتهایی که از سبک زندگی بر نظام اجتماعی و سیاسی وارد میشود، شناسایی و تصمیمات و راهبردهای لازم در جهت آن طراحی شود. از یافته های مقاله این است که دنیای اسلام نیازمند بیداری است اما با دو مانع بزرگ روبرو میباشد: اولین مانع استعمارگرانی هستند که به آنها به عنوان بازار و ابزار نگاه می کنند و برای به انحراف کشیدن بیداری مسلمانان، تمام تلاش خود را انجام می دهند از جمله تقویت مسلمانان مرتجع، متعصب و عقب مانده در تمام نقاط و دوم، حاکمین مستبدی هستند که به عنوان کارگزاران استعمار عمل کرده و برای ماندگاری در قدرت از هرگونه عملی فرو گذار نکرده و ضمن نابودی و تخریب جامعه و مردم خود، تلاش می کنند تا چند صباحی بیشتر در مسند قدرت باشند.
کلید واژگان: سبک زندگی ، سبک زندگی غربی ، جوانان ،بیانات رهبر معظم انقلاب.
مقدمه:
امروزه در دنیا سبکهای زندگی مختلفی وجود دارد. زمان و کار زیادی لازم است تا مردم به یک سبک زندگی عادت کنند. شاید از زمان پیامبر (ص) صدها سال طول کشید تا سبک زندگی مردم اسلامی شود و این نتیجه تبلیغ پیامبر (ص) و ائمه (ع) و علما بوده است. البته مدتی است که غرب هم سرمایهگذاری و تلاش زیادی کرد تا سبک زندگی غربی را جایگزین کند.
سبک زندگی مسئله پیچیدهای است و موارد زیادی را شامل میشود ازجمله خوراک، پوشاک، بهداشت، مسکن، آداب و رسوم، فرهنگ و روابط اجتماعی و...
سبک زندگی اسلامی دقائق و ظرایف بیشتری دارد و درزمانی که رسانه و وسایل ارتباطجمعی وجود نداشت تلاش بسیاری صورت گرفت تا این سبک فراگیر شود ولی متأسفانه امروزه برخی از جوانان غرب را مرجع خود میدانند. ملتهايي که در مقابل تمدن غرب، مکتب توحيد را انتخاب ميکنند هم به پيشرفت حقيقي و همه جانبه دست مييابند و هم تمدني عميق و ريشه دار ميسازند که فکر و فرهنگ آنها را در جهان گسترش ميدهد.
فرهنگ غرب، اصولاً فرهنگي مهاجم است و به هر دليلي در هر کشوري رواج يابد به تدريج فرهنگ و هويت آن ملت را نابود ميکند. پوسته فرهنگ غربي پيشرفت ظاهري است اما، باطن آن «سبک زندگيِ ماديِ شهوت آلودِ گناهآفرين هويت زدايِ ضد معنويت» است.
«سياستمداران غربي با سوء استفاده گسترده از ابزار هنر به ويژه هنرهاي نمايشي و سينما، به دنبال سليقه سازي و ترويج سبک زندگي غربي در جوامع ديگر هستند. آنها در پروژه هايي تعريف شده، و با استفاده از جامعه شناسان، روانشناسان و مورخان، نقاط ضعف ملتها به ويژه ملتهاي اسلامي را بررسي ميکنند و با شناخت راههاي تسلط بر آنها، ساخت فيلمهاي خاصي را به فيلم سازان سفارش ميدهند که در اين زمينه همه مسئولان و مردم بايد از فرهنگ اصيل خود و کشور، مراقبت کنند.» بدین منظور ابتدا باید سبک زندگی را شناخت و بعد در پی پیامدها و راهکارها بود.
الف)انواع سبک زندگی
برای ورود به بحث، به بررسی دیدگاه های سبک زندگی با تکیه بر برخی از دیدگاه هایی که ممکن است برخورد ها یا تعارضاتی با دیدگاه اسلامی داشته باشد پرداخته می شود به طور کلی سبک زندگی از بینش و نگرش به جامعه و جهان و هستی برخاسته است و منجر به سه سبک زندگی شده که عبارتند از:
1-سبک زندگی تارک دنیایی
«بر اساس این دیدگاه دنیا محل تخریب هویت و شخصیت انسان است و جایی است که انسان را به بند میکشاند این دیدگاه دنیا و زندگی عادی را مانع رشد و سعادت و تعالی انسان می دانند بنابراین معتقدند که باید با این زندگی جنگید و این زندگی را از بین برد و برای توسعه آن تلاش نکرده است. به این معنی که یک برخورد تخریبی و فرار از این زندگی برای خود داشته باشیم.» (سایت مقام معظم رهبری، 20/8/94) یعنی «ازدواج نکنیم، کار نکنیم، تعهدات اجتماعی نپذیریم ،به توسعه بهایی ندهیم ،ساخت و ساز نداشته باشیم، کشف معادن زیر زمینی نکنیم، دست به طبیعت نزنیم، در صحرا و بیابانی دور از چشم همه مشغول دعا و مناجات و ذکر و ورد و حالتهای مرتاضی باشیم، غار نشین بشویم تا این جان و روح ما که حقیقت وجودی ما است بتواند به آن جایگاه اصیل و خاص خودش برسد. بدینسان این دیدگاه میگوید شخص تارک دنیا در واقع زاهد نسبت به مظاهر زندگی دنیا و یا زندگی رهبانیت یعنی زندگی که فرار از مسئولیت کار و تولید و سرمایه و ساختن و آبادانی و توسعه مسائل اخلاقی انسانی و فرهنگی است رو می کند از دل این دیدگاه سبک زندگی خصوصی بیرون می آید که زندگی و مظاهر آن را نادیده میگیرند.» (شریعتی، 1392، 4).
2-سبک زندگی غربی
طرفداران این سبک زندگی اعتقادی به روح، حیات معنوی، آخرت و بقا ندارند و معتقدند که «انسان در این دنیا شروع میکند و در این دنیا هم تمام میشود و همانطور که آغاز حیات انسان در این دنیاست پایان هم در این دنیا است این مرگ را چیزی جز تحول در طبیعت و دگرگونی و خاک شدن و سنگ شدن و کوزه شدن نمیدانند. در این چرخه طبیعت می چرخد و هر روز به رنگی و شکلی در می آید تمام حیات وضع زندگی انسان در این دنیا خلاصه میشود و هرچه هست در همین دنیاست هم قبل از این آمدن انسان به این دنیا و حیاتش نامفهوم است و هم پس از مرگ انسان نامفهوم است. در این مورد آنچه که توصیه میشود توجه به زندگی دنیا سطح که از لذت های دنیا و بهره های دنیا با کمال قدرت و توانمندی استفاده شود و هر چه که در این دنیا لازمه لذت و کامجویی است از آن بهره مند شویم در این دنیا به قدرت و ثروت و به موقعیتهای خاصی که ما را قادر سازد دیگران را با خودمان هم عقیده و همنوا سازیم و آراء دیگران را به آراء خود الحاق کنیم تا متعاقباً خواستههایمان را عملی کنیم.» (سایت مقام معظم رهبری، 24/1/95)
این چرخه ابتدایش از هیچ آغاز میشود و انتهایش هم به هیچ ختم میشود و همه چیز تمام میشود و از بین میرود یعنی یک دور باطل از خوردن و نوشیدن، پوشیدن، لذت بردن و سلطه داشتن و حرکتهای برخوردی با مزاحمان سر راه که چه بسا دست به ترور و کشتار شخصیت و مسائل این چنینی می زنند. این ادعا که کاملاً دنیا گرای محض هستند اعتقادی به ماورای این دنیا و وجود حیات اخروی ندارند. (سایت مقام معظم رهبری، 24/1/95) اینان در مجموعه زندگی ایرانی هستند اما به زندگی اسلامی پایبند نیستند. این نظام حسی که امروزه همه سنگ آن را به سینه می زنند را غایت زندگی می دانند.
«اگرچه قصد نداریم این روش علمی را به کلی رد کنیم اما معتقدیم روش جامع و کاملی که دربردارنده تمامی ابعاد وجودی انسان باشد نیست چرا که کلیه امور را با این روش نمی توان سنجید این یک روش حسی محاسباتی و تجربی است که مبتنی بر مشاهدات است اگر چه در جای خود روش خوب و ارزشمندی است و در مسیر خود کارآمد و تواناست اما در بسیاری موارد جایگاه خود را ندارد.»
در مجموع این رویکرد بر دنیا گرایی تاکید داشته و همه چیز را در ارزشهای دنیای می بیند که برای رسیدن به آن هدف مسابقه خیلی بزرگی را برگزار میکند.
جریانات تبلیغاتی که جایزه هایی برای خرید بیشتر ارائه می کنند نگرش شان بیشتر لذت جویی است که در تعابیر قرآن کریم با تعبیر لهو و لعب یعنی کارهای بازی و کارهای سرگرمی مطرح شده است که به معنای سرگرمی است و لعب هم به معنای بازی است. متاسفانه انسان وقتی به سرمایه و قدرتی دست پیدا میکند به تفاخر میرسد و تکاثر به معنای جمع کردن است در آیات قرآن از سوی به لهو و لعب و از سوی دیگر به زینت اشاره شده که انسان برای دستیابی به زیبایی مکرراً از آنها استفاده می کند این صورت انسانی فراز و فرود دارد، جسم است و جسم برای خود شرایط خاصی دارد و غیرقابل تغییر است یک بخش این عمل زینت می شود همان هم تکاثر فی الاموال و فی الاولاد. بخشی دیگر تفاخر میشود و بخشی دیگر فرزندانی که جزء دارایی انسان محسوب میشوند در دوران کهنسالی به عناوین و بهانه های متفاوت والدین خود را به سرای سالمندان میسپارند. (سایت مقام معظم رهبری، 26/8/95).
3-سبک زندگی الهی
نگرش سوم با رها کردن جامعه مردم و زندگی جمعی موافق نیست زندگی انسان در این نگرش یک زندگی دنیا و آخرتی است به این معنی که «دنیا و آخرت را با هم و در کنار یکدیگر دارد هر یک مکمل دیگری است و یک فرضیه ساز دیگری. این سبک باورش این است که تا دنیا را درست انجام ندهد به آخر تن خواهد رسید و اگر سرای اخروی را آباد میخواهد باید دنیای آبادی داشته باشد و اگر میخواهد انسان شایسته ای در پیشگاه خدا باشد باید جمع بین دنیا و آخرت داشته باشد» قرآن کریم ضمن تمجید از این نگرش می فرمایند:
و منهم من یقول ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار (سوره بقره، آیه 201)
«و بعضی می گویند پروردگارا به ما در دنیا نیکی عطا کن و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاه دار.»
«گروهی هم مواهب مادی دنیا را می خواهند و هم مواهب معنوی را بلکه زندگی دنیا را نیز به عنوان مقدمه تکامل معنوی میطلبند و این است منطق اسلام که هم نظر به جسم و ماده دارد و هم جان و معنا و اولی را زمینهساز دومی میشمرد و هرگز با انسان های یک بعدی یعنی آنها که در مادیات غوطه ورند و برای آن اصالت قائلند یا کسانی که به کلی از زندگانی دنیا بیگانهاند سازگار نیست.» (مکارم شیرازی، 1385: 65).
دسته اول معتقدند که باید دنیا را رها کنیم چرا که مزاحم کار انسان است و مانع می شود که انسان به تکامل برسد و به مقامات عالیه دست یابد و این همان چیزی است که پیامبر اکرم به صراحت آن را نفی می کنند و می فرمایند:
«لیس منا من ترک دنیاه لاخرته و لا آخرته لدنیاه.» (صدوق، 1413ق: 156)
«از ما نیست کسی که دنیا را برای آخرت ترک کند و کسی که آخرتش را برای دنیا رها میکند.»
در حقیقت این حدیث ما را رهنمون به جمع بین دنیا و آخرت میکند و یادآور میشود که انسان می بایست توجهش به دو جهان باشد.
در سبک زندگی اسلامی انسان در جایگاهی قرار گرفته که باید پاسخگو و مسئولیت پذیر باشد این مسئولیت پذیری و پاسخگویی در چهار جهت خلاصه می گردد اول نسبت به خداوند متعال دوم در قبال خود انسان سوم مردم و چهارم ساختار طبیعت و این طبیعت به معنی زمین، آب، خاک کوه، دشت، حیوان، صحرا، گل، گیاه و کل نعمت هایی است که به انسان از طرف خداوند متعال عنایت شده است طبیعتی که ما باید در حراست از آن برای بقای زندگی کوشا باشیم خود در نقطه مرکزی قرار میگیرد(سایت مقام معظم رهبری،6/9/93).
انسان در این دیدگاه معتقد است که چون با خدا رابطه دارد. پس از او بر انسان حقی دارد که باید ادا شود و چون با خود انسان مرتبط است پس این خود انسان که اعم از جان چشم بپوش و اعضا و جوارح میشود بر انسان حقی دارد که باید ادا شود در مورد حق مردم یعنی پدر، مادر، همسر، فرزند، معلم، شاگرد، حاکم، مشاور، رفیق و همنشین و همچنین تمامی طبقات اجتماعی که انسان با آنها در ارتباط متقابل است موظف است حق ای را رعایت کند که اگر ادا نکند مدیون و پاسخگوی این افراد خواهد شد. بر اساس این اعتقاد است که نه تنها بشر حق آسیب زدن به هیچ موجودی را ندارد؛ بلکه در جهت حفظ و دوام آنها باید کوشا باشد.( طباطبایی، 1389: 423)
معارف اسلامی در این چهار محور سبک رفتار انسان را ساماندهی میکند. این سازماندهی در کلیه حوزههای مادی فردی اجتماعی سیاسی و اقتصادی دارای دستورالعمل است این دستورالعمل ها انسان را در دایره حقوقی گرایی و پاسخگویی به حق ملزم می سازد اگر چه در جامعه امروزی قانون نانوشته لاابالی گری را در ابعاد مختلف ترویج میکند که توصیه می کند به هر چمنی که رسیدی گلی بچین و نگران نباش این گل متعلق به کیست؟ هر چه دلت می خواهد انجام بده و در مقابل هیچکس هم پاسخگو نباش و جواب نده. (مطهری، 1368: 20).
در تربیت اسلامی حتی در مورد وارد شدن به مکانی و نشستن در کنار یک نفر توصیه هایی دارد که فرد وارد شده چه نوع برخوردی داشته باشد رفتارش چگونه باشد عکس العمل چگونه باشد و کلیه جزئیات مایحتاج زندگانی در آموزه های اسلامی مطرح شده است لذا در این دایره دایره ارتباط با فرد ارتباط با دیگران ارتباط با طبیعت و ارتباط با خدا جزء به جزء بیان شده است و دارای دستورالعمل اسلامی می باشد حق خدا در این دایره بزرگترین حق است و آن اکبر الحقوق است و چرا اکبر الحقوق؟ برای اینکه سایر حقوق از آن نشأت میگیرد یعنی اگر انسان حق خدا را نشناسد به طریق اولی حق دیگران را رعایت نخواهد کرد حق خدا دو حق است یکی اینکه به او معرفت پیدا کنیم و دیگر اینکه پرستش خاضعانه در مقابل او داشته باشیم از یک طرف بشناسیم او را و از طرف دیگر در مقابل او سر تسلیم بی قید و شرط فرود بیاوریم رعایت حق خدا بدون تسلیم بی قید و شرط ممکن نیست. (شالچی، 1390: 127).
ب) ضروریات شناخت سبک زندگی
مطالعه اهمیت سبک زندگی ما را بر آن میدارد که شناخت آسیبها و فرصتهایی که از این مجموعه بر نظام اجتماعی و سیاسی وارد میشود شناسایی و تصمیمات و راهبردهای لازم طراحی شود مطالعه سبک زندگی دارای اهمیت است زیرا:
سبک زندگی یک پروژه است و دارای اهداف و مبانی طراحی شده برای خانوادهها و اجتماع است لذا بایستی برنامههای منسجم برای آن طراحی شود تا منجر به عدم پایداری و فروپاشی خانوادهها نشود این یکی از طرح های مهمی است که سرویسهای رسانهای جاسوسی به همراهی اتاقهای فکر به صورت مشترک آن را دنبال میکنند.
سبک زندگی برنامهای برای مصرف بیشتر و گرم کردن کوره صنایع غرب نیست. الگوهای مصرف شامل سبدی از کالاها و خدمات است که مصرف کنندگان آن را در دورهای خاص مصرف میکنند این الگو از یک سو تابع درآمد و از سوی دیگر تابع شرایط اقلیمی معیشتی و هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه است هنگامی که الگوی مصرف معیوب می شود مصرف نقش نمادی برای افزایش منزلت و توجه دیگران است و غرب با توجه به ابزارهای تکنولوژیکی و رسانهای که دارد هر لحظه بر حرص و ولع مردم برای خرید بیشتر می افزاید و پاداش شرطی آنرا هم لذت بیشتر و هم منزلت بالاتر قرار میدهد(آقا بخشی، 1376: 277 ).
شخصیت انسانها بر اثر سبک زندگی متحول میشود روانشناسان شخصیت را نتیجه و محصول تاثیر متقابل فرد و محیط طبیعی و اجتماعی او میدانند و در بررسی شخصیت افراد به خصوصیات بدنی نحوه تفکر ایده آل ها و علایق استعدادها و چگونگی سازگاری فرد با محیط و طرز برخورد با دیگران توجه میکنند. (حکیمی1380: 271).
عامه مردم شخصیت فرد را جلوه او در نظر دیگران می دانند هر شخصیتی با توجه به جایگاه فردی و اجتماعی خود به بازتولید و گرایش نوع ویژهای از سبک زندگی می اندیشد.
سبک زندگی قشر خاصی از جامعه را هدف قرار نداده است؟ در سبک زندگی بر خلاف سایر برنامههای دشمن که نوعی تقابل با یک طیف خاص در آن دیده می شود همه گروههای سنی و طیف های اجتماعی را در بر می گیرد.
ایرانیان همانطور که «در برخی هویت و ارزش ها دچار بحران شده اند در سبک زندگی نیز در ۳۱۱ سال اخیر به ویژه از دوران روی کار آمدن رضاخان و تجدد آمرانه اش دچار تشتت و تذبذب بسیار در نگرش ها و گرایش ها آداب و رسوم نظامات و سنن اجتماعی و حتی باورهای دینی خود گشت و سبک زندگی اسلامی ایرانی دچار تضادها و تناقض های بسیار شده است به نحوی که از جامعه ما یک جامعه شبه مدرن ساخته است که نمیتوان آن را سنتی و اسلامی نامید و نمیتوان بر آن نام مدرن نهاد.» (سجادی، 1391: 4).
بخش عظیمی از تاریخ و فرهنگ ما با لطف حاکمیت فرهنگ پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار و نیز فرهنگ کنونی ما از دین تاثیر و نشات گرفته است.
«تجمل ستیزی و ساده زیستی و کمک به همنوع که در عالم دینی و در اخلاق اسلامی جایگاه رفیع و ممتاز دارد، در شهری که قوانین مکانیک و تکنیک و الکترونیک بر تمام شئون آن حاکم است عملی نمیشود. در این وضع می توان گفت که چه فایده دارد که آدم لباس ساده بپوشد و غذای ساده بخورد اما ناگزیر و به ضرورت آخرین دستاوردهای تکنولوژی را مصرف کنند وقتی از ساده زیستی میگوییم باید بیندیشیم که چرا سادهزیستی از یاد رفته است و موانع آن چیست و چگونه می توانیم به آن بازگردد این بدون این تذکر اگر در مورد هر رفتار ممدوح پسندیدهای قائل شود چه بسا که کار به اشتباه های بزرگتر بینجامد.» (سایت مقام معظم رهبری، 18/4/68).
ج) مهمترین مولفه های تاثیر گذار در سبک زندگی
«سبک زندگی از جمله مقولاتی است که برای تبیین و روشن کردن وضعیت اقتصادی اجتماعی و سیاسی زندگی انسان مورد استفاده قرار می گیرد سبک زندگی نظام واره تشکیل دهنده هندسه کلی رفتار بیرونی و عینی است. که افراد خانوادهها و جامعه ها را از هم متمایز می سازد به عبارت دیگر سبک زندگی را می توان مجموعه کم و بیش جامع و منسجم از عملکردهای روزانه یک فرد دانست که همه نیازهای جاری او را برآورده می سازد و هم روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خویش برمیگزیند در برابر دیگران مجسم می سازد.» (اباذری، و چاوشیان، 1381: 3).
سبک زندگی در یک نگاه کلی تاریخی نمادی از نظام قشربندی اجتماعی بود و در واقع سلیقه محدود به انتخاب هایی از میان گزینه هایی معین و متعدد را مورد توجه قرار می داد به مرور زمان و در فرآیند تاریخی توجه اندیشمندان برای بررسی سبک زندگی از توجه محض به رفتارهای مصرفی و تکیه بر رفتار های عینی به سوی جنبه های ذهنی تر مانند روابط انسانی و گرایش ها و نگرش ها سوق یافته است بر همین اساس سبکزندگی ناظر بر دو چیز است مردم چه انجام می دهند و چگونه انجام می دهند؟(نبی اللهی، 1391: 15 )
این دو پرسش برای عرصه های مختلف زندگی کاربرد دارد این عرصه ها شامل فعالیت کاری فعالیت های اقتصادی فعالیت سیاسی و عمومی فعالیت فرهنگی و ارتباطی و زندگی روزمره و بازتولید زندگی می شوند در ادبیات نظری و علمی از مفهوم سبک زندگی دو برداشت و دو گونه مفهومسازی متفاوت به عمل آمده است در فرمول بندی نخست که سابقه آن به دهه ۱۹۲۰ بازمیگردد.
سبک زندگی معرفی ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و غالباً به عنوان شاخصی برای تعیین طبقه اجتماعی به کار رفته است در فرمول بندی دوم سبک زندگی نه راهی برای تعیین طبقه اجتماعی بلکه شکل اجتماعی نوینی دانسته می شود که تنها در متن تغییرات فرهنگی مدرنیته و رشد فرهنگ مصرف گرایی معنا مییابد در موج اول مباحث وبر از جمله اولین جامعه شناسانی است که مفهوم سبک زندگی میپردازد وبر سبک زندگی را ناظر بر اندیشهها و رسم های مشترکی که به گروه منزلت میبخشد می داند. این تعریف در مقابل دیدگاه مارکس پیرامون مقوله طبقه اجتماعی ارائه می گیرد مارکس معتقد بود که جامعه منبعث از طبقات اجتماعی است که این طبقات خود بر اساس وضعیت اقتصادی شکل گرفته است. در مقابل این دیدگاه بود که وبر با استفاده از مفهوم منزلت نوعی تعدیل در رویکرد مارکس ایجاد کرد. (فاضلی، 1382: 79).
از نظر وبر حوزه فرهنگی جامعه را باید هم به منزل محصول عوامل اقتصادی و هم به عنوان فرآیندهایی درک کرد که کنشگران اجتماعی برای متمایز ساختن خویش به عنوان کسانی که به گروه منزلتی خاص تعلق دارند در پیش می گیرند و منابع استدلال و بر این فرایندها مستلزم کاربست خلاقانه کارها و خدمات معینی است که صنایع مصرفی از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در دسترس افراد قرار می داد بنابراین وبر بر خلاف مارکس معتقد است که مفاهیم منزل است و تعلق فراتر از مسائل صاف و ساده طبقاتی میروند و مسائل مربوط به برازندگی و سلیقه و تجسم بصری آنرا در مد و ترجیحات فراغتی را نیز شامل می شود (اباذری، و چاوشیان، 1381: 6).
د)مبانی و شاخصه های سبک زندگی
هر آیین و مکتبی در طول تاریخ متکی به جهان بینی خاصی بوده است و به تبع آن ایدئولوژی یعنی باید ها و نباید های خود را تعریف می کند.
«در جهان بینی دینی و وحیانی به طور اعم نگرش انسان به جهان هستی و انسان برخاسته از وحی و نبوت است و در دین اسلام به طور اخص قرآن و سنت زیربنای فکری عقیدتی فرد بوده هنجارهای زندگی فردی و اجتماعی او را مشخص میکنند از آموزه های قرآن و سنت دانسته می شود که: اولاً در اسلام هیچ اندیشه ای در هیچ زمینهای قابل تفکیک از دیدگاه توحیدی نیست و اندیشههای اسلامی در کلیه زمینه ها بر پایه جهان بینی توحیدی است. ثانیاً در این آیین بهتر از هر آیین دیگر سعادت زندگی بشر تامین و تضمین شده و مواد دین آن یک سلسله معارف اعتقاد و قوانین اخلاق و عملی است که ریشه اصل آنها در قرآن مجید می باشد. اسلام برخلاف بیشتر یا همه روشها که برنامه خداپرستی انسان را از برنامه زندگی تفکیک میکنند اسلام برنامه دینی را همان برنامه زندگی قرار داده در همه شئون فردی و اجتماعی انسان مداخله نموده دستورات مطابق واقعبینی جهانبینی خداشناسی صادر میکند.» (سایت مقام معظم رهبری، 1/1/95).
در این میان نقش پیامبر خاتم و عترت پاک ایشان علاوه بر انتقال بیکم و کاست این معارف اعتقادی و قوانین و هنجارهای اخلاقی و عملی الگو و اسوه بودن آن ها برای ارائه سیمای کاملی از این آیین مقدس می باشد افزون بر اینها سبک زندگی اسلامی تابعی از ایدئولوژی و جهانبینی اسلامی است.(سایت مقام معظم رهبری، 20/12/94). بنابراین سه عنصر مهم از عناصر سبک زندگی در قرآن و سنت نهفته است که به آن ماهیت اسلامی می بخشد این سه فاکتور عبارتند از باورها هنجارها و الگوهای زندگی یک فرد که به تعاملات و کنش های او جهت می دهند مجموعه این سه عامل را میتوان به منزله مبانی سبک زندگی اسلامی در نظر گرفت چرا که زیربنای رفتاری افراد جامعه اسلامی محسوب می شوند با این تعریف نمودهای رفتاری باورها و هنجارهای افراد را که متشکل از کنش های فردی و اجتماعی آن هاست میشود به عنوان شاخصه های سبک زندگی اسلامی ایرانی لحاظ نمود در قالب یک تمثیل اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی ایرانی را به درختی تشبیه کنیم اصل و ریشه درخت مبانی آن و فروع و شاخههای درخت شاخصههای آن میباشند همچنان که در یکی از تمثیلات زیبای قرآنی کلمه طیبه به درختی تشبیه گردیده است که ریشه اش در زمین و شاخه ها و میوه های پر بارش سر به فلک کشیده است.
الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء. (سوره ابراهیم، آیه24)
آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیبه و گفتار پاکیزه را به درخت پاکیزه ای تشبیه کرده که ریشه آن در زمین ثابت و شاخه های آن در آسمان است.
هر چند اصل در زمین و فرع در آسمان است اما فرع همیشه از اصل مایه می گیرد و از آن تغذیه می کند. (فیض، 1389: 2).
پس شاخصه نیز روح موجودیت و درون مایه های خود را از مبنا دریافت میکند بنابراین قوانین اسلام به سه گروه تقسیم می شود اول اصول عقاید، دوم احکام اخلاقی، سوم احکام فقهی.
گروه اول به شکل ارزشها و باورهای انسان و گروه های دوم و سوم در قالب هنجارها و باید ها و نباید های دینی خود را نشان می دهد عقاید و باورهای فرد مسلمان و نیز مجموعه بایدها و نبایدهایی که قواعد و استانداردهای رفتاری اش را تعریف کرده و نمونه عینی آن را میتواند در الگوهای عمل خود ملاحظه کند باعث شکل گیری یک چارچوب اول در وی گردیده و در مجموع مبانی سبک زندگی اش را می سازد. این قوانین از گزارههای دینی قابل استنباط است که این گزاره ها در یک نگاه به دو دسته اخبار و انشایی تقسیم می شوند گزاره های اخباری اغلب به توصیف خدا، جهان، انسان، دنیا،آخرت، فرشتگان و شیاطین و... می پردازد و گزاره های انشایی متضمن عوامل و نواهی الهی یا باید ها و نباید های شرعی اعم از احکام عبادی یا دستورهای اخلاقی میباشند اما گاهی هم جمله خبری است ولی روح انشا نهفته در آن به مخاطب اجازه برداشت یک هنجار اسلامی را میدهد. (سعیدی روشن، 1383: 176).
ه) پیامدهای سبک زندگی غربی
1-برانگیختن نزاع ها در میان مسلمانان
کشورهای غربی، به ویژه «کشورهای استعمارگر، حرصی آشکار بر پرتوافکنی بر مواضع اختلاف دینی در جهان اسلام و بزرگ نمایاندن این اختلافات و تبدیل آنها به نزاع و کشمکش دارند. آنان از سویی می کوشند، میان مسلمانان نزاع بیفکنند و از سوی دیگر، میان مسلمانان و اقلیت های دینی غیر مسلمانان ایجاد اختلاف کنند. در این مقام، می توان تلاش های حجیم فرانسه را در اوائل قرن بیستم برای تجزیه لبنان و برانگیختن آتش اختلافات دینی درمیان فرزندان لبنان به یاد آورد. پیش از آن نیز کشورهای استعمارگر توانسته بودند، با قرار داد ساکس پیکو در سال 1916م، مشرق عربی را به کشورهای کوچک و ضعیف تجزیه کنند. همین وضعیت امروزه در عراق زیر اشغال امریکا تکرار می شود. عراق امروزه بر لبه پرتگاه جنگی داخلی قرار دارد که روزانه ده ها نفر را درو می کند و ریشه آن هم اختلافات طایفه ای و مذهبی است که نیروهای اشغالگر امریکایی در شعله ور شدن آن نقش اساسی دارند. حتی در برخی برنامه های درسی دانشگاه های غربی، به مطالعه اختلافات مذهبی و فرقه های تندرو پرداخته می شود.» (اکبر زاده و منصوری ، 2010م:170).
2-فعال سازی فعالیت های تبشیری (مسیحی سازی)
یکی از پیامدهای سبک زندگی غربی، فعال سازی فعالیت های تبشیری (مسیحی سازی) است . می توان گفت «نوعی رابطه مثبت میان افزایش هراس غربی ها از اسلام و شدت فعالیت های تبشیری (میسیونری) وجود دارد. گویا تلاش برای مسیحی کردن مسلمانان و وارد کردن آنان به محبت مسیحیت، از حیله های دفاعی ای است که غربی ها برای جبران نفرتشان در تغییر سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی انجام می دهند و جوانان نیز ناخواسته به این سبک زندگی تمایل پیدا کرده اند.»
«امروزه عملیات تبلیغی تبشیری مسیحی در جهان اسلام، به ویژه در کشورهای فقیر که از ثبات سیاسی برخوردار نیستند، به شدت جریان دارد. امروزه در افغانستان و در سایه حضور نظامی ایالات متحده و هم پیمانانش، بیش از هزار سازمان کمک رسانی و توسعه امریکایی و اروپایی وجود دارد که بسیاری آنها فعالیت های تبشیری متفاوتی دارند. همین فعالیت ها موجب شد تا کشیش بنهام، رئیس گروه اعزامی تبشیری در سال 2003 و پس از دیدار یک ماهه از افغانستان اعلام کرد که معتقد است، عقیده تثلیث در تثبیت گام هایش موفق شده است و برنامه مسیحی سازی می تواند موفق شود.» (ناصري مرتضوي،1388: 115 ).این تلاش برای غربی سازی سبک زندگی همچنان ادامه دارد یکی از مباحثی که در مسیحی سازی حائز اهمیت است بحث سفارش های بهداشتی و طبی در جوامع مسیحی است که مورد اقبال جوانان واقع شده است.
امروزه روی منبرها درباره واجبات و عقاید و مسائل مختلف تبلیغ میشود ولی درباره سفارشهای طبی و بهداشتی چیزی گفته نمیشود. درحالیکه ائمه (ع) آن را تبلیغ کردهاند و بیش از ده هزار حدیث در این زمینه داریم. اگر این مسائل گفته شود و مردم ببیند که با رعایت این سفارشها مشکلات آنها حل میشود، بیشتر به اسلام و سبک زندگی اسلامی ترغیب میشوند. (سایت مقام معظم رهبری، 20/12/94).
3-ایجاد درگیری واختلاف میان جوانان
یکی از دلایل ترغیب جوانان به سبک زندگی غربی، ایجاد دهکده جهانی در اذهان جوانان است که اسلام را مانع آن معرفی می کنند. کشورهای غربی، به ویژه کشورهای استعمارگر، تلاشی آشکار برای بهره برداری از تفاوت های مذهبی در جهان اسلام و همچنین ، اختلافات اعتقادی اسلام با سایر ادیان و بزرگ نمایاندن این تفاوتها و تبدیل آن به نزاع ودرگیری ودینی و فرقه ای دارند. هدف انان از این سیاست این است که اولا میان مذاهب واقوام در داخل جوامع مسلمان و همچنین اقلیت های دینی غیر مسلمانان جنگ ونزاع ایجاد کنند و از سوی دیگر، این درگیریها را نشانه ای از جنگ طلبی ومیل به خشونت در اسلام معرفی نمایند و بدین وسیله زمینه ایجاد سبک زندگی غربی را فراهم کنند. (سایت مقام معظم رهبری، 11/7/79). برای بیان نمونه هایی از این تلاشها ، می توان به تلاش های فرانسه دراوائل قرن بیستم برای تجزیه لبنان و برانگیختن آتش اختلافات دینی درمیان لبنانی هاو اشغال عراق توسط امریکا وشعله ور شدن ترور وکشتار وحشتناک مردم بی دفاع عراق توسط تندرو ها وعناصر افراطی ومتعصب اشاره کرد . (جمعی از نویسندگان، 1388: 62)
و) راه های مقابله
برای مقابله با سبک زندگی غربی راهکارهای متعددی وجود دارد ولی چون تاکید این مقاله به بیانات مقام معظم رهبری است در میان تمام راهکارها، به مواردی که معظم له به آن پرداخته اند اشاره می شود که عبارتند از:
1-تحبیب قلوب بین المللی
یکی از راه های مقابله با سبک زندگی غربی، ترویج عملی سبک زندگی اسلامی بر محوریت محبت است که تحت عنوان تحبیب قلوب از آن یاد می شود. غربی ها تلاش کرده اند زمینه اسلام هراسی را در میان مردم کشورهای دور و نزدیک بوجود آورند، لذا در تقابل با این قبیل اقدامات اولین گام در عرصه جهانی زمینه سازی برای تحبیب قلوب مردم جهان است که در حکومت دینی با ایجاد حب در بین مردم سراسر جهان نسبت به رسول الله و دور کردن این اقدامات از اسلام می باشد چرا که با تقویت این مساله، سبک زندگی اسلامی جایگزین سبک زندگی غربی که تک بعدی است می شود و این راهبرد اولین گام عملی است که برای تحقق تحبیب بین المللی تمامی فرق و مذاهب اسلامی در سراسر جهان میتوانند همگام شوند «وَ ما اَرْسَلْناکَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمینَ»( سوره انبیاء، آیه 107). (ای پیامبر). ما تو را فرستادیم تا رحمتى بر اهل عالم باشی. میتواند مبنای برنامه ریزیهای نظری و عملی گردد تا وجود رحمانی پیامبر(صلی الله علیه و آله)زمینه ساز سبک زندگی اسلامی به جای غرب باشد. گردد.
بیان فضائل معنوی پیامبر اسلام و رفتارهای فردی و اجتماعی آن حضرت بهویژه در مواجه با دشمنان در غزوات و اهتمام ایشان به مسائل انسان دوستانه به جهانیان و همچنین زمینه سازی برای اجراء اقدامات نمادین همانند کمکهای انسان دوستانه بین المللی به نام پیامبر اسلام به مردم محروم جهان و تأکید بر اتخاذ این اقدام در چارچوب آموزههای نبوی راهکار اساسی برای معرفی پیامبر اسلام هم بصورت منطقهای و جهانی است اما قبل از آن ضرورت دارد زمینههای لازم را در درون جهان اسلام بوجود آورد. (سایت مقام معظم رهبری،11/1/95).
2-ضرورت کنترل افراطی گری
سبک زندگی غرب با تاکید بر مادی گرایی، برمحوریت همین دنیا و نیازهای این جهانی می چرخد و در مورد نیازهای این دنیا راه افراط را می پیماید. بنابراین برای مقابله با آن برعلماء واندیشمندان مسلمان واجب است که با تاکید برتشکیل امت واحده اسلامی همه مسلمانان را حول محورقرآن وپرچم پرافتخار اسلام جمع نمایند . (سایت مقام معظم رهبری،17/10/93).
با توجه به نقش وتاثیر علماء واندیشمندان برجسته مسلمان بر افکار عمومی ، ضرورت دارد تا عالمان مصلح ومعتدل اقدامات جدی وعملی را برای کنترل و مهار افراطیون انجام دهند و بر همگان واجب است به گونه ای عمل کنند که رفتارهاي مبتني بر اعتدال و عقلانيت درجوامع اسلامی فراگیر شده وبه صورت یک باور عمومی برای همه اقشار مسلمان تبدیل شود .
در این صورت هم عزت و اقتدار دنياي اسلام محفوظ مي ماند وهم پديده هاي خطرناکی مانند سبک زندگی غربی درافکار عمومي جهان کمرنگ می شود .
از جمله راهکارهای ایجاد سبک زندگی اسلامی به جای غرب می توان به نکات ذیل اشاره کرد:
ارتباط وتبادل علمی میان مراکز علمی و دانشگاههای جهان اسلام ازمذاهب مختلف وارسال هیئتهایی ازعلما ، اساتید وطلاب برای آشنایی با دیدگاههای علمی یکدیگر.همانگونه که درگذشته مکاتبات،تبادل نمایندگان بین مراکز دانشگاهها وحوزههای علمیه شیعه وسنی مرسوم بوده است.
فعال شدن عالمان مصلح ومعتدل واقدامات جدی وعملی ومهار افراطیون با ارشاد بیدارگری، با توجه به نقش الگویی علما وتاثیر آنان بر افکار عمومی.
انتشارافکار اصلاحی و وحدت افرین بزرگان وافراد با نفوذ درمیان مذاهب مختلف به ویژه جوانان وطبقه تحصیل کرده ازطریق همایشها وکنفرانسها ، مجلات ،سایتها ، نمایشگاهها افرادی مانند مرحوم کاشف الغطاء ،سید قطب ، شیخ محمد جواد مغنیه،شیخ محمد عبده،شیخ محمد الغزالی ، امام خمینی(رحمه الله)، مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، مرحوم حضرت آیت الله بروجردی، امام موسی صدر ، شهید محمد باقر صدر وسایربزرگان .
تولید کتاب وفیلم از زندگی مصلحان واقدامات آنان با همکاری هنرمندان ونویسندگان جهان اسلام .
روشنگری درباره ویژگیهای اسلام اصیل ودعوت به توحید ناب وعلم وعقلانیت درمیان امت اسلام و دوری از اسلام امریکایی وتفرقه وتعصب وتفکرات جاهلی. (مرشدي زاد، 1390: 69).
3-بیداری اسلامی
یکی از مهمترین نقاط ضعف موجود در سبک زندگی اسلامی، در جوامع اسلامی که همواره مورد انتقاد بوده و در حال حاضر نیز یکی از مهمترین عوامل دخالت بیگانگان در مسائل این جوامع می باشد موضوع شیوه اداره حکومت است که موجب ترویج سبک زندگی غربی هاست. بجز تعداد بسیار اندکی ،سایر کشورهای اسلامی به شیوه حکومت فردی و استبدادی اداره می شوند که زمینه ساز زندگی تک بعدی است .شیوه ای که دیگر در جهان امروز هیچ مدافعی نداشته و البته هیچگونه سنخیتی نیز با حکومت اسلامی عصر پیامبر ندارد. اسلام با خود رایی و حکومت فردی مخالف بوده وهمواره بنای حکومت را بر اصل مترقی مشورت قرار می دهد .سیره نبوی در اداره حکومت خود گویای این حقیقت است.
تا زمانی که این مشکل برطرف نشود ومردم جایگاه واقعی خود را در حاکمیت بدست نیاورند ضمن وجود یک تهدید دائمی برای آن جوامع ،دروازه کشورهای اسلامی به روی دشمنان خود باز خواهد ماند. (سایت مقام معظم رهبری،6/9/93).
تا کشورهای مسلمان و جوامع اسلامی به این بیداری دست نیابند و یا تا زمانیکه حاکمین مسلمان برای مردم خود حقی در حاکمیت قائل نشوند و به عبارتی دیگر حق تعیین سرنوشت را به مردم خود واگذار نکنند ،در واقع ،هم فرصتی برای سایر رقبای خود فراهم میکنند تا سبک زدگی غربی را ترویج دهند، و هم به اصل اسلام بعنوان یک دین جهانی و مترقی خیانت کرده اند و البته این همان است که رقیب برای مات کردن ما و هم چنین برد در سبک زندگی غربی به شدت به آن نیاز دارد. (سایت مقام معظم رهبری، 26/7/96).
مستندات این موضوع را امروز به وضوح در عراق و افغانستان و لیبی و یمن وسوریه و بحرین و... می توان مشاهده کرد.
پس با کمی تامل وتعقل می توان تمام تهدیداتی که امروز در جوامع اسلامی وجود دارد را قبل از آنکه به تجربه ای چون دموکراسی امروز عراق و یا سرنوشت فعلی جامعه لیبی تبدیل شود را به فرصت های مناسبی تبدیل کرد وضمن حفظ سلامت مردم و منابع جامعه، این امکان را در اختیار دشمنان و فرصت طلبان قرار نداد تا بلائی که امروز گریبان سوریه را گرفته در کشوری دیگر تکرار شود.
در دین مبین اسلام این پتانسیل وجود داشته و دارد که مسلمانان را به اوج عظمت و افتخار برساند؛ اما متاسفانه با گذشت زمان و روی کار آمدن حاکمینی مستبد آنچه از اسلام باقی مانده ظاهری بیش نیست و سالهای طولانی است که استبدادحاکم بر این جوامع مسبب خوابی عمیق در میان مسلمین گردیده است . (مطهری، 1368: 19).
دنیای اسلام به جد نیازمند بیداری است .اما این بیداری به این آسانی اتفاق نمی افتد ؛ چرا که با دو مانع بزرگ روبرو است .اولین مانع استعمارگرانی هستند که به آنها بعنوان بازار و ابزار نگاه می کنند و برای به انحراف کشیدن این بیداری تمام تلاش خود را انجام می دهند (تقویت مسلمانان مرتجع، متعصب و عقب مانده در تمام نقاط)و دوم، حاکمین مستبدی هستند که بعنوان کارگزاران استعمار عمل کرده و برای ماندگاری در قدرت از هرگونه عملی فرو گذار نکرده و ضمن نابودی و تخریب جامعه و مردم خود، تلاش می کنند تا چند صباحی بیشتر در مسند قدرت باشند. ( نقيب زاده و صالحي نجف آبادي،1391: 57)
نتیجه گیری
در دو دهه گذشته، ایجاد سبک زندگی غربی با عناصر پيچيده، ابعاد متنوع و آثار عميقي در حال گسترش است. البته ريشه آن به تاريخ طولاني روابط غرب و جهان اسلام بر مي گردد،با این وجود در دوره اخير، به ويژه پس از جنگ جهاني دوم خيل عظيم مهاجران مسلمان به غرب و ظهور سبک زندگی غربی موجب افزايش گرایش جوانان مسلمان شده است.
ملتهايي که در مقابل تمدن غرب، مکتب توحيد را انتخاب ميکنند هم به پيشرفت حقيقي و همه جانبه دست مييابند و هم تمدني عميق و ريشه دار ميسازند که فکر و فرهنگ آنها را در جهان گسترش ميدهد.
جریانات تبلیغاتی که جایزه هایی برای خرید بیشتر ارائه می کنند نگرش شان بیشتر لذت جویی است که در تعابیر قرآن کریم با تعبیر لهو و لعب یعنی کارهای بازی و کارهای سرگرمی مطرح شده است که به معنای سرگرمی است و لعب هم به معنای بازی است.
در سبک زندگی اسلامی انسان در جایگاهی قرار گرفته که باید پاسخگو و مسئولیت پذیر باشد این مسئولیت پذیری و پاسخگویی در چهار جهت خلاصه می گردد اول نسبت به خداوند متعال دوم در قبال خود انسان سوم مردم و چهارم ساختار طبیعت و این طبیعت به معنی زمین، آب، خاک کوه، دشت، حیوان، صحرا، گل، گیاه و کل نعمت هایی است که به انسان از طرف خداوند متعال عنایت شده است.
در تربیت اسلامی حتی در مورد وارد شدن به مکانی و نشستن در کنار یک نفر توصیه هایی دارد که فرد وارد شده چه نوع برخوردی داشته باشد رفتارش چگونه باشد عکس العمل چگونه باشد و کلیه جزئیات مایحتاج زندگانی در آموزه های اسلامی مطرح شده است لذا در این دایره دایره ارتباط با فرد ارتباط با دیگران ارتباط با طبیعت و ارتباط با خدا جزء به جزء بیان شده است.
سبک زندگی برنامهای برای مصرف بیشتر و گرم کردن کوره صنایع غرب نیست. الگوهای مصرف شامل سبدی از کالاها و خدمات است که مصرف کنندگان آن را در دورهای خاص مصرف میکنند این الگو از یک سو تابع درآمد و از سوی دیگر تابع شرایط اقلیمی معیشتی و هنجارهای فرهنگی حاکم بر جامعه است هنگامی که الگوی مصرف معیوب می شود مصرف نقش نمادی برای افزایش منزلت و توجه دیگران است.
سبک زندگی در یک نگاه کلی تاریخی نمادی از نظام قشربندی اجتماعی بود و در واقع سلیقه محدود به انتخاب هایی از میان گزینه هایی معین و متعدد را مورد توجه قرار می داد به مرور زمان و در فرآیند تاریخی توجه اندیشمندان برای بررسی سبک زندگی از توجه محض به رفتارهای مصرفی و تکیه بر رفتار های عینی به سوی جنبه های ذهنی تر مانند روابط انسانی و گرایش ها و نگرش ها سوق یافته است.
یکی از دلایل ترغیب جوانان به سبک زندگی غربی، ایجاد دهکده جهانی در اذهان جوانان است که اسلام را مانع آن معرفی می کنند. کشورهای غربی، به ویژه کشورهای استعمارگر، تلاشی آشکار برای بهره برداری از تفاوت های مذهبی در جهان اسلام و همچنین ، اختلافات اعتقادی اسلام با سایر ادیان و بزرگ نمایاندن این تفاوتها و تبدیل آن به نزاع ودرگیری ودینی و فرقه ای دارند.
منابع
آقا بخشی،علی، فرهنگ علوم سیاسی. تهران: مرکزاطلاعات و مدارک علمی ایران. 1376.
اباذری، علی و چاوشیان، عبدالجلیل ،اسلام هراسی: واژه ای نو برای ترسی کهنه (از مجموعه مقالات همایش اسلام هراسی)، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1381
ابن منظور، محمد بن مکرم. لسان العرب. بیروت: داراحیاءالتراث العربی. اوّل: 1408ق.
امينيان، بهادر، اسلام ستيزي در غرب: دلايل و ويژگيها، فصلنامه سياست خارجي بهار ۱۳۸۷ .
جمعی از نویسندگان ، مدیریت صحیح اصلاح الگوی مصرف از دیدگاه اسلام ، تهران ، نشر آموزش ، اول ، 1388.
حکیمی، محمد ، مدیریت صحیح اصلاح الگوی مصرف از دیدگاه اسلام ، تهران ، نشر آموزش ، اول ، 1380.
سعیدی روشن، محمدرضا. تولید؛ کار و سرمایه ازمنظر آموزه های دینی. قم: مرکزپژوهش های اسلامی. 1383.
شالچی، محمود، اسلام آيين زندگي.. تهران: احسان.اول: 1390.
شریعتی، محمدعلي. تجمل واسراف. تهران: مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر. 1392.
صدوق، محمدبن علی بن الحسین. عيون اخبار الرضا. بيجا: جهان. 1413ق.
طباطبايي، سیدمحمدحسين. الميزان في تفسيرالقرآن. ترجمه سيدمحمدباقرموسوي همداني، دار الکتب الاسلامیه ، تهران: 1389.
عمید زنجانی، عباسعلی. فقه سیاسی (اقتصاد سیاسی). تهران، امیر کبیر. اول، 1383.
فاضلی، سید محمد کاظم، بنیاد استراتژیک اسلام هراسی (از مجموعه مقالات همایش اسلام هراسی)، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، ۱۳۸۹.
ناصری مرتضوی،علي، مقدمات مديريت آموزش. تهران: بعثت. 1388.
مطهری، مرتضی، حق و باطل به ضميمه احياي تفكر اسلامي. تهران: صدرا. 1368.
----------------، سیری در نهج البلاغه. تهران: صدرا. نهم: 1372.
نبی اللهی، علياصغر، سبک زندگی، معنويت و اقتصاد. تهران: مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر. 1391.
مرشدی زاد، محمد. كار وكارگر از نگاه رهبرمعظم انقلاب اسلامي. تهران: بيطرفان. اول: 1385.
معين، محمد. فرهنگ فارسي. تهران: اميركبير.1381.
مكارم شيرازى، ناصر. تفسير نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه. اوّل: 1385.
موسوی اصفهانی ، سید جلال الدین ، پیامهای اقتصادی قرآن ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1368.
نقيب زاده، فاطمه و صالحي نجف آبادي، محمدحسین، نتایج و دستاوردهای جهاد اقتصادی ، قم : مرکز پژوهشهای صدا و سیما ، دوم 1392 .
وبسایت های مقام معظم رهبری با عنوان های :
Leader.ir پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری .
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) .