Clarifying the relationship between cultural development and values (a case study of citizens living in Shiraz)
Subject Areas :bijan jani 1 , Majid Reza Karimi 2 , کرامت اله راسخ 3
1 - islamic azad university of jahrom
2 - Humanities Department, Sociology Faculty, Islamic Azad University, Jahrom Branch
3 - دانشیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد واحد جهرم
Keywords: cultural development, value, development, culture, fetalism, ethnocenterism.,
Abstract :
The inability of classical theories of development, such as "dependency theory" and "modernization theory", cultural development and its impact on development became of special importance. Cultural development faces obstacles. Determinism and ethnocentrism are among the major obstacles that stand against cultural development, the categories that are the subject of this research. Determinism and ethnocentrism were measured as independent variables and cultural development as a dependent variable. The purpose of investigating the effect of these obstacles on cultural development is to emphasize the change of the structure of values in the families of Shiraz city. This research was carried out using a survey method.The sample was 384 citizens living in Shiraz, whose number was calculated using Cochran's formula, and a questionnaire was distributed among the families of the statistical population from cluster sampling. The findings showed that the two variables of ethnocentrism and fatalism have a definite effect on the determination of social values, and there is a significant relationship at the level of 99% and above, and the hypotheses are confirmed. Also, the findings show that the tendency towards ethnocentrism and fatalism have an influence on democracy, globalization and scientism and are an obstacle in the way of cultural development.
1. آزاد ارمکی، تقی (1376)، بررسی نظریه نوسازی: مطالعه موردی دربارة تقدیرگرایی فرهنگی در ایران، نشریه فرهنگ، شماره 22 و 23: 208-191
2. احمد زاده کرمانی، روح الله (1390)، باز اندیشی در فرهنگ و رسانه، تهران، نشر چاپا
3. پهلوان، چنگیز (1378)، فرهنگ شناسی،گفتارهایی در زمینه فرهنگ و تمدن، تهران، انتشارات پیام امروز.
4. جلایی پور، حمیدرضا، (1392)، نظریه پردازان متأخر جامعهشناسی، انتشارات دانشگاه تهران.
5. ریویر، کلود، (1386)، درآمدی بر انسان شناسی، ترجمه ناصر فکوهی، چاپ هفتم، تهران، نشر
6. لهسایی زاده، عبدالعلی (1381)، جامعه شناسی توسعه، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور
7. هیوود، اندرو، (1389)، سیاست، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران، نشرنی.
8. یوسفی، علی، احمد رضا اصغرپور ماسوله، (1388)، «قوم مداری و اثر آن بر روابط بین قومی در ایران»، دانشنامه علوم اجتماعی، دوره 1، شماره 1.
9. عبدالهی، محمد ،(1380)، «تنوع قومی درایران، چالش ها و فرصت ها، بخش دوم»، فصلنامه مطالعات ملی، سال سوم، شماره9.
10. گیدنز، آنتونی، (1385)، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشرنی، تهران.
11. ساروخانی، باقر.(1380). مقدمه ایی بر دایرة المعارف علوم اجتماعی. تهران: انتشارات کیهان. چاپ سوم.
12. شجاعی، جواد. (1384). عوامل روانی- اجتماعی بر تقدیرگرایی. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اصفهان.
13. راستی، هادی، اسماعیل رحمانی، (1395)، «بررسی عوامل موثر بر میزان تقدیر گرایی در نواحی روستایی»، فصلنامه راهبردی اجتماعی فرهنگی، سال پنجم، شماره نوزدهم.
14. عرفان منش، ایمان، (1400)، «تناظر اصل قوم مداری روش شناختی ماکس وبر با جامعه شناسی بومی-تمدنی: پردازش مفهومی برای «تمدن-جامعه شناسی»، نشریه: نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان.
15. یوسفی، علی، احمد رضا اصغرپور ماسوله، (1388)، «قوم مداری و اثر آن بر روابط بین قومی در ایران»، دانشنامه علوم اجتماعی، دوره 1، شماره 1.
1. Deaux, Kay, (2001), "Social Identity", City University of New York, Academic Press
2. Webester,A ,(1991), Introduction to the Sociology of Development, London, Macmilan.
3. Magdaienda Paskowska-Schnass and Agnieszka Widuto, (2022),EPRS/European Pariamentary Research Service.
4.Armbrecht,J and Andersson T.D.(2013), Culture and Value Creation. A Scandinavian Perspective , Routledge.
Explaining the Relationship between Cultural Development and Values
Bijan Jani1, Majid Reza Karimi2*, Karamatullah Rasekh3
|
Received:2024/06/21 Accepted:2024/09/28 |
| Research Article |
Abstract The inability of classical development theories, such as "dependency theory" and "modernization theory", cultural development and its impact on development became of special importance. Cultural development faces obstacles. Determinism and ethnocentrism are among the major obstacles that stand against cultural development, the categories that are the subject of this research. Determinism and ethnocentrism were measured as independent variables and cultural development as a dependent variable. The purpose of investigating the effect of these obstacles on cultural development is to emphasize the change in the structure of values in the families of Shiraz City. This research was carried out using a survey method. The sample was 384 citizens living in Shiraz, whose number was calculated using Cochran's formula, and a questionnaire was distributed among the families of the statistical population from cluster sampling. The findings showed that the two variables of ethnocentrism and fatalism have a definite effect on the determination of social values, and there is a significant relationship at the level of 99% and above, and the hypotheses are confirmed. Also, the findings show that the tendency towards ethnocentrism and fatalism has an influence on democracy, globalization, and scientism and is an obstacle to cultural development.
Keywords: Cultural development; Culture; Development; Ethnocentrism; Fetalism; Shiraz; Value |
Jani, B., Karimi, M. R., & Rasekh, K. (2024). Explaining the Relationship between Cultural Development and Values. Journal of Political and International Research, 16(60), pp. 75-88. |
[1] Ph.D. student of Political Sociology, Jahrom Branch, Islamic Azad University, Jahrom, Iran. b.jani.s.m@gmail
[2] 2Assistant Professor, Department of Social Sciences, Jahrom Branch, Islamic Azad University, Jahrom, Iran (corresponding author)
[3] Associate Professor, Department of Social Sciences, Jahrom Branch, Islamic Azad University, Jahrom; Iran, rasekh_k@yahoo.com
.
[1] دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی، واحد جهرم، دانشگاه آزاد اسلامی، جهرم، ایران، دبیر آموزشوپرورش ناحیه 4 شیراز، ، b.jani.s.m@gmail.com
[2] استادیار گروه علوم اجتماعی، واحد جهرم، دانشگاه آزاد اسلامی، جهرم، ایران، (نویسنده مسیول)
[3] دانشیار گروه علوم اجتماعی، واحد جهرم، دانشگاه آزاد اسلامی، جهرم؛ ایران، rasekh_k@yahoo.com
مقاله پژوهشی | تاریخ دریافت: 01/05/1403 تاریخ پذیرش: 07/07/1403 |
جانی؛ بیژن، کریمی؛ مجید رضا، راسخ؛ کرامت الله (1403). تبیین رابطه توسعه فرهنگی و ارزشها. فصلنامه تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شماره 60، صفحات 88-75. |
مقدمه
توسعه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی درنهایت فرهنگی بعد از جنگ دوم جهانی در دستور کار جهانی قرار گرفت و از این طریق زمینه پیدایش مفاهیمی همچون، توسعه1، توسعهنیافتگی2، جهان سوم3، رشد4، ترقّی5، نوسازی6 و تکامل7 فراهم گردید.
این تحول زمینهساز طرح نظریههای گوناگون بر اساس جهانبینی مختلف شد. موضوع اصلی این رویکردهای نظر تا دهه هفتاد میلادی توسعه اقتصادی (رشد تولید ملی) بود. بهتدریج معلوم شد که توسعه اقتصادی به عوامل اجتماعی، سیاسی، روانی و فرهنگی نیز وابسته است. توسعه فرهنگی در بین فرآیندهای توسعه فوق از اهمیت بیشتری برخوردار است، چون توسعه فرهنگی روند بسیار پیچیده است. توسعه فرهنگی باارزشها و هنجارهای اجتماعی ارتباط دارد و با مقاومت گسترده در ساختارهای توسعهنیافته درگیر میشود، همانطور که در کشورهای توسعهنیافته خاورمیانه در نیمقرن گذشته مشاهدهشده است
1-بیان مسئله
توسعه فرهنگی به فرآیند تغییر عناصر فرهنگی اطلاق میشود: «توسعه فرهنگی در تحلیل نهایی بستگی به غنی کردن و شکل دادن فرهنگ شخصی هر فرد بهنحویکه او قادر سازد فرهنگ خود را بیان کند و فرهنگ خود را تولید کند»(پهلوان، 20:1378). یکی از رویکردهای نظری که دراینباره طرحشده است، رویکرد خطی است که عمدتاً مارکسیستها و اثباتگراها شارح آن هستند. بر این اساس توسعه فرهنگی در روندی خطی به دنبال توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی قرار میگیرد. تحول فرهنگی در جوامع توسعهنیافته ازجمله جوامع خاورمیانه و از آن میان جامعه ایرانی نشان داد که فرآیند توسعه فرهنگی بهمراتب دشوارتر از آن است که تصور میشود. عوامل فرهنگی مانند تقدیرگرایی8 یا قوم مداری9 عناصر نیستند که بهسادگی به دنبال تحولات اقتصادی و حتی اجتماعی بنیادی تغییر کنند.
تقدیرگرایی، باور به تعیینشدگی سرنوشت انسان اشاره دارد. این باور قدمت هزاران ساله دارد و بیان تأثیر عواملی بر سرنوشت انسان است که از اختیار او خارج هستند (راستی و دیگران، 152:1395). قوم مداری برخلاف تقدیرگرایی ماهیت اجتماعی دارد. قوم مداری بیان ساختار جماعتی است. قوم مداری بهرغم اینکه سازهای اجتماعی است، لیکن عمیقاً تحت تأثیر عوامل فرهنگی است، بهطوریکه بر فرهنگ جوامع تأثیر بنیادی میگذارد. قوم مداری نیز با توسعه اقتصادی و حتی اجتماعی بهطور کامل از بین نمیرود. جوامع و کشورهای خاورمیانه در چند دهه گذشته بیان این ادعا هستند. اهمیت قومها در ساختارهای دولتهای ملی در چند دهه اخیر بهمراتب کمتر شده است، بهطوریکه 4 درصد مردم دنیا در کشورهایی زندگی میکنند که دارای یک گروه قومی نیرومند و تأثیرگذار هستند. قوم مداری نیز مانند تقدیرگرایی اهمیت فرهنگی و به دنبال آن ذهنی دارد.
فرهنگ قومی با تضعیف زندگی به شیوه قومی از بین نمیرود، بلکه به شکلهای گوناگون به حیات خود ادامه میدهد. بنابراین، قوم و قومگرایی فقط یک پدیده اجتماعی نیست، بلکه از اهمیت فرهنگی تأثیرگذار برخوردار است. همین اهمیت فرهنگی سبب تأثیر سیاسی قومگرایی در بسیاری کشورها، بهویژه کشورهای خاورمیانه شده است، چون «قومگرایی، رویکردی است که در آن اشکال اخلاقی، دینی و اجتماعی اقوام دیگر را با معیارهای قوم خود داوری میکنیم و بهاینترتیب اختلافهای آنها را بهحساب ناهنجاریهایشان میگذاریم»(کلود ریویر، 23:1386).
کشورهای خاورمیانه نمونههای بارز مشکل قومیت در عصر جدید هستند. اقوام مختلف در این منطقه از دنیا زیرپوششهای مختلف ازجمله دین، مذهب، ملیت، زبان، نژاد درگیر مجادلات قومی هستند. عربها با کردها، ارمنیها با آذربایجانیها، شیعهها با سنیها و به همین ترتیب درگیر مبارزات گاهی خونین هستند. چشماندازی برای حل اینگونه درگیرها در آینده نزدیک دیده نمیشود. قوم ازجمله پنج عامل اصلی هویتهای اولیه مانند نژاد، قوم، زبان، دین و مذهب هستند، بنابراین تأثیر آنها بر حیات انسانی بسیار است.
ایران نیز مانند برخی از کشورهای خاورمیانه درگیر مسائل قومی است. ایران در مقایسه با سایر کشورها ازلحاظ همانندی قومی در رتبه شانزدهم قرار دارد. در ایران اقوام کرد، فارس، لر، ترک، عرب، بلوچ، ترکمن و بسیاری قومیتهای دیگر در کنار هم زندگی میکنند؛ پژوهش در این زمینه در این منطقه از دنیا ازجمله ایران از اهمیت خاص برخوردار است (راسخ، 1395: 119- 135).
بنابراین، قوم و قومیت در ایران در حال حاضر و در آینده یکی از مهمترین مسائل نهفقط توسعه اجتماعی، بلکه توسعه فرهنگی است. موتور محرک قومیت ارزشهای اجتماعی است. ارزشهای اجتماعی متفاوت هستند که محتوای قومیتهای مختلف را میسازند. قومگرایی یک پدیده صرف اجتماعی نیست، بلکه حاوی عناصر مختلف فرهنگی است. یکی از این عناصر فرهنگی تقدیرگرایی است. ساختار قومی میراث هزاران ساله شیوه زندگی عشیرهای بشر است، درنتیجه با عناصر دیگر فرهنگی آمیخته است. یکی از این عناصر تقدیرگرایی است. این دو متغیر ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر سرنوشت نهفقط انسان ایرانی، بلکه مردمان خاورمیانه است. بررسی در این زمینه از اهمیت خاص برخوردار است.
این پژوهش در شهر شیراز اهمیت دارد. شیراز مرکز استان فارس است. اقوام گوناگون در بطن و اطراف آن زندگی میکنند. دو قوم لر و ترک در این میان از اهمیت خاص برخوردار است. این پژوهش درصدد پاسخ گفتن به عوامل عمده تأثیرگذار بر ارزشهای اجتماعی بهمثابه عامل تعیینکننده حیات انسان است. تقدیرگرایی و قومگرایی ازجمله این عوامل و بر توسعه فرهنگی (متغیر وابسته) تأثیرگذار هستند. دو پرسش بنیادی محتوای این پژوهش را میسازند:
- چه رابطهای بین تقدیرگرایی و توسعه فرهنگی وجود دارد؟
- چه رابطهای بین قومگرایی و توسعه فرهنگی وجود دارد؟
2-روش تحقیق
در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شد و با حجم نمونه مقتضی از فرمول کوکران تعداد 384 خانواده انتخاب شد. واحد پژوهش سرپرستان خانوادهها هستند. جامعه آماری تمامی شهروندان شهر شیراز هستند که در زمان تحقیق ساکن این شهر بودند. زمان این تحقیق و توزیع پرسشنامه پاییز و نیمه دوم سال 1400 خورشیدی بود. حجم نمونه بالغ بر 384 نفر از بین جمعیت 1565572 نفری شهر انتخابشدند. پرسشنامه در میان سرپرستان خانوادهها توزیع شد. متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) از طریق سنجش مجموع ارزشهای زمینهای ایجادکننده توسعه فرهنگی (دموکراسی، جهانیشدن، علمگرایی)، سنجیده شد.
3-پیشینه تحقیق و مبانی نظری
کشورهای بسیاری در سه قاره افریقا، آسیا و آمریکای لاتین به دنبال جنگ دوم جهانی به استقلال رسیدند. بیشتر این جوامع با شاخص اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسعهنیافته بودند؛ بنابراین، مشکل توسعه بهمثابه مسئلهای جهانی مطرح و به طرح نظریههای اساسی مانند نظریه نوسازی10-وابستگی11-نظام جهانی12 منجر گردید. این مکاتب برداشتهای گوناگونی از مفهوم توسعه دارند. منظور از توسعه در ابتدا بیشتر توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود و کمتر به توسعه فرهنگی توجه شد. بهتدریج مشخص شد که مقولاتی مانند باورها13، ارزشها14 و هنجارها15 در فرآیند توسعه تأثیرگذار هستند. مشخص شد که فرهنگ در هر جامعهای به همراه ارزش و ایده آلهای اجتماعی بنیان توسعه است. مطالعهای موردی در این زمینه نشان داد که چهار نوع ارزش بر فرآیند توسعه فرهنگی تأثیرگذار است 1) ارزش وجودی 14 درصد؛ 2) ارزش مصرف 21 درصد؛ 3) ارزش انتخاب 34 درصد؛ 4) ارزش موروثی 31 درصد. ارزش وجودی به وجود یا عدم وجود یک پارامتر فرهنگی در جامعهای مشخص اشاره دارد، در صورتی که ارزش مصرفی به امکان یا عدم امکان مصرف آن، ارزش انتخابی به انتخاب یا خودداری از انتخاب آن ارزش و ارزش موروثی به پارامتر ارثی برای نسل بعدی اشاره دارد. خلاصه، توسعه فرهنگی بهنوعی به امکان انتقال و پذیرش ارزشهای نوین بهجای ارزشهای گذشته میپردازد.
شکل 1: ارزش کل به درصد اقتصادی برای فضاهای فرهنگی
(2013 J.Armbrecht, AnderssonT.D.,) (Magdalena، 2022: 734)(webester, 1991:49)).
1-3-تقدیرگرایی
مطالعات گستردهای در ایران درباره چند مقوله عمده پژوهش، تقدیرگرایی، قوم مداری، توسعه فرهنگی و ارزشهای اجتماعی انجامگرفته است. فرهنگ با تعبیر دینی و مذهبی موضوع کاوشهای بسیاری بوده است. اینگونه پژوهشها عموماً بار ایدئولوژیک دارند و از دیدگاه خاصی انجام میشوند. توسعه فرهنگی از نگاه علمی با شاخصهای فرهنگی کمتر موضوع پژوهشهای نظری بوده است.
نخست به پژوهشهایی میپردازیم که موضوع آنها تقدیرگرایی است. تقدیرگرایی موضوع مطالعات گسترده بوده است. الهام شفائی مقدم و محسن نیازی (1393) به بررسی عوامل مؤثر بر میزان تقدیرگرایی زنان و تأکید بر نقش منفی تقدیرگرایی در توسعه پرداختهاند. تقدیرگرایی دارای تعاریف بسیاری است. واژه تقدیر به این مفهوم اشاره دارد که امور بدون دخالت انسان در جریان هستند (جلایی پور، 402:1392). امور جهان بر این اساس به عوامل ماوراءالطبیعه و متافیزیک نسبت داده میشود. این نیروها را در همه اوضاعواحوال، ناظر بر افعال و کردار انسان هستند (ساروخانی، 280:1380). اورت راجرز16 تقدیرگرایی را وضعیتی فکری میداند که در آن فرد درک نازلی از توانایی خود نسبت به کنترل آینده دارد. او تقدیرگرایی را یکی از موانع توسعه فرهنگی میداند (شجاعی، 1384: 48). راجرز معتقد است دهقانان سرنوشت را قدرت مطلقه در تعیین بدبختی و موفقیت خود میدانند و ازآنجاییکه دهقانان معتقدند که ستیز با طبیعت بهمنظور بالا بردن سطح زندگی دشوار است هر زمان که خود با آشنایان در زندگی به موفقیتی رسیدند آن را به کارکرد عوامل ماوراءالطبیعه نسبت میدهند. وی در پرتو تحقیقات خود درزمینه تقدیرگرایی در جوامع سنتی و دهقانی به این نتیجه میرسد که دهقانان در مورد کنترل حوادث آتی دارای وجه نظرهایی نظیر بیارادگی، بدگمانی، تسلیم و بردباری، نرمش و گریز بوده و درنتیجه روحیه تقدیرگرایی از عواملی است که مانع پذیریش نوسازی و تغییر در میان دهقانان است. او معتقد است، تقدیرگرایی در میان دهقانان بر ساخت سنتی خانواده روستایی تأثیر می گذارد که ساختی مقتدرانه است. این ساخت سبب میشود جوانترها افرادی بیاراده وابسته و مطیع تربیت شوند. ایزنشتات نیز مانند راجرز، تقدیرگرایی را یکی از موانع اصلی توسعه میداند زیرا انگیزه مشارکت را از شخص میگیرد (لهسایی زاده، 62:1381). آنتونی گیدنز تقدیرگرایی را تسلیم طلبی مصلحت جویانه یا بدبینی وقیحانه مینامد، تسلیم طلبی مصلحت جویانه «باری به هر جهت است» که زندگی را بر اساس «هر چه پیش آید خوش آید» میگذراند و دیگر بدبینی وقیحانه که نگرانیهای خود را پشت نقاب بیزاری از دنیا میپوشاند»(گیدنز، 187:1385).
با توجه به منابع بالا، در این زمینه نظرات بسیاری ارائهشده است. در سنت جامعهشناسی پارادایم واقعیت اجتماعی و مکتب کارکردگرایی ساختاری، اعتقادات و باورهای گروهی و در کل تمامی محصولات زندگی جمعی زیر نفوذ ساختارهای اجتماعی و فرهنگی پدید میآیند. تقدیرگرایی بهعنوان یک عقیده گروهی و عمدتاً بهمثابه واقعیتی اجتماعی نگریسته شده است که فرد را در رفتار اجتماعی هدایت میکند و به او در زندگی جمعی خط، جهت، روش و منش میدهد. درعینحال برای این گروه از صاحبنظران عوامل مؤثر بر تقدیرگرایی و نیز روابط و مناسبات میان این متغیر اجتماعی و عوامل و متغیرهای روانی (فردی) و عوامل فرهنگی مورد توجه بوده است. صاحبنظران بسیاری دیگر نیز مدل نظری در حوزههای مختلف جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی و مردمشناسی به مفهوم تقدیرگرایی پرداختهاند. گستردگی تحقیقات صورت گرفته که غالب آنان توسط محققین غربی میباشد، تقدیرگرایی را بهعنوان متغیر مستقل یا وابسته (علت و معلول) بسیاری از زمینهها و ریشههای برخی از رفتار نامتناسب توسعه در نظر گرفتهاند. ازجمله: مانفرد، مک کله لند، جاگار17، آلوین18، اورباخ19 و فیگرت20، آیزان21 و فیش باین22، بیرد23، کوهن24، پارادا25 و کورتز26، ویلیام گمسون27، پرچرون28، سندرز فیلیپس29، شوارتز30پتمن31، میلر32، لیپست33، چهی بر، سی مور مارتین34، مارش35، گونزالس36، پارادا، سندرز37، زاهنر38، گابریل39 و زینر. این نظریهپردازان در این میان عواملی (متغیرهایی) همچون کمسوادی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده، منشأ جغرافیایی، سن، وضعیت فعالیت اقتصادی، نیاز به موفقیت، یادگیری، احساس خود اثربخشی، احساس بیقدرتی، عزتنفس، بیاعتمادی سیاسی، احساس بیعدالتی، تبعیض، تعالیم دینی، بیارزش بودن دنیا موردبررسی قرار دادهاند. مانفرد (1976) تقدیرگرایی را بهعنوان یک ارزش و اعتقاد فرهنگی، خاص جوامع میداند که دارای ویژگیهای زیر است: 1-عرف بر اعتقاد غلبه دارد، 2- نظام اجتماعی–اقتصادی تولید در مرحله قبل صنعتی قرار دارد روابط اجتماعی تولید منعکسکننده ارزش فئودالیسم است، 3- جوامعی که هنوز به مرحله تولید انبوه نرسیدهاند، 4- حداقل تحرک طبقهای و حرفهای (شغلی) دیده میشود، 5-حداقل تقسیمکار و تخصصی در جامعه مشهود است، 6- سواد و آگاهیهای عمومی پایین است، 7- عدم اطلاع از تاریخ قاعده کلی است، 8- انسجام اجتماعی از نوع مکانیکی است، 9-نوعی احساس ناتوانی و بیقدرتی و ناامیدی در برابر واقعیات حاکم همراه با نوعی تسلیم و رضا شیوع دارد (آزاد ارمکی، 1376: 194).
در این تحقیق بهمنظور مبانی عملیاتی مفهوم تقدیرگرایی از این نظریات استفادهشده است. مفهوم تقدیرگرایی (متغیر مستقل) در این پژوهش پذیرش بیچونوچرای وقایع و تسلیم در برابر آن تعریف میشود. امور جهان بر اساس این نوع اندیشه، خارج از حیطه تسلط و قدرت انسان است. فرد تقدیرگرا تمام امور جهان را به نیروهایی که خارج از تدبیر انسان است نسبت می دهد. بنابراین، تقدیرگرایی در مقابل تدبیر گرایی قرار میگیرد.
2-3-قومگرایی
قومگرایی مفهوم دیگری است که در این پژوهش، موضوع کاوش نظری و تجربی قرارگرفته است. در تعریف قومگرایی آمده است، قومگرایی، رویکردی است که در آن اشکال اخلاقی، دینی و اجتماعی اقوام دیگر با معیارهای قوم خود داوری و بهاینترتیب اختلافهای آنها بهحساب ناهنجاریهایشان گذاشته می شود (کلودریویر، 23:1386). برای این مفهوم دو وجه میتوان قائل شد: یکی تمایل فرد نسبت به درون گروه است که در حالت قوم مداری شدید، فرد گروه خود را با فضیلتتر و برتر میبیند و ارزشهای گروه خودش را از ارزشهای عام تلقی میکند و وجه دیگر آن، تمایل فرد نسبت به برون گروه است که در حالت قومگرایی شدید، فرد برون گروههای را حقیر و پست میشمارد و ارزشهای آنها را طرد میکند و سعی میکند فاصله اجتماعیاش را از برون گروهها حفظ نماید (یوسفی و دیگران، 128:1388). قوم معمولاً با شاخصهای زبان، فرهنگ و زادگاه مشخص میشود. آثار نظریهپردازانی همچون ویلیام کراس درباره هویت آمریکاییهای آفریقاییتبار نمونه رویکردی است که این شکل از مقولهبندی و هویت شناسی را نشان میدهد (Deaux, 2001:3). نظریاتی چند در مفهوم قوم مداری چه بهصورت آشکار و چه به صور گوناگون، ارائه گردیده است. گروهی از صاحبنظران برای تعریف قوم از جامعهشناسی تفسیری ماکس وبر استفاده میکنند. آنها اقوام را با شاخصهای معرفتی و شیوه زندگی از یکدیگر متمایز میکنند و شناخت را معیار قضاوت درباره اقوام و الگوی رفتار و زندگی آنها قرار میدهند (عرفان منش، 183:1400). برخی نظرات اقوام را با بررسی روابط آنها با اقوام دیگر تعریف میکنند. علی یوسفی، احمدرضا اصغر پور ماسوله (1388) به موضوع روابطِ بین قومی پرداختهاند و روابط بین قومی در ایران بین هشت قوم ایرانی شامل ترک، کرد، لر، عرب، فارس، بلوچ، ترکمن و طالش را بررسی کردهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که اولاً قوم مداری در نزد همه اقوام ایرانی بالاست، درعینحال کمترین قوم مداری از آن عربها و بیشترین قوم مداری از آن قوم بلوچ است. ثانیاً قوم مداری از یکسو سبب تضعیف روابط همزیستانهِ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سوی دیگر باعث تشدید روابط تعارضی در بین اقوام میگردد و ثالثاً قوم مداری مانع از شکلگیری تنوع هویت جمعی (قومی) در شبکه روابط بین قومی میگردد. در این تحقیق مفهوم قومگرایی بهعنوان یکی از موانع توسعه فرهنگی ذکر شد است. این تحقیق باهدف عملیاتی کردن مفهوم قومگرایی از نظریه ذیل استفاده شد. اندرو هیوود از صاحبنظرانی است که سعی دارد با توجه به گوناگونی دیدگاههای مفهوم «ملت» و «قوم» و مفاهیم متناظر آنها، ناسیونالیسم ملی و قومی را روشن کند. ازنظر او ملتها که شکل جدید آن در دو سده اخیر تکوین یافته و همهجایی شده است، پدیدههای پیچیدهای هستند که از ترکیب عوامل فرهنگی، سیاسی و روانی شکلگرفتهاند. به لحاظ فرهنگی ملت، گروهی از مردم است که بهواسطه زبان، دین، مذهب، تاریخ و سنتهای مشترک باهم پیوندیافتهاند، بااینوجود، ملتها سطوح گوناگونی از همگنی فرهنگی را نیز بروز میدهند. ازلحاظ سیاسی ملت گروهی از مردم است که خود را اجتماعی سیاسی و طبیعی میداند. اگرچه این تلقی از دیرباز بهصورت تمایل ایجاد یا حفظ دولتمداران بیانشده است، اما این تلقی به شکل آگاهی مدنی نیز میتواند بروز پیدا کند. ازلحاظ روانشناختی، ملت، گروهی از مردم است که با وفاداری مشترک یا دلبستگی و احساسی به نام میهنپرستی مشخص میشود؛ اما اینگونه عواطف و تعلقات، شرط ضروری عضو شدن در ملت نیست؛ حتی افراد ساکن یک کشور هم که غرور ملی ندارد، ممکن است بهطور رسمی، همچنان به ملت تعلق داشته باشند (هیوود، 157:1389). هویت قومی در صورت تبدیلشدن به قوم مداری افراطی و احساس برتری به اقوام دیگر، میتواند منشأ تعارض قومی و مانع همبستگی و انسجام جمعی در سطح جامعه باشد (عبدالهی، 1380: 154).
3-3-توسعه فرهنگی
امروزه روشنشده است که فرهنگ با توسعه ارتباطی متقابل دارد. بسیاری معتقدند که ارتباطی خلاق و متقابل بین توسعه فرهنگی و توسعهیافتگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دیده میشود. مفهوم توسعه فرهنگی نیز از کلید واژگان عمده این پژوهش است. توسعه فرهنگی در چند دهه گذشته از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. مفهوم توسعه فرهنگی از نگاهی متفاوت با این پژوهش، موضوع کاوشهای گوناگون بوده است. منوچهر محسنی (1383) به بررسی آگاهی، نگرش و رفتارهای اجتماعی فرهنگی در ایران پرداخته است. او در پژوهش خود به آسیبهای فرهنگی اشارهکرده و کیفی بودن امر فرهنگ را موردبررسی قرار داده است. اسداله بابایی فرد (1400) به توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی در ایران توجه کرده و نشان دادهشده است که توسعه فرهنگی در ایران با موانع متعددی همچون آسیبهای هویتی و فرهنگی، فقدان روحیه فردگرایی، در معنای اصالت فردیت، فقدان شرایط تکثر فکری-فرهنگی و ضعف سرمایه فکری و فرهنگی، مواجه است. محمدرضا حسینی (1377) به موانع فرهنگی توسعه در ایران پرداخته است. او ضمن ارائه تصویری از وضعیت توسعه فرهنگی در ایران، تحلیلی از فرهنگ سیاسی ایران ارائه میدهد و ویژگیهای عمده آن را به تفکیک برمیشمارد. فقدان انگیزه موفقیت طلبی، اسطوره گرایی، توجه بیشازحد به اصل و نسب، احساسی بودن، تمایل به تقلید، ذهنگرا بودن، گرایش به خشونت را ازجمله موانع عمدهای میداند که بر سر راه توسعه در ایران وجود دارد. منصور وثوقی، هاشم، آرام و گودرز سلمانی (1391) موانع ساختاری در جهت شکلگیری و ارتقاء توسعه فرهنگی در ایران را بررسی میکردهاند؛ آنها در این تحقیق فرهنگ سنتی، فرهنگ استبداد، سنت ایرانی و تأخر فرهنگی برآمده از نظام اجتماعی ناهمگون و نامتوازن جامعه را بهعنوان مانع ساختاری توسعه فرهنگی در ایران معرفی میکنند.
4-چهارچوب نظری پژوهش
صاحبنظران بعد از بررسی فرایند توسعه بعد از جنگ دوم جهانی به این نتیجه رسیدند که توسعه اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی مشروط به توسعه فرهنگی است. این بصیرت سبب شد تا مسائل و موضوعهای فرهنگی بهعنوان یکی از ابعاد توسعه موردتوجه قرار گیرد، بهطوریکه در قطعنامه شماره 27 کنفرانس جهانی سیاستهای فرهنگی در مکزیکوسیتی (1982) به کنفرانس عمومی یونسکو توصیه شد تا سومین دهه توسعه را بهعنوان «دهه جهانی توسعه فرهنگی» به مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد کند و بیست و یکم ماه مه میلادی بهعنوان روز جهانی توسعه فرهنگی اعلام گردد. یونسکو همزمان با مجمع عمومی سازمان در سال 1988، دهه پایانی قرن بیستم را «دهه جهانی توسعه فرهنگی» نام نهاده است (احمدزاده کرمانی، 89:1390). بر این اساس در دهههای اخیر تلاشهای فراوانی برای بازسازی الگوهای نظریههای فرهنگی موجود و ساختن نظریههای جدید صورت گرفته است تا پیچیدگیهای امر فرهنگی بهتر درک و تبیین شود. توسعه فرهنگی در دو بعد مطرح میشود. بعد ایستایی40 توسعه فرهنگی، به توسعه عادلانه امکانات و فرصتهای کمّی فرهنگی اشاره دارد، درحالیکه بعد پویایی41 توسعه فرهنگی به موضوع انطباق ارزشها با شرایط زمانی و مکانی میپردازد. در بعد پویایی توسعه فرهنگی: «صاحبنظران فرهنگی معتقدند که هر سیاست فرهنگی که به مردمسالاری فرهنگی گرایش دارد و میخواهد توسعه فرهنگی را اعتلا بخشد باید متکی بر مشاهده رفتار و تحقیق درزمینه آرزوها باشد و بر تقاضاها اعتنا نماید، ازاینرو توسعه فرهنگی چیزی بیش از مصرف فرهنگی میباشد»(پهلوان، 139:1378). توسعه فرهنگی بر این اساس در تعریف سازمان جهانی یونسکو «توسعه و پیشرفت زندگی فرهنگی یک جامعه باهدف تحقق ارزشهای فرهنگی، بهصورت که با وضعیت کلی توسعه اقتصادی و اجتماعی هماهنگ شده باشد» تعریف شد؛ بنابراین، توسعه فرهنگی در تعریف عملیاتی به معنای گسترش ارزشهای فرهنگی متناسب در راستای توسعه است.
همانگونه که پیشازاین نیز اشاره شد بهمنظور بررسی مفهوم توسعه فرهنگی (متغیر وابسته) بر مجموعهای از ارزشها تأکید شده است. به دلیل گستردگی نظریات مبانی نظری عملیاتی در این بخش بهصورت کوتاه بسنده میکنیم. در مبحث دموکراسی بهعنوان مبانی عملیاتی این تحقیق اشاره میکنیم که دوتوکویل معتقد است دموکراسی همانا برابر کردن مردم است. به نظر دوتوکویل، آن جامعهای دموکراتیک است که تمایزی ناشی از سلک و طبقات در آن دیگر وجود ندارد و تمامی افراد جامعه، به لحاظ اجتماعی برابرند. در مورد مفهوم جهانیشدن از اصطلاح «جهان محلی شدن» رونالد رابرتسون که عقیده دارد این اصطلاح در تعریف اصیل خود به معنی «یک دیدگاه جهانی دوختهشده به شرایط محلی» است یا در زبان خشنتر بازاریابی که برای اولین بار این اصطلاح در مورد آن مطرح شد، به معنی شیوهای است که کالاها، خدمات و تبلیغات برای بازارهای متفاوت محلی تولید میگردند، استفاده شد. جهت بیان مفهوم علمگرایی و عملیاتی کردن آن از نظریه مرتون که سعی کرد به توجیه زمینههای رشد علوم جدید بپردازد، وی بر این عقیده بود که رشد و توسعه علوم جدید از طریق دگرگونیهایی که در ارزشهای موردقبول جامعه روی داد، موردحمایت و تشویق قرار گرفت، استفاده شود (عباسی، راسخ، کریمی، 1400)
1-4-فرضیههای تحقیق
به نظر میرسد بین قومگرایی و توسعه فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد.
به نظر میرسد بین تقدیرگرایی و توسعه فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد.
2-4-اعتبار و پایایی
اعتبار ابزار اندازهگیری بر اساس اعتبار صوری اقدام گردید و برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد (روایی) ابزار اندازهگیری از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.
جدول شماره (2): آلفای کرونباخ متغیرهای موردبررسی در پرسشنامه
متغیر | میزان پایایی |
دموکراسی | 852/0 |
جهانیشدن | 911/0 |
علمگرایی | 874/0 |
تقدیرگرایی | 911/0 |
قومگرایی | 784/0 |
5-یافتههای تحقیق
1-5-آمار توصیفی
یافتهها و نتایج تحقیق در بخش آمار توصیفی و نمونه افراد جامعه آماری که در تکمیل پرسشنامه مشارکت داشتهاند، نشان میدهد که غالب پاسخگویان مرد با تعداد 255 نفر از جامعه آماری بودهاند و اکثریت پاسخگویان دارای سنی بین 18 تا 45 سال با تعداد 275 نفر و همین افراد غالباً متأهل با تعداد 301 نفر و دارای شغل آزاد با تعداد 218 نفر و دارای مدرک تحصیلی دیپلم با تعداد 119 نفر بودهاند و بیشترین تعداد دارای مدرک دیپلم بودهاند. تعداد 185 نفر با درآمد دو میلیون و هشتصد هزار تومان تا پنج میلیون تومان و دیگران دارای درآمدی کمتر و یا بیشتر از این مبلغ بودهاند و قومیت غالب افراد فارس با 153 نفر بوده است.
2-5-آمار استنباطی
فرضیه اول: به نظر میرسد بین قوم مداری و توسعه فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره 3: ضریب همبستگی پیرسون بین قوم مداری و توسعه فرهنگی
متغیر | ضریب همبستگی | توسعه فرهنگی | قوم مداری |
توسعه فرهنگی | ضریب همبستگی معناداری تعداد | 1 384 | **000/0 000/0 384 |
قومگرایی | ضریب همبستگی معناداری
تعداد | **000/0 000/0 384 | 1 384 |
بررسی رابطه بین قومگرایی (متغیر مستقل) و توسعه فرهنگی (متغیر وابسته) با توجه به نتایج بهدستآمده از جدول فوق، مشاهده میکنیم که چون 0/01 > sig=000/0 پس در سطح 99 درصد به بالا آزمون معنادار است و یعنی بین توسعه فرهنگی و قومگرایی ارتباط معناداری وجود دارد. از طرفی عدد مربوط به ضریب همبستگی بین این دو مؤلفه که برابر 0/000 و عددی نزدیک به منفی یک است نیز نتیجه فوق را تأیید میکند. علاوه بر این، عدد مربوط به ضریب همبستگی رابطه معکوس بین این دو مؤلفه را نشان میدهد و این یعنی با افزایش میزان توسعه فرهنگی میزان قوم مداری کاهش مییابد و برعکس.
فرضیه دوم: به نظر میرسد تقدیرگرایی و توسعه فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره 4: ضریب همبستگی پیرسون بین تقدیرگرایی و توسعه فرهنگی
متغیر | ضریب همبستگی | توسعه فرهنگی | تقدیرگرایی |
توسعه فرهنگی | ضریب همبستگی معناداری تعداد | 1 384 | **000/0 000/0 384 |
تقدیرگرایی | ضریب همبستگی معناداری تعداد | **000/0 000/0 384 | 1 384 |
بررسی رابطه بین تقدیرگرایی (متغیر مستقل) و توسعه فرهنگی (متغیر وابسته) نشان میدهد که با توجه به نتایج بهدستآمده از جدول فوق، مشاهده میکنیم که چون 0/01 > sig=000/0 پس در سطح 99 درصد به بالا آزمون معنادار است و یعنی بین توسعه فرهنگی و تقدیرگرایی ارتباط معناداری وجود دارد. از طرفی عدد مربوط به ضریب همبستگی بین این دو مؤلفه که برابر 0/000 و عددی نزدیک به منفی یک است نیز نتیجه فوق را تأیید میکند. علاوه بر این، عدد مربوط به ضریب همبستگی رابطه معکوس بین این دو مؤلفه را نشان میدهد و این یعنی با افزایش میزان توسعه فرهنگی میزان تقدیرگرایی کاهش مییابد و برعکس.
بهمنظور پیشبینی رابطه متغیرهای مستقل (تقدیرگرایی- قوم مداری) و متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) از رگرسیون استفاده مینماییم و در این تحقیق ابتدا به رگرسیون خطی ساده بهمنظور پیشبینی رابطه یک متغیر وابسته بر روی یک متغیر مستقل میپردازیم و سپس به رگرسیون چندگانه (چند متغیره) توجه میکنیم.
بررسی پیشبینی رابطه متغیر مستقل قوم مداری بر متغیر وابسته توسعه فرهنگی از طریق رگرسیون خطی ساده صورت گرفته که نتیجه ذیل بهدستآمده است.
جدول شماره 5: رگرسیون خطی ساده بین قومگرایی و توسعه فرهنگی.
Sig. | F | Mean Square | Df | Sum of Squares | Model |
000b
| 000/144
| 000/45978 000/318
| 1 383 384 | 000/45978 000/121806 000/167785 | رگرسیون 1 باقیمانده جمع |
جدول فوق (Anova) بهمنظور تغییرات متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) در دو منبع رگرسیون و باقیمانده نشان داده میشود. همانگونه که دیده میشود Sig برابر صفر است یعنی همانگونه که از جدول بالا مشخص است، مقدار سطح معناداری برابر صفر است که در سطح 1 درصد معنادار است و این را نشان میدهد که متغیر مستقل (قوم مداری) از قدرت تبیین بالایی برخوردار است و میتواند درصد بالایی از واریانس متغیر وابسته را تبیین نماید؛ بهعبارتدیگر مدل رگرسیونی تحقیق مدل خوبی است و به کمک آن قادریم تا تغییرات متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) را به کمک متغیر مستقل (قوم مداری) موردنظر را تبیین کنیم.
بررسی پیشبینی رابطه متغیر مستقل تقدیرگرایی بر متغیر وابسته توسعه فرهنگی از طریق رگرسیون خطی ساده صورت گرفته که نتیجه ذیل بهدستآمده است.
جدول شماره 6: رگرسیون خطی ساده بین تقدیرگرایی و توسعه فرهنگی.
Sig. | F | Mean Square | Df | Sum of Squares | Model |
000b | 000/53 | 000/20341 084/382 | 1 383 384 | 000/20341 075/145574 068/165916 | رگرسیون 1 باقیمانده جمع |
جدول فوق (Anova) بهمنظور درک تغییرات متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) در دو منبع رگرسیون و باقیمانده نشان داده میشود. همانگونه که دیده میشود Sig برابر صفر است یعنی همانگونه که از جدول بالا مشخص است، مقدار سطح معناداری برابر صفر است که در سطح 1 درصد معنادار است و این را نشان میدهد که متغیر مستقل (تقدیرگرایی) از قدرت تبیین بالایی برخوردار است و میتواند درصد بالایی از واریانس متغیر وابسته را تبیین نماید؛ بهعبارتدیگر مدل رگرسیونی تحقیق مدل خوبی است و به کمک آن قادریم تا تغییرات متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) را به کمک متغیر مستقل (تقدیرگرایی) موردنظر را تبیین کنیم.
بهمنظور درک رابطه خطی موجود بین این مجموعه از متغیرهای مستقل کنترلشده (تقدیرگرایی و قومگرایی) با یک متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) و درک روابط موجود بین متغیرهای مستقل به رگرسیون خطی چندگانه (چند متغیره) در این قسمت میپردازیم تا بتوانیم به مطالعه تأثیرات چند متغیر مستقل در متغیر وابسته بپردازیم.
جدول شماره 7: رگرسیون خطی چندگانه بین قومگرایی و تقدیرگرایی بر توسعه فرهنگی
Sig. | F | Mean Square | Df | Sum of Squares | Model |
000b
| 000/103
| 000/29256 000/282
| 2 382 384 | 000/58513 000/107402 068/165916 | رگرسیون 1 باقیمانده جمع |
جدول فوق (Anova) بهمنظور تغییرات متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) در دو منبع رگرسیون و باقیمانده نشان داده میشود. همانگونه که دیده میشود Sig برابر صفر است یعنی همانگونه که از جدول بالا مشخص است، مقدار سطح معناداری برابر صفر است که در سطح 1 درصد معنادار است و این را نشان میدهد که متغیرهای مستقل (قوم مداری-تقدیرگرایی) از قدرت تبیین بالایی برخوردار است و میتواند درصد بالایی از واریانس متغیر وابسته را تبیین نماید؛ بهعبارتدیگر مدل رگرسیونی تحقیق مدل خوبی است و به کمک آن قادریم تا تغییرات متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) را به کمک متغیرهای مستقل (تقدیرگرایی-قوم مداری) موردنظر را تبیین کنیم.
6-نتیجه
پس از انجام تحقیق در شرایط مناسب، اطلاعات تحقیق خلاصه و تفسیر گردید و نتایج ذیل به دست آمد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و فروپاشی برخی کشورهای استعماری، کشورهای توسعهنیافته در آستانه طراحی مجدد بنای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود برآمدند. در این میان مکاتب گوناگون توسعه (نوسازی -وابستگی -نظام جهانی) طی دهههای 1950 تا 1980 مطرح شدند و وجوه مختلف مفهوم توسعه کندوکاو گردید.
برداشتهای گوناگونی از مفهوم توسعه شد و ناکارآمدی و عدم توانایی مکاتب توسعه اقبال اندیشمندان را بر مباحث فرهنگی متمایل گردانید و ساختن نظریههای جدید فرهنگی صورت گرفت تا پیچیدگیهای امر فرهنگی بهتر درک و تبیین شود و بخصوص مفهوم توسعه فرهنگی مطرح گردید. توسعه فرهنگی فرایندی است که طی آن تغییراتی در حوزههای ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایش انسانهای جوامع به وجود میآید و حاصل فرایند توسعه فرهنگی کنار گذاشتن خردهفرهنگهای غلط پیشین و جایگزینی آن با تفکری است که در اجتماع، محور تفکر انسان قرارگرفته و هدف آن دستیابی به نگرشی نو و دانایی محور نسبت به تمام مسائل جهان است و بر بهبود مداوم در همه عرصههای زندگی انسانی اعم از مادی، معنوی و بهبود مبانی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی تأکید دارد.
در این تحقیق توسعه فرهنگی (متغیر وابسته) را با استفاده از مجموع ارزشهای زمینهایی سنجیده و سپس به موانع این نوع توسعه، تقدیرگرایی و قومگرایی (متغیر مستقل) پرداختهشده است و در غالب مبانی عملیاتی تحقیق و عملیاتی کردن فرضیههای تحقیق از نظریات متناسب اندیشمندان و بزرگان جامعهشناسی جهان استفاده شد. بهمنظور انجام این تحقیق شهر شیراز بهعنوان جامعه آماری انتخاب شد و با استفاده از نمونهگیری خوشهایی و به دست آوردن حجم نمونه با توجه به آخرین سرشماری جمعیت در سال 95 در این شهر 384 سرپرست خانواده را انتخاب نموده و پس از بررسی روایی و اعتبار، پرسشنامهها توزیع گردید و با بررسی از طریق نرمافزار SPSS به نتایج ذیل دستیافتیم.
طرح فرضیه اول که به رابطه تقدیرگرایی و توسعه فرهنگی اشاره دارد و اثبات این فرضیه بر اساس نتایج حاصل و با بررسی نظریه مانفرد (1976) در جوامعی که تقدیرگرایی بهعنوان یک ارزش و اعتقاد فرهنگی است طی آن افراد جامعه تحت تأثیر نیرویی ماورا طبیعی خود را منفعل، بیاراده، بی تصمیم و بیقدرت دانسته و یکی از موانع بزرگ توسعه فرهنگی است. در این جوامع به دلیل حاکمیت عرف، تولید مرحله قبل صنعتی، عدم تولید انبوه، حداقل تحرک طبقه ای و تقسیمکار، سواد پایین و عدم اطلاع از تاریخ و حداقل تیم کار و تخصصی، انسجام نوع مکانیکی، احساس ناتوانی و ناامیدی و حاکمیت تسلیم و رضایت که از شاخصهای جوامع جهانسومی است. در جوامعی میتوان یافت که در آن ارزش تقدیرگرایی وجود دارد، به این نتیجه میرسیم که این نظریه تطابقی صحیح با جامعه آماری دارد و نظریه مانفرد در این جامعه احاطه دارد و مورد تأیید است. فرضیه دوم به رابطه قوم قومگرایی و توسعه فرهنگی اشاره دارد و اثبات این فرضیه بر اساس نتایج حاصل و بر اساس مفهوم قومگرایی اندرو هیوود و آنتونی اسمیت از صاحبنظرانی هستند که سعی دارد با توجه به گوناگونی دیدگاههای مفهوم «ملت» و «قوم» و مفاهیم متناظر آنها، ناسیونالیسم ملی و قومی را روشن کند. به لحاظ فرهنگی ملت گروهی از مردم است که بهواسطه زبان، دین، مذهب، تاریخ و سنتهای مشترک باهم پیوندیافتهاند، بااینوجود، ملتها سطوح گوناگونی از همگنی فرهنگی را نیز بروز میدهند؛ اما اینگونه عواطف و تعلقات، شرط ضروری عضو شدن در ملت نیست؛ حتی افراد ساکن یک کشور هم که غرور ملی ندارد، ممکن است بهطور رسمی، همچنان به ملت تعلق داشته باشند. آنتونی اسمیت با ارائه این تحلیل که وجود اقوام مختلف دلیلی به رعدم امکان شکلگیری ملت در یک جامعه نیست بیان میدارد که آنچه این اقوام پراکنده و گاه متفاوت را بهصورت ملتی یکپارچه درمیآورد و هویتی متفاوت از تکتک اجزاء یا همان قوم تشکیل میدهد، این نظریه تطابقی صحیح با جامعه آماری دارد و نظریات اندرو هیوود و آنتونی اسمیت در این جامعه احاطه دارد و مورد تأیید است.
در این تحقیق همچنین بهمنظور پیشبینی روابط فوق از رگرسیون استفادهشده است. طبق نتایج مشاهدهشده Sig برابر صفر است یعنی همانگونه که از جدول مشخص شد، مقدار سطح معناداری برابر صفر است که در سطح 1 درصد معنادار است و این نشان میدهد که متغیرهای مستقل (قومگرایی-تقدیرگرایی) از قدرت تبیین بالایی برخوردار هستند و میتوانند درصد بالایی از واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند. طبق این نتیجه پیشبینی میشود متغیرهای مستقل (تقدیرگرایی-قومگرایی) که بهعنوان موانع توسعه فرهنگی عنوانشدهاند در یک جامعه که قصد طی مسیر توسعه را دارد از موانع عظیم توسعه هستند و این جوامع میبایست پس از رفع این موانع ارزشی در راستای ایجاد و نوسازی ارزشهای زمینهساز توسعه فرهنگی گام بردارند.
بنا بر تحقیق فوق و با توجه به اثبات فرضیهها، طی طریق توسعه در ایران توسعه فرهنگی است که از سوی محافل بینالمللی و برخی اندیشمندان مورد تأکید میباشد. لذا در این مسیر دشوار از بین بردن برخی موانع اساسی همچون تقدیرگرایی و قومگرایی به دلیل میزان تأثیرگذاری آنان در توسعه فرهنگی از یکسو و از سوی دیگر ایجاد زمینه گسترش مجموعهایی از ارزشهایی که زمینهساز و بنای توسعه فرهنگی بر آنان است، ضرورتی انکارناپذیر است. البته متغیرهای دیگری نیز میتواند در مسیر این نوع توسعه دخیل باشند که تحقیقاتی دیگر را طلب میکند.
منابع
-احمدزاده کرمانی، روحالله (1390)، بازاندیشی در فرهنگ و رسانه، تهران، نشر چاپا
-آزاد ارمکی، تقی (1376)، بررسی نظریه نوسازی: مطالعه موردی درباره تقدیرگرایی فرهنگی در ایران، نشریه فرهنگ، شماره 22 و 23: 208-191
-بابایی فرد، اسداله (1400)، «عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پایبندی به سبک زندگی اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه کاشان»، دوره 13، شماره 26، 257- 287.
-پهلوان، چنگیز (1378)، فرهنگ شناسی، گفتارهایی در زمینه فرهنگ و تمدن، تهران، انتشارات پیام امروز.
-جلایی پور، حمیدرضا، (1392)، نظریهپردازان متأخر جامعهشناسی، انتشارات دانشگاه تهران.
-حسینی، محمد رضاه (1377)، «موانع فرهنگی توسعه در ایران»، مطالعات راهبردی، شماره 1.
-راستی، هادی، اسماعیل رحمانی، (1395)، «بررسی عوامل مؤثر بر میزان تقدیرگرایی در نواحی روستایی»، فصلنامه راهبردی اجتماعی فرهنگی، سال پنجم، شماره نوزدهم
-راسخ، کرامت اله (1395)، «هویتهای عمومی در ایران»، مطالعات جامعهشناسی، سال پنجم، شماره 18، ص. 135-119
-ریویر، کلود، (1386)، درآمدی بر انسانشناسی، ترجمه ناصر فکوهی، چاپ هفتم، تهران، نشر
-ساروخانی، باقر.(1380). مقدمهایی بر دایرةالمعارف علوم اجتماعی. تهران: انتشارات کیهان. چاپ سوم.
-شجاعی، جواد. (1384). عوامل روانی- اجتماعی بر تقدیرگرایی. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اصفهان.
-شفائی مقدم، الهام؛ نیازی، محسن (1393)، بررسی عوامل مؤثر بر میزان تقدیرگرایی زنان، جامعه پژوهی فرهنگی، سال پنجم، شماره 1، پیاپی 11.
-عباسی نصرآباد سفلی، عبدالرسول؛ راسخ، کرامت الله؛ کریمی، مجیدرضا (1400)، «تأثیر سیاست اسکان اجباری بر ساختار اجتماعی قوم لرستان کهگیلویه و بویر احمد»، پژوهش های سیاسی و بین المللی، دوره 12، شماره 47.
-عباسی نصرآباد سفلی، عبدالرسول؛ راسخ، کرامت الله؛ کریمی، مجیدرضا (1400)، «سیاست عشایری دودمان پهلوی بر ساختار اجتماعی سیاست قوم لر بویر احمدی»، مطالعات اجتماعی ایران.
-عبدالهی، محمد، (1380)، «تنوع قومی در ایران، چالشها و فرصتها، بخش دوم»، فصلنامه مطالعات ملی، سال سوم، شماره 9.
-عرفان منش، ایمان، (1400)، «تناظر اصل قوم مداری روششناختی ماکس وبر با جامعهشناسی بومی-تمدنی: پردازش مفهومی برای «تمدن-جامعه شناسی»، نشریه: نظریههای اجتماعی متفکران مسلمان.
-گیدنز، آنتونی، (1385)، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.
-لهسایی زاده، عبدالعلی (1381)، جامعهشناسی توسعه، تهران، انتشارات دانشگاه پیام ن
-محسنی، منوچهر (1383)، بررسی آگاهیها, نگرشها و رفتارهای اجتماعی ـ فرهنگی در ایران، تهران: شورای فرهنگ عمومی کشور.
-وثوقی، منصور؛ آرام، هاشم؛ سلمانی، گودرز (1391)، «بررسی موانع ساختاری در جهت شکل گیری و ارتقاء توسعه فرهنگی در ایران؛ چالشها و راهکارها»، مطالعات توسعه اجتماعی ایران، دوره 4، شماره 3، 81- 96.
-هیوود، اندرو، (1389)، سیاست، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران، نشرنی.
-یوسفی، علی، احمدرضا اصغر پور ماسوله، (1388)، «قوم مداری و اثر آن بر روابط بین قومی در ایران»، دانشنامه علوم اجتماعی، دوره 1، شماره 1.
-یوسفی، علی، احمدرضا اصغر پور ماسوله، (1388)، «قوم مداری و اثر آن بر روابط بین قومی در ایران»، دانشنامه علوم اجتماعی، دوره 1، شماره 1.
منابع خارجی
Armbrecht, J., & Andersson, T. D. (2013). Culture and Value Creation. A Scandinavian Perspective, Routledge.
Deaux, K. (2001). Social Identity, City University of New York, Academic Press
Magdaienda, P. S., & Agnieszka, W. (2022). EPRS/ European Parliamentary. Research Service.
Webester, A. (1991). Introduction to the Sociology of Development, London, Macmillan.
[1] development
[2] Undevelopment
[3] Third world
[4] Growth
[5] Progress
[6] Modernization
[7] Evelotion
[8] Fetalism
[9] Ethnocenterism
[10] Modernization
[11] Dependency
[12] World System
[13] Belief
[14] Values
[15] Norms
[16] Uret Rogers
[17] Jaggar
[18] Alwin
[19] Auerbach
[20] Figert
[21] Ajzen
[22] Fishbein
[23] Byed
[24] Cohen
[25] Parada
[26] Cortez
[27] William Gamson
[28] Precheron
[29] Sanders - Philips
[30] Schwartz
[31] Pateman
[32] Miller
[33] Lipset
[34] Martin.c.moor
[35] Marsh
[36] Gonzalez
[37] Sanders
[38] Zaehner
[39] Gabriyel
[40] Static
[41] Dynamic