Analyzing cultural and identity factors in urban planning and Architecture Pahlavi Era (Case study: Ahvaz City)
Subject Areas : Geography and Architecture
1 - Ph.D., Department of Architecture, Mahshahr Branch, Islamic Azad University, Mahshahr, Iran.
Keywords: Culture and Identity, Urban Planning, Architecture, Pahlavi Era, Ahvaz city,
Abstract :
The culture of a land is deeply influential on urban planning and architecture and clearly retention of basic cultural and artistic factors in buildings has left special effectiveness. Westernism, in the urban planning and architecture of the pahlavi Era is evidently outstanding as far as many changes in the plan forms are witnesses in this period. The present study is an applied study in terms of purpose and a survey study in terms of research methodology based on a questionnaire. The main aim of the research is to evaluate the relationship between cultural factors (in terms of façade and plan) in urban planning and architecture within the ahvaz city specially focusing on three icon buildings created in pahlavi period: triangular college building, silo building and the swan hotel building with an architecture related to the european modernism period. The research data are collected using a questionnaire while the cronbach’s method has been used for evaluating the reliability of this research instrument. We followed the snowball technique to determine the number and type of samples(41 experts). The data were analyzed using the Spss software and kolmogorov-smirnov (KS) test and the sign test. The results of KS test suggest that the significance level is below 0.05 in all cases; therefore, the data normality test is rejected. Also based on the Sign test, the value of 1.739 at the significance level of 0.082 for the “façade index” and the value of 1.562 at the significance levels of 0.118 for the “plan index” have not been significant for those three buildings. Both indices ,façade and plan, have been equally used when compared to the architecture of European modernism period.
1.اکبری، علیاکبر، بذرافکن، کاوه، تهرانی، فرهاد، و سلطانزاده، حسین (1396). تبیین روشهای طراحی زمینهگرایی و منطقهگرایی در معماری ایران( نمونه مطالعاتی: اثرهای شاخص با دوره های زمانی متفاوت از معماری شهر تهران). فصلنامه مدیریت شهری، 48، 327-342.
2.بابایی، سعید، و خاکزند، مهدی (1397). زمینهگرایی در آثار معماران غیر ایرانی در دوره پهلوی اول(مدرسه البرز و ایرانشهر). دوفصلنامه مطالعات معماری ایرانی، 14، 190-171.
3.بایستی، شهرام، عامری، مهدی، و لشگری، ام لیلا (1397). رابطه سنت ومدرنیسم در شکلگیری بافت شهرها با تاکید بر ابعاد فرهنگی. فصلنامه مدیریت شهری، 51، 55-73.
4.بهمنی، المیرا، گودرزی، سروش، محمدمهدی و زارعی، محمدابراهیم (1395). بررسی شناخت عوامل زمینهگرا در کالبد خانهها و بافت کهن سنندج(با نگاهی بهویژگیهای عمارت وکیلالملک). فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، 7(26)، 55-69.
5.پویا، جعفر، مهدینژاد، جمالالدین، و کریمی، باقر (1394). نسبت و رابطه هویت فرهنگی و نقش آن در طراحی معماری. کنفرانس بینالمللی پژوهشهای نوین در عمران، معماری و شهرسازی، تهران، 1-16.
6.تقیزاده، محمد (1384). تاریخ اهواز از دوران باستان تا انقلاب اسلامی، انتشارات موسسه فرهنگی هنری بشیر علم و ادب، تهران. 287 صفحه.
7.خوشنویس، احمد، و پورابراهیم، امید (1393). نقش معماری زمینهگرا در حفظ و انتقال هویت معماری بومی. دومین همایش ملی معماری و توسعه شهری با رویکرد پدافند غیر عامل در معماری و شهرسازی، 1-13.
8.ستوده، حسامالدین، وکریمی، غلامعلی (1395). بررسیارتباط بین فرهنگ ومعماری بومی وتاثیر آن درارتقاء کیفیت طراحی. اولین کنفرانس سالانه پژوهش های معماری و شهرسازی و مدیریت شهری، تهران. 5-18.
9.علیمحمدی، غلامرضا، و عبدالهی، رکسانا (1397). تبیین مبانی نمود فرهنگ در معماری بومی ایران و ارتباط آن با ایجاد حس تعلق به مکان. فصلنامه مدیریت شهری، 50 : 33-46.
10.کامیشیرازی، سیدهمهسا، سلطانزاده، حسین، و حبیب، فرح (1396). نقش گروههای اجتماعی- فرهنگی در شکلگیری کویهای مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران. پژوهشهای انسان شناسی ایران، 7(2)، 25-49.
11.کیانی، مصطفی (1396). معماری دوره پهلوی: اندیشه ها، پیدایش و شکلگیری معماری دوره بیست ساله معاصر ایران. موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. تهران. 526 صفحه.
12.مکملی، نوید (1390). بازخوانی مفاهیمی از معماری و فرهنگ. همایش علوم و فنون معماری اسلامی، موسسه مطالعات تطبیقی معماری و شهرسازی ایران، تهران. 11-27.
13.مولائی، مریم، صفری، حسین، و اسدیملکجهان، فرزانه (1400). مطالعه تطبیقی هویت شهر در معماری و عکاسی دوره پهلوی اول. دوفصلنامه فضای زیست، 1(1)، 139-157.
14.هلاله، علی، و همتی، محمدمهدی (1392). بررسی تاثیر فرهنگ برمعماری دوره پهلوی اول در اهواز. اولین کنفرانس ملی معماری و شهرسازی، قزوین، 1-12.
15.Borden, I. (2012). Meaning of built environment in Contextual architecture.India. higher Education press Journal. 24(3): 20-31.
16.Tang, H.N., & Tareef, H.K. (2012). Revisiting Strategies to Enhance Social Interaction in Urban Public Spaces in the Context of Malaysia. British Journal of Arts and Social Sciences. 6(2), 198-212.
نشريه علمي اندیشههای نو در علومجغرافیایی، دوره1، شماره1، پاییز1402، صفحات1-20
واحد ماهشهر |
تاريخ دريافت: 7/6/1402 | تاريخ پذيرش نهايي: 19/07/1402 |
واکاوی عوامل فرهنگی وهویتی
در شهرسازی و معماری دوره پهلوی
(مطالعه موردی:شهر اهواز)
احمدرضا کابلی
استادیار گروه معماری، واحد ماهشهر، دانشگاه آزاداسلامی، ماهشهر، ایران
چکیده
فرهنگ یک مرزو بوم بر روی شهرسازی و معماری آن بسیار تاثیرگذار بوده و با محفوظ داشتن عوامل بنیادی، فرهنگي و هنری در بناها یک اثربخشی ویژهای به جا میگذارد. غربگرایی در شهرسازی و معماری دوره پهلوی مشهود است تاجاییکه تحولات زیادی در فرم پلانها درایندوره شاهدهستیم. روش اين پژوهش، از نظر هدف کاربردي و بر اساس روش تحقیق پیمایشی با تاکید بر پرسشنامه می باشد. هدف اصلی تحقیق ارزیابی ارتباط عوامل فرهنگی (نما و پلان) در شهرسازی و معماری در شهر اهواز و به طور متمرکز بر روی سه بنا از بناهای مهم ساخته شده دوره پهلوی از جمله بنای دانشکده سه گوش، ساختمان سیلو و هتل قو با معماری عصر مدرنسیم اروپایی می باشد. داده های تحقیق براساس پرسشنامه گردآوری و برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ استفاده شده است. تعداد و نوع نمونه گیری از طریق روش گلوله برفی(41 نفر از کارشناسان خبره) بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS وآزمون های کلموگروف – اسمیرنوف و علامت انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد، بر اساس آزمون کلموگروف – اسمیرنوف مقدار سطح معناداری آزمون در تمامی موارد کمتر از 05/0 شده است. بنابراین فرض نرمال بودن دادهها رد شده است. همچنین براساس آزمون علامت میزان ارتباط شاخص نما با مقدار 739/1 و سطح معناداری 082/0 وشاخص پلان با مقدار 562/1 و سطح معناداری 118/0 در سه بنای مورد مطالعه معنادار نبوده و استفاده از هر دو شاخص (نما و پلان) در معماری دوره پهلوی نسبت به معماری مدرنیسم اروپایی یک اندازه بوده است.
کلمات کلیدی: فرهنگ و هویت، شهرسازی، معماری، دوره پهلوی، شهراهواز
مقدمه
آغاز دوره پهلوی، آغاز تغییرات سریع است، این تحولات تقریباً در همهی زمینهها ایجاد گردید. دوره پهلوی اول، تلاش تأملانگیزی است از کشوری که سعی دارد با میل به مدرنیتهای که از دوره صفوی و قاجار به ارث آورده کنار بیاید و وارد دوران جدیدی همسو با جریان فرهنگی جهانی شود. اندیشمندان و معمارانی که در کنار قدرت حاکم در شرایط جدید سعی در ایران نوینی دارند که همسو با اندیشه جهانی گام بردارد و از سویی میل به حفظ هویت و گاهی حس نوستالژی و ملیگرایی گریبانشان را رها نمیکند. همین شرایط ویژه، سبب ایجاد معماری خاصی با موضوعیت تقابل سنت و مدرنیته در آن دوران و نمود آن در بستر و فرهنگ شد(اکبری و همکاران، 1396: 325). به همین سبب، بررسی و مطالعات این دوره از اهمیت فراوانی در تاریخ معماری ایران برخوردار است؛ زیرا معماری این دوران به علت چند گانگی، صلابت و اصالت گذشته خود را از دست داده است و با احداث ساختمان های متعدد، با سبک های مختلفی روبه رو می شویم که هماهنگی لازم را با یکدیگر ندارند و هر کدام به دوره یا سبک خاصی یا ترکیبی از سبک ها و دوره ها اشاره دارند. در واقع می توان معماری این دوره را ترکیبی از مکاتب مختلف فکری دانست که از اواخر دوره قاجاریه آغاز شده و در دوره پهلوی ادامه یافته است. مکاتب و گرایش های سیاسی مذکور تاثیر بسزایی در شکل گیری معماری این دوران داشتند که باعث بوجود آمدن سه جریان متفاوت در معماری و شهرسازی این دوره شدند. معمارانی که در این دوره به طراحی بناها می پرداختند از جمله؛ معماران سنتی، معماران تحصیل کرده در غرب و معماران غیر ایرانی مقیم ایران بوده اند. از طرفی حکومت پهلوی به دو دوره اول و دوم تقسیم می شود که هر یک از آنها دارای تفاوت هایی در زمینه ها مختلفی هستند(بابایی و خاک زند، 1397: 172). اهمیت بناهای این دوران و تأثیر این ساختمانها بر معماری امروز که در بسیاری از شهرهای کشور همچنان برجایمانده و بخش مهمی از بناهای امروزی را تشکیل میدهند، موضوعی است مهم در ادبیات معماری عصر حاضر. یکی از این شهرها؛ کلانشهر اهواز است که با مرکزیت یک اتفاق، در قرن حاضر با کشف چاههای نفت و استقرار مراکز تولیدی متفاوت، تغییرات کالبدی چشمگیری در آن به وجود آمد که به گسترش و توسعه شهر انجامید. به ناگاه جامعهای کاملاً سنتی که بخش عمده آن را عشایر تشکیل میداد، به واسطه کشف نفت و حضور انگلیسیها در این منطقه، با آخرین دستاوردهای علمی، فنی و ساختمانی غرب مواجه شد و در مسیر نوگرایی قرار گرفت که در نهایت و در طول زمان باعث تشکیل طبقهای جدید با هویتی جدید شد. شهر اهواز با شرایط خاص تاریخی در این دوران پستی بلندیهای بسیاری دیده است و شهری نو از لحاظ ساختار فرهنگی و معماری می باشد. در این پژوهش هدف محقق، ارزیابی عوامل فرهنگی در شهرسازی دوره پهلوی در شهر اهواز و به طور متمرکز بر روی سه بنا از بناهای مهم ساخته شده این دوره از جمله بنای دانشکده سه گوش، ساختمان سیلو و هتل قو با معماری عصر مدرنسیم اروپایی است. دو فرضیه مهم در این پژوهش مطرح شده است که عبارتند از:
· به نظر میرسد شاخص نما در سه بنای مورد مطالعه به عنوان یک عامل فرهنگی در معماری عصر پهلوی با معماری مدرنیسم اروپاییارتباطی ندارد.
· به نظر میرسد شاخص پلان در سه بنای مورد مطالعه به عنوان یک عامل فرهنگی در معماری عصر پهلوی با معماری مدرنیسم اروپایی ارتباط دارد.
پیشینه پژوهش
در ادامه، به معرفی پیشینهی معماری و شهرسازی دوره پهلوی و زمینهگرایی پرداخته میشود. در کشور ایران و سایر کشورها در سال هاي اخیر مقالات و پژوهشهای زیادي در مجلات علمی در این زمینه منتشر شده است که در این خصوص میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
- مولائی وهمکاران(1400) در مقالهای باعنوان مطالعه تطبیقی هویت شهر در معماری و عکاسی دوره پهلوی اول پرداخته است. رابطه میان معمار، اثر معماری و مخاطب، روند شکلگیری و درک هویت را آشکار میسازد. این جریان تابع زمان، مکان و فرهنگ بوده، از شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی جامعه تاثیر پذیرفته است. هویت یا معنای یک اثر، منوط به تصویری است که از آن اثر در ذهن مخاطب نقش میبندد. فضاهای شهری وبناهای معماری به عکاسان کمک میکنند تا از طریق فضاسازی به ایجاد هویت و خلق مکان بپردارند و موقعیت فرهنگی، تاریخی، اجتماعی زمان خود را ثبت کنند.
- کامیشیرازی وهمکاران (1396) درمقالهای با عنوان نقش گروههای اجتماعی- فرهنگی در شکلگیری کویهای مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران پرداخته است. تحولات دوره پهلوی دوم و ویژگیهای فرهنگی معیشتی ساکنان کویهای مسکونی بر معماری خانهها تأثیر گذاشته است. در مسکن گروههای پایین با درآمد کم، برنامههای دولتی و توان مالی اندک ساکنان باعث بروز سادگی در شکلگیری فضاهای مسکونی و کاهش کمیت و کیفیت شاخصهای اجتماعی- فرهنگی مسکن شده است. در مسکن گروههای متوسط و مرفه تحول در طرح خانهها به صورت دوبلکس نمایانگر تمایز اجتماعی این گروه بوده و شاخصهای کمی و کیفی مسکن افزایش یافته است.
- اکبری و همکاران(1396) درمقالهای تحت عنوان تبیین روشهای طراحی زمینهگرایی و منطقهگرایی در معماری ایران به بررسي بناهای ارزشمند دوره پهلوی در تهران با دیدگاه معماری زمینه گرایی و منطقه گرایی پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که روشهای طراحی زمینهگرایی و منطقهگرایی متفاوت ازیکدیگر عمل میکنند به این صورت که زمینهگرایی در مقیاس کوچکتر نسبت به سایت و همسایگیهای آن و منطقه گرایی در مقیاس بزرگتر و در حد ملی و منطقهای میباشد.
- بابایی وخاکزند(1397) در مقالهای با عنوان زمینهگرایی در آثار معماران غیر ایرانی در دوره پهلوی اول(مدرسه البرز و ایرانشهر)پرداخته است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است هر دو نمونه از منظر شباهتهای سبکی و ظاهری به مواردی همچون استفاده از مصالح، تزیینات و اشارات تاریخی توجه داشته اند؛ اما بخش عمده ای از نظام ارزشها که زیرساخت زمینه های فرهنگی، اجتماعی و عملکردی بناهای آموزشی را تشکیل می دهند و نقش مهمی درشیوه ها و اهداف آموزشی دارند نادیده گرفته شده است. این بی توجهی در خصوص مدرسۀ البرز بیشتر مشهود است؛ زیرا با توجه به قرارگیری آن در پایتخت، تحت تاثیر نظام های حکومتی و همچنین ناسیونالیسم تجددگرا قرار گرفته است که به نوعی تحت نفوذ اندیشه های غرب است. اما مدرسۀ ایرانشهر علاوه بر شباهت های ظاهری به معماری ایرانی، تلاش کرده است تا شیوه های آموزش ایرانی و به کارگیری فضای باز را نیز در نظر بگیرد.
- بهمنی و همکاران(1395) در مقالهای با عنوان بررسی شناخت عوامل زمینه گرا در کالبد خانه ها و بافت کهن سنندج پرداخته است. با توجه به معماری بومی خانه های سنندج می توان بوسیله مؤلفّه های زمینه گرایی به بازتولید و احیای اصول و معیارهای خانه های آن دست یافت، همچنین در دوره معاصر ارائه معماری در بافت قدیم مبتنی بر ارزش های مناطقی از شهر سنندج امکان پذیر است. یافته های این پژوهش حاکی از عوامل زمینه گرا در زمینه طبقات، پلان، جهت باد، جهت و فرم پلان، نورگیرها و غیره در کالبد خانه های سنندج حکایت دارد.
- کوچک خوشنویس و پورابراهیم(1393) در مقالهای با عنوان نقش معماری زمینه گرا در حفظ و انتقال هویت معماری بومی میپردازد. این مقاله نشان میدهد که نگرش صحیح در همساز نمودن بناها با هویت فرهنگی، آداب و رسوم، دین، طبیعت و اقلیم یک سرزمین خاص در جهت حفظ ارزش هاي تاریخی، محیط زیست و استفاده بهینه از منابع، مبین هویت معماري بومی آن منطقه بوده و می تواند از اصلی ترین مولفه هاي هدایت زمینه گرایی باشد. همچنین نقش نگرش زمینه گرایی در حفظ انتقال و ارتقاء معماري بومی تاثیر زیادی دارد.
- هلاله وهمتی(1392) در مقاله ای باعنوان بررسی تاثیرفرهنگ برمعماری دوره پهلوی اول در اهواز پرداخته است. گذر از سنت به مدرنیته در این دوره بسیار مشهود است. بویژه اینکه معماری این دوره در شههر اهواز به طراحی فضاهای مدرن، استفاده از مصالح جدید، معماری همسو با شکل تجددخواهانه حاکم، ورود معماران خارجی در طراحی ها و آموزش معماری و... را می توان نام برد.
- تانگ و تاریف11(2012)در تحقیقی با عنوان بررسی استراتژی های معماری زمینه گرا برای تقویت تعامل اجتماعی در جامعه شهر مالزی پرداخته است. نتایج آن نشان میدهد، شرط اصلی بروز فعالیتهای جمعی چه به صورت فعال و چه به صورت منفعل، وجود شرایط محیطی مناسب و حضور دیگر افرادی است که جهت انجام فعالیت های اختیاری و ضروری به فضاهای مختلف شهری مراجعه نموده اند.
- بوردن2(2012) در تحقیقی با عنوان معنی محیط ساخته شده در معماری زمینه گرا در کشور هندوستان ارتباط بين محيط و سازمان دهی محیط مصنوع را بررسی کرده است. نتایج وی نشان می دهد مردم در مجموعه های کالبدی متفاوت، رفتاری متناسب را که توسط فرهنگ تعریف نشده بروز می دهند. باید این زبان را فهمید و آن را مبنایی برای ایجاد اشکال در محیط شهری قرار داد.
مبانی نظری
معماري هر جامعه به عنوان یک پدیده اجتماعي در تعاملی نزدیک با فرهنگ آن است. همانگونه که فرهنگ در شکلگیری معماری یک جامعه نقش عمدهای ایفا میکند، معماری نیز همواره در مقام فرهنگ سازی حضور داشته و این ارتباط را کامل میکند و آینهای است از اندیشههای انسان در رابطه با فضا، زیباییشناسی و فرهنگ(علی محمدی و عبداللهی،1397: 50). هر بنایی به عنوان جزئی از فرهنگ معماری وظیفه عینیت بخشیدن یک اندیشه ذهنی را از طریق فرم ظاهری خود دارد که نمودی است برای سنجش فرهنگ(ستوده و کریمی،1395: 6). اگر حضور معماري در زندگي و مسائل یک عصر کمرنگ شود، این فقر حضور به زبان و فرهنگ هم منتقل میشود، زیرا مردم هر عصر به زبان خاصی که در آن دوره صحبت میکنند معماری آن عصر را میفهمند(مکملی،1390: 13). درک فضا در هر فرهنگ با فرهنگ دیگر متفاوت است. تغییرات فرهنگی مستقیماً بر معماری و شکل بناهای یک منطقه تأثیر میگذارند.گاهی این تغییرات پیوسته و در زمان طولانی شکل میگیرند و گاهی سرعت زیاد تغییرات اجتماعی سبب یک رویداد خاص تاریخی یا فرهنگی موجب شکافهایی میشود که به چشم میآید. نوع زندگی افراد در یک جامعه، خود به خود محیط زندگی آنها را هم تحت تأثیر میگذارد و بالعکس. معماری به خودی خود یک ساختمان نیست، هرچند به خودی خود، یکی از مظاهر نمایان تمدن است. اما یک ساختمان به خودی خود در عین حال، یک پدیده ملی و فرهنگی نیز است. اگر معماری را به عنوان یک اثر هنری نگاه کنیم و انسان را خالق اثر هنری در نظر بگیریم از آن جهت که انسان مدعی است که میتواند حقیقت هستی را کشف کند و آن را در اثر هنری متجلی سازد و به بیان آورد و اثر هنری فهم انسان و تجلی حقیقت کشف شده از سوی اوست، میتوان به بحث اثر فرهنگ در معماری پرداخت(پویا و همکاران،1394: 4). هویت و معماری دو مقوله جدایی ناپذیر و تاثیرگذار و متاثر از یکدیگرند. مباحث مرتبط با هویت بیشتر در مباحث جامعه شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. در عرصه معماری بحث از هویت، تقلید از آثار گذشته را به ذهن متبادر می کند در حالی که هویت با تقلید از گذشته متفاوت است چرا که در بهره گیری از آثار گذشته اگر اشکال و فرم ها به طور خلاصه و جسد گذشته تکرار شوند نامی جز واپسگرایی را نخواهند یافت. مفهوم هویت معماری ارتباط تنگاتنگی با اصالت معماری دارد(باسیتی و همکاران،1396: 59).
معماری مدرنیسم اروپایی
معماری مدرن در اروپا با ظهور مكتبی به نام نهضت هنر نو4 شروع شد. اين نهضت نام سبكی در اروپا بود كه برای طراحی پارچه يا طراحی مبلمان مورد استفاده بود. اين سبك در سال1890 در معماری آغاز و تا1910 ادامه داشت. پيروان اين مكتب در اروپا براي اولين بار بينش جديدی را در معماری پايه ريزی كردند كه به جای الهام از گذشته توجه به آينده، تكنولوژی و ابداعات جديد داشت. آنها از فولاد، چدن و بتن استفاده می كردند ولي در نما برای تزيينات از فرم های طبيعی و گياهی استفاده می كردند. اصول فكری اين سبك را می توان در انتقاد شديد از مكتب های تقليدی، جدايی از گذشته، ابداع فرم های جديد، هنر مناسب زمان، استفاده از توليدات مدرن (فلز) براي اسكلت و تزيينات، استفاده از فرم های طبيعی اشاره کرد. از معماران مهم اين سبك می توان به پيتر بهرنس5 در آلمان، آگوست پره6 در فرانسه، آدولفلوس3در اتريش اشاره كرد كه از پيشگامان معماری مدرن در اروپا بودند. آگوست پره برای اولين بار از بتن مصلح به عنوان يك مصالح مدرن استفاده كرد(باسیتی و همکاران، 1397: 67).
معماری دوره پهلوی
ساختار قدرت جدید در این دوره به موفقیتی شایان توجه دست یافت و با ارائه یک معماری برونگرایی شهری به سرعت فرهنگ برونگرایی را پیاده کرد. حکومت با استفاده از شهرسازی نوخواسته و در یک کمیت فراوان و در واقع با ارائه مصداق های شهرسازی توانست برونگرایی، برگرفتن حجاب، نمایش بی نقاب و عرض اندام را تعریف کند و دیوارهای کج و معوج و ناهنجار گذشته زمینه مناسبی را برای جانشینی ساختمان هایی که با عظمت و پرجلوه تعریف میشدند، فراهم سازد. خیابان های عریض و کوچههای صاف همچون آن که خود را در معرض نمایش میگذاشت به معماری گذشته فرصت عرض اندام داد. در این دوره پنجرهها یکی پس از دیگری به روی کوچهها و خیابان های جدید الاحداث گشوده میشوند. دیوارهای حیاط ها کوتاه تر و شکیل تر میشوند. خیابان های پهن و کوچههای نوخاسته، میدان دید کافی در اختیار بینندگان رهگذر میگذارند و صاحبان بناها ناگزیرند به حکم ضرورت و آبرو در عرضه آنچه که به نمایش میگذارند سلیقه بیشتری به خرج بدهند و سلیقه دیگران را نیز در نظر بگیرند.نحوهی این تأثیرپذیری یا سرعت تحول در هر دوره متمایز و بسته به شرایط متفاوت بوده است. در دورهی پهلوی اول، آمیختگی سبکی حاصل از تلفیق و یا تأثیرپذیری، خود منجر به نوعی معماری سبک شاخص میشود. شاخصههای حاصل از تأثیرپذیری معماری غرب و مکتب مدرن در دورهی پهلوی علاوه بر اینکه حرکتی شتابان و عجولانه دارد، از تنوع و تعدد سبکی برخوردار است. ضمن اینکه این تأثیر و تحول کاملاً مشهود و آغاز گسسته شدن کامل از گذشته است(کیانی،1396: 132).
مواد وروش تحقیق
روش شناسی اين پژوهش، از نظر هدف کاربردي است و بر اساس روش تحقیق پیمایشی با تاکید بر پرسشنامه استفاده شده است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و پیمایش بوده است که هر دو به طور مستقل مورد توجه قرار گرفته است. در اين پژوهش ابتدا به روش کتابخانهای به تبيين مسئله پرداخته و سوابقي از تحقيقات و روشهای انجام تحقيقات، در نقاط مختلف ايران و جهان بررسی شده است. بخش تحلیلی پژوهش به روش پیمایشی به صورت ابزار پرسشنامه از دیدگاه 41 نفر ازکارشناسان ذیفن و متخصص با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. همچنین جهت تعيين اعتبارپرسشنامه، با بهره گيري از روش دلفي از نظر تعدادي از متخصصان و اساتيد دانشگاه استفاده شده و با کسب نظرات افراد ياد شده، اصلاحات لازم در سوالات پرسشنامه به عمل آمد و بدين ترتيب اطمينان حاصل گرديد که پرسشنامه همان متغيرهاي مورد نظر پژوهش را مي سنجند. براي محاسبه پايايي از ضريب آلفاي کرونباخ استفاده شده ومقدار آن حدود 7/0 برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. اطلاعات جمعآوری شده از پرسشنامه در نرم افزار SPSS جهت پردازش و تحلیل، آماده سازی شده به وسیله یک پرسش نامه چند معیاری بر مبنای طیف 5 درجه ای لیکرت از نمونه آماری خواسته شد که به ارزشیابی شاخص و مولفه ها و میزان رضایت آنها براساس ارزش های خیلی زیاد تا خیلی کم بپردازند.سپس به منظور بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از آزمون علامت، استفاده شده است.
معرفی محدوده مورد مطالعه
شهراهواز، مرکز شهرستان اهواز و استان خوزستان است که از نظر جغرافیایی بین 20 درجه و 55 دقیقة طول شرقی تا 95 درجه و19 دقیقة عرض شمالی قرار گرفته است. این شهر، با مساحت449 کیلومتر مربع، دوّمین شهر وسیع ایران پس از تهران است. شهراهواز از شمال به شهرهای شوشتر، دزفول و شوش از شرق به شهرستان رامهرمز از غرب به شهر حمیدیه و دشت آزادگان و از جنوب به شهرهای شادگان، بندر ماهشهر، خرمشهر و آبادان محدود می گردد. وسعت آن در محدوده قانونی شهری 444 کیلومتر مربع است. این شهر دارای 8 منطقه شهرداری می باشد(شکل1). بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 جمعیت این کلانشهر 1303000 نفر برآورد شده است. در ارتباط با ویژگی سه اثر مورد ارزیابی در این پژوهش به اختصار می توان به مواردی اشاره کرد. از جمله؛ ساختمان دانشکده سهگوش ساختمان سه گوش اهـواز توسط آندره گُـدار17معمار فرانسوی در سال ۱۳۰۸ ساخته شد. معماری با شکوه این ساختمان الهام گرفته از دوره ساسانی است که همراه با آجرکاری ها و کاشی کاری های دوره اسلامی ساخته شده است. علاوه بر شکل مثلثی این ساختمان، معماری مدرن و شکل هلالی بلند پنجره ها و آجرکاری، کاشی کاری های فیروزه ای از جمله اصلی ترین مشخصه های نمای بیرونی این بنا است که الهام گرفته از معماری سنتی کشورمان است. موقعیت این ساختمان در حال حاضر جنب میدان مولوی نرسیده به پل سلمان فارسی و در حوزه منطقه 2 شهری اهواز قرار گرفته است(شکل2). ساختمان سیلوی اهواز در سال 1315 شمسی طراحی و احداث ساختمان آن در سال 1317 شمسی آغاز شد و عملیات اجرایی آن در سال 1319 به پایان رسید. مصالح این سازه از دیوارهای پیشساخته بتنی مسلح ساخته شده و جنس دربها و پنجره نیز چوبی است؛ ضمن این که چندین ساختمان مستطیل شکل اداری و صنعتی به صورت متصل و یا جدا از بنا در محوطه سیلو قراردارد و جزو مجموعه سیلوی بزرگ اهواز محسوب میشوند. سیلوی اهواز با ظرفیت 3200 تن دومین سیلوی کشور بعد از سیلوی تهران محسوب میشود. موقعیت این ساختمان در حال حاضر در کنار ساحل غربی رودخانه کارون و در حوزه منطقه 2 شهری اهواز قرار گرفته است(شکل3). ساخت ساختمان هتل قو اهواز از اوایل دوره قاجار آغاز شد اما کار بنای آن اوایل دوره پهلوی اول به پایان رسید. کف محوطه این بنا آجر فرش بوده است. دیوارهای عمارت از آجر ساخته شده و نقش برجسته های بسیار زیبا و شکیل در آن دیده می شود. حوض آب با کاشی کاری های فیروزه ای، زیردرختان بلند کهنسال در کنار آجر فرش کف عمارت، نمایی منحصر به فرد بوجود می آورده است. از این ویژگیها که بگذریم گچ بری های هنرمندانه روی دیوارها و نمای متشکل از چوب و سیمان و سنگ در کنار مجسمه آناهیتا یکی از خاص ترین چشم اندازها را ایجاد کرده است. متاسفانه این بنا در حال حاضر مخروبه شده است(تقی زاده،1384: 151). موقعیت این بنا در حال حاضر در خیابان سلمان فارسی، خیابان خسروی و در حوزه منطقه یک شهری اهواز قرار گرفته است (شکل4).
شکل1: موقعیت جغرافیایی شهراهواز
مآخذ نگارنده،1399
شکل2: ساختمان دانشکده سه گوش مآخذ نگارنده،1399
|
شکل3: ساختمان سیلو مآخذ نگارنده،1399
|
شکل4: ساختمان هتل قو مآخذ نگارنده،1399
|
بحث و یافتههای پژوهش
یافته های توصیفی
براساس جدول1، یافته های توصیفی به شرح ذیل می باشد. 4/63 درصد پاسخ دهندگان مرد و 6/36 درصد زن می باشند. 4/63 درصد آنها متاهل و4/24 مجرد و 2/12 درصد بی پاسخ بوده اند. از نظر وضعیت سنی پاسخ دهندگان، 3/7 درصد کمتر از 30 سال، 5/41 درصد بین 31 تا 43 سال، 9/43 درصد بین 44 تا 56 سال و 3/7 درصد بالای57 سال بوده اند. به لحاظ تحصیلات2/12درصد آنها در مقطع کارشناسی، 8/9 درصد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد، 39 درصد دانشجوی دکترای و 39 درصد آنها دکترای تخصصی داشته اند. از نظر موقعیت شغلی 6/75 درصد پاسخ دهندگان عضو هیئت علمی دانشگاه، 9/4 درصد دانشجو، 9/4 درصد کارمند دولت، 6/14 درصد شغل آزاد داشته اند. همچنین100 درصد رشته تحصیلی جامعه آماری، معماری بوده است.
جدول 1-فراوانی پاسخ به سوالات توصیفی
| وضعیت تاهل | جنسیت | وضعیت سنی | سطح تحصیلات | وضعیت شغلی | |||||||||||||||||
گزینه | متاهل | مجرد | بی پاسخ | مرد | زن | 31- | 43-31 | 56-44 | 57+ | کارشناسی | کارشناسی ارشد | دانشجوی دکترا | دکترای تخصصی | هیئت علمی | دانشجو | کارمند دولت | آزاد | |||||
فراوانی | 26 | 10 | 5 | 26 | 15 | 3 | 17 | 18 | 3 | 5 | 4 | 16 | 16 | 31 | 2 | 2 | 6 |
مآخذ: یافتههای پژوهش، 1399
در این پژوهش سعی شده است میزان ارتباط عوامل فرهنگی در معماری سه بنای دانشکده سه گوش و ساختمان سیلو و هتل قو که در دوره پهلوی در شهر اهواز ساخته شده اند با معماری مدرنیسم اروپایی مورد ارزیابی قرار گیرد. برای پاسخ به سوالات تحقیق با توجه به بررسی و مطالعات انجام شده و جمع بندی نظرات کارشناسان و متخصصین ذیفن(اعضای هیئت علمی گروه معماری، دانشجویان دکترای معماری و مهندسین معماری) از دو شاخص و برای هر شاخص 6 متغیر استفاده گردید. همچنین معیار انتخاب شاخصها و متغیرها از منظر عینی و قابل لمس بوده است (جدول2).
جدول 2- شاخصها و متغیرهای مورد ارزیابی در پژوهش
شاخص | متغیر |
نما | 1. میزان ارتباط استفاده از مواد و مصالح بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.2. میزان ارتباط استفاده از کاشی و آجرچینی جهت تزیین بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.3. میزان ارتباط رواق یا ایوان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.4. میزان ارتباط درونگرایی و استفاده از پنجره درسمت رو به حیاط در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.5. میزان ارتباط استفاده از تزئینات سنتی از جمله استفاده از گره چینی، مقرنس و شمسه....بر روی بدنه نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.6.ارتباط نما بناهای خشتی و ساده یا بعضاً بینشان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی |
پلان | 1. میزان ارتباط از نظر تمهیدات اقلیمی جهت استفاده از فضاها در فصول سرما و گرما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.2. میزان ارتبط از نظر استفاده از پلان سنتی و بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.3. میزان ارتباط از نظر استفاده از ورودی شاخص و دعوت کنندگی به سبک معماری سنتی عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.4. میزان ارتباط از نظر پیش ورودی و تقسیم بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.5. میزان ارتباط از نظر جهت گیری اقلیمی ساختمان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی.6. میزان ارتباط از نظر درون گرایی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی |
مآخذ: نگارنده،1399
یافتههای استنباطی
ابتدا به منظور بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف استفاده شد و سپس به منظور بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از آزمون علامت، بهره گرفته شده است. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع دادههای و مؤلفههای آنها از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف استفاده شد. فرض صفر به این صورت انتخاب شده است که دادهها نرمال باشند. سطح آزمون 5 درصد در نظر گرفته شده است. نتایج تحلیل آزمون در جداول شماره 3و4 نشان داده شده است.
جدول 3- نتایج آزمون کلموگروف – اسمیرنوف برای متغیر نما در مکانهای مختلف
نام اثر | آماره کلموگروف اسمیرنوف Z | سطح معناداری |
بنای دانشکده سه گوش | 390/0 | 0001/0 |
ساختمان سیلو | 317/0 | 0001/0 |
هتل قو | 308/0 | 0001/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
جدول 4-تایج آزمون کلموگروف – اسمیرنوف برای متغیر پلان در مکانهای مختلف
نام اثر | آماره کلموگروف اسمیرنوف Z | سطح معناداری |
بنای دانشکده سه گوش | 343/0 | 0001/0 |
ساختمان سیلو | 305/0 | 0001/0 |
هتل قو | 381/0 | 0001/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به نتایج بدست آمده در جدول3و4، مشاهده میشود که مقدار سطح معناداری آزمون در تمامی موارد کمتر از 05/0 شده است. بنابراین فرض نرمال بودن دادهها رد شده و جهت آزمون فرضیهها از آزمون های ناپارامتریک استفاده شده است. به منظور بررسی میزان رابطه شاخصهای نما و پلان سه بنای مورد مطالعه در دوره پهلوی با معماری مدرنیسم از آزمون ناپارامتری علامت یا نشانه استفاده شده است که نتایج آن در جداول ذیل آورده شده است.
جدول 5- نتایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص نما در هتل قو
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط استفاده از مواد و مصالح بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 83/2 | 62/0 | 698/1 | 090/0 |
میزان ارتباط نمای بناها خشتی و ساده یا بعضا بینشان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 29/3 | 95/0 | 229/2 | 026/0 |
میزان ارتباط رواق یا ایوان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 71/3 | 50/1 | 167/2 | 030/0 |
میزان ارتباط درونگرایی و استفاده از پنجره درسمت رو به حیاط در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 78/3 | 45/1 | 366/2 | 018/0 |
میزان ارتباط استفاده از تزئینات سنتی از جمله استفاده از گره چینی، مقرنس و شمسه....بر روی بدنه نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 22/3 | 15/1 | 229/2 | 026/0 |
میزان ارتباط استفاده از کاشی و آجرچینی جهت تزیین بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 71/2 | 81/0 | 244/2 | 025/0 |
میزان ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 25/3 | 99/0 | 055/2 | 040/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به دادههای جدول5، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در هتل قو برابر 25/3 و بیشتر از متوسط شده است از سویی دیگر مقدارسطح معناداری آزمون کمتر از 05/0 شده است بنابراین آزمون معنادار بوده و میتوان نتیجه گرفت که استفاده از شاخص نما در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی در هتل قو بیشتر به کار برده شده است. بیشترین میزان ارتباط در درونگرایی و استفاده از پنجره درسمت رو به حیاط بوده است.
جدول 6- تایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص پلان در هتل قو
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط از نظر درون گرایی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 27/3 | 04/1 | 569/1 | 117/0 |
میزان ارتباط از نظر استفاده از پلان سنتی و بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 41/3 | 89/0 | 722/2 | 006/0 |
میزان ارتباط از نظر استفاده از ورودی شاخص و دعوت کنندگی به سبک معماری سنتی عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 95/2 | 63/0 | 500/0 | 617/0 |
میزان ارتباط از نظر پیش ورودی و تقسیم بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 44/3 | 86/0 | 920/2 | 004/0 |
میزان ارتباط از نظر جهت گیری اقلیمی ساختمان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 73/2 | 67/0 | 309/2 | 021/0 |
میزان ارتباط از نظر تمهیدات اقلیمی جهت استفاده از فضاها در فصول سرما و گرما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 73/2 | 70/0 | 296/2 | 022/0 |
میزان ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 08/3 | 69/0 | 846/0 | 397/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به دادههای جدول6، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در هتل قو برابر 08/3 و نزدیک متوسط شده است از سویی دیگر مقدار سطح معناداری آزمون بیشتر از 05/0 شده است بنابراین آزمون معنادار نبوده و میتوان نتیجه گرفت که استفاده از شاخص پلان در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی در هتل قو به یک اندازه متوسط به کار برده شده است.
جدول 7- نتایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص نما در ساختمان سیلو
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط استفاده از مواد و مصالح بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 43/3 | 93/0 | 005/3 | 003/0 |
میزان ارتباط نمای بناها خشتی و ساده یا بعضا بینشان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 55/3 | 84/0 | 592/3 | 000/0 |
میزان ارتباط رواق یا ایوان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 05/3 | 63/0 | 486/0 | 627/0 |
میزان ارتباط درونگرایی و استفاده از پنجره درسمت رو به حیاط در عصر پهلوی با مدرنیسم اروپایی | 59/3 | 81/0 | 234/4 | 00/0 |
میزان ارتباط استفاده از تزئینات سنتی از جمله استفاده از گره چینی، مقرنس و شمسه....بر روی بدنه نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 05/4 | 27/1 | 133/3 | 002/0 |
میزان ارتباط استفاده از کاشی و آجرچینی جهت تزیین بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 03/4 | 24/1 | 233/3 | 001/0 |
میزان ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 60/3 | 86/0 | 429/3 | 000/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به دادههای جدول7، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سیلو 60/3 و بیشتر از متوسط شده است همچنین مقدار سطح معناداری آزمون علامت استفاده شده کمتر از 05/0 شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استفاده از شاخص نما در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سیلو بیشتر به کار برده شده است. بیشترین ارتباط در تفاده از تزئینات سنتی از جمله استفاده از گره چینی، مقرنس و شمسه....بر روی بدنه نما بوده است.
جدول 8- نتایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص پلان در ساختمان سیلو
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط از نظر درون گرایی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 49/3 | 72/0 | 726/3 | 000/0 |
میزان ارتباط از نظر استفاده از پلان سنتی و بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 54/3 | 82/0 | 592/3 | 000/0 |
میزان ارتباط از نظر استفاده از ورودی شاخص و دعوت کنندگی به سبک معماری سنتی عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 59/3 | 71/0 | 234/4 | 000/0 |
میزان ارتباط از نظر پیش ورودی و تقسیم بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 56/3 | 75/0 | 969/3 | 0000/0 |
میزان ارتباط از نظر جهت گیری اقلیمی ساختمان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 85/2 | 48/0 | 897/1 | 058/0 |
میزان ارتباط از نظر تمهیدات اقلیمی جهت استفاده از فضاها در فصول سرما و گرما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 90/2 | 55/0 | 155/1 | 248/0 |
میزان ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 32/3 | 60/0 | 915/2 | 004/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به دادههای جدول8، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سیلو 32/3 و بیشتر از متوسط شده است همچنین مقدار سطح معناداری آزمون علامت استفاده شده کمتر از 05/0 شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استفاده از شاخص پلان در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سیلو بیشتر به کار برده شده است.
جدول 9- نتایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص نما در بنای دانشکده سه گوش
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط استفاده از مواد و مصالح بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 73/2 | 71/0 | 299/2 | 022/0 |
میزان ارتباط نمای بناها خشتی و ساده یا بعضا بینشان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 85/2 | 53/0 | 732/1 | 083/0 |
میزان ارتباط رواق یا ایوان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 80/2 | 51/0 | 309/2 | 021/0 |
میزان ارتباط درونگرایی و استفاده از پنجره درسمت رو به حیاط در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 78/2 | 69/0 | 968/1 | 049/0 |
میزان ارتباط استفاده از تزئینات سنتی از جمله استفاده از گره چینی، مقرنس و شمسه....بر روی بدنه نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 60/2 | 74/0 | 961/2 | 003/0 |
میزان ارتباط استفاده از کاشی و آجرچینی جهت تزیین بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 05/2 | 59/0 | 291/5 | 000/0 |
میزان ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 63/2 | 55/0 | 548/4 | 000/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به دادههای جدول9، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سه گوش برابر 63/2 با انحراف معیار 55/0 شده است. از سوی دیگر مقدار آماره آزمون 548/4 و سطح معناداری آزمون کمتر از 05/0 شده است. بنابراین با توجه به اینکه میانگین ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سه گوش کمتر از متوسط شده است. میتوان نتیجه گرفت که استفاده از شاخص نما در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سه گوش کمتر به کار برده شده است.
جدول 10- نتایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص پلان بنای دانشکده سه گوش
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط از نظر درون گرایی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 75/2 | 70/0 | 15/2 | 031/0 |
میزان ارتباط از نظر استفاده از پلان سنتی و بومی در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 65/2 | 66/0 | 889/2 | 004/0 |
میزان ارتباط از نظر استفاده از ورودی شاخص و دعوت کنندگی به سبک معماری سنتی عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 75/2 | 49/0 | 887/2 | 004/0 |
میزان ارتباط از نظر پیش ورودی و تقسیم بنا در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 75/2 | 63/0 | 352/2 | 019/0 |
میزان ارتباط از نظر جهت گیری اقلیمی ساختمان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 23/2 | 57/0 | 089/5 | 000/0 |
میزان ارتباط از نظر تمهیدات اقلیمی جهت استفاده از فضاها در فصول سرما و گرما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 23/2 | 62/0 | 958/4 | 000/0 |
میزان ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 55/2 | 46/0 | 894/4 | 000/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به دادههای جدول10، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سه گوش برابر 55/2 با انحراف معیار 46/0 شده است. از سوی دیگر مقدار آماره آزمون 894/4 و سطح معناداری آزمون کمتر از 05/0 شده است. بنابراین با توجه به اینکه میانگین ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سه گوش کمتر از متوسط شده است. میتوان نتیجه گرفت که استفاده از شاخص نما در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی در ساختمان سه گوش کمتر به کار برده شده است. در ادامه یافته ها برای پاسخ به فرضیه یک پژوهش؛ به نظر می رسد شاخص نما در سه بنای مورد مطالعه به عنوان یک عامل فرهنگی و هویتی در معماری عصر پهلوی با معماری مدرنیسم اروپایی ارتباطی ندارد. به منظور پاسخ به فرضیه فوق از آزمون علامت استفاده شده است و نتایج آن در جدول11، آورده شده است.
جدول 11- نتایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص نما در سه بنای مورد مطالعه
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط شاخص نما در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 01/3 | 51/0 | 739/1 | 082/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به دادههای جدول11، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص نما در سه بنای مورد مطالعه برابر 01/3 و انحراف معیار برابر 51/0 شده است. از سوی دیگر مقدار آزمون برابر 739/1 و سطح معناداری آزمون برابر 082/0 شده است. حال با توجه به اینکه مقدار سطح معناداری آزمون بیشتر از 05/0 شده است میتوان نتیجه گرفت که آزمون معنادار نبوده و استفاده از شاخص نما در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی یک اندازه است. بنابراین فرضیه یک پژوهش "رد" می گردد. برای پاسخ به فرضیه دو پژوهش؛ به نظر می رسد شاخص پلان در سه بنای مورد مطالعه به عنوان یک عامل فرهنگی و هویتی در معماری عصر پهلوی با معماری مدرنیسم اروپایی ارتباط دارد. با استفاده از آزمون علامت و برا ساس جدول12، نتایج آن نشان داده شده است.
جدول 12- نتایج آزمون علامت جهت بررسی وضعیت شاخص پلان
متغیر | میانگین | انحراف معیار | آماره z | P |
میزان ارتباط شاخص پلان در عصر پهلوی با عصر مدرنیسم اروپایی | 89/2 | 42/0 | 562/1 | 118/0 |
مآخذ: محاسبات نگارنده، 1399
با توجه به نتایج آزمون علامت در جدول12، مشاهده میشود که میانگین میزان ارتباط شاخص پلان در سه بنای مورد مطالعه برابر 89/2 و انحراف معیار برابر 42/0 شده است. از سوی دیگر مقدار آزمون برابر 562/1 و سطح معناداری آزمون برابر 118/0 شده است. حال با توجه به اینکه مقدار سطح معناداری آزمون بیشتر از 05/0 شده است میتوان نتیجه گرفت که آزمون معنادار نبوده و استفاده از شاخص پلان در معماری عصر پهلوی نسبت به معماری عصر مدرنیسم اروپایی یک اندازه است. بنابراین فرضیه دو پژوهش "تایید" می گردد.
نتیجهگیری
زمینه گرایی به عنوان عاملی واسط بین معماری و زمینه، که می تواند دو مفهوم متضاد را با هم آشتی دهدکاربرد دارد. همچنین معماری یک مقوله ای فرهنگی است و بی ارتباط با گذشته نیست. آنچه یک معماری را برای ساکنین بیگانه میکند، خدشه دار شدن هویت فرهنگی و بومی آن است که طی سالیان متمادی شکل گرفته و به واسطه آن، مردم آن را متعلق به خود می دانند. تأثیرات فرهنگی مستقیماً بر معماری و هویت بناهای یک منطقه تأثیر میگذارد. اهواز شهری است که در دوره پهلوی اول ساختارهای اصلیاش شکل گرفته است. این معماری طی دو جریان درونی و بیرونی، نمودی از نقطهگذار فرهنگی جامعه ایرانی در دورهی پهلوی است. این شهر از سویی به معماری بومی نظر دارد و از سویی دیگر وارد جریان مدرنیته شده است. تاریخ پهلوی نقطهگذاری در تاریخ معاصر ایران است که تلاش داشته به شیوههای متفاوت شرایط سنتی را به شرایط مدرنی که در مشاهده با جهان پیشرفته معاصر مشاهده میکرد تغییر دهد. مقایسه نتایج ارزیابی در پژوهش حاضر بیانگر این است که پارامترهای فرهنگی و هویتی همیشه در روند ساخت و معماری بناها بهویژه بناهای تاریخی تاثیرگذار است. با توجه به مشکلاتی که در حال حاضر در معماری شاهد هستیم تشخیص و تحلیل ویژگیهای معماری سنتی هر منطقه و تاثیرات آن، میتواند اطلاعات مفیدی را در طراحی ما داشته باشد. در تاریخ ایران همواره معماری ایرانی به صرفه جویی در زمان، سرعت در ساخت و نتیجتاً مصالح بوم آورد توجه داشته است که این مصالح را جهت ایجاد شرایط مناسب زندگی با راه کارهای تجربی خود به کار گرفتهاند. این موارد ذکر شده با آنچه در معماری معاصر دیده میشود، دارای تناقض و فاصله میباشد و سبک خاصی را در دوران معاصر بهخصوص عصر حاضر نمی توان به آنها اختصاص داد. با توجه به اینکه در معماری موارد مربوط به اقلیم، طبیعت و بهکارگیری عوامل فرهنگی و هویتی جهت به خدمت گرفتن طبیعت و تعامل آن با معماری مورد بررسی قرار میگیرد از این رو بررسی این مولفهها که در معماری سنتی ایران تاثیرگذار بودهاند بسیار حائز اهمیت است. هدف اصلی تحقیق ارزیابی عوامل فرهنگی(نما و پلان) در شهرسازی در شهراهواز و به طور متمرکز بر روی سه بنا از بناهای مهم ساخته شده دوره پهلوی از جمله بنای دانشکده سه گوش، ساختمان سیلو و هتل قو با معماری عصر مدرنسیم اروپایی می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS وآزمون های کلموگروف – اسمیرنوف(KS) و علامت(Sing Test) انجام شده است. همچنین فرضیه های مطرح شده در این پژوهش بدین صورت است که؛ به نظر می رسد شاخص نما در سه بنای مورد مطالعه به عنوان یک عامل فرهنگی و هویتی در معماری عصر پهلوی با معماری مدرنیسم اروپایی ارتباطی ندارد. در فرضیه دوم؛ به نظر می رسد شاخص پلان در سه بنای مورد مطالعه به عنوان یک عامل فرهنگی و هویتی در معماری عصر پهلوی با معماری مدرنیسم اروپایی ارتباط دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد، بر اساس آزمون (KS) مقدار سطح معناداری آزمون در تمامی موارد کمتر از 05/0 شده است. بنابراین فرض نرمال بودن دادهها رد شده است. همچنین براساس آزمون علامت میزان ارتباط شاخص نما با مقدار 739/1 و سطح معناداری 082/0 وشاخص پلان با مقدار 562/1 و سطح معناداری 118/0 در سه بنای مورد مطالعه معنادار نبوده و استفاده از هر دو شاخص (نما و پلان) در معماری دوره پهلوی نسبت به معماری مدرنیسم اروپایی یک اندازه بوده است. در حقیقت این پژوهش نشانگر این موضوع است كه قابلیت تاثیرگذاری هر یك از پارامترهای فرهنگی در ساخت بناهای انتخابی پژوهش با توجه به ظرفیت و مکان جغرافیایی مورد مطالعه، متغیر می باشند. از سویی دیگر در ارزیابی شاخصها به نسبت پژوهشهای پیشین که کمتر مورد توجه واقع شده، این پژوهش بدانها به دید عمیق تری نگاه کرده است.
منابع ومآخذ
1.اکبری، علیاکبر، بذرافکن، کاوه، تهرانی، فرهاد، و سلطانزاده، حسین (1396). تبیین روشهای طراحی زمینهگرایی و منطقهگرایی در معماری ایران( نمونه مطالعاتی: اثرهای شاخص با دوره های زمانی متفاوت از معماری شهر تهران). فصلنامه مدیریت شهری، 48، 327-342.
2.بابایی، سعید، و خاکزند، مهدی (1397). زمینهگرایی در آثار معماران غیر ایرانی در دوره پهلوی اول(مدرسه البرز و ایرانشهر). دوفصلنامه مطالعات معماری ایرانی، 14، 190-171.
3.بایستی، شهرام، عامری، مهدی، و لشگری، ام لیلا (1397). رابطه سنت ومدرنیسم در شکلگیری بافت شهرها با تاکید بر ابعاد فرهنگی. فصلنامه مدیریت شهری، 51، 55-73.
4.بهمنی، المیرا، گودرزی، سروش، محمدمهدی و زارعی، محمدابراهیم (1395). بررسی شناخت عوامل زمینهگرا در کالبد خانهها و بافت کهن سنندج(با نگاهی بهویژگیهای عمارت وکیلالملک). فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، 7(26)، 55-69.
5.پویا، جعفر، مهدینژاد، جمالالدین، و کریمی، باقر (1394). نسبت و رابطه هویت فرهنگی و نقش آن در طراحی معماری. کنفرانس بینالمللی پژوهشهای نوین در عمران، معماری و شهرسازی، تهران، 1-16.
6.تقیزاده، محمد (1384). تاریخ اهواز از دوران باستان تا انقلاب اسلامی، انتشارات موسسه فرهنگی هنری بشیر علم و ادب، تهران. 287 صفحه.
7.خوشنویس، احمد، و پورابراهیم، امید (1393). نقش معماری زمینهگرا در حفظ و انتقال هویت معماری بومی. دومین همایش ملی معماری و توسعه شهری با رویکرد پدافند غیر عامل در معماری و شهرسازی، 1-13.
8.ستوده، حسامالدین، وکریمی، غلامعلی (1395). بررسیارتباط بین فرهنگ ومعماری بومی وتاثیر آن درارتقاء کیفیت طراحی. اولین کنفرانس سالانه پژوهش های معماری و شهرسازی و مدیریت شهری، تهران. 5-18.
9.علیمحمدی، غلامرضا، و عبدالهی، رکسانا (1397). تبیین مبانی نمود فرهنگ در معماری بومی ایران و ارتباط آن با ایجاد حس تعلق به مکان. فصلنامه مدیریت شهری، 50 : 33-46.
10.کامیشیرازی، سیدهمهسا، سلطانزاده، حسین، و حبیب، فرح (1396). نقش گروههای اجتماعی- فرهنگی در شکلگیری کویهای مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران. پژوهشهای انسان شناسی ایران، 7(2)، 25-49.
11.کیانی، مصطفی (1396). معماری دوره پهلوی: اندیشه ها، پیدایش و شکلگیری معماری دوره بیست ساله معاصر ایران. موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. تهران. 526 صفحه.
12.مکملی، نوید (1390). بازخوانی مفاهیمی از معماری و فرهنگ. همایش علوم و فنون معماری اسلامی، موسسه مطالعات تطبیقی معماری و شهرسازی ایران، تهران. 11-27.
13.مولائی، مریم، صفری، حسین، و اسدیملکجهان، فرزانه (1400). مطالعه تطبیقی هویت شهر در معماری و عکاسی دوره پهلوی اول. دوفصلنامه فضای زیست، 1(1)، 139-157.
14.هلاله، علی، و همتی، محمدمهدی (1392). بررسی تاثیر فرهنگ برمعماری دوره پهلوی اول در اهواز. اولین کنفرانس ملی معماری و شهرسازی، قزوین، 1-12.
15.Borden, I. (2012). Meaning of built environment in Contextual architecture.India. higher Education press Journal. 24(3): 20-31.
16.Tang, H.N., & Tareef, H.K. (2012). Revisiting Strategies to Enhance Social Interaction in Urban Public Spaces in the Context of Malaysia. British Journal of Arts and Social Sciences. 6(2), 198-212.
[1] 1-Tang and Tareef
2-Borden
[2] 1-Culture
[3] 2-Identity
[4] 3-Art Nouveau
[5] - Peter Behrens
2-Auguste Perret
3- Adolf Loos
[7] 1-Andere Godar