Spatial Analysis of Geomorphic Hazards in order to Identify Safe Residential Areas (Case Study: urban Areas of Gilan Province)
Subject Areas : Environmental hazards and human settlementsPayam Jafari 1 , Hamid Majedi 2 , Hossein Zabihi 3
1 - Ph.D Candidate, Urban DesignScience and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran , Iran
2 - Professor, Department of Urban Development, Science & Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
3 - Associate Professor, Department of Urban Development, Science & Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
Keywords: Geomorphic Hazards, Spatial Analysis, Safe Zones, Gilan Province,
Abstract :
Introduction: Geomorphic hazards have continuously occurred throughout history in various regions of the Earth. Since humans have been unable to prevent many of these hazards to date, the best solution is to avoid them. Many human settlements are located in areas at risk of geomorphic hazards, posing a potential threat to them. By identifying high-risk and safe residential areas, it is possible to achieve the necessary preparedness to deal with hazards and also select safe residential areas in site selection and development plans. Research Aim: The objective of this research is to identify safe residential zones in Gilan Province using spatial analysis. Methodology: The research method is mixed (quantitative and qualitative), and a combination of library and field methods has been used to collect data and information. Data and information analysis was performed using fuzzy logic and ANP techniques. Studied Areas: The geographical scope of this research is Gilan Province. Results: The findings showed that earthquakes, floods, landslides, erosion, subsidence, and liquefaction are the most important natural hazards in the study area, respectively. In terms of the spatial distribution of safe residential points, based on the output of the fuzzy model in GIS software, 51.5% of the area of Gilan Province is covered by unsafe and relatively unsafe areas in terms of geomorphic hazards. On the other hand, safe and relatively safe zones cover 23.4% of the area of Gilan Province, and 25.1% of the area of the province is covered by zones with moderate safety. Conclusion: In areas of the province with high risk, i.e. the southern regions (including the counties of Roodbar, Siahkal, Roodsar, Amlash and Langarud) and the northwestern parts of the province (Astara and northern Talysh), it is proposed to establish a regional crisis management base in order to minimize casualties and costs due to hazards. This is because the scope of geomorphic hazards is not subject to county boundaries and covers a wide area. Therefore, dealing with these hazards requires integrated and inter-county decision-making and action.
احمدی، فاطمه؛ اسماعیل نژاد، مرتضی و فال سلیمان، محمود. (1401). تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی با تأکید خشکسالی و سنجش ظرفیت سازگاری (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی، شهرستان رزن، استان همدان. فصلنامه مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 17(2)، 490-479.
افشارزاده، مریم. (1396). بررسي مخاطرات ژئومورفيك ناشي از افت سطح آب هاي زيرزميني در دشت عجب شير. پایان نامه كارشناسي ارشد ژئومورفولوژي، دانشگاه تبریز
پوررمضان، عیسی و مهدوی، رضا. (1390). تحلیل سازمان فضایی فعالیت ها در استان گیلان. فصلنامه مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 7(2)، 113-100.
جدی، علی؛ مقیمی، ابراهیم؛ احمدی، سید عباس و مهدی زارع. (1398). راهبرد کاهش مخاطرات طبیعی در ایران برمبنای حقوق و روابط بینالملل. مجله مدیریت مخاطرات محیطی، 2(6)، 16-1.
رجبی، معصومه؛ حجازی، میر اسدالله؛ روستایی، شهرام و عالی، نگین. (1397). پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی و ژئومورفولوژیکی سکونتگاه های روستایی شهرستان سقز (مطالعه موردی: سیل و زمین لرزه). فصلنامه پژوهش های ژئومورفولوژی کمّی، 2(7)، 195-183.
شریفی، زینب؛ و نوري پور، مهدي. (1396). تحلیل آسیب پذیري خانوارهاي روستایی بخش مرکزي شهرستان دنا: کاربرد چارچوب معیشت پایدار. نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، 4(2)، 19-36.
شماعی، علی؛ مصطفی پور، لقمان؛ و یوسفی فشکی، محسن. (1394). تحلیل فضایی آسیبپذیري محله هاي شهري با رویکرد پدافند غیرعامل در شهر پیرانشهر. نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، 2(3)، 118-105.
شهرکی، مهتاب؛ شهرکی نادر، ملیحه؛ مرعشی، محمد مهدی؛ و راهبر کیخا، فریدون. (1398). روش های مقابله با سیلاب شهری (مطالعه موردی شهر زاهدان). دومین کنفرانس ملی مطالعات نوین مهندسی عمران، معماری، شهرسازی و محیط زیست در قرن 21، تهران.
منانی، سمیرا. (1394). تحلیل موانع ژئومورفیك ناشی از توسعه فیزيكی شهر لواسانات. پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته جغرافیای طبیعی (ژئوموفولوژی)، گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز، تهران.
مهرزاد، خلیل؛ پوررمضان، عیسی و مولائی هشجین، نصرالله. (1403). تبیین تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش. فصلنامه مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی، 19(1)، 183-169.
نخعی، محمد؛ و ودیعی، میثم. (1393). تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی ناشی از برداشت بی رویه آب زیرزمینی در آبخوان ساحلی ارومیه. نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، 1(1)، 65-53.
Alkema, D., & Angelo, C. (2003). Geomorphology risk assessment for EIA, Studi Trentini di Scienze Naturali-Acta Geological. Trento, 139-145.
Battista, F., & Baas, S. (2004). The role of local institutions in reducing vulnerability to recurrent natural disasters and in sustainable livelihoods development, FAO, Rome.
Slay, M. (2002). Natural Hazards in British Colombia. Earth Sciences, 45, 81-100.
Smith, K. (2000). Environmental hazards: Assessing risk and reducing disaster, 3rd Ed, Routledge, New York, 2000.
Thomas, G., & Anderson, C. (2005). Landslide Hazard and Risk. John Wiley & Sons Ltd, VO l1.
فصلنامه نشریه علمی مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی
دوره شانزدهم، شماره (پیاپی 54)، بهار1400
شاپای چاپی 5968- 2538 شاپای الکترونیکی X595- 2538
http:// www.JSHSPiaurasht.ac.ir
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک به منظور شناسایی پهنه های امن سکونتی
(مطالعه موردی: مناطق شهری استان گیلان)
پهنهبندی استان گیلان از نظر خطرپذیری دربرابر مخاطرات ژئومورفولوژیک
تاريخ دريافت: | تاريخ پذیرش: |
چکیده
مخاطرات ژئومورفیک، به طور مستمر و در طول تاریخ در نواحی مختلف کره زمین اتفاق افتادهاند. و همچنان ادامه دارد. ولی این وقایع را زمانی به عنوان یک مخاطره میشناسیم که سکونتگاههای انسانی تهدید کنند و باعث خسارت به بناها، تأسیسات و تجهیزات ساخته دست بشر شود. همچنین دیگر از آنجا که بشر تا به امروز قادر به جلوگیری از وقوع بسیاری از این مخاطرات نبوده، لذا بهترین راهکار، دوری از این مخاطرات است. ولی با این حال بسیاری از سکونتگاههای انسانی در موقعیتهای خطرپذیر به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک قرار گرفتهاند که تهدیدی بالقوه برای آنانآنها محسوب میشود. بنابراین میتوان با شناسایی نواحی پرخطر و امن سکونتی، میتوان به آمادگی لازم برای رویارویی برای مقابله با مخاطرات آماده شددست یافته و نیز هم اینکه در مکانیابی سکونتگاهها و طرحهای توسعه، توسعههای شهری و ساخت و سازهای آتی، نواحی امن سکونتی را برگزید. در برنامهریزیهای شهری به کار گرفت. بر این اساس، تحقیق حاضر با این دغدغه انجام گرفت هدف این پژوهش، شناسایی پهنههای امن سکونتی در استان گیلان، که یک استان پرمخاطره به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک محسوب میشود، از به طریق روش تحلیل فضایی است. ، شناسایی شود. روش تحقیق از نوع آمیخته یا ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و برای جمع آوری داده و اطلاعات، ترکیبی از دو روش کتابخانه ای و میدانی به کار برده شده است. تحلیل دادهها و اطلاعات با استفاده از مدلها (تکنیکهای ) ....................................... منطق فازی و ANP صورت گرفته است. نتایج این تحقیق یافتهها نشان دادند بر مبنای نظرات متخصصان و کارشناسان، مهمترین مخاطرات ژئومورفیک که به عنوان تهدیدی برای مناطق شهری استان گیلان تلقی میشود به ترتیب شامل زمینلرزه زلزله، سیل، زمین لغزش، فرسایش، فرونشست و روانگرایی به ترتیب، مهمترین مخاطرات طبیعی محدودة مطالعه هستند. میشود. به لحاظ پراکنش فضایی نقاط امن سکونتی نیز بر مبنای آنچه از خروجی مدل فازی در نرمافزار GIS به دست آمد، 51.5 درصد از مساحت استان گیلان را سطوح ناامن و نسبتاً ناامن به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک دربرگرفته است. از سوی دیگر پهنههای امن و نسبتاً امن، 23.4 درصد از سطح استان گیلان را شامل میشود و 25.1 درصد از مساحت استان را نیز پهنه با امنیت متوسط دربرمیگیرد. پهنههای امن بیشتر مشتمل بر ............................. هستند که توصیه میشود،
واژهگان کلیدی: مخاطرات ژئومورفیک، تحلیل فضایی، پهنه های امن سکونتی، استان گیلان
مقدمه
حوادثی که به طور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند، به عنوان مخاطرات طبیعی شناخته می شوند. این مخاطرات به دلیل ماهیت غیر منتظره ی ةخود، در بیشتر موارد خسارت مالی و جانی بسیاری بر جایی می گذارند. در بین مخاطرات طبیعی، زلزلهمینلرزه و سیل جزوء ویران گرترین مخاطرات به شمار می آیند (رجبی و همکاران، 1397: 183). در طی سال های 1998 تا 2017، بیش از 4 میلیارد و 450 هزار نفر در جهان تحت تاثیر مخاطرات طبیعی قرار گرفتند. و گذشته از تحمیل بیش از 2900 میلیارد دلار آمریکا خسارت اقتصادی، یک میلیون و 330 هزار نفر نیز جان خود را از دست دادند. بیش از 67 درصد کشته ها و 45 درصد خسارات اقتصادی مربوط به دو مخاطره اصلی زلزلهمینلرزه و سیل است. ایران به لحاظ احتمال رویداد مخاطرات طبیعی جزء ده کشور مخاطره خیز جهان به شمار می رود؛ چنانکه براساس گزارش دفتر سازمان ملل متحد ، مورخ 13 نوامبر 2017 از 41 مخاطره طبیعی شناخته شده در جهان، بیش از 34 نوع آن در ایران رخ می دهد. با اینکه ایران 1 درصد جمعیت جهان را دارد، در حدود 6 درصد تلفات ناشی از مخاطرات طبیعی را به خود اختصاص داده است (The United Nations, 2017). با وجود این، متاسفانه در ایران راهبرد مدونی برای کاهش مخاطرات با رویکرد پیشگیری تعریف نشده است؛ در نتیجه آسیب پذیری جامعه و هزینه های روانی و مادی ناشی از مخاطرات طبیعی افزایش یافته است. بر این اساسبنابراین، تلاش برای کاهش آثار مخاطرات ضرورت دارد (جدی و همکاران، 1398: 1).
مخاطرات طبیعی1 بدون آنکه بشر قادر به تأثیرگذاری مستقیم بر آن باشد اتفاق میافتد و زندگی اجتماعی وی را به مخاطره میاندازد، مخاطراتی که به طور متوسط سالانه بیش از 150 هزار نفر تلفات انسانی و بیش از 140 میلیارد دلار خسارت مالی بر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه دربر دارد (پورمحمدی و مصیبزاده، 1387: 118). دادههای جهاني نشاندهنده اين واقعيت است كه در طي دو دهه اخير مخاطرات طبيعي با تكرار زيادي نسبت به گذشته به وقوع پيوسته و اثرات مخرب بيشتري را به همراه خود داشته است. به همين دليل شناسايي مراحل ارائه پاسخ به آنها اهميت زيادي دارد و توجه به تقويت و ارتقاي آن در سطوح مختلف ضروري است (Battista & Baas, 2004).
همچنانبههمانگونه كه مکان یابی اولیه شهرها تحت تأثیر واحدهاي ژئومورفیك (دشت، جلگه، كوه و...) و فرایندهاي فرآیندهاي ژئومورفیك است، قطعاً گسترش و توسعه شهرها سکونتگاه ها نیز باعث برخورد آنها با عناصر و واحدهاي گوناگون ژئومورفیکی خواهد شد. . به علاوه ویژگیهاي ژئومورفیك یك مکان جغرافیایی نه تنها بر پراكندگی و یا تجمیع فعالیت هاي انسانی مؤثر است، بلکه عاملی مؤثر بر شکل و سیماي فیزیکی ساخت هاي فضایی نیز به شمار میآید. به همین دلیل، برنامه ریزي برای توسعه مکان هاي سکونتی، بدون توجه به وضعیت مورفولوژیکی منطقه، عملاً موفقیت آمیز نخواهد بود. زیرا این عناصر گاهی به عنوان عوامل منفی و خطرساز، مکان جغرافیایی را براي توسعه، مخاطره آمیز و پرهزینه میکند (منانی، 1394: 2). در نتیجه در راستاي توسعه شهري، در صورتی كه به اصول و مکانیسمهاي فرایندهاي مورفولوژیك، زمین شناسی و مورفودینامیك محیط توجه نشود، تعادل محیط به هم خورده و باعث بروز خطرات بزرگی می شود که به دنبال آن تلفات و خسارات جبران ناپذیري ایجاد میشود (شایان و همکاران، 1387). هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک به منظور شناسایی پهنه های امن سکونتی در مناطق شهری استان گیلان می باشد.
با توضیح کامل مسئله مورد تحقیق و تبیین اهمیت مسئله مورد تحقیق ، با تاکید بر وضعیت محدوده مطالعاتی خود و بیان اهداف مقدمه را جمع کنید و بعد وارد مبانی نظری بشوید
مخاطرات ژئومورفيك به رخدادد ههاا و مخاطرات زميني گفته مي شود كه در اثر ناپايداري ناهمواري هاي زمين و فعاليت بارز آن ها، منابع انساني را تهديد مي نمايد. به بيان ديگر مخاطرات ژئومورفيك رويدادهاي نهادي پديده هاي طبيعي اند كه حدوث آن در بستر فعاليت هاي انساني تهديدآميز و در مواردي فاجعه آور است. طبقه بندي مخاطرات ژئومورفيك در وقوع اين نوع مخاطرات، احتمال ناپايداري پديده ي خاص ژئومورفولوژيكي كه ممكن است در قلمرو معيني با بزرگي و دوره ية زماني مشخصي اتفاق بيافتد، وجود دارد طبقه بندي مخاطرات ژئومورفيك براساس طبقه بندي اسلاي ماركر2 عبارتند از:
- مخاطرات ناشي از ديناميك دروني (زمين لرزه، ولكانيسم، نئوتكتونيك و...)؛
- مخاطرات ناشي از ديناميك بيروني (ناپايداري هاي دامنه، فرسايش كناري رودخانه، فرسايش ساحلي و...)؛
- مخاطرات ناشي از تغييرات كاربري اراضي و تغييرات اقليمي (بيابان زايي، جريان يخچالي و...) (افشارزاده، 1396: 12).
یکی از اقداماتی که می توان در راستای شناخت در جهت برنامهریزی برای کاهش مخاطرات ژئوموفولوژیک انجام میگیرد، تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های انسانی است. بنابراین برای مقابله با مخاطرات ژئوموفولوژیک باید به تحلیل های فضایی پرداخت. تحلیل فضایی نگرشی است که به چگونگی پراکندگی ها و ریشه یابی عوامل موثر در شکل گیری تفاوت ها و تشابه های مکانی می پردازد. تحلیل فضایی می تواند از طریق بررسی نحوه تغییر و تحول پدیده ها به کشف نظم مکانی پدیده ها در چهارچوب تئوری هاینظریه های موجود به تئوری نظریه جدید منجر شود (شماعی و همکاران، ۱۳۹۶). در این زمینه واژه آسیب پذیری3 به پتانسیل درجه تخریب، همراه با در نظر گرفتن خطری مشخص مانند زلزله زمینلرزه یا سیل اشاره دارد (نخعی و ودیعتی، ۱۳۹۳). از سوی دیگر آسیب پذیری به عنوان احتمال بروز پیامدهای هر رویداد منفی و نامطلوب در جامعه ناظر بر خصوصیت ها و ویژگی های یک فرد یا یک جامعه از لحاظ ضعف توانای های آنها برای پیش بینی، مقابله و مقاومت در مقابل مخاطرات طبیعی است (شریفی و نوری پور، ۱۳۹۶). با وجودعلیرغم تفاسیر مختلف، آسیب پذیری هر سیستم ناشی از سه عامل: مواجهه با مخاطره، حساسیت به آن مخاطره و ظرفیت سیستم برای مقابله، پذیرش یا بهبود اثرات آن است (منبع ؟؟؟؟؟؟؟رجبی و همکاران، 1397: 185).
در مورد ارزيابی خطر زلزلهمینلرزه بایستی ابتدا هدف و نتيجه مورد انتظار تعیین شود چرا که این موضوع از سه دیدگاه متمایز و البته مرتبط به هم قابل بررسی است. در روش کار اول که مربوط به متخصصان زلزلهزمین لرزه شناسی است بر روی امواج زلزلهزمین لرزه، عملکرد گسل ها و پهنه بندی خطر وقوع زلزلهزمین لرزه بر مبنای بررسی آماری سوابق زمين لرزه ها و چينه شناسی محدوده گسل های شناخته شده تأکيد می شود. اين حيطه معمولاً مورد تعصب لرزه شناسان است و هرگونه پيش نگری با روش های ديگر معمولاً از نظر آن ها صحيح نخواهد بود. اما در روش کار دوم که مربوط به روش کار زمين شناسی و ژئومورفیک است بایستی ارزيابی خطر زلزلهزمین لرزه ناظر بر پهنه بندی خطر وقوع و پتانسيلهای زمين برای تشديد خطر زلزلهزمین لرزه باشد. اين روش تقريباً با روش های ارزيابی و پهنهبندی خطر زمين لغزش مشابهت دارد. در روش سوم هم که مربوط به روش کار آمايش سرزمين و برنامهريزی شهری و منطقه ای می باشد بایستی ارزيابی خطر زلزلهزمین لرزه ناظر به ارزيابی خسارت و پهنه بندی اثرات آسيب پذيری ناشی از وقوع زلزلهزمین لرزه بر روی سامانه های انسانی، شهرها، راه ها و ساير عملکردها و کاربری ها باشد در اين روش بر روی ارزيابی خسارت اقتصادی نيز تأکيد می شود. مبنای عمل روش سوم نيز تا حدودی پهنه بندی توليد شده در روش دوم است. به هر حال در هر سه روش هدف پهنه بندی خطر زلزلهزمین لرزه است با اين تفاوت که هدف روش اول شناسايي، پيش یابی و پيش نگری خطر وقوع زلزلهزمین لرزه است. در يک مطالعه جامع همه اين روش ها به ترتيب می تواند مورد توجه باشد. برای پهنه بندی خطر وقوع زلزلهزمین لرزه در منطقه مورد مطالعه از دو فاکتور لرزه خیزی و نزدیکی به گسل استفاده شده است.
در ارتباط با خطر سیل خیزی نیز می توان گفت در خلال یا پس از یک بارندگی شدید، مقدار دبی رودخانه به سرعت افزایش یافته و در نتیجه، آب از بستر عادی خود سرریز نمودهمیکند و دشت سیلابی و مناطق اطراف را دربر میگیرد. با بررسی دشت سیلابی قدیمی و آبرفت های آن، شاید بتوان با درجهای از تقریب احتمال وقوع و بزرگی سیل های آتی منطقه را مشخص کرد. اصولا بزرگی سیلها و تکرار آن ها در طول زمان تابع شدت بارندگی، نفوذپذیری زمین و وضع توپوگرافی منطقه است (شهرکی و همکاران، 1398منبع ؟؟؟؟؟.) . البته امروزه به دلیل دخالت های بی رویه در بسیاری نقاط که قبلاً سیل نمیآمده، طغیان های بزرگی مشاهده میشود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش میدهد. از آن جمله میتوان به ساختمان سازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخش هایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود میشود، اشاره کرد. به این ترتیب محدودهای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب میرود، گسترده تر میگردد.
شهرسازی ها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی میشود. حجم زیاد آب از یک طرف بر برزگی طغیان میافزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود میآورد که با برجای گذاشتن آن ها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش مییابد. موارد پیش معمولاً تاثیر تدریجی دارند، ولی سیلهای ناگهانی و فاجعه آمیز اغلب بر اثر تخریب سدها و بندها، ایجاد میشوند.
سوالات پژوهش
1- مهمترین مخاطرات ژئومورفیک که به عنوان تهدیدی برای مناطق شهری استان گیلان تلقی می شوند، کدام اند؟
2- میزان خطر هر یک از مخاطرات ژئومورفیک تهدید کننده مناطق شهری استان گیلان چقدر است؟
3- کدام یک از مناطق شهری استان گیلان از لحاظ مخاطرات ژئومورفیک وضعیت نامناسب تری دارد و اولویت رسیدگی به کدام مناطق شهری بالاتر است؟
مقیاس پهنه بندی خطر وقوع مخاطرات ژئومورفولوژیک
پهنه بندی در مقیاس های متفاوتی انجام می شود. مقیاس پهنه بندی به عوامل متعددی از جمله هدف، ماهیت، روش شناسی و توان اقتصادی دستگاه اجرا کننده بستگی دارد. پر واضح است که در مقیاس های بزرگ : اطلاعات دقیق تر، جزئی تر و کامل تر خواهند بود و لذابنابراین در صد خطا در بیان احتمال وقوع خطر کمتر خواهد بود. در عین حال پهنه بندی هایی که برای مناطق بزرگ در مقیاس های کوچکتر انجام می شود از دقت کمتری برخوردار است، در این موارد از ابعاد ملی، منطقه ای و ناحیه ای استفاده می شود. مقیاس های پهنه بندی خطر زمین لغزش نمونه های متعددی دارند برای بعنوان مثال می توان از رده بندی مقیاس پهنه بندی توسط انجمن زمین شناسی آمریکا، تقسیم بندی کمیته فنی مهندسی ژئوتکنیک زلزلهزمین لرزه و بالاخره تقسیم بندی سیز و ستون (1993) نام برد.
اغلب تقسیم بندی های انجام شده برای پهنه بندی خطر زمین لغزش، سه رده یا سه نوع مقیاس را پیشنهاد نموده اند (مقیاس بزرگتر 1: 250001:25000) مقیاس متوسط (مقیاس های 1:50000 تا 1:500000(1: 50000 تا 1: 500000) و مقیاس کوچک (مقیاس کوچکتر از 1:1000001: 100000). چنانکه گفته شد، به کار گیری هر یک از این مقیاسها، های مذکور همچنانکه گفته شد به اهداف پهنه بندی، مدت زمان پهنه بندی، هزینه های مطالعاتی، ابعاد منطقه مورد مطالعه و منابع و اطلاعات موجود وقابل دسترسی بستگی دارد. بدیهی است پهنه بندی برای نواحی بزرگ یا در حد کشور ها حتما ًبایستی در مقیاس های کوچک انجام گیرید و پهنه بندی بری پروژه های اجرایی مقیاس های بزرگ را می طلبد.
در پهنه بندی هایی که در مقیاس های کوچک انجام می شود معمولاً از اطلاعات کلی و نه چندان دقیق استفاده می شود، این نوع پهنه بندی ها در زمان نسبتاً کوتاهی، تصویری کلی و مقدماتی از خطر لغزش را ارائه می دهند، در مقیاس ها بزرگ، هزینه های مطالعاتی معمولاً بالاست، تکنیک های میدانی و کارهای آزمایشگاهی غلبه بیشتری دارند و مدت زمان پهنه بندی نیز بسیار زیاد است. پهنه بندی های مقیاس متوسط عموماً با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی، اطلاعات اقلیمیآبوهوایی و ژئومرفولوژیکی تکمیلی اطلاعات بهوسیلهة بازدیدهای میدانی صورت می گیرد. این نوع پهنه بندی ها از دقت نسبتاً قابل قبولی برخوردار استهستند. در این پژوهش حاضر نیز با توجه به اهداف طرح، مساحت منطقه مورد مطالعه و سایر شرایط و امکانات موجود پهنه بندی در مقیاس متوسط یعنی 1: 1000001:100000 و با استفاده از داده های طبیعی و اقلیمیآبوهوایی، تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی و بازدید های میدانی صورت می گیردگرفته است (ایلانلو 1389).
به طور کلی تحلیل فضایی شامل دو مرحله است: یکی مطالعهی چگونگی پراکندگی ها و دیگری تبیین چرایی پراکندگی ها. مولفه های اصلی تحلیل فضایی شامل شناسایی پراکندگی های فضایی، بررسی تغییرات فضایی، شناسایی الگوهای فضایی و شناسایی روابط فضایی بین پدیده ها است (علیجانی، 1394). گودچایلد و ژانل ویژگی های مهم تحلیل فضایی را به شرح زیر بیان می کنند: 1- در رویکرد فضایی، داده ها از همه منابع با همدیگر یکپارچه می شوند، زیرا فضا تنها ظرفی است که میتوان همه دادهها را در آن قرار داد. ٢- الگوهای فضایی ما را به عوامل و فرایندهای کنترل کننده آن ها هدایت می کند. ٣- نظریه های فضایی براساس عناصر اولیه ای مانند فاصله، مکان و جهت ساخته می شوند. ۴- پیش بینی، طراحی، سیاست گذاری و سرانجام برنامه ریزی فضایی در رویکرد فضایی عملی تر و دقیق تر انجام می شود (علیجانی، ۱۳۹۴).
مناطق شهری استان گیلان در این تحقیق به عنوان محدوده مورد بررسی انتخاب شده است. چرا که مخاطرات طبیعی به ویژه زلزله، سیل و زمینلغزش بسیاری از سکونتگاههای شهری استان گیلان را تهدید میکند. جمعیت استان در سرشماری سال 1395 برابر با 2. 530. 696 نفر بوده است که از این تعداد 1. 603. 026 (نزدیک به 63. 5 درصد) در نقاط شهری و بقیه هم در نقاط روستایی ساکن بودهاند. همچنین بر اساس تقسیمات کشوری سال 1397، استان گیلان دارای 52 شهر، 43 بخش و 2567 آبادی دارای سکنه است (مرکز آمار ایران، سالنامه آماری استان گیلان، 1398). لذا جمعیت کثیری که در نواحی و مناطق شهری ساکن هستند، به صورت بالقوه در معرض مخاطرات ژئوموفولوژیکی قرار دارند. از سوی دیگر، استان گیلان به لحاظ قرار گیری در قلمرو چین خوردگی های آلپی، جزء قلمروهای ناپایدار کره زمین محسوب میشود و پوسته جامد در حوضه این سیستم هنوز از نظر حرکات زمین ساخت به مرحله تعادل قطعی نرسیده است و می تواند یکی از کانون های ناپایدار و آسیب پذیر به حساب آید.
لذا با عنایت به مباحث مطرح شده، در این پژوهش سعی بر آن است تا با مطالعه و بررسی مباحث نظری مخاطرات ژئوموروفولوژیک و تحلیل های فضایی، به شناخت استان گیلان در این زمینه پرداخته شود و ضمن معرفی و شناسایی مناطق و محدوده های مستعد این مخاطرات، پیشنهادها و راهکارهایی برای مقابله با این خطرات ارائه گردد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش، تحليل فضایی مخاطرات ژئومورفولوژیک در سکونتگاه های شهری استان گیلان است.
به مبانی نظری خود ساختار مقاله پژوهی بدهید این مطالب به متن درسی شباهت دارد تا مبانی نظری تحقیق پس مبانی نظری به لحاظ ساختاری و عنوان بندی باید یکدست شده، تاکید بر دیدگاهها و نظریات باشد تا ارائه متن درسی و کلاسی . این مبانی نظری کلا حذف شود و از نو مبانی نظری متناسب مقاله نوشته شود مبانی نظری باید استدلال بر انتخاب عناصر ارزیابی باشد از نگاههای مختلف و با دیدگاههایی که بیان می شوند
الف. مخاطره4: انجمن ژئوتکتونیک استرالیا در سال2000 مخاطره را چنین تعریف نمود: شرایط بالقوه برای ایجاد یک نتیجه نامطلوب. مخاطره عبارت است از حوادث و وقایع مختلف عالم طبیعت که منجر به تخریب میشوند و به تعریف سادهتر مخاطره حادثه و اتفاقی است که به انسان ضرر میرساند و یا مخاطره حوادثی هستند که منجر به خسارت و تلفات جانی و مالی میشوند بهطورکلی مخاطرات به حوادثی اطلاق میشود که بهطور ناگهانی در کوتاهمدت ضمن زیر و رو کردن حیات اجتماعی و اقتصادی به خسارت بزرگ مادی و قربانی و زخمی شدن انسانها و نیز توقف فعالیتهای انسانی نیز منجر می شوند (اوزی، 1390: 33). به عبارت دیگر مخاطره به پتانسیل آسیب اشاره دارد که مراکز اجتماعی اقتصادی و طبیعی یک جامعه یا منطقه یا کشور را تهدید میکند. مخاطره ممکن است شامل انواع طبیعی (سیل، هوریکان، زمین لرزه، آتشسوزی) و یا فنّاورانه (حوادث هستهای) و انسانی (بیوشیمیایی، بمبگذاری و تروریسم)باشد. مخاطرات مرکب مخاطراتی هستند که از ترکیب مخاطرات فوق اتفاق میافتد. (معتمدی نیا، 1390). مخاطره تهدیداتی است که با پتانسیل لازم، فشار را علیه بشر و یا محیط وارد میآورد و اگر این واقعه یا رخدادها در مکانهایی صورت پذیرد که مردم آسیبپذیر باشند و تبدیل به یک فاجعه میشود (Thomas, 2004).
مخاطرات را میتوان بر اساس سرعت و وقوع و منشأ آنها به دو گروه عمده تقسیم کرد: 1-مخاطرات آنی و ناگهانی و 2- مخاطرات آرام و تدریجی. مخاطرات آنی مثل زلزله و سیل و...مخاطرات آرام و تدریجی مثل خشکسالی، گرسنگی و فرسایش.
مخاطرات بر اساس منشأ به 4 گروه تقسیم میشود:
1-مخاطرات با منشأ ژئومورفولوژیک (زلزله –ریزش سنگ)
2-مخاطرات با منشأ آب و هوایی (خشکسالی، یخبندان...)
3-مخاطرات با منشأ تکنولوژیک (سوانح شیمیایی و هستهای، آتشسوزی عظیم)
4-مخاطرات با منشأ انسانی (گرسنگی، قحطی، تروریسم...)
5- مخاطرات بر اساس منشأ ازنقطه نظر جغرافیایی به دودسته مخاطرات طبیعی و انسانی تقسیم میشوند:
شکل 1. انواع مخاطرات بر اساس منشأ
ماخذ: اوزی1390
1-مخاطرات طبیعی: مخاطراتی هستند که تکوین و تشکیل آن متکی به حوادث طبیعی است که ویژگیهای محیط طبیعی زمینهساز شکلگیری و تکوین مخاطره میباشد.
مخاطره طبیعی خود به چهار دسته تقسیم میشود: 1-مخاطره زمین ساختی 2-مخاطره اقلیمی3 -مخاطره هیدرولوژیکی4 -مخاطره بیولوژیکی
الف-مخاطرات با منشأ زمینشناسی: بلایای طبیعی هستند که منبع خود را از پوسته زمین و یا اعماق زمین میگیرند مثل زلزله سونامی و آتشفشان –زمینلغزش و ریزش
ب-مخاطرات اقلیمی: مخاطراتی هستند که در نتیجه پدیدههای اتمسفر (بارش، فشار و باد) به وجود می آیند.
ج-مخاطرات هیدرولوژیکی : مخاطراتی هستند که منشأ آنها را از رودخانه، دریاچه و دریاها تشکیل میدهد.
د-مخاطرات بیولوژیک: هم بلایایی هستند که از خاک، پوشش گیاهی و از حیوانات نشات میگیرند مثل (فرسایش –آتشسوزیهای جنگل و.. )
2-مخاطرات انسانی به دو گروه عمده مخاطرات اجتماعی و مخاطرات تکنولوژیک تقسیم میشوند:
الف-مخاطرات تکنولوژیک (فناورانه): مخاطراتی هستند که از فعالیتهای انسان ها در کره زمین و بهرهگیری نامناسب از تکنولوژی ریشه میگیرند. مثل سلاحهای شیمیایی-هسته ای و بیولوژیکی
ب-مخاطرات اجتماعی: مستقیماً از زندگی روزانه انسانها همانند خوردن آشامیدن و.. اقامت حفاظت و با امید زندگی راحتتر نشات میگیرند مثل گرسنگی –قحطی –جنگ –ترورها –امراض و.. (اوزی، 1390)
ب. خطر و احتمال خطر5: سازمان ملل در درسنامه ویژه نمایندگان خود در کشورها واژه خطر را اینطور تعریف کرده است: خطر عبارت است از احتمال وقوع یک بحران و درنتیجه از دست رفتن جان، سلامتی و مال در یک حادثه در ناحیه ویژه و در زمان معین (امیری، 1389).
تمامی حوادثی که با منشأ طبیعی، تکنولوژیک و انسانی بوده و تأثیرات نامطلوبی در زندگی اجتماعی انسانی میگذارند خطر تعریف میشود یا بهعبارتدیگر تمام حوادثی را که با منشأ طبیعی، تکنولوژیک و انسانی بوده و منجر به تلفات و خسارات فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میگردند، خطرات عمدهای که جوامع بشری را تهدید میکند به چهار دسته جمعبندی نمود 1-خطرات با منشأ طبیعی مثل زلزله، خشکسالی و سیل 2-خطرات مبتنی بر قدرت، مثل جنگ، ترور و درگیریهای داخلی 3-خطرات مبتنی بر تخریب مثل فرسایش و آلودگی هوا 4-خطرات مبتنی بر ضعف و ناکافی بودن آموزش مثل حوادث رانندگی و آتشسوزیها (اوزی، 1390: 33).
بهترین تعریف خطر عبارت است از جریان یا واقعهای که بهطور بالقوه توان ایجاد زیان دارد، یعنی منبع متعارف خطر (اسمیت، 1391). همچنین واژه احتمال خطر (ریسک) به ضررها و خسارتهایی اطلاق میشود که احتمال وقوع خطر مشخصی در زمان معینی در آینده بر عوامل پدیدههای مورد تهدید وارد میکند. دانشمندان، محققان برای درک و مقایسه ریسک و احتمالهای خطر یا از نقطهنظر احتمال وقوع این خطرات و نیز برآورد توان خسارت دهی آنها سعی درکمی کردن آنها دارند (اوزی، 1390: 10). بهعبارتدیگر احتمال خطر، عبارت است از قرار گرفتن انسان یا متعلقات بسیار ارزشمند او در معرض خطر و اغلب آن را ترکیبی از احتمال و زیان لحاظ میکنند (اسمیت، 1391)
ج. تحلیل خطر6: تحلیل خطر عموماً مشتمل بر استفاده از اطلاعات موجود بهمنظور برآورد خطر برای گروههای جمعیتی، سرمایهها و دارایی، منابع محیطی و غیره به همراه تجزیهوتحلیل آن در دو زمینه اصلی تبیین محدوده فضایی واقع درخطر(پهنهبندی)شناسایی نوع و درجه مخاطره و برآورد میزان اثرگذاری آن است. همچنین هدف از تحلیل خطر برآورد و نشان دادن امکان رویداد یک پدیده و اثرگذاری آن برحسب تأثیرات فیزیکی و نتایج اجتماعی –اقتصادی در یک محیط است (امیری، 1389).
د. فاجعه7: یک اختلال و شکست حدی در کارکرد اجتماع با یک سری از تلفات گسترده محیطی، انسانی، مادی، اقتصادی باریشه اجتماعی است که از توان های اجتماع برای مقابله با مخاطرات و استفاده از منابع متجاوز است (Birkmann, 2006)
(معتمدی نیا، 1390)
ه: آسیبپذیری: اصطلاحی است که برای نشان دادن وسعت و میزان خسارت احتمالی براثر وقوع مخاطرات محیطی به جوامع، سازهها و فضاهای جغرافیایی استفاده میشود. (زهرائی و همکاران، 1384، 287) آسیب پذیری فرایندی است که پایداری اجتماع را برای رویارویی و برخورد با رخدادها کاهش می دهد. به بیان دیگر آسیبپذیری میزان توانایی سیستم اقتصادی-اجتماعی و فیزیکی جوامع و هم چنین آمادگی و انعطاف پذیری آنها را در برابر فشارهای مخاطرات طبیعی مطرح میکند. ( شریفی کیا و همکاران، 1389) بهعبارتدیگر آسیبپذیری یک تابع ریاضی است و مقدار خسارت پیشبینیشده برای هر عنصر در معرض خطرات مصیبتبار با میزان معین گفته میشود. (شماعی وهمکاران، 1390، 107).
وست گیت و اوکفه آسیبپذیری را میزان تهدید خطر از سوی یک پدیده طبیعی، فیزیکی خیلی شدید تعریف کردهاند. از نظر وارلی آسیبپذیری تابعی از میزان آمادگی اجتماعی و مشخصی برای مواجهشدن با خطر است. آسیبپذیری را میتوان به آسیبپذیری طبیعی و انسانی تقسیم کرد. آسیبپذیری طبیعی بیشتر با تهدیدی بلایای طبیعی ارتباط دارد. مثل آسیبپذیری ناشی از فعالیت آتشفشانی – سیل-زمین لغزش-سونامی و...در مقابل آسیب پذیری شان بر اساس سیستم های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تعیین میشود (آیلا، 1389) در تعریف دیگری از آسیبپذیری توسط آلکما و همکاران در سال2003آسیبپذیری ناشی از در معرض بودن و حساسیت و متعدد بودن یک سیستم در پاسخ به صدمات حاصل از یک محرک خارجی یا درونی است که دارای ابعاد فیزیکی، اخلاقی یا معنوی میباشد. (Alkema at al,2003)
و. مخاطرات طبیعی
طی دهه 1960 مخاطرات بهعنوان حوادث غیرقابلکنترل در جامعهای که دچار خطر شده است همه یا بعضی از عملکردهای اساسی جامعه را ناتوان کردهاند تعریف میشدند. کمیتهی کاهش اثرات مخاطرات طبیعی سازمان ملل را به این صورت تعریف کرده است «آشفتگی شدید در عملکرد جامعه که باعث مرگومیر گسترده و خسارات زیستمحیطی و مادی میشوند مقابله با اینگونه حوادث فراتر از توان جامعه است زیرا این جوامع فقط از منابع طبیعی استفاده میکنند. بلایای طبیعی را میتوان بهصورت تأثیرات منفی، سریع و آنی محیط طبیعی بر سیستم اقتصادی و اجتماعی با یک عدم تعادل ناگهانی بین نیروهای ایجادشده توسط سیستم طبیعی و نیروهای متقابل در سیستم جامعه تعریف کرد (آیلا، 1389).
طی دهه 1960، بلایا بهعنوان حوادث غیرقابلکنترل در جامعهای که دچار خطر شده است، همه یا بعضی از عملکردهای اساسی جامعه را ناتوان کردهاند تعریف میشدند. کمیتهی کاهش اثرات بلایای طبیعی سازمان ملل را به این صورت تعریف کرده است «آشفتگی شدید در عملکرد جامعه که باعث مرگومیر گسترده و خسارات زیستمحیطی و مادی میشوند مقابله با اینگونه حوادث فراتر از توان جامعه است زیرا این جوامع فقط از منابع طبیعی استفاده میکنند. بلایای طبیعی را میتوان بهصورت تأثیرات منفی، سریع و آنی محیط طبیعی بر سیستم اقتصادی و اجتماعی با یک عدم تعادل ناگهانی بین نیروهای ایجادشده توسط سیستم طبیعی و نیروهای متقابل در سیستم جامعه تعریف کرد.
کلاً مخاطرات که منشأ طبیعی دارند ازجمله سیل، زلزله، زمینلغزش و...همگی دارای خصوصیات پایهای زیر می باشد (احقر، 1387).
خصوصیات عمومی مشترک دارند؛ دارای فاکتورهایی هستند که به آسیب پذیری کمک می کنند؛ دارای تأثیرات عمومی هستند؛ از امکان کاهش ریسک برخوردارند؛ امکان آمادگی قبلی وجود دارد و پس از وقوع دارای نیازهای عمومی مشترک هستند.
همواره بدنبال وقوع مخاطرات طبیعی بخشی از سرمایه های ملی چه انسانی و چه فیزیکی در رویارویی با پدیده های مذکور به هدر میروند. یکی از مشکلات عمده که غالباً پیامدهای سوء خطرات طبیعی را مضاعف میسازد، عدم وجود برنامهریزیهای از پیش تعیین شده در مورد مسئولیت ارگانهای اجرایی و هماهنگ نمودن فعالیتهای آنان میباشد. لذا برای حفظ سرمایه ملی ضروری است تا در برخورد با بلایای طبیعی مدیریتی جامع اعمال گردد که منظور از آن اتخاذ تدابیر و انجام فعالیتهایی است که موجب پیشگیری، کنترل و ترمیم خسارتهای ایجادشده میگردد. وجود مدیریتی واحد جهت برنامهریزیهای مربوطه واگذاری مسئولیتها و وظایف گروهها و سازمانهای مختلف مرکزی، منطقهای و محلی از ضروریات مدیریت بلایای طبیعی میباشد. همچنانکه اعمال مدیریت صحیح در هر موردی موجب کاهش ضرر و زیان میگردد، مدیریت خطرات طبیعی چون زلزله، سیل و زمینلغزش نیز میتواند به نحو محسوسی زیانهای ناشی از حوادث مزبور را به حداقل برساند (نیکاندیش و همکاران، 1376).
پهنه بندی عبارتست از تقسیم بندی سطح زمین به نواحی ویژه و مجزا و رتبه بندی این نواحی بر حسب در جات سوانح و خطرات بالفعل یا بالقوه، این سوانح و خطرات می توانند شامل زمین لغزش، زمین لرزه، آتشفشان سیل و یا ترکیب این خطرات باشند. پهنه بندی خطرات طبیعی در مقیاس های مختلفی بسته به اهداف و نوع خطرات صورت می گیرد. این مقیاس ها شامل مقیاس های مکان، ناحیه ای و خرد هستند. تاکنون صدها نوع نقشه پهنه بندی خطرات طبیعی با استفاده از تکنیک ها و روش های مختلف تهیه شده است. ساده ترین نوع پهنه بندی خطر، سطح زمین را به دو بخش ایمن و ناایمن تقسیم می کند در حالیکه در حالیکه پهنه بندی های کامل تر و دقیق تر درجات مختلفی از خطر چون ناچیز، کم، متوسط، زیاد و بسیار را نشان می دهند (ایلانلو، 1389).
روش پژوهش
این پژوهش در دو بخش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. در بخش توصیفی علاوه بر مطالعات اسنادی و استفاده از آمار موجود، جهت بروزروزآمد نمودن اطلاعات، به دستگاههای اجرایی ذیربطمربوط مراجعه شده و اطلاعات مورد نیاز بهمنظور پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک در محدوده موردمطالعه، جمع آوری می گرددگردیده است. همچنین در مرحله تحلیل داده ها، علاوه بر بهکارگیری تکنیکهای تلفیقی عملگرهای فازی و تحلیلهای فضایی با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی، به منظور آشناییبرای دریافت با دیدگاهها و نظرات کارشناسان و صاحبنظران، جهت پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک در محدوده موردمطالعه از روش مصاحبه استفاده میگردد. گردیده است.
به منظوربرای شناسایی و احصاء مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان از مصاحبه با متخصصین و کارشناسان بهره گرفته شده است. بدینبرای این منظور، بعدپس از انجام 13 مصاحبه، محقق به اشباع نظری در ارتباط با مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان دست یافتیم. همچنین به منظور بالا بردن ضریب اطمینان، 4 مصاحبه دیگر انجام گرفت که بررسیها نشان داد که از 4 مصاحبهة آخر، مورد جدیدی به نتایج به دست آمده از 13 پرسش نامه ابتدایی اضافه نکردنگردید. لذابنابراین، این قسمت از تحقیق نتایج انجام 17 مصاحبه است که در ادامه بیان میشود.
ماهیت پژوهش، محیط پژوهش، محدودیتهای احتمالی و پارادایمهای زیربنایی که مأخذ الهامبخش پژوهش است معیارهای تعیینکننده انتخاب یکی از آن سه خواهد بود (هوشیار، 1391). با توجه به مساله پژوهش که تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک میباشد، در مرحله اول، برای شناسایی این مخاطرات، روش کیفی با مساله پژوهش سازگاری بیشتری دارد. در مرحله بعد که تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک در محدوده مورد مطالعه است، روش کمی تناسب بیشتری دارد. درنتیجه، روش پژوهش، آمیخته و از نوع اکتشافی میباشد. در واقع در این تحقیق بر اساس ماهیت تحقیق از میان طرحهای مختلف تحقیق ترکیبی شامل درهمتنیده، تشریحی و اکتشافی، بر اساس نوع شناسی کراسول و پلانو-کلارک (2007)، شیوه اکتشافی آن انتخاب شده است. هدف اصلی در تحقیقی اکتشافی شناخت وضعیتی است که در باره آن آگاهیهای لازم وجود ندارد. به عبارت دیگر، در این نوع تحقیق، محقق به دنبال دستیابی به اطلاعاتی است که با کمک آن میتواند موضوع تحقیق خود را به خوبی بشناسد. تحقیق اکتشافی زمینهای است برای تحقیقات گستردهتر. در این تحقیق هیچ فرضیهای پیشنهاد نمیشود و مورد آزمون قرار نمیگیرد. بلکه هدف آن تنها به دست دادن برآوردی از یک مسئله خاص است (خاکی، 63: 1390).
با توجه به اینکه روششناسی تحقیق حاضر از نوع روششناسی آمیخته یا ترکیبی میباشد بدین معنا که ابتدا از روش کیفی برای احصاء و شناسایی مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان استفاده میشود و سپس روش کمی برای تحلیل فضایی به کار میرود، پارادایم تحقیق حاضر نیز پارادایم حاکم بر روشهای ترکیبی یعنی پراگماتیسم میباشد.
روش جمعآوری داده و اطلاعات در تحقیق حاضر، ترکیبی از دو روش کتابخانهای و میدانی است. بدین به این صورت که به منظور جمعآوری اطلاعات مورد نیاز برای پاسخ به سوال سؤال اول نخست (در ارتباط با شناسایی مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان)، از هر دو روش کتابخانهای و میدانی و ابزارهای مصاحبه و فیشبرداری بهره گرفته خواهد شده است. ولی برای پاسخ به سؤال دوم تحقیق (میزان خطر هر یک از مخاطرات ژئومورفیک)، صرفاً روش میدانی و ابزار پرسشنامه کفایت میکندنموده است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی پرسشنامة محققساختهای که بوده و نمونه آماری متشکل از توسط خبرگان و نخگبان تکمیل خواهد شدبه تعداد ؟؟؟؟؟17 نفر و شامل تخصصهای ژئومورفولوژی، آبوهواشناسی، محیط زیست و آمایش سرزمین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بوده است. . در ارتباط با سؤال ات اصلی تحقیق (توزیع فضایی مخاطرات ژئومورفیک) و سوم (وضعیت هر یک مناطق شهری استان گیلان به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک) نیز جمعآوری دادههای مکانی به روش کتابخانهای خواهد بودصورت گرفته است. این دادهها و اطلاعات، ی که با مراجعه به سازمانها و نهادهایی همچون مرکز آمار ایران، شهرداری های استان، استانداری گیلان، گرد و...جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. شدهاند.
برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل فازی در نرم افزار GIS و تهیه نقشههای پهنهبندی بهره گرفته شده است. منطق فازی یک منطق چند مقداری است، یعنی پارامترها و متغیرهای آن، علاوه بر اختیار اعداد یک (1) یا صفر (0)، میتوانند تمامی مقادیر بین این دو عدد را نیز اختیار کنند. تعلق هر عضو مجموعه مرجع به یک عضو زیر مجموعه خاص، به صورت قطعی نیست یعنی با قاطعیت نمیتوان گفت که عضو مورد نظر متعلق به این مجموعه هست یا نهنیست. این عدم قطعیت با نسبت دادن یک عدد بین 1 و 0 به این عضو انجام میگیرد. اگر این عدد، برابر صفر باشد میتوان با قطعیت گفت که عضو مورد بحث متعلق به آن مجموعه نبوده و همچنین اگر این عدد یک باشد میتوان ادعا کرد که عضو مورد بحث متعلق به آن مجموعه است (Karnik and Mendel, 2000). به این ترتیب می توان زیر مجموعه های یک مجموعه فازی را با نسبت دادن عددهای 1 و 0 به هر عضو مجموعه بازنمایی کرد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش
محدودة جغرافیایی پژوهش، استان گیلان است. استان گیلان در شمال ایران و جنوب دریای خزر بین ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۸ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۵۳ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۴ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است (شکل 1) . این استان از شمال به دریای خزر، از جنوب به رشته کوههای البرز و استان های زنجان و قزوین، از غرب به استان اردبیل و کشور آذربایجان و از سوی شرق به استان مازندران متصل می باشد.
شکل 31. موقعیت جغرافیایی استان گیلان و نقاط شهری در نقشه نقطه ها چی هستند؟ چرا پس در راهنما معرفی نشده اند؟ چرا شناسنامه نقشه را در متن اصلی که باید بی نام باشد آورده اید؟ اصلا چرا این ها باید در مقاله آورده شوند؟
مساحت این استان در حدود ۱۴۰۰۰ کیلومتر مربع است (سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان، 1391منبع ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)، طول آن ۲۳۵ کیلومتر و عرض آن از ۲۵ تا ۱۰۵ کیلومتر متغیر می باشد. رشته کوههای البرز با ارتفاع متوسط ۳۰۰۰ متر همانند دیواری در غرب و جنوب گیلان کشیده شده و این استان را از فلات ایران جدا می سازد. طول نوار ساحلی گیلان از آستارا تا چابکسر حدود ۳۱۵ کیلومتر برآورد شده است. کمترین فاصله کوه از دریا در حویق نزدیک به ۳ کیلومتر و بیشترین فاصله آن از دریا در امامزاده هاشم حدود ۵۰ کیلومتر است (سالنامه آماری گیلان، 1397).
مناطقنقاط شهری استان گیلان در این تحقیق به عنوان محدوده مورد بررسی انتخاب شده است. چرا که مخاطرات طبیعی به ویژه زلزلهزمین لرزه، سیل و زمینلغزش بسیاری از سکونتگاههای شهری استان گیلان را تهدید میکند. جمعیت استان در سرشماری سال 1395 برابر با 2. 530. 6962530696 نفر بوده است که از این تعداد 1. 603. 026 (126534 (نزدیک به 63. 5 درصد) در نقاط شهری و بقیه هم در نقاط روستایی ساکن بودهاند. همچنین بر اساس تقسیمات کشوری سال 1397، استان گیلان دارای 52 شهر، 43 بخش و 2567 آبادی دارای سکنه است (مرکز آمار ایران ، سالنامه آماری استان گیلان، 1398). لذا جمعیت کثیری که در نواحی و مناطق شهری ساکن هستند، به صورت بالقوه در معرض مخاطرات ژئوموفولوژیکی قرار دارند. از سوی دیگر، استان گیلان به لحاظ قرار گیری در قلمرو چین خوردگی های آلپی، جزء قلمروهای ناپایدار کره زمین محسوب میشود و پوسته جامد در حوضهة این سیستم، هنوز از نظر حرکات زمین ساخت به مرحله تعادل قطعی نرسیده است و می تواند یکی از کانون های ناپایدار و آسیب پذیر به حساب آید (منبع ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مرکز آمار ایران، 1395).
لذا با عنایت به مباحث مطرح شده، در این پژوهش سعی بر آن است تا با مطالعه و بررسی مباحث نظری مخاطرات ژئوموروفولوژیک و تحلیل های فضایی، به شناخت استان گیلان در این زمینه پرداخته شود و ضمن معرفی و شناسایی مناطق و محدوده های مستعد این مخاطرات، پیشنهادها و راهکارهایی برای مقابله با این خطرات ارائه گردد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش، تحليل فضایی مخاطرات ژئومورفولوژیک در سکونتگاه های شهری استان گیلان است.
اشاره مختصر در حد پنج شش سطر با منبع به وضعیت توپوگرافی، هیدرولوزیکی، ریزشهای جوی، پوشش گیاهی ، جمعیت و پخایش آن ، تعداد مراکز شهری و روستایی شَهرهای مهم و جمعیت آنها
شناسایی مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان
به منظور شناسایی و احصاء مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان از مصاحبه با متخصصین و کارشناسان بهره گرفته شده است. بدین منظور، بعد از انجام 13 مصاحبه، محقق به اشباع نظری در ارتباط با مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان دست یافت. همچنین به منظور بالا بردن ضریب اطمینان، 4 مصاحبه دیگر انجام گرفت که بررسیها نشان داد 4 مصاحبه آخر، مورد جدیدی به نتایج به دست آمده از 13 پرسش نامه ابتدایی اضافه نکرد. لذا این قسمت از تحقیق نتایج انجام 17 مصاحبه است که در ادامه بیان میشود. با انجام مصاحبههای صورت گرفته، 6 مخاطره مخاطرة اصلی شاملزمین لرزه، سیل، روانگرایی، فرونشست، زمین لغزش و فرسایش، به عنوان مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان شاسایی گردید. که شامل: زلزلهزمین لرزه، سیل، روانگرایی، فرونشست، زمین لغزش و فرسایش میشود. در جدول شماره ؟؟؟؟؟؟؟؟1 زیر میزان فراوانی که هر یک از کارشناسان به این مخاطرات اشاره داشتهاند نشان داده شده استاین مخاطرات به استناد نظر خبرگان، مشخص شده است.:
جدول 1. مهمترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان وفراوانی آنها
نوع مخاطره | فراوانی |
| 17 |
سیل | 11 |
روانگرایی | 4 |
فرونشست | 4 |
زمین لغزش (حرکات دامنهای) | 7 |
فرسایش | 5 |
همانطور که در جدول 1 مشخص است، از 17 مصاحبه صورت گرفته، هر 17 نفر به مخاطره زلزله اشاره داشتهاند و بیشترین فراوانی را شامل میشود. پس از مخاطره زلزله، به ترتیب مخاطرات سیل با 11 فراوانی، زمینلغزش (حرکات دامنهای) با 7 فراوانی، فرسایش با 5 فراوانی و روانگرایی و فرونشست هریک با 4 فراوانی در مراتب بعدی قرار گرفتند. در ادامه به یافتههای حاصل از 17 مصاحبه صورت گرفته به صورت خلاصه پرداخته شده است.
پهنهبندی مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان
پس از بررسی مطالعات پیشین و نظر متخصصین مرتبط با پهنهبندی ژئومورفیک، لایههای مؤثر در آسیبپذیری از قبیل شیب، جهت شیب، فرسایش، گسل و... تعیین شد و در مرحله بعد به وزن دهی به این معیارها توسط مدل ANP پرداخته شد. در این خصوص به دلیل حجم بالای محاسبات، نرم افزار فرآیند تحلیل شبکهای (Super Decisions) به کار گرفته شده است. معیارهای مورد بررسی در این پژوهش در چهار خوشه عوامل طبیعی قرار گرفتند. خوشه عوامل فرسایش دارای 4 عنصر پوشش گیاهی، زمین شناسی، توپوگرافی و کاربری زمین بوده است. خوشه عوامل زمین لرزه در 2 عنصر گسل و لرزه خیزی؛ خوشه سیلاب شامل آبراهه و بارش و در نهایت خوشه عوامل حرکات دامنه ای در سه عنصر شیب، جهت شیب و نقاط لغزشی قرار گرفتهاند.
ترکیب لایههای اطلاعاتی با استفاده از Arc GIS
سیستم های اطلاعات جغرافيايي (GIS) عبارت است از: مجموعهاي از سختافزار، نرمافزار، دادههاي مكاني، الگوريتمها، نيروي انساني، شبكه، كه براي ورود، مديريت، تحليل و تبديل و نمايش اطلاعات جغرافيايي به كار گرفته ميشود. از آنجاکه در GIS، چهارعنصر سازمان، نيروي انساني متخصص، دادههاي مكاني و اطلاعات توصیفی باهم تركيب و تلفيق ميگردند، بهکارگیری اين چهارعنصر سبب سادهسازي روابط ظاهري و دروني پديدههاي جهان واقعي ميگردد و همين امر سبب ميشود انسان در بررسي پديدهها ديدي يكپارچه داشته باشد. در مرحله آخر پژوهش حاضر، با استفاده از نرمافزارArc GIS با تلفیق نقشههای عناصر موردبررسی، نقشه پهنههای پرمخاطره و آسیب پذیر تهیه میشود. در واقع پهنهبندی در نرمافزار GIS سه مرحله اصلی را شامل میشود:
1- تهیه لایههای اطلاعاتی برای هر عنصر
2- طبقهبندی هر لایه اطلاعاتی بر اساس میزان ارزش
3- ترکیب همه لایههای اطلاعاتی و اعمال ضرایب نهایی مدل ANP و فازی و تهیه نقشه نهایی
مراحل اجرایی مدل ANP در محدوده مورد مطالعه عبارتند از:
- گام اول، پایهریزی مدل و ساختار مسئله
مسئله باید به شکل روشنی تبیین شده و به صورت یک سیستم منطقی و عقلانی، مانند شبکه تجزیه شود. روش تلفیق تحلیل عاملی با فرآیند تحلیل شبکهاي، این امکان را ایجاد می نماید تا یک متغیر مرکب از تمامی متغیرهاي به کار رفته در مدل استخراج شود. در این مرحله، ابتدا با استفاده از تحلیل همبستگی روابط بین متغیرها و خوشه ها مشخص می شود. در این روش، معيارها در 4 خوشه شامل 11 شاخص قرار گرفتند. خوشهها شامل مخاطرات شناسایی شده در مراحل قبل است. ولی دو مخاطره فرونشست و روانگرایی به عنوان خوشه درنظر گرفته نشده است. دلیل آن این است که در ارتباط با مخاطره فرونشست، این مخاطره هم اکنون در استان وجود ندارد و به عنوان یک تهدید بالقوه مطرح میشود. لذا لایههای جی ای اس برای فرونشست در استان گیلان وجود ندارد تا بتوان به تحلیل پرداخت. در ارتباط با مخاطره روانگرایی نیز، عوامل تأثیرگذار بر این مخاطره یعنی گسلها، پوشش گیاهی، زمین شناسی و شیب، در سایر مخاطرات تکرار شده است و به منظور جلوگیری از اینکه این شاخصها دوبا وارد سیستم و تحلیل در نرم افزار جی ای شوند، از تحلیل ها حذف شده است. ولی اثرگذاری آن در تحلیل های صورت گرفته، کاملاً رعایت شده است.
در ذيل هر خوشه دستهاي از عناصر قرار دارند. اين عناصر علاوه بر آن كه در داخل خوشه به هم مرتبط مي باشند، در بين خوشه ها نيز وابستگي دارند (شکل 4).
شکل 4. ساخت مدل مربوط به شاخص های موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک
- گام دوم، ماتریس مقایسات زوجی و برآورد وزن نسبی
تعيين وزن نسبي در ANP شبيه به AHP است به عبارتي از طريق مقايسه زوجي مي توان وزن نسبي معيارها و زيرمعيارها را مشخص كرد. مقايسه هاي زوجي عناصر در هر سطح با توجه به اهميت نسبي آن نسبت به معيار كنترل، شبيه روش AHP انجام ميشود. مقدار aij در ماتريس مقايسه زوجي اهميت نسبي مؤلفه در سطر i با توجه به ستون j را نشان مي دهد؛ به عبارتی aij= را مشخص مي كند. بطوریکه عدد 1 مشخص کننده اهمیت مساوی بین دو عنصر و عدد 9 مشخص کننده بیشترین اهمیت ممکن یک عنصر نسبت به عنصر دیگر است. از ارزش معكوس () زماني استفاده مي شود كه j مهم تر از مؤلفه i باشد. اگر n مؤلفه وجود داشته باشد، در اين صورت n مؤلفه با هم مقايسه خواهند شد. در روش AHP مقايسههاي وزني براي مؤلفههاي j و i، به جاي اختصاص وزن و از وزن نسبي، استفاده مي شود. بعد از آنكه مقايسه زوجي به صورت كامل انجام شد، بردار وزن (w) محاسبه ميشود كه ساعتي روش زير را پيشنهاد نموده است:
که در آن بزرگترین مقدار ویژه ماتریس است. بردار با استفاده از α نرمال مي شود. نتيجه آن واحد است، به عبارتي جمع هر ستون در ماتريس برابر يك مي شود. براي تعيين ميزان سازگاري مقايسهها از شاخص سازگاري وزن معيارها استفاده مي شود كه اين شاخص با استفاده از رابطه زير محاسبه ميشود:
در كل اگر كمتر از 1/0 باشد مقايسه تأييد ميشود. با توجه به هر معيار، مقايسه زوجي در دو مرحله (در سطح عناصر و مقايسه بين خوشهها) انجام ميشود كه نتايج حاصل از مقايسهها در سوپر ماتريس وارد خواهد شد.
- گام سوم، تشكيل سوپرماتريس اوليه
عناصر ANP با يكديگر در تعامل قرار دارند. اين عناصر مي توانند واحد تصميم گيرنده، معيارها، زير معيارها، نتايج حاصل، گزينه ها و هر چيز ديگري باشند. وزن نسبي هر ماتريس براساس مقايسه زوجي شبيه روش AHP محاسبه ميشود، وزنهاي حاصل در سوپرماتريس وارد ميشوند كه رابطه متقابل بين عناصر سيستم را نشان ميدهد.
جدول 2. سوپرماتریس غیروزنی
|
|
|
|
|
| |||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
- گام چهارم، تشكيل سوپرماتريس وزني
درواقع ستون هاي سوپرماتريس از چند بردار ويژه تشكيل ميشود كه جمع هركدام از بردارها برابر يك است. بنابراين اين امكان وجود دارد كه جمع هر ستون سوپرماتريس اوليه بيش از يك باشد (متناسب با بردار ويژههايي كه در هر ستون وجود دارند). براي آنكه از عناصر ستون متناسب با وزن نسبيشان فاكتور گرفته شود و جمع ستون برابر يك شود، هر ستون ماتريس، استاندارد ميشود. در نتيجه ماتريس جديدي به دست ميآيد كه جمع هريك از ستونهاي آن برابر يك خواهد بود. اين موضوع شبيه به زنجيره ماركوف است كه جمع احتمالي همه وضعيت ها معادل يك است. به ماتريس جديد، ماتريس وزني گفته ميشود (فرجی سبکبار و همکاران، 1390: 56).
|
|
|
|
|
| |||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
- گام پنجم، محاسبه بردار وزني عمومی
در مرحله بعد، سوپرماتريس وزني، به توان حدي ميرسد تا عناصر ماتريس همگرا شده و مقادير سطري آن باهم برابر شوند. براساس ماتريس بدست آمده، بردار وزن عمومي مشخص ميشود.
ماتريسي كه در نتيجه به توان رسيدن ماتريس وزني به دست ميآيد، ماتريسي حدي است كه مقادير هر سطر آن با هم برابر ميباشد. اگر سوپرماتريس اثر زنجيرهواري داشته باشد، ممكن است دو يا چند سوپرماتريس داشته باشيم و به صورت زير سوپرماتريس وزني همگرا مي شود ( جدول 4).
|
|
|
|
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| ||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
-گام ششم، محاسبه وزن نهايي معيارها
در مرحله آخر وزن هریک از معیارهای موثر بدست می آید. پس از تعیین ساختار مدل ؟؟؟؟؟؟؟؟ANP و تعیین سوپر ماتریسهای وزنی و حد، وزن هریک از شاخصهای مؤثر به به شرح جدول ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟2 به دست میآید (جدول 5آمدهاند). مجموع وزن های بدست آمده برابر با 1 می باشد.
جدول 52. وزن نهایی شاخصهای مؤثر در پهنهبندی مخاطرات با اجرای مدل ؟؟؟؟؟؟ANP
عنصر | وزن نهایی- ANP |
گسل |
|
لرزه خیزی |
|
شیب |
|
جهت شیب |
|
نقاط لغزش |
|
بارش |
|
آبراهه |
|
پوشش گیاهی |
|
توپوگرافی |
|
کاربری زمین |
|
زمین شناسی |
|
پهنهبندی استان گیلان با منطق فازی بر اساس شاخصهای مؤثر در مخاطرات ژئومورفیک
پس از وزن دهی به شاخصهای مؤثر در پهنهبندی، در این مرحله با استفاده از تکنیک منطق فازی به تهیه نقشههای پهنهبندی مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان پرداخته شده است.
مدل منطق فازی
بنيانگذار منطق فازي پروفسور لطفيزاده، استاد دانشگاه کاليفرنياست. ايشان در زمينه منطقفازي تلاش بسيار کرده و پيشرفت کنوني منطقفازي در سراسر جهان مديون کوششهاي اوست. وي منطقفازي را به عنوان روشي علمي پايه گذاشت. منطق فازي متدولوژي هاي مختلفي براي بررسي منطقي دانش و علومي که همراه با ابهام و عدم قطعيت هستند را پيشنهاد ميکند (حسيني، 1381). در مجموعههای کلاسیک همه اعضای یک مجموعه متعلق به آن مجموعه است. ولی هر یک از اعضای مجموعه های فازی با یک درجه عضویتی به آن مجموعه تعلق دارد و این درجه عضویت همواره عددی بین صفر و یک است. در واقع منطق فازی به هر عضو یک مقدار عضویتی را بین صفر و یک نسبت به یک مجموعه میدهد. پارامترهای موجود در مساله های مکان یابی تا حدود زیادی ماهیت فازی دارند. برای مثال فاکتورهای مربوط به فاصله مناسب از برخی عوارض موجود، مجموعه های فازی هستند و هر پیکسل با توجه به فاصله ای که از عارضه دارد درجه عضویت متفاوتی در این مجموعه دارد. معیار عضویت پیکسلها در مجموعه مطلوب میزان مناسب یا نامناسب بودن آنها و بین 0 تا 1 تعیین میشود. این مقادیر با استفاده از دانش افراد خبره تعیین میشود. اگر تمام پارامترهای مساله به صورت مجموعه های فازی با مقادیر عضویت صحیح تعربف شوند میتوان برای تلفیق پارامترها از اپراتورهای مناسب فازی استفاده نمود. نوع اپراتور مورد استفاده نیز بستگی به نحوه تأثیر پذیری فاکتورهای مختلف از یکدیگر و یا اثر نهایی اپراتور روی مجموعه پارامترها دارد. اثر برخی عملگرهای فازی افزایشی و برخی کاهشی است، یعنی درجه عضویت نهایی هر پیکسل را بسیار کاهش یا افزایش میدهد.
عملگرهای فازی شامل اشتراك فازي، اجتماع فازی، ضرب فازي و جمع فازی، عملگر فازي گاما برای تلفیق مجموعه فاکتورها مورد استفاده قرار میگیرند که در اینجا فقط به بیان روابط آنها اکتفا میکنیم.
مقدار (x) αA بیانگر وزن یا مقدار عضویت پیکسل در مجموعه فازی مورد نظر است. در نهایت با اعمال عملگرهای فازی، واحدهای پیکسلی نقشه خروجی حاوی درجه عضویت خواهند بود.
جهت پیاده سازی مدل منطق فازی در GIS مراحل عملیاتی ذیل زیر صورت گرفته است:
مرحله اول: ابتدا فاصله اقلیدسی معیارها با استفاده از ابزار Distance در تحلیل گر مکانی محاسبه شده است بدست آمد. لایه رقومی فاصله هر معیار به صورت جداگانه با اندازه پیکسل 20 استخراج گردیده و سپس هر یک از لایه ها در وزن بهدست آمده از ANP ضرب شده و لایه های وزن دار بدست آمده که برای معیارها نمایش داده شده است.حاصل گردیدهاند.
مرحله دوم: یکی از مراحل مهم در منطق فازی، تعریف کردن مقدار عضویت فازی برای هر یک از معیارها بوده است. در این مدل، میزان عضویت یک عنصر در یک مجموعه، با مقداری در بازه یک (عضویت کامل) تا صفر (عدم عضویت کامل) تعریف می شود (بونهام- کارتر، 1991: 39). بدین منظور از دستور عملیاتی عضویت فازی در جعبه ابزار Arc Toolbox برای ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟استفاده گردیده استمیشود. در واقع تعریف میزان عضویت فازی، همان استانداردسازی معیارها بوده که یکی از مراحل مهم روشهای تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) است. توابع عضويت در درجات فازي عبارتاند از: S شکل، J شکل، خطی، تعريف شده توسط كاربر و گوسین (ایست من، 1993: 112). در این تحقیق با توجه به ماهیت خطی (صفر تا یک) معیارها از روش خطی استفاده گردیده است.
مرحله سوم: در این مرحله عملیات، همپوشانی فازی صورت گرفته است. بدین به این منظور، لایه های رقومی که در مرحله گذشته فازی سازی شده است، در این مرحله روی هم گذاشته میشود که عملگرهای پنج گانه ای برای این منظور وجود دارد. در این پژوهش از عملگر گاما با مقدار 9/0 استفاده شده است.
پارامترهای موجود در مدل فازی
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
شکل 4های 4 تا 11.: لایههای مورد استفاده در پهنهبندی خطرپذیری استان گیلان در برابر مخاطرات ژئومورفولوژیک
شکل 8. نقاط زمین لغزش استان گیلان
شکل 10. کاربری اراضی استان گیلان
شکل 11. زمین شناسی استان گیلان
شکل 12. پوشش گیاهی استان گیلان
شکل 13. خطوط همباران استان گیلان
شکل 14. شبکه آبراهههای استان گیلان
برای پهنه بندی خطر وقوع زلزله در منطقه مورد مطالعه از دو فاکتور لرزه خیزی و نزدیکی به گسل استفاده شده است. مناطق خطرناک عمدتاً در نزدیکی گسل ها و سنگ هایی که مقاومتشان در مقابل زلزله ضعیف است قرار گرفته اند. بیشتر منطقه به لحاظ خطر وقوع این مخاطره ژئومورفیکی در پهنه با خطر بالا قرار دارند.
در مورد ارزيابی خطر زلزله بایستی ابتدا هدف و نتيجه مورد انتظار تعیین شود چرا که این موضوع از سه دیدگاه متمایز و البته مرتبط به هم قابل بررسی است. در روش کار اول که مربوط به متخصصان زلزله شناسی است بر روی امواج زلزله، عملکرد گسل ها و پهنه بندی خطر وقوع زلزله بر مبنای بررسی آماری سوابق زمين لرزه ها و چينه شناسی محدوده گسل های شناخته شده تأکيد می شود. اين حيطه معمولاً مورد تعصب لرزه شناسان است و هرگونه پيش نگری با روش های ديگر معمولاً از نظر آن ها صحيح نخواهد بود. اما در روش کار دوم که مربوط به روش کار زمين شناسی و ژئومورفیک است بایستی ارزيابی خطر زلزله ناظر بر پهنه بندی خطر وقوع و پتانسيلهای زمين برای تشديد خطر زلزله باشد. اين روش تقريباً با روش های ارزيابی و پهنهبندی خطر زمين لغزش مشابهت دارد. در روش سوم هم که مربوط به روش کار آمايش سرزمين و برنامهريزی شهری و منطقه ای می باشد بایستی ارزيابی خطر زلزله ناظر به ارزيابی خسارت و پهنه بندی اثرات آسيب پذيری ناشی از وقوع زلزله بر روی سامانه های انسانی، شهرها، راه ها و ساير عملکردها و کاربری ها باشد در اين روش بر روی ارزيابی خسارت اقتصادی نيز تأکيد می شود. مبنای عمل روش سوم نيز تا حدودی پهنه بندی توليد شده در روش دوم است. به هر حال در هر سه روش هدف پهنه بندی خطر زلزله است با اين تفاوت که هدف روش اول شناسايي، پيش یابی و پيش نگری خطر وقوع زلزله است. در يک مطالعه جامع همه اين روش ها به ترتيب می تواند مورد توجه باشد. برای پهنه بندی خطر وقوع زلزله در منطقه مورد مطالعه از دو فاکتور لرزه خیزی و نزدیکی به گسل استفاده شده است.
روند كوههاي البرز در بخش مركزي و شرقي استان گيلان تا شاندرمن، جنوب خاوري– شمال باختري و در بخش غربي تقريبا شمالي - جنوبي و در شرق گيلان تقريباً شمال خاوري مي باشد. در بخش شمالي كوه هاي البرز گسله هايي و جود دارند كه شيب هاي آن ها اغلب به سمت جنوب بوده و در بخش جنوبي آن گسله هايي با شيب به سمت شمال وجود دارند. بنابراين چنين تصور مي شود كه كوه هاي البرز شمالي روي فرونشست خزر جنوبي و در جنوب روي فرونشست شمال، ايران مركزي رانده شده است (طرح آمایش استان گیلان، 1392). مناطق خطرناک عمدتاً در نزدیکی گسل ها و سنگ های که مقاومتشان در مقابل زلزله ضعیف است قرار گرفته اند. بیشتر منطقه به لحاظ خطر وقوع این مخاطره ژئومورفیکی در پهنه با خطر بالا قرار دارند (شکل 15).
طبق از شکل 15؟؟؟؟؟؟؟؟؟512 در ارتباط با خطر زلزلهزمین لرزه خیزی نتایج زیر به دست آممیآیدد:
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کجاها هستند؟ شمال؟ جنوب؟ مرکز منطقه ؟؟ عمدتا در نزدیکی گسلها و سنگهایی که مقاومت آنها در مقابل زلزلهزمین لرزه ضعیف است قرارگرفتهاند بیشتر منطقه به لحاظ خطر وقوع این مخاطره ژئومورفیکی در پهنه با خطر بالا قرار دارند.
- مناطق کم خطر عمدتاً در قسمت های شمالی منطقهاستان واقع شده اند که عمدتاً شامل شهرهایی نظیر .بندرانزلی، زیباکنار، کیاشهر، نوشهر و حتی رشت میشود.
- مناطق با خطر زیاد در قسمت های جنوبی و شمال غربی و در نزدیکی شهرهای رودبار، سیاهکل، چابکسر و آستارا قرار دارد.
شکل 1551312. پهنهبندی خطر لرزهخیزی استان گیلان
طبق شکل 15 در ارتباط با خطر زلزله خیزی نتایج زیر به دست آمد:
- کجاها هستند؟ شمال؟ جنوب؟ مرکز منطقه ؟؟ عمدتا در نزدیکی گسلها و سنگهایی که مقاومت آنها در مقابل زلزله ضعیف است قرارگرفتهاند بیشتر منطقه به لحاظ خطر وقوع این مخاطره ژئومورفیکی در پهنه با خطر بالا قرار دارند.
- مناطق کم خطر عمدتاً در قسمت های شمالی منطقه واقع شده اند.
- مناطق با خطر زیاد در قسمت های جنوبی و شمال غربی و در نزدیکی شهرهای رودبار، سیاهکل و آستارا قرار دارد.
نقشه خطر سیل بیشتر از هرعاملی تحت تاثیر عوامل فاصله از بستر رودخانه و شیب سطحی است. محدوده های پرشیب در استان که دارای بالاترین میانگین بارش سالانه است؛ بیشترین شدت خطر رخداد سیل را دارد. تراکم رودخانه ها و ویژگی کوهستانی منطقه اگر با نابودی و تخریب پوشش جنگلی و مراتع همراه باشد شرایط سیل خیزی را بحرانی تر خواهد ساخت. بنابراین در ناحیه مطالعاتی پوشش گیاهی و کاربری زمین نیز نقش موثری در شدت احتمال سیل خیزی ناحیه دارند. به منظور پهنهبندی تهدید سیل در استان گیلان از لایههای شبکه آبراهه، میزان بارندگی (خطوط همباران)، پوشش گیاهی، کاربری زمین و درصد و جهت شیب بهره گرفته شده است. شکل 16 وضعیت استان گیلان از لحاظ پهنه بندی سیل خیزی نشان می دهدبر اساس شکل ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟،.61413، مناطق پرخطر در قسمتهای شمالی، مرکزی، شرقی و جنوبی استان قرار دارد که عمدتاٌ شامل شهرهای مهمی از جمله رشت، فومن، ماسال، هشتپر، آستارا، رودبار، سیاهکل، لاهیجان، املش و لنگرود می شود. مناطق کم خطر نیز عمدتاً در قسمت های غربی استان قرار دارند که مراکز سکونتگاهی پرجمعیتی در این مناطق به چشم نمیخورد. با این حال میتوان از شهرهایی مثل ماسوله، ارده و کیش دیبی نام برد. همچنین در قسمتی از مرکز متمایل به جنوب استان که شامل شهرهایی همچون دیلمان، چهارمحل و برهسر است نیز جزء پهنه کمخطر قرار میگیرد.. . نقشه خطر سیل بیشتر از هرعاملی تحت تاثیر عوامل فاصله از بستر رودخانه وشیب سطحی است. محدوده های پرشیب در استان که دارای بالاترین میانگین بارش سالانه است؛ بیشترین شدت خطر رخداد سیل را دارد. تراکم رودخانه ها و ویژگی کوهستانی منطقه اگر با نابودی و تخریب پوشش جنگلی و مراتع همراه باشد شرایط سیل خیزی را بحرانی تر خواهد ساخت. بنابراین در ناحیه مطالعاتی پوشش گیاهی و کاربری زمین نیز نقش موثری در شدت احتمال سیل خیزی ناحیه دارند.
در خلال یا پس از یک بارندگی شدید، مقدار دبی رودخانه به سرعت افزایش یافته و در نتیجه آب از بستر عادی خود سرریز نموده و دشت سیلابی و مناطق اطراف را دربر میگیرد. با بررسی دشت سیلابی قدیمی و آبرفت های آن، شاید بتوان با درجهای از تقریب احتمال وقوع و بزرگی سیل های آتی منطقه را مشخص کرد. اصولا بزرگی سیلها و تکرار آن ها در طول زمان تابع شدت بارندگی، نفوذپذیری زمین و وضع توپوگرافی منطقه است. البته امروزه به دلیل دخالت های بی رویه در بسیاری نقاط که قبلاً سیل نمیآمده، طغیان های بزرگی مشاهده میشود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش میدهد. از آن جمله میتوان به ساختمان سازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخش هایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود میشود، اشاره کرد. به این ترتیب محدودهای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب میرود، گسترده تر میگردد.
شهرسازی ها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی میشود. حجم زیاد آب از یک طرف بر برزگی طغیان میافزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود میآورد که با برجای گذاشتن آن ها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش مییابد. موارد پیش معمولاً تاثیر تدریجی دارند، ولی سیلهای ناگهانی و فاجعه آمیز اغلب بر اثر تخریب سدها و بندها، ایجاد میشوند.
يکي از مخرب ترين سيلاب هاي استان گيلان در تيرماه سال 1391 رخ داده است. بر اثر جاري شدن اين سيل، خسارات مالي و جاني عمده اي به استان وارد آمد. شهرستان هاي رودسر، لنگرود، املش، سياهکل و فومن در اثر اين مخاطره، خسارت هاي عمده اي بخصوص در بخش تاسيسات زيربنايي ديده اند (سازمان مديريت بحران استان گيلان، 1391، به نقل از برنامه آمایش استان گیلان، 1391).
عوامل مؤثر در وقوع سيل در محدوده ي استان گیلان عبارتند از (شهماری اردجانی و همکاران، 1388: 141):
− شدت و مدت بارش؛
− توزيع زماني و مکاني بارش؛
− وضعيت پستي و بلندي؛
− وضعيت پوشش گياهي؛
− ميزان نفوذپذيري خاك؛
− ميزان تبخير (شکل 16).
شکل 1661413. پهنهبندی تهدید سیل در استان گیلان
شکل 16 وضعیت استان گیلان از لحاظ پهنه بندی سیل خیزی نشان می دهد. نقشه خطر سیل بیشتر از هرعاملی تحت تاثیر عوامل فاصله از بستر رودخانه وشیب سطحی است. محدوده های پرشیب در استان که دارای بالاترین میانگین بارش سالانه است؛ بیشترین شدت خطر رخداد سیل را دارد. تراکم رودخانه ها و ویژگی کوهستانی منطقه اگر با نابودی و تخریب پوشش جنگلی و مراتع همراه باشد شرایط سیل خیزی را بحرانی تر خواهد ساخت. بنابراین در ناحیه مطالعاتی پوشش گیاهی و کاربری زمین نیز نقش موثری در شدت احتمال سیل خیزی ناحیه دارند.
پهنهبندی حرکات دامنهایدر تفسیرها باید در مورد همه نقشه ها نه فقط این نقشه باید توضیح بدهید کجا ها پرخطر است چه سمتی؟نزدیک کدام شهرها؟ (کدام شهرها در این پهنه هستند) اگر بتوانید بافر بزنید جمعیت استان و محاسبه کنید که چقدر از جمعیت استان در هر یک از پهنه های خطر هستند ؟جمعیت شهری استان ؟ همین طور جاهای کم خطر همین اطلاعات جاهای با خطر متوسط
پهنهبندی تهدید حرکات دامنهای
به منظور پهنه بندی تهدید حرکات دامنهای در استان گیلان، از روی هم گذاری لایههای درصد شیب، آبراههها، زمینشناسی و زمین لغزش استفاده شده است. عوامل متعددي در ايجاد ناپايداري دامنه ها تاثير دارند که از مهم ترين آن ها مي توان به شرايط زمين شناسي منطقه، نحوه حضور آبهاي زيرزميني، توپرگرافي منطقه بارش فراوان منطقه و لرزه خيزي اشاره نمود. عواملي که باعث رخدادن يک زمين لغزش مي شوند عواملي هستند که باعث افزايش متوسط تنش برشي در سطوح ضعف موجود در توده سنگ يا خاک مي گردند (مانند زلزله، بارگذاری روی دامنه و...) یا موجب کاهش متوسط مقاومت برشی و گسيختگي می شوند (مانند بالا آمدن سطح آب زيرزميني و نفوذ آبهای سطحي و در نتيجه آن کاهش پارامترهاي مقاومت برشي خاک). از اين دو دسته عوامل به ترتيب به عنوان عوامل بيروني و دروني ياد مي شود که ممکن است تعدادي از عوامل از هر دو دسته با افزايش تنش برشي يا کاهش مقاومت برشي در ايجاد و تحريک لغزش ها تاثير بگذارند.
بر مبنای نقشه بدست آمدهبر اساس شکل ؟؟؟؟؟؟؟ نقشه ؟؟؟؟؟؟؟،7، بخش های غربی استان که دربرگیرنده شهرهایی همچون آستارا و ماسال است با دارا بودن ویژگی هایی از قبیل ناهمواری با شیب های تند، آبراهه های متعدد، بالاترین میزان آسیب پذیری ناشی از حرکات دامنه ای را نشان می میدهد. همچنین بخش های جنوبی و جنوب شرقی استان شامل شهرهای چابکسر، رودبار، منجیل، لوشان و دیلمان نیز به شدت خطر حرکات دامنه ای را در خود دارند. این درحالی است که بخشهای شمالی استان که شامل شهرهای مهم بندرانزلی، لاهیجان، رشت، فومن و هشتپر میشود، با تهدید حرکات (شکل 17؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟). دامنهای کمتری مواجهاند.
شکل 1771514. پهنهبندی تهدید حرکات دامنهای استان گیلان
شکل 18 81615 پهنه بندی شدت فرسایش را در استان گیلان نشان می دهد. برای تهیه نقشه پهنه بندی میزان شدت فرسایش خاک از لایه های اطلاعاتی کاربری زمین، پوشش گیاهی، توپوگرافی (ارتفاع)، میزان و جهت شیب استفاده شد. مطابق نقشه به دست آمده شمال شرقی منطقه استان در حوالی شهرستان های آستانه اشرفیه، رشت و لاهیجان و تا حدودی بندر انزلی، بیشترین شدت فرسایش خاک وجود دارد. کمترین میزان فرسایش در محور مرکزی و جنوبی و محدوده با جنگل های متراکم دیده می شود. شامل شهرهای رودبار، دیلمان و فومن.
شکل 1881615. پهنهبندی خطر فرسایش خاک در استان گیلان
در نهایت همپوشانی فازی8 صورت گرفته است. بدین منظور، لایههای رقومی که در مرحله گذشته فازی سازی شده است، در این مرحله رویهم گذاشته میشود که عملگرهای پنجگانهای برای این منظور وجود دارد.
لازم به یادآوری است که اپراتور ضرب فازی به دلیل حساسیت بسیار بالا و اپراتور جمع فازی به دلیل حساسیت بسیار پایین در تعیین نواحی آسیبپذیر نتیجهی دور از واقعیت را ارائه میدهند. بنابراین در این پژوهش از میان اپراتورهای مختلف اپراتور گامای فازی و از میان گامای 7/0 و 8/0 و 9/0، گامای 9/0 به دلیل حساسیت مناسب آن برای تهیه نقشه نهایی پهنهبندی نواحی آسیبپذیر انتخاب گردید (شکل 1991716).
شکل 1991716. پهنهبندی مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان به تفکیک شهرستانها
پس از روی هم گذاری لایه های مخاطرات طبیعی با استفاده از منطق فازی نقشه پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان مدلسازی و تهیه شد. نقشه حاصل بیانگر آن است که مناطق مرکزی و جنوب استان در شهرستان های رودبار، شفت، صومعه سرا و تا حدود زیادی بخش های پرشیب و سیل خیز، بیشترین مخاطرات ژئومورفیک را دارا می باشد. قسمت غربی استان در شهرستان های رضوانشهر و طالش کم ترین مخاطرات ژئومورفیک استان گیلان را دارا می باشد.
تحلیل فضایی مخاطرات ژئومورفیک در استان گیلان به منظور شناسایی پهنههای امن سکونتی
در این مرحله با بررسی نقشه پهنه های مورد تهدید طبیعی، به تحلیل اثرات این آسیب پذیری بر روی شاخص های انسانی پرداخته می شود. بدین منظور لایه های انسانی بر روی نقشه تهدیدات طبیعی قرار می گیرد.
با بررسی عامل سکونتگاه های انسانی به این نتیجه می رسیم کهیافتههای تحقیق تا این مرحله نشان دادند که مراکز سکونتگاهی موجود از نظر تهدیدات طبیعی ناحیه مانند زلزلهزمین لرزه، سیل، فرسایش، حرکات دامنه ای در پهنه های با آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد واقع شده اند به طوری که بیش ترین نقاط سکونتگاهی در نواحی جنوبی و شمال غربی استان گیلان که این محدوده در پهنه با آسیب پذیری بالا استقرار یافته اند. بنابراین این تمرکزگرایی نقاط سکونتگاهی باعث آسیب پذیری در برابر مخاطرات ژئومورفیک می شود و لزوم توجه به ملاحظات امنیتی در پراکنش جمعیت در ناحیه و استقرار آن ها در پهنه های ایمن ضروری می باشد (شکل 20؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟).17).
شکل 20. تحلیل فضایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مخاطرات ژئومورفیک نسبت به نقاط سکونتگاهی
شکل ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟10.1817 پهنههای استان گیلان بر اساس میزان خطرپذیری
مساحت هریک از پهنهها نیز محاسبه شده که در جدول 6 نشان داده شده است.
با توجه به یافتههای تحقیق، پهنهبندی استان گیلان به لحاظ خطرپذیری به شرح جدول ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟3 است.
جدول 63. مساحت پهنههای استان گیلان بر اساس میزان خطرپذیری
نام پهنه | مساحت پهنه (کیلومتر مربع) | درصد از کل | تعداد جمعیت استان | درصد از جمعیت استان |
ناامن |
|
| 994564 | 39.3 |
نسبتاً ناامن |
|
| 541569 | 21.4 |
امنیت متوسط |
|
| 579529 | 22.9 |
نسبتاً امن |
|
| 230293 | 9.1 |
امن |
|
| 184741 | 7.3 |
همانطور که مشخص است، با توجه به اطلاعات جدول ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟3، یک سوم از مساحت استان گیلان در برابر مخاطرات ژئومورفیک ناامن و 18.3 درصد نیز نسبتاً ناامن است. به عبارت دیگر 51.5 درصد از مساحت استان گیلان، امنیتی ایمنی کمتر از حد متوسط در برابر مخاطرات ژئوموفیک دارند که این مسئله نشان از مخاطرهپذیر بودن این استان دارد. یک چهارم سطح منطقه امنیتی ایمنی متوسط و تنها 23.4 درصد از سطح استان گیلان، به لحاظ خطرپذیری در برابر مخاطرات ژئومورفیک، امن یا نسبتاً امن است.
رفتارهاي طبيعي محيط زندگي بشر در جايي که سکونتگاههای بدون شناخت و مطالعه اين رفتارها احداث شده، مخاطرات نام گرفتهاند. از سوي ديگر مطالعه انتزاعي رفتارهاي طبيعت در قالب بررسي سيل، زمینلرزه زلزله، زمينلغزش و... همواره تصميمگيريهاي مديريتي را دشوار نموده، به طوري که دوري از عوامل تشديد کننده يک مخاطره باعث نزديکي به مخاطره ديگر شده است. به طور کلی شناسایی مناطق مستعد مخاطرات، یکی از مهمترین ابزارها در تصمیم گیریهای مدیریتی کاهش خسارات ناشی از مخاطرات است. بررسی مخاطرات ژئومورفیک از یک سو به منظور شناسایی مناطق در معرض خطر و از سویی دیگر جهت شناسایی مکانهای امن جهت سکونت، توسعه تأسیسات جدید، خطوط ارتباطی، خطوط انتقال نیرو، کانالهای آبیاری و آبرسانی و تأسیسات شهری حائز اهمیت است.
استان گیلان از لحاظ مخاطرات ژئومورفیک تهدید کنندهی پهنههای شهری، جزء استان های حادثه خیزمخاطره آمیز کشور محسوب میشود. به طوری که کهوقوع هرسالهة مخاطرات سیل، زمین لغزش روانگرایی و... در آن اتفاق میافتددر استان، گواه این موضوع است. و رخداد زمینلرزه زلزلهزمین لرزه نیز به دلیل وجود گسلهای بزرگ، جزء مخاطرات بالقوه در این استان می باشد.
نتایج این تحقیق نشان داد که بر مبنای نظرات متخصصان و کارشناسان، مهمترین مخاطرات ژئومورفیک که به عنوان تهدیدی برای مناطق شهری استان گیلان تلقی میشود به ترتیب شامل زلزلهزمین لرزه، سیل، زمین لغزش، فرسایش، فرونشست و روانگرایی میشودهستند. به لحاظ پراکنش فضایی نقاط امن سکونتی نیز بر مبنای آنچه از خروجی مدل فازی در نرمافزار GIS به دست آمد، بیش از نیمی از مساحت استان و به طور دقیق 51.5 درصد از مساحت استان گیلان را سطوح ناامن و نسبتاً ناامن به لحاظ مخاطرات ژئومورفیک دربرگرفته است. از سوی دیگر پهنههای امن و نسبتاً امن، 23.4 درصد از سطح استان گیلان را شامل میشود و 25.1 درصد از مساحت استان را نیز پهنه با امنیت ایمنی متوسط دربرمیگیردAboriginal . چند درصد جمعیت به ترتیب در هر کدام از این پهنه ها استقرار دارند .
با بررسی عامل سکونتگاه های انسانی به این نتیجه می رسیم که بیش ترین نقاط سکونتگاهی در کریدور مرکزی و شمال شرقی استان گیلان کهقرار دارند و این محدوده در پهنهای با آسیب پذیری بالا استقرار یافته انداست. بنابراین این تمرکزگرایی نقاط سکونتگاهی باعث آسیب پذیری در برابر مخاطرات ژئومورفیک می شود و لزوم توجه به ملاحظات امنیتیایمنی در برابر مخاطرات، در پراکنش استقرار جمعیت و فعالیت، در ناحیهاستان و استقرار آن هاآنها در پهنه های ایمن ضروری می باشد.
- در مناطقی که خطرپذیری بالاست، یعنی نواحی جنوبی (شامل شهرستانهای رودبار، سیاهکل، رودسر، املش و لنگرود) و شمال غربی استان (آستارا و نواحی شمالی تالش)، به منظور به حداقل رساندن تلفات و هزینههای ناشی از مخاطرات، پیشنهاد میشود پایگاه مدیریت بحران منطقهای ایجاد گردد. چرا که دامنه مخاطرات ژئومورفیک تابع مرزبندی شهرستانی نبوده و گستره وسیعی را شامل میشود. لذا بنابراین، مقابله با این مخاطرات نیازمند تصمیمگیری و اقدامات یکپارچه و بین شهرستانی است.
مهمترین عامل برای پیشگیری از وقوع زمین لغزش، مطالعه و شناسایی نقاط مستعد ناپایداری دامنهای، اجرای دقیق آییننامههای احداث سازه و نظارت بر آنها و جلوگیری از هرگونه دستکاری و بر هم زدن نظم طبیعت است.
- با مطالعه و شناخت مناطق پرخطر، از ساخت و سازهای غیراصولی در دامنه کوهها، نزدیک گسلها یا مناطق مستعد رخداد سیل خودداری شود زیرا در غیر این صورت با رخداد مخاطره طبیعی چون زمینلرزه، سیل یا زمینلغزش، بحران بزرگی ایجاد میشود که دیگر عامل آن مخاطرات طبیعی نیست بلکه ناشی از عملکرد و برهم زدن نظم طبیعی توسط بشر است.
- مهم ترین مساله مدیریت سیل، كنترل سیلابهاي فصلی به صورت ذخیره آنها به منظور كاهش خطرات ناشی از آن به عنوان مخاطره ژئومورفولوژیك می باشد. ذخیره آب می تواند در سطح یا زیرزمین انجام شود. در سیستم هاي طبیعی این عمل با شیب بندي دامنه ها، حفر چاه هاي مخصوص، تغذیه مصنوعی سفره هاي آب زیرزمینی، ایجاد سدها در مسیر دره ها و خروجی حوضه هاي آبخیز در استان انجام شود.
- جلوگیری از افزایش رواناب و در نهایت وقوع سیلاب از طریق تقویت پوشش گیاهی در منطقه با کشت گیاهان و نباتاتی با ریشه های عمیق و تراکم زیاد به منظور نفوذ آب به داخل خاک مناسب با نوع سازندها، کنترل آب در بالادست شهرهای استان با اقداماتی چون احداث بندهای کوچک همراه با بررسیهای کارشناسی در دامنه ها و مناطق شیب دار که سرعت جریان آب شدید است.
- در توسعههای آتی شهرهای موجود، ایجاد شهرهای جدید، انتقال خطوط انرژی (برق، گاز، آب و...) ملاحظات امنیتی در ارتباط با مخاطرات استان باید کاملاً رعایت گردد و ساخت و سازهای جدید کاملاً مطابق با استانداردها و ضوابط موجود صورت گیرد.
- کاهش فرسایش خاک با به کارگیری روشهای بیولوژیکی و بیومکانیکی از جمله استقرار پوشش گیاهی از طریق بوته کاری، بذرپاشی، کشت درختان، درختچه ها و همچنین تراسبندی در مناطق مستعد و کنترل و حفظ خاک شود تا از حرکت آن توسط آب جلوگیری شود.
منابع
- افشارزاده، مریم، (1396)، بررسي مخاطرات ژئومورفيك ناشي از افت سطح آب هاي زيرزميني در دشت عجب شير، پایان نامه كارشناسي ارشد ژئومورفولوژي، دانشگاه تبریز
- پورمحمدی، محمدرضا و مصیبزاده، علی (1387). آسیبپذیری شهرهای ایران در برابر زلزلهزمین لرزه و نقش مشارکت محلهای در امدادرسانی آنها، جغرافیا و توسعه، شماره 12، صص 144 - 117.
- جدی، علی؛ مقیمی، ابراهیم؛ احمدی، سید عباس و مهدی زارع، (1398)، راهبرد کاهش مخاطرات طبیعی در ایران برمبنای حقوق و روابط بین الملل، مجله مدیریت مخاطرات محیطی، دوره 1، شماره 6، صص 16-1.
- حسینی، سید محمد (1381)، منطق فازی و کاربردهای آن در مدیریت، انتشارات ایشیق،
- خاکی، غلامرضا (1390): روش تحقیق (با رویکرد به پایان نامه نویسی)، چاپ نهم، انتشارات بازتاب، تهران.
- رجبی، معصومه؛ حجازی، میر اسدالله؛ روستایی، شهرام و عالی، نگین ، (1397)، پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی و ژئومورفولوژیکی سکونتگاه های روستایی شهرستان سقز(مطالعه موردی سیل و زلزلهزمین لرزه)، فصلنامه پژوهش های ژئومورفولوژی کمی، دوره 2، شماره 7، صص 195-183.
- شایان، سیاوش؛ پرهیزکار، اکبر؛ و سلیمانی شیری، مرتضی (1388)، تحلیل امکانات و محدودیتهاي ژئومورفولوژیك در انتخاب محورهاي توسعه شهري (نمونه موردي: شهر داراب)، فصلنامه مدرس علوم انسانی، دوره 13، شماره 3، صص 53-31.
- شریفی، زینب؛ و نوري پور، مهدي (1396)، تحلیل آسیب پذیري خانوارهاي روستایی بخش مرکزي شهرستان دنا: کاربرد چارچوب معیشت پایدار، نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، سال 4، شماره 2، صص 19-36.
- شماعی، علی؛ مصطفی پور، لقمان؛ و یوسفی فشکی، محسن (1394)، تحلیل فضایی آسیبپذیري محلههاي شهري با رویکرد پدافند غیرعامل در شهر پیرانشهر، نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، سال 2، شماره 3، صص 118-105.
- شهرکی، مهتاب؛ شهرکی نادر، ملیحه؛ مرعشی، محمد مهدی؛ و راهبر کیخا، فریدون (1398)، روش های مقابله با سیلاب شهری (مطالعه موردی شهر زاهدان)، دومین کنفرانس ملی مطالعات نوین مهندسی عمران، معماری، شهرسازی و محیط زیست در قرن 21، تهران، https://civilica.com/doc/952562 .
- شهماری اردجانی, ، رفعت. (1388). معرفی پتانسیلهای حوضه شفارود گیلان جهت توسعه اکوتوریسم. مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی, 4(8), 127-142.
- علیجانی، بهلول (1394)، تحلیل فضایی، نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، سال 2، شماره 3، صص 14-1.
- فرجی سبکبار، حسنعلی؛ نصیری، حسین؛ حمزه، محمد؛ طالبی، سمیه و رفیعی، یوسف، (1390)، تعیین عرصههای مناسب برای تغذیه مصنوعی بر پایه ی تلفیق روشهای ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS، مطالعه موردی دشت گربایگان فسا، مجله جغرافیا و برنامه ریزی محیطی، شماره ۴۴.
- منانی، سمیرا (1394)، تحلیل موانع ژئومورفیك ناشی از توسعه فیزيكی شهر لواسانات، پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته جغرافیای طبیعی (ژئوموفولوژی)، گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز، تهران.
- نخعی، محمد؛ و ودیعی، میثم (1393)، تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی ناشی از برداشت بی رویه آب زیرزمینی در آبخوان ساحلی ارومیه، نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، سال 1، شماره 1، صص 65-53.
- Alkema. D, Angelo. C, (2003), Geomorphology risk assessment for EIA, Studi Trentini di Scienze Naturali-Acta Geological, Trento, pp139-145.
- Battista, F., & Baas, S., (2004), The role of local institutions in reducing vulnerability to recurrent natural disasters and in sustainable livelihoods development, FAO, Rome.
- Slay, Marker, (2002), "Natural Hazards in British Colombia", Earth Sciences, Vol 45:81-100.
- Smith K.; Environmental hazards: Assessing risk and reducing disaster, 3rd Ed, Routledge, New York, 2000.
- Thomas. G, Anderson, Crozier, (2005), Landslide Hazard and Risk. John Wiley and Sons Ltd, VO l1.
- Alkema. D, Angelo. C, (2003), Geomorphology risk assessment for EIA, Studi Trentini di Scienze Naturali-Acta Geological, Trento, pp139-145.
- Battista, F., & Baas, S., (2004), The role of local institutions in reducing vulnerability to recurrent natural disasters and in sustainable livelihoods development, FAO, Rome.
- Smith K.; Environmental hazards: Assessing risk and reducing disaster, 3rd Ed, Routledge, New York, 2000.
- Thomas. G, Anderson, Crozier, (2005), Landslide Hazard and Risk. John Wiley and Sons Ltd, VO l1.
[1] Natural hazards
[2] Slay marker
[3] Vulnerabilityزیرنویس شود
[4] - Hazard
[5] - Risk
[6] - Risk Analysis
[7] - Disaster
[8] Fuzzy Overlay